BOX SET: 6 Minute English - 'Health' English mega-class! 30 minutes of new vocabulary!

6 Minute English from BBC Learning English.

6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English.

Hello and welcome to 6 Minute English.

سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید.

I'm Dan and joining me today is Neil. Hi, Neil.

من دن هستم و نیل امروز به من می پیوندد. سلام نیل.

Hi, everyone!

سلام به همه! به

Bless you! Are you OK?

تو برکت دهد! خوبی؟

I think I'm coming down with something serious.

فکر کنم دارم یه چیز جدی میگیرم

It's just a case of the sniffles.

این فقط یک مورد از بو دادن است.

'The sniffles' is 'an informal way of saying a cold or flu'.

"بوی کشیدن" "روشی غیررسمی برای گفتن سرماخوردگی یا آنفولانزا" است.

It comes from the sniffing sound people make when they have a runny nose.

این از صدای بو کردنی است که افراد هنگام آبریزش بینی ایجاد می کنند.

Eurgh!

ارگ!

And a 'runny nose' is when 'liquid mucus keeps leaking from our nose —

و «آبریزش بینی» زمانی است که «معمولاً زمانی که بیمار هستیم، مخاط مایع از بینی ما نشت می کند

usually when we're sick.'

».

I'm afraid you'll just have to soldier on Neil.

میترسم فقط مجبور بشی روی نیل سرباز کنی.

'To soldier on' means 'to continue despite difficulty'.

«به سرباز» به معنای «به رغم دشواری ادامه دادن» است.

I'm dying! What's it about anyway?

من دارم می میرم! اصلاً در مورد چیست؟

It's about man flu, and whether it's actually real,

این در مورد آنفولانزای مردانه است و اینکه آیا واقعاً واقعی است

or just something that men like to complain about.

یا فقط چیزی است که مردان دوست دارند از آن شکایت کنند.

We'll give you six words and expressions and, of course, our quiz question.

ما شش کلمه و عبارت و البته سوال مسابقه خود را به شما می دهیم.

All right, fire away.

بسیار خوب، آتش دور

In a survey conducted by Nuts magazine

در یک نظرسنجی که توسط مجله Nuts انجام شد و از

that asked its readers how long they took to recover from a cold or flu,

خوانندگانش پرسید که چه مدت طول می کشد تا پس از سرماخوردگی یا آنفولانزا بهبود پیدا کنند،

where women put an average of one and a half days, what did men put?

جایی که زنان به طور متوسط یک روز و نیم وقت می گذارند، مردان چه چیزی قرار داده اند؟ الف

Was it a) one day? b) two days? Or c) three days?

) یک روز بود؟ ب) دو روز؟ یا ج) سه روز؟

I'm going to say three days.

میخوام بگم سه روز

The threat of man flu is real.

خطر آنفولانزای مرد واقعی است.

Well, we'll find out later, but let's clarify.

خوب، بعداً متوجه می شویم، اما اجازه دهید شفاف سازی کنیم.

'Man flu' is 'the tendency that many people believe men have

«آنفولانزای مردانه» «تمایلی است که بسیاری از مردم بر این باورند که مردان باید

to complain about a minor illness, such as a cold or flu,

از یک بیماری جزئی مانند سرماخوردگی یا آنفولانزا شکایت کنند

and act as if they were suffering from something a lot more serious'.

و طوری رفتار کنند که گویی از چیزی بسیار جدی‌تر رنج می‌برند».

Yes, but science cannot say whether men do actually suffer more than women,

بله، اما علم نمی‌تواند بگوید که آیا واقعاً مردان بیشتر از زنان رنج می‌برند،

or if men just tend to complain more.

یا اینکه آیا مردان تمایل بیشتری به شکایت دارند.

Let's hear from this British couple about whether they think man flu is real or not.

بیایید از این زوج بریتانیایی بشنویم که آیا فکر می کنند آنفولانزای مرد واقعی است یا خیر. من

Men definitely do suffer a lot more, I think, than women do, when we get flu.

فکر می‌کنم که مردان در هنگام ابتلا به آنفولانزا بسیار بیشتر از زنان رنج می‌برند.

Yeah, I'm not so convinced. I feel like they just complain more.

آره من زیاد قانع نیستم احساس می کنم آنها بیشتر شکایت می کنند.

— It wipes me out. — I was ill recently

- منو از بین میبره - من اخیراً بیمار بودم

and I just carried on and went to work and everything

و فقط ادامه دادم و رفتم سر کار و همه چیز

and when Chris had got sick recently,

و وقتی کریس اخیراً مریض شده بود،

he was on the sofa and couldn't really do anything, so.

روی مبل بود و واقعاً نمی توانست کاری انجام دهد.

And it seems that it's not just in the UK.

و به نظر می رسد که این فقط در بریتانیا نیست.

Listen to this BBC journalist interviewing a woman from Europe.

به مصاحبه خبرنگار بی بی سی با زنی از اروپا گوش دهید.

You're from the Netherlands. Have you ever accused your boyfriend of having man flu?

شما اهل هلند هستید آیا تا به حال دوست پسر خود را به ابتلا به آنفولانزای مرد متهم کرده اید؟

Oh, absolutely yes. Yeah.

اوه، کاملاً بله. آره

What have you accused him of doing?

او را به چه کاری متهم کرده اید؟

Whining.

ناله کردن

'Whining' is 'when someone

«نالیدن» عبارت است از «زمانی که شخصی

complains repeatedly and often in an annoying way about something'.

به طور مکرر و اغلب به شکلی آزاردهنده از چیزی شکایت می کند».

So, there certainly seems to be something there, but nothing has been proven, right?

بنابراین، مطمئناً به نظر می رسد چیزی وجود دارد ، اما هیچ چیز ثابت نشده است، درست است؟

Well, a recent scientific study

خوب، یک مطالعه علمی اخیر

has indicated that there could be something to man flu after all.

نشان داده است که در نهایت ممکن است چیزی در آنفولانزای انسان وجود داشته باشد.

Doctor Kyle Sue, an assistant professor of family medicine

دکتر کایل سو، استادیار پزشکی خانواده

at Memorial University of Newfoundland in Canada,

در دانشگاه مموریال نیوفاندلند در کانادا،

has suggested that there could be a difference between men and women

پیشنهاد کرده است که در مورد بیماری های تنفسی ممکن است بین زن و مرد تفاوت وجود داشته باشد

when it comes to respiratory diseases.

.

'Respiratory' meaning 'related to breathing'.

"تنفسی" به معنای "مربوط به تنفس".

He says that there was already a lot of evidence from existing studies

او می‌گوید که شواهد زیادی از مطالعات موجود وجود دارد

suggesting men experience worse, longer-lasting symptoms.

که نشان می‌دهد مردان علائم بدتر و طولانی‌تری را تجربه می‌کنند.

'Symptoms' are 'the feelings of illness caused by a disease'.

"علائم" "احساس بیماری ناشی از یک بیماری" است.

Listen to him explain why this is.

به او گوش دهید که چرا اینطور است. به

It seems that the higher the testosterone levels,

نظر می رسد هر چه سطح تستوسترون بالاتر باشد،

the lower the immune response to these types of infections,

پاسخ ایمنی به این نوع عفونت ها کمتر است،

whereas the higher the oestrogen level, the stronger the immune response.

در حالی که هر چه سطح استروژن بالاتر باشد، پاسخ ایمنی قوی تر است.

Testosterone and oestrogen are hormones that exist in both men and women.

تستوسترون و استروژن هورمون هایی هستند که هم در مردان و هم در زنان وجود دارند.

Testosterone is higher in males and oestrogen is higher in females.

تستوسترون در مردان و استروژن در زنان بیشتر است.

Dr Sue's research suggests that the more oestrogen a person has,

تحقیقات دکتر سو نشان می دهد که هر چه استروژن یک فرد بیشتر باشد،

the better able they are to fight off the infection.

بهتر می تواند با عفونت مبارزه کند. پس همین

That's it then! Man flu is real!

! آنفولانزای مرد واقعی است!

Hold your horses, Neil. There are two problems.

اسب هایت را نگه دار، نیل. دو مشکل وجود دارد.

