Who needs a manbag? 6 Minute English

Rob: Welcome to 6 Minute English, the programme

راب: به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید، برنامه ای

where we explore an interesting topic

که در آن موضوع جالبی را بررسی می کنیم

and bring you some useful items of vocabulary.

و چند مورد مفید از واژگان را برای شما به ارمغان می آوریم.

I'm Rob.

من راب هستم.

Neil: And I'm Neil.

نیل: و من نیل هستم.

And today we are discussing manbags.

و امروز در حال بحث در مورد manbags هستیم.

Rob: Yes, manbags - they are the height of fashion

راب: بله، کیف های دستی - آنها اوج مد

at the moment - a stylish accessory

در حال حاضر هستند - یک اکسسوری شیک

that modern men are carrying. An accessory

که مردان مدرن با خود حمل می کنند. لوازم

is an additional item added to something

جانبی یک آیتم اضافی است که به چیزی اضافه می شود

to make it more useful or attractive.

تا آن را مفیدتر یا جذاب تر کند.

Neil: I'm not so sure Rob.

نیل: من چندان مطمئن نیستم راب.

I mean, I wouldn't be seen dead carrying a manbag!

منظورم این است که من مرده در حال حمل یک کیف دستی دیده نمی شدم!

Rob: Really! So what do you carry your lose change,

راب: واقعا! پس پول خرج خود،

your credit cards, tickets and mobile phone in?

کارت های اعتباری، بلیط ها و تلفن همراه خود را در چه چیزی حمل می کنید؟

Neil: I just stuff everything in my pockets Rob -

نیل: من فقط همه چیز را در جیبم پر می کنم راب -

it's better than being a laughing stock,

این بهتر از این است که یک آدم خنده دار باشم

carrying a handbag around!

و یک کیف دستی با خود حمل کنم!

Rob: By laughing stock you mean everyone thinking of

راب: منظور شما از خنده است که همه

you as silly - but you wouldn't be because

شما را احمق می دانند - اما شما اینطور نیستید زیرا

it's a manbag Neil - not a woman's handbag.

نیل یک کیف دستی است - نه یک کیف دستی زنانه.

Maybe I can convince you to change your mind

شاید بتوانم شما را متقاعد کنم که تا پایان برنامه نظر خود را تغییر دهید

by the end of the programme.

.

But now let's not forget to ask you today's question...

اما حالا فراموش نکنیم که سوال امروز را از شما بپرسیم...

Neil: Is it about manbags by any chance?

نیل: آیا تصادفاً در مورد کیف های دستی است؟

Rob: It is so it might be tricky for you to answer!

راب: بنابراین ممکن است پاسخ دادن برای شما دشوار باشد!

According to market research company Mintel,

به گفته شرکت تحقیقات بازار Mintel، سال گذشته

how many men bought a manbag

چند مرد در بریتانیا یک کیف دستی خریدند

in the UK last year?

؟

Was it... a) 5%, b) 15% or c) 25%

آیا این ... الف) 5٪، ب) 15٪ یا ج) 25٪

Neil: Well obviously not many, so I'm going to say 5%.

نیل: خب واضح است که زیاد نیست، بنابراین من می خواهم بگویم 5٪.

And I'm not one of them!

و من یکی از آنها نیستم!

Rob: OK, you've made that very clear!

راب: باشه، خیلی واضح گفتی!

We'll find out the answer at the end of the programme

به هر حال پاسخ را در پایان برنامه خواهیم فهمید

anyway. Now let's talk more about manbags.

. حالا بیایید بیشتر در مورد کیف های دستی صحبت کنیم.

For hundreds of years women have carried their

صدها سال است که زنان

possessions around in handbags, so why can't a man

دارایی های خود را در کیف های دستی حمل می کردند، پس چرا یک مرد نمی تواند

do the same with a manbag?

همین کار را با یک کیف دستی انجام دهد؟

Neil: Maybe it's the name. Why can't it just be a bag?

نیل: شاید اسمش باشه. چرا نمی تواند فقط یک کیف باشد؟

Why does a bag have to have a gender?

چرا کیف باید جنسیت داشته باشد؟

Rob: It's a trend Neil - a stylish fashion item

راب: این یک ترند نیل است - یک کالای مد شیک

designed to look good on men.

که برای مردان طراحی شده است.

Many big names have flocked to adopt the trend.

بسیاری از نام‌های بزرگ برای اتخاذ این روند هجوم آورده‌اند.

Pharrell Williams, David Beckham and Kanye West, are

فارل ویلیامز، دیوید بکهام و کانیه وست،

just some of those who've been spotted rocking

تنها برخی از کسانی هستند که در حال تکان دادن

a manbag. Rocking is an informal way

یک کیف دستی دیده شده اند. تاب دادن یک روش غیررسمی برای

of saying 'wearing'.

گفتن "پوشیدن" است.

Neil: But what's wrong with a sturdy briefcase -

نیل: اما چه اشکالی دارد یک کیف محکم -

sturdy means strong and not easily damaged.

