What makes a good story? - 6 Minute English

Hello. This is 6 Minute English from BBC Learning English. I’m Neil.

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من نیل هستم

And I’m Georgina.

و من جورجینا هستم.

Let me tell you a story, Georgina. Are you ready?

جورجینا، اجازه دهید برای شما داستانی تعریف کنم. اماده ای؟

Yes!

آره!

Grandma had always warned me not to

مادربزرگ همیشه به من هشدار داده بود

look into the mirror at midnight.

که نیمه شب به آینه نگاه نکنم.

There was something strange about that mirror, she said.

او گفت: چیز عجیبی در آن آینه وجود داشت.

How childish – to believe silly stories!

چقدر کودکانه - باور داستان های احمقانه!

Later that night I heard a noise. I woke up, dark and alone.

بعداً همان شب صدایی شنیدم. بیدار شدم، تاریک و تنها.

A clock chimed midnight.

ساعتی نیمه شب را نشان داد.

The floorboards were creaking as I walked towards the mirror.

وقتی به سمت آینه می رفتم، تخته های زمین می ترقیدند.

I looked into my face reflecting in the glass, when suddenly -

به صورتم که در شیشه منعکس شده بود نگاه کردم که ناگهان

my eye winked!

- چشمکم زد!

Agh, stop Neil! You’re scaring me!

آه، نیل را بس کن! تو مرا می ترسانی!

Oh sorry, Georgina! OK, let’s try another story:

اوه ببخشید جورجینا! خوب، بیایید داستان دیگری را امتحان کنیم:

Once upon a time there was a beautiful servant girl

روزی روزگاری یک خدمتکار زیبا

who lived with her wicked stepmother and two jealous stepsisters…

بود که با نامادری شریر و دو خواهر ناتنی حسود خود زندگی می کرد ...

Ah, that’s better, Neil, and I know this story – Cinderella –

آه، بهتر است، نیل، و من این داستان - سیندرلا - را

more romantic and much less scary!

عاشقانه تر و کمتر ترسناک تر می دانم!

As you can see from Georgina’s reaction,

همانطور که از واکنش جورجینا می بینید،

telling stories is a powerful way to connect and communicate with people -

داستان گفتن یک راه قدرتمند برای ارتباط و برقراری ارتباط با مردم -

and the topic of this programme.

و موضوع این برنامه است.

Stories help us make sense of the world, which is why we’ve been telling them

داستان‌ها به ما کمک می‌کنند دنیا را درک کنیم، به همین دلیل است که ما آنها

to each other for millennia – and why some of the earliest folk tales –

را برای هزاران سال به یکدیگر می‌گوییم - و چرا برخی از اولین داستان‌های عامیانه -

stories that parents have told and passed on to their children over

داستان‌هایی که والدین طی سال‌ها گفته‌اند و به فرزندانشان منتقل کرده‌اند

many years – are still being told today.

- هنوز هم وجود دارند. امروز گفته می شود

According to the novelist Sandra Newman, and other academics,

به گفته ساندرا نیومن، رمان‌نویس و دیگر دانشگاهیان

there are seven classic plotlines which are constantly being recycled

، هفت خط داستانی کلاسیک وجود دارد که دائماً

into new stories.

در داستان‌های جدید بازیافت می‌شوند.

They include ‘rags to riches’ plots, like Cinderella…

آن‌ها شامل توطئه‌های «جنگ به ثروت» می‌شوند، مانند سیندرلا...

‘Defeating the monster’ plots, like Dracula…

توطئه‌های «شکست دادن هیولا»، مانند دراکولا…

…and other plots such as ‘comedies’, ‘adventures’ and ‘tragedies’.

...و طرح‌های دیگری مانند «کمدی»، «ماجراجویی» و «تراژدی».

So, my quiz question is this: which of the following well-known folk tales

بنابراین، سؤال مسابقه من این است: کدام یک از داستان‌های عامیانه معروف زیر

is a ‘defeating the monster’ story?

داستان «شکست دادن هیولا» است؟

Is it: a) Beowulf? b) Beauty and the Beast?

آیا این است: الف) بیوولف؟ ب) زیبایی و هیولا؟

or, c) Goldilocks and the Three Bears?

یا، ج) طلایی و سه خرس؟

Well, they all have beasts, bears or wolves in the title,

خوب، همه آنها دارای جانور، خرس یا گرگ در عنوان هستند،

so I’ll guess b) Beauty and the Beast.

بنابراین من حدس می‌زنم b) Beauty and the Beast.

OK, Georgina, we’ll come back to that later.

