Hollywood writers strike - BBC News Review

The Hollywood writers' strike.

اعتصاب نویسندگان هالیوود.

Could your favourite shows stop? This is News Review from

آیا نمایش های مورد علاقه شما می تواند متوقف شود؟ این بررسی خبری از

BBC Learning English. I'm Neil.

آموزش انگلیسی BBC است. من نیل هستم.

And I'm Beth.

و من بث هستم.

Make sure you watch to the end to learn vocabulary to talk about this story.

برای یادگیری واژگان برای صحبت در مورد این داستان حتما تا آخر تماشا کنید.

Don't forget to subscribe to our channel, like this video

فراموش نکنید که در کانال ما مشترک شوید، این ویدیو را لایک کنید

and try the quiz on our website.

و امتحان را در وب سایت ما امتحان کنید.

Now, the story.

حالا داستان

US TV networks can't show some of their most popular programmes

شبکه های تلویزیونی ایالات متحده نمی توانند برخی از محبوب ترین برنامه های خود را

from this week as writers strike.

از این هفته به دلیل اعتصاب نویسندگان نمایش دهند.

It's all about pay and conditions, which have been hit by the rise

همه چیز در مورد پرداخت و شرایط است که با افزایش

of streaming services. Writers are also worried

خدمات پخش ضربه خورده است. نویسندگان همچنین نگران

about the possibility of scripts being written by AI.

احتمال نوشتن فیلمنامه ها توسط هوش مصنوعی هستند.

You've been looking at the headlines, Beth.

به تیترها نگاه می کردی، بث.

What's the vocabulary?

واژگان چیست؟

We have gig economy, sparks and reruns.

اقتصاد گیگ، جرقه و تکرار داریم.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

Let's have a look at our first headline.

بیایید نگاهی به تیتر اول خود بیندازیم.

This is from Associated Press News.

این از اخبار آسوشیتدپرس است.

Hollywood writers, slamming 'gig economy'

نویسندگان هالیوود با انتقاد شدید از «اقتصاد گیگ»

go on strike.

دست به اعتصاب زدند.

So, this headline tells us that Hollywood writers are slamming,

بنابراین، این تیتر به ما می گوید که نویسندگان هالیوود در حال انتقاد هستند،

that means heavily criticising, something called the 'gig economy'

این به معنای انتقاد شدید است، چیزی به نام «اقتصاد گیگ»

and 'gig economy' is the expression

و «اقتصاد گیگ» عبارتی است که

we're looking at first.

ما در ابتدا به آن نگاه می کنیم.

It contains the word 'gig', which can mean concert.

این شامل کلمه "گیگ" است که می تواند به معنای کنسرت باشد.

Yes, it can.

بله می شود.

So, it can be a show by a musician or a comedian.

بنابراین، می تواند نمایشی از یک نوازنده یا یک کمدین باشد.

Now, for them, it's a job

حالا برای آنها این یک شغل است

and that's the meaning that we're talking about here.

و این معنایی است که ما در اینجا در مورد آن صحبت می کنیم.

Yes. So, gig can mean job. But, in the same way that a show by a comedian

آره. بنابراین، کنسرت می تواند به معنای شغل باشد. اما همان طور که نمایش یک کمدین

or a musician can be just one night, when we use gig to talk about work,

یا یک نوازنده می تواند فقط یک شب باشد، وقتی از کنسرت برای صحبت در مورد کار استفاده می کنیم،

it refers to short-term work.  

به کار کوتاه مدت اشاره دارد.

That's right. And it's this idea of a single job that lasts for a very short time

درست است. و این ایده یک شغل واحد است که برای مدت بسیار کوتاهی دوام می آورد

that gives us the expression 'gig economy'.

که به ما عبارت «اقتصاد گیگ» را می دهد.

So, the gig economy is a system where people have to keep looking

بنابراین، اقتصاد گیگ سیستمی است که در آن مردم باید

for short term jobs all the time.

همیشه به دنبال مشاغل کوتاه مدت باشند.

Yes. So, we use 'gig economy'

آره. بنابراین، ما از «اقتصاد گیگ»

quite a lot to talk about the kind of taxis or food delivery services

برای صحبت در مورد نوع تاکسی یا خدمات تحویل غذا

you get on digital platforms. And when people use this expression 'gig economy',

در پلتفرم‌های دیجیتالی استفاده می‌کنیم. و هنگامی که مردم از این عبارت "اقتصاد گیگ" استفاده می کنند،

they are highlighting the lack of job security,

compared to more traditional jobs.

در مقایسه با مشاغل سنتی تر، فقدان امنیت شغلی را برجسته می کنند.

Yes. And getting back to our story,

آره. و برای بازگشت به داستان خود،

this is what the writers are concerned about.

این چیزی است که نویسندگان نگران آن هستند.

They're using this expression to mean

آنها از این عبارت به این معنی استفاده می کنند

that their working conditions are getting worse.

که شرایط کاری آنها بدتر می شود.

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's look at our next headline.

بیایید به تیتر بعدی خود نگاه کنیم.

This is from LBC.

این از LBC است.

Blockbuster bust-up: Hollywood writers' union sparks industry chaos

ورشکستگی بلاک باستر: اتحادیه نویسندگان هالیوود

with first strike in 15 years

با اولین اعتصاب در 15 سال اخیر

amid streaming row.

