A thing: The English We Speak

Feifei: Hello and welcome to The English We Speak.

فیفی: سلام و به The English We Speak خوش آمدید.

I'm Feifei.

Neil: And I'm Neil.

من فیفی هستم.

نیل: و من نیل هستم.

Feifei: Where's... your beard?

فیفی: ریشت کجاست؟

Neil: I, uh, shaved it off. I fancied a change.

نیل: اوه، ریشش کردم. من آرزوی تغییر را داشتم.

Beards are such a thing these days.

ریش ها این روزها چنین چیزی هستند.

Feifei: Yup, ever since beards became a thing,

فیفی: بله، از زمانی که ریش تبدیل به یک چیز شد،

I've found them a bit boring.

من آنها را کمی کسل کننده می دیدم.

Neil: 'A thing'. Of course, we know what the word

نیل: "یک چیز". البته، ما می دانیم که کلمه

'thing' normally means, but what does

"چیز" به طور معمول به چه معناست، اما

'a thing' mean here?

"یک چیز" در اینجا به چه معناست؟

Feifei: Our phrase for today means 'a trend'

فیفی: عبارت امروزی ما به معنای «روند»

or 'something recognisable in popular culture'.

یا «چیزی قابل تشخیص در فرهنگ عامه» است.

If beards are 'a thing', it means they've become

اگر ریش یک چیز است، به این معنی است که آنها

fashionable: lots of people have them.

مد شده اند: بسیاری از مردم آن را دارند.

Neil: Yes. Cats on the internet - they're a thing.

نیل: بله. گربه ها در اینترنت - آنها یک چیز هستند.

Feifei: Oh, fidget spinners. They're definitely a thing.

فیفی: اوه، فیجت اسپینرها. آنها قطعا یک چیز هستند.

Neil: Fidget spinners?

نیل: فیجت اسپینر؟

Feifei: Yes, those little metal or plastic toys

فیفی: بله، آن اسباب بازی های کوچک فلزی یا پلاستیکی

that you spin on your finger. Know them?

که روی انگشتت می چرخانی. آنها را بشناس؟

Neil: Oh, those things that kids everywhere

نیل: اوه، آن چیزهایی که بچه ها در همه جا با

are playing with.

آنها بازی می کنند.

Feifei: Not just kids. Anyway. What else is a thing?

فیفی: نه فقط بچه ها. به هر حال. چیز دیگری چیست؟

Listen to these examples.

به این مثال ها گوش کنید.

Examples: Using funny GIFs in your message

مثال: استفاده از GIF های خنده دار در پیام شما

is such a thing.

چنین چیزی است.

You know parkour: the sport of running and jumping

پارکور را می شناسید: ورزش دویدن و پریدن از

across buildings? Why is that such a thing?

روی ساختمان ها؟ چرا چنین چیزی است؟

Organic powdered food.

غذای پودری ارگانیک.

Since when has that been a thing?

از چه زمانی چنین چیزی وجود داشته است؟

Feifei: A well-known use of this phrase was after

فیفی: استفاده معروف از این عبارت پس از انتشار تصویری از باردار

American personality Kim Kardashian

کیم کارداشیان شخصیت آمریکایی بود

posted a picture of herself pregnant,

with the words "pregnancy lips".

که روی آن عبارت «لب بارداری» نوشته شده بود.

Neil: It's not a term that many people had heard of,

نیل: این اصطلاحی نیست که بسیاری از مردم در مورد آن شنیده باشند،

and prompted responses like this:

و پاسخ هایی مانند این را برانگیخت:

"Pregnancy lips? Is that even a thing?"

"لب های بارداری؟ آیا این یک چیز است؟"

Feifei: Yes, when someone refers to a trend

فیفی: بله، وقتی کسی به روندی اشاره می‌کند که

you haven't heard of, or that you doubt exists,

شما در مورد آن چیزی نشنیده‌اید، یا به وجود آن شک دارید،

feel free to respond with

با خیال راحت پاسخ دهید:

'is that even a thing?'

"این یک چیز است؟"

Neil: But there's little doubt the phrase 'a thing'

نیل: اما شکی نیست که عبارت "یک چیز

is itself 'a thing' -

" خود "یک چیز" است

it's now been included in major dictionaries.

- اکنون در لغت نامه های اصلی گنجانده شده است.

Feifei: There we are. A thing.

فیفی: همین جا هستیم. یک چیز.

No plans to grow the beard back, then?

پس برنامه ای برای بازگرداندن ریش ندارید؟

Neil: Only when being clean-shaven

نیل: فقط زمانی که تراشیده

becomes too much of a thing!

شدن خیلی مهم می شود!

Feifei and Neil: Bye.

فیفی و نیل: خداحافظ.