باشه، جورجینا، بعداً به آن باز خواهیم گشت.

It’s interesting to ask how we can explain the lasting appeal of

جالب است که بپرسیم چگونه می توانیم جذابیت ماندگار

these classic plotlines.

این خطوط داستانی کلاسیک را توضیح دهیم.

Someone who might know is anthropologist and writer,

کسی که شاید بشناسد، انسان شناس و نویسنده،

Professor Jamie Tarani.

پروفسور جیمی ترانی است.

Here he is talking to BBC World Service’s, The Why Factor.

او در اینجا با سرویس جهانی بی بی سی، The Why Factor صحبت می کند.

See if you can spot his answer.

ببینید آیا می توانید پاسخ او را ببینید.

Often the reason why we feel so motivated to pass on stories

اغلب دلیل اینکه ما برای انتقال داستان‌ها اینقدر انگیزه داریم این

is because the stories do tap into certain universal human

است که داستان‌ها به تخیلات و ترس‌های جهانی بشری دست

fantasies and fears that will often transcend

می‌زنند که اغلب فراتر

the concerns of particular times and places. […]

از دغدغه‌های زمان‌ها و مکان‌های خاص هستند. […]

We are intensely moralistic – most of the time,

ما به شدت اخلاق گرا هستیم – در بیشتر مواقع،

the bad guys have unhappy endings and the

افراد بد پایان ناخوشایندی دارند و

good guys have happy endings.

افراد خوب پایان خوشی دارند.

We know that in the real world it doesn’t actually work like that

ما می دانیم که در دنیای واقعی واقعاً اینطور کار نمی کند،

so there’s an element of wish-fulfillment

بنابراین عنصری از تحقق آرزو وجود دارد

that somehow satisfies our moral appetite.

که به نوعی اشتهای اخلاقی ما را ارضا می کند.

Stories from very different cultures often have plots

داستان‌هایی از فرهنگ‌های بسیار متفاوت اغلب دارای طرح‌هایی

with similar fantasies and fears.

با فانتزی‌ها و ترس‌های مشابه هستند.

These human emotions are universal, meaning they exist

این احساسات انسانی جهانی هستند، به این معنی که در همه جا وجود دارند

everywhere and relate to everyone in the world.

و به همه افراد جهان مربوط می شوند.

Classic stories work because they tap into basic human emotions –

داستان‌های کلاسیک به این دلیل کار می‌کنند که از احساسات اولیه انسانی بهره می‌برند –

they understand and express what it means to be human.

معنی انسان بودن را می‌فهمند و بیان می‌کنند.

Unlike in the real world, stories can reinforce our sense of morality -

برخلاف دنیای واقعی، داستان ها می توانند حس اخلاقی ما را تقویت کنند -

evil stepmothers get punished, Cinderella marries her

نامادری های شیطانی مجازات می شوند، سیندرلا با شاهزاده خود ازدواج می کند

prince and everyone lives happily ever after.

و همه با خوشحالی زندگی می کنند.

In this way they create wish-fulfillment – the achievement

به این ترتیب آنها تحقق آرزوها را ایجاد می کنند -

of what we really want and desire.

دستیابی به آنچه ما واقعاً می خواهیم و آرزو می کنیم.

Well, so much for plotlines, Neil, but that still doesn’t explain how

خوب، نیل، برای خطوط داستانی بسیار زیاد است، اما این هنوز توضیح نمی دهد که چگونه

stories have the power to catch and hold our attention.

داستان ها قدرت جلب توجه و جلب توجه ما را دارند.

Let’s hear from novelist Sandra Newman, author of

بیایید از رمان‌نویس ساندرا نیومن، نویسنده کتاب

How Not To Write a Novel – a handbook of over 200 common mistakes.

چگونه رمان ننویسیم - کتاب راهنمای بیش از 200 اشتباه رایج، بشنویم.

Here she tells BBC World Service’s, The Why Factor,

در اینجا او به سرویس جهانی بی‌بی‌سی، The Why Factor

that her absolute number one storytelling rule

می‌گوید که قانون شماره یک داستان سرایی

is comprehensibility – people need to understand your story.

او قابل درک بودن است - مردم باید داستان شما را بفهمند.

There are some people who actually are so unfortunately

برخی از افراد واقعاً متأسفانه

bad at communicating that even when they tell a story

در برقراری ارتباط آنقدر بد هستند که حتی وقتی داستانی را

to another person it becomes incomprehensible.

برای شخص دیگری تعریف می کنند غیرقابل درک می شود.

