California Wildfires: BBC News Review

Hello and welcome to News Review from BBC Learning English.

سلام و خوش آمدید به بررسی اخبار از BBC Learning English.

I'm Georgina and joining me today is Catherine.

من جورجینا هستم و امروز کاترین به من می پیوندد.

Hi Catherine.

سلام کاترین.

Hello Georgina! Hello everybody.

سلام جورجینا! سلام به همه.

Yes, today's News Review story is about the wildfires

بله، داستان امروز News Review درباره آتش سوزی

that are sweeping the West Coast of America.

هایی است که ساحل غربی آمریکا را فرا گرفته است.

And don't forget: if you want to test yourself on the vocabulary you learn

و فراموش نکنید: اگر می خواهید خود را بر روی واژگانی که امروز یاد می گیرید آزمایش کنید

today, go to bbclearningenglish.com to find a quiz.

، برای یافتن یک مسابقه به bbclearningenglish.com بروید.

Now, let's hear more about that story about the wildfires

حالا بیایید

in California from this Radio 1 News headline:

از این تیتر خبری رادیو 1 درباره آن داستان درباره آتش‌سوزی‌های جنگلی در کالیفرنیا بیشتر بشنویم:

So, wildfires in America are now in

بنابراین، آتش‌سوزی‌های جنگلی در آمریکا اکنون در

three states on the West Coast. That is Washington,

سه ایالت در ساحل غربی هستند. یعنی واشنگتن،

Oregon and California. The wildfires have claimed

اورگان و کالیفرنیا. آتش‌سوزی‌ها

several lives and thousands of people have had to leave their homes.

جان چندین نفر را گرفته و هزاران نفر مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند.

We've got three words and expressions you can use to talk about this story.

ما سه کلمه و عبارت داریم که می توانید برای صحبت در مورد این داستان استفاده کنید.

What are they Catherine?

اونا چی هستن کاترین؟

They are: 'brace', 'smog' and 'grip'.

آنها عبارتند از: "بریس"، "مه دود" و "گیر".

'Brace', 'smog' and 'grip'. Catherine, give us your first headline.

«بریس»، «دود» و «چنگ زدن». کاترین، اولین تیتر خود را به ما بدهید.

Yes, we're in America for all our

بله، ما برای تمام

headlines this week and the first one comes from ABC News.

عناوین این هفته در آمریکا هستیم و اولین مورد از ABC News است.

It reads like this:

این چنین می‌خواند:

Yes, so it's 'brace' – get ready physically or mentally for something bad.

بله، بنابراین «بریس» است - از نظر فیزیکی یا ذهنی برای چیز بدی آماده شوید.

That's right. B-R-A-C-E – that's a verb. It can also be a noun.

درست است. B-R-A-C-E - این یک فعل است. همچنین می تواند یک اسم باشد.

Now Georgina, imagine that you see me coming towards you.

حالا جورجینا، تصور کن که من را می بینی که به سