BOX SET: English vocabulary mega-class! 🤩 Expressions with 'A'

46,114 views ・ 2024-08-11

BBC Learning English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hello and welcome to The  English We Speak with me Feifei.
0
160
3920
سلام و به فیفی The English We Speak with me فیفی خوش آمدید.
00:04
And me Rob. Hey Feifei, I  wonder if you can help me?
1
4080
3400
و من راب هی فیفی، نمی‌خواهم به من کمک کنی؟
00:07
Of course, what is it?
2
7480
1520
البته اون چیه؟
00:09
Well, when I was cycling to the office I  got a puncture and I need help fixing it.
3
9000
5280
خوب، وقتی داشتم با دوچرخه به سمت اداره می رفتم، سوراخ شدم و برای رفع آن به کمک نیاز دارم.
00:14
Sure, I can help you with that; it's a doddle.
4
14280
3560
مطمئناً، من می توانم در این زمینه به شما کمک کنم. این یک doddle است.
00:17
Right... So, you think it's easy?
5
17840
1880
درست است... پس، به نظر شما آسان است؟
00:19
Yes, that's what a doddle means.  If we say something is 'a doddle',  
6
19720
4280
بله، doddle به این معنی است. اگر بگوییم چیزی «یک doddle» است،   به
00:24
it means 'it's easy to do'.  It's an informal expression.
7
24000
4160
این معنی است که «انجام آن آسان است». این یک بیان غیر رسمی است.
00:28
Okay, if you say so. Uh, now  can we hear some examples first?
8
28160
3480
باشه اگه اینطوری بگی اوه، اکنون می‌توانیم ابتدا چند نمونه را بشنویم؟
00:31
Yes, that's a doddle too!
9
31640
6200
بله، این نیز یک doddle است!
00:37
'According to the instructions, building  this bookshelf should be a doddle.'
10
37840
5640
«طبق دستورالعمل‌ها، ساختن این قفسه کتاب باید به صورت یک doddle باشد.»
00:43
'Getting to the museum is a doddle. You  only need to take one train straight there.'
11
43480
6040
'رسیدن به موزه کار دشواری است. شما فقط باید یک قطار مستقیم به آنجا بروید.
00:49
'The test was a doddle and I got full marks.'
12
49520
6720
"آزمون یک doddle بود و من نمره کامل گرفتم."
00:56
You're listening to The English We Speak from  BBC Learning English and we're hearing about  
13
56240
5560
شما در حال گوش دادن به The English We Speak از BBC Learning English هستید و ما در مورد
01:01
the expression a doddle. We can say this  to mean it's an easy task to do, just like  
14
61800
5520
عبارت a doddle می شنویم. می‌توانیم این را به این معنا بگوییم که انجام آن کار ساده‌ای است، درست مانند
01:07
mending your bike puncture. In fact, it's such a  doddle maybe I can show you how to fix it, Rob?
15
67320
6440
تعمیر پنچر دوچرخه‌تان. در واقع، این یک ابله است، شاید بتوانم به شما نشان دهم چگونه آن را درست کنید، راب؟
01:13
Well, I did try and I managed to break the wheel.
16
73760
4080
خوب، من تلاش کردم و توانستم چرخ را بشکنم.
01:17
Oh no. Maybe fixing your puncture  won't be such a doddle after all.
17
77840
4480
اوه نه. شاید رفع پنچری‌تان آنقدرها هم مشکلی نباشد.
01:22
Maybe not. Perhaps it's time to start walking.
18
82320
3000
شاید نه. شاید زمان آن رسیده است که راه رفتن را شروع کنیم.
01:25
Good idea. Walking to work  will definitely be a doddle.
19
85320
4120
ایده خوبیه پیاده‌روی تا محل کار، قطعاً یک مزاحمت خواهد بود.
01:29
I hope so! Bye-bye.
20
89440
1600
امیدوارم اینطور باشد! خداحافظ خداحافظ
01:31
Bye!
21
91040
1600
01:32
Hello and welcome to The  English We Speak. I'm Feifei.
22
92640
3480
سلام و به The English We Speak خوش آمدید. من فیفی هستم.
01:36
And I'm Neil.
23
96120
1200
و من نیل هستم.
01:37
Where's your beard?
24
97320
1640
ریش شما کجاست؟
01:38
Oh, uh, I shaved it off. Fancied to  change. Beards are such a thing these days.
25
98960
5040
اوه، اوه، ریشش کردم دوست داشتم تغییر کند. این روزها ریش از این قبیل است.
01:44
Yep! Ever since beards became a  thing, I found them a bit boring.
26
104000
4480
بله! از زمانی که ریش تبدیل به یک چیز شد، من آنها را کمی خسته کننده دیدم.
01:48
'a thing'. Of course we know what the word thing  normally means, but what does 'a thing' mean here?
27
108480
6040
"یک چیز". البته ما می دانیم که کلمه چیز به طور معمول به چه معناست، اما «یک چیز» در اینجا به چه معناست؟
01:54
Our phrase for this program means 'a trend or  something recognisable in popular culture'.  
28
114520
5320
عبارت ما برای این برنامه به معنای "روند یا چیزی قابل تشخیص در فرهنگ عامه" است.
02:00
If beards are 'a thing', it means they've  become 'fashionable'. Lots of people have them.
29
120720
5520
اگر ریش «یک چیز» است، به این معنی است که آنها «مد» شده‌اند. افراد زیادی آنها را دارند.
