BOX SET: 6 Minute English - 'The online world' English mega-class! 30 minutes of new vocab!

Hello, this is 6 Minute English from BBC Learning English. I'm Sam.

سلام، این ۶ دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من سام هستم

And I'm Neil.

و من نیل هستم.

Have you heard the expression doomscrolling, Neil?

آیا عبارت Doomscrolling را شنیده‌ای، نیل؟

It's when people spend a lot of time reading or scrolling a mobile phone or computer screen to  

زمانی است که مردم زمان زیادی را صرف خواندن یا پیمایش صفحه تلفن همراه یا رایانه می‌کنند تا

read negative news stories—stories full of doom.I hate to admit it, but I do sometimes doomscroll. 

داستان‌های خبری منفی را بخوانند - داستان‌های پر از عذاب.

Well, don't feel too bad, Neil, because you're not alone. Research from the University of  

خوب، خیلی بد نباش، نیل، زیرا تو تنها نیستی. تحقیقات دانشگاه

California found that people all over the world doomscroll, regardless of culture. What's more,  

کالیفرنیا نشان داد که مردم در سرتاسر جهان، بدون توجه به فرهنگ، عذاب می‌کشند. علاوه بر این،

there may even be evolutionary reasons why we're attracted to bad news. In this program,  

ممکن است دلایل تکاملی وجود داشته باشد که چرا ما جذب اخبار بد می شویم. در این برنامه،

we'll be investigating why we feel compelled to look at and even seek out bad news. And, as usual,  

بررسی خواهیم کرد که چرا احساس می‌کنیم مجبور به نگاه کردن و حتی جستجوی اخبار بد هستیم. و طبق معمول،

we'll be learning some new vocabulary as well.

واژگان جدیدی را نیز یاد خواهیم گرفت.

But before that, I have a question for you,  

اما قبل از آن، من یک سوال از شما دارم،

Neil. Doomscrolling is a very modern idea, which is only possible with the 24/7 non-stop cycle of  

نیل. Doomscrolling ایده‌ای بسیار مدرن است که فقط با چرخه گزارش‌دهی خبری 24 ساعته و هفت روز هفته بدون وقفه امکان‌پذیر است

news reporting. So, according to international news agency Reuters, what has been the top  

. بنابراین، طبق گزارش خبرگزاری بین المللی رویترز، برترین

global news story of 2023 so far? Is it: a) The war in Ukraine b) Increasing prices and  

اخبار جهانی سال 2023 تاکنون چه بوده است؟ آیا این: الف) جنگ در اوکراین ب) افزایش قیمت ها و

inflation c) Prince Harry's autobiography?

تورم ج) زندگی نامه شاهزاده هری؟

I think the answer is an issue that's  affecting everyone: inflation.

فکر می‌کنم پاسخ مسئله‌ای است که همه را تحت تأثیر قرار می‌دهد: تورم.

Okay, Neil, I'll reveal the  

خوب، نیل، من

answer at the end of the program. Now, it might be true that the non-stop  

پاسخ را در پایان برنامه فاش خواهم کرد. اکنون، ممکن است درست باشد که

news cycle makes doomscrolling possible, but that doesn't explain why we do it. Anthropologist Ella  

چرخه اخبار بی‌وقفه، دور زدن عذاب را ممکن می‌سازد، اما این توضیح نمی‌دهد که چرا این کار را انجام می‌دهیم. الا الشماهی انسان شناس

Al-Shamahi thinks the answer may lie in human evolution. Here, she outlines the problem for  

فکر می کند که پاسخ ممکن است در تکامل انسان نهفته باشد. در اینجا، او مشکل

BBC Radio 4 program Why Do We Do That?.

برنامه رادیوی بی بی سی 4 را بیان می کند چرا این کار را می کنیم؟

We go searching out for bad news,  

ما به دنبال اخبار بد می گردیم،

looking for things that will make us  feel 'ick' inside. And so many of us  

به دنبال چیزهایی می گردیم که باعث می شود در درون ما احساس "بیماری" کنیم. و بسیاری از ما این

do it. Is it a result of 24/7 doom on tap on our phones, or is it some kind of compulsion  

کار را انجام می دهیم. آیا این نتیجه خرابی 24 ساعته و هفت روزه در هنگام ضربه زدن به تلفن‌های ما است یا نوعی اجبار است

that comes from somewhere way, way back?

که از یک جایی، از راه‌های دور سرچشمه می‌گیرد؟

Reading bad news stories makes us feel 'ick',  

خواندن داستان‌های اخبار بد باعث می‌شود ما احساس «بی‌حالی» کنیم،

an informal American phrase which means 'feel sick, often because of something disgusting or  

یک عبارت غیررسمی آمریکایی که به معنای «احساس بیماری، اغلب به دلیل چیزی منزجرکننده یا

disturbing'. It's a feeling caused by the fact that, thanks to the internet, now we have the  

آزاردهنده» است. این یک احساس ناشی از این واقعیت است که، به لطف اینترنت، اکنون ما

news on tap: easily available so that you can have as much of it as you want, whenever you  

اخبار را در دسترس داریم: به راحتی در دسترس است تا بتوانید هر زمان که

want. But Ella thinks that's not the whole story. There's another theory: way back in human history,  

بخواهید، هر اندازه که می خواهید داشته باشید. اما الا فکر می کند این تمام ماجرا نیست.  نظریه دیگری وجود دارد: در تاریخ بشر،

when we lived in caves, it seemed everything could kill us, from wild animals to eating  

زمانی که در غارها زندگی می‌کردیم، به نظر می‌رسید همه چیز می‌تواند ما را بکشد، از حیوانات وحشی گرفته تا خوردن

the wrong mushroom. Knowing what the dangers were and how to avoid them was vital to our survival.  

قارچ اشتباه. دانستن اینکه چه خطراتی وجود دارد و چگونه از آنها اجتناب کنیم برای بقای ما حیاتی بود.

And from an evolutionary perspective, survival is everything. As a result, we humans naturally pay  

و از منظر تکاملی، بقا همه چیز است. در نتیجه، ما انسان ها به طور طبیعی

attention to the negative stuff, something Ella calls negativity bias. But while cavemen only knew  

به چیزهای منفی توجه می کنیم، چیزی که الا آن را سوگیری منفی می نامد. اما در حالی که غارنشینان فقط می‌دانستند

what was happening in their local area, nowadays we know the bad news from all over the world. 

در منطقه‌شان چه اتفاقی می‌افتد، امروزه اخبار بد را از سراسر جهان می‌دانیم.

Here's Ella again discussing this with  her friend, TV presenter Clara Amfo,  

در اینجا الا دوباره در مورد این موضوع با دوستش، مجری تلویزیون کلارا آمفو،

for BBC Radio 4 program Why Do We Do That?.

برای برنامه رادیو بی بی سی 4 چرا این کار را می کنیم؟ بحث می کند. می‌دانی

You know, before it would be like, I don't know,  

، قبل از این که باشد، نمی‌دانم،

I'm assuming you'd go to the neighbour's cave and they'd only know, like, the bad news from,  

فرض می‌کنم به غار همسایه می‌رفتی و آنها فقط خبرهای بد را از

like, you know, that particular mountain. Now it's like, let me tell you about the really  

آن کوه خاص می‌دانستند. حالا مثل این است که اجازه دهید درباره

bad information and situation that's going on in some island somewhere.

اطلاعات و وضعیت واقعاً بدی که در جزیره‌ای در جایی در جریان است به شما بگویم.

And it's just that the good news doesn't make up for it.

و فقط خبر خوب آن را جبران نمی کند.

It really doesn't. And it's -

واقعاً اینطور نیست. و این است -

I think trauma is romanticized, really. What doesn't kill you makes you stronger.

من فکر می‌کنم تروما واقعاً عاشقانه است. چیزی که تو را نکشد، قوی‌ترت می‌کند.

Yeah, this is a test. I think  

آره این یه امتحانه فکر می‌کنم

we're conditioned to believe that negative experiences shape us more than joyous ones.

ما شرطی شده‌ایم که باور کنیم تجربیات منفی بیشتر از تجربیات شادمان را شکل می‌دهند.

