Why's it called 'mother tongue'? 6 Minute English

Sam: Hello. This is 6 Minute English, I'm Sam.

سام: سلام. این 6 دقیقه انگلیسی است، من سم هستم.

Georgina: And I'm Georgina.

جورجینا: و من جورجینا هستم.

Sam: Georgina, what languages do you speak?

سام: جورجینا، به چه زبان هایی صحبت می کنی؟

Georgina: Well, my mother tongue is

جورجینا: خوب، زبان مادری من

English and I also speak Spanish and

انگلیسی است و اسپانیایی و فرانسوی را نیز بد صحبت می کنم

French badly!

!

Sam: OK. It’s interesting that we say

سام: باشه. جالب است که می گوییم

‘mother tongue’, isn’t it? Like many

«زبان مادری»، اینطور نیست؟ مانند بسیاری از

languages, English has a number of

زبان‌ها، انگلیسی دارای تعدادی

gender specific terms

اصطلاح خاص جنسیتی است

that don’t refer to gender-specific ideas

که به ایده‌ها و مفاهیم خاص جنسیت اشاره نمی‌کنند

and concepts. And this complicated

. و این

relationship between language and

رابطه پیچیده بین زبان و

gender is what we will be talking about

جنسیت چیزی است که امروز درباره آن صحبت خواهیم کرد

today. But first, this week’s quiz question,

. اما اول، سوال مسابقه این هفته،

which is also on the topic of

که آن هم در مورد موضوع

languages. Which of these languages is

زبان است. کدام یک از این زبان

the newest? Is it:

ها جدیدترین است؟ آیا آن:

A: Esperanto, B: Afrikaans, or C: Light Warlpiri

A: اسپرانتو، B: آفریقایی، یا C: Light Warlpiri

What do you think, Georgina?

نظر شما چیست، جورجینا؟

Georgina: Well, I’ve only heard of two of

جورجینا: خوب، من فقط در مورد دو مورد از اینها شنیده ام

these, Esperanto and Afrikaans – so I

، اسپرانتو و آفریکانس - بنابراین

think I’m going to choose the other one,

فکر می کنم یکی دیگر،

Light Warlpiri – purely as I’ve never heard

Light Warlpiri را انتخاب کنم - کاملاً همانطور که هرگز در

of it, so I think that must be the one.

مورد آن نشنیده ام، بنابراین فکر می کنم که باید اینطور باشد. یکی از.

Sam: OK, well we’ll find out if your

سام: خوب، ما بعداً در برنامه متوجه خواهیم شد که آیا

intuition is correct later in the programme.

شهود شما درست است یا خیر.

Professor Lera Boroditsky is a cognitive

پروفسور لرا بورودیتسکی یک دانشمند شناختی

scientist who was a guest on the BBC

است که مهمان برنامه سرویس جهانی بی بی سی

World Service programme,

The Conversation. She was asked about

، گفتگو بود. از او پرسیده شد که

why we use the term ‘mother tongue’ in English.

چرا ما از اصطلاح "زبان مادری" در انگلیسی استفاده می کنیم.

Professor Lera Boroditsky: Different

پروفسور لرا بورودیتسکی:

languages actually do it

differently but definitely there’s a strong

زبان‌های مختلف در واقع این کار را متفاوت انجام می‌دهند،

اما قطعاً یک

association between mothers as primary

ارتباط قوی بین مادران به‌عنوان

caregivers and people who teach us

مراقبان اصلی و افرادی که به ما

things and so there’s that point of origin

چیزهایی می‌آموزند وجود دارد و بنابراین استعاره‌ای از مبدأ وجود دارد

metaphor that applies in a lot of languages.

که در بسیاری از زبان‌ها کاربرد دارد.

Sam: So, how does she explain the use of

سام: پس، او استفاده از

mother tongue, Georgina?

زبان مادری، جورجینا را چگونه توضیح می دهد؟

Georgina: Well, she says it’s a form of

جورجینا: خوب، او می گوید که این نوعی

metaphor.

A metaphor is a way of describing

استعاره است.

استعاره راهی برای توصیف

something by comparing it to something

چیزی از طریق مقایسه آن با چیز

else. In a metaphor, though, you don’t say

دیگری است. با این حال، در یک استعاره، شما نمی گویید

that something is like something else, you

که چیزی شبیه چیز دیگری است، شما

say that it ‘is’ something else.

می گویید که آن چیز دیگری است.

For example, having good friends

برای مثال داشتن دوستان خوب

is the key to a happy life.

کلید یک زندگی شاد است.

