Golden Globes 2021: BBC News Review

Hello. It's News Review from BBC Learning English.

سلام. این بررسی خبری از بی بی سی آموزش زبان انگلیسی است.

I'm Neil. Joining me is Tom – hello Tom.

من نیل هستم. تام به من می پیوندد - سلام تام.

Hi Neil and hello to our audience.

سلام نیل و سلام به مخاطبان ما.

Today's story is about Sunday's Golden Globes ceremony.

داستان امروز درباره مراسم گلدن گلوب یکشنبه است.

OK. If you want to test yourself on any vocabulary you hear in our programme,

خوب. اگر می‌خواهید خود را بر روی هر واژه‌ای که در برنامه ما می‌شنوید آزمایش کنید،

you can find a quiz on our website: bbclearningenglish.com.

می‌توانید یک مسابقه را در وب‌سایت ما پیدا کنید: bbclearningenglish.com.

Let's hear some more about Tom's story from this BBC News report:

بیایید از این گزارش خبری بی‌بی‌سی درباره داستان تام بیشتر بشنویم:

The Golden Globes ceremony, or the Golden Globes awards,

مراسم گلدن گلوب یا جوایز گلدن گلوب

happened on Sunday evening.

عصر یکشنبه برگزار شد.

The awards celebrate the best in TV and cinema.

جوایز بهترین های تلویزیون و سینما را جشن می گیرند.

British actors and talent took home several awards

بازیگران و استعدادهای بریتانیایی جوایز متعددی را به خانه بردند

and this year the award ceremony was virtual.

و امسال مراسم اهدای جوایز مجازی بود.

OK. Well, you've been looking at this story;

خوب. خوب، شما به این داستان نگاه کرده اید.

you've picked out three really good expressions and phrases

شما سه عبارت و عبارت واقعاً خوب را انتخاب کرده‌اید

that we can use to talk about it. What have you got?

که می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم. چی داری؟

Our vocabulary today, Neil, is: 'red carpet', 'channelled' and 'posthumously'.

واژگان امروز ما، نیل، این است: «فرش قرمز»، «کانال‌شده» و «پس از مرگ».

'Red carpet', 'channelled' and 'posthumously'.

«فرش قرمز»، «کانال شده» و «پس از مرگ».

Let's start then with your first headline, with that word 'red carpet'.

بیایید با اولین تیتر شما، با کلمه «فرش قرمز» شروع کنیم.

My first headline is from right here at the BBC – it says:  

اولین تیتر من از همین جا در بی‌بی‌سی است - می‌گوید:

'Red carpet' – a red-coloured carpet used for important guests on special occasions.

«فرش قرمز» - فرش قرمز رنگی که برای مهمان‌های مهم در مناسبت‌های خاص استفاده می‌شود.

Now Tom, why are we talking about 'red carpet'?

حالا تام، چرا ما در مورد فرش قرمز صحبت می کنیم؟

Everybody knows what a 'red carpet' is!

همه می دانند "فرش قرمز" چیست!

It's perhaps a bit basic for News Review, isn't it? A 'red carpet'.

شاید برای «بازبینی اخبار» کمی ابتدایی باشد، اینطور نیست؟ یک "فرش قرمز".

No. Red... 'red carpet' is a noun – noun phrase – and it has two meanings.

نه. قرمز... «فرش قرمز» یک اسم است –  عبارت اسمی – و دو معنی دارد.

Number one is the literal meaning and it means the 'red carpet'

شماره یک معنای تحت اللفظی آن است و به معنای «فرش قرمز»

that you would normally see at an award ceremony,

است که معمولاً در مراسم جایزه می‌بینید،

where the movie stars walk into the building.

جایی که ستاره‌های سینما وارد ساختمان می‌شوند.

But we can also use the figurative meaning, which means special treatment.

اما می‌توانیم از معنای مجازی که به معنای رفتار ویژه است نیز استفاده کنیم.

That's right, yes. So, for example, I visited some friends,

درست است، بله. بنابراین، به‌عنوان مثال،

before lockdown, in a foreign country – I hadn't seen for a long time –

قبل از قرنطینه، در یک کشور خارجی به دیدن برخی از دوستانم رفتم – مدت‌ها بود که ندیده بودم –

and they really gave me and my family the 'red-carpet treatment'.