First of all, the Royal College of GPs in the UK

اول از همه، کالج سلطنتی پزشکان عمومی در بریتانیا

says that there is no such thing as man flu.

می گوید که چیزی به نام آنفولانزای مردانه وجود ندارد.

And secondly, even Dr Sue admits that these results, including his own,

و ثانیاً، حتی دکتر سو اعتراف می کند که این نتایج، از جمله نتایج او،

are only suggestive and not definitive.

تنها پیشنهادی هستند و قطعی نیستند.

So, basically, he's saying that there is a suggestion that man flu exists,

بنابراین، اساساً، او می‌گوید که پیشنهادی وجود دارد که آنفولانزای انسانی وجود دارد،

but the evidence so far cannot say for sure.

اما شواهد تا کنون نمی‌توانند با اطمینان بیان کنند.

Exactly.

دقیقا.

More studies need to be done.

مطالعات بیشتری باید انجام شود.

But you know what we can be sure about? The answer to this week's quiz question.

اما می دانید در مورد چه چیزی می توانیم مطمئن باشیم؟ پاسخ سوال مسابقه این هفته.

I asked you in a survey conducted by Nuts magazine that asked its readers

من در نظرسنجی که توسط مجله Nuts انجام شد از شما پرسیدم که

how long they took to recover from a cold or flu,

چه مدت طول می کشد تا پس از سرماخوردگی یا آنفولانزا بهبود پیدا کنند،

where women put an average of one and a half days, what did men put?

جایی که زنان به طور متوسط یک روز و نیم وقت می گذارند، مردان چه چیزی قرار داده اند؟

a) one day? b) two days? Or c) three days?

الف) یک روز؟ ب) دو روز؟ یا ج) سه روز؟

And I said three days.

و من گفتم سه روز.

And you were right!

و حق با شما بود!

Good!

خوب!

The men said they took twice as long to recover!

مردها گفتند دوبرابر طول کشید تا بهبودی پیدا کنند!

It must be all that manly testosterone.

باید تمام آن تستوسترون مردانه باشد.

Let's review our vocabulary, shall we?

بیایید واژگان خود را مرور کنیم، درست است؟

Our first was 'the sniffles'.

اولین ما "بوی کشیدن" بود.

If you have 'the sniffles', you have 'a cold, informally speaking'.

اگر شما "بوی کشیدن" را دارید، " سرماخوردگی، غیررسمی" دارید. نیل

What's the best cure for the sniffles, Neil?

بهترین درمان برای بوییدن چیست ؟ مادرم همیشه می گفت

Stay in bed and sweat it out, my mum always said.

در رختخواب بمان و عرق کن .

Just make sure you have lots of tissues to deal with your 'runny nose'.

فقط مطمئن شوید که تعداد زیادی دستمال برای مقابله با آبریزش بینی خود دارید.

That's 'when a person's nose leaks mucus, usually because they're ill'. Eurgh, yuck.

این زمانی است که "معمولاً به دلیل مریض بودن" از بینی یک فرد مخاط نشت می کند . اوه، اوک

Next, we had 'soldier on'.

بعد، «سرباز» داشتیم.

This phrasal verb means 'to continue despite difficulty'.

این فعل عبارتی به معنای "ادامه دادن با وجود دشواری" است. نیل

When was the last time you had to 'soldier on', Neil?

آخرین باری که مجبور شدی "سرباز" کنی کی بود؟

A few days ago, when I went the whole day without eating any lunch!

چند روز پیش که کل روز بدون ناهار رفتم!

Then we had 'man flu'.

سپس "آنفولانزای مرد" داشتیم.

That's the name given to 'the situation where a person, often a man,

این نامی است که به وضعیتی داده شده است که در آن یک فرد، اغلب یک مرد،

tends to complain and exaggerate a small illness such as a cold'.

تمایل دارد از یک بیماری کوچک مانند سرماخوردگی شکایت کند و اغراق کند.

Do you do that, Dan?

اینکارو میکنی دن؟

I'm sure my wife would say I do!

من مطمئن هستم که همسرم می گوید من دارم!

Next, we had 'whining'.

بعد، ما "غر زدن" داشتیم.

If you 'whine', you 'complain repeatedly and often in an annoying way'.

اگر «نالید»، «مکرراً و اغلب به شکلی آزاردهنده شکایت می‌کنید».

Like my children did last time I didn't buy them ice-cream.

مثل دفعه قبل که فرزندانم بستنی نخریدم.

And finally, we had 'symptoms'.

و در نهایت، ما "علائم" را داشتیم.

These are 'the feelings of illness caused by a disease'.

اینها "احساسات بیماری ناشی از یک بیماری" هستند.

What are the 'symptoms' of flu, Dan?

دن، "علائم" آنفولانزا چیست؟

A headache, aching muscles, oh, and a fever.

سردرد، درد عضلات، اوه، و تب.

And that's the end of this 6 Minute English!

و این پایان این 6 دقیقه انگلیسی است!

Don't forget to check out our YouTube, Facebook, Twitter and Instagram pages.

فراموش نکنید که صفحات یوتیوب، فیس بوک، توییتر و اینستاگرام ما را بررسی کنید.

There, you made it. You can collapse now.

اونجا، تو موفق شدی اکنون می توانید سقوط کنید. خدا

Bye.

حافظ. خدا

Bye!

حافظ!

6 Minute English from BBC Learning English.

6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English.

Hello. This is 6 Minute English from BBC Learning English. I'm Beth.

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من بث هستم.

And I'm Neil.

و من نیل هستم.

Here at 6 Minute English, we discussed animals adapting their behaviour

در اینجا در 6 دقیقه انگلیسی، ما در مورد حیواناتی که رفتار خود را

in response to climate change in earlier programmes,

در واکنش به تغییرات آب و هوایی در برنامه‌های قبلی تطبیق می‌دهند، بحث کردیم،

but we didn't focus on one species in detail.

اما به طور مفصل روی یک گونه تمرکز نکردیم.

So, in this programme,

بنابراین، در این برنامه،

we'll take a look at an especially unwelcome insect, the mosquito.

نگاهی به یک حشره ناخوشایند، پشه خواهیم انداخت.

Every year, mosquito-borne diseases

هر ساله بیماری های منتقله از طریق پشه

kill around three-quarters of a million globally,

حدود سه چهارم میلیون نفر را در سراسر جهان می کشند و

with most deaths occurring in children under five.

بیشتر مرگ و میرها در کودکان زیر پنج سال اتفاق می افتد.

With warming temperatures,

با افزایش دما،

mosquitos are now spreading to new areas, including Europe.

پشه ها اکنون در حال گسترش به مناطق جدید از جمله اروپا هستند.

We'll hear about dengue fever, one of the diseases they bring,

ما در مورد تب دنگی، یکی از بیماری هایی که آنها به ارمغان می آورند، خواهیم شنید

and as usual, we'll learn some useful new vocabulary as well.

و طبق معمول، واژگان مفید جدیدی را نیز یاد خواهیم گرفت.

But first, I have a question for you, Neil.

اما ابتدا یک سوال از شما دارم، نیل.

Dengue isn't the only sickness mosquitos spread,

دنگی تنها پشه بیماری نیست که منتشر می شود،

so which of the following is also a mosquito-borne disease?

بنابراین کدام یک از موارد زیر نیز یک بیماری منتقله از طریق پشه است؟ آیا

Is it a) ebola? b) cholera? Or c) malaria?

الف) ابولا است؟ ب) وبا؟ یا ج) مالاریا؟

I think the answer is c) malaria.

من فکر می کنم پاسخ ج) مالاریا است.

OK, Neil, we'll find out later in the programme.

خوب، نیل، ما بعداً در برنامه متوجه خواهیم شد.

One country at the forefront of the problem is Indonesia

یکی از کشورهایی که در خط مقدم این مشکل قرار دارد، اندونزی است

which, in recent years, has seen a surge in dengue-related deaths.

