Student Life – Social learning

For me, before I started distance learning,

برای من، قبل از شروع آموزش از راه دور،

I thought that the experience

فکر می‌کردم که این تجربه

would be quite a solitary experience,

یک تجربه کاملاً انفرادی خواهد بود،

with me just sitting in front of a computer

با نشستن من در مقابل یک کامپیوتر

and a few books.

و چند کتاب.

It's been far from that.

از آن دور بوده است.

It's kind of exceeded my expectations.

به نوعی فراتر از انتظار من است.

I work with students virtually

من به صورت مجازی و روزانه با دانش آموزان کار می کنم

on a daily basis:

:

both digitally, via social media,

هم به صورت دیجیتالی، از طریق رسانه های اجتماعی

the online tutor group,

، گروه معلمان آنلاین،

video conferencing;

کنفرانس ویدیویی.

and also through kind of

و همچنین از طریق نوعی از

social media channels,

کانال های رسانه های اجتماعی،

maybe WhatsApp, and different groups that

شاید واتس اپ، و گروه های مختلفی که

we kind of set up to support each other.

به نوعی برای حمایت از یکدیگر راه اندازی می کنیم.

With my - I suppose - work,

با - فکر می کنم - کار،

and academic, and kind of hobbies

تحصیل، و نوع سرگرمی ها

and interests, being together

و علایق من، کنار هم بودن

as a family, you would perceive as

به عنوان یک خانواده، شما

being quite a challenge. But,

را کاملاً یک چالش می دانید. اما،

I think I've managed to

فکر می‌کنم

actually establish a pretty strong

توانسته‌ام تعادل بسیار قوی بین

work-life balance: I definitely value

کار و زندگی برقرار کنم: من قطعاً برای وقت خانواده ارزش قائل هستم

family time.

.

What we tend to do

کاری که ما تمایل داریم انجام دهیم این

is make certain sections of our week,

است که بخش های خاصی از هفته خود را

where we spend time together and

بسازیم، جایی که با هم وقت می گذرانیم و

dedicate time together as a family.

زمانی را به عنوان یک خانواده با هم اختصاص می دهیم.

So, my academic journey has

بنابراین، سفر تحصیلی من

not been as mapped out as most people.

به اندازه بسیاری از مردم ترسیم نشده است.

A couple of years before

I started my GCSEs,

چند سال قبل

از شروع GCSE خود، در جوانی

I suffered from an illness,

از یک بیماری رنج می

when I was younger.

بردم.

Actually, towards my GCSEs,

در واقع، در مورد GCSE هایم،

I was home tutored

من در خانه آموزش دیده بودم

and didn't come out with a full,

و با مجموعه ای کامل و

massive array of qualifications.

گسترده از مدارک تحصیلی بیرون نیامده بودم.

So, I kind of left school,

بنابراین، من به نوعی مدرسه را رها

but I didn't go into the university

کردم، اما به سمت

progression.

پیشرفت دانشگاه نرفتم.

When, later on in life,

زمانی که بعداً در زندگی

I actually started working in the civil service,

، واقعاً در خدمات دولتی شروع به کار

I got to a pretty

کردم، به موقعیت بسیار

good position, but I needed to try

خوبی رسیدم، اما باید تلاش

and improve my academic qualifications.

می‌کردم و مدارک تحصیلی‌ام را بهبود می‌دادم.

So, I did my degree:

بنابراین، من مدرکم را گرفتم:

BA Honours in leadership management.

افتخارات BA در مدیریت رهبری.

And I was fortunate enough,

و من به اندازه کافی خوش شانس بودم که

through the degree,

از طریق مدرک،

to kind of pass with a first-class honours

به نوعی موفق به کسب افتخارات درجه

and actually get an International

یک شدم و در واقع

Student of the Year award

جایزه دانشجوی بین المللی سال را

for my academic achievements, which

برای دستاوردهای تحصیلی خود دریافت کردم،

has fostered my academic journey into

که باعث شد سفر تحصیلی من به

the masters, and it's something that

سمت کارشناسی ارشد تقویت شود، و این چیزی است

has been a transformational,

که یک

life-changing experience.