02:06
Yes, cats on the internet; they're a thing.
30
126240
2480
بله، گربه ها در اینترنت؛ آنها یک چیز هستند
02:08
Oh, Fidget Spinners; they're definitely a thing.
31
128720
3040
اوه، فیجت اسپینرز؛ آنها قطعا یک چیز هستند.
02:11
Fidget Spinners?
32
131760
1320
فیجت اسپینر؟
02:13
Yes, those little metal or plastic toys  that you spin on your finger, know them?
33
133080
5480
بله، آن اسباب‌بازی‌های کوچک فلزی یا پلاستیکی که روی انگشتتان می‌چرخانید، آنها را می‌شناسید؟
02:18
Ah, those things that kids  everywhere are playing with?
34
138560
2840
آه، آن چیزهایی که بچه‌ها همه جا با آن‌ها بازی می‌کنند؟
02:21
Not just kids! Anyway, what else is  a thing? Listen to these examples:
35
141400
8440
نه فقط بچه ها! به هر حال، چیز دیگری چیست ؟ به این مثال‌ها گوش دهید:
02:30
'Using funny GIFS in your  message is such a thing.'
36
150520
4760
«استفاده از GIF‌های خنده‌دار در پیام شما چنین چیزی است.»
02:35
'You know parkour? The sport of running and  
37
155280
2360
پارکور بلدی؟ ورزش دویدن و
02:37
jumping across buildings.  Why is that such a thing?'
38
157640
4960
پریدن از روی ساختمان‌ها. چرا چنین چیزی است؟
02:42
'Organic powdered food? Since  when has that been a thing?'
39
162600
8360
'غذای پودری ارگانیک؟ از چه زمانی چنین چیزی وجود داشته است؟
02:50
A well-known use of this phrase  was after American personality  
40
170960
4200
استفاده معروف از این عبارت پس از آن بود که
02:55
Kim Kardashian posted a picture of herself  pregnant with the words "pregnancy lips".
41
175160
5680
کیم کارداشیان، شخصیت آمریکایی، تصویری از باردار خود را با عبارت "لب های بارداری" منتشر کرد.
03:00
It's not a term that many people had  heard of and prompted responses like  
42
180840
3760
این اصطلاحی نیست که بسیاری از مردم آن را شنیده باشند و پاسخ هایی مانند
03:04
this - 'Pregnancy lips? Is that even a thing?'
43
184600
3400
این را برانگیخته باشند - لب های بارداری؟ آیا این حتی یک چیز است؟
03:08
Yes, when someone refers to  a trend you haven't heard of,  
44
188000
3360
بله، وقتی کسی به روندی اشاره می‌کند که شما درباره آن نشنیده‌اید،
03:11
or that you doubt exists, feel free to  respond with - 'Is that even a thing?'
45
191360
5720
یا به وجود آن شک دارید، با خیال راحت پاسخ دهید - "آیا این یک چیز است؟"
03:17
But there's little doubt the phrase 'a thing' is  
46
197080
2920
اما شکی نیست که عبارت "یک چیز"
03:20
itself 'a thing'. It's now been  included in major dictionaries.
47
200000
3640
خود "یک چیز" است. اکنون در فرهنگ لغت‌های اصلی گنجانده شده است.
03:23
There we are - a thing. No plans  to grow the beard back then?
48
203640
4320
ما اینجا هستیم - یک چیز. در آن زمان برنامه ای برای گذاشتن ریش ندارید؟
03:27
Uh, only when being clean shaven  becomes too much of a thing.
49
207960
3680
اوه، تنها زمانی که تراشیده شدن تمیز به یک چیز تبدیل شود.
03:31
Bye.
50
211640
520
خداحافظ
03:32
Bye.
51
212160
1920
خداحافظ
03:34
Welcome to The English We Speak. I'm Beth.
52
214080
2760
به انگلیسی ما صحبت می کنیم خوش آمدید. من بث هستم.
03:36
And I'm Feifei.
53
216840
1360
و من فیفی هستم.
03:38
We have a word used when something is 'a  disappointment'. It's the noun 'blow' in 'a blow'.
54
218200
6600
ما کلمه ای داریم که وقتی چیزی " ناامیدی" است استفاده می شود. این اسم "ضربه" در "ضربه" است.
03:44
'a blow'? Can you give us some context, Beth?
55
224800
3920
"یک ضربه"؟ آیا می توانی زمینه ای به ما بدهی، بث؟
03:48
Well, I've been trying to buy a new car. I  saw one I really liked and I was just about  
56
228720
5800
خوب، من سعی کردم یک ماشین جدید بخرم. یکی را دیدم که خیلی دوستش داشتم و می خواستم آن را
03:54
to buy it, but I've just found out that  it sold yesterday. It's a bit of a blow.
57
234520
5200
بخرم، اما تازه فهمیدم که دیروز فروخته شد. کمی ضربه است.
04:00
It does sound like a blow. How disappointing! A  similar thing happened to me when I was looking  
58
240360
6120
صدایش شبیه ضربه است چقدر ناامید کننده! زمانی که به دنبال یک آپارتمان بودم، یک مورد مشابه برای من اتفاق افتاد
04:06
for a flat. I made an offer, but someone  made a higher offer, so I missed out.
59
246480
6040
. من پیشنهاد دادم، اما شخصی پیشنهاد بالاتری داد، بنابراین از دست دادم.
