English Rewind - Weekender: Improving your memory

Hello!

سلام!

This is a programme from the BBC Learning English archive.

این برنامه از آرشیو بی بی سی Learning English است.

It was first broadcast in January 2007 on the BBC Learning English website.

اولین بار در ژانویه 2007 در وب سایت آموزش انگلیسی BBC پخش شد.

We do hope you enjoy it!

ما امیدواریم که از آن لذت ببرید!

BBC Learning English dot com.

BBC Learning English dot com.

Hello, welcome to Weekender! My name's...

سلام، به Weekender خوش آمدید! اسم من ...

Um, oh, my name's...

اوه ، اوه ، اسم من ...

Oh, dear, what was it again?

اوه ، عزیزم ، دوباره چی بود؟

Oh, yes! Jackie Dalton.

آه بله! جکی دالتون

Today's topic is memory

موضوع امروز حافظه است

and the programme will hopefully provide you with some helpful study tips

و امیدواریم این برنامه نکات مفیدی را در مورد

when it comes to memorising information.

حفظ کردن اطلاعات به شما ارائه دهد.

We'll do this with the help of Andrew Mayes.

ما این کار را با کمک اندرو مایس انجام خواهیم داد.

He's a cognitive neuroscientist at the University of Manchester in the UK.

او یک عصب شناس شناختی در دانشگاه منچستر در بریتانیا است.

What's his tip for how to learn things that you need to remember?

راهنمایی او برای چگونگی یادگیری چیزهایی که باید به خاطر بسپارید چیست؟

The best way to learn it is to space your learning.

بهترین راه برای یادگیری آن این است که برای یادگیری خود فضایی ایجاد کنید.

So you don't say "I've got to learn this", so sit down and spend about ten hours

بنابراین شما نمی گویید "من باید این را یاد بگیرم"، پس بنشینید و حدود ده ساعت وقت صرف کنید تا

trying to put it in your head in a sort of mass practice fashion.

آن را در ذهن خود به نوعی تمرین انبوه قرار دهید.

Andrew's tip for effective learning is to "space it out"

نکته اندرو برای یادگیری مؤثر این است که «آن را از هم جدا کنید»

don't try and learn a lot in one go.

سعی نکنید و یکباره چیزهای زیادی یاد بگیرید.

Why is this?

چرا این هست؟

What you do is you process certain parts of it on one day

کاری که شما انجام می دهید این است که قسمت های خاصی از آن را در یک روز پردازش می کنید

and then you come back to it the following day or a few days later

و سپس روز بعد یا چند روز بعد به آن باز می گردید

and learn it again and then you do that again and again.

و دوباره آن را یاد می گیرید و سپس آن را دوباره و دوباره انجام می دهید.

And this is much more efficient.

و این بسیار کارآمدتر است.

With much less time spent on the learning,

با صرف زمان بسیار کمتری برای یادگیری،

you can get up to very high levels of memory performance

می‌توانید به سطوح بسیار بالایی از عملکرد حافظه دست پیدا کنید

and, furthermore, it survives over long periods of time

و علاوه بر این، در دوره‌های زمانی طولانی

much better than if you learn it all in one go.

بسیار بهتر از زمانی که همه آن را یک‌جا یاد بگیرید، زنده می‌ماند.

Andrew talks about 'processing' information,

اندرو در مورد "پردازش" اطلاعات صحبت می کند،

which means organising it,

که به معنای سازماندهی آن،

taking the information in and putting it in the right place,

گرفتن اطلاعات و قرار دادن آن در مکان مناسب،

'processing' information.

"پردازش" اطلاعات است.

He says you process what you learn much better

او می گوید آنچه را که یاد می گیرید بسیار بهتر پردازش می کنید

if you just do a little at a time and leave a gap before you try to learn more.

اگر هر بار کمی انجام دهید و قبل از اینکه بخواهید بیشتر بیاموزید فاصله ای را رها کنید.

This, he says, is a 'more efficient' way of learning.

او می‌گوید که این یک روش «کارآمدتر» برای یادگیری است.

'More efficient' — it's a better way of using your time.

"کارآمدتر" - این روش بهتری برای استفاده از زمان شما است.

BBC Learning English dot com.

BBC Learning English dot com.

Another tip for you —

نکته دیگر برای شما -

I always thought the best time to study for exams was the morning,

من همیشه فکر می کردم بهترین زمان برای مطالعه برای امتحانات صبح است،

because that's when I felt most focused and awake.

زیرا در آن زمان بود که بیشترین تمرکز و بیداری را احساس می کردم.

But, according to Andrew,

اما، به گفته اندرو، اگر در شب

we tend to remember things better if we learn them at night.

چیزها را یاد بگیریم، تمایل داریم بهتر به یاد بیاوریم .

Why is this? Listen to Andrew to find out.

چرا این هست؟ به اندرو گوش کن تا بفهمی.

If you learn something last thing at night and then go to sleep

اگر چیزی را آخر شب یاد بگیرید و بعد بخوابید

and compare that with learning something during the day

و آن را با یادگیری چیزی در روز مقایسه کنید

and you then have eight active hours after that in which you're learning new things,

و بعد از آن هشت ساعت فعال داشته باشید که در آن چیزهای جدید یاد بگیرید،

what you find after a few days

چیزی که بعد از چند روز متوجه می شوید این

is that you remember the information that you learnt last thing at night —

است که شما اطلاعاتی را که آخرین چیزی را که در شب یاد گرفتید -

immediately before you went to sleep — you remember that best.