که در سال های اخیر شاهد افزایش مرگ و میر ناشی از دنگی بوده است. در

Here's Dr Dewi Iriani, a paediatrician in the Indonesian capital, Jakarta,

اینجا دکتر دیوی ایریانی، متخصص اطفال در جاکارتا، پایتخت اندونزی،

speaking with BBC World Service programme The Climate Question.

با برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی، پرسش آب و هوا، صحبت می‌کند.

Fever and muscle aches are common symptoms for a viral infection.

تب و دردهای عضلانی از علائم رایج عفونت ویروسی هستند.

But if they're accompanied by other symptoms,

اما اگر با علائم دیگری همراه باشد،

for example, red spots on the skin,

مثلاً لکه های قرمز روی پوست،

or maybe there is a fever that lasts for three days,

یا شاید تبی وجود داشته باشد که سه روز طول بکشد،

we can suspect that it's dengue fever.

می توانیم شک کنیم که تب دنگی است.

Day five to seven is the critical window for a dengue fever patient.

روز پنجم تا هفتم پنجره بحرانی برای بیمار تب دنگی است.

Sometimes parents don't know about this critical window,

گاهی والدین از این پنجره بحرانی اطلاعی ندارند

and when they bring the child to the hospital, it's difficult for us to help.

و وقتی کودک را به بیمارستان می آورند کمک کردن برای ما سخت می شود.

Dr Iriani describes the 'symptoms' of dengue —

دکتر ایریانی "علائم" دنگی را توصیف می کند -

'the signs that indicate the presence of a disease in your body'.

"علائمی که نشان دهنده وجود بیماری در بدن شما است".

These include 'fever', when 'your body temperature is higher than normal,

اینها عبارتند از «تب»، زمانی که «دمای بدن شما بالاتر از حد طبیعی است

and your heart beats very fast'.

و قلب شما خیلی سریع می‌زند».

Dengue is not fatal, if you receive treatment quickly.

دنگی کشنده نیست، اگر به سرعت درمان شوید. زمانی که بیمار برای زنده ماندن نیاز به درمان دارد،

There is a critical window between days five and seven of the infection

یک پنجره حیاتی بین روزهای پنجم تا هفتم عفونت وجود دارد

when a patient needs treatment to survive.

.

A 'critical window' refers to 'a limited period of time

"پنجره بحرانی" به "مدت زمانی محدودی که در

during which action must be taken to achieve a certain result'.

طی آن باید برای دستیابی به یک نتیجه معین اقدام کرد" اشاره دارد.

Dengue cases in Indonesia have now grown to over 150,000

موارد دنگی در اندونزی اکنون به بیش از 150000 افزایش یافته است

and many blame climate change.

و بسیاری تغییرات آب و هوایی را مقصر می دانند.

Periods of drought, when little rain falls,

دوره‌های خشکسالی، زمانی که باران کم می‌بارد،

force people to collect drinking water in buckets,

مردم را مجبور می‌کند تا آب آشامیدنی را در سطل جمع‌آوری کنند و به

giving mosquitos places to breed.

پشه‌ها مکان‌هایی برای تولید مثل می‌دهند.

According to Professor Manisha Kulkarni,

به گفته پروفسور مانیشا کولکارنی،

an epidemiologist from the University of Ottawa,

اپیدمیولوژیست از دانشگاه اتاوا،

higher temperatures also mean higher rates of replication,

دمای بالاتر همچنین به معنای نرخ تکرار بیشتر است،

something she explains to Paul Connolly,

چیزی که او به پل کانولی،

presenter of BBC World Service's The Climate Question.

مجری برنامه جهانی بی‌بی‌سی The Climate Question توضیح می‌دهد.

The higher the temperature,

هر چه دما بالاتر باشد،

the quicker that the mosquito can actually replicate that virus within its body,

پشه سریع‌تر می‌تواند آن ویروس را در بدن خود تکثیر کند

and then be able to transmit it back to another host when it bites.

و پس از نیش زدن بتواند آن را به میزبان دیگری منتقل کند.

Manisha also talked about the link between poverty and dengue,

مانیشا همچنین در مورد ارتباط بین فقر و تب دنگی

which is an important part of this jigsaw, isn't it?

که بخش مهمی از این اره مویی است صحبت کرد، اینطور نیست؟

Because as more and more people move to cities and live in cramped conditions,

از آنجا که هر چه بیشتر و بیشتر مردم به شهرها نقل مکان می کنند و در شرایط تنگ و

with poor sanitation, then more and more people are exposed to dengue,

با بهداشت نامناسب زندگی می کنند، افراد بیشتری در معرض دنگی قرار می گیرند،

so there's something of a domino effect here.

بنابراین چیزی شبیه به یک دومینوی در اینجا وجود دارد.

Dengue spreads when an infected mosquito bites a 'host' —

دنگی زمانی گسترش می‌یابد که پشه‌ای آلوده یک «میزبان» -

'an animal that another animal lives on or uses for food'.

«حیوانی که حیوان دیگری روی آن زندگی می‌کند یا برای غذا استفاده می‌کند» را گاز می‌گیرد.

And Professor Kulkarni is concerned about poverty as much as climate change.

و پروفسور کولکارنی به اندازه تغییرات آب و هوایی نگران فقر است.

She calls it an important 'part of the jigsaw',

او آن را بخش مهمی از اره منبت کاری اره مویی می نامد،

an idiom meaning 'a part of a complicated situation

اصطلاحی به معنای «بخشی از یک موقعیت پیچیده

that helps you understand it'.

که به شما در درک آن کمک می کند».

Poverty forces many Indonesians to move into crowded cities with poor sanitation.

فقر بسیاری از اندونزیایی‌ها را مجبور می‌کند به شهرهای شلوغ با بهداشت ضعیف نقل مکان کنند.

These provide the perfect breeding ground for mosquitos creating a 'domino effect' —

اینها بستر مناسبی را برای رشد پشه‌ها فراهم می‌کنند که یک «اثر دومینو» ایجاد می‌کنند -

'a situation in which something bad happens,

«موقعیتی که در آن اتفاق بدی رخ می‌دهد و

causing further negative consequences'.

پیامدهای منفی بیشتری را به همراه دارد».

The 'domino effect' means that dengue is spreading not just in Asia,

«اثر دومینو» به این معنی است که تب دنگی نه تنها در آسیا،

but in parts of the world which didn't have it before,

بلکه در بخش‌هایی از جهان که قبلاً این بیماری را نداشتند،

including France, Spain, and Italy.

از جمله فرانسه، اسپانیا و ایتالیا در حال گسترش است.

But the news isn't all bad.

اما اخبار همه چیز بد نیست.

Fortunately, technology is getting better at slowing the spread,

خوشبختانه، فناوری در کاهش سرعت شیوع بهتر شده است،

including early warning systems that can predict dengue outbreaks

از جمله سیستم‌های هشدار اولیه که می‌توانند شیوع دنگی را

months in advance, and the ongoing work to produce a vaccine.

ماه‌ها قبل پیش‌بینی کنند و کار مداوم برای تولید واکسن.

All of which, hopefully, mean an end to dengue, and similar diseases.

همه اینها، امیدوارم، به معنای پایان دادن به تب دنگی و بیماری های مشابه باشد.

Speaking of which, Beth, what was the answer to your question?

بث که در مورد آن صحبت می کنیم، پاسخ سوال شما چه بود؟

I asked you to name another mosquito-borne disease, besides dengue.

من از شما خواستم که به غیر از تب دانگ، یکی دیگر از بیماری های منتقله از طریق پشه را نام ببرید.

And I said malaria.

و من گفتم مالاریا.

Which was the correct answer!

کدام جواب درست بود!

Dengue, malaria, and yellow fever are all diseases spread by mosquitoes.

دنگی، مالاریا و تب زرد همگی بیماری هایی هستند که توسط پشه ها منتقل می شوند.

Right, let's recap the vocabulary we've learned from this programme,

درست است، بیایید واژگانی را که از این برنامه یاد گرفته‌ایم،

starting with 'symptom', 'a sign of the presence of a disease in your body'.

با «علائم»، «نشانه‌ای از وجود بیماری در بدن» شروع کنیم. «

A 'fever' is 'a medical condition

تب» «یک وضعیت پزشکی است

which increases your body temperature and heartbeat'.

