Sudan war: World's worst humanitarian crisis

From BBC Learning English.

از BBC Learning English.

This is Learning English from the News, our podcast about the news headlines.

این پادکست ما در مورد عناوین اخبار، یادگیری زبان انگلیسی از اخبار است.

In this programme: Sudan war called 'world's worst humanitarian crisis'.

در این برنامه: جنگ سودان "بدترین بحران انسانی جهان" نامیده می شود.

Hello, I'm Neil.

سلام من نیل هستم

And I'm Pippa.

و من پیپا هستم.

In this programme we look at one big news story

در این برنامه به یک خبر بزرگ

and the vocabulary in the headlines that will help you understand it.

و واژگان در سرفصل ها نگاه می کنیم که به شما در درک آن کمک می کند.

You can find all the vocabulary and headlines from this episode,

شما می توانید تمام لغات و سرفصل های این قسمت و

as well as a worksheet, on our website: BBC Learning English dot com.

همچنین یک کاربرگ را در وب سایت ما بیابید: BBC Learning English dot com.

So, let's hear more about this story.

بنابراین، بیایید بیشتر در مورد این داستان بشنویم.

Paramilitaries - that's unofficial

شبه‌نظامی‌ها - که

armies - have declared a rival government in Sudan two years

ارتش‌های غیررسمی هستند - یک دولت رقیب در سودان را پس از گذشت دو سال از

into the civil war in the country.

جنگ داخلی در این کشور اعلام کرده‌اند.

The war has been described by charities and aid agencies

این جنگ توسط موسسات خیریه و سازمان های کمک رسانی

as the biggest humanitarian crisis in the world today.

به عنوان بزرگترین بحران بشردوستانه در جهان امروز توصیف شده است.

More than 12 million people have been forced to leave their homes

بیش از 12 میلیون نفر به دلیل جنگ مجبور به ترک خانه های خود شده اند

because of the war,

and charities say 30 million people in the country need aid,

و سازمان های خیریه می گویند 30 میلیون نفر در کشور به کمک هایی

such as food and medication.

مانند غذا و دارو نیاز دارند.

Let's have our first headline.

بیایید اولین تیتر خود را داشته باشیم.

Two years of war in Sudan,

دو سال جنگ در سودان،

a devastating combination of record displacement and dwindling aid.

ترکیبی ویرانگر از آوارگی بی سابقه و کاهش کمک ها.

That's from the UNHCR, the UN refugee agency.

این از سوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، آژانس پناهندگان سازمان ملل است.

That headline again from the UNHCR – Two years of war in Sudan,

این عنوان دوباره از UNHCR - دو سال جنگ در سودان،

a devastating combination of record displacement and dwindling aid.

ترکیبی ویرانگر از جابجایی بی سابقه و کاهش کمک ها.

This headline is about the problems impacting people living in Sudan

این عنوان در مورد مشکلاتی است که بر مردم ساکن سودان

because of the war, such as displacement,

به دلیل جنگ تأثیر می گذارد، مانند آوارگی،

which is where people are forced to leave their homes.

جایی که مردم مجبور به ترک خانه های خود می شوند.

We're interested in the word 'dwindling'.

ما به کلمه "کاهش" علاقه مندیم.

So what does it mean if something is dwindling, Pippa?

بنابراین، اگر چیزی در حال کاهش است، پیپا به چه معناست؟

Well, if something is dwindling, it's gradually becoming smaller

خوب، اگر چیزی در حال کاهش است، به تدریج کوچکتر

or less frequent.

یا کمتر می شود. بله

Yes. So the headline is talking about dwindling aid.

. بنابراین تیتر خبر در مورد کاهش کمک ها صحبت می کند.

This means the amount of money and help for Sudan

این بدان معناست که مقدار پول و کمک برای سودان به

is gradually getting smaller. Here,

تدریج کمتر می شود. در اینجا،

'dwindling' is an adjective, but we can also use the verb 'dwindle'.

"کم شدن" یک صفت است، اما می توانیم از فعل "کم شدن" نیز استفاده کنیم.

For example, you could say letter writing is dwindling.

به عنوان مثال، می توانید بگویید نامه نگاری در حال کاهش است.

People don't do it as much any more.

مردم دیگر این کار را انجام نمی دهند.

We often hear the word 'dwindling' in news stories

when we're talking about something that is getting less attention.

زمانی که در مورد چیزی صحبت می کنیم که کمتر مورد توجه قرار می گیرد، اغلب کلمه "کاهش" را در اخبار می شنویم.

For example, you might hear about dwindling support for a politician

به عنوان مثال، ممکن است در مورد کاهش حمایت از یک سیاستمدار

or dwindling hopes of finding survivors after a natural disaster.

