Ecotourism: good or bad? ⏲️ 6 Minute English

Hello. This is 6 Minute English from  BBC Learning English. I’m Neil.  

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از آموزش انگلیسی BBC است. من نیل هستم

And I’m Beth. Nowadays, the word ‘safari’ is often  used negatively. For many people, the idea of  

و من بث هستم. امروزه، کلمه "سافاری" اغلب به صورت منفی استفاده می شود. برای بسیاری از مردم، ایده

killing animals for sport is unacceptable. As the popularity of hunting declines,  

کشتن حیوانات برای ورزش غیرقابل قبول است. با کاهش محبوبیت شکار،

safaris are swapping their guns for cameras,  offering tourists the chance to photograph  

سافاری‌ها تفنگ‌های خود را با دوربین عوض می‌کنند و به گردشگران فرصتی می‌دهند تا از

wild animals in their natural habitat. In  recent years, nature and wildlife tourism,  

حیوانات وحشی در زیستگاه طبیعی‌شان عکس بگیرند. در سال‌های اخیر، گردشگری طبیعت و حیات وحش، که

also called ecotourism, has grown massively. But the story is complex. While money from  

اکوتوریسم نیز نامیده می‌شود، رشد زیادی داشته است. اما داستان پیچیده است. در حالی که قرار است پول حاصل از

ecotourism is supposed to support threatened  wildlife and traditional local cultures,  

اکوتوریسم از حیات وحش در معرض تهدید و فرهنگ‌های سنتی محلی حمایت کند،

the reality is sometimes different.  In this programme, we’ll be asking:  

واقعیت گاهی متفاوت است. در این برنامه، ما می‌پرسیم:

is ecotourism good or bad? And, as usual, we’ll  be learning some useful new vocabulary as well.  

اکوتوریسم خوب است یا بد؟ و طبق معمول، واژگان مفید جدید را نیز یاد خواهیم گرفت.

But first I have a question for you, Beth. Most  tourists on safari are looking for ‘the big five’,  

اما ابتدا یک سوال از شما دارم، بث. بیشتر گردشگران در سافاری به دنبال «پنج بزرگ» هستند،

the name given to Africa's  most iconic large animals.  

نامی که به نمادین ترین حیوانات بزرگ آفریقا داده شده است.

But which animals are ‘the big five’? Is it: a) the lion, leopard, giraffe, baboon and buffalo  

اما کدام حیوانات «پنج بزرگ» هستند؟ آیا این: الف) شیر، پلنگ، زرافه، بابون و گاومیش

b) the lion, leopard, tiger,  elephant and buffalo or  

ب) شیر، پلنگ، ببر، فیل و بوفالو یا

c) the lion, leopard, rhinoceros,  elephant and buffalo?  

ج) شیر، پلنگ، کرگدن، فیل و بوفالو؟

I guess it’s a) the lion, leopard,  giraffe, baboon and buffalo.  

حدس می‌زنم الف) شیر، پلنگ، زرافه، بابون و بوفالو باشد.

I’ll reveal the answer at the end of the  programme. The balance between the good and bad  

پاسخ را در پایان برنامه فاش خواهم کرد . تعادل بین چیزهای خوب و بدی که

things ecotourism can bring is well understood  by Vicky Smith, whose website, Earth Changes,  

بوم‌گردی می‌تواند بیاورد، توسط ویکی اسمیت، که وب‌سایتش، Earth Changes،

matches ecotourists with environmentally-friendly  travel companies. Here is Vicky talking with BBC  

اکوتوریست‌ها را با شرکت‌های مسافرتی دوستدار محیط زیست مطابقت می‌دهد، به خوبی درک کرده است . در اینجا ویکی با

Radio 4 programme, Costing the Earth. Just because tourism is nature-based, it  

برنامه رادیو 4 بی بی سی، Costing the Earth صحبت می کند. فقط به این دلیل که گردشگری مبتنی بر طبیعت است،   به این

doesn't mean to say it's necessarily responsible  or sustainable. So, there's a lot of animal  

معنی نیست که بگوییم لزوماً مسئولیت پذیر یا پایدار است. بنابراین، فعالیت‌های حیوانی زیادی

activities in tourism that we know which are,  you know, highly irresponsible and unsustainable,  

در گردشگری وجود دارد که می‌دانیم، می‌دانید ، بسیار غیرمسئولانه و ناپایدار هستند،

like a performing whale and dolphin shows,  or swimming with dolphins, elephant-riding,  

