Phrasal verbs and highlights: The Grammar Gameshow Episode 30

Hello and welcome to the Grammar Gameshow!

سلام و به Grammar Gameshow خوش آمدید!

I'm your host, Leslie!

من میزبان شما هستم، لزلی!

Tonight we're going to talk to you about phrasal verbs,

امشب قصد داریم در مورد افعال عبارتی با شما صحبت کنیم

and show you some highlights.

و نکات برجسته را به شما نشان دهیم.

So here are some hidden scenes and bloopers

بنابراین در اینجا برخی از صحنه های مخفی و bloopers

from the show that you didn't see.

از نمایش است که شما ندیده اید.

Oh, I'm excited!

اوه، من هیجان زده هستم!

We know that our game show looks

ما می دانیم که نمایش بازی ما

polished and smooth.

صیقلی و روان به نظر می رسد.

But, even the most professional actors occasionally

اما، حتی حرفه ای ترین بازیگران نیز

get caught out and let down

گهگاه گرفتار

by the most unexpected problems.

مشکلات غیرمنتظره ای می شوند و ناامید می شوند.

And the winner is Mike with 58 points,

و برنده مایک است با 58 امتیاز،

and Jay you've lost your

و جی شما چیز خود را از دست داده

thingy.

اید.

There you go!

شما بروید!

It's gone again!

دوباره رفت!

It's my birthday and I'll cry if I want to.

تولد من است و اگر بخواهم گریه می کنم.

Oh no!

وای نه!

The phrasal verb caught out can mean

فعل عبارتی caught out می تواند به معنای

'be put in a difficult situation'.

"در موقعیت دشوار قرار گرفتن" باشد.

For example:

برای مثال:

I got caught out by the sudden shower of rain.

باران ناگهانی مرا گرفتار کرد.

The phrasal verb let down can mean

فعل عبارت let down می تواند به معنای

'disappoint by not meeting expectations'.

"ناامید کردن با برآورده نکردن انتظارات" باشد.

For example:

به عنوان مثال:

We were let down by the weather

when we wanted to go to the beach.

وقتی می‌خواستیم به ساحل برویم، هوا ما را ناامید کرد.

After working with Will for a very short time,

پس از مدت کوتاهی که با ویل کار کرد،

it became clear that he would often come out with

مشخص شد که او اغلب

some very odd noises from time to time.

با صداهای عجیب و غریبی از خانه بیرون می آمد.

Either from a mistake, or just for fun.

یا از روی اشتباه، یا فقط برای سرگرمی.

At least it would have been if she hadn't been

حداقل اگر او

quite obviously blatant...

کاملاً آشکار نبود...

Like many 'vodal' verbs...

مثل بسیاری از افعال «ودال»...

Next question!

سؤال بعدی!

The phrasal verb come out with means

فعل عبارتی come out with به معنای

'suddenly and unexpectedly speak

"ناگهان و غیرمنتظره صحبت کردن

or say something'.

یا گفتن چیزی" است.

But of course,

اما البته،

he's not the only one who makes mistakes.

او تنها کسی نیست که اشتباه می کند.

There are always up to two other actors on the set

همیشه تا دو بازیگر دیگر

at any one time.

در هر زمان روی صحنه هستند.

And they regularly slip up as much as he does.

و مرتباً به اندازه او می لغزند.

I've got a line!

من یک خط دارم!

And I don't know what it is!

و من نمی دانم چیست!

Hold it right there Will! This is a sting!

همانجا نگهش دار ویل! این یک نیش است!

Agent Clarence Articulates from the Bureau of Invisible

مامور کلارنس از دفتر دستور زبان نویسان نامرئی

Know-it-all Grammarians...

آگاه می گوید...

He said, he was here then.

او گفت، او در آن زمان اینجا بود.

No, there then!

نه پس اونجا!

Or just wha... sorry!

یا فقط چه... ببخشید!

Don't test me young man,

من را امتحان نکن جوان،

or I'll give you a 'smashk'...

وگرنه به تو «اسمشک» می دهم...

Sorry.

The phrasal verb slip up means 'make a mistake'.

ببخشید.

