Student Life – Academic reading

It was a friend of mine

این یکی از دوستانم

who just said to me one day,

بود که فقط یک روز به من گفت:

"Oh, I've signed up for

"اوه، من برای

ballroom dancing lessons,

کلاس های رقص سالن ثبت نام

do you want to come?"

کردم، می خواهید بیایید؟"

I said: "definitely",

گفتم: "قطعا"

the two of us, off we went,

، ما دو نفر رفتیم،

no partners, and I just,

بدون شریک، و من فقط،

oh yeah, on our own,

اوه بله، به تنهایی،

beginners' classes, and I've –

کلاس های مبتدی، و من -

I've completely fell in love with it.

کاملاً عاشقش شدم.

And that same friend

و همین دوست

actually is the person

در واقع کسی است

that finally inspired me

که در نهایت الهام بخش من

to do my degree course.

برای گذراندن دوره تحصیلی ام شد.

I am studying worlds of English.

من در حال مطالعه دنیاهای انگلیسی هستم.

The academic texts that I use

متون دانشگاهی که من از آنها استفاده می کنم،

all form a complete part

همگی بخش

of the course: they're,

they're written as

کاملی از دوره را تشکیل می دهند:

آنها به عنوان کتاب های درسی نوشته شده اند

textbooks that are specifically

که

for that course.

مخصوص آن دوره هستند.

I think to get the most

من فکر می کنم برای

out of reading the academic texts

اینکه از خواندن متون دانشگاهی بیشترین

you've got to give it

بهره را ببرید باید

proper time and

زمان مناسب و

proper consideration.

توجه مناسب را به آن اختصاص دهید.

I always plan

من همیشه

to do around about two hours a day

قصد دارم حدود دو ساعت در روز به

reading and note taking.

مطالعه و یادداشت برداری بپردازم.

First of all, I'm looking to

اول از همه، من به دنبال این هستم

get the gist of the subject

که اصل موضوع را دریافت

and understand it a little bit deeper

کنم و آن را کمی عمیق‌تر درک کنم

and then I'll read it

و سپس

more thoroughly with

an eye to answering a question –

با چشم‌اندازی برای پاسخ به یک سؤال -

a particular assignment question.

یک سؤال تکلیف خاص، آن را با دقت بیشتری بخوانم.

When I'm choosing the bits that

هنگامی که من بخش هایی را انتخاب می کنم که

I really need to focus on,

واقعاً باید روی آنها تمرکز کنم،

my main tool is

ابزار اصلی من این است

to keep referring back

که

to the question that

به سؤالی که

I am answering.

در حال پاسخ دادن به آن هستم مراجعه کنم.

If you're trying to sort

اگر می‌خواهید

out which bits of the text

مشخص کنید کدام قسمت‌های متن

are going to be most relevant,

مرتبط‌تر هستند،

just make best use of

فقط از

all the contents pages,

تمام صفحات محتوا

the chapter headings, the indexes;

، سرفصل‌های فصل، نمایه‌ها بهترین استفاده را ببرید.

always reading through

همیشه

the summaries,

خواندن خلاصه ها

the conclusions

، نتیجه گیری ها

and the introductions of each section

و مقدمه های هر بخش

actually gives you a good overview

در واقع یک نمای کلی خوب به شما می دهد

and you can pick out the bits

و می توانید قسمت

that are going to fit in well.

هایی را که قرار است به خوبی با هم هماهنگ شوند را انتخاب کنید.

And also, using the contents

و همچنین، استفاده از

is quite detailed:

محتویات کاملاً مفصل است

the chapter headings, they give

: سرفصل‌های فصل، به

you a good indication of what's going

شما نشان می‌دهند که چه چیزی

to be there as well.

قرار است آنجا باشد.

A typical day for me

یک روز معمولی برای من

is my morning ritual:

مراسم صبحگاهی من است:

I get up and sit down

بلند می شوم و می نشینم

and read the paper

و جلد کاغذی را می خوانم

cover to cover,

and do the puzzles.

و پازل ها را انجام می دهم.

After that I

بعد از آن من

do like to go for a walk.

دوست دارم پیاده روی کنم.

That is one of my rituals

این یکی از تشریفات من است

and I usually take about an hour.

و معمولاً حدود یک ساعت وقت می گذارم.

I've got three or four

من سه یا چهار

good sort of four-mile routes

مسیر خوب چهار مایلی

around the local town

در اطراف شهر محلی دارم

which takes me through the parks.

که مرا از پارک ها می برد.

Then I come back,

سپس برمی گردم،

do all my household chores,

تمام کارهای خانه ام را انجام می دهم،

bit of cooking, bit of gardening;

کمی آشپزی، کمی باغبانی.

my partner's out

شریک زندگی من

most of the morning playing golf –

بیشتر وقت صبح بیرون است و گلف بازی می کند -

he comes home at lunchtime.

او هنگام ناهار به خانه می آید.

As part of my in-depth reading,

به عنوان بخشی از مطالعه عمیق خود،

I note the key terms

عبارات کلیدی را یادداشت می کنم

and then make sure I bring them

و سپس مطمئن می شوم که آنها

into the assignment.

را در تکلیف آورده ام.

Sometimes the specialist vocabulary

گاهی اوقات واژگان تخصصی

can be a bit trying.

ممکن است کمی سخت باشد.

Actually, the glossaries

در واقع، واژه نامه

in the back of the books

های پشت

come in very handy for that.

کتاب ها برای این کار بسیار مفید هستند.

What I most like about

چیزی که من در مورد متون دانشگاهی بیشتر دوست دارم

the academic texts is that

این است که

they can introduce

می توانند

new ideas to you:

ایده های جدیدی را به شما معرفی کنند:

open your eyes to all

چشمان خود را به انواع موضوعات باز کنید،

sorts of subjects

but there's always a bit of

اما همیشه مقداری

proof behind it.

مدرک پشت آن وجود دارد.

My top tips for learning

نکات مهم من برای یادگیری

would be: try not

این خواهد بود: سعی کنید

to miss anything out

چیزی را از دست

and don't just read the

ندهید و فقط

bits that you think

بیت هایی را که فکر

will answer the question.

می کنید به سوال پاسخ می دهند را مطالعه نکنید.

The thing that

چیزی که

I enjoy most about

در مورد مطالعه آکادمیک بیشتر از همه لذت می برم

the academic studying

این

is that it broadens the mind.

است که ذهن را وسعت می بخشد.

Next big dancing event

رویداد بزرگ بعدی رقص

will be an exam which

، امتحانی خواهد بود

is an Argentine tango:

که یک تانگو آرژانتینی است:

that will be the ninth exam

این نهمین امتحانی است

we've taken in that

که ما در آن

particular form of dancing.

شکل خاص از رقص شرکت کرده‌ایم.

My dance partner and I

من و شریک رقصم

like to take

دوست داریم

the dancing exams,

در امتحانات رقص شرکت

it's by no means compulsory.

کنیم، به هیچ وجه اجباری نیست.

For me they are just

برای من آنها

more of a marker,

فقط یک نشانگر هستند

put all that work in and

، همه آن کار را انجام دهید و

you have achieved a level:

شما به یک سطح دست یافته اید:

they're quite significant for me.

آنها برای من بسیار مهم هستند.

Go the distance.

فاصله را پیمودن.