Reading bad news from around the world can depress us, and Ella thinks that the little good news we  

خواندن اخبار بد از سرتاسر جهان می‌تواند ما را افسرده کند، و الا فکر می‌کند که خبرهای کمی که می‌شنویم،

do hear doesn't make up for the depressing news. 'To make up for something' means 'to compensate for  

اخبار ناامیدکننده را جبران نمی‌کند.  «جبران کردن چیزی» به معنای «جبران کردن

something bad with something good'.

یک چیز بد با چیز خوب» است.

Good news is hard to find. In fact, Clara thinks society  

یافتن خبر خوب سخت است. در واقع، کلارا فکر می‌کند که جامعه

has romanticized bad traumatic news. If you 'romanticize' something, you talk about it in a  

اخبار بد آسیب‌زا را رمانتیک کرده است. اگر چیزی را «عاشقانه» کنید، به گونه‌ای درباره آن صحبت می‌کنید

way that makes it sound better than it really is. Connected to this is the saying 'What doesn't kill  

که بهتر از آنچه هست به نظر می‌رسد.  این ضرب المثل مرتبط با این است که «آنچه نمی کشد،

you makes you stronger', meaning that by going through difficult experiences in life, people  

شما را قوی تر می کند»، به این معنی که افراد با گذر از تجربیات دشوار زندگی،

build up strength and resilience for the future.   

قدرت و انعطاف پذیری برای آینده ایجاد می کنند.

Maybe it's best to stop doomscrolling altogether,

شاید بهترین کار این باشد که به‌کلی جلوی قیامت را بگیریم،

but with so much bad news pouring into our mobile phones every day, it's not easy. 

اما با توجه به اخبار بدی که هر روز به تلفن‌های همراهمان سرازیر می‌شود، کار آسانی نیست.

Okay, it's time to reveal the answer to my question,  

خوب، وقت آن است که پاسخ سؤالم را فاش کنم،

Neil. I asked you what news agency Reuters considers the top news story of 2023 so far. 

نیل. من از شما پرسیدم که خبرگزاری رویترز تا کنون خبر برتر سال 2023 را در نظر می گیرد.

And I guessed it was b) inflation.

و حدس زدم ب) تورم باشد.

Which was the correct answer!

کدام جواب درست بود!

Although there's still plenty of time  for 2023 to bring us more doom,  

اگرچه هنوز زمان زیادی برای سال 2023 وجود دارد تا ما را به عذاب بیشتری بیاورد،

hopefully along with a little positivity too. Okay, let's recap the vocabulary we've  

امیدوارم همراه با کمی مثبت بودن نیز باشد. خوب، بیایید واژگانی را که

learned from this program about doomscrolling: spending lots of time reading bad  

از این برنامه درباره Doomscrolling آموخته‌ایم مرور کنیم: صرف زمان زیادی برای خواندن

news stories on your phone.

اخبار بد در تلفن خود.

Feeling 'ick' is American slang for feeling sick, often because of something  

«احساس ناخوشی» اصطلاح عامیانه آمریکایی برای احساس بیماری است، اغلب به دلیل چیزی

disgusting or disturbing.

منزجر کننده یا آزاردهنده.

When something is 'on tap', it's easily available so that you can have as much of it as you want.

وقتی چیزی «روشن» است، به راحتی در دسترس است تا بتوانید هر چقدر که می‌خواهید از آن استفاده کنید.

The phrasal verb 'to make up for something' means 'to compensate for something bad with something good'.

فعل عبارتی «تعفیف چیزی» به معنای «جبران کردن چیزی بد با چیز خوب» است.

When we romanticize something, we make it sound better than it is  

وقتی چیزی را عاشقانه می‌کنیم، آن را بهتر از آنچه هست به نظر می‌دهیم

and finally the saying 'What doesn't kill you makes you stronger' means that by going through difficult  

و در نهایت ضرب‌المثل «آنچه تو را نکشد، قوی‌ترت می‌کند» به این معناست که با گذراندن

life experiences, people build up strength for the future.

تجربیات دشوار زندگی، افراد برای آینده قدرت می‌گیرند.

Once again, our six minutes are up but if  

یک بار دیگر، شش دقیقه ما به پایان رسید، اما اگر

doomscrolling is not for you, remember you can find lots of positive news stories to build your  

Doomscrolling برای شما مناسب نیست، به یاد داشته باشید که می‌توانید داستان‌های خبری مثبت زیادی برای ایجاد

vocabulary here at 6 Minute English.

دایره لغات خود در اینجا در 6 دقیقه انگلیسی پیدا کنید.

Don't forget that there is more to BBC learning English than  

فراموش نکنید که یادگیری انگلیسی بی‌بی‌سی بیشتر از

6 Minute English - why not try to improve your vocabulary through the language in news headlines,  

انگلیسی 6 دقیقه‌ای است - چرا سعی نکنید واژگان خود را از طریق زبان در سرفصل‌های اخبار بهبود بخشید،

try the News Review video on our website, or download the podcast.

ویدیوی مرور اخبار را در وب‌سایت ما امتحان کنید یا پادکست را دانلود کنید. فعلا خداحافظ

That's bye for now.

Bye.

خداحافظ

Hello and welcome to 6 Minute English. I'm Sophie.

سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید. من سوفی هستم.

And I'm Neil.

و من نیل هستم.

What are you reading?

چی میخونی؟

A news blog. It says here that the  fossil of a two-headed dinosaur has  

یک وبلاگ خبری در اینجا آمده است که فسیل یک دایناسور دو سر

been discovered in Greece. Look, look at this picture.

در یونان کشف شده است.  نگاه کن به این عکس نگاه کن

Oh, honestly Neil, you shouldn't believe everything you read on the internet.  

اوه، راستش نیل، نباید هر چیزی را که در اینترنت می خوانید باور کنید.

This story is from one of those fake news websites that float about on social media.

این داستان مربوط به یکی از آن وب‌سایت‌های اخبار جعلی است که در رسانه‌های اجتماعی شناور هستند.

And you aren't the only one to get taken in. Even serious  

و شما تنها کسی نیستید که مورد توجه قرار می‌گیرید. حتی

news channels report these types of stories as if they were true.

کانال‌های خبری جدی این نوع داستان‌ها را طوری گزارش می‌کنند که گویی واقعی هستند.

'Taken in' means 'fooled by something'.

"Taken in" به معنای "فریب خوردن توسط چیزی" است.

Well, I must admit, I did believe it. And I didn't know that fake, or pretend, news sites  

خوب، باید اعتراف کنم، من آن را باور کردم. و من نمی‌دانستم که سایت‌های خبری جعلی یا وانمودی

existed. How am I supposed to know what's fake and what's real? So many extraordinary things happen.

وجود دارند. چگونه باید بفهمم چه چیزی جعلی است و چه چیزی واقعی است؟ خیلی چیزهای خارق العاده ای اتفاق می افتد.

That's a good question. And actually, digital news and its effect on traditional newspapers  

این سوال خوبی است. و در واقع، اخبار دیجیتال و تأثیر آن بر روزنامه‌های سنتی

is the subject of today's show. The thing is, if you read a traditional print newspaper like I do,  

موضوع برنامه امروز است. مسئله این است که اگر مثل من روزنامه‌های چاپی سنتی را بخوانید،

you'd find stories that are more reliable: ones you can trust.

داستان‌هایی را خواهید یافت که قابل اعتمادتر هستند: آن‌هایی که می‌توانید به آنها اعتماد کنید.

Well, enjoy your traditional print newspaper while you can,  

خوب، تا می‌توانید از روزنامه‌های چاپی سنتی‌تان لذت ببرید،

Sophie, because they're going to disappear pretty soon, the same way as the dinosaurs.

سوفی، زیرا آنها به زودی ناپدید می‌شوند، درست مانند دایناسورها.

It is true that print newspapers are feeling the pinch these days, and that means not making enough  

درست است که روزنامه‌های چاپی این روزها احساس فشار می‌کنند و این بدان معناست که پول کافی به دست نمی‌آورند

money. But I will miss them if they go, which brings me on to today's quiz question, Neil.  

