Rabbits: cuddly friends or cunning tricksters? 6 Minute English

Neil: Hello. This is 6 Minute English,

نیل: سلام. این 6 دقیقه انگلیسی است،

I'm Neil. And joining me is Rob.

من نیل هستم. و راب به من می پیوندد.

Rob: Hello.

راب: سلام.

Neil: Rob, when we think of Easter,

نیل: راب، وقتی به عید پاک فکر می کنیم، به

what do you think of?

چه چیزی فکر می کنی؟

Rob: Chocolate!

راب: شکلات!

Neil: Well, yes chocolate Easter eggs are

نیل: خوب، بله، تخم مرغ های شکلاتی عید پاک

an obvious symbol of Easter. But there is

نماد آشکار عید پاک است. اما حیوانی وجود دارد که

an animal people often associate with Easter...

مردم اغلب با عید پاک ارتباط دارند...

Rob: Rabbits! Cute, adorable and fluffy -

راب: خرگوش ها! زیبا، شایان ستایش و کرکی -

what's not to like about a rabbit?

چه چیزی را در مورد خرگوش دوست ندارید؟

Neil: Well, not everyone is a fan of them

نیل: خوب، همه طرفدار آنها نیستند

- by 'not a fan of' I mean they don't like

- منظورم از "نه طرفدار" است که آنها را دوست

them. Some people think they are a pest.

ندارند. بعضی ها فکر می کنند آفت هستند.

But we'll be telling you

اما به

more about rabbits shortly.

زودی در مورد خرگوش ها بیشتر به شما خواهیم گفت.

Rob: That's good to know.

راب: این خوب است که بدانید.

Well, I'll tell you what I am a fan of

خوب، من به شما می گویم که طرفدار چه چیزی هستم

and that is your quiz questions -

و این سؤالات مسابقه شما است -

so what are you going to ask me today?

پس امروز چه چیزی از من می خواهید بپرسید؟

Neil: It's all about wild rabbits. In the

نیل: همه چیز در مورد خرگوش های وحشی است. در

last rabbit survey in 1995, how many were

آخرین بررسی خرگوش در سال 1995، تخمین زده شد که چند خرگوش

estimated to exist in the UK? Is it...

در بریتانیا وجود دارد؟ آیا این ...

a) 370,500, b) 3,750,000,

الف) 370،500، ب) 3،750،000،

or c) 37,500,000?

یا ج) 37،500،000؟

Rob: I know rabbits are everywhere

راب: من می‌دانم که خرگوش‌ها همه جا

in the UK but not 37 million of them - so

در بریتانیا هستند، اما نه 37 میلیون خرگوش - بنابراین

I'll go for b) 3,750,000.

من به سراغ 3،750،000 می‌روم.

Neil: Well, you'll have to wait until the

نیل: خوب، باید تا

end of the programme to find out.

پایان برنامه صبر کنید تا متوجه شوید.

But you're right when you say

اما حق با شماست وقتی می گویید

rabbits are everywhere in the UK.

خرگوش ها همه جا در بریتانیا هستند.

It's probably true in other countries

احتمالاً در کشورهای دیگر نیز صادق است

too. You could say they are endemic -

. می توانید بگویید که آنها بومی هستند -

meaning very common or strongly

به معنای بسیار رایج یا به

established in a place or situation.

شدت در یک مکان یا موقعیت مستقر شده اند.

Rob: But are they a typically

راب: اما آیا آنها یک

British wild animal?

حیوان وحشی انگلیسی هستند؟

Neil: They are now but it's believed

نیل: آنها اکنون هستند، اما اعتقاد بر این است

they were brought to the country

که توسط مهاجمان به کشور آورده

by invaders - some say The Romans,

شده اند - برخی می گویند رومی ها،

others The Normans. But they

برخی دیگر نورمان ها. اما

eventually spread across the UK. Victoria

در نهایت در سراسر بریتانیا گسترش یافتند. ویکتوریا

Dickinson is author of a book called

دیکینسون نویسنده کتابی به نام

Rabbit and she's been telling

خرگوش است و به

the BBC Radio 4 programme

برنامه Costing The Earth رادیو بی بی سی

Costing The Earth about what

در مورد آنچه

helped them spread...

به گسترش آنها کمک کرد می گوید...