که دمای بدن و ضربان قلب شما را افزایش می‌دهد».

A 'critical window' is 'a limited period of time

«پنجره بحرانی» «مدت زمانی محدودی است که

during which action must be taken to achieve the desired outcome'.

در طی آن باید برای دستیابی به نتیجه مطلوب اقدام کرد».

The word 'host' has several meanings, but in biology,

کلمه میزبان معانی مختلفی دارد، اما در زیست شناسی،

it's 'a plant or animal that another plant or animal lives on

این گیاه یا حیوانی است که گیاه یا حیوان دیگری به

as a parasite or uses for food'.

عنوان انگل روی آن زندگی می کند یا برای غذا از آن استفاده می کند.

The idiom 'part of the jigsaw', or 'part of the puzzle',

اصطلاح "بخشی از اره منبت کاری اره مویی" یا "بخشی از پازل"

means 'a part of a complicated situation that helps you to understand it'.

به معنای "بخشی از یک موقعیت پیچیده است که به شما در درک آن کمک می کند".

And finally, 'one negative event causing another, which in turn causes another',

و در نهایت، "یک رویداد منفی باعث دیگری می شود، که به نوبه خود باعث دیگری می شود" را

can be called a 'domino effect'.

می توان "اثر دومینو" نامید.

Once again, our six minutes are up. Goodbye!

یک بار دیگر، شش دقیقه ما تمام شد. خداحافظ! خدا

Bye!

حافظ!

6 Minute English from BBC Learning English.

6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English.

Hello, I'm Rob. Welcome to 6 Minute English. I'm joined today by Finn.

سلام من راب هستم به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید . امروز فین به من پیوست.

Hello, Rob.

سلام راب

Today, we're going to talk about electronic cigarettes —

امروز، ما در مورد سیگارهای الکترونیکی - که

also called e-cigarettes —

سیگار الکترونیکی نیز نامیده می‌شود - صحبت خواهیم کرد

and teach you words that will help you to discuss the subject

و کلماتی را به شما آموزش می‌دهیم که به شما کمک می‌کند در مورد موضوع بحث کنید

or understand news about it.

یا اخبار مربوط به آن را بفهمید.

Let's start by asking you, Finn, do you smoke?

بیایید با پرسیدن از شما، فین، شروع کنیم، آیا سیگار می کشی؟

No, I don't, Rob.

نه، راب.

Although sometimes the smoke from other people's cigarettes makes me 'cough'.

اگرچه گاهی دود سیگار دیگران باعث سرفه ام می شود.

Like that!

اینطوری!

Yes, it's because you are a 'secondary smoker' —

بله، به این دلیل است که شما یک "سیگاری ثانویه" هستید -

in other words, you're 'someone who doesn't smoke,

به عبارت دیگر، "کسی هستید که سیگار نمی کشد،

but breathes in the smoke from someone else's cigarette'

اما دود سیگار دیگران را تنفس می کند"

and this smoke is very harmful to your health.

و این دود برای سلامتی شما بسیار مضر است.

— So, here is today's question, Finn. — Go ahead.

- خب، سوال امروز اینجاست، فین. - برو جلو

According to the World Health Organization,

بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی،

there are more than 4,000 chemicals in cigarette smoke.

بیش از 4000 ماده شیمیایی در دود سیگار وجود دارد.

How many of these are known to be harmful to our health?

چند مورد از اینها برای سلامتی ما مضر شناخته شده است؟

Is it at least a) 50? b) 150? Or c) 250?

آیا حداقل الف) 50 است؟ ب) 150؟ یا ج) 250؟

Rob, you know, I honestly have no idea.

راب، میدونی، راستش من هیچ نظری ندارم.

Let's say c) 250.

فرض کنید ج) 250.

Always the pessimist. Well, you'll get the answer at the end of the programme.

همیشه بدبین. خوب، در پایان برنامه پاسخ را خواهید گرفت.

Some estimates say there are more than a million people using e-cigarettes,

برخی تخمین ها می گویند که بیش از یک میلیون نفر

just in the UK.

فقط در بریتانیا از سیگارهای الکترونیکی استفاده می کنند.

But these devices might not be very safe for secondary smokers.

اما این دستگاه ها ممکن است برای افراد سیگاری ثانویه چندان ایمن نباشند.

Hmm, really?

اممم واقعا؟

I thought they were OK because they produce 'vapour' —

فکر می‌کردم مشکلی ندارند، زیرا به

that's 'water in the form of gas' —

rather than the smoke full of harmful chemicals

جای دود مملو از مواد شیمیایی مضری

that you get in ordinary cigarettes.

که در سیگارهای معمولی دریافت می‌کنید، «بخار» تولید می‌کنند - یعنی «آب به شکل گاز».

Well, the World Health Organization

خوب، سازمان بهداشت جهانی

is not convinced e-cigarettes are any safer to secondary smokers.

متقاعد نشده است که سیگارهای الکترونیکی برای افراد سیگاری ثانویه ایمن تر هستند.

It has recommended a ban on the use of electronic cigarettes indoors

ممنوعیت استفاده از سیگارهای الکترونیکی در داخل خانه

and their sale to people under 18 years old.

و فروش آن به افراد زیر 18 سال توصیه شده است.

A 'ban'? In other words, they 'don't want them to be permitted indoors any more'.

ممنوعیت'؟ به عبارت دیگر، آنها «دیگر نمی خواهند که اجازه ورود به داخل خانه را داشته باشند».

Well, I know that e-cigarettes work by heating liquid nicotine.

خوب، من می دانم که سیگارهای الکترونیکی با گرم کردن نیکوتین مایع کار می کنند.

Now, 'nicotine' is 'the substance in tobacco which makes it addictive'

در حال حاضر، "نیکوتین" "ماده ای در تنباکو است که آن را اعتیاد آور می کند"

and it turns this into vapour, which is then breathed in by the smoker.

و آن را به بخار تبدیل می کند که سپس توسط فرد سیگاری تنفس می شود.

You see, I thought it was OK because it was just vapour,

ببینید، من فکر کردم مشکلی ندارد زیرا فقط بخار است،

and therefore OK for non-smokers too?

و بنابراین برای غیر سیگاری ها هم خوب است؟

No, well, you see,

نه، خوب، می بینید،

— it's vapour with some chemicals in it. — Right.

- بخار است با مقداری مواد شیمیایی در آن. - درست.

And experts fear it could have similar effects

و کارشناسان نگرانند که این می تواند اثراتی مشابه

to the smoke produced by ordinary cigarettes.

دود تولید شده توسط سیگارهای معمولی داشته باشد.

Listen to what Professor John Ashton has to say.

به آنچه پروفسور جان اشتون می گوید گوش کنید.

He's from the Faculty of Public Health, here in the UK.

او از دانشکده بهداشت عمومی، اینجا در بریتانیا است.

Which words does he use to describe the use of e-cigarettes

او از چه کلماتی برای توصیف استفاده طولانی مدت از سیگارهای الکترونیکی استفاده می کند

for an extended period of time?

؟

There are scientists in America who've been studying second-hand effects

دانشمندانی در آمریکا وجود دارند که در حال بررسی اثرات دست دوم

of tobacco smoke who are raising these issues now about the e-cigarettes.

دود تنباکو هستند و اکنون این مسائل را در مورد سیگارهای الکترونیکی مطرح می کنند.

And we really can't allow these things to get established

و ما واقعاً نمی‌توانیم اجازه دهیم این چیزها

before we know what the long-term effects are going to be.

قبل از اینکه بدانیم اثرات بلندمدت آن چه خواهد بود، تثبیت شوند.

He talks about 'long-term effects'

او در مورد «اثرات بلندمدت» صحبت می‌کند

and he means that the constant use of e-cigarettes

و منظورش این است که استفاده مداوم از سیگارهای الکترونیکی

for 'an extended period of time' might 'cause harm which we're not aware of yet'.

برای «مدت طولانی» ممکن است «مضراتی ایجاد کند که ما هنوز از آن آگاه نیستیم». دیگر

You can't light up a cigarette in a pub or bar any more.