. اما اگر بروند دلم برایشان تنگ خواهد شد، که مرا به سوال مسابقه امروز، نیل، سوق می‌دهد.   در

How many national print newspapers are currently sold in the UK a day? Is it: 

حال حاضر روزانه چند روزنامه چاپ ملی در بریتانیا به فروش می رسد؟ آیا این است:

a) 70,000 b) 700,000 

الف) 70000 ب) 700000

c) 7 million

ج) 7 میلیون

Oh, I'll go for a) 70,000. It can't  be much more than that, surely.

اوه، من برای الف) 70000 می روم. مطمئناً نمی تواند خیلی بیشتر از این باشد.

Well, we'll find out whether you got the answer right or not later in the show. But moving on now,  

خوب، بعداً در برنامه متوجه می‌شویم که آیا پاسخ را درست دریافت کرده‌اید یا نه. اما در حال حاضر،

we've discussed one disadvantage of  digital news—that it can be hard to  

یکی از معایب اخبار دیجیتال را مورد بحث قرار داده‌ایم – اینکه با توجه به

distinguish a real story from a fake one, given the massive information available on  

اطلاعات انبوه موجود در  وب، تشخیص یک داستان واقعی از یک داستان جعلی می‌تواند دشوار باشد

the web. So maybe you should tell  us about the advantages, Neil.

. بنابراین شاید بهتر باشد در مورد مزایا به ما بگویید، نیل.

Well, you can access news 24/7 and search for it on your phone or tablet without  

خوب، می‌توانید 24 ساعته به اخبار دسترسی داشته باشید و آن‌ها را در تلفن یا رایانه لوحی خود جستجو کنید، بدون اینکه

having to flip through pages of stuff you aren't interested in. It isn't all in black and white,  

مجبور باشید صفحاتی را که به آن‌ها علاقه ندارید ورق بزنید. همه چیز سیاه و سفید نیست،

and it isn't all about reading. You can watch and listen too, and make comments of your own.

خواندن شما هم می‌توانید تماشا کنید و گوش دهید، و نظرات خود را بنویسید.

Okay, well let's listen to Tim Luckhurst,  Professor of Journalism at Kent University,  

خوب، خوب، بیایید به صحبت های تیم لاکهرست، استاد روزنامه نگاری در دانشگاه کنت،   گوش کنیم

to see what he thinks is important in journalism nowadays.

تا ببینیم به نظر او چه چیزی در روزنامه نگاری امروزی مهم است.

It doesn't matter whether your local  journalist produces news on a tablet,  

مهم نیست که روزنامه‌نگار محلی شما اخبار را روی رایانه لوحی،

on a mobile phone, in print, online, on  television, or on radio. What matters  

تلفن همراه، چاپی، آنلاین، تلویزیون یا رادیو تولید می‌کند. آنچه مهم است این

is that there should be a diversity of  journalism available and that it should  

است که روزنامه‌نگاری متنوعی در دسترس باشد و این

be provided by professional reporters  whose job is to do an honest, objective  

روزنامه‌نگاری باید توسط خبرنگاران حرفه‌ای ارائه شود که وظیفه‌شان انجام یک کار صادقانه و عینی است،

job, impartially, in the public interest,  not simply to rant or express opinions.

بی‌طرفانه و در راستای منافع عمومی، نه صرفاً فحش دادن یا ابراز عقاید.

Tim Luckhurst there. He says that news will be successful on any platform, digital or  

تیم لوکهورست آنجاست. او می‌گوید که اخبار در هر پلت‌فرم، دیجیتال یا سنتی، موفقیت‌آمیز خواهد بود،

traditional, so long as reporters are honest and objective in their pursuit of a good story.

تا زمانی که خبرنگاران صادقانه و هدفمند به دنبال یک داستان خوب باشند.

If you're objective, it means you aren't influenced by personal feelings  

اگر عینی هستید، به این معنی است که تحت تأثیر احساسات

or opinions. If you rant, you speak in an angry, opinionated way about something.

یا نظرات شخصی نیستید. اگر ناسزا می‌گویید، در مورد چیزی به شیوه‌ای عصبانی و متفکر صحبت می‌کنید.

Now, newspapers need to make money in order to pay their journalists,  

اکنون، روزنامه‌ها برای پرداخت پول به روزنامه‌نگاران خود نیاز به کسب درآمد دارند

and with circulation falling dramatically, they need to find other ways to make newspapers pay.

و با کاهش چشمگیر تیراژ، باید راه‌های دیگری برای پرداخت هزینه روزنامه‌ها پیدا کنند.

A newspaper circulation is the number of copies it distributes per day.

تیراژ روزنامه تعداد نسخه هایی است که در روز توزیع می کند.

Well, selling more advertising space is one way, isn't it?

خوب، فروش فضای تبلیغاتی بیشتر یک راه است، اینطور نیست؟

Yes, but many advertisers are choosing to use digital platforms because they reach  

بله، اما بسیاری از تبلیغ‌کنندگان استفاده از پلت‌فرم‌های دیجیتال را انتخاب می‌کنند زیرا به

a wider and more targeted audience.  And this is one reason why digital  

مخاطبان هدفمندتر و گسترده‌تری دسترسی پیدا می‌کنند. و این یکی از دلایلی است که

news is taking over: it can pay for itself through advertising.

اخبار دیجیتالی را فراگرفته است: می‌تواند هزینه خود را از طریق تبلیغات بپردازد.

I wouldn't mind paying more for a newspaper if I knew the quality of the journalism was good.

اگر می‌دانستم کیفیت روزنامه‌نگاری خوب است، بدم نمی‌آید بیشتر برای روزنامه بپردازم.

But increasingly, people are expecting  good quality journalism for free.  

اما مردم به طور فزاینده‌ای انتظار روزنامه‌نگاری با کیفیت خوب را دارند.

Newspapers have been around since the invention of the printing press and,  

روزنامه‌ها از زمان اختراع دستگاه چاپ وجود داشته‌اند و

as chronicles or written accounts of people's lives, are an important historical resource.

به‌عنوان وقایع نگاری یا گزارش‌های مکتوب زندگی مردم، منبع تاریخی مهمی هستند.

Let's listen to Alex Cox, researcher at genealogy website Findmypast, talking more about this.

بیایید به الکس کاکس، محقق در وب‌سایت نسب‌شناسی Findmypast گوش دهیم که بیشتر در این مورد صحبت می‌کند.

During the First World War, local  papers always printed 'in memoriam'  

در طول جنگ جهانی اول، روزنامه‌های محلی همیشه ستون‌هایی «در یادبود» چاپ می‌کردند که در آن‌ها

columns where they'd list local dead. What a lot of them also did was they allowed

کشته‌شدگان محلی را فهرست می‌کردند. کاری که بسیاری از آنها انجام دادند این بود که به خویشاوندان اجازه دادند

relatives to submit short poems about their deceased loved ones, and some of them were five or six lines,

تا اشعار کوتاهی در مورد عزیزان متوفی خود ارسال کنند، و برخی از آنها پنج یا شش بیت بود،

not very long, but they're really, really quite powerful, and the paper dedicated page space to print not just one of these,

نه چندان طولانی، اما واقعا، واقعاً بسیار قدرتمند هستند، و صفحه اختصاصی کاغذ است. فضایی برای چاپ نه تنها یکی از این موارد،

but multiple, and I don't know whether a modern paper would consider doing that today.

بلکه چندین مورد، و من نمی‌دانم که آیا یک مقاله مدرن امروز این کار را انجام می‌دهد یا خیر.

'Deceased' is another word for 'dead'. In this case, it refers to the British soldiers who died in the first World War.

"مرحوم" کلمه دیگری برای "مرده" است. در این مورد، منظور سربازان انگلیسی کشته شده در جنگ جهانی اول است.

Local papers at the time printed poems written by the families of the dead men.

روزنامه های محلی در آن زمان اشعاری را که توسط خانواده های مردگان سروده شده بود چاپ می کردند.

Those poems, captured in print, are an important historical record of the time.