Victoria Dickinson: It was really

ویکتوریا دیکنسون: واقعاً

by the middle of the 17th Century when

در اواسط قرن هفدهم بود که

people really started

مردم واقعاً شروع

to think about rabbit as being particularly

به فکر کردن درباره خرگوش کردند. به خصوص

British...and certainly

بریتانیایی... و مطمئناً

there were more rabbits

تعداد خرگوش‌ها

in Britain than in the rest of Europe. There

در بریتانیا بیشتر از بقیه اروپا بود.

was a calculation done that there are over

یک محاسبه انجام شد که بیش از

400 villages and towns in Britain with the

400 روستا و شهر در بریتانیا وجود دارد که

word 'warren' in their name. So the rabbits

در نام آنها کلمه "وارن" وجود دارد. بنابراین خرگوش

were raised in Britain but they really kept

ها در بریتانیا بزرگ شدند، اما

to their warrens until there was the rise

تا زمانی که شکار روباه ظهور کرد، واقعاً به جنگ خود ادامه دادند

of fox hunting - when their predators

- زمانی که شکارچیان

disappeared rabbits do what

ناپدید شدند، خرگوش ها همان کاری را انجام می دهند که

rabbits do best, and they

خرگوش ها بهترین کار را انجام می دهند، و

started to multiply and become wild,

شروع به تکثیر کردند و به

feral rabbits throughout the land.

خرگوش های وحشی و وحشی در سراسر زمین تبدیل شدند.

Neil: So Victoria knows a thing or

نیل: بنابراین ویکتوریا یک یا

two about rabbits - and said

دو چیز در مورد خرگوش ها می داند - و

the word 'warren' used

گفت کلمه "وارن" که

in town and village names, is evidence

در نام شهرها و روستاها استفاده می شود، دلیلی بر

that they've been in the UK

این است که آنها

since the mid-17th Century. A warren is

از اواسط قرن هفدهم در بریتانیا بوده اند.

the area underground where rabbits

وارن منطقه ای زیرزمینی است که خرگوش

live with lots of holes and

ها با تعداد زیادی سوراخ و

connected passages.

گذرگاه های متصل به هم زندگی می کنند.

Rob: But today we use the word warren

راب: اما امروزه ما از کلمه وارن

to mean a building or a part of

به معنای ساختمان یا بخشی

a town where there are lots of

از شهر استفاده می کنیم که در آن تعداد زیادی

confusing passageways or streets.

گذرگاه یا خیابان گیج کننده وجود دارد.

It's a kind of place where you get lost.

یک جور جایی است که در آن گم می شوید.

Neil: But it was rabbit warrens where

نیل: اما

rabbits would live until hunting,

تا زمانی که شکار،

particularly fox hunting, was

به ویژه شکار روباه معرفی شد، خرگوش ها در آنجا زندگی می کردند

introduced and that killed many of the

و بسیاری از

rabbit's predators. A predator is an

شکارچیان خرگوش را کشتند. شکارچی

animal that hunts and

حیوانی است که حیوان دیگری را شکار کرده و

kills another animal.

می کشد.

Rob: Now, Victoria was talking about feral

راب: حالا، ویکتوریا درباره خرگوش‌های وحشی صحبت می‌کرد

rabbits - so wild rabbits - not the sort

- خرگوش‌های وحشی - نه آن‌گونه که

people keep at pets in a rabbit hutch.

مردم در خانه خرگوش‌ها از حیوانات خانگی نگهداری می‌کنند.

Moving on... I'm interested to know

ادامه می دهم... من علاقه مندم بدانم

why not everyone loves these cute

چرا همه این موجودات کوچک بامزه را دوست ندارند

little creatures, I mean, think of the rabbit

، منظورم این است که به

characters in the Beatrix Potter stories.

شخصیت های خرگوش در داستان های بئاتریکس پاتر فکر کنید.

Neil: Well they weren't always

نیل: خوب آنها همیشه

well behaved. And Victoria Dickinson

رفتار خوبی نداشتند. و ویکتوریا دیکنسون

spoke to the Costing the Earth

در این باره با برنامه Costing the Earth

programme about this. What word

صحبت کرد.

did she use to describe rabbits having the

او از چه کلمه ای برای توصیف خرگوش هایی استفاده کرد که

two opposite sides to their character?

دو طرف مخالف شخصیت خود را داشتند؟

Victoria Dickinson: The rabbit is a

ویکتوریا دیکنسون: خرگوش

paradoxical animal; it has a lot

حیوانی متناقض است.

of faces if you will.

اگر بخواهید چهره های زیادی دارد.

It's both wild and tame, it's timid but also

هم وحشی است و هم اهلی، ترسو است،

has its reputation as trickster rabbit - if

اما شهرت خود را به عنوان خرگوش حیله گر دارد - اگر به

you think of Peter Cottontail, or you think

پیتر کوتونتیل فکر می کنید، یا به

of Br'er Rabbits - and

خرگوش های برئر فکر می کنید - و

I think our relationship with rabbit is the

فکر می کنم رابطه ما با خرگوش

rabbit of the nursery rhyme, the rabbit of

خرگوش قافیه مهد کودک است، خرگوش.

childhood or you think of Peter Rabbit.

دوران کودکی یا به پیتر خرگوشه فکر می کنید.

Rob: She said that rabbits are paradoxical

راب: او گفت که خرگوش ها

animals - that's the word that describes

حیوانات متناقضی هستند - این کلمه ای است که

them having two

opposing characteristics.