نمی توانید سیگاری را در میخانه یا بار روشن کنید.

It was the effect of people's cigarette smoke on others

این تأثیر دود سیگار مردم بر دیگران بود

that led to the ban on ordinary cigarettes in Britain.

که منجر به ممنوعیت سیگارهای معمولی در بریتانیا شد.

Private companies and the authorities are keen not to risk

شرکت‌های خصوصی و مقامات مشتاق هستند که خطر

bringing back any kind of smoking to closed spaces in public places.

بازگرداندن هر نوع سیگار را به فضاهای بسته در مکان‌های عمومی نداشته باشند.

This is likely to annoy many smokers who have been moving to electronic cigarettes

این احتمالاً باعث آزار بسیاری از سیگاری‌هایی می‌شود که

in an attempt to cut down on nicotine or even to quit smoking.

در تلاش برای کاهش نیکوتین یا حتی ترک سیگار به سراغ سیگارهای الکترونیکی رفته‌اند.

Yes, many people want to 'quit smoking' — 'stop smoking' — at once

بله، بسیاری از مردم می خواهند یکباره «سیگار را ترک کنند» - « سیگار کشیدن» را ترک کنند

and they find it easier to do this if they can use e-cigarettes.

و اگر بتوانند از سیگارهای الکترونیکی استفاده کنند، انجام این کار آسان تر است.

In the last few decades, smokers have been feeling persecuted.

در چند دهه اخیر، افراد سیگاری احساس آزار و اذیت کرده اند.

Mm, well, there's a lot of pressure on them to quit the habit.

مم، خوب، فشار زیادی روی آنها وجود دارد که این عادت را ترک کنند.

Let's listen to this smoker, who uses e-cigarettes. He's in a pub in Bristol.

بیایید به این سیگاری که از سیگار الکترونیکی استفاده می کند گوش کنیم . او در یک میخانه در بریستول است.

Which word does he use to talk about the harm certain things do to children?

او از کدام کلمه برای صحبت در مورد آسیب هایی که برخی چیزها به کودکان وارد می کند استفاده می کند؟

We react to absolutely everything in this world.

ما کاملاً به همه چیز در این دنیا واکنش نشان می دهیم. با این

What we'll gonna have eventually though, they'll outlaw drinking beer in pubs,

حال، چیزی که ما در نهایت خواهیم داشت، نوشیدن آبجو در میخانه ها را غیرقانونی می کنند،

because it's damaging for, you know, to children to watch it happening.

زیرا می دانید، تماشای این اتفاق برای کودکان مضر است.

He uses the word 'damaging', meaning 'harmful'.

او از کلمه "مضر" به معنای "مضر" استفاده می کند.

He complains that there's an overreaction to things like cigarettes and alcohol.

او از واکنش بیش از حد به چیزهایی مانند سیگار و الکل شکایت دارد.

Yes. An 'overreaction' means

آره. «واکنش بیش از حد» به معنای

'responding to something in a way which is more forceful than required'.

«پاسخ دادن به چیزی به شیوه‌ای قوی‌تر از آنچه لازم است» است.

He complained that one day the authorities

او شکایت کرد که ممکن است روزی مقامات

might end up banning people from drinking alcohol in pubs.

مردم را از نوشیدن الکل در میخانه ها منع کنند.

'Pubs', as we know, are 'bars to which most customers go to drink alcohol'.

همان طور که می دانیم، «میخانه ها» «بارهایی هستند که بیشتر مشتریان برای نوشیدن الکل به آن می روند».

And I think he's using some irony here, maybe making a joke there, I think.

و من فکر می کنم او در اینجا از طنز استفاده می کند، شاید در آنجا شوخی می کند.

He is a bit!

او کمی است!

Well, the right to smoke or not smoke generates passionate debates.

خوب، حق سیگار کشیدن یا نکشیدن باعث ایجاد بحث های پرشور می شود.

But here are some facts

اما در اینجا حقایقی وجود دارد

which might make people who are about to light up a cigarette think again.

که ممکن است افرادی را که می خواهند سیگاری روشن کنند دوباره به فکر وادار کند.

Oh, maybe!

اوه، شاید!

I told you earlier in the programme

قبلاً در برنامه به شما گفتم

that there are more than 4,000 chemicals in cigarette smoke

که بیش از 4000 ماده شیمیایی در دود سیگار وجود دارد

and I asked you how many of these are known to be harmful to health.

و از شما پرسیدم که چه تعداد از این مواد برای سلامتی مضر هستند.

The options were at least 50, 150 or 250?

گزینه ها حداقل 50، 150 یا 250 بود؟

I said 250. Is it as many as that, Rob?

گفتم 250. به همین تعداد هست راب؟

— It is as many as that. — Wow!

- به همین تعداد است. - وای!

Yes, at least 250, according to the World Health Organization website.

بله، حداقل 250، طبق سایت سازمان جهانی بهداشت. در این گزارش

It says that more than 50 chemicals in tobacco smoke are known to cause cancer.

آمده است که بیش از 50 ماده شیمیایی موجود در دود تنباکو عامل سرطان هستند. تصور می شود که

Any amount of second-hand tobacco smoke is thought to be unsafe,

هر مقدار دود سیگار دست دوم ناامن است

and second-hand smoke causes more than 600,000 early deaths per year.

و دود سیگار باعث مرگ زودرس بیش از 600000 نفر در سال می شود.

Well, as we're nearly at the end of the programme,

خوب، از آنجایی که تقریباً در پایان برنامه هستیم،

let's just remember some of the words we used today, Finn.

فقط برخی از کلماتی را که امروز استفاده کردیم، به یاد بیاوریم، فین.

OK. We heard 'cough',

خوب. «سرفه»،

'secondary smoker',

«سیگاری ثانویه»، «

'vapour', 'ban',

بخار»، «منع»، «

'nicotine',

نیکوتین»، «

'long-term',

طولانی مدت»،

'quit smoking',

«ترک سیگار»،

'damaging',

«مضر»،

'overreaction'.

«واکنش بیش از حد» شنیدیم.

Thanks, Finn. That's it for this programme.

ممنون، فین برای این برنامه همین است.

Please join us soon again for 6 Minute English from BBC Learning English.

لطفاً به زودی دوباره برای 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English به ما بپیوندید.

— Bye-bye. — Bye.

- خداحافظ. - خدا حافظ.

6 Minute English from BBC Learning English.

6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English.

Hello. This is 6 Minute English from BBC Learning English. I'm Sam.

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من سام هستم

And I'm Neil.

و من نیل هستم.

In March 2020, the World Health Organization, the WHO,

در مارس 2020، سازمان بهداشت جهانی، WHO،

declared Covid-19 a pandemic.

کووید-19 را یک بیماری همه گیر اعلام کرد.

Now, after two and half years in the shadow of Covid,

اکنون، پس از دو سال و نیم در سایه کووید،

for many people travel restrictions are ending,

برای بسیاری از مردم محدودیت‌های سفر به پایان می‌رسد

and many people around the world are starting their lives again.

و بسیاری از مردم در سراسر جهان زندگی خود را دوباره آغاز می‌کنند.

But not everyone.

اما نه همه.

Whether it's because of lockdowns and not seeing friends,

خواه به دلیل قرنطینه ها و ندیدن دوستان،

or getting sick, even dying, everyone wants to see an end to the pandemic.

یا مریض شدن، حتی مرگ، همه می خواهند شاهد پایان همه گیری باشند.

But, with cases of Covid infections still in the millions,

اما، با وجود میلیون‌ها مورد ابتلا به کووید،

and doctors warning about new variants of the disease,

و هشدار پزشکان در مورد انواع جدید این بیماری، آیا

is the pandemic really coming to an end?

واقعاً همه‌گیری به پایان می‌رسد؟

In this programme, we'll be finding out how pandemics end,

در این برنامه، نحوه پایان همه گیری ها را خواهیم یافت

and, as usual, we'll be learning some related vocabulary as well.

و طبق معمول، برخی از واژگان مرتبط را نیز یاد خواهیم گرفت.

Of course, pandemics are nothing new.

البته همه گیری ها چیز جدیدی نیست.