فعل عبارتی slip up به معنای "اشتباه کردن" است.

We could also say mess up, foul up or screw up.

همچنین می‌توانیم بگوییم به هم ریخته، ناخوشایند یا خراب کردن.

It's always a pleasure working with actors.

کار کردن با بازیگران همیشه لذت بخش است.

All that creative energy

تمام آن انرژی خلاق

often means there's quite a lot of clowning around.

اغلب به این معنی است که دلقک های زیادی در اطراف وجود دارد.

What?

چی؟

Well, it's...

خوب، خیلی

it's wonderful to be standing next to this

خوب است که در کنار این

gorgeous creature.

موجود زیبا ایستاده ای.

I wonder if she'll go out for a cup of tea with me

نمی دانم که آیا او بعد از نمایش با من برای یک فنجان چای بیرون می رود

after the show.

.

The phrasal verb clown around

فعل عبارتی clown around

means 'behave in a silly or foolish way'.

به معنای «به شیوه احمقانه یا احمقانه رفتار کنید».

We could also say muck about, mess around,

ما همچنین می‌توانیم بگوییم گند، قاطی کردن،

monkey about or goof off.

میمون در مورد یا مسخره کردن.

And last but not least is Will

و آخرین اما نه کم اهمیت ترین ویل

in one of his less intelligent moments.

در یکی از لحظات کم هوش خود است.

Despite being a native speaker,

علیرغم اینکه او زبان مادری بود

and no matter how hard we tried,

و هر چقدر هم که تلاش

he just couldn't catch on to what we meant.

کردیم، نتوانست به منظور ما پی ببرد.

Even though he was quite willing to keep plugging away.

حتی اگر او کاملاً مایل بود که به برق متصل شود.

I'll give you the sentence,

من جمله را به شما می گویم،

And you give me the question tag, won't you?

و شما برچسب سوال را به من می دهید، نه؟

Try and go down at the end, mate.

تلاش کن و در آخر برو پایین، رفیق.

I'll give you the sentence,

من جمله را به شما می دهم

and you'll give me the question tag, won't you?

و شما برچسب سوال را به من می دهید، نه؟

I'll give you the sentence,

من جمله را به شما می دهم

and you'll give me the question tag, won't you?

و شما برچسب سوال را به من می دهید، نه؟

Won't you!

نمی خوای!

What?

چی؟

And you'll give me the question, won't you?

و شما این سوال را به من خواهید داد، اینطور نیست؟

No!

نه!

You'll give me the question, won't you?

شما این سوال را به من می دهید، نه؟

No!

نه!

I don't think I pronounce these right in real life!

فکر نمی کنم در زندگی واقعی اینها را درست تلفظ کنم!

And you'll give me the question tag, won't you?

و شما برچسب سوال را به من می دهید، نه؟

You'll do it, won't you?

شما آن را انجام خواهید داد، اینطور نیست؟

Won't you?

شما نمی خواهید؟

No! Won't you!

نه! نمی خوای!

You'll give me the question tag, won't you?

شما برچسب سوال را به من می دهید، نه؟

Won't you?

شما نمی خواهید؟

You'll do it, won't you?

شما آن را انجام خواهید داد، اینطور نیست؟

The phrasal verb catch on can mean

فعل عبارتی catch on می تواند به معنای

'understand or comprehend'.

"درک یا درک" باشد.

As for plug away,

در مورد وصل کردن

it can mean to 'keep trying hard to do something'

، می‌تواند به معنای «به تلاش سخت برای انجام کاری ادامه دهید»

- especially something difficult or boring.

- به‌ویژه کاری دشوار یا خسته‌کننده.

And so we've reached the end of this series of the

و بنابراین ما به پایان این سری از

Grammar Gameshow.

Grammar Gameshow رسیدیم.

This is old milk!

این شیر کهنه است!

Thanks for joining us.

از اینکه به ما ملحق شدید متشکریم

And from all of us here, it's a big

و از همه ما اینجا، خداحافظی بزرگی است

good bye,

،

see ya,

به شما، adios،

adios,

ciao,

ciao،

toodle-oo,

toodle-oo،

goodbye everyone!

خداحافظ همه!