و آن‌ها واقعاً به من و خانواده‌ام «درمان فرش قرمز» را انجام دادند.

Now, that doesn't mean that they bought a red carpet

حالا، این بدان معنا نیست که آنها یک فرش قرمز خریدند

and put it outside their house for us to walk on, does it?

و بیرون از خانه‌شان گذاشتند تا ما روی آن راه برویم، درست است؟

No, it means they gave you special treatment.

نه، به این معنی است که آنها به شما برخورد خاصی کردند.

So, actually if we think of 'red carpet' as meaning special treatment,

بنابراین، در واقع اگر «فرش قرمز» را به معنای رفتار ویژه در نظر

we could look at the headline, which says:

بگیریم، می‌توانیم به تیتر آن نگاه کنیم که می‌گوید:

'Golden Globes stars shine without...' special treatment of an Oscars ceremony.

«ستاره‌های گلدن گلوب بدون...» برخورد ویژه با مراسم اسکار.

You know, they did a very good job without all the normal fuss

می‌دانید، آن‌ها بدون همه هیاهوهای معمولی که در مورد چیزی مانند گلدن گلوب انجام می‌شود، کار بسیار خوبی انجام دادند

that goes at something like the Golden Globes.

.

There are a couple of fixed expressions. You mentioned one, Neil.

چند عبارت ثابت وجود دارد. به یکی اشاره کردی، نیل.

First, I'm going to give 'roll out the red carpet'. Have you heard this one?

ابتدا، می‌خواهم «فرش قرمز را پهن کنید». آیا این یکی را شنیده اید؟

I have, yeah. That's similar meaning to the one that I mentioned earlier.

دارم، آره این همان معنایی است که قبلاً ذکر کردم.

Yeah, if someone 'rolls out the red carpet', they make you very welcome

بله، اگر کسی «فرش قرمز را پهن کند» از شما بسیار استقبال می‌کند

and they give you kind of, like, a superstar's treatment

و به نوعی رفتار فوق‌ستاره‌ای با

or they 'give you the red-carpet treatment'. This was the one you gave, Neil.

شما ارائه می‌کند یا «درمان فرش قرمز را به شما می‌دهد». این همونی بود که دادی، نیل.

I gave this second because 'treatment' is a noun,

من این دوم را دادم زیرا «درمان» یک اسم است،

so we need to use 'red-carpet' as an adjective structure.

بنابراین باید از «فرش قرمز» به عنوان ساختار صفت استفاده کنیم.

So, it must be hyphenated: 'red-carpet treatment'.

بنابراین، باید خط خطی شود: «درمان فرش قرمز».

Absolutely. OK. Let's get a summary of that:

کاملا. خوب. بیایید خلاصه ای از آن را به دست آوریم:

Well, that was a story about the Golden Globes.

خب، این یک داستان در مورد گلدن گلوب بود.

The connection to the video that we think you should watch

ارتباط با ویدیویی که فکر می‌کنیم باید

is the word 'global'. We have one about global warming.

تماشا کنید کلمه «جهانی» است. ما یکی درباره گرم شدن کره زمین داریم.

Where can our audience find it, Tom?

مخاطب ما کجا می تواند آن را پیدا کند، تام؟

They can find it by clicking the link.

آنها می توانند آن را با کلیک کردن روی پیوند پیدا کنند.

Time now to have a look at your second headline.

اکنون زمان آن است که به عنوان دوم خود نگاهی بیندازیم.

My second headline, Neil, is from InStyle,

عنوان دوم من، نیل، از InStyle است،

which is a website from the USA – it says:

که وب‌سایتی از ایالات متحده است – می‌گوید:

'Channelled' – carried the spirit of a person or idea.

«Channelled» – روح یک شخص یا ایده را در خود داشت.

Yeah. So, 'channelled' here is a past simple verb of 'channel'.

آره بنابراین، «کانال‌شده» در اینجا یک فعل ماضی ساده از «کانال» است.

You notice in the headline it's spelt with one 'L'.

متوجه می‌شوید که در عنوان با یک «L» نوشته شده است.

This is an American website: this is the American spelling.

این یک وب‌سایت آمریکایی است: این املای آمریکایی است.