Ancient texts are full of stories of plagues which spread death and disease

متون باستانی مملو از داستان های طاعون هستند که مرگ و بیماری را

before eventually going away.

قبل از اینکه در نهایت از بین بروند گسترش می دهند.

In the Middle Ages, The Black Death that killed over half of Europe's population

در قرون وسطی، مرگ سیاه که بیش از نیمی از جمعیت اروپا را کشت،

lasted for four years.

چهار سال ادامه داشت.

It's only with modern vaccines that diseases have been 'eradicated' —

تنها با واکسن‌های مدرن است که بیماری‌ها «ریشه‌کن» شده‌اند -

'completely ended'.

«به طور کامل پایان یافته‌اند».

So, Neil, my question this week is which disease was eradicated in 1977?

بنابراین، نیل، سوال من این هفته این است که کدام بیماری در سال 1977 ریشه کن شد؟

Was it a) cholera? b) polio? Or c) smallpox?

الف) وبا بود؟ ب) فلج اطفال؟ یا ج) آبله؟

I'm going to say c) smallpox.

من می خواهم بگویم ج) آبله.

OK, I'll reveal the answer at the end of the programme.

خوب، پاسخ را در پایان برنامه فاش خواهم کرد.

Of course, the idea that the pandemic might not be ending

البته، این ایده که ممکن است بیماری همه گیر در حال پایان نباشد

isn't something people want to hear.

چیزی نیست که مردم بخواهند بشنوند.

Most people are sick of worrying about Covid

بیشتر مردم از نگرانی در مورد کووید خسته شده اند

and can't wait for things to get back to normal.

و نمی توانند صبر کنند تا اوضاع به حالت عادی برگردد.

But as Yale University physician Professor Nicholas Christakis

اما همانطور که پروفسور نیکلاس کریستاکیس، پزشک دانشگاه ییل

explained to BBC World Service programme The Inquiry,

به برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی The Inquiry توضیح داد،

it's not just the biological disease that needs to end.

این فقط بیماری بیولوژیکی نیست که باید پایان یابد.

Pandemics have a social ending too.

همه گیری ها پایان اجتماعی نیز دارند.

Pandemics are not just a biological phenomenon,

همه‌گیری‌ها فقط یک پدیده بیولوژیکی نیستند، بلکه

they're also a social phenomenon, and they end socially.

یک پدیده اجتماعی هستند و به صورت اجتماعی خاتمه می‌یابند.

And one of the ways that they end socially

و یکی از راه‌هایی که آنها از نظر اجتماعی به پایان می‌رسند

is when everyone just sort of agrees that they have ended,

زمانی است که همه به نوعی توافق می‌کنند که پایان یافته‌اند،

when everyone is simply willing to tolerate more risk.

زمانی که همه به سادگی مایل به تحمل ریسک بیشتری هستند.

In other words, we sort of declare victory, maybe prematurely,

به عبارت دیگر، ما یک جورهایی اعلام پیروزی می کنیم، شاید زودتر از موعد،

or another way of thinking about it is we put our heads in the sand.

یا راه دیگری برای فکر کردن در مورد آن این است که سرمان را در خاک می گذاریم. از نظر

Biologically, Covid still exists in the world

بیولوژیکی، کووید هنوز در جهان وجود دارد

and most of us would rather not catch it.

و بیشتر ما ترجیح می دهیم آن را نگیریم.

But, if you're vaccinated, the risk of getting seriously ill is much lower,

اما، اگر واکسینه شده باشید، خطر ابتلا به بیماری جدی بسیار کمتر است،

so it's reasonable to make plans to resume normal life.

بنابراین منطقی است که برای از سرگیری زندگی عادی برنامه ریزی کنید.

When enough people do this, we 'declare victory',

وقتی تعداد زیادی از افراد این کار را انجام می‌دهند، ما «پیروزی» را اعلام می‌کنیم،

a phrase meaning 'to announce something to be finished before it actually is,

عبارتی به معنای «اعلام کردن چیزی که باید قبل از اینکه واقعاً تمام شود،

but when it looks good enough'.

اما زمانی که به اندازه کافی خوب به نظر می‌رسد».

The danger is that we declare victory 'prematurely' —

خطر این است که ما پیروزی را "پیش از موعد" اعلام کنیم -

'too soon, before it's the best time to do so'.

"خیلی زود، قبل از اینکه بهترین زمان برای انجام این کار باشد".

Professor Christakis uses another idiom for this —

پروفسور کریستاکیس از اصطلاح دیگری برای این کار استفاده می کند: «

'to bury your head in the sand',

سر خود را در شن فرو کن»، به

meaning 'to deliberately refuse to accept the truth

این معنی که «عمداً از پذیرش حقیقت

about something you find unpleasant'.

در مورد چیزی که ناخوشایند می یابید خودداری کنید».

It's also true that pandemics do not end in the same way for everyone, everywhere.

همچنین درست است که همه‌گیری‌ها برای همه و در همه جا به یک شکل خاتمه نمی‌یابند.

Rich western countries with the resources to vaccinate their populations

کشورهای ثروتمند غربی که منابع لازم برای واکسیناسیون جمعیت خود را دارند نسبت به کشورهای

are in a better position than most.

دیگر در موقعیت بهتری قرار دارند.

Professor Dora Vargha is an expert on the history of medicine.

پروفسور دورا ورقا متخصص تاریخ پزشکی است.

She compares the Covid pandemic to an ongoing disease for which we have no cure

او همه‌گیری کووید را با بیماری مداومی مقایسه می‌کند که ما هیچ درمانی برای آن نداریم

and which has killed millions since its outbreak in the 1980s — HIV/Aids.

و از زمان شیوع آن در دهه 1980 میلیون‌ها نفر را کشته است - HIV/AIDS. در

Here is Professor Vargha speaking with the BBC World Service's The Inquiry.

اینجا پروفسور ورقا با The Inquiry سرویس جهانی بی بی سی صحبت می کند.

What happens in the case of HIV/Aids

اتفاقی که در مورد اچ‌آی‌وی/ایدز می‌افتد این

is that it became from being an immediate death sentence, basically,

است که اساساً از یک حکم اعدام فوری

to a manageable chronic disease,

به یک بیماری مزمن قابل کنترل تبدیل شد،

but that happens in societies that have the means and the infrastructure

اما این اتفاق در جوامعی رخ می‌دهد که ابزار و زیرساخت‌هایی را دارند که

to make that possible with medication,

این امر را با دارو ممکن کنند.

and that is not necessarily true for all parts of the world,

لزوماً برای تمام نقاط جهان صادق نیست،

but we don't think about the HIV/Aids pandemic as an ongoing pandemic.

اما ما در مورد همه گیری HIV/AIDS به عنوان یک بیماری همه گیر مداوم فکر نمی کنیم.

Although HIV has no cure, modern medical drugs

اگرچه HIV درمانی ندارد، اما داروهای پزشکی مدرن

allow people to continue living with the disease for years.

به افراد اجازه می دهد تا سال ها با این بیماری زندگی کنند.

HIV is no longer a 'death sentence' — a phrase meaning

اچ‌آی‌وی دیگر «حکم اعدام» نیست - عبارتی به معنای

'the punishment of death for committing a crime, or from an incurable disease'.

«مجازات مرگ برای ارتکاب جرم یا بیماری صعب‌العلاج».

Nowadays, HIV is no longer fatal.

امروزه HIV دیگر کشنده نیست.

It has become a disease which can be controlled

این بیماری به یک بیماری قابل کنترل تبدیل شده است

and is 'chronic', or 'long lasting'.

و "مزمن" یا "طولانی مدت" است.

We no longer think of Aids as a pandemic, but that's not true everywhere,

ما دیگر به ایدز به عنوان یک بیماری همه گیر فکر نمی کنیم، اما این در همه جا صادق نیست،

only in countries which can provide the necessary medical drugs and support.

فقط در کشورهایی که می توانند داروهای پزشکی و حمایت لازم را ارائه دهند.

Finding the right balance of Covid restrictions

یافتن توازن مناسب محدودیت‌های کووید

for communities of people exhausted by the pandemic isn't easy.

