How learning to read changes lives ⏲️ 6 Minute English

Hello. This is 6 minute English from BBC

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از BBC

Learning English I'm Phil. And I'm Beth.

Learning English I'm Phil است. و من بث هستم. آیا

Are you a big reader. Phil? Sure. I enjoy reading and

شما یک خواننده بزرگ هستید فیل؟ مطمئن. من از خواندن لذت می برم و

it's also a great way to pass the time on my daily commute to work.

همچنین راهی عالی برای گذراندن وقت در رفت و آمد روزانه من به محل کار است.

But reading isn't just a nice thing to do -

اما خواندن فقط یک کار خوب نیست -

it's an essential skill,

این یک مهارت ضروری است،

something you need for everyday activities,

چیزی که برای فعالیت های روزمره به آن نیاز دارید،

whether that is finding out the news by reading a newspaper or buying groceries

خواه پیدا کردن اخبار با خواندن روزنامه یا خرید مواد غذایی

by reading the labels.

با خواندن برچسب ها.

And that's why I was shocked by a recent UN report estimating that

و به همین دلیل است که من از گزارش اخیر سازمان ملل که تخمین می‌زند در

around the world over 700 million adults are illiterate,

سراسر جهان بیش از 700 میلیون بزرگسال بی‌سواد هستند، شوکه شدم، به این

which means they can't read or write.

معنی که نمی‌توانند بخوانند یا بنویسند.

Wow! That's a huge number of people excluded

وای! این تعداد زیادی از مردم است که

from doing basic day-to-day things.

از انجام کارهای اساسی روزمره محروم شده اند.

So, what can be done to get more adults reading and writing? In this programme,

بنابراین، چه کاری می توان انجام داد تا بزرگسالان بیشتر بخوانند و بنویسند؟ در این برنامه،

we'll be hearing about projects in two very different countries

ما در مورد پروژه هایی در دو کشور بسیار متفاوت خواهیم شنید که

trying to do just that.

سعی در انجام این کار دارند.

And, as usual, we'll be learning some useful new vocabulary

و طبق معمول، واژگان مفید جدیدی را

as well.

نیز یاد خواهیم گرفت.

But first, I have a question for you, Phil.

اما ابتدا یک سوال از شما دارم، فیل.

I mentioned a recent UN

من به گزارش اخیر سازمان ملل

report on the high numbers of people unable to read and write,

در مورد تعداد بالای افرادی که قادر به خواندن و نوشتن نیستند اشاره کردم،

but illiteracy is not a new problem. Since 1967, the UN

اما بی سوادی مشکل جدیدی نیست. از سال 1967، سازمان ملل بر

has been highlighting the importance of literacy, being able to read

اهمیت سوادآموزی تاکید کرده است، توانایی خواندن

and write with a day of celebration called International Literacy Day.

و نوشتن با یک روز جشن به نام روز جهانی سوادآموزی.

But when does it take place? Is it:

اما چه زمانی برگزار می شود؟ آیا این:

a) the 8th of March? b) the 8th of June? or c)

الف) هشتم اسفند است؟ ب) هشتم خرداد؟ یا ج)

the 8th of September?

هشتم شهریور؟

I think International Literacy Day is on the 8th of September.

فکر می کنم روز جهانی سوادآموزی در 8 سپتامبر است.

OK Phil, we'll find out if that's correct

خوب فیل، ما در پایان برنامه متوجه خواهیم شد که آیا این درست است

at the end of the programme.

.

The biggest reason people grow up illiterate

بزرگ‌ترین دلیل بی‌سواد شدن افراد،

is not going to school and that's especially true for people living

نرفتن به مدرسه است و این به ویژه برای افرادی که

in the coastal towns of Bangladesh. Because these towns flood

در شهرهای ساحلی بنگلادش زندگی می‌کنند صادق است. از آنجایی که این شهرها

regularly, families are always on the move, making it hard

مرتباً سیل می‌آیند، خانواده‌ها همیشه در حرکت هستند و

for children to get an education.

تحصیل کودکان را دشوار می‌کند.

