English Rewind - People and Places: Words and politics

was first broadcast in March 2008 on the BBC Learning English website.

اولین بار در مارس 2008 در وب سایت آموزش انگلیسی BBC پخش شد.

For more English language learning programmes and podcasts,

برای برنامه ها و پادکست های آموزش زبان انگلیسی بیشتر،

just search for BBC Learning English.

فقط BBC Learning English را جستجو کنید.

This is People & Places with BBC Learning English dot com.

این افراد و مکان‌ها با BBC Learning English dot com است.

Hello, I'm Doug Campbell and welcome to People and Places.

سلام، من داگ کمپبل هستم و به People and Places خوش آمدید.

I want to talk about politicians and the words they use.

من می خواهم در مورد سیاستمداران و کلماتی که آنها استفاده می کنند صحبت کنم.

This year, we've heard from politicians

امسال، از سیاستمدارانی شنیده ایم

who want to be the President of the United States.

که می خواهند رئیس جمهور ایالات متحده شوند.

For one of the political parties, the Democrats,

برای یکی از احزاب سیاسی، دموکرات ها،

there have been two main candidates — Barack Obama and Hillary Clinton.

دو نامزد اصلی وجود داشته است - باراک اوباما و هیلاری کلینتون.

There have been lots of speeches and lots of interviews from both of them,

سخنرانی ها و مصاحبه های زیادی از هر دوی آنها انجام شده است،

both of them wanting to be the most popular candidate.

هر دوی آنها می خواهند محبوب ترین نامزد باشند.

Now a candidate wants to say, "Vote for me, vote for me,"

حالا یک نامزد می‌خواهد بگوید: «به من رأی بده، به من رأی بده»،

but you've got say more than that.

اما شما بیشتر از این حرف دارید.

Listen to this bit of an interview from Hillary.

به این مصاحبه از هیلاری گوش دهید.

She'll say that she has a 'proven track record'.

او می‌گوید که یک "سابقه اثبات شده" دارد.

This means that people can already see what she can do.

این بدان معنی است که مردم می توانند از قبل ببینند که او چه کاری می تواند انجام دهد.

And listen — how many times does she say the word 'change'?

و گوش دهید - او چند بار کلمه "تغییر" را می گوید؟

I have a proven track record of creating change for people

من سابقه اثبات شده ای در ایجاد تغییر برای مردم دارم

and I think that that's what the country needs.

و فکر می کنم این چیزی است که کشور به آن نیاز دارد.

It's not a choice between experience or change.

انتخاب بین تجربه یا تغییر نیست.

I have the experience that we need to make the changes we want.

من این تجربه را دارم که باید تغییراتی را که می خواهیم ایجاد کنیم.

Hillary Clinton, and how many times did she say that word 'change'?

هیلاری کلینتون، و چند بار این کلمه "تغییر" را گفت؟

Three times!

سه بار!

But it's a powerful word, 'change', it's a very attractive word,

اما این یک کلمه قدرتمند است، "تغییر"، یک کلمه بسیار جذاب است،

a word that is very popular with politicians.

کلمه ای که بسیار مورد علاقه سیاستمداران است.

In fact, Barack Obama has probably used this word the most —

در واقع، باراک اوباما احتمالاً بیش از همه از این کلمه استفاده کرده است -

it has even been in his slogan.

حتی در شعار او نیز وجود داشته است.

Every politician has slogans.

هر سیاستمداری شعارهایی دارد.

It's a sentence or just a few words that are very, very powerful.

این یک جمله یا فقط چند کلمه است که بسیار بسیار قدرتمند است.

One of Obama's slogans is 'Change we can believe in'.

یکی از شعارهای اوباما «تغییر ما می توانیم باور داشته باشیم» است.

'Change we can believe in'.

تغییری که می توانیم به آن باور داشته باشیم.

But no politician can own a word.

اما هیچ سیاستمداری نمی تواند صاحب یک کلمه باشد.

Hillary uses the word 'change' as well,

هیلاری از کلمه "تغییر" نیز استفاده می کند،

but she also uses another popular word for politicians.

اما از یک کلمه محبوب دیگر برای سیاستمداران نیز استفاده می کند.

Listen again to her interview.

دوباره به مصاحبه او گوش دهید.

She uses the word 'change', but what other word?