04:12
Oh, what a blow! This word is especially used when  
60
252520
3920
آه، چه ضربه ای! این کلمه مخصوصاً زمانی استفاده می‌شود که
04:16
something hasn't gone the way you  imagined and has ruined your plans.
61
256440
3960
چیزی آنطور که تصور می‌کردید پیش نرفته باشد و برنامه‌های شما را خراب کرده باشد.
04:20
And is often used when something is delayed,  
62
260400
2760
و اغلب زمانی استفاده می‌شود که چیزی با تأخیر،
04:23
cancelled or fails. Did you find your  phone by the way? I heard you lost it.
63
263160
5000
لغو یا شکست مواجه شود. راستی تلفنتان را پیدا کردید ؟ شنیدم گمش کردی
04:28
No, so I've lost all my pictures and contacts.  It's a blow. Let's hear some more examples:
64
268160
10840
نه، بنابراین من تمام عکس ها و مخاطبین خود را از دست داده ام. این یک ضربه است. بیایید چند مثال دیگر بشنویم:
04:39
'We didn't get the funding, so the  project can't go ahead. It's a blow!'
65
279000
5680
«ما بودجه دریافت نکردیم، بنابراین پروژه نمی‌تواند ادامه یابد. این یک ضربه است!
04:44
'It was a bit of a blow when they  found out the festival was cancelled.'
66
284680
5040
"وقتی فهمیدند جشنواره لغو شده، کمی ضربه‌ای بود ."
04:49
'We'd made a lunch reservation for 1pm, so it was  a blow when the train was delayed until 1.30.'
67
289720
9600
"ما برای ساعت 1 بعدازظهر ناهار را رزرو کرده بودیم، بنابراین وقتی قطار تا ساعت 1.30 تاخیر داشت، ضربه‌ای بود."
04:59
You're listening to The English We Speak from  BBC Learning English and we're learning the word  
68
299320
6280
شما در حال گوش دادن به The English We Speak از بی بی سی Learning English هستید و ما در حال یادگیری کلمه
05:05
'blow' in 'a blow', which is a way of saying  something has happened that is disappointing.
69
305600
6520
«blow» در «یک ضربه» هستیم، که راهی برای گفتن آن است که اتفاقی افتاده است که ناامیدکننده است.
05:12
Blow can also be used as a verb in the phrase  'it blows' to express 'something annoying'.  
70
312120
6720
Blow همچنین می‌تواند به عنوان یک فعل در عبارت «می‌وزد» برای بیان «چیزی آزاردهنده» استفاده شود.
05:18
Though this isn't as common. For example -  'It blows that I didn't get the car I wanted.'
71
318840
5640
اگرچه این به آن اندازه رایج نیست. به‌عنوان مثال - «این باعث می‌شود که ماشینی را که می‌خواستم به دست نیاوردم.»
05:24
Definitely. By the way, Neil  is selling a car. Did you know?
72
324480
4320
قطعا. به هر حال، نیل در حال فروش یک ماشین است. آیا می دانستید؟
05:28
Yes, it's a nice one, but  far too expensive for me.
73
328800
4040
بله، این یکی خوب است، اما برای من بسیار گران است.
05:32
Oh, another blow. Oh well, good  luck finding one! See you next time.
74
332840
5080
اوه یه ضربه دیگه اوه، موفق باشید یکی را پیدا کنید! دفعه بعد میبینمت
05:37
Bye.
75
337920
2880
خداحافظ
05:40
Hello and welcome to The  English We Speak. I'm Feifei.
76
340800
3600
سلام و به The English We Speak خوش آمدید. من فیفی هستم.
05:44
And hello! I'm Neil. Um,  sorry to mention it Feifei,  
77
344400
4240
و سلام! من نیل هستم. اوم، متأسفم که به آن اشاره کردم فیفی،
05:48
but why is there a big coffee stain on your top?
78
348640
3120
اما چرا یک لکه بزرگ قهوه روی بالای شما وجود دارد؟
05:51
Because I spilled coffee all over me.
79
351760
2680
چون قهوه روی سرم ریختم.
05:54
Ah, that was a bit silly! And did I notice  when you arrived that you were limping?
80
354440
4840
آه، کمی احمقانه بود! و آیا وقتی رسیدید متوجه شدم که لنگان می لنگانید؟
05:59
Yes, I was, and thereby hangs a tail.
81
359280
3520
بله، من بودم، و در نتیجه دم آویزان است.
06:02
Where? Did you trip over a tail?
82
362800
3160
کجا؟ آیا بر روی دم زمین خوردید؟
06:05
No Neil, I mean there's more to tell you. When we  say 'thereby hangs a tail' we mean 'what I have  
83
365960
6960
نه نیل، منظورم این است که چیزهای بیشتری برای گفتن وجود دارد. وقتی می‌گوییم «در نتیجه یک دم آویزان است» منظورمان این است که «آنچه به
06:12
told you involves a longer explanation, or there's  more to tell you'. It's an expression taken from  
84
372920
6560
شما گفته‌ام شامل توضیح طولانی‌تری است، یا چیزهای بیشتری برای گفتن به شما وجود دارد». این عبارتی برگرفته از
06:19
As You Like It by William Shakespeare. So, let  me explain why I have a coffee stain and limp.
85
379480
6360
As You Like It توسط ویلیام شکسپیر است. بنابراین، اجازه دهید توضیح دهم که چرا لکه قهوه دارم و می لنگم.
