💔💔💔 Can you die of a broken heart? ⏲️ 6 Minute English

Neil: Hello and welcome to 6 Minute

نیل: سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید

English. I'm Neil.

Rob: And hello, I'm Rob.

. من نیل هستم.

راب: و سلام، من راب هستم.

Neil: Today’s topic is about our health

نیل: موضوع امروز در مورد سلامت ما

and in particular our hearts. How’s your

و به ویژه قلب ما است. حال

heart, Rob?

دلت چطوره، راب؟

Rob: Er, fine, I hope, as far as I know.

راب: خوب، امیدوارم، تا جایی که من می دانم.

Neil: Do you take care of it?

نیل: مراقبش هستی؟

Rob : Well, not my heart specifically, but

راب: خوب، نه به طور خاص قلب من، بلکه

my health in general, yes. I like to exercise

به طور کلی سلامتی من، بله. من دوست دارم به

regularly and I try to eat healthy foods.

طور منظم ورزش کنم و سعی می کنم غذاهای سالم بخورم.

Neil: So that cheese burger I saw you eating

نیل: پس اون پنیر برگر که دیدم همین الان خوردی

just now was a healthy cheese burger?

یک پنیربرگر سالم بود؟

Rob: Fake news! You’re making that up, Neil!

راب: اخبار جعلی! تو داری درست می کنی، نیل!

Don’t believe him, listeners. It would break

او را باور نکنید، شنوندگان.

my heart if people thought I ate junk food.

اگر مردم فکر کنند من غذای ناسالم می‌خورم، قلبم می‌شکست.

Neil: Now that’s an interesting expression.

نیل: حالا این تعبیر جالبی است.

‘It would break my heart.’ We say that

«دلم را می‌شکست.»

when we talk about things that upset us.

وقتی در مورد چیزهایی صحبت می‌کنیم که ما را ناراحت می‌کنند، این را می‌گوییم.

Of course, we don’t really mean that our heart

البته منظور ما این نیست که واقعاً قلب ما

is actually breaking.

در حال شکستن است.

Rob: However, you do sometimes hear stories

راب: با این حال، گاهی اوقات داستان هایی

about people who they say ‘died from a broken

در مورد افرادی می شنوید که می گویند "از قلب شکسته مرده اند

heart’.

".

Neil: That is today’s topic - Can you die

نیل: این موضوع امروز است - آیا می توانی

from a broken heart? First though, the quiz

از یک قلب شکسته بمیری؟ اول،

question. The first human-to-human heart transplant

سوال مسابقه. اولین پیوند قلب انسان به انسان

took place in 1967. But what country was it

در سال 1967 انجام شد. اما این پیوند در کدام کشور

in? Was it a) South Africa, b) USA or c) China

بود؟ الف) آفریقای جنوبی، ب) آمریکا یا ج) چین

What do you think, Rob?

، راب، نظر شما چیست؟

Rob: Well, I think it is definitely

راب: خوب، من فکر می کنم قطعاً

a) South Africa.

الف) آفریقای جنوبی است.

Neil: OK, we’ll give you the answer at the

نیل: خوب، ما در پایان برنامه به شما پاسخ می

end of the programme.

دهیم.

Now back to the subject of broken hearts and

حالا برگردید به موضوع قلب های شکسته و

if you can die from one. Dr Nikki Stamp is

اگر می توانید از یکی بمیرید. دکتر نیکی استمپ

an Australian heart surgeon. She’s written

یک جراح قلب استرالیایی است. او

a book, helpfully called ‘Can You Die From

کتابی نوشته است به نام «آیا می‌توانی

A Broken Heart?’ She was a guest on the

از دل شکسته بمیری؟» او مهمان

BBC Radio 4 programme Woman’s Hour and was

برنامه ساعت زن رادیو بی‌بی‌سی 4 بود و

asked that very question. Does she think it

همین سوال از او پرسیده شد. آیا او فکر می

is possible?

کند امکان پذیر است؟

Dr Nikki Stamp: Yes, short answer is yes.

دکتر نیکی استمپ: بله، پاسخ کوتاه بله است.

It’s a little bit more nuanced than that.

کمی ظریف تر از آن است.

For most of us when we have a broken heart

برای بسیاری از ما وقتی قلب شکسته ای داریم،

whether it’s bereavement or a relationship

خواه سوگ باشد یا رابطه ای

coming to an end we will be fine. We’ll

که به پایان می رسد، خوب خواهیم بود.

muddle our way through it, we’ll take not

ما راهمان را در هم می گذرانیم،

so good care of ourselves but we’ll get

از خودمان خیلی مراقبت نمی کنیم، اما به

there. However the physical effects still

آنجا خواهیم رسید. با این حال اثرات فیزیکی هنوز هم

happen and it is a big stress on your emotions

رخ می دهد و این یک استرس بزرگ بر روی احساسات شما

obviously but also on your body.