آن اشعار که به صورت چاپی ضبط شده اند، یک رکورد مهم تاریخی در آن زمان هستند.

Indeed, now, remember Neil, I asked you: How many national print newspapers are currently sold in the UK a day?

در واقع، حالا، نیل را به یاد بیاورید، از شما پرسیدم: در حال حاضر روزانه چند روزنامه چاپ ملی در بریتانیا به فروش می رسد؟

a) 70,000, b) 700,000 or c) 7 million?

الف) 70000، ب) 700000 یا ج) 7 میلیون؟

Yes, I remember, and I said 70,000.

بله یادم هست و گفتم 70000.

Well, I'm sorry Neil, but you are wrong. The answer is actually c) 7 million.

خوب، متاسفم نیل، اما شما اشتباه می کنید. پاسخ در واقع ج) 7 میلیون است.

But the numbers are falling.

اما اعداد در حال کاهش است.

Well, that's still a few million more than I thought. Now I think it must be time to hear the words we learnt today.

خوب، این هنوز چند میلیون بیشتر از آن چیزی است که فکر می کردم. حالا فکر می کنم زمان شنیدن کلماتی است که امروز یاد گرفتیم.

They are: taken in, fake, reliable, feeling the pinch, objective, rant, circulation, chronicles, deceased.

آنها عبارتند از: گرفته شده، جعلی، قابل اعتماد، احساس خرج کردن، عینی، ناسزا، گردش، تواریخ، متوفی.

Well, that's the end of today's 6 Minute English! Please join us again soon.

خب، این پایان 6 دقیقه انگلیسی امروز است! لطفا به زودی دوباره به ما بپیوندید.

Goodbye.

Bye-bye.

خداحافظ

خداحافظ

Hello, this is 6 Minute English  from BBC Learning English. I'm Neil.

سلام، این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من نیل هستم.

And I'm Sam.

و من سام هستم.

When you were a teenager,  

وقتی نوجوان بودی،

did your parents worry that you were  watching too much television, Sam?

آیا والدینت نگران بودند که بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کردی، سم؟

They used to tell me that watching  too much TV would turn my eyes square,  but they were only joking.

آن‌ها به من می‌گفتند که تماشای بیش از حد تلویزیون باعث می‌شود که چشمانم مربع شود، اما آنها فقط شوخی می‌کردند.

When I was growing up, there were only three or four television  

وقتی بزرگ شدم، فقط سه یا چهار کانال تلویزیونی وجود داشت

channels. For parents today, there are  hundreds of TV channels to worry about,  

. امروزه برای والدین، صدها کانال تلویزیونی وجود دارد که می‌توانند نگران

not to mention the internet, video games, and social media. And all of it is accessible through  

اینترنت، بازی‌های ویدیویی و رسانه‌های اجتماعی نباشند. و همه آن از طریق

a smartphone. No wonder parents are worried about the impact of technology on young people.

یک تلفن هوشمند قابل دسترسی است. جای تعجب نیست که والدین نگران تأثیر فناوری بر جوانان باشند.

I don't think it's all bad news, Neil. In fact, in this program, we'll be taking a look at a new  

فکر نمی کنم همه اینها خبر بدی باشد، نیل. در واقع، در این برنامه، نگاهی به گزارش   جدیدی خواهیم داشت

report which finds little evidence to link technology with mental health problems in  

که شواهد کمی برای پیوند فناوری با مشکلات سلامت روان در

adolescents—that's young people who are in the process of developing from children into adults.

نوجوانان پیدا می‌کند - این افراد جوانی هستند که در مراحل رشد از کودکان به بزرگسالان هستند.

I'm not convinced, Sam. Think about how much time youngsters spend staring at screens every day.

من متقاعد نشدم سام به این فکر کنید که جوان‌ها هر روز چقدر زمانی را صرف خیره شدن به صفحه نمایش می‌کنند.

True, but unlike passively watching television,  

درست است، اما برخلاف تماشای غیرفعال تلویزیون،

today's technology is interactive, connecting teenagers to their friends around the world.

فناوری امروزی تعاملی است و نوجوانان را به دوستانشان در سراسر جهان متصل می‌کند.

Well, maybe my quiz question will change your mind. Are you ready? On average,  

خوب، شاید سوال مسابقه من نظر شما را تغییر دهد. آیا شما آماده اید؟ به طور متوسط، نوجوانان

how many hours per day do British  teenagers spend on their screens? Is it: 

بریتانیایی چند ساعت در روز را روی صفحه نمایش خود می‌گذرانند؟ آیا این:

a) 5 and a half hours 

الف) ۵ ساعت و نیم

b) 6 and a half hours, or c) 7 and a half hours.

ب) ۶ ساعت و نیم، یا ج) ۷ ساعت و نیم.

I'll say it's b) 6 and a half hours.

بگم ب) 6 ساعت و نیم.

That sounds a lot to me.

این برای من خیلی به نظر می رسد.

Well, whatever Neil thinks, a new study from the Oxford Internet Institute paints  

خوب، هر چه نیل فکر می کند، یک مطالعه جدید از موسسه اینترنت آکسفورد

a more hopeful picture. The study  analyzed data from over 400,000  

تصویر امیدوارکننده تری را ترسیم می کند. این مطالعه داده‌های بیش از 400000

British and American teenagers and found little or no link between adolescents tech use and mental health problems.

نوجوان انگلیسی و آمریکایی را تجزیه و تحلیل کرد و ارتباط کمی بین استفاده نوجوانان از فناوری و مشکلات سلامت روان پیدا کرد.

Listen to Gareth Mitchell and Glen Bodington,  

به صحبت‌های گرت میچل و گلن بودینگتون،

co-presenters of BBC World Service's Digital Planet, as they discuss the report's findings.

یکی از مجریان برنامه «سیاره دیجیتال» سرویس جهانی بی‌بی‌سی گوش دهید که در مورد یافته‌های گزارش بحث می‌کنند.

Glen Bodington, you've been looking at some of the findings yourself, haven't you? So, so 

گلن بودینگتون، شما خودتان به برخی از یافته‌ها نگاه کرده‌اید، اینطور نیست؟ بنابراین، پس

what's your response so far? Were you expecting to see some kind of smoking gun,  

پاسخ شما تاکنون چیست؟ آیا انتظار داشتید نوعی اسلحه دود کردن را ببینید،

some kind of link that would say,  "Here we are, here are the harms"?

نوعی پیوند که بگوید: «اینجا هستیم، این آسیب‌هاست»؟

Not really, because I think we're at a point where teenagers are much more savvy than many  

واقعاً نه، زیرا فکر می‌کنم ما در نقطه‌ای هستیم که نوجوانان بسیار باهوش‌تر از آن چیزی هستند که بسیاری از

adults think. So, you know, we are at risk—all of us as journalists and the research community—to  

بزرگسالان فکر می‌کنند. بنابراین، می دانید، ما در معرض خطر هستیم - همه ما به عنوان روزنامه نگار و جامعه پژوهشی -

assume maybe this is a much more terrible problem than we understand. Because if I  

فرض کنیم شاید این مشکلی بسیار وحشتناک تر از آن چیزی است که ما درک می کنیم. زیرا اگر من

know the teenagers around me, one thing that they all have is app blockers on their sites,  

نوجوانان اطراف خود را بشناسم، یک چیز که همه آنها دارند مسدودکننده‌های برنامه در سایت‌هایشان است،

so they are actually quite aware of the addiction problems, designed, you know, designed for addiction.

بنابراین آنها در واقع کاملاً از مشکلات اعتیاد آگاه هستند، می‌دانید که برای اعتیاد طراحی شده‌اند.

Many people assume that social media harms teenagers, so Gareth asks Glen whether she was  

بسیاری از مردم تصور می‌کنند که رسانه‌های اجتماعی به نوجوانان آسیب می‌رسانند، بنابراین گرت از گلن می‌پرسد که آیا او

expecting to find a smoking gun in the report.   

انتظار داشت در گزارش تفنگی برای سیگار کشیدن پیدا کند یا خیر.

The expression 'a smoking gun' means 'evidence

عبارت «تفنگ سیگاری» به معنای «شواهدی است

that proves something is true', for example, evidence proving that technology is harmful to young people.