06:25
If it involves me, then no.
86
385840
1760
اگر به من مربوط می شود، پس نه.
06:27
It does!
87
387600
1000
این کار را انجام می دهد!
06:28
Oh... Should we have some  examples of thereby hangs a tail:
88
388600
7080
اوه... آیا باید نمونه‌هایی از دم آویزان را داشته باشیم:
06:35
'Why are you covered in mud?'
89
395680
2200
«چرا در گل پوشیده شده‌ای؟»
06:37
'Well, thereby hangs a tail.'
90
397880
4840
خوب، در نتیجه یک دم آویزان است.
06:42
'I won that medal for bravery,  and thereby hangs a tail.'
91
402720
5840
"من آن مدال را برای شجاعت به دست آوردم، و به این ترتیب یک دم آویزان کردم."
06:48
'What a journey! All the main roads were closed,  
92
408560
4000
چه سفری! همه جاده‌های اصلی بسته بودند،
06:52
so we had to drive cross country,  and thereby hangs a tail!'
93
412560
6960
بنابراین ما مجبور شدیم کراس کانتری رانندگی کنیم، و در نتیجه یک دم آویزان می‌شود!
07:00
You're listening to The English We  Speak from BBC Learning English.  
94
420480
3880
شما در حال گوش دادن به The English We Speak از BBC Learning English هستید.
07:04
I've been telling Neil about the phrase  thereby hangs a tail. It means there's  
95
424360
4520
من به نیل درباره این جمله گفته ام که دم آویزان می کند. این بدان معناست که
07:08
more to say about what I have already told  you. Neil, can you guess what's happened?
96
428880
5840
درباره چیزهایی که قبلاً به شما گفته ام، چیزهای بیشتری برای گفتن وجود دارد . نیل، می توانید حدس بزنید چه اتفاقی افتاده است؟
07:14
So, you have a limp and you  have a coffee stain on your  
97
434720
3840
بنابراین، شما لنگی دارید و یک لکه قهوه روی بالای خود دارید
07:18
top... Were you dancing with a full cup of coffee?
98
438560
3880
... آیا با یک فنجان قهوه پر می رقصید؟
07:22
I wasn't. In fact, I was walking  to the studio carefully carrying  
99
442440
5160
من نبودم در واقع، داشتم به سمت استودیو می رفتم و با احتیاط
07:27
my coffee when I tripped over a a  bag of potatoes in the corridor.
100
447600
4480
قهوه ام را حمل می کردم که روی یک کیسه سیب زمینی در راهرو افتادم.
07:32
Ah, that's my bag of potatoes!
101
452080
2560
آه، این کیسه سیب زمینی من است!
07:34
I thought so, but why is there a  bag of potatoes in the corridor?
102
454640
4520
فکر کردم، اما چرا یک کیسه سیب زمینی در راهرو هست؟
07:39
Well, thereby hangs a tail.
103
459160
2080
خوب، در نتیجه یک دم آویزان است.
07:41
I'm all ears.
104
461240
1120
من همه گوش هستم
07:42
I'll tell you later. It's time to go now. Bye.
105
462360
2920
بعدا بهت میگم الان وقت رفتن است. خداحافظ
07:45
Bye.
106
465280
3080
خداحافظ
07:48
Hello and welcome to The  English We Speak. I'm Feifei.
107
468360
3840
سلام و به The English We Speak خوش آمدید. من فیفی هستم.
07:52
And hello! I'm Rob.
108
472200
1920
و سلام! من راب هستم.
07:54
Rob, I'm having a bit of trouble with my computer.
109
474120
3520
راب، من با کامپیوترم کمی مشکل دارم.
07:57
What, again? What's the problem this time?
110
477640
3120
دوباره چی؟ این بار مشکل چیست؟
08:00
Well, I've written the script for this programme,  
111
480760
3000
خوب، من اسکریپت این برنامه را نوشته ام،
08:03
but it won't save! And I can't print it out.  This computer just does not work. Can you fix it?
112
483760
10440
اما ذخیره نمی شود! و من نمی توانم آن را چاپ کنم. این کامپیوتر فقط کار نمی کند. میتونی درستش کنی؟
08:14
Let me have a pop at it.
113
494200
1800
اجازه دهید من یک پاپ در آن است.
08:16
A pop? Are you going to make it  explode? That's a bit extreme, Rob.
114
496000
5640
پاپ؟ آیا می‌خواهید آن را منفجر کنید؟ این کمی افراطی است، راب.
08:21
Don't worry Feifei. If I 'have a pop  at something' I just mean 'I'll try  
115
501640
4240
فیفی نگران نباش اگر من « در چیزی پاپ دارم» منظورم این است که «سعی می‌کنم
08:25
and do it', so I'll have a go at doing  something, like fixing in your computer.
116
505880
5120
و آن را انجام می‌دهم»، بنابراین می‌خواهم کاری انجام دهم، مانند تعمیر در رایانه شما.
08:31
Right, okay. Rob, have a pop then,  but just don't delete all my work.
117
511000
5560
درسته، باشه راب، پس پاپ داشته باش، اما همه کارهای من را پاک نکن.