و همچنین بر بدن شما است.

Neil: So she says, yes, it is possible to

نیل: پس او می گوید، بله، ممکن است

die from a broken heart. But, Rob, is it as

از یک قلب شکسته بمیرد. اما، راب، آیا به همین

clear and simple as that?

سادگی و واضح است؟

Rob: Well, no. She said it was a bit more

راب: خوب، نه. او گفت که کمی ظریف تر است

nuanced. This means it’s not a simple relationship.

. این بدان معنی است که این یک رابطه ساده نیست.

A situation that is nuanced has small but

موقعیتی که دارای تفاوت‌های ظریف است، تفاوت‌های کوچک اما

possibly important differences.

احتمالاً مهمی دارد.

Neil: She mentioned a couple of situations

نیل: او به چند مورد اشاره کرد

where we say that people could have a broken

که ما می گوییم مردم ممکن است قلبشان شکسته باشد

heart, didn’t she?

، اینطور نیست؟

Rob: Yes, she talked about times of great

راب: بله، او در مورد زمان های

unhappiness and emotional stress. One of the

ناراحتی و استرس عاطفی صحبت کرد. یکی از

ones she mentioned was bereavement. Bereavement

مواردی که او به آن اشاره کرد، سوگواری بود.

is the intense feeling of sadness we get when

سوگ احساس شدید غم و اندوهی است که

someone close to us dies.

با مرگ یکی از نزدیکانمان به ما دست می دهد.

Neil: The other situation where we say people

نیل: موقعیت دیگری که می گوییم مردم

are broken-hearted is, as Dr Stamp said, when

دلشکسته هستند، همانطور که دکتر استمپ گفت، زمانی است که

a relationship comes to an end. So if your

یک رابطه به پایان می رسد. بنابراین اگر

boyfriend, girlfriend, husband wife or lover

دوست پسر، دوست دختر، همسر یا معشوق شما

decides they no longer want to be with you.

تصمیم بگیرد که دیگر نمی خواهد با شما باشد.

Rob: So these are times when we use the expression

راب: پس این مواقعی است که از عبارت

to be broken-hearted. But, thankfully, they

برای دلشکستگی استفاده می کنیم. اما، خوشبختانه،

don’t usually lead to death. She said that

آنها معمولاً منجر به مرگ نمی شوند. او گفت که

usually we muddle through. This expression

معمولاً ما با هم درگیر هستیم. این عبارت

means that we get through our sadness. Maybe

به این معنی است که ما از غم خود عبور می کنیم. شاید

slowly and maybe we don’t think clearly

به آرامی و شاید واضح

and don’t make the right decisions – but

فکر نکنیم و تصمیم درستی نگیریم - اما

in the end, we mend our broken hearts.

در نهایت، قلب شکسته خود را ترمیم می کنیم.

Neil: For some people, a few people though,

نیل: برای برخی افراد، اما برای چند نفر

the emotional stress does have an effect on

، استرس عاطفی بر بدن تأثیر

the body, it does lead to physical symptoms

می گذارد، منجر به علائم فیزیکی

and sometimes, sadly, death. Here’s Dr Stamp

و گاهی، متأسفانه، مرگ می شود. اینجا دوباره دکتر استمپ است

again. Which expression does she use instead

. او از کدام عبارت به

of the word ‘died’?

جای کلمه "مرگ" استفاده می کند؟

Dr Nikki Stamp: And then for some people,

دکتر نیکی استمپ: و سپس برای برخی افراد،

you will die of a broken heart. We do tend

شما از یک قلب شکسته خواهید مرد. ما معمولاً

to see that in people who you know, a few

می بینیم که در افرادی که می شناسید، چند

weeks after grandma passed away,

هفته پس از درگذشت مادربزرگ،

grandad passed away not long after.

پدربزرگ مدتی بعد درگذشت.

Rob: She says that dying of a broken heart

راب: او می گوید که مردن از یک قلب شکسته

can happen with older people and she used

ممکن است برای افراد مسن اتفاق بیفتد و او به

the expression passed away rather than

the word ‘died’.

جای کلمه "مرده" از عبارت "درگذشت" استفاده کرد.

Neil: Dying from a broken heart may be quite

نیل: مرگ بر اثر قلب شکسته ممکن است بسیار

rare, but heart problems still exist for many,

نادر باشد، اما مشکلات قلبی هنوز برای بسیاری از افراد،

particularly those who are very overweight.

به خصوص کسانی که دارای اضافه وزن هستند، وجود دارد.

This is a problem in many parts of the world.

این مشکل در بسیاری از نقاط جهان است.

But why is that?

