Iran's president killed in crash: BBC News Review

Iran's president killed in a helicopter crash.

رئیس جمهور ایران در سقوط هلیکوپتر کشته شد.

This is News Review from BBC

این مرور اخبار از BBC

Learning English where we help you understand news headlines in English.

Learning English است که در آن به شما کمک می کنیم عناوین اخبار را به زبان انگلیسی درک کنید.

I'm Beth. And I'm Phil.

من بث هستم. و من فیل هستم.

Make sure you watch to the end

حتما تا آخر تماشا کنید

to learn the vocabulary that you need to talk about this story.

تا واژگان مورد نیاز برای صحبت کردن در مورد این داستان را یاد بگیرید.

And don't forget to subscribe to our channel to learn more English

و فراموش نکنید که برای یادگیری بیشتر زبان انگلیسی

from the headlines. Now, today's story.

از سرفصل ها در کانال ما مشترک شوید. حالا داستان امروز مراسم

The funeral of the President of Iran, Ebrahaim

تشییع پیکر ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران

Raisi, is taking place after he was killed in a helicopter crash.

پس از کشته شدن وی در سانحه سقوط هلیکوپتر برگزار می شود.

The accident happened in bad weather

این حادثه در هوای بد

in a mountainous region in the north west of the country.

در منطقه ای کوهستانی در شمال غرب کشور رخ داد.

Thousands have mourned him in the streets,

هزاران نفر برای او در خیابان ها عزاداری کردند،

but his death has also been celebrated

اما درگذشت او

by his critics on social media. Raisi's record on human rights

توسط منتقدانش در شبکه های اجتماعی نیز جشن گرفته شد. کارنامه رئیسی در زمینه حقوق بشر به

has been heavily criticised.

شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.

You've been looking at the headlines.

شما به سرفصل ها نگاه کرده اید.

What's the vocabulary that people need to understand this news story in English?

مردم برای درک این خبر به زبان انگلیسی چه واژگانی نیاز دارند؟

We have: furtive, reverberate

ما داریم: دزدی، طنین انداز

and condolences.

و تسلیت.

This is News Review from BBC

این بررسی خبری از BBC

Learning English.  

Learning English است.

Let's have our first headline.

بیایید اولین تیتر خود را داشته باشیم.

This is from Reuters. In divided Iran,

این از رویترز است. در ایران تقسیم شده،

president's death met by muted mourning and furtive celebration.

مرگ رئیس جمهور با عزاداری خاموش و جشن های پنهانی همراه شد.

So, this headline says that Iran is divided. On the one hand,

پس این تیتر می گوید ایران تقسیم شده است. از یک طرف

there is mourning.

عزاداری است.

Mourning is a period of sadness after someone dies, and mourning

عزاداری یک دوره غم و اندوه پس از مرگ کسی است و عزاداری

here is being described as muted, which means not so noticeable.

در اینجا به عنوان خاموش توصیف می شود که به معنای نه چندان قابل توجه است.

And then on the other side,

و سپس در طرف دیگر،

we have the celebrations that are described as furtive. Phil,

ما جشن هایی داریم که به عنوان پنهانی توصیف می شوند. فیل،

what can you tell us about furtive?

در مورد دزدی چه چیزی می توانید به ما بگویید؟

Well, furtive is an adjective and

خب، پنهان صفت است و به

it means secret or hidden.

معنای پنهان یا پنهان است.

So, if we describe someone as behaving in a furtive way, that means

بنابراین، اگر کسی را به گونه‌ای توصیف کنیم که رفتاری پنهانی دارد، به این معنی است

that they're being secretive or maybe dishonest or suspicious.

که او مخفیانه یا شاید ناصادق یا مشکوک است.

So, in the headline,

بنابراین، در تیتر،

those who are celebrating are doing it in a furtive way. They are doing it

کسانی که جشن می گیرند، این کار را به صورت دزدانه انجام می دهند. آنها این کار را

in a hidden or a secretive way - they don't want people to know necessarily

به صورت پنهان یا مخفیانه انجام می دهند - آنها نمی خواهند مردم لزوما بدانند

that they are celebrating. Another way we often use the word

که آنها جشن می گیرند. روش دیگری که ما اغلب از کلمه

furtive is with words that talk about ways of looking at things.

پنهانی استفاده می کنیم، کلماتی است که در مورد نحوه نگاه کردن به چیزها صحبت می کنند.

So you might hear about a furtive glance, a furtive look, a furtive glimpse.

بنابراین ممکن است در مورد یک نگاه پنهانی، یک نگاه پنهانی، یک نگاه پنهانی بشنوید.

And that's where someone is trying to look at something or someone else,

و اینجاست که کسی سعی می کند به چیزی یا شخص دیگری نگاه کند،

but not be spotted doing it. Yes, that's right.

اما در حال انجام آن کار دیده نشود. بله درست است.

And we also have the adverb furtively. If someone acts furtively,

و قید پنهانی را نیز داریم . اگر کسی مخفیانه عمل کند،

then they act suspiciously.

پس مشکوک عمل می کند.

OK, let's look at that again.

خوب، بیایید دوباره به آن نگاه کنیم .

Let's have a look at our next headline.

بیایید نگاهی به تیتر بعدی خود بیندازیم.

This is from The Times of India. Iranian President Ebrahim

این از روزنامه تایمز هند است. مرگ ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران

Raisi's death: How it may reverberate across the Middle East.

: چگونه ممکن است در سراسر خاورمیانه طنین انداز شود.

This headline asks about the impact that Raisi's

این تیتر در مورد تاثیری که

death will have.