Sam: It is indeed. In this metaphor,

سام: واقعا همینطوره. در این استعاره،

language is seen as coming from your

به نظر می‌رسد که زبان از جانب

primary caregiver, the person who looked

مراقب اصلی شما می‌آید، شخصی که

after you most when you were young, and

در جوانی بیشتر از شما مراقبت می‌کرد و به

traditionally this was mothers.

طور سنتی این مادر بود.

Georgina: So, this is perhaps the point of

جورجینا: بنابراین، شاید این نقطه

origin, the starting place, of the

منشا، محل شروع

metaphorical phrase, mother tongue.

عبارت استعاری، زبان مادری باشد.

Let’s listen again.

دوباره گوش کنیم

Lera Boroditsky: Different languages

لرا بورودیتسکی: زبان‌های مختلف

actually do it differently,

عملاً این کار را متفاوت انجام می‌دهند،

but definitely there’s a strong association

اما قطعاً یک ارتباط قوی

between mothers as primary caregivers

بین مادران به‌عنوان مراقبان اصلی

and people who teach us things and so

و افرادی که به ما چیزهایی می‌آموزند

there’s that point of origin metaphor that

وجود دارد و بنابراین استعاره‌ای از مبدأ وجود دارد که

applies in a lot of languages.

در بسیاری از زبان‌ها کاربرد دارد.

Sam: Language is very powerful in society

سام: زبان در جامعه

and culture and when it comes to

و فرهنگ بسیار قدرتمند است و وقتی

gendered language, it can cause some

صحبت از زبان جنسیتی به میان می‌آید، می‌تواند مشکلاتی را ایجاد

issues. Here’s Lera Boroditsky again:

کند. لرا بورودیتسکی دوباره:

Professor Lera Boroditsky:

پروفسور لرا بورودیتسکی:

… in English of course we have some words

... البته در زبان انگلیسی ما کلماتی داریم

that are gendered like ‘actor’ and ‘actress’

که جنسیت دارند مانند "بازیگر" و "بازیگر"

or ‘waiter’ and ‘waitress’ and very

یا "پیشخدمت" و "پیشخدمت" و

commonly when there are those two

معمولاً وقتی آن دو

gender forms, people perceive the

شکل جنسیتی وجود دارد، مردم درک می کنند.

masculine form as being a more

فرم مردانه به عنوان

prestigious job or a more skilled

شغلی معتبرتر یا شغلی ماهرتر

job than the feminine form, so an actor is

از شکل زنانه است، بنابراین یک بازیگر

a fancier job than an actress and a waiter

شغل شیک‌تری نسبت به یک بازیگر و

is a fancier job than a waitress, and so

یک پیشخدمت شغلی جذاب‌تر از یک پیشخدمت است، و بنابراین

they could then come with pay disparities

آنها می‌توانند با اختلاف دستمزد و دستمزد بیایند.

and so on.

به زودی.

Sam: So what’s the subconscious

سام: پس

difference in attitude towards, for

تفاوت ناخودآگاه در نگرش مثلاً نسبت

example, an actor and actress?

به یک بازیگر و یک بازیگر چیست؟

Georgina: Well, she says that people perceive

جورجینا: خوب، او می گوید که مردم

those roles differently. This means that

آن نقش ها را متفاوت درک می کنند. این بدان معنی است که

we are aware of, or believe there is a

ما از وجود

difference in the jobs because of the

تفاوت در مشاغل به دلیل

vocabulary. The male form is perceived to

واژگان آگاه هستیم یا معتقدیم. ظاهر مرد

be more prestigious – more

پرستیژتر تلقی می شود -

important, more respected, even though

مهم تر، قابل احترام تر، حتی

it’s exactly the same job.

اگر دقیقاً همان شغل باشد.

Sam: And this attitude can lead to

سام: و این نگرش می تواند منجر به

problems such as disparities in pay.

مشکلاتی مانند اختلاف در پرداخت شود.

A disparity is a difference,

نابرابری یک تفاوت،

an inequality and in the world of work it

یک نابرابری است و در دنیای کار

can mean men getting paid more than

می تواند به این معنا باشد که مردان

women for the same job. Here’s

برای همان شغل بیشتر از زنان دستمزد می گیرند. اینجا

Professor Boroditsky again.

دوباره پروفسور بورودیتسکی است.