اما چرا اینطور است؟

Rob: Dr Stamp says that we are increasingly

راب: دکتر استمپ می گوید که ما به طور فزاینده ای از نظر

time-poor. We have less and less free time,

زمان فقیر هستیم. ما وقت آزاد کمتری

as we are spending more working.

داریم، زیرا بیشتر کار می کنیم.

Neil: This leads to our not doing as much

نیل: این باعث می‌شود که ما

exercise and eating more convenience foods

rather than making our own food from

به‌جای اینکه غذای خودمان را از مواد سالم درست کنیم، ورزش زیادی انجام ندهیم و غذاهای راحت بیشتری نخوریم

healthy ingredients.

.

Rob: The doctor says that we are not prioritising

راب: دکتر می گوید

our health as we should be. Prioritising means

ما آنطور که باید سلامت خود را در اولویت قرار نمی دهیم. اولویت بندی به معنای

deciding how important different things are.

تصمیم گیری در مورد اهمیت موضوعات مختلف است.

So we are not thinking of our health as being

بنابراین ما آنقدر که باید به سلامت خود فکر نمی

as important as we should.

کنیم.

Neil: Right, well we’re quite time-poor

نیل: درست است، خوب، ما در این برنامه کاملاً از نظر زمان فقیر هستیم

in this programme, so it’s time for the

، بنابراین وقت آن است که

answer to our quiz. In which country was the

به مسابقه ما پاسخ دهیم.

first human-to-human heart transplant carried

اولین پیوند قلب انسان به انسان در کدام کشور انجام

out? The choices were South Africa, USA or

شد؟ انتخاب ها آفریقای جنوبی، ایالات متحده آمریکا یا

China. And what did you say, Rob?

چین بودند. و چه گفتی راب؟

Rob: Yeah, I was sure it was South Africa.

راب: بله، مطمئن بودم آفریقای جنوبی است.

Neil: Well, you were right to be sure because

نیل: خب، مطمئن بودی حق با تو بود

the answer is South Africa. Congratulations

چون جواب آفریقای جنوبی است.

if you got that right. Now just time to

اگر درست متوجه شدید به شما تبریک می گویم. اکنون وقت آن

recap today’s vocabulary.

است که واژگان امروز را مرور کنیم.

Rob: We started off with nuanced. This adjective

راب: ما با نکات ظریف شروع کردیم. این صفت

means something is not as simple as it might

به این معنی است که چیزی آنقدرها هم که به نظر می رسد ساده نیست

seem. There may be small but important things

. ممکن است موارد کوچک اما مهمی وجود داشته باشد

that need to be considered.

که باید در نظر گرفته شود.

Neil: Then there was bereavement. The sadness

نیل: بعد سوگواری شد. غم و اندوهی

we feel when someone close to us has passed away.

که وقتی یکی از نزدیکانمان فوت می کند احساس می کنیم.

Rob: 'Passed away' was one of our other words,

راب: «درگذشت» یکی از کلمات دیگر ما بود،

and it’s a more gentle way of saying ‘died’.

و روشی ملایم‌تر برای گفتن «مرگ» است.

Neil: We also had the phrasal verb muddle

نیل: ما فعل عبارتی muddle

through. This expression means to get to the

through را نیز داشتیم. این عبارت به معنای رسیدن به

end of a difficult situation somehow. Not

پایان یک موقعیت دشوار است. نه

always by making the right decisions but in

همیشه با گرفتن تصمیمات درست، بلکه

the end, getting there.

در نهایت، رسیدن به هدف.

Rob: Being time-poor was the expression for

راب: فقیر بودن در زمان بیانگر

not having enough free time.

نداشتن وقت آزاد کافی بود.

Neil: And finally prioritising was the noun

نیل: و در نهایت اولویت بندی اسمی بود

for deciding how important different things

برای تصمیم گیری درباره اهمیت چیزهای

are. Well that’s all from 6 Minute English

مختلف. خوب این همه از 6 دقیقه انگلیسی

today. Don’t break our hearts, do join us

امروز است. دل ما را نشکنید، دوباره به ما بپیوندید

again, but in the meantime you can find us

، اما در عین حال می توانید ما را

in all the usual places: Facebook, Twitter,

در همه مکان های معمولی پیدا کنید: فیس بوک، توییتر،

Instagram, YouTube, and of course our website

اینستاگرام، یوتیوب، و البته وب سایت ما

bbclearningenglish.com, where you can find

bbclearningenglish.com، که در آن می توانید

all kinds of audio programmes, videos, activities

همه نوع برنامه های صوتی، فیلم ها، فعالیت ها

and quizzes to help you improve your English!

و آزمون ها برای کمک به بهبود زبان انگلیسی خود!

Thanks for joining us and goodbye.

ممنون که به ما پیوستید و خداحافظ.

Rob: Bye!

راب: خداحافظ!