08:36
Don't worry Feifei, I would never do that,  
118
516560
2520
نگران نباش فیفی، من هرگز این کار را نمی کنم،
08:39
would I? Let's hear some more examples  of the phrase while I sort this out:
119
519080
7040
آیا؟ بیایید چند مثال دیگر از این عبارت را بشنویم در حالی که من این را مرتب می کنم:
08:46
'I'm going to have a pop at  doing this online application  
120
526120
2360
"من در انجام این برنامه آنلاین
08:48
for a passport. Apparently, it's really easy!'
121
528480
3640
برای پاسپورت تلاش خواهم کرد." ظاهرا، این واقعا آسان است!
08:52
'We had a pop at making a cake, but we  baked it for too long and it burnt!'
122
532120
5920
"ما در درست کردن کیک مهارت داشتیم، اما آن را برای مدت طولانی پختیم و سوخت!"
08:58
'Why not have a pop at yoga? I've heard  it's good for your mind, body and soul.'
123
538040
7960
چرا در یوگا پاپ نداشته باشید؟ من شنیده ام که برای ذهن، بدن و روح شما مفید است.
09:06
This is The English We Speak  from BBC Learning English and  
124
546000
4000
این The English We Speak از BBC Learning English است و
09:10
we're talking about the phrase have  a pop, which means to try something.
125
550000
5520
درباره عبارت have a pop صحبت می کنیم که به معنای امتحان کردن چیزی است.
09:15
So Rob, you've had a pop at  fixing my computer, any luck?
126
555520
4440
پس راب، تو در تعمیر رایانه من خیلی خوب بودی، شانسی؟
09:19
Um, not exactly... Um, everything seems  to have disappeared from the screen.
127
559960
6080
اوم، نه دقیقا... اوم، به نظر می رسد همه چیز از صفحه ناپدید شده است.
09:26
Let me look. No! You have deleted my script! Rob,  did you know that have a pop has another meaning?
128
566040
10160
بگذار نگاه کنم. نه! اسکریپت منو پاک کردی! راب، آیا می دانستی که پاپ معنای دیگری دارد؟
09:36
Oh yeah, what's that?
129
576200
1320
اوه آره، اون چیه؟
09:37
'to have a pop' also means 'to criticise,  
130
577520
3120
«پاپ داشتن» همچنین به معنای «انتقاد کردن،
09:40
or even to try and hit someone', and I'm going  to have a pop at you for losing my script!
131
580640
6480
یا حتی تلاش برای ضربه زدن به کسی» است، و من به خاطر از دست دادن فیلمنامه‌ام به شما ضربه خواهم زد!
09:47
Hold on Feifei, if we don't have a script,  we won't know what will happen next.
132
587120
4320
دست نگه دار فیفی، اگر فیلمنامه ای نداشته باشیم، نمی دانیم بعداً چه اتفاقی می افتد.
09:51
I think the listeners know, Rob, don't they? Bye.
133
591440
3920
فکر می کنم شنوندگان می دانند، راب، اینطور نیست؟ خداحافظ
09:55
Bye.
134
595360
1520
خداحافظ
09:56
Ouch!
135
596880
2440
اوه!
10:00
Welcome to The English We Speak. I'm Rob and  I'm live here with the hero of the day, Feifei!
136
600000
6880
به انگلیسی ما صحبت می کنیم خوش آمدید. من راب هستم و با قهرمان روز، فیفی، اینجا زندگی می کنم!
10:06
Thanks Rob. Hello everyone!
137
606880
1960
ممنون راب سلام به همه!
10:08
Now, let's talk about that fantastic performance.  BBC Learning English FC were two goals down and  
138
608840
6680
حالا بیایید در مورد آن عملکرد خارق العاده صحبت کنیم. BBC Learning English FC دو گل عقب بود و
10:15
then you came along and scored three times  in the last 10 minutes! How do you feel?
139
615520
5640
سپس شما آمدید و در 10 دقیقه آخر سه بار گل زدید! چه احساسی دارید؟
10:21
Well it was really all down to the team. I was  just the right person in the right place today.
140
621160
6560
خب واقعاً همه چیز به تیم بستگی داشت. امروز فقط فرد مناسبی در جای مناسب بودم.
10:27
A very modest answer, but the  crowd are going wild about you,  
141
627720
4400
پاسخی بسیار متواضعانه، اما جمعیت به دنبال شما هستند،
10:32
just listen! It's fair to say  Feifei, you played a blinder.
142
632120
5400
فقط گوش کنید! این منصفانه است که بگوییم فیفی، تو یک کور بازی کردی.
10:37
I'm just doing my job. Though, as a  proud BBC Learning English FC player,  
143
637520
6040
من فقط کارم را انجام می دهم. اگرچه، به‌عنوان یک بازیکن مفتخر BBC Learning English FC،
10:43
there's one thing I would  like to say to the audience.
144
643560
3000
یک چیز وجود دارد که می‌خواهم به مخاطبان بگویم.
10:46
Of course! Go ahead.
145
646560
1960
البته! برو جلو.
10:48
I'd like to explain that phrase  you used - 'to play a blinder'.
146
648520
4840
می‌خواهم آن عبارتی را که استفاده کردید توضیح دهم - «بازی کردن یک کورکننده».
10:53
'to play a blinder' is a phrase used to  describe 'an amazing display of skill,  
147
653360
5360
"بازی کردن یک کور" عبارتی است که برای توصیف "نمایش شگفت انگیز مهارت،
10:58
usually sports, but also in other areas in life'.
148
658720
4000
معمولاً ورزشی، اما همچنین در سایر زمینه های زندگی" استفاده می شود.