محکم یعنی محکم و به راحتی آسیب نمی بیند.

Are you saying manbags are just fashionable?

آیا می گویید کیف های دستی فقط مد هستند؟

Rob: No, they're practical too.

راب: نه، آنها هم کاربردی هستند.

We've always needed bags

ما همیشه

to carry stuff around but what we carry these days

برای حمل وسایل به کیف نیاز داشتیم، اما چیزی که این روزها حمل می‌کنیم

has changed - you know laptops, mobiles,

تغییر کرده است - لپ‌تاپ، موبایل، حتی ناهارمان را می‌شناسید

even our lunch - so why not have a trendy looking bag

- پس چرا کیفی مد روز

to carry these things around in?

برای حمل این وسایل نداشته باشیم؟

Neil: I think part of the problem is carrying

نیل: من فکر می‌کنم بخشی از مشکل این است که برخی از مردم

one is not seem as a very British

به‌عنوان یک بریتانیایی به نظر نمی‌رسند

by some people. We're not always

. ما همیشه

as stylish as our some of our European

به اندازه برخی از همسایگان اروپایی خود شیک

neighbours, are we?

نیستیم، درست است؟

Rob: Well, speak for yourself! But Nick Carvell,

راب: خوب، برای خودت صحبت کن! اما نیک کارول،

GQ Contributing Fashion Editor has a reason

ویرایشگر مد مشارکت کننده GQ دلیلی

for this. Here he is speaking on BBC Radio 4's

برای این دارد. در اینجا او در برنامه تو و تو در رادیو بی بی سی 4 صحبت

You and Yours programme...

می کند...

Nick Carvell: In Britain we are still very tied up

نیک کارول: در بریتانیا ما هنوز

with that idea of masculinity

با ایده مردانگی

that is almost so fragile that it can be dented

که تقریباً آنقدر شکننده است که با حمل یک کیف می توان آن را خراب کرد بسیار گره خورده ایم

by carrying a bag. We think a lot about that

. ما در این کشور در مورد آن بسیار فکر می کنیم،

in this country in a way that I don't think

به گونه ای که من فکر نمی

a lot of European men do.

کنم بسیاری از مردان اروپایی فکر می کنند.

Rob: So Nick feels some British men are still

راب: بنابراین نیک احساس می کند که برخی از مردان بریتانیایی هنوز

tied up with the idea of masculinity -

با ایده مردانگی گره خورده اند -

these are the characteristics traditionally thought

اینها ویژگی هایی است که به طور سنتی تصور

to be typical of men. And for us British men,

می شود که مختص مردان است. و برای ما مردان بریتانیایی،

these characteristics are fragile -

این ویژگی ها شکننده هستند -

they can be easily broken.

آنها را می توان به راحتی شکست.

Neil: Yes, we can also call it manliness -

نیل: بله، ما همچنین می توانیم آن را مردانگی بنامیم -

things like not crying during a sad film.

چیزهایی مانند گریه نکردن در طول یک فیلم غمگین.

It's a slightly old-fashion idea

این یک ایده کمی قدیمی است،

but it could still be dented - or affected -

اما اگر مردی در حال حمل یک کیف دستی دستگیر شود، هنوز هم می تواند آسیب ببیند - یا تحت تأثیر قرار گیرد

if a man was caught carrying a manbag.

.

Rob: Whereas some European men

راب: به گفته نیک کارول، در حالی که برخی از مردان اروپایی

don't give it a lot of thought, according to Nick Carvell.

زیاد به آن فکر نمی کنند.

Neil: But with people like Louis Vuitton,

نیل: اما با افرادی مانند لویی ویتون،

Fendi, Gucci and Dolce and Gabbana designing

فندی، گوچی و دولچه و گابانا

these bags, they're bound to have a hefty

که این کیف‌ها را طراحی می‌کنند، مطمئناً

price tag - that's an informal way of saying

برچسب قیمت بالایی خواهند داشت - این یک روش غیررسمی برای

a high price.

گفتن قیمت بالا است.

Rob: Well fashion comes at a price Neil -

راب: خوب مد بهایی دارد نیل -

you need to shake off your inhibitions - that's

شما باید مانع خود را کنار بگذارید - این

a feeling of embarrassment that stops you

یک احساس خجالت است که شما را

from doing something. And if you really want to be

از انجام کاری باز می دارد. و اگر واقعاً می‌خواهید

on trend you could also splash out on a 'murse'

در ترند باشید، می‌توانید یک «مورس»

that's a man's purse, or a 'mote'

که یک کیف پول مردانه است، یا یک «موت»

- a man's tote bag? Have I convinced you?

- کیف دستی مردانه هم بپاشید؟ آیا شما را متقاعد کرده ام؟

Neil: No, not really Rob. I have a feeling that a manbag

نیل: نه، واقعا راب نیست. من احساس می کنم که

by any other name is, well, a bag

کیف دستی با هر نام دیگری، خوب، یک کیف است

- and I have one - my trusty backpack.