یا کاهش امید برای یافتن بازماندگان پس از یک بلای طبیعی بشنوید.

We've had 'dwindling': gradually getting smaller or less common.

ما "کاهش" داشته ایم: به تدریج کوچکتر یا کمتر رایج می شود.

For example, the company's dwindling profits are worrying for investors.

به عنوان مثال، کاهش سود شرکت برای سرمایه گذاران نگران کننده است.

This is Learning English

این

from the News, our podcast about the news headlines.

پادکست ما در مورد عناوین اخبار، یادگیری زبان انگلیسی از اخبار است.

Today we're talking about the humanitarian crisis in Sudan

امروز ما در مورد بحران انسانی در سودان

after two years of war.

پس از دو سال جنگ صحبت می کنیم.

The civil war in Sudan has left lots of people facing hunger

جنگ داخلی در سودان بسیاری از مردم را با گرسنگی مواجه کرده

and having to leave their homes.

و مجبور به ترک خانه های خود شده است.

It's also been very difficult for journalists to report

گزارش

on what's happening in the country.

وقایع در کشور برای خبرنگاران نیز بسیار دشوار بوده است.

And our next headline is about this.

و تیتر بعدی ما در این مورد است.

This one's from BBC News.

این یکی از اخبار بی بی سی است.

Sudan's years of war -

سال‌های جنگ سودان -

BBC smuggles in phones to reveal hunger and fear.

بی‌بی‌سی برای آشکار کردن گرسنگی و ترس، تلفن‌های قاچاق می‌کند. این

That's Sudan's years of war -

سال‌های جنگ سودان است -

BBC smuggles in phones to reveal hunger and fear.

بی‌بی‌سی برای فاش کردن گرسنگی و ترس، تلفن‌ها را قاچاق می‌کند.

And that headline from BBC News.

و آن تیتر از بی بی سی نیوز.

This headline is about the situation in Sudan and

این تیتر در مورد وضعیت سودان است و

it says the BBC smuggles in phones.

می گوید بی بی سی گوشی قاچاق می کند.

What does that mean?

این به چه معناست؟

Well, 'smuggle' is a verb,

خوب، "قاچاق" یک فعل است

and it means 'to take things or people from or to a place secretly'.

و به معنای "مخفیانه بردن چیزها یا افراد از مکانی یا به یک مکان" است.

So, in the headline, 'BBC smuggles in phones' –

بنابراین، در تیتر، "بی بی سی قاچاق در تلفن ها" -

this means the phones have been taken into Sudan secretly.

این بدان معنی است که تلفن ها مخفیانه به سودان برده شده اند.

This is because many journalists have not been allowed to access places

این به این دلیل است که بسیاری از روزنامه نگاران اجازه دسترسی به مکان هایی که

where the war is happening,

در آن جنگ در حال وقوع است، ندارند،

and so the phones have been used by local people

و به همین دلیل مردم محلی از تلفن ها

to tell journalists their stories.

برای گفتن داستان های خود به خبرنگاران استفاده می کنند.

We most commonly hear the word 'smuggle' in news stories about crime.

ما اغلب کلمه "قاچاق" را در اخبار مربوط به جرم می شنویم.

So, for example, drugs and weapons can be smuggled in or out of a country.

بنابراین، برای مثال، مواد مخدر و اسلحه را می توان در داخل یا خارج از یک کشور قاچاق کرد.

In the headline, 'smuggle' is used not to talk about a crime,

در تیتر، «قاچاق» برای صحبت در مورد یک جرم استفاده نمی شود،

but to show that journalists had to keep their actions secret.

بلکه برای نشان دادن اینکه روزنامه نگاران مجبور بودند اقدامات خود را مخفی نگه دارند.

And we have a word for someone who smuggles,

و ما یک کلمه داریم برای کسی که قاچاق می کند

and they are called a 'smuggler'.

و به آنها می گویند "قاچاقچی".

And we commonly hear about drug smugglers and also people smugglers.

و ما معمولاً در مورد قاچاقچیان مواد مخدر و همچنین قاچاقچیان مردم می شنویم.

We've had 'smuggle' - take things or people from or to a place secretly.

ما "قاچاق" داشته ایم - مخفیانه چیزها یا افراد را از یا به مکانی ببرید.

For example, the bank robber smuggled in a gun under his coat.

به عنوان مثال، سارق بانک در زیر کت خود اسلحه قاچاق کرده است.

This is Learning English from the News from BBC Learning English.

این آموزش زبان انگلیسی از اخبار بی بی سی آموزش زبان انگلیسی است.

We're talking about the humanitarian crisis in Sudan,

ما در مورد بحران انسانی در سودان صحبت می کنیم،

two years after a civil war in the country began.