در میان مناقشات پخش جریانی، جرقه هرج و مرج در صنعت را برانگیخت.

So, a blockbuster is a very successful film, a bust-up is an argument.

بنابراین، یک فیلم پرفروش یک فیلم بسیار موفق است ، یک شکست یک بحث است.

This is the first writers' strike in Hollywood for 15 years.

این اولین اعتصاب نویسندگان در هالیوود به مدت 15 سال است.

The word we're looking at from the headline is 'sparks'.

کلمه ای که ما از تیتر به آن نگاه می کنیم "جرقه ها" است.

Now, a spark is something you get, for example, from a cigarette lighter.

حالا جرقه چیزی است که مثلاً از فندک دریافت می کنید.

Yeah. And now 'a spark' is a very small flame.

آره و اکنون "یک جرقه" یک شعله بسیار کوچک است.

You can get it from banging two stones together or from a lighter.

می توانید آن را از کوبیدن دو سنگ به هم یا از فندک دریافت کنید.

The important thing is that it can start a fire.

مهم این است که می تواند آتش ایجاد کند.

Yes. And that's where this metaphor comes from.

آره. و این استعاره از اینجاست.

If one thing sparks another,

اگر یک چیز جرقه دیگری بزند،

it makes it happen.

آن را به وقوع می‌پیوندد.

So, for example, this strike in Hollywood will spark, or make, lots

بنابراین، برای مثال، این اعتصاب در هالیوود جرقه‌ای ایجاد می‌کند یا باعث

of problems and chaos happen

بروز مشکلات و هرج‌ومرج زیادی

in the film industry.

در صنعت فیلم می‌شود.

Yeah, and 'spark' can also be used as part of a phrasal verb

بله، و "spark" همچنین می تواند به عنوان بخشی از یک فعل عبارتی

with the preposition 'off'. One action can 'spark off' another.

با حرف اضافه "off" استفاده شود. یک عمل می تواند جرقه دیگری را برانگیزد.

So, for example, a disagreement could spark off an argument or a fight.

بنابراین، به عنوان مثال، یک اختلاف می تواند جرقه یک بحث یا دعوا شود.

Yes, but spark doesn't have to be followed by something bad

بله، اما لازم نیست که جرقه همیشه با اتفاق بدی همراه باشد

all the time. For example,

. به عنوان مثال،

this programme might spark your enthusiasm for English.

این برنامه ممکن است اشتیاق شما را به زبان انگلیسی برانگیزد.

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Our next headline please. This is from Financial Review.

تیتر بعدی ما لطفا این از Financial Review است.

Reruns loom as Hollywood writers strike.

همزمان با اعتصاب نویسندگان هالیوود، تکرارها در حال پخش شدن هستند.

So, something 'looms'. That means something bad threatens to happen

بنابراین، چیزی به نظر می رسد. این بدان معناست که

as a result of this strike. The word we're focusing on,

در نتیجه این اعتصاب اتفاق بدی در خطر است. کلمه ای که ما روی آن تمرکز می کنیم،

though, is 'reruns'.

«تکرار» است.

Yeah. Now, 'reruns' are

آره در حال حاضر، "تکرار"

TV programmes that are shown again.

برنامه های تلویزیونی هستند که دوباره پخش می شوند.

We can also call them 'repeats'. Now, because the writers are on strike,

ما همچنین می توانیم آنها را "تکرار" بنامیم. اکنون، چون نویسندگان اعتصاب کرده‌اند،

TV networks are having to show the same programmes again –

شبکه‌های تلویزیونی مجبورند دوباره همان برنامه‌ها را نشان دهند -

they've already shown them.

قبلاً آنها را نشان داده‌اند.

Yes. And we can break this word down.

آره. و ما می توانیم این کلمه را بشکنیم.

It's made up of 're-' which is the prefix,

این از «re-» تشکیل شده است که پیشوند است،

which means 'again', and 'run' can mean 'a series'.

به معنای «دوباره»، و «run» می تواند به معنای «یک سری» باشد.

Yes. And we have been talking about the noun 'rerun',

آره. و ما در مورد اسم 'rerun' صحبت کرده ایم،

but we can also use it as a verb.

اما می توانیم از آن به عنوان فعل نیز استفاده کنیم.

So, for example, if we are talking about a process or a competition,

بنابراین، برای مثال، اگر ما در مورد یک فرآیند یا یک مسابقه صحبت می کنیم،

'rerun' means to do it again.

"reun" به معنای انجام مجدد آن است.

Yeah. So, perhaps there was something wrong with the competition –

آره بنابراین، شاید مشکلی در رقابت وجود داشته است -

it was badly run. It needs to be done again.

بد اجرا شده است. باید دوباره انجام شود.

It is 'rerun'.

"تکرار" است.

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

We've had: gig economy – job market of short term work,

ما داشتیم: اقتصاد گیگ – بازار کار کار کوتاه مدت،

sparks – causes

جرقه ها – علل

and reruns – old programmes, shown again.

و تکرار – برنامه های قدیمی که دوباره نمایش داده شدند.

Don't forget there's a quiz on this page.

فراموش نکنید که یک مسابقه در این صفحه وجود دارد.

Thank you for joining us and goodbye.

از اینکه به ما پیوستید متشکرم و خداحافظ.

Bye.

خدا حافظ.