11:02
Yes! Not only did you play a blinder  in the football game today Feifei,  
149
662720
5120
بله! نه تنها در بازی فوتبال امروز فیفی بازی کردی، بلکه
11:07
you played a blinder with that  definition. Listen to the crowd!
150
667840
7320
با این تعریف یک کورک زدی . به جمعیت گوش کن!
11:15
I'd like to add a little more, Rob.  Why do we use the word blinder?
151
675160
5240
من می خواهم کمی بیشتر اضافه کنم، راب. چرا از کلمه blinder استفاده می کنیم؟
11:20
Well, imagine you're watching  a dazzling performance,  
152
680400
3240
خوب، تصور کنید در حال تماشای یک اجرای خیره کننده هستید،
11:23
something so good it seems to shine  brightly. The idea is that it's so shiny,  
153
683640
5840
چیزی آنقدر خوب که به نظر می رسد به خوبی می درخشد. ایده این است که آنقدر براق،
11:29
so dazzling it could cause  someone watching to go blind.
154
689480
3720
آنقدر خیره کننده است که می تواند باعث شود کسی که تماشا می کند کور شود.
11:33
Oh, like looking at the sun. Thankfully, it's just  an expression. If you're watching or listening  
155
693200
5920
آه، مثل نگاه کردن به خورشید. خوشبختانه، این فقط یک بیان است. اگر
11:39
to this show, we're sure your eyesight won't  be affected. Let's have some more examples:
156
699120
8800
این نمایش را تماشا می‌کنید یا به آن گوش می‌دهید، مطمئن هستیم که بینایی شما تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد. بیایید چند مثال دیگر بزنیم:
11:47
'Teresa played a blinder today in the final. What  a simply amazing performance on the tennis court.'
157
707920
7760
«ترزا امروز در فینال یک کور بازی کرد. چه عملکرد شگفت انگیزی در زمین تنیس.'
11:55
'Did you see Mexico beating Germany  in the World Cup? Mexican forward,  
158
715680
4320
آیا دیدید که مکزیک در جام جهانی آلمان را شکست داد؟ مهاجم مکزیکی،
12:00
Hirving Lozano, played an absolute blinder!'
159
720000
4160
هیروینگ لوزانو، یک کور مطلق بازی کرد!
12:04
'Darren, what an awesome presentation! You  
160
724160
2680
دارن، چه ارائه عالی! شما
12:06
played a blinder. I'm pretty sure  we've just won some new clients.'
161
726840
7800
یک کور بازی کردید. من کاملاً مطمئن هستم که به تازگی مشتریان جدیدی به دست آورده ایم.
12:14
You're listening to The English We Speak  from BBC Learning English. Please notice  
162
734640
5040
شما در حال گوش دادن به The English We Speak از BBC Learning English هستید. لطفاً توجه داشته باشید
12:19
that in the last example we weren't talking  about sport. You can also play a blinder in  
163
739680
6080
که در مثال آخر درباره ورزش صحبت نکردیم. همچنین می‌توانید در
12:25
a work or business context, or anything  that involves skill and performance.
164
745760
5720
زمینه کاری یا کسب‌وکار، یا هر چیزی که شامل مهارت و عملکرد است، نقش آفرینی کنید.
12:31
Well Rob, I think we've  both played a blinder today.
165
751480
3320
خب راب، من فکر می‌کنم ما هر دوی ما امروز یک بازی کور کرده‌ایم.
12:34
Thank you, thank you! Which  reminds me, hang on a second...
166
754800
6320
متشکرم، متشکرم! که به من یادآوری می‌کند، یک لحظه صبر کن...
12:41
Let's bring back the cheering crowd!
167
761120
2880
بیایید جمعیت تشویق‌کننده را برگردانیم!
12:44
I love it. Wouldn't it be great if we could have  people cheering us just like that in real life?
168
764000
6520
من آن را دوست دارم. آیا عالی نیست اگر بتوانیم افرادی را در زندگی واقعی داشته باشیم که همینطور ما را تشویق کنند؟
12:50
And wouldn't it be fantastic if, in real  life, you were actually good at football?
169
770520
5200
و آیا اگر در زندگی واقعی، واقعاً در فوتبال خوب بودید، فوق العاده نیست؟
12:55
Hey, come on, we both know I played  a blinder, at least in the programme.
170
775720
5120
هی، بیا، هر دوی ما می دانیم که من حداقل در برنامه یک بلایدر بازی کردم. باشه
13:00
Okay.
171
780840
992
13:01
- Bye. - Bye.
172
781832
4808
- خداحافظ - خداحافظ
13:06
Welcome to The English We Speak. I'm Beth.
173
786640
3240
به انگلیسی ما صحبت می کنیم خوش آمدید. من بث هستم.
13:09
And I'm Feifei.
174
789880
680
و من فیفی هستم.
13:11
We have an expression all about being very happy,  particularly when your face suddenly reflects  
175
791280
6520
ما عبارتی داریم درباره بسیار شاد بودن، به خصوص زمانی که چهره شما به طور ناگهانی نشان می دهد که
13:17
how happy or excited you are. it's a nice phrase  for Christmas and it has a Christmas word in it.
176
797800
6120
چقدر خوشحال یا هیجان زده هستید. این یک عبارت زیبا برای کریسمس است و یک کلمه کریسمس در آن وجود دارد.
13:23
It's 'light up like a Christmas tree'.