- و من هم دارم - کوله پشتی قابل اعتماد من.

Rob: Well for some people, manbags are the thing -

راب: خوب برای برخی از مردم، کیف های دستی یک چیز هستند -

but, as I asked earlier, according to market

اما، همانطور که قبلاً پرسیدم، طبق

research company Mintel, how many men

شرکت تحقیقات بازار Mintel، چند مرد

actually bought a manbag in the UK last year?

واقعاً سال گذشته یک کیف دستی در بریتانیا خریدند؟

Was it... a) 5%, b) 15% or c) 25%

آیا ... الف) 5%، ب) 15% یا ج) 25%

Neil: And I said a) 5%. Come on, I must have been right!

نیل: و من گفتم الف) 5%. بیا، حتما حق با من بود!

Rob: You were wrong Neil.

راب: تو اشتباه کردی نیل.

The answer was actually 15%.

پاسخ در واقع 15 درصد بود.

And nearly a quarter of 16-34 year olds

و نزدیک به یک چهارم افراد 16-34 ساله

have bought one.

یکی را خریده اند.

Neil: Well as I say Rob, a good practical

نیل: خوب همانطور که می گویم راب، یک

backpack is for me.

کوله پشتی کاربردی خوب برای من است.

But now shall we unpack some of the vocabulary

اما اکنون باید برخی از واژگانی را

we've discussed today. Starting with 'accessory'

که امروز در مورد آن بحث کردیم، باز کنیم. شروع با "لوازم جانبی"

which is an additional item added to something

که یک مورد اضافی است که به چیزی اضافه می شود

to make it more useful or attractive.

تا آن را مفیدتر یا جذاب تر کند.

"A tie is a smart accessory

"کراوات یک اکسسوری هوشمند

to wear with a suit."

برای پوشیدن با کت و شلوار است."

Rob: Maybe, but you wouldn't catch me wearing a suit

راب: شاید، اما در شغل رسانه‌ای من را با کت و شلوار

in my media job - it's all t-shirts

نمی‌پوشید - همه اینها

and jeans for us! If I came to work in a suit

برای ما تی شرت و شلوار جین است! اگر با کت و شلوار سر کار بیایم

I would be a 'laughing stock' -

، «مسخر» می

I mean, I would be seen as someone

شوم - منظورم این است که به عنوان فردی

who people think of as silly.

که مردم آن را احمقانه می دانند، دیده می شوم.

Neil: Our next word was 'sturdy' -

نیل: کلمه بعدی ما "مستحکم" بود -

something that is sturdy is strong

چیزی که محکم است قوی است

and not easily damaged.

و به راحتی آسیب نمی بیند.

"If you're walking up a mountain you need

"اگر در حال پیاده روی از یک کوه هستید، باید

to wear some sturdy walking boots."

چند چکمه پیاده روی محکم بپوشید."

Rob: Good advice - if I was going up a mountain,

راب: توصیه خوب - اگر از کوهی بالا

which I'm not. Next we mentioned 'masculinity'.

می رفتم، که نیستم. در ادامه به «مردانگی» اشاره کردیم.

These are the characteristics that are traditionally

اینها ویژگی هایی است که به طور سنتی

thought to be typical of men. So we sometimes

تصور می شود که مختص مردان است. بنابراین ما گاهی

refer to it as being macho!

از آن به عنوان ماچو یاد می کنیم!

Like: "Neil went swimming in ice cold water

مانند: "نیل برای اثبات مردانگی خود در آب سرد شنا

to prove his masculinity."

کرد."

Neil: That I would never do - I'd rather carry a manbag -

نیل: کاری که من هرگز انجام نمی دهم - ترجیح می دهم یک کیف دستی حمل کنم -

despite their hefty price tag -

علیرغم قیمت بالای آنها -

that means 'high price'.

این به معنای "قیمت بالا" است.

Rob: Finally, we also mentioned the word 'inhibitions' -

راب: در نهایت، ما همچنین به کلمه "بازداری ها" اشاره کردیم -

that's feelings of embarrassment that stop you

این احساس خجالت است که شما را

from doing something. "Neil's inhibitions

از انجام کاری باز می دارد. "ممانعت های نیل

are stopping him from carrying a manbag."

او را از حمل یک کیف دستی باز می دارد."

Neil: It's a bag Rob - just a bag!

نیل: این یک کیف است راب - فقط یک کیف!

But we've talked enough about this so that's it

اما ما به اندازه کافی در این مورد صحبت کرده ایم، بنابراین

for this edition of 6 Minute English.

برای این نسخه از 6 دقیقه انگلیسی تمام می شود.

But before you rush off to purchase a designer manbag,

اما قبل از اینکه برای خرید کیف دستی طراح عجله کنید،

don't forget to visit our Facebook, Twitter,

فراموش نکنید که از صفحات فیس بوک، توییتر،

Instagram and YouTube pages. Bye for now.

اینستاگرام و یوتیوب ما دیدن کنید. فعلا خداحافظ.

Rob: Bye.

راب: خداحافظ.