برای جوامعی از مردم خسته از همه‌گیری، آسان نیست.

Many scientists are warning that we haven't yet reached

بسیاری از دانشمندان هشدار می‌دهند که ما هنوز به

the beginning of the end of Covid,

آغاز پایان کووید نرسیده‌ایم،

but hopefully we're at least reaching the end of the beginning.

اما امیدواریم که حداقل به پایان آغاز می‌شویم.

Let's finish the programme on a hopeful note

بیایید برنامه را با یادداشتی امیدوارانه به پایان برسانیم و

by remembering that diseases can and do eventually end,

به یاد داشته باشیم که بیماری‌ها می‌توانند و در نهایت پایان می‌یابند،

like in your quiz question, Sam.

مانند سؤال مسابقه شما، سام.

Ah, yes, I asked which disease was eradicated in 1977?

آه، بله، پرسیدم کدام بیماری در سال 1977 ریشه کن شد؟

Neil said it was smallpox,

نیل گفت آبله بود

which was the correct answer, well done, Neil!

که جواب درست بود، آفرین نیل!

Smallpox no longer occurs naturally,

آبله دیگر به طور طبیعی رخ نمی دهد،

but did you know that samples of smallpox do still exist,

اما آیا می دانستید که نمونه هایی از آبله هنوز وجود دارد که

frozen in American and Soviet laboratories during the Cold War?

در آزمایشگاه های آمریکا و شوروی در طول جنگ سرد منجمد شده بودند؟

As if the thought that the Covid pandemic might never end isn't scary enough!

انگار این فکر که ممکن است همه گیری کووید هرگز پایان نگیرد به اندازه کافی ترسناک نیست!

Right, let's recap the vocabulary we've learnt starting with 'eradicate' —

درست است، بیایید واژگانی را که با «ریشه‌کن کردن» یاد گرفته‌ایم دوباره جمع‌بندی کنیم -

'to completely get rid of something, such as a disease'.

«رهایی کامل از چیزی، مانند یک بیماری».

If you 'declare victory',

اگر «پیروزی را اعلام کنید»، «

you 'announce something to be finished before it actually is'.

اعلام می‌کنید که قبل از اینکه واقعاً باشد، چیزی تمام شود».

The danger in doing this is that you announce it 'prematurely', or 'too soon'.

خطری که در انجام این کار وجود دارد این است که شما آن را "به زودی" یا "خیلی زود" اعلام کنید.

The idiom 'bury your head in the sand'

اصطلاح "سر خود را در شن دفن کنید"

means 'to refuse to accept or look at a situation you don't like'.

به معنای "عدم پذیرش یا نگاه کردن به موقعیتی که دوست ندارید" است.

A 'death sentence' means

«حکم اعدام» به معنای

'the punishment of death for committing a crime, or from an incurable disease'.

«مجازات اعدام برای ارتکاب جرم یا بیماری صعب العلاج» است.

And finally, a 'chronic' disease is one which 'lasts for a long time'.

و در نهایت، یک بیماری مزمن بیماری است که برای مدت طولانی ادامه دارد.

Even though the pandemic hasn't ended,

حتی اگر همه گیری همه گیر نشده است،

our programme has, because our six minutes are up.

برنامه ما تمام شده است، زیرا شش دقیقه ما تمام شده است.

— Bye for now! — Bye!

- فعلا خداحافظ! - خدا حافظ!

6 Minute English from BBC Learning English.

6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English.

Hello and welcome to 6 Minute English. I'm Alice.

سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید. من آلیس هستم.

And I'm Rob.

و من راب هستم.

You look very pale, Rob. Are you OK?

تو خیلی رنگ پریده به نظر میرسی راب خوبی؟

Well, I was at a rather boozy wedding party last night

خوب، من دیشب در یک جشن عروسی نسبتاً مهیج بودم

— and I had a bit too much champagne. — Oh!

- و مقداری شامپاین زیاد خوردم. - اوه! آیا

Do you know any good hangover cures?

درمان خوبی برای خماری سراغ دارید؟

A 'hangover' is 'the headache and sickness you can feel

"خماری" "سردردی و بیماری است که می توانید

after drinking too much alcohol'

بعد از نوشیدن الکل زیاد احساس کنید"

and a 'cure' is 'something that makes you better'.

و "درمان" "چیزی است که شما را بهتر می کند".

Well, I'm 'teetotal' — I 'don't drink alcohol',

خوب، من «توتتال» هستم – من «الکل نمی‌نوشم»،

so I'd say the best hangover cure is not to drink in the first place.

بنابراین می‌توانم بگویم بهترین درمان خماری این است که در وهله اول الکل ننوشم.

You don't believe in 'hair of the dog' then?

پس شما به "موی سگ" اعتقاد ندارید؟

No, Rob, I don't.

نه، راب، من این کار را نمی کنم.

'Hair of the dog' is 'the belief that drinking more alcohol

"موی سگ" این "اعتقاد به این است که نوشیدن الکل بیشتر

when you already have a hangover will make you feel better'.

زمانی که از قبل خماری دارید، احساس بهتری در شما ایجاد می کند".

And 'boozy' means 'lots of alcohol'.

و "boozy" به معنای "الکل زیاد" است.

I can see I'm not going to get much sympathy from you,

من می بینم که قرار نیست زیاد از شما همدردی کنم،

so I'm going to take a couple of painkillers

بنابراین می خواهم یک دو تا مسکن بخورم

and let you tell everyone what the subject of today's show is.

و به همه بگویید موضوع برنامه امروز چیست. خوب پس

All right then. Well, it's drinking too much, Rob, and I have a question for you.

خب، راب، نوشیدن زیاد است، و من یک سوال از شما دارم.

What is the name of the main process involved in producing alcohol?

نام فرآیند اصلی تولید الکل چیست؟ آیا

Is it a) fermentation? b) hydration? Or c) purification?

الف) تخمیر است؟ ب) هیدراتاسیون؟ یا ج) تطهیر؟

OK, I know it has something to do with water,

خوب، من می دانم که ربطی به آب دارد،

so I'm going to go for b) hydration.

بنابراین من قصد دارم ب) هیدراتاسیون را انجام دهم.

It rings a bell from my chemistry lessons at school.

زنگی از درس های شیمی من در مدرسه به صدا در می آید.

Ah, well, we'll find out later on in the show

آه، خوب، بعداً در برنامه متوجه می‌شویم که

whether you were listening carefully in class, Rob.

آیا در کلاس با دقت گوش می‌دادی، راب.

Well, um, no comment.

خوب، اوم، نظری نیست.

Well, most people are aware of the links between smoking and cancer,

خوب، بیشتر مردم از ارتباط بین سیگار کشیدن و سرطان آگاه هستند،

but fewer are aware that drinking alcohol

اما کمتر کسی می‌داند که نوشیدن الکل

is linked to an increased risk of future health problems.

با افزایش خطر مشکلات سلامتی در آینده مرتبط است.

The UK government is currently trying to raise awareness

دولت بریتانیا در حال حاضر در تلاش است تا

with their new guidelines on how much is safe to drink.

با دستورالعمل های جدید خود در مورد میزان بی خطر بودن نوشیدنی، آگاهی را افزایش دهد.

Let's hear what Dr Michael Moseley has to say about health risks.

بیایید بشنویم که دکتر مایکل موزلی در مورد خطرات سلامتی چه می گوید.

Unfortunately, whatever level of alcohol you are drinking,

متأسفانه، هر میزان الکلی که می نوشید،

it is likely to increase your risk of some forms of cancer,

احتمالاً خطر ابتلا به برخی از انواع سرطان، به

particularly breast cancer,

ویژه سرطان سینه،

but also other rarer forms of cancer, like head, neck, and the throat.

و همچنین سایر اشکال نادر سرطان مانند سر، گردن و گلو را افزایش می دهد.

The risks are quite low at moderate drinking, but they do rise rapidly.

خطرات در مصرف متوسط ​​الکل بسیار کم است ، اما به سرعت افزایش می یابد.

So any drinking at all, even one small glass of wine with your evening meal,

بنابراین، هر نوشیدنی، حتی یک لیوان کوچک شراب در وعده عصرانه،

raises your risk of cancer? Is that right?