177
803920
2360
"مثل درخت کریسمس روشن می شود".
13:26
'light up like a Christmas tree'.
178
806280
2400
"مثل درخت کریسمس روشن شود". آیا
13:28
Can you give give us some context, Beth?
179
808680
2160
می توانی زمینه ای به ما بدهی، بث؟
13:30
Well, think about a Christmas tree. When you  turn on the lights, it's suddenly much brighter,  
180
810840
5560
خوب، به درخت کریسمس فکر کنید. وقتی چراغ‌ها را روشن می‌کنید، ناگهان بسیار روشن‌تر می‌شود،
13:36
it's full of life and energy. Now, imagine this  being your face. Last year, I got a puppy for  
181
816400
6960
پر از زندگی و انرژی می‌شود. حالا، تصور کنید این چهره شماست. سال گذشته، یک توله سگ برای
13:43
Christmas. It was such a shock. When I saw him,  I lit up like a Christmas tree; I was so happy!
182
823360
6640
کریسمس گرفتم. چنین شوکی بود. وقتی او را دیدم، مثل درخت کریسمس روشن شدم. خیلی خوشحال شدم!
13:50
Wow! I can imagine your face very excited.  When I was a child, I really wanted a doll's  
183
830000
6960
عجب! می توانم چهره شما را بسیار هیجان زده تصور کنم. وقتی بچه بودم، واقعاً یک خانه عروسک می‌خواستم
13:56
house. I didn't expect to get one, but  I did. I lit up like a Christmas tree.
184
836960
6080
. انتظار نداشتم یکی را بگیرم، اما کردم. مثل درخت کریسمس روشن شدم.
14:03
So, in both these situations we were surprised,  a happy surprise, and our faces reflected that.  
185
843040
7160
بنابراین، در هر دو این موقعیت، ما شگفت زده شدیم، یک غافلگیری خوشحال کننده، و چهره ما این را منعکس می کرد.
14:10
But this expression doesn't always have  to be used with a surprise, or Christmas.
186
850200
5000
اما این عبارت همیشه نباید با سورپرایز یا کریسمس استفاده شود.
14:15
True. Whenever I see my family after a while,  I light up like a Christmas tree. I know I'm  
187
855200
6280
درست است. هر وقت بعد از مدتی خانواده‌ام را می‌بینم، مثل درخت کریسمس روشن می‌شوم. می دانم که
14:21
going to see them, it's not a surprise,  but I still feel really excited about it.
188
861480
5880
قرار است آنها را ببینم، این تعجب آور نیست، اما هنوز در مورد آن احساس هیجان دارم.
14:27
Yesterday, my nephew lit up like  a Christmas tree when I told him  
189
867360
3840
دیروز، برادرزاده‌ام مثل درخت کریسمس روشن شد که به او گفتم می‌توانیم
14:31
we could make a snowman. He was very  excited. Let's hear some more examples:
190
871200
8840
آدم برفی بسازیم. او بسیار هیجان زده بود. بیایید چند مثال دیگر بشنویم:
14:40
'My girlfriend lit up like a Christmas  tree when I asked her to marry me.'
191
880040
4520
"دوست دخترم وقتی از او خواستم با من ازدواج کند مانند درخت کریسمس روشن شد."
14:44
'When I read him the poem I'd written  he lit up like a Christmas tree.'
192
884560
4680
"وقتی شعری را که برایش نوشته بودم خواندم، مثل درخت کریسمس روشن شد."
14:49
'I lit up like a Christmas tree  when I found out I got the job.'
193
889240
7200
"وقتی فهمیدم کار را پیدا کردم، مانند درخت کریسمس روشن شدم ."
14:56
You're listening to the English We  Speak from BBC Learning English and  
194
896440
4280
شما در حال گوش دادن به English We Speak از BBC Learning English هستید و
15:00
we're learning the expression  light up like a Christmas tree,  
195
900720
4200
ما این عبارت را یاد می گیریم که مانند درخت کریسمس روشن می شود،
15:04
which is a way of saying you look  very happy or excited about something.
196
904920
4840
که راهی است برای گفتن اینکه از چیزی بسیار خوشحال یا هیجان زده به نظر می رسید.
15:09
Now, we've been using it so far metaphorically  to mean you look excited about something, but we  
197
909760
5800
اکنون، ما تا کنون از آن به صورت استعاری استفاده کرده‌ایم تا به این معنا باشد که شما در مورد چیزی هیجان‌زده به نظر می‌رسید، اما
15:15
can also use it more literally, especially when a  place is particularly bright with a lot of lights.
198
915560
6640
همچنین می‌توانیم به معنای واقعی‌تر از آن استفاده کنیم، به‌خصوص زمانی که یک مکان به‌خصوص روشن است و نورهای زیادی دارد.
15:22
Yes, I went to Paris last weekend and at night  the Eiffel Tower was lit up like a Christmas tree!
199
922200
6760
بله، آخر هفته گذشته به پاریس رفتم و شب برج ایفل مثل درخت کریسمس روشن شد!
15:29
Ah yes, it's covered in lights. It's always lit  up like a Christmas tree at night. I better go,  
200
929600
6000
آه بله، آن را در نور پوشانده است. همیشه در شب مانند درخت کریسمس روشن است. بهتر است بروم،
15:35
it's time for our Christmas party!  See you next time and Merry Christmas.