The Friendship Project teaches reading and writing

پروژه دوستی خواندن و نوشتن را

to groups of Bangladeshi women and girls.

به گروه هایی از زنان و دختران بنگلادشی می آموزد.

They also teach numeracy, which means the ability to do basic maths

آنها همچنین حساب را آموزش می دهند که به معنای توانایی انجام ریاضیات پایه

like counting and adding up. Here

مانند شمارش و جمع کردن است. در اینجا،

one student, Rashida explains the impact

یکی از دانش‌آموزان، رشیدا، تأثیری که

it's had on her to BBC World Service Programme,

بر او داشته است را برای برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی،

'People fixing the world':

«مردم در حال اصلاح دنیا» توضیح می‌دهد:

My parents never sent me to school and I've suffered from not being able

پدر و مادرم هرگز مرا به مدرسه نفرستادند و از ناتوانی

to read and write. My children were embarrassed that I was illiterate.

در خواندن و نوشتن رنج برده‌ام. بچه هایم از بی سواد بودن من خجالت می کشیدند.

I couldn't even do basic accounting. Until now,

من حتی نمی توانستم حسابداری اولیه را انجام دهم . تا به حال

I've had to use my fingerprint as a signature as I was illiterate,

مجبور بودم از اثر انگشتم به عنوان امضا استفاده کنم، چون سواد نداشتم،

but now I can sign my name because I can read and write the alphabet,

اما اکنون می توانم نامم را امضا کنم، زیرا می توانم حروف الفبا را بخوانم و بنویسم

and I'll also be able to keep an account of my expenses.

و ​​همچنین می توانم حساب هزینه هایم را نگه دارم.

No one can cheat me anymore.

دیگه هیچکس نمیتونه منو فریب بده

Before the friendship project, Rashida

قبل از پروژه دوستی، رشیدا

couldn't write her signature -

نمی توانست امضای خود را بنویسد -

her name written in her own handwriting.

نام او با دست خط خودش نوشته شده بود.

Instead, she had to use her fingerprint. Now, Rashida

در عوض، او مجبور شد از اثر انگشت خود استفاده کند. حالا رشیده

has learnt the alphabet and also some basic maths,

الفبا و همچنین ریاضیات پایه را یاد گرفته است،

so she knows how much money

بنابراین می داند چقدر پول

she's spent and how much

خرج کرده و چقدر

she has left. This means no one can cheat her, can trick or swindle her

برایش باقی مانده است. این بدان معناست که هیچ کس نمی تواند او را فریب دهد، نمی تواند او را فریب دهد یا کلاهبرداری کند تا

into taking her money.

پولش را بگیرد.

The friendship project is free

پروژه دوستی رایگان است

and so far over 11,000 adults have completed it.

و تاکنون بیش از 11000 بزرگسال آن را تکمیل کرده اند.

But it's not just developing countries that struggle with literacy.

اما این فقط کشورهای در حال توسعه نیستند که با سواد مبارزه می کنند.

Our second project takes place much closer to home - the north

پروژه دوم ما بسیار نزدیک‌تر به خانه انجام می‌شود - شمال

of England, where charity

انگلستان، جایی که موسسه خیریه

Readeasy matches

Readeasy

adult learners with trained volunteers for one-to-one lessons.

دانش‌آموزان بزرگسال را با داوطلبان آموزش دیده برای درس‌های یک به یک مطابقت می‌دهد.

In the UK, one in six adults struggle with reading and writing,

در بریتانیا، از هر شش بزرگسال، یک نفر با خواندن و نوشتن مشکل دارد،

including Peter.

از جمله پیتر.

Peter had hearing problems as a child, fell behind at school

پیتر در کودکی مشکلات شنوایی داشت ، از مدرسه عقب ماند

and never learned to read.

و هرگز خواندن را یاد نگرفت.