تجربه دگرگون کننده و متحول کننده زندگی بود.

To work with students located

کار با دانشجویانی که

across the world has been

در سراسر جهان هستند

-has been brilliant and I've developed

بسیار عالی بوده است و

a network of people and even friends.

من شبکه ای از افراد و حتی دوستان را ایجاد کرده ام.

I'll give you an example where

من برای شما مثالی

I've been working

می‌آورم که اخیراً به‌صورت

recently, collaboratively, with another student:

مشترک با دانش‌آموز دیگری کار می‌کردم:

we've been able to

bring up a document, share

ما توانستیم یک سند را بیاوریم،

it on the screen, and actually

آن را روی صفحه به اشتراک بگذاریم و در

work on that document live.

واقع روی آن سند به صورت زنده کار کنیم.

Time zones is a challenge:

مناطق زمانی یک چالش است:

trying to work out a time

تلاش برای تعیین زمانی

that's most convenient for everybody.

که برای همه راحت‌تر باشد.

We've got around those challenges

ما

by setting clear roles,

با تعیین نقش‌های

clear expectations, clear timelines.

روشن، انتظارات روشن و جدول زمانی مشخص، این چالش‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم.

I think if you take the time to

فکر می‌کنم اگر برای

make sure you've got the latest

اطمینان از اینکه جدیدترین

software and programs to support it,

نرم‌افزار و برنامه‌ها را برای پشتیبانی از آن دارید، وقت بگذارید،

you can transform your experience

می‌توانید تجربه خود را

as a distance learner.

به عنوان یک زبان‌آموز از راه دور تغییر دهید.

Personally, I've decided,

من شخصاً در طول سالها تصمیم گرفته ام

over the years, to transfer

که

all of my work into the cloud.

تمام کارهایم را به فضای ابری منتقل کنم.

The greater advantage that

مزیت بزرگی که

gives is I'm able to access it from

می دهد این است که می توانم از

any device at any location.

هر دستگاهی در هر مکانی به آن دسترسی داشته باشم.

I could be kind of travelling

من می‌توانم به نوعی در مسافرت

out and about and I could

باشم و می‌توانم

be updating stuff from my mobile.

مطالب را از طریق تلفن همراهم به‌روزرسانی کنم.

It gives you complete versatility

این به شما تطبیق پذیری کامل

on any device

در هر دستگاهی می دهد

and I think that's been

و من فکر می کنم این

a big advantage for me.

یک مزیت بزرگ برای من بوده است.

And I think from the kind of

و فکر می‌کنم از نوع

network of contacts

شبکه‌ای از تماس‌هایی

I've had from studying

که از مطالعه

with distance learning,

با آموزش از راه دور داشته‌ام،

I have actually developed

در واقع

some lasting relationships;

روابط پایداری ایجاد کرده‌ام.

that I can see myself kind of

که می توانم خودم را سال ها بعد ببینم

having that network

که آن شبکه را دارم

many years later, even when

، حتی پس

I finish studying.

از اتمام تحصیل.

When I first started studying on a degree,

وقتی برای اولین بار شروع به تحصیل در مقطع کارشناسی

I would work Monday to Friday.

کردم، از دوشنبه تا جمعه کار می کردم.

I would come home, I would

به خانه می آمدم

do the family kind of life,

، زندگی خانوادگی را انجام می

and then I would just sit in front

دادم و بعد فقط

of my computer

five nights a week.

پنج شب در هفته جلوی کامپیوترم می نشستم.

And then as I finished that

و بعد که آن

and started my master's, I realised the

را تمام کردم و کارشناسی ارشدم را شروع کردم، به

importance of my health.

اهمیت سلامتی خود پی بردم.

So, for me, running gave me

بنابراین، برای من، دویدن

that opportunity to focus on my health,

این فرصت را به من داد تا روی سلامتی خود تمرکز کنم،

and then from that I've managed to

و بعد از آن توانستم

build that up into

آن را به

longer-distance running.

دویدن در مسافت های طولانی تر تبدیل کنم.

Go the distance.

فاصله را پیمودن.