که ثابت می‌کند چیزی درست است»، برای مثال، شواهدی که ثابت می‌کند فناوری برای جوانان مضر است.

But Glen doesn't think this is true. Actually, she calls teenagers savvy,  

اما گلن فکر نمی‌کند این درست باشد. در واقع، او نوجوانان را باهوش می نامد، به

meaning that they have practical knowledge of technology and a good understanding of how to use it.

این معنی که آنها دانش عملی از فناوری و درک خوبی از نحوه استفاده از آن دارند.

One example of teenagers being technologically savvy is their use of  

یکی از نمونه‌هایی از هوشمندی نوجوانان از نظر فناوری، استفاده آن‌ها از

app blockers—software that prevents unwanted apps and websites from popping up and allows  

مسدودکننده‌های برنامه است - نرم‌افزاری که از ظاهر شدن برنامه‌ها و وب‌سایت‌های ناخواسته جلوگیری می‌کند و به

users to set timers which limit screen time.   

کاربران اجازه می‌دهد تایمرهایی را تنظیم کنند که زمان نمایش را محدود می‌کند.

And reducing screen time is important because

و کاهش زمان صفحه نمایش مهم است زیرا

nowadays most video games and social media are designed for addiction, intended to manipulate  

امروزه بیشتر بازی‌های ویدیویی و رسانه‌های اجتماعی برای اعتیاد طراحی شده‌اند و قصد دارند

human psychology to make the user want to keep playing.

روان‌شناسی انسان را دستکاری کنند تا کاربر بخواهد به بازی ادامه دهد.

But it seems that today's adolescents are  

اما به نظر می رسد که نوجوانان امروزی به اندازه

savvy enough to know how to use electronic devices sensibly. How else can we explain the fact that,  

کافی باهوش هستند که بدانند چگونه از وسایل الکترونیکی به طور معقول استفاده کنند. چگونه می‌توانیم این واقعیت را توضیح دهیم که

according to this research, there's no clear link between using tech and mental health problems?

طبق این تحقیق، هیچ ارتباط واضحی بین استفاده از فناوری و مشکلات سلامت روان وجود ندارد؟

Yes, that's certainly the view of the research team leader,  

بله، مطمئناً این دیدگاه رهبر تیم تحقیقاتی،

Dr. Matti Vuorre. Here he is speaking with BBC World Service program Digital Planet

دکتر متی ووره است. در اینجا او با برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی Digital Planet

about an interesting and very  modern term. See if you can hear it.

درباره یک اصطلاح جالب و بسیار مدرن صحبت می‌کند. ببینید آیا می توانید آن را بشنوید.

We often hear the term 'digital native'. You know, you grow up with a device in your hand almost,  

ما اغلب اصطلاح "بومی دیجیتال" را می شنویم. می‌دانید، تقریباً با دستگاهی در دست بزرگ می‌شوید،

and then it's not a surprise that you are skilled in using those technologies to your benefit.

و پس از آن تعجبی ندارد که در استفاده از آن فناوری‌ها به نفع خود مهارت داشته باشید.

Did you hear the expression Dr. Vuorre used, Sam?

آیا عبارتی را که دکتر وئوره به کار برد، شنیدی، سم؟

Yes, he called teenagers 'digital natives', meaning 'someone who is very familiar and comfortable  

بله، او نوجوانان را «بومی دیجیتال» نامید، یعنی «کسی که با

using computers and digital technology because they've grown up with them'.

استفاده از رایانه و فناوری دیجیتال بسیار آشنا و راحت است، زیرا با آن‌ها بزرگ شده‌اند».

So maybe there are benefits to spending hours looking at screens after all. In my quiz  

بنابراین شاید صرف ساعت‌ها تماشای صفحه‌نمایش مزایایی داشته باشد. در

question, I asked Sam about the average daily screen time for British teenagers.

سوال امتحانی‌ام، از سام در مورد میانگین زمان تماشای صفحه نمایش برای نوجوانان بریتانیایی پرسیدم.

I said it was b) 6 and a half hours.

گفتم ب) 6 ساعت و نیم بود.

Which was the correct answer. Very savvy of you, Sam.

که پاسخ صحیح بود. خیلی باهوشم سام

Okay, let's recap the vocabulary from this program about the impact of tech on adolescents—that's  

بسیار خوب، بیایید واژگان این برنامه را درباره تأثیر فناوری بر نوجوانان مرور کنیم—اینها

young people who are developing into adults. 

جوانانی هستند که در حال تبدیل شدن به بزرگسالان هستند.

Today's adolescents are digital natives:

نوجوانان امروزی بومی دیجیتال هستند:

people who are very familiar with digital technology because they've grown up with it.

افرادی که با فناوری دیجیتال بسیار آشنا هستند زیرا با آن بزرگ شده اند.

If you are savvy, you have a good  practical understanding of something.  

اگر باهوش هستید، درک عملی خوبی از چیزی دارید.

A smoking gun refers to information or evidence that proves that something is true.

تفنگ سیگاری به اطلاعات یا شواهدی اطلاق می‌شود که ثابت می‌کند چیزی درست است.

An app blocker is software that blocks pop-up apps and websites and allows users to set screen time limits.

مسدودکننده برنامه نرم‌افزاری است که برنامه‌ها و وب‌سایت‌های پاپ‌آپ را مسدود می‌کند و به کاربران اجازه می‌دهد محدودیت‌های زمان نمایش را تعیین کنند. «

Designed for addiction describes immersive video games and social  

طراحی شده برای اعتیاد» بازی‌های ویدیویی و رسانه‌های اجتماعی فراگیر را توصیف می‌کند

media which are designed to manipulate human psychology and make it hard to stop playing.

که برای دستکاری در روان‌شناسی انسان طراحی شده‌اند و توقف بازی را سخت می‌کنند.

That's all for this program, but if  you're interested in the issues around  

این همه برای این برنامه است، اما اگر به مسائل مربوط به

digital technology and want to find out more, then why not visit the BBC Digital Planet

فناوری دیجیتال علاقه دارید و می‌خواهید بیشتر بدانید، پس چرا از وب‌سایت سیاره دیجیتال بی‌بی‌سی دیدن نکنید

website or follow them on their  Twitter handle @DigitalPlanet.

یا آن‌ها را در صفحه توییتر @DigitalPlanet دنبال نکنید. فعلا خداحافظ

Bye for now.

Goodbye.

خداحافظ

Hello, and welcome to 6 Minute English. I'm Rob.

سلام، و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید. من راب هستم.

And I'm Neil.

Hello, Neil. Could I borrow your phone  charger, please? My phone's just died.

و من نیل هستم.

سلام نیل. لطفاً می‌توانم شارژر تلفنتان را قرض بگیرم ؟ گوشی من تازه مرده

I don't think my charger is  compatible with your phone.

فکر نمی‌کنم شارژر من با تلفن شما سازگار باشد.

'Compatible' means when you  can use things together.

«سازگار» به معنای زمانی است که می‌توانید از چیزها با هم استفاده کنید.

I'm afraid there'll be no status updates for you today then, Rob.

من می ترسم که امروز هیچ به روز رسانی وضعیت برای شما وجود نداشته باشد، راب.

Oh dear, I can't believe it's run out of power already.

اوه عزیز، من نمی توانم باور کنم که در حال حاضر شارژ آن تمام شده است.

Well, you shouldn't have bought a state-of-the-art phone. It's a big drain on the battery.

خوب، شما نباید یک تلفن پیشرفته می خریدید. این یک تخلیه بزرگ در باتری است.

'State-of-the-art' means something that has the newest ideas and features, like my phone.

«به‌روزترین» به معنای چیزی است که دارای جدیدترین ایده‌ها و ویژگی‌ها است، مانند تلفن من.

So I should have stuck with a dinosaur like yours, Neil?

پس من باید با دایناسوری مثل شما گیر می کردم، نیل؟

A 'dinosaur' here means something that is outdated. You can laugh at my phone,  

«دایناسور» در اینجا به معنای چیزی است که قدیمی است. می‌توانی به تلفن من بخندی،

but it's got plenty of battery life left, unlike yours, Rob.