In British English we use two 'L's. Both are acceptable

در انگلیسی بریتانیایی از دو «L» استفاده می‌کنیم. هر دو قابل قبول هستند

and this word 'channel' has many meanings.

و این کلمه "کانال" معانی زیادی دارد.

It does. Now, this word 'channel', as you mentioned, has many meanings.

این کار را انجام می دهد. اکنون، این کلمه «کانال»، همانطور که اشاره کردید، معانی زیادی دارد.

It's probably really familiar to people with reference

این احتمالاً برای مردم با ارجاع

to 'YouTube channels', 'radio channels', 'TV channels',

به «کانال‌های YouTube»، «کانال‌های رادیویی»، «کانال‌های تلویزیونی»

and also bodies of water like 'the English Channel'.

و همچنین آب‌هایی مانند «کانال انگلیسی» آشناست.

So, what's the connection?

بنابراین، چه ارتباطی وجود دارد؟

The connection, Neil, when you talk about the noun example –

اتصال، نیل، وقتی در مورد مثال اسمی صحبت می‌کنید –

so 'TV channel', bodies of water – is the connections flow, OK.

بنابراین «کانال تلویزیونی»، بدنه‌های آبی – جریان اتصالات است، خوب.

It's sort of.... they describe, almost, movement.

این نوعی .... آنها تقریباً حرکت را توصیف می کنند.

You know, a 'TV channel' will direct information towards the viewer.

می دانید، یک «کانال تلویزیونی» اطلاعات را به سمت بیننده هدایت می کند.

A 'channel' between two seas, like the English Channel,

یک «کانال» بین دو دریا، مانند کانال مانش،

will direct ships that want to travel between it.

کشتی‌هایی را که می‌خواهند بین آن سفر کنند هدایت می‌کند.

So, you get this idea of flow or, kind of, directing things.

بنابراین، شما این ایده را از جریان یا به نوعی هدایت کردن چیزها دریافت می کنید.

So, tell us about this word as a verb.

بنابراین، در مورد این کلمه به عنوان یک فعل به ما بگویید.

So, as a verb 'channel' can mean to direct or to allow to flow.

بنابراین، به عنوان یک فعل، «کانال» می‌تواند به معنای هدایت کردن یا اجازه دادن به جریان باشد.

Now, if we 'channel a spirit' of someone,

حال، اگر «روحیه‌ای» از کسی را کانالیزه کنیم، به

we kind of allow their spirit to flow through us.

نوعی اجازه می‌دهیم روح او در ما جاری شود.

I'm trying to think of a good example.

من سعی می کنم به یک مثال خوب فکر کنم.

Neil, can you give me one, please?

نیل، لطفا یکی به من بدهید؟

Oh yeah, I've got a great example, Tom.

اوه بله، من یک مثال عالی دارم، تام.

People may have noticed, behind me here,

شاید مردم متوجه شده باشند، پشت سر من اینجا،

this electric guitar hanging on the wall.

این گیتار الکتریک که روی دیوار آویزان است.

Now, when I... when I'm not sitting here presenting News Review,

حالا، وقتی من... وقتی اینجا نمی‌نشینم و مرور اخبار را ارائه

sometimes I use this room as a kind of music room

می‌کنم، گاهی اوقات از این اتاق به‌عنوان یک اتاق موسیقی استفاده

and I try and 'channel' the spirit of Jimi Hendrix.

می‌کنم و سعی می‌کنم روح جیمی هندریکس را «کانال» کنم.

So, what I mean is I imagine Hendrix and his music and I imagine

بنابراین، منظورم این است که من هندریکس و موسیقی او را تصور می‌کنم و

what it would be like for it to flow through me, down my arms...

تصور می‌کنم که چگونه می‌تواند از درون من، پایین بازوهایم جاری شود...

You let that energy kind of flow through you, right?

شما اجازه می‌دهید این انرژی به نوعی از درون شما جاری شود، درست است؟

...into my fingers and I try almost to become him...

... وارد انگشتانم می شود و تقریباً سعی می کنم او شوم...

...really unsuccessfully, I must say!

... واقعاً ناموفق است، باید بگویم!

So, next week on News Review,

بنابراین، هفته آینده در News Review،

Neil will 'channel' the spirit of Jimi Hendrix:

نیل روح جیمی هندریکس را «کانال»

he will play guitar with his teeth...!

خواهد کرد: او با دندان گیتار می‌نوازد...!

Fantastic idea. I think, Tom, it's time for a summary:

ایده خارق العاده فکر می‌کنم، تام، وقت آن است که خلاصه‌ای را انجام دهیم:

Talking about 'channeling spirits',

در مورد «کانال‌سازی ارواح» صحبت می‌کنیم،

we have an expression with ghosts

in a programme we think you would like to watch.

در برنامه‌ای که فکر می‌کنیم دوست دارید تماشا کنید، بیانی با ارواح داریم.

What... where can our audience find it please, Tom?

چی... مخاطب ما از کجا می‌تواند آن را پیدا کند، تام؟

They can find it by clicking the link.

آنها می توانند آن را با کلیک کردن روی پیوند پیدا کنند.

OK. Let's have your next headline.

خوب. بیایید تیتر بعدی شما را داشته باشیم.

My next headline is from Entertainment Weekly,

تیتر بعدی من از Entertainment Weekly است،

another source from the USA – it says:

منبع دیگری از ایالات متحده - می گوید:

And that word is 'posthumously'.

و آن کلمه "پس از مرگ" است.

'Posthumously' – after death.

"پس از مرگ" - پس از مرگ.

Now, this is a funny word, isn't it?

حالا این یک کلمه خنده دار است، اینطور نیست؟

Because it doesn't sound like it looks for a start.

چون به نظر نمی رسد که برای شروع باشد.

At the beginning we have the word 'post'

در ابتدا کلمه "پست" را

and then we have what looks like 'humous',

داریم و سپس چیزی شبیه "هوموس" داریم،

but we don't say 'post-humous', we say 'posthumous'.

اما "پس از مرگ" را نمی گوییم، بلکه می گوییم "پس از مرگ".

Yeah. It's got a funny pronunciation. The emphasis is on the first syllable

آره تلفظ بامزه ای داره تأکید روی هجای اول است

and it's – as you say – it's not 'post', it's 'post-'.

و - همانطور که شما می گویید - «پست» نیست، «پست-» است.

It's 'posthumous' and the 'h' is silent.

"پس از مرگ" است و "h" ساکت است.

Yeah and don't... 'Posthumously'.

آره و نکن... "پس از مرگ".

Don't be confused by that 'T-H' combination.

با آن ترکیب "T-H" اشتباه نگیرید.

It's not a '-th-'. It's a 'posthumously'.

این یک '-th-' نیست. این یک "پس از مرگ" است.

So, can you give us examples of other words

بنابراین، می‌توانید نمونه‌هایی از کلمات دیگری را

that start with that prefix 'post-' or 'post-'.

که با پیشوند «post-» یا «post-» شروع می‌شوند، به ما معرفی کنید.

'Post-' or 'post-', yeah – you could have 'postgraduate'.

«بعد-» یا «بعد-»، بله - می‌توانید «فوق دیپلم» داشته باشید.

So, if you do a 'postgraduate degree', you do a degree after you graduated

بنابراین، اگر «مدرک تحصیلات تکمیلی» بگیرید، پس از فارغ‌التحصیلی

from your first degree – it's a second one.

از مدرک اول، مدرک تحصیلی خود را دریافت می‌کنید – این مدرک دوم است.

Also if you write 'PS' on a letter for extra information,

همچنین اگر برای اطلاعات بیشتر روی یک نامه «PS» بنویسید،

that means 'postscript'.

به معنای «پس‌نوشت» است.

So, it comes after the text, or the script, that you've just finished.

بنابراین، بعد از متن یا اسکریپت می آید که شما به تازگی تمام کرده اید.

Yeah. Now, going back to 'posthumously' and 'posthumous',

آره حالا، اگر به «پس از مرگ» و «پس از مرگ» برگردیم،

it's a pretty formal-sounding expression, isn't it?

این یک بیان کاملاً رسمی است، اینطور نیست؟

But, at the same time, it is often used

اما، در عین حال، اغلب استفاده می‌شود،

because it's an efficient way of saying 'after someone died'.

زیرا روشی کارآمد برای گفتن «بعد از مرگ یک نفر» است.

Exactly, yeah. It's not only an efficient way of saying 'after somebody died'

دقیقا آره این نه تنها روشی کارآمد برای گفتن «بعد از مرگ کسی»

or 'after this person's death', it's also quite respectful as well.