مرگ رئیسی خواهد داشت می پرسد.

We're looking at the word reverberates. This makes me think of sound.

ما در حال بررسی کلمه Reverberates هستیم. این باعث می شود به صدا فکر کنم.

Well, it can be about sound.

خوب، این می تواند در مورد صدا باشد.

It isn't here, but it can be.

اینجا نیست، اما می تواند باشد.

Think about sound as vibration.

صدا را به عنوان ارتعاش در نظر بگیرید.

Vibrations spread across an area -

ارتعاشات در یک منطقه پخش می شوند - به این

that's how sound can reverberate across an area. Here,

ترتیب صدا می تواند در سراسر یک منطقه طنین انداز شود. در اینجا،

it's metaphorical and we're talking about impact.

این استعاره است و ما در مورد تأثیر صحبت می کنیم.

The impact of something can spread across an area. Maybe

تأثیر چیزی می تواند در سراسر یک منطقه پخش شود. شاید

think about a pond.

به یک حوض فکر کنید.

If you throw a stone into the middle, then the ripples will spread across the pond.

اگر سنگی را به وسط بیندازید، امواج در سراسر حوض پخش می شوند.

Something reverberating spreads in a

چیزی طنین انداز به

similar way. Exactly.

روشی مشابه پخش می شود. دقیقا.

So, this headline is asking about the reverberations -

بنابراین، این تیتر در مورد طنین -

the impact across the Middle East - and reverberation is a noun.

تأثیر در سراسر خاورمیانه - می پرسد و طنین یک اسم است.

It means consequence.

به معنای نتیجه است. آیا

Can you give us some examples of reverberation?

می توانید چند نمونه از طنین به ما بگویید؟

OK, well, any significant event can have reverberations.

خوب، خوب، هر رویداد مهمی می تواند بازتاب داشته باشد.

So, maybe think about a decision to close a factory – that could have strong

بنابراین، شاید به تصمیمی برای تعطیل کردن یک کارخانه فکر کنید - که می تواند

reverberations on the local community and some of those consequences

بازتاب شدیدی بر جامعه محلی داشته باشد و برخی از این عواقب

might be things we didn't expect – you can have unintended consequences.

ممکن است چیزهایی باشد که ما انتظارش را نداشتیم - می توانید عواقب ناخواسته ای داشته باشید.

OK, let's look at that again.

خوب، بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's have our next headline.

بیایید تیتر بعدی خود را داشته باشیم.

This is from The Times of Israel.

این از روزنامه تایمز اسرائیل است.

US offers condolences over Iran chopper crash, blasts Raisi's

ایالات متحده سقوط هلی کوپتر در ایران را تسلیت می گوید ، سوابق حقوق بشری رئیسی را محکوم می کند

human rights record.

.

So, there are two things happening in this headline.

بنابراین، در این تیتر دو اتفاق می افتد.

One is that the US government has blasted –

یکی این که دولت ایالات متحده پیشینه حقوق بشر رئیسی را مورد انتقاد قرار داده است –

that means strongly criticised – Raisi's human rights record.

این یعنی به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است .

And on the other side,

و از طرف دیگر،

the US have offered their condolences.

ایالات متحده تسلیت خود را ابراز کرده است.

And condolences is what we are looking at.

و تسلیت چیزی است که ما به آن نگاه می کنیم.

Yes, so condolences are an expression of sympathy

بله، پس تسلیت بیان همدردی

towards someone when someone has died.

با کسی است که کسی فوت کرده است.

So, the US government has offered sympathy towards the Iranian people,

بنابراین دولت آمریکا نسبت به مردم ایران ابراز همدردی کرده است،

but they have also criticised Raisi heavily.

اما رئیسی را نیز به شدت مورد انتقاد قرار داده است.

Now, when someone dies,

حالا، وقتی کسی می میرد،

you might use the expression

ممکن است از عبارت

'My condolences', which is quite formal, but it works here.

«تسلیت من» استفاده کنید، که کاملاً رسمی است، اما اینجا کار می کند.

We also often talk about 'sincere' or 'heartfelt' condolences and

ما همچنین اغلب در مورد تسلیت های "صمیمانه" یا "صمیمانه" صحبت می کنیم و

that just makes them even stronger. Now

این فقط آنها را قوی تر می کند. اکنون

there is a verb, condole,

یک فعل وجود دارد، تسلیت،

but we probably more often use verbs

اما ما احتمالاً بیشتر از افعالی

like 'offer' as we have in the headline here.

مانند "پیشنهاد" استفاده می کنیم، همانطور که در عنوان اینجا داریم.

Or you can 'express' condolences or 'extend' your condolences to someone.

یا می توانید «تسلیت» یا «تسلیت» خود را به کسی «تبریک کنید».

OK, let's look at that again.

خوب، بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

We've had: furtive – secretive, reverberate – have a

ما داشته ایم: پنهانی – پنهانی، طنین انداز –

wide impact

تأثیر گسترده

and condolences – sympathy.

و تسلیت – همدردی.

You can find more episodes of News Review by clicking here!

می توانید قسمت های بیشتری از بررسی اخبار را با کلیک کردن اینجا بیابید!

And remember to click here to subscribe to our channel, so you never miss another epsiode.

و به یاد داشته باشید که برای عضویت در کانال ما اینجا را کلیک کنید تا هرگز قسمت دیگری را از دست ندهید.

Thanks for joining us. Bye. Bye!

از اینکه به ما پیوستید متشکریم. خدا حافظ. خدا حافظ!