بلافاصله قبل از خواب - به خاطر بسپارید، آن را به بهترین نحو به خاطر می آورید.

If you learn something during the day

اگر در طول روز چیزی یاد بگیرید

and then carry on learning other things for about eight hours or so,

و سپس حدود هشت ساعت یا بیشتر به یادگیری چیزهای دیگر ادامه دهید،

you remember that stuff much less efficiently.

آن چیزها را با کارایی بسیار کمتری به خاطر خواهید آورد .

So, according to Andrew, if you memorise things before you go to sleep,

بنابراین، به گفته اندرو، اگر قبل از خواب چیزهایی را به خاطر بسپارید،

you remember them better,

آنها را بهتر به خاطر می آورید،

because your brain can process the information overnight.

زیرا مغز شما می تواند اطلاعات را یک شبه پردازش کند. به

It's harder to memorise things in the morning,

خاطر سپردن چیزها در صبح سخت تر است ،

because your brain still has to cope with all the other information

زیرا مغز شما هنوز باید با سایر اطلاعاتی که

it receives over the rest of the day.

در طول روز دریافت می کند کنار بیاید.

Let's listen to Andrew again.

بیایید دوباره به اندرو گوش کنیم. بعداً

We'll look at some of the language he uses afterwards.

به برخی از زبان‌هایی که او استفاده می‌کند نگاه می‌کنیم.

And the evidence is growing that that's because if we learn new things,

و شواهد در حال افزایش است که به این دلیل است که اگر چیزهای جدیدی یاد بگیریم،

the parts of the brain that store this new information

بخش‌هایی از مغز که این اطلاعات جدید را ذخیره می‌کنند،

are busy storing these new memories

مشغول ذخیره‌سازی این خاطرات جدید هستند

and that interrupts the memories that went in immediately before,

و خاطراتی را که بلافاصله قبل از آن وارد شده‌اند قطع می‌کند،

it prevents them being consolidated very efficiently.

مانع از تجمیع آن‌ها می‌شود.

So if your brain is trying to store things you've just learnt,

بنابراین اگر مغز شما سعی می‌کند چیزهایی را که به تازگی یاد گرفته‌اید ذخیره کند،

then you start trying to learn something else,

پس شروع به یادگیری چیز دیگری می‌کنید

that gets in the way of the processing.

که مانع از پردازش می‌شود.

What expression did Andrew use to say

اندرو از چه تعبیری استفاده کرد تا بگوید

that it's become more and more clear that this is what happens?

که هر چه بیشتر روشن شده است که این اتفاق می افتد؟

And the evidence is growing that that's because...

و شواهد در حال افزایش است که به این دلیل است که... "

'The evidence is growing that...'

شواهد در حال افزایش است که..." "

'Evidence' is facts or signs that show that something is true.

شواهد" حقایق یا نشانه هایی است که نشان می دهد چیزی درست است.

Andrew said 'evidence is growing' —

اندرو گفت "شواهد در حال افزایش است" -

so there are more and more facts that show that trying to learn a lot in one go

بنابراین حقایق بیشتر و بیشتری وجود دارد که نشان می دهد تلاش برای یادگیری یکباره چیزهای زیادی

is less efficient than just learning a little at a time.

کارآمدتر از یادگیری اندک در یک زمان است.

He also used the word 'consolidated'.

او همچنین از کلمه "تثبیت شده" استفاده کرد.

Do you know what that means? If not, try to work it out from the context.

آیا میدانید چه معنایی میدهد؟ اگر نه، سعی کنید آن را از روی زمینه حل کنید.

And the evidence is growing that that's because if we learn new things,

و شواهد در حال افزایش است که به این دلیل است که اگر چیزهای جدیدی یاد بگیریم،

the parts of the brain that store this new information

بخش‌هایی از مغز که این اطلاعات جدید را ذخیره می‌کنند،

are busy storing these new memories

مشغول ذخیره‌سازی این خاطرات جدید هستند

and that interrupts the memories that went in immediately before,

و خاطراتی را که بلافاصله قبل از آن وارد شده‌اند قطع می‌کند،

it prevents them being consolidated very efficiently.

مانع از تجمیع آن‌ها می‌شود.

To 'consolidate' means to bring things together

«تثبیت» به معنای گرد هم آوردن چیزها

in order to make them more easy to deal with.

به منظور آسان‌تر کردن برخورد با آنهاست.

Well, I hope you've managed to consolidate all the information you've just received.

خوب، امیدوارم که توانسته باشید تمام اطلاعاتی را که به تازگی دریافت کرده اید یکپارچه کنید.

And, if you want to make sure you remember what you learnt today,

و اگر می خواهید مطمئن شوید آنچه را که امروز آموخته اید به خاطر می آورید،

have a rest, go to sleep, come back another day and go through it all again.

استراحت کنید، بخوابید، یک روز دیگر برگردید و دوباره همه چیز را مرور کنید.

Happy learning!

یادگیری مبارک!

BBC Learning English dot com.

BBC Learning English dot com.