یا «پس از مرگ این شخص» است، بلکه کاملاً محترمانه نیز هست.

So, for example, another word that uses this same tone is 'late'.

بنابراین، برای مثال، کلمه دیگری که از همین لحن استفاده می‌کند «دیر» است.

If you refer to a 'late actor', you mean an actor, which is dead.

اگر به «بازیگر متأخر» اشاره می‌کنید، منظورتان یک بازیگر است که مرده است.

But this is a way that we can refer to it without being as direct

اما این راهی است که می‌توانیم بدون مستقیم

and by being more respectful.

بودن و با احترام بیشتر به آن رجوع کنیم.

Yeah and we also see this word not as an adverb but as an adjective.

بله و ما همچنین این کلمه را نه به عنوان یک قید بلکه به عنوان یک صفت می بینیم.

So, for example, you might hear about a singer or a group –

بنابراین، برای مثال، ممکن است در مورد یک خواننده یا یک گروه بشنوید -

no... well, a singer, who has a 'posthumous hit'.

نه... خوب، خواننده ای که یک "هیت پس از مرگ" دارد.

A 'posthumous hit', yeah. Often, in the same context as award ceremonies,

"یک ضربه پس از مرگ"، بله. اغلب، در همان چارچوب مراسم اهدای جوایز،

we can use it for things that people sort of achieve after they die.

می‌توانیم از آن برای چیزهایی استفاده کنیم که افراد پس از مرگ به آن‌ها دست پیدا می‌کنند.

For example, very brave soldiers that die in a battle:

برای مثال، سربازان بسیار شجاعی که در یک نبرد می میرند

they might get a 'posthumous medal' –

: ممکن است یک «مدال پس از مرگ» دریافت کنند -

so, a medal that's given to them after they die.

بنابراین، مدالی که پس از مرگ به آنها داده می شود.

And it's also used in legal terms to refer to somebody being pardoned.

و همچنین در اصطلاحات قانونی برای اشاره به کسی که مورد عفو قرار می‌گیرد استفاده می‌شود.

So, you might hear about a 'posthumous pardon':

بنابراین، ممکن است درباره «عفو پس از مرگ» بشنوید

it's decided that somebody didn't commit the crime

: تصمیم گرفته می‌شود که کسی مرتکب جرمی نشده است

that they were punished for – unfortunately they have died

که به خاطر آن مجازات شده است - متاسفانه آنها فوت

and then they have their name cleared afterwards.

کرده‌اند و سپس نام خود را پاک می‌کنند.

Exactly. So, it can be an adverb, 'posthumously',

دقیقا. بنابراین، می‌تواند یک قید باشد، «پس از مرگ»،

or it can be an adjective, 'posthumous', and mind that pronunciation.

یا می‌تواند یک صفت، «پس از مرگ» باشد، و به این تلفظ دقت کنید.

OK. Let's get a summary.

خوب. بیایید خلاصه کنیم.

OK. Tom, time now for a recap of the vocabulary please.

خوب. تام، اکنون وقت آن است که واژگان را خلاصه کنیم.

Today's vocabulary, Neil: we had 'red carpet' – a red-coloured carpet,

واژگان امروزی، نیل: «فرش قرمز» داشتیم - یک فرش قرمز رنگ

used for important guests and special occasions.

که برای مهمانان مهم و مناسبت‌های خاص استفاده می‌شود.

We have 'channelled' – carried the spirit of a person or idea.

ما روح یک شخص یا ایده را "کانال" کرده ایم.

And 'posthumously', which means after death.

و «پس از مرگ» که به معنای پس از مرگ است.

If you want to test yourself on the vocabulary,

اگر می‌خواهید خود را در مورد واژگان آزمایش کنید،

take a quiz on our website bbclearningenglish.com.

در وب‌سایت ما bbclearningenglish.com یک مسابقه شرکت کنید.

You can also find us all over social media.

همچنین می توانید ما را در سراسر شبکه های اجتماعی پیدا کنید.

Thanks for joining us and see you next time.

از اینکه به ما پیوستید متشکریم و دفعه بعد شما را می بینیم.

See you next time.

بعدا می بینمت.

Goodbye. Bye bye.

خداحافظ. خداحافظ.