Here he is talking with BBC

او در اینجا با

World Service programme, 'People Fixing the World':

برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی، «مردم در حال اصلاح دنیا» صحبت می‌کند:

Everyone takes for granted

همه این را مسلم می‌دانند

that you just open a letter

که شما فقط نامه‌ای را باز می‌کنید

and you read it. Before I met my wife,

و آن را می‌خوانید. قبل از اینکه همسرم را ببینم،

I used to have to knock on the neighbour's door.

باید در همسایه را می زدم.

"Could you read this for me?"

"آیا می توانید این را برای من بخوانید؟" آیا

Can you imagine the embarrassment? I've tried college - twice.

می توانید خجالت را تصور کنید؟ من دانشگاه را امتحان کردم - دو بار.

Nothing worked, so as far as I'm concerned,

هیچ چیز کار نکرد، بنابراین تا آنجا که به من مربوط می شود،

  I'm thick, I'm stupid, I'm just one of those people.

من کلفت هستم، من احمق هستم، من فقط یکی از آن افراد هستم.

It's never gonna work for me. And that was my life.

هرگز برای من کار نمی کند. و این زندگی من بود.

Many of us take it for granted that everyone can read and write.

بسیاری از ما این را بدیهی می دانیم که همه می توانند بخوانند و بنویسند.

If you take something for granted,

اگر چیزی را بدیهی فرض کنید، بدون بررسی

you assume it's true

فرض می کنید که درست است

without checking. Peter had to ask his neighbours to read his letters,

. پیتر مجبور شد از همسایگانش بخواهد که نامه های او را بخوانند،

something he found very embarrassing.

چیزی که برای او بسیار شرم آور بود.

He thought he was thick - stupid and unintelligent.

او فکر می کرد ضخیم است - احمق و بی هوش.

Now, Peter says learning with Readeasy has changed his life. He's literate

اکنون پیتر می گوید که یادگیری با Readeasy زندگی او را تغییر داده است. او باسواد است

and is reading his way through the Harry Potter books.

و در حال خواندن کتاب های هری پاتر است.

And he always celebrates International Literacy Day.

و او همیشه روز جهانی سوادآموزی را جشن می گیرد.

Which reminds me of your question,

که من را به یاد سوال شما می اندازد،

Beth. When does the UN's International Literacy Day take place?

بث. روز جهانی سوادآموزی سازمان ملل چه زمانی برگزار می شود؟

I said it was on the 8th of September.

گفتم 8 شهریور بود.

And that was the correct answer.

و این جواب درست بود

OK, let's recap the vocabulary

خوب، بیایید واژگانی را که

we've learnt from this programme, starting with 'illiterate',

از این برنامه یاد گرفته‌ایم، با «بی‌سواد» شروع کنیم، به

meaning unable to read and write.

معنای ناتوانی در خواندن و نوشتن.

Numeracy is the ability to understand basic maths, count and add up.

شمارش توانایی درک ریاضیات پایه، شمارش و جمع کردن است.

Your signature is your name written in your own handwriting style.

امضای شما نام شماست که به سبک دست خط خودتان نوشته شده است.

It shows that something has been written

این نشان می دهد که چیزی نوشته شده

or agreed by you. To cheat someone means to trick

یا مورد توافق شما قرار گرفته است. فریب دادن کسی به معنای فریب دادن

or deceive them in order to get their money or valuables.

یا فریب دادن او برای به دست آوردن پول یا اشیاء قیمتی است.

If you take something for granted,

اگر چیزی را بدیهی فرض کنید، بدون بررسی

you assume that it's true without checking up.

فرض می کنید که درست است.

And finally, the adjective 'thick' is an informal word for stupid.

و در نهایت، صفت "ضخیم" یک کلمه غیر رسمی برای احمق است.

Once again, our six minutes are up,

یک بار دیگر، شش دقیقه ما تمام شد،

but remember to join us again next time

اما به یاد داشته باشید که دفعه بعد

for more trending topics and useful vocabulary here at 6 Minute

برای موضوعات پرطرفدارتر و واژگان مفید در اینجا در 6 دقیقه

English. Goodbye

انگلیسی، دوباره به ما بپیوندید.

for now! Bye!

فعلا خدانگهدار! خدا حافظ!