🎭 Wild-goose chase - Learn English vocabulary & idioms with 'Shakespeare Speaks'

It was early in the evening.

اوایل غروب بود.

William Shakespeare is at home.

ویلیام شکسپیر در خانه است.

He's expecting a visit from his actor friend Robert Harley.

او منتظر دیدار دوست بازیگرش رابرت هارلی است.

Good evening, Mr Shakespeare.

عصر بخیر آقای شکسپیر

Welcome, welcome Robert! Come in.

خوش آمدید، خوش آمدید رابرت! بیا داخل.

Good evening Mister Harley...

عصر بخیر آقای هارلی...

Miss Shakespeare... I'm sorry I'm late - I was out horse riding.

خانم شکسپیر... ببخشید که دیر آمدم - من بیرون اسب سواری بودم.

It was wonderful - so fast, so exciting!

فوق العاده بود - خیلی سریع، خیلی هیجان انگیز!

Ahhh, the wild-goose chase! Take care when you race that way young Robert,

آه، تعقیب غاز وحشی! مواظب باش وقتی رابرت جوان مسابقه می دهی،

we don't want to spoil those good looks of yours...

ما نمی خواهیم ظاهر خوبت را خراب کنیم...

Why is it called a wild-goose chase? It's a horse race! They're not chasing geese!

چرا به آن تعقیب غاز وحشی می گویند؟ مسابقه اسب دوانی است! آنها دنبال غازها نیستند!

Dear daughter, a wild-goose chase is indeed a kind of horse race.

دختر عزیز، تعقیب غاز وحشی در واقع نوعی مسابقه اسب دوانی است.

The riders have to follow one horse, keeping up with him wherever he goes,

سواران باید یک اسب را دنبال کنند و هر کجا که او می رود با او همراه می شوند،

just as wild geese follow the leader when they fly.

همانطور که غازهای وحشی هنگام پرواز رهبر را دنبال می کنند.

Ohhh... I expect you kept up with him very well, Robert...!

اوه اوه... من انتظار دارم که خیلی خوب باهاش ​​همراهی کردی، رابرت...!

Thank you, daughter. Now to the play: Romeo and Juliet.

ممنون دخترم حال به نمایشنامه: رومئو و ژولیت.

Robert, you are playing Mercutio, Romeo's best friend.

رابرت، تو نقش مرکوسیو، بهترین دوست رومئو را بازی می کنی.

In this scene, there is a different kind of wild-goose chase.

در این صحنه نوع دیگری از تعقیب غاز وحشی وجود دارد.

This chase is all about words and jokes. Mercutio and Romeo are competing with each other

این تعقیب و گریز همه چیز در مورد کلمات و شوخی است. مرکوسیو و رومئو در حال رقابت با یکدیگر هستند که

each of them trying to tell the cleverest and funniest jokes.

هر کدام سعی می کنند هوشمندانه ترین و خنده دارترین جوک ها را بیان کنند.

A competition of intelligence, of wits and quick thinking!

رقابتی از هوش، هوش و تفکر سریع!

Mercutio will win, won't he!? He is handsome - and clever!

مرکوتیو برنده میشه، نه!؟ او خوش تیپ است - و باهوش!

Mercutio is indeed quick-witted, but Romeo is better - much better,

مرکوسیو واقعاً تندخو است، اما رومئو بهتر است - خیلی بهتر است،

and Mercutio knows it - so he gives up this wild-goose chase

و مرکوتیو این را می‌داند - بنابراین قبل از اینکه شروع شود از این تعقیب غاز وحشی دست

before it even starts, saying:

می‌کشد و می‌گوید:

Nay, if thy wits run the wild-goose chase...

نه، اگر عقل تو تعقیب غازهای وحشی را انجام دهد...

Nay, if thy wits run the wild-goose chase, I have done,

for thou hast more of the wild goose in one of thy wits than, I am sure, I have in my whole five.

نه.

We'll leave them there for now.

فعلاً آنها را آنجا رها می کنیم.

Endless consumerism sends us on a wild-goose chase

مصرف‌گرایی بی‌پایان ما را به

for happiness through materialism.

دنبال خوشبختی از طریق مادی‌گرایی می‌فرستد.

We looked for the restaurant for hours, but it was a wild-goose chase:

ساعت‌ها دنبال رستوران گشتیم، اما این یک تعقیب غاز وحشی بود:

turned out that it closed down years ago!

معلوم شد که سال‌ها پیش تعطیل شد!

So, no wild-goose chase for Mercutio.

بنابراین، هیچ تعقیب و گریز غازهای وحشی برای Mercutio وجود ندارد.

You could chase me, though Robert...

تو می‌توانی مرا تعقیب کنی، هرچند رابرت...

Oh dear... to chase, or not to chase: that really isn't a question.

اوه عزیزم... تعقیب کردن، یا تعقیب نکردن: این واقعاً یک سؤال نیست.