اما برخلاف تلفن تو، راب، عمر باتری زیادی باقی مانده است.

Okay, well, I might just pop out and  ask if someone's got the same charger.

خوب، خوب، من فقط ممکن است بیرون بیایم و بپرسم آیا کسی همان شارژر را دارد یا خیر.

Stay where you are. We're recording a program. And today's show is, you guessed it, all about phones.

همانجایی که هستی بمان. ما در حال ضبط یک برنامه هستیم. و برنامه امروز، درست حدس زدید، همه چیز درباره تلفن است.

Yes, that's right, Neil. And we're also talking about wireless furniture.

بله، درست است، نیل. و ما درباره مبلمان بی سیم نیز صحبت می کنیم.

I beg your pardon?

ببخشید؟

Yes, furniture with built-in wireless  charging technology, like a coffee table.

بله، مبلمان با فناوری شارژ بی‌سیم داخلی، مانند میز قهوه.

'Built-in' means the technology  is included as part of the table,  

«توکار» به این معنی است که فناوری به‌عنوان بخشی از جدول گنجانده شده است،

so you just pop your phone on the table and technology does the rest. Magic!

بنابراین شما فقط تلفن خود را روی میز قرار می‌دهید و فناوری بقیه کارها را انجام می‌دهد. جادو!

And 'wireless technology' is the way mobile phones work, using radio waves to send and receive data.

و «فناوری بی‌سیم» روشی است که تلفن‌های همراه با استفاده از امواج رادیویی برای ارسال و دریافت داده‌ها کار می‌کنند.

So that's what we need: a desk with a built-in charging spot  

بنابراین این چیزی است که ما نیاز داریم: یک میز با محل شارژ داخلی

for both our phones. But would it be compatible for both of them?

برای هر دو تلفن ما. اما آیا برای هر دوی آنها سازگار است؟

Well, that's an excellent question, and  I don't have the answer. But can you tell  

خب، این یک سوال عالی است، و من پاسخی ندارم. اما آیا می‌توانید

me the answer to this question: What do modern phone batteries contain? Is it: 

پاسخ این سؤال را به من بگویید: باتری‌های تلفن مدرن شامل چه چیزهایی هستند؟ آیا این:

a) Nickel b) Lithium 

الف) نیکل ب) لیتیوم

c) Lead acid

ج) اسید سرب

Well, lead acid sounds dangerous, so I think it's either nickel or lithium. I'll go with lithium.

خوب، اسید سرب خطرناک به نظر می رسد، بنابراین فکر می کنم نیکل یا لیتیوم است. من با لیتیوم میرم

Okay, well, we'll find out if you're right or wrong later on. But now let's listen to  

خوب، خوب، بعداً متوجه خواهیم شد که درست می گویید یا اشتباه می کنید. اما اکنون بیایید به سخنان

journalist Daisy Buchanan, who thinks that mobile phones have stopped us from having  

روزنامه‌نگار دیزی بوکانان گوش کنیم، که فکر می‌کند تلفن‌های همراه ما را از انجام

conversations. Listen out for a phrase  that means 'it's unlikely to happen soon'.

مکالمه بازمی‌دارند. به عبارتی گوش دهید که به معنای «بعید است به این زودی اتفاق بیفتد».

I was thinking yesterday how it used to be that you'd sort of go into a cafe or a pub maybe and  

دیروز داشتم به این فکر می‌کردم که چطور پیش می‌آمد که شاید به یک کافه یا میخانه می‌رفتی و به

look for where the loos are. But now the first thing you're looking for is sockets to try and  

دنبال محل استراحت می‌گردی. اما اکنون اولین چیزی که به دنبال آن هستید سوکت‌هایی است که

find where you can charge if you don't have a friend or someone with the same charger as you.  

اگر دوست یا شخصی با شارژر مشابه شما ندارید، مکان‌هایی را پیدا کنید که می‌توانید شارژ کنید.

And maybe with this, I might be being naive, but I suspect, especially with Ikea's new wireless  

و شاید با این موضوع، ممکن است ساده لوح باشم، اما به خصوص با مبلمان شارژ بی سیم جدید Ikea، گمان می‌کنم،

charging furniture, maybe if our batteries die a bit more frequently, we are going to look up  

شاید اگر باتری‌هایمان کمی بیشتر از بین بروند،

a bit more and have a few more conversations. I'm not holding my breath, but you can but hope.

کمی بیشتر جستجو کنیم و چند مکالمه دیگر داشته باشیم.  من نفسم را حبس نمی کنم، اما شما می توانید امیدوار باشید.

Daisy said some really interesting things there, so let's listen to that clip again.

دیزی چیزهای بسیار جالبی آنجا گفت، پس بیایید دوباره آن کلیپ را گوش کنیم.

I was thinking yesterday how it used to be that you'd sort of go into a cafe or a pub maybe and  

دیروز داشتم به این فکر می‌کردم که چطور پیش می‌آمد که شاید به یک کافه یا میخانه می‌رفتی و به

look for where the loos are. But now the first thing you're looking for is sockets to try and  

دنبال محل استراحت می‌گردی. اما اکنون اولین چیزی که به دنبال آن هستید سوکت‌هایی است که

find where you can charge if you don't have a friend or someone with the same charger as you.  

اگر دوست یا شخصی با شارژر مشابه شما ندارید، مکان‌هایی را پیدا کنید که می‌توانید شارژ کنید.

And maybe with this, I might be being naive, but I suspect, especially with Ikea's new wireless  

و شاید با این موضوع، ممکن است ساده لوح باشم، اما به خصوص با مبلمان شارژ بی سیم جدید Ikea، گمان می‌کنم،

charging furniture, maybe if our batteries die a bit more frequently, we are going to look up  

شاید اگر باتری‌هایمان کمی بیشتر از بین بروند،

a bit more and have a few more conversations. I'm not holding my breath, but you can but hope.

کمی بیشتر جستجو کنیم و چند مکالمه دیگر داشته باشیم.  من نفسم را حبس نمی کنم، اما شما می توانید امیدوار باشید.

So, did you get it? Another way of saying 'it's unlikely to happen soon' is 'I'm not  

بنابراین، آن را دریافت کردید؟ راه دیگری برای گفتن «بعید است به زودی اتفاق بیفتد» این است که «من

holding my breath.' Now, Daisy doesn't seem keen on the idea of wireless charging  

نفسم حبس نمی‌شود». اکنون، به نظر می‌رسد دیزی علاقه‌ای به ایده شارژ بی‌سیم

furniture. She thinks our phones are  stopping us from having conversations.

مبلمان ندارد. او فکر می‌کند تلفن‌های ما مانع از مکالمه ما می‌شوند.

It sounds ridiculous, but it's true, isn't it? We spend far too  

مسخره به نظر می رسد، اما درست است، اینطور نیست؟ ما

much time staring at our phones  instead of talking to each other.

به جای صحبت کردن با یکدیگر، زمان زیادی را صرف خیره شدن به تلفن هایمان می کنیم.

Oh, sorry, what's that? I was just looking at my phone.

اوه، ببخشید، این چیست؟ فقط داشتم به تلفنم نگاه می کردم.

Come on, Rob, put the phone away.

بیا، راب، گوشی را بگذار کنار.

Okay, well, that's because phone  functionality—that's what a phone  

خوب، خوب، به این دلیل است که عملکرد تلفن - این کاری است که تلفن

can do—is increasing all the time. But let's move on now and think green for a minute.

می تواند انجام دهد - همیشه در حال افزایش است. اما بیایید اکنون به جلو برویم و یک دقیقه سبز فکر کنیم.

Are there any environmental factors to consider in relation to new mobile phone technology? Let's  

آیا عوامل محیطی در ارتباط با فناوری جدید تلفن همراه وجود دارد؟ بیایید

listen to Fevzi Turkalp talking about the latest model of one mobile phone brand and find out.

به صحبت های Fevzi Turkalp در مورد جدیدترین مدل یک برند تلفن همراه گوش دهیم و بفهمیم.