Professor Lera Boroditsky:

پروفسور لرا بورودیتسکی

… in English of course we have some words

: البته در انگلیسی ما کلماتی داریم

that are gendered like ‘actor’ and ‘actress’

که جنسیت دارند مانند "بازیگر" و "بازیگر"

or ‘waiter’ and ‘waitress’ and very

یا "پیشخدمت" و "پیشخدمت" و

commonly when there are those two

معمولاً وقتی این دو

gender forms, people perceive the

شکل جنسیتی وجود دارد، افراد

masculine form as being

شکل مردانه را به عنوان یک موجود درک می کنند.

a more prestigious job or the more

یک شغل معتبرتر یا

skilled job than the feminine form, so an

شغل ماهرتر از شکل زنانه، بنابراین یک

actor is a fancier job than an actress and

بازیگر شغل شیک‌تری از یک بازیگر است و

a waiter is a fancier job than a waitress,

یک پیشخدمت شغلی جذاب‌تر از یک پیشخدمت،

and so they could then come with pay

و بنابراین آنها می‌توانند با

disparities and so on.

اختلاف دستمزد و غیره بیایند.

Sam: OK, before we take another look at

سام: خوب، قبل از اینکه نگاهی دوباره

today’s vocabulary let’s reveal the answer

به واژگان امروز بیندازیم، بیایید پاسخ

to this week’s quiz. Which of these

مسابقه این هفته را فاش کنیم. کدام یک از این

languages is the newest, is it:

زبان ها جدیدترین است، آیا آن:

A: Esperanto, B: Afrikaans, or C: Light Warlpiri

A: اسپرانتو، B: آفریقایی، یا C: Light Warlpiri

Georgina, what did you say?

Georgina، چه گفتید؟

Georgina: I thought it had to be Light Walpiri,

جورجینا: فکر می‌کردم باید لایت والپیری باشد،

but just because I had never heard of it

اما فقط به این دلیل که قبلاً نامش را نشنیده

before.

Sam: Well congratulations. Your instincts

بودم.

سام: خب تبریک میگم. غریزه شما

were good, that is correct. Let’s move on

خوب بود، درست است. بیایید به سمت واژگان برویم

to vocabulary and look at today’s words

and phrase again.

و دوباره به کلمات و عبارات امروز نگاه کنیم.

Georgina: A primary caregiver is a person

جورجینا: یک مراقب اولیه شخصی است

who has most responsibility for looking

که بیشترین مسئولیت مراقبت

after someone.

Sam: A point of origin is the place or time

از کسی را دارد.

سام: نقطه مبدأ مکان یا زمانی است

when something begins.

که چیزی شروع می شود.

Georgina: A metaphor is a way of

جورجینا: استعاره راهی برای

describing something.

توصیف چیزی است.

We can say that something is something

می توانیم بگوییم چیزی چیز

else that has similar qualities.

دیگری است که ویژگی های مشابهی دارد.

Sam: You’re a star!

سام: تو یه ستاره ای!

Georgina: Aw, thank you.

جورجینا: اوه، ممنون.

Sam: No I meant, you’re a star, is an

سام: نه منظورم این بود که تو ستاره ای،

example of a metaphor.

نمونه ای از استعاره است.

Georgina: Oh, yes, of course, I knew that.

جورجینا: اوه، بله، البته، این را می دانستم.

Sam: Mmmm, if you say so. To perceive is

سام: ممم، اگه اینطوری بگی. ادراک کردن یعنی

to think of something in a particular way.

فکر کردن به چیزی به روشی خاص.

We might perceive the value of different

ما ممکن است ارزش مشاغل مختلف را

jobs based on the vocabulary used to

بر اساس واژگان مورد استفاده برای

describe them.

توصیف آنها درک کنیم.

Georgina: Something prestigious is

جورجینا: چیز معتبر

important and respected.

مهم و قابل احترام است.

Sam: And finally, a disparity is a

سام: و در نهایت، نابرابری یک

difference, an inequality and is often used

تفاوت، یک نابرابری است و اغلب زمانی استفاده می‌شود

when talking about how men and women

که در مورد اینکه چگونه مردان و

aren’t always paid the same for the same

زنان همیشه برای یک شغل حقوق یکسانی دریافت نمی‌کنند، استفاده می‌شود

job. And that is all from us. We look

. و این همه از ماست.

forward to your company again

به زودی دوباره منتظر شرکت شما هستیم

soon. In the meantime you can always

. در عین حال، همیشه

find us online, on social media and on the

می‌توانید ما را به صورت آنلاین، در رسانه‌های اجتماعی و

BBC Learning English app.

برنامه یادگیری انگلیسی BBC بیابید.

Bye for now.

فعلا خداحافظ.

Georgina: Bye!

جورجینا: خداحافظ!