201
935600
4160
وقت جشن کریسمس ماست! دفعه بعد می بینمت و کریسمس مبارک. فعلا خداحافظ
15:39
Bye for now.
202
939760
2840
15:42
Hello and welcome to The English  We Speak with me Jiaying.
203
942600
3240
سلام و به The English We Speak with me Jiaying خوش آمدید.
15:45
And me, Neil.
204
945840
1400
و من، نیل.
15:47
Have you started working on your act for  this year's BBC Learning English talent show?
205
947240
4760
آیا کار بر روی بازیگر خود را برای برنامه استعدادیابی بی بی سی یادگیری زبان انگلیسی امسال آغاز کرده اید؟
15:52
No, I've been too busy writing a presentation for  
206
952000
2960
نه، من خیلی مشغول نوشتن یک ارائه برای
15:54
you! And doing your shopping. Why are  you asking me to do everything for you?
207
954960
4960
شما بودم! و خرید خود را انجام دهید چرا از من می‌خواهید که همه چیز را برای شما انجام دهم؟
15:59
Because you're so good at it. Plus,  
208
959920
2840
چون تو این کار خیلی خوبه بعلاوه،
16:02
I need time to perfect my act for the  talent show. I have made a flying start.
209
962760
5800
من به زمان نیاز دارم تا عملکردم را برای نمایش استعدادیابی کامل کنم. من یک شروع پرواز انجام داده ام.
16:08
What? For your act you're  starting to learn how to fly?!
210
968560
3840
چی؟ برای عمل خود، شما شروع به یادگیری نحوه پرواز کرده اید؟!
16:12
No Neil. I didn't say I was starting to fly!  I said a flying start. I'm actually learning  
211
972400
7920
نه نیل. من نگفتم دارم پرواز می کنم! گفتم شروع پرواز. من در واقع دارم یاد می‌گیرم که
16:20
how to juggle umbrellas. We use the expression 'a  flying start' to mean 'an excellent beginning'. We  
212
980320
7240
چگونه با چترها دستکاری کنم. ما از عبارت "یک شروع پرواز" به معنای "یک شروع عالی" استفاده می کنیم. ما
16:27
often use it to talk about competitions or races  in which someone makes a strong, or quick, start.
213
987560
6360
اغلب از آن برای صحبت در مورد مسابقات یا مسابقاتی استفاده می‌کنیم که در آن‌ها کسی شروعی قوی یا سریع دارد.
16:33
Ah okay, well done on making a  flying start on your umbrella  
214
993920
3960
آه بسیار خوب، آفرین که با چتر خود یک شروع پروازی انجام دادید
16:37
juggling act. I can't wait to see it.
215
997880
2560
. من نمی توانم صبر کنم تا آن را ببینم.
16:40
I've already juggled seven umbrellas. I'll show  you my skills while we listen to these examples:
216
1000440
9400
من قبلاً هفت چتر دستکاری کرده ام. وقتی به این مثال‌ها گوش می‌دهیم، مهارت‌هایم را به شما نشان می‌دهم:
16:49
'Your son has made a flying start in  the class; he's a brilliant student.'
217
1009840
5360
«پسر شما در کلاس شروع خوبی داشته است. او دانش آموز باهوشی است.
16:55
'The athlete got off to a flying start.  She set a record in the swimming event.'
218
1015200
5840
این ورزشکار شروعی پروازی داشت. او در رشته شنا رکورد زد.
17:01
'A flying start on a diet and losing a few kilos  early on can really boost someone's confidence.'
219
1021040
10160
"شروع پرواز در رژیم غذایی و از دست دادن چند کیلوگرم در اوایل می تواند واقعاً اعتماد به نفس افراد را افزایش دهد."
17:11
This is The English We Speak from BBC  Learning English. We're talking about  
220
1031200
4000
این The English We Speak از BBC Learning English است. ما در مورد
17:15
the expression a flying start, which  means a strong or good beginning.
221
1035200
5320
عبارت شروع پرواز صحبت می کنیم که به معنای شروع قوی یا خوب است.
17:20
We often use it with the words  'have', 'make' or 'get off to'.
222
1040520
4600
ما اغلب آن را با کلمات «دارم»، «ساخت» یا «رفتن به» استفاده می‌کنیم.
17:25
I can't believe you juggled all seven  umbrellas. How long did it take you to learn?
223
1045120
4840
من نمی توانم باور کنم که شما هر هفت  چتر را فریب دادید . چقدر طول کشید تا یاد بگیرید؟
17:29
About an hour. Like I said,  I got off to a flying start.
224
1049960
4240
حدود یک ساعت همانطور که گفتم، شروع پروازی داشتم.
17:34
You really did; that was amazing! I need a flying  
225
1054200
3120
شما واقعاً انجام دادید. شگفت انگیز بود من به یک پرواز نیاز دارم که
17:37
start with my act. I'm learning  to say the alphabet backwards.
226
1057320
4160
با عملم شروع کنم. دارم یاد می‌گیرم که الفبا را برعکس بگویم.
17:41
Well, good luck with that boring act.
227
1061480
2240
خوب، با آن عمل خسته کننده موفق باشید.
17:43
Mm, thanks...
228
1063720
1080
مام، ممنون...
17:44
Right, I need to go and train  harder. I want to win this. Bye!
229
1064800
4880
درست است، باید بروم و سخت‌تر تمرین کنم. من می خواهم این را ببرم. خداحافظ
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7