او از کلمه "تغییر" استفاده می کند، اما چه کلمه دیگری؟

I have a proven track record of creating change for people

من سابقه اثبات شده ای در ایجاد تغییر برای مردم دارم

and I think that that's what the country needs.

و فکر می کنم این چیزی است که کشور به آن نیاز دارد.

It's not a choice between experience or change.

انتخاب بین تجربه یا تغییر نیست.

I have the experience that we need to make the changes we want.

من این تجربه را دارم که باید تغییراتی را که می خواهیم ایجاد کنیم.

You're listening to People & Places from BBC Learning English dot com.

شما در حال گوش دادن به People & Places از BBC Learning English dot com هستید.

So in that short bit of the interview, we heard the word 'change' three times,

بنابراین در آن بخش کوتاه مصاحبه، کلمه «تغییر» را سه بار شنیدیم و

followed by the word 'experience' twice. Yes, 'experience'.

دو بار بعد از آن کلمه «تجربه» را شنیدیم. بله، "تجربه".

She says, "I have the experience we need to make the changes we want."

او می گوید: "من تجربه ای را دارم که برای ایجاد تغییراتی که می خواهیم نیاز داریم."

Hey, that sounds pretty good — perhaps I should be a politician!

هی، خیلی خوب به نظر می رسد - شاید من باید یک سیاستمدار باشم!

I have a proven track record of creating change for people

من سابقه ثابتی در ایجاد تغییر برای مردم دارم

and I think that that's what the country needs.

و فکر می کنم این چیزی است که کشور به آن نیاز دارد.

It's not a choice between experience or change.

انتخاب بین تجربه یا تغییر نیست.

I have the experience that we need to make the changes we want.

من این تجربه را دارم که برای ایجاد تغییراتی که می خواهیم نیاز داریم.

Well, let's hear another slogan from Obama.

خب بیایید یک شعار دیگر از اوباما بشنویم.

He doesn't use the word 'change' this time.

او این بار از کلمه "تغییر" استفاده نمی کند.

He was speaking to his supporters in February.

او در ماه فوریه با هوادارانش صحبت می کرد. آیا

Can you hear the slogan in this speech?

می توانید شعار را در این سخنرانی بشنوید؟

And how will you know when you've heard the slogan?

و چگونه متوجه خواهید شد که این شعار را شنیده اید؟

You'll always hear cheering — yay!

همیشه صدای تشویق را خواهید شنید - بله!

There is one thing on this February night

یک چیز در این شب فوریه وجود دارد

that we do not need the final results to know — our time has come!

که ما نیازی به دانستن نتایج نهایی نداریم - زمان ما فرا رسیده است!

Yes, there was the slogan.

بله، شعار وجود داشت.

Our time has come!

زمان ما فرا رسیده است!

You heard the cheering after that. What does it mean?

بعد از آن صدای تشویق را شنیدید. چه مفهومی داره؟

Well, it's an expression that means 'We will now get what we've waited for'.

خوب، این عبارتی است که به این معنی است "ما اکنون آنچه را که منتظرش بوده ایم به دست خواهیم آورد".

Our time has come!

زمان ما فرا رسیده است!

Our time has come!

زمان ما فرا رسیده است!

Politicians, they love to use powerful words, moving words.

سیاستمداران، آنها عاشق استفاده از کلمات قدرتمند، کلمات متحرک هستند.

Words like 'hope' or 'challenge' or 'change'.

کلماتی مانند "امید" یا "چالش" یا "تغییر".

The next time you hear a politician, listen for those moving words.

دفعه بعد که یک سیاستمدار را می شنوید، به آن کلمات تکان دهنده گوش دهید.

I have a proven track record of creating change for people

من سابقه اثبات شده ای در ایجاد تغییر برای مردم دارم

and I think that that's what the country needs.

و فکر می کنم این چیزی است که کشور به آن نیاز دارد.

It's not a choice between experience or change.

انتخاب بین تجربه یا تغییر نیست.

I have the experience that we need to make the changes we want.

من این تجربه را دارم که باید تغییراتی را که می خواهیم ایجاد کنیم.

There is one thing on this February night

یک چیز در این شب فوریه وجود دارد

that we do not need the final results to know —

که ما نیازی به دانستن نتایج نهایی نداریم -

our time has come!

زمان ما فرا رسیده است!

That was People & Places from BBC Learning English dot com.

این افراد و مکان‌ها از BBC Learning English dot com بود.