دو سال پس از آغاز جنگ داخلی در این کشور. در

Earlier this week, politicians gathered at a meeting in the UK

اوایل این هفته، سیاستمداران در نشستی در بریتانیا گرد هم آمدند

to talk about the war in Sudan and its impact on local people.

تا درباره جنگ سودان و تأثیر آن بر مردم محلی صحبت کنند.

The UK's foreign secretary says he wants to find a pathway to peace,

وزیر خارجه بریتانیا می گوید که او می خواهد راهی برای صلح پیدا کند،

a way to stop the fighting in the country.

راهی برای توقف جنگ در این کشور.

And our next headline is about what might happen next in the war.

و تیتر بعدی ما درباره اتفاقاتی است که ممکن است در جنگ بعدی بیفتد.

This headline's from Semafor:

این تیتر از سمافور است:

Analysis: Sudan has an opportunity to turn the corner on war.

تحلیل: سودان این فرصت را دارد که به جنگ بپیوندد.

That headline again from Semafor –

این تیتر دوباره از سمافور -

Analysis: Sudan has an opportunity to turn the corner on war.

تحلیل: سودان فرصتی دارد تا به جنگ بپیوندد.

We can tell by the word 'analysis' that this headline is looking in more detail

از کلمه «تحلیل» می‌توان فهمید که این تیتر با جزئیات بیشتری

at the story and its impact.

به داستان و تأثیر آن می‌پردازد.

Yes, and we're interested in the phrase 'turn the corner on'.

بله، و ما به عبارت "روشن کردن گوشه" علاقه مندیم. بله

Yes. If you literally turn a corner,

. اگر به معنای واقعی کلمه یک پیچ را بپیچید،

maybe when you're driving, you change direction.

شاید هنگام رانندگی، مسیر را تغییر دهید.

And if a situation turns the corner, it metaphorically changes direction.

و اگر موقعیتی به گوشه ای برگردد، به طور استعاری جهتش را تغییر می دهد. باعث

It improves or makes progress.

بهبود یا پیشرفت می شود.

So in the headline, Sudan has the opportunity to turn the corner on war.

بنابراین در سرفصل، سودان این فرصت را دارد که به جنگ بپیوندد.

It's saying that Sudan has a chance to improve the situation in the country

این می گوید که سودان فرصتی برای بهبود وضعیت کشور

and end the fighting.

و پایان دادن به جنگ دارد. می‌توانیم

We can say that 'something has turned the corner',

بگوییم «چیزی به گوشه‌ای برگشته است»،

or we can 'turn the corner on something', like in the headline,

یا می‌توانیم «گوشه‌ای را روی چیزی بچرخانیم»، مانند تیتر،

and we can also say 'turn a corner'.

و همچنین می‌توانیم بگوییم «یک گوشه را بپیچ».

The phrase 'turn the corner' is commonly used in news stories

عبارت «بپیچ کن» معمولاً در اخبار

about serious situations that seem difficult to change,

مربوط به موقعیت‌های جدی استفاده می‌شود که تغییر آن‌ها دشوار به نظر می‌رسد،

but where things have improved or are improving.

اما شرایط بهبود یافته یا در حال بهبود هستند.

But you can also use it in everyday speech.

اما می توانید از آن در گفتار روزمره نیز استفاده کنید.

For example, my friend's daughter was really badly behaved in school,

مثلاً دختر دوستم در مدرسه واقعاً رفتار بدی داشت،

but recently she's been much better.

اما اخیراً خیلی بهتر شده است.

She's really turned a corner.

او واقعاً به گوشه ای رسیده است.

We've had: 'turn the corner': improve a situation.

ما چنین کرده ایم: «پیچ کن»: بهبود وضعیت.

For example, the country's really turned the corner on youth unemployment.

به عنوان مثال، کشور واقعاً به بیکاری جوانان تبدیل شده است.

Lots more young people are finding work.

تعداد زیادی از جوانان در حال یافتن کار هستند.

That's it for this episode of Learning English from the News.

تمام این قسمت از آموزش زبان انگلیسی از اخبار.

We'll be back next week with another news story.

هفته آینده با خبر دیگری باز خواهیم گشت.

If you've enjoyed this programme, try our Learning English for Work podcast,

اگر از این برنامه لذت برده اید، پادکست آموزش زبان انگلیسی برای کار را امتحان کنید،

which can help you improve your English at work.

که می تواند به شما در بهبود زبان انگلیسی در محل کار کمک کند.

You'll find the latest episodes at BBC Learning English dot com.

آخرین قسمت ها را در BBC Learning English dot com خواهید دید.

And don't forget to follow us on social media - search BBC Learning English.

و فراموش نکنید که ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید - BBC Learning English را جستجو کنید.

Bye for now. Goodbye.

فعلا خداحافظ خداحافظ