They've taken the decision to make it a sealed unit,  

آنها تصمیم گرفته‌اند که آن را به یک واحد مهر و موم تبدیل کنند،

so no user-replaceable battery. And I  guess you're more likely then to say,  

بنابراین باتری قابل تعویض توسط کاربر وجود ندارد. و حدس می‌زنم احتمال بیشتری وجود دارد که بگویید،

you know what, I won't replace the  battery, I'll just get a new phone.

می‌دانید، باتری را عوض نمی‌کنم ، فقط یک تلفن جدید می‌گیرم.

So, Fevzi says this new phone doesn't  have a user-replaceable battery,  

بنابراین، Fevzi می‌گوید که این تلفن جدید دارای باتری قابل تعویض توسط کاربر نیست، به این

meaning you can't take it out and replace it. And this is a problem for the environment.

معنی که نمی‌توانید آن را بیرون بیاورید و تعویض کنید.  و این یک مشکل برای محیط زیست است.

That's right. Environmentalists want products that are designed to be taken apart. Then they  

درست است. دوستداران محیط زیست محصولاتی را می‌خواهند که برای جدا کردن طراحی شده باشند. سپس

can be easily upgraded, repaired, or  recycled. But you can't do this with a  

می‌توان آن‌ها را به راحتی ارتقا، تعمیر یا بازیافت کرد. اما نمی‌توانید این کار را با یک

sealed unit—a unit that cannot be opened.

واحد مهر و موم شده انجام دهید - واحدی که باز نمی‌شود.

And this means toxic or poisonous materials are  

و این بدان معناست که مواد سمی یا سمی

often dumped in landfill. And you guessed it—that's really bad for the environment.

اغلب در محل دفن زباله ریخته می شوند. و شما آن را حدس زدید — این واقعاً برای محیط زیست بد است.

Now, remember at the beginning of  the program I asked you: What do modern  

اکنون، در ابتدای برنامه‌ای که از شما پرسیدم، به یاد بیاورید:

phone batteries contain?

باتری‌های تلفن مدرن چه چیزی دارند؟

And I said 'lithium'.

و من گفتم "لیتیوم".

And you know your batteries well  because that's the right answer.

و شما باتری های خود را به خوبی می شناسید، زیرا این پاسخ درست است.

Wow, what a great guess! Now, Rob, how about those words again?

وای، چه حدس خوبی! حالا، راب، دوباره آن کلمات چطور؟

Okay, the words we heard today were compatible, state-of-the-art,  

بسیار خوب، کلماتی که امروز شنیدیم سازگار بودند، پیشرفته‌ترین،

dinosaur, wireless furniture, built-in, wireless technology,  

دایناسور، مبلمان بی‌سیم، توکار، فناوری بی‌سیم،

I'm not holding my breath, functionality, think green, user-replaceable, sealed unit, toxic.

نفسم حبس نمی‌شود، عملکرد، فکر می‌کنم سبز، قابل تعویض توسط کاربر، واحد مهر و موم شده، سمی

Well, that brings us to the end of today's 6 Minute English.  

خب، این ما را به پایان 6 دقیقه انگلیسی امروز می‌رساند.

We hope you're feeling charged up by today's program. Please join us again soon.

امیدواریم با برنامه امروز احساس شارژ کرده باشید. لطفا به زودی دوباره به ما بپیوندید.

- Bye-bye. - Bye.

- خداحافظ - خداحافظ

Hello, I'm Rob. Welcome to 6 Minute  English. I'm joined today by Finn.

سلام من راب هستم به 6 Minute  English خوش آمدید . امروز فین به من پیوست.

Hello.

سلام.

Now Finn, could you give us a smile, please?

حالا فین، میشه لطفا به ما لبخند بزنی؟

Okay, hang on... Oh, you're going to take a picture of me with that smartphone. Well,  

باشه، صبر کن... اوه، با آن گوشی هوشمند از من عکس می گیری. خب،

hang on, just let me comb my hair a bit.

صبر کن، فقط بگذار کمی موهایم را شانه کنم.

Finn, Finn, Finn, you look fine. Don't worry about it. Right, I want... have you got a mirror?

فین، فین، فین، تو خوب به نظر میرسی. نگران آن نباشید. درست است، من می خواهم ... آیا شما یک آینه دارید؟

No, I haven't. Just hold it there.

نه، ندارم. فقط اونجا نگهش دار

Okay, hold it there. Nice, okay, let's have a look. Right,  

باشه اونجا نگهش دار خوب، خوب، بیایید نگاهی بیندازیم. درست است،

I'm going to save that now. Okay, that's it. It's gone to the cloud.

می‌خواهم آن را ذخیره کنم. بسیار خوب، همین است. به ابر رفته است.

Oh, really?

اوه، واقعا؟

Yes, we'll be able to look at that later on, on my laptop.

بله، بعداً می‌توانیم آن را در لپ‌تاپم ببینیم.

The cloud? You don't mean the one in the sky, of course. No, you mean the huge computers where  

ابر؟ البته منظور شما همانی که در آسمان است نیست. نه، منظور شما رایانه‌های بزرگی است که در آن

companies like Apple, Facebook, and Google store their users' pictures, videos, and documents.

شرکت‌هایی مانند Apple، Facebook و Google تصاویر، ویدیوها و اسناد کاربران خود را ذخیره می‌کنند.

You know, I'm a little suspicious about the cloud.

می دانید، من کمی به ابر مشکوکم.

Are you?

شما هستید؟

Well, I just don't want lots of people looking at that picture,  

خب، من نمی‌خواهم افراد زیادی به آن تصویر نگاه کنند،

mainly because my hair doesn't look quite right.

عمدتاً به این دلیل که موهای من کاملاً درست به نظر نمی‌رسند.

You're so vain.

تو خیلی بیهوده ای

Anyway, it's too late now, but you look  fine, so you can share it with the world.

به هر حال، الان خیلی دیر است، اما ظاهرتان خوب است، بنابراین می توانید آن را با دنیا به اشتراک بگذارید.

Okay, think about those poor celebrities who've had their nude pictures leaked online.

خوب، به آن سلبریتی‌های بیچاره‌ای فکر کنید که عکس‌های برهنه‌شان به‌صورت آنلاین به بیرون درز کرده است.

'Leaked' now refers to pictures that were being kept hidden being made  

«نشت‌شده» اکنون به تصاویری اشاره دارد که پنهان نگه داشته می‌شوند و در

available to the public. They were leaked to the public. Actress Jennifer Lawrence,  

دسترس عموم قرار می‌گیرند. آنها به عموم درز کردند. جنیفر لارنس بازیگر

who starred in The Hunger Games movies, was one, as was the singer Rihanna.  

که در فیلم‌های «بازی‌های گرسنگی» نقش آفرینی کرد، و ریحانا خواننده نیز یکی از آنها بود.

This incident has made people discuss the issue of privacy on the internet.

این حادثه باعث شده است که مردم درباره موضوع حریم خصوصی در اینترنت بحث کنند.

'Privacy' means 'being free from public attention'. And in this program,  

«حریم خصوصی» به معنای «عاری از توجه عمومی» است. و در این برنامه

you will hear useful words for giving your opinion on this subject.

کلمات مفیدی برای نظر دادن در مورد این موضوع خواهید شنید.

Yes, the celebrities were very angry. They thought they could keep their pictures private  

بله، سلبریتی ها خیلی عصبانی بودند. آن‌ها فکر می‌کردند می‌توانند عکس‌هایشان را خصوصی نگه دارند

because they were in the cloud, protected by a password—a word or sequence of numbers that  

زیرا در فضای ابری قرار داشتند و با یک رمز عبور محافظت می‌شدند - کلمه یا دنباله‌ای از اعدادی که

only they knew and which is required for them to gain access to what is stored in their name.

فقط خودشان می‌دانستند و برای دسترسی به آنچه در نامشان ذخیره می‌شود لازم است.