مانند اجرای نمایش نهنگ‌ها و دلفین‌ها، یا شنا کردن با دلفین‌ها، فیل‌سواری،

tiger selfies where the tigers are drugged. Genuine ecotourism is sustainable – designed to  

سلفی ببرها در جایی که ببرها مواد مخدر مصرف می‌کنند. اکوتوریسم واقعی پایدار است – طراحی شده تا

continue at a steady level which does not damage  the environment. Not every travel company which  

در سطح ثابتی ادامه یابد که به محیط زیست آسیبی نرساند. همه شرکت‌های مسافرتی که

calls themselves eco-friendly acts sustainably,  and may still advertise irresponsible tourist  

خود را دوستدار محیط زیست می‌نامند، پایدار عمل نمی‌کنند، و ممکن است همچنان فعالیت‌های غیرمسئولانه گردشگری

activities, including tiger selfies – having  your photo taken with a captive wild tiger.  

، از جمله سلفی ببرها را تبلیغ کنند - عکس گرفتن با ببر وحشی اسیر.

There are two requirements travel companies should  meet to qualify as genuine ecotourism. First,  

شرکت‌های مسافرتی برای واجد شرایط بودن به عنوان اکوتوریسم واقعی، دو الزام باید رعایت کنند. اول،

tourists’ main motivation should be to appreciate  and observe the natural world without interfering,  

انگیزه اصلی گردشگران باید قدردانی و مشاهده دنیای طبیعی بدون دخالت باشد،

and second, the money they spend should  support traditional communities. Clearly,  

و دوم، پولی که آنها خرج می‌کنند باید از جوامع سنتی حمایت کند. واضح است

having your photograph taken with a chained and  drugged tiger does not meet these requirements.  

که عکس شما با یک ببر زنجیر شده و دارودار شده این شرایط را برآورده نمی کند.

But not all companies claiming to be  ecotourism behave so irresponsibly.  

اما همه شرکت‌هایی که ادعا می‌کنند اکوتوریسم هستند تا این اندازه غیرمسئولانه رفتار نمی‌کنند.

According to Antonia Bolingbroke-Kent, who runs  small scale wildlife expeditions to some of the  

به گفته آنتونیا بولینگبروک-کنت، که اکسپدیشن‌های حیات وحش در مقیاس کوچک را به برخی از

most remote places on Earth, it’s possible to  put travel companies on a sliding scale from good  

دورافتاده‌ترین مکان‌های روی زمین راه‌اندازی می‌کند، می‌توان شرکت‌های مسافرتی را در مقیاسی کشویی از خوب

to bad. On BBC Radio 4’s programme, Costing the  Earth, Antonia discussed her work in Tajikistan,  

به بد قرار داد. آنتونیا در برنامه رادیو بی‌بی‌سی 4 با عنوان Costing the Earth درباره کار خود در تاجیکستان صحبت کرد،

a country where ecotourism is making a positive  impact on both animal and human communities.  

کشوری که در آن اکوتوریسم تأثیر مثبتی بر جوامع حیوانی و انسانی دارد.

At the other end of the scale is Tajikistan,  where I work a lot, which gets less than two dozen  

در انتهای دیگر مقیاس، تاجیکستان است، جایی که من زیاد کار می‌کنم، که سالانه کمتر از دوجین

wildlife tourists a year, and the money these  visitors bring is essential to the conservation  

گردشگر حیات وحش جذب می‌کند، و پولی که این بازدیدکنندگان به ارمغان می‌آورند برای

work that grassroots NGOs are doing. So those few  tourists… their money goes a very long way and the  

کارهای حفاظتی که سازمان‌های غیردولتی مردمی انجام می‌دهند ضروری است. بنابراین، آن چند گردشگر... پول آنها بسیار زیاد است و

animals people are looking at… snow leopards,  rare mountain ungulates like Bukharan markhor,  

حیواناتی که مردم به آنها نگاه می کنند... پلنگ های برفی، صخره های نادر کوهستانی مانند مارکور بخارا،

they are being observed from a distance, their  behaviour is not being affected in any way, and  

آنها از دور مشاهده می شوند، رفتار آنها به هیچ وجه تحت تاثیر قرار نمی گیرد، و

the local communities are genuinely benefiting. Antonia uses the phrase at the other end of the  