خطر ابتلا به سرطان را افزایش می دهد؟ درست است؟

Yes and the health risk increases with the amount you drink.

بله و خطر سلامتی با مقدار نوشیدنی شما افزایش می یابد.

But I thought wine was supposed to be good for you?

اما من فکر کردم شراب قرار است برای شما خوب باشد؟

Mm, it's a popular belief,

مام، این یک باور عمومی است،

but medical evidence doesn't seem to support this view.

اما به نظر نمی رسد شواهد پزشکی این دیدگاه را تایید کند.

Let's listen to Dr Michael Moseley again on this.

بیایید دوباره در این مورد به دکتر مایکل موزلی گوش کنیم .

Now, there's long been this idea

اکنون، مدت‌هاست که این ایده وجود دارد که

there is this marvellous stuff in red wine called resveratrol,

ماده شگفت‌انگیزی در شراب قرمز به نام رسوراترول وجود دارد

which is said to reduce your risk of all sorts of things.

که گفته می‌شود خطر ابتلا به انواع چیزها را کاهش می‌دهد.

Unfortunately, the amount you'd have to consume would be so huge

متأسفانه، مقداری که باید مصرف کنید آنقدر زیاد است

that the downsides of drinking red wine would swiftly overwhelm them.

که مضرات نوشیدن شراب قرمز به سرعت آنها را تحت تأثیر قرار می دهد.

And the 'downside' of something means 'the disadvantages'.

و "سوء" چیزی به معنای "معایب" است.

Now, Alice, what's your favourite tipple?

حالا، آلیس، نوک مورد علاقه شما چیست؟

Well, I don't have one, Rob, because I'm teetotal, remember?

خوب، من یکی ندارم، راب، چون من دمدمی مزاج هستم، یادت هست؟

A 'tipple' is another way of saying 'an alcoholic drink'.

«نوک» راه دیگری برای گفتن «نوشیدنی الکلی» است.

I enjoy beetroot and kale smoothies with a dash of turmeric and ground pepper.

من از اسموتی های چغندر و کلم پیچ با کمی زردچوبه و فلفل آسیاب شده لذت می برم.

Kale? Oh, yuck, that's disgusting!

کلم؟ اوه، اوه، این منزجر کننده است!

Now, a 'smoothie' is 'a thick drink made of fruit or vegetables,

در حال حاضر، "اسموتی" "نوشیدنی غلیظی است که از میوه یا سبزیجات،

blended with milk or yoghurt or water'.

با شیر یا ماست یا آب مخلوط شده است".

Well, I like sweet stuff, maybe a banana smoothie with some honey,

خب، من چیزهای شیرین دوست دارم، شاید اسموتی موز با مقداری عسل،

but beetroot and kale sounds disgusting!

اما چغندر و کلم پیچ نفرت انگیز به نظر می رسند!

'Don't knock it until you've tried it'.

تا زمانی که آن را امتحان نکرده‌اید، آن را نکوبید.

And that means 'to try something before you criticise it'.

و این به این معنی است که " قبل از اینکه از چیزی انتقاد کنید آن را امتحان کنید".

OK, OK, but seriously.

باشه، باشه، اما جدی.

A glass of wine makes me happy and relaxed

یک لیوان شراب من را خوشحال و آرام می کند

and there are health studies that suggest being happy is good for your health.

و مطالعات بهداشتی وجود دارد که نشان می دهد شاد بودن برای سلامتی شما مفید است.

That's true, but eating and drinking healthily makes me happy!

این درست است، اما خوردن و نوشیدن سالم باعث خوشحالی من می شود!

Now, moving on, it's important to put the risk of drinking alcohol...

حالا، حرکت کردن، مهم است که خطر نوشیدن الکل را ...

Or horrible vegetable smoothies!

یا اسموتی های وحشتناک سبزیجات!

..in context.

..در متن. از

Statistically, drinking alcohol regularly

نظر آماری، نوشیدن الکل به طور منظم

represents just under 1% lifetime risk of death,

کمتر از یک درصد خطر مرگ در طول زندگی را نشان می دهد ،

but actually, an hour of TV watching

اما در واقع، یک ساعت تماشای تلویزیون

or eating a bacon sandwich a couple of times a week is more dangerous.

یا خوردن یک ساندویچ بیکن چند بار در هفته خطرناک تر است.

Well, that's what I like to hear!

خب، این چیزی است که من دوست دارم بشنوم!

Though what if I'm watching TV, enjoying a beer and a lovely bacon sandwich,

اگر من در حال تماشای تلویزیون، لذت بردن از یک آبجو و یک ساندویچ بیکن دوست داشتنی باشم، آیا

does that triple my lifetime risk of death?

این خطر مرگ من را سه برابر می کند؟

Well, Rob, you'd better ask Professor David Spiegelhalter

خوب، راب، بهتر است این سوال را از پروفسور دیوید اشپیگلهالتر

at the University of Cambridge that question.

در دانشگاه کمبریج بپرسید .

I was quoting him earlier about the TV watching and the bacon sandwich.

قبلاً از او در مورد تماشای تلویزیون و ساندویچ بیکن صحبت می کردم.

He works with statistics, but this is for another programme.

او با آمار کار می کند، اما این برای یک برنامه دیگر است.

Now, let's get on to the serious matter of today's quiz question.

حالا بیایید به موضوع جدی سوال مسابقه امروز بپردازیم.

I asked what is the name of the main process involved in producing alcohol?

پرسیدم اسم فرآیند اصلی تولید الکل چیست؟ آیا

Is it a) fermentation? b) hydration? Or c) purification?

الف) تخمیر است؟ ب) هیدراتاسیون؟ یا ج) تطهیر؟

Well, I said b) hydration. Though you were sceptical, weren't you, Alice?

خب گفتم ب) هیدراتاسیون. با اینکه شک داشتی، اینطور نیست، آلیس؟

Mm, yes, and I was right to be 'sceptical', which means 'doubtful',

مم، بله، و من حق داشتم که "شکاک" باشم، که به معنای "شک" است،

because b) is the wrong answer, I'm afraid, Rob.

زیرا ب) پاسخ اشتباهی است، می ترسم راب.

The main process involved in producing alcohol is 'fermentation',

فرآیند اصلی درگیر در تولید الکل "تخمیر" است،

which is 'the process in which yeast or bacteria changes sugar into alcohol'.

که "فرآیندی است که در آن مخمر یا باکتری قند را به الکل تبدیل می کند".

'Hydration' is 'the process of making your body absorb water'.

"هیدراتاسیون" "فرآیندی است که باعث می شود بدن شما آب را جذب کند".

And 'purification' is 'the act of removing some harmful things from something'.

و «تطهیر» عبارت است از «از بین بردن مضرات از چیزی».

Actually, have this glass of water, Rob.

در واقع، این لیوان آب را بخور، راب.

'Hydration' is a good 'hangover cure', much better than 'hair of the dog'!

"هیدراتاسیون" یک "درمان خماری" خوب است، بسیار بهتر از "موی سگ"!

Ah, cheers, Alice!

آه، به سلامتی، آلیس!

Now, let's hear the words we learned today.

حالا بیایید کلماتی را که امروز یاد گرفتیم بشنویم.

They are 'hangover',

آنها عبارتند از «خماری»،

'cure',

«درمان»، «

'teetotal',

توت کل»، «

'hair of the dog',

موی سگ»، «

'boozy',

مستقل»، «

'downside',

معضلات»،

'tipple',

«نوک»،

'don't knock it until you've tried it',

«تا زمانی که آن را امتحان نکرده‌اید، آن را نکوبید»،

'sceptical',

«شکاک» هستند. ،

'fermentation'.

"تخمیر".

Well, that's the end of today's 6 Minute English.

خب، این پایان 6 دقیقه انگلیسی امروز است.

Keep hydrated and don't forget to join us again soon.

هیدراته باشید و فراموش نکنید که به زودی دوباره به ما بپیوندید.

— Bye-bye. — Bye-bye.

- خداحافظ. - خداحافظ.

6 Minute English from BBC Learning English.

6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English.