And gradually as they stop making sense and ramble

و بتدریج وقتی آنها از منطقی بودن دست می‌کشند و سرگردان

and digress and don’t know where they’re going,

و پرت می‌شوند و نمی‌دانند به کجا می‌روند،

you see everybody not only lose interest but become hostile –

می‌بینید که همه نه تنها علاقه خود را از دست می‌دهند، بلکه دشمن هم می‌شوند -

people become very frustrated

مردم

when someone is not getting to the point.

زمانی که کسی به اصل مطلب نمی‌رسد بسیار ناامید می‌شوند.

According to Sandra, the biggest mistake is incomprehensibility

به گفته ساندرا، بزرگ‌ترین اشتباه، نامفهوم بودن

or not understanding the plot because the storyteller is rambling –

یا درک نکردن طرح داستان است، زیرا داستان‌نویس در حال گیج‌کردن است –

talking in a confused way, going off the subject or not making sense.

به شیوه‌ای گیج صحبت می‌کند، از موضوع خارج می‌شود یا منطقی نیست.

When listeners give a story their time and attention,

هنگامی که شنوندگان زمان و توجه خود را به داستان می دهند،

they want the storyteller to get to the point -

می خواهند داستان نویس به اصل مطلب برسد -

start talking about the most important and relevant information.

شروع به صحبت در مورد مهم ترین و مرتبط ترین اطلاعات کند.

But to cut a long story short, Georgina,

اما برای کوتاه کردن یک داستان طولانی، جورجینا،

it’s time to return to the quiz question.

وقت آن است که به سوال مسابقه برگردیم.

Remember I asked you which famous folk tale had a

به یاد داشته باشید که از شما پرسیدم کدام داستان مشهور عامیانه

‘defeating the monster’ plot. What did you say?

طرح «شکست دادن هیولا» را داشت. چی گفتی؟

I said the answer was b) Beauty and the Beast. Was I right?

گفتم جواب ب) زیبا و هیولا. درست گفتم؟

Your answer was…

پاسخ شما این بود...

Oh, do get to the point, Neil!

اوه، نیل، به اصل مطلب بروید!

…wrong! In fact, the answer is, a) Beowulf -

…اشتباه! در واقع، پاسخ این است: الف) Beowulf

an Old English epic about the hero, Beowulf,

- حماسه انگلیسی قدیمی درباره قهرمان، Beowulf،

who defeats dragons and beasts.

که اژدهاها و جانوران را شکست می دهد.

Well, Neil, there are two sides to every story,

خب، نیل، به قول معروف، هر داستانی دو

as the saying goes.

طرف دارد.

So, let’s recap the vocabulary we’ve learned,

بنابراین، بیایید واژگانی را که یاد گرفته‌ایم،

starting with folk tales –

با داستان‌های عامیانه شروع کنیم -

popular stories that have been told and passed down

داستان‌های محبوبی که در طول نسل‌ها گفته شده و منتقل شده‌اند

over generations.

.

Many folk tales contain universal ideas –

بسیاری از داستان های عامیانه حاوی ایده های جهانی هستند -

ideas which exist everywhere, in every age and culture.

ایده هایی که در همه جا، در هر عصر و فرهنگی وجود دارند.

Stories tap into these ideas, meaning they understand,

داستان‌ها از این ایده‌ها بهره می‌برند، به این معنی که آن‌ها را می‌فهمند، به آن‌ها

connect to and express them.

متصل می‌شوند و بیان می‌کنند.

Wish-fulfillment means the achievement or realisation of

تحقق آرزو به معنای دستیابی یا تحقق

things you really want and desire.

چیزهایی است که واقعاً می خواهید و آرزو دارید.

A good storyteller will never ramble -

یک داستان نویس خوب هرگز سر و صدا نمی کند -

talk in a confused way, often going off the subject

به شیوه ای گیج صحبت کنید، اغلب از موضوع خارج می شوید

or not making much sense.

یا چندان منطقی نیست.

And instead will get to the point -

و در عوض به اصل مطلب می رسیم -

start talking about what is most important and relevant.

شروع به صحبت در مورد آنچه مهم ترین و مرتبط است.

That’s all we have time for, but remember to join us

این تمام چیزی است که برای آن وقت داریم، اما به یاد داشته باشید که به

again soon for the inside story on trending English

زودی برای داستان داخلی در

topics and vocabulary, here at 6 Minute English.

مورد موضوعات و واژگان پرطرفدار انگلیسی، در اینجا در 6 دقیقه انگلیسی، دوباره به ما بپیوندید.

Bye for now!

فعلا خداحافظ!

Goodbye!

خداحافظ!