جوامع محلی واقعاً سود می برند. آنتونیا از عبارت در انتهای دیگر

scale as a way of contrasting irresponsible  tourist companies with what’s happening in  

مقیاس به عنوان راهی برای مقابله با شرکت‌های غیرمسئول گردشگری با آنچه در

Tajikistan. There, animals including  snow leopards and mountain ungulates,  

تاجیکستان اتفاق می‌افتد استفاده می‌کند. در آنجا، حیواناتی از جمله پلنگ برفی و ونگل‌های کوهستانی

are being protected by ecotourist projects  run by non-governmental organisations,  

توسط پروژه‌های اکوتوریستی که توسط سازمان‌های غیردولتی،

or NGOs - organisations trying to achieve  environmental or social aims outside of government  

یا سازمان‌های غیردولتی اداره می‌شوند - سازمان‌هایی که سعی در دستیابی به اهداف زیست محیطی یا اجتماعی خارج از

control. These NGOs are grassroots organisations  meaning that they are run from the bottom up,  

کنترل دولت دارند، محافظت می‌شوند. این سازمان‌های غیردولتی، سازمان‌های مردمی هستند به این معنی که از پایین به بالا

by ordinary people rather than leaders. Despite getting very few ecotourists a year, the  

توسط افراد عادی اداره می‌شوند تا رهبران. علیرغم داشتن تعداد بسیار کمی از اکوتوریست ها در سال،

money they spend in Tajikistan goes a long way,  in other words, the money is an important factor  

پولی که آنها در تاجیکستان خرج می کنند بسیار زیاد است، به عبارت دیگر، این پول عامل مهمی

in achieving their goals, which in Tajikistan at  least, means protecting rare wild animals. OK,  

در دستیابی به اهداف آنها است که حداقل در تاجیکستان به معنای حفاظت از حیوانات وحشی کمیاب است. خوب،

it’s time to reveal the answer to my question. You asked me about ‘the big five’, the name for  

وقت آن است که پاسخ سؤالم را فاش کنم. از من درباره «پنج بزرگ»، نام

Africa’s iconic safari animals.  I guessed they were: the lion,  

حیوانات سافاری نمادین آفریقا پرسیدی. حدس می زدم اینها باشند: شیر،

leopard, giraffe, baboon and buffalo. You guessed right about the lion, leopard,  

پلنگ، زرافه، بابون و بوفالو. در مورد شیر، پلنگ، و بوفالو درست حدس زدید

and buffalo, but the others were the rhinoceros  and the elephant. OK, let’s recap the vocabulary  

، اما بقیه کرگدن و فیل بودند. خوب، بیایید واژگانی را که

we’ve learned from this programme about ecotourism  – travel to places of natural beauty where the  

از این برنامه درباره اکوتوریسم آموخته‌ایم مرور کنیم - به مکان‌هایی با زیبایی طبیعی سفر کنید که در آن‌ها

tourists’ motivation is to appreciate  nature and support the local culture.  

انگیزه گردشگران قدردانی از طبیعت و حمایت از فرهنگ محلی است.

The adjective sustainable describes actions  designed to continue at a steady level so  

صفت پایدار اقداماتی را توصیف می‌کند که برای ادامه در یک سطح ثابت طراحی شده‌اند

as not to damage the environment. A tiger selfie means having your photo  

تا به محیط زیست آسیب نرسانند. سلفی ببر به این معناست که عکس خود را

taken with a captive wild tiger,  not something to be advised!  

با یک ببر وحشی اسیر بگیرید، نه چیزی که توصیه شود!

The phrase at the other end  of the scale is similar in  

عبارت در انتهای دیگر مقیاس از نظر

meaning to the phrase, ‘by contrast’. A grassroots NGO is a non-governmental  

معنایی مشابه عبارت «در مقابل» است. یک سازمان غیردولتی مردمی یک سازمان غیردولتی است

organisation which tries to achieve  its aims through the actions of local  

که سعی می کند به اهداف خود از طریق اقدامات

ordinary people rather than leaders. And finally, if something goes a long way  

مردم عادی محلی به جای رهبران دست یابد. و در نهایت، اگر چیزی به

towards a certain goal, it’s an important  factor in achieving that goal. Once again,  

سمت هدف خاصی پیش رود، عامل مهمی در دستیابی به آن هدف است. یک بار دیگر،

our six minutes are up. Goodbye for now! Bye!

شش دقیقه ما تمام شد. فعلا خدانگهدار! خدا حافظ!