The US federal police—that's the FBI—have been investigating this to find the hackers  

پلیس فدرال ایالات متحده - یعنی FBI - در حال بررسی این موضوع برای یافتن هکرهای

involved. Hackers are people who understand a lot about computers and use flaws or little  

دخیل است. هکرها افرادی هستند که چیزهای زیادی در مورد رایانه می‌دانند و از نقص یا

problems in the software to gain access to a computer file or network illegally.

مشکلات کمی در نرم‌افزار برای دسترسی غیرقانونی به یک فایل رایانه یا شبکه استفاده می‌کنند.

Today, we have passwords for everything, and we have so many devices like smartphones,  

امروز، ما برای همه چیز گذرواژه داریم، و دستگاه‌های بسیاری مانند تلفن‌های هوشمند،

laptops, and computers. So, I'm going  to ask you a question about smartphones.

لپ‌تاپ‌ها و رایانه‌ها داریم. بنابراین، می‌خواهم از شما سؤالی درباره تلفن‌های هوشمند بپرسم.

Okay, very good.

باشه خیلی خوبه

According to research, how many people had smartphones in 2013? Was it: 

طبق تحقیقات، چند نفر در سال 2013 تلفن هوشمند داشتند؟ آیا این بود:

a) 1.4 million people 

الف) 1.4 میلیون نفر

b) 14 million people, or c) 1.4 billion people

ب) 14 میلیون نفر، یا ج) 1.4 میلیارد نفر

Across the whole world? I think this  has got to be c) 1.4 billion people.

در سراسر جهان؟ من فکر می کنم این باید ج) 1.4 میلیارد نفر باشد.

Well, you'll get the correct answer at the end of the program. Right,  

خب، در پایان برنامه پاسخ صحیح را دریافت خواهید کرد. درست است،

let's talk more about privacy online. People are more and more concerned about it.  

بیایید درباره حریم خصوصی آنلاین بیشتر صحبت کنیم. مردم بیشتر و بیشتر نگران آن هستند.

Listen to the advice internet expert Oliver Crofton gives us. Which word does he  

به توصیه‌هایی که الیور کرافتون، متخصص اینترنت به ما می‌دهد گوش دهید. او از کدام کلمه

use to describe how you have to be  when putting things into the cloud?

برای توصیف نحوه قرار دادن چیزها در فضای ابری استفاده می کند؟

I think ultimately it's about being slightly savvy on what you put into the cloud. If you  

من فکر می‌کنم در نهایت به این است که کمی در مورد آنچه در فضای ابری قرار می‌دهید، آگاه باشید. اگر

have a private or sensitive photograph or a contract or some sort of document that has  

یک عکس خصوصی یا حساس یا یک قرارداد یا نوعی سند دارید که دارای

public interest and that people will want to try and get, just think twice about putting it into  

منافع عمومی است و مردم می‌خواهند آن را امتحان کنند و به دست بیاورند، کافی است دو بار در مورد قرار دادن آن در

an environment such as the cloud, which you don't really have any control over.

محیطی مانند ابر فکر کنید، که واقعاً چنین نیست. هر گونه کنترلی داشته باشید

He says people have to be 'savvy'. Now, that means 'well-informed and quite shrewd', you know,  

او می گوید مردم باید "دانا" باشند. حالا، این به این معنی است که «خوب آگاه و کاملاً زیرک»، به

thinking carefully about things. He advises us to be very careful  

دقت در مورد چیزها فکر می‌کند.  او به ما توصیه می‌کند

before putting documents and pictures onto these websites owned by big corporations.

قبل از قرار دادن اسناد و تصاویر در این وب‌سایت‌های متعلق به شرکت‌های بزرگ بسیار مراقب باشیم.

Yes, because he says we don't have  any control over their computers.  

بله، چون می‌گوید ما کنترلی روی رایانه‌های آنها نداریم.

You don't know how secure your documents are.

شما نمی دانید اسناد شما چقدر امن هستند.

Yeah, you know, Rob, I can see why  people are suspicious of these things.

بله، می دانید، راب، من می توانم بفهمم که چرا مردم به این چیزها مشکوک هستند.

Okay, well, let's hear what the BBC technology correspondent Rory  

خوب، خوب، بیایید بشنویم که خبرنگار فناوری بی‌بی‌سی، روری

Cellan-Jones has to say. Rory explains  how some cloud companies are offering to  

سلن جونز چه می‌گوید. روری توضیح می‌دهد که چگونه برخی از شرکت‌های ابری برای

make the cloud more secure. Which word does he use to describe this kind of security process?

ایمن‌تر کردن فضای ابری پیشنهاد می‌دهند. او از کدام کلمه برای توصیف این نوع فرآیند امنیتی استفاده می‌کند؟

And it also means identification of the  user.

و همچنین به معنای شناسایی کاربر است.

Many cloud companies now offer an  

بسیاری از شرکت‌های ابری اکنون یک

added layer of security called 'two-factor authentication', where users have to enter  

لایه امنیتی به نام «احراز هویت دو مرحله‌ای» ارائه می‌کنند که در آن کاربران باید

a code sent to their mobile phone as well as a password to get into their accounts.

کد ارسال شده به تلفن همراه خود و همچنین رمز عبور را برای ورود به حساب‌های خود وارد کنند.

Okay, the word was 'authentication'. Now, that's confirmation that someone is who  

بسیار خوب، کلمه "احراز هویت" بود. اکنون، این تأیید می‌کند که شخصی همان است که می‌گوید

they say they are, and the company  actually uses two steps to do this.

، و شرکت در واقع از دو مرحله برای انجام این کار استفاده می‌کند.

Yes, after you try to access your account, they send a code—probably a series of numbers—to  

بله، بعد از اینکه سعی می‌کنید به حسابتان دسترسی پیدا کنید، یک کد - احتمالاً یک سری اعداد - به

your mobile phone. So, it's an extra  bit of information that only you know.

تلفن همراه شما ارسال می‌کنند. بنابراین، این یک اطلاعات اضافی است که فقط شما می دانید.

We really all should be very careful about how we protect our computers, tablets, and smartphones.

واقعاً همه ما باید در مورد نحوه محافظت از رایانه‌ها، تبلت‌ها و تلفن‌های هوشمند خود بسیار مراقب باشیم.

- Talking about smartphones, let's go back to my question. - Okay.

- در مورد تلفن‌های هوشمند صحبت می‌کنیم، به سؤال من برگردیم. - باشه از

I asked you how many people had mobile phones in 2013. Was it 1.4 million people,  

شما پرسیدم در سال 2013 چند نفر تلفن همراه داشتند. آیا این تعداد 1.4 میلیون نفر،

14 million people, or 1.4 billion people?

14 میلیون نفر یا 1.4 میلیارد نفر بوده است؟

And I said 1.4 billion, the big one.

و من گفتم 1.4 میلیارد، بزرگتر.

And you are correct.

و شما درست می گویید.

Okay, yes. By the end of 2013, about 1.4 billion people owned and used smartphones. And by the end  

باشه، بله. تا پایان سال 2013، حدود 1.4 میلیارد نفر صاحب گوشی‌های هوشمند بودند و از آنها استفاده می‌کردند. و تا پایان

of 2014, this number will increase by 25%. This is according to the research company eMarketer.

سال 2014، این تعداد 25 درصد افزایش خواهد یافت. این طبق شرکت تحقیقاتی eMarketer است.

Wow, what a lot of phones, Rob.

وای، چه گوشی های زیادی، راب.

Indeed. Well, our time is up,  

در واقع. خوب، زمان ما به پایان رسیده است،

so let's remember some of the words  we've explained today. They were:

پس بیایید برخی از کلمات  را که امروز توضیح داده‌ایم به یاد بیاوریم. آنها عبارتند از:

Cloud Leak 

Cloud Leak

Privacy, or privacy Password 

Privacy، یا Privacy Password

Hackers Savvy 

Hackers Savvy

Authentication.That's it for today. Do log on to  

Authentication. امروز همین است.

bbclearningenglish.com - there are no passwords - to find more 6 Minute English. Bye for now.

برای یافتن انگلیسی 6 دقیقه‌ای بیشتر، به   bbclearningenglish.com وارد شوید - گذرواژه‌ای وجود ندارد. فعلا خداحافظ

Bye.

خداحافظ