آنها را با دو

ویژگی متضاد توصیف می کند.

Neil: Yes - we think of them as wild,

نیل: بله - ما آنها را وحشی،

maybe a trickster - someone

شاید فریبکار می‌دانیم - کسی

who deceives people to get what they

که مردم را فریب می‌دهد تا به آنچه می‌خواهند برسند

want. Like Peter - what a cheeky rabbit!

. مثل پیتر - چه خرگوش گستاخی!

Rob: But we also think of rabbits as tame

راب: اما ما خرگوش‌ها را اهلی هم

- we have nursery rhymes about them,

می‌دانیم - ما در مورد آنها قافیه‌هایی برای مهد کودک داریم،

kids have soft cuddly rabbit toys.

بچه‌ها اسباب‌بازی‌های خرگوش نرم و نوازش دارند.

I say they're the perfect symbol for Easter.

من می گویم آنها نماد مناسبی برای عید پاک هستند.

Neil: OK Rob, if you say so. But now

نیل: باشه راب، اگه اینطوری میگی. اما حالا

let me answer the question

اجازه دهید به سوالی

I set you earlier. In the last survey of

که قبلاً برای شما گذاشته بودم پاسخ دهم. در آخرین بررسی از

rabbits in 1995, how many were

خرگوش ها در سال 1995، تخمین زده شد که چند خرگوش

estimated to exist in the UK? Was it...

در بریتانیا وجود دارد؟ آیا این ...

a) 370,500, b) 3,750,000,

الف) 370،500، ب) 3،750،000،

or c) 37,500,000?

یا ج) 37،500،000 بود؟

Rob, what did you say?

راب، چی گفتی؟

Rob: I said b) 3,750,000.

راب: گفتم ب) 3750000.

Neil: Well, you're wrong Rob!

نیل: خب اشتباه میکنی راب!

A government survey put the population

یک نظرسنجی دولتی

in the UK at 37.5 million - so a lot more.

جمعیت بریتانیا را 37.5 میلیون نفر نشان می‌دهد که بسیار بیشتر است.

But despite its reputation, a recent survey

اما علیرغم شهرت آن، یک نظرسنجی اخیر

suggests rabbit numbers in the UK

نشان می دهد که تعداد خرگوش ها در بریتانیا

have declined by around

در

60 per cent over the last 20 years.

20 سال گذشته حدود 60 درصد کاهش یافته است.

Rob: That is sad news. But let's cheer

راب: این یک خبر ناراحت کننده است. اما بیایید

ourselves up with a recap of the

با خلاصه ای از

vocabulary we've discussed

واژگانی که امروز در مورد آن صحبت کردیم، خودمان را خوشحال کنیم

today, starting with a fan of.

، از طرفداران آن شروع کنیم.

Neil: When someone is a fan of

نیل: وقتی کسی طرفدار

something, they are keen on it,

چیزی است، مشتاق آن است،

they like it a lot. If you're not a fan

آن را بسیار دوست دارد. اگر

of something - you don't like it.

طرفدار چیزی نیستید - آن را دوست ندارید.

Rob: We mentioned endemic - meaning

راب: ما به آندمیک اشاره کردیم - به معنای

very common or strongly established

بسیار رایج یا به شدت

in a place or situation.

در یک مکان یا موقعیت استقرار یافته است.

Neil: And we talked about a warren - an

نیل: و ما در مورد یک وارن صحبت کردیم - یک

underground area where rabbits live, but

منطقه زیرزمینی که در آن خرگوش ها زندگی می کنند، اما

also a building or a part of a town

همچنین یک ساختمان یا بخشی از یک شهر

where there are lots of confusing

که در آن تعداد زیادی

passageways or streets

گذرگاه یا خیابان گیج کننده وجود دارد

where it is easy to get lost.

که در آن گم شدن آسان است.

Rob: A predator is an animal that hunts

راب: شکارچی حیوانی است که حیوان دیگری را شکار کرده

and kills another animal.

و می کشد.

Neil: Paradoxical describes things that

نیل: متناقض چیزهایی را توصیف می کند

have two opposing characteristics

که دو ویژگی متضاد دارند

making it hard to understand.

که درک آن را دشوار می کند.

Rob: And a trickster is someone who

راب: و فریبکار کسی است که

deceives people to get what they want.

مردم را فریب می دهد تا به آنچه می خواهند برسند.

Neil: Well, I'm no trickster, it really

نیل: خب، من کلاهبردار نیستم،

has been six minutes so it's time to call

واقعاً شش دقیقه گذشته است، پس وقت

it a day. Please join us next time.

آن است که یک روز به آن زنگ بزنم. لطفا دفعه بعد به ما بپیوندید

Rob: Bye for now.

راب: فعلا خداحافظ.

Neil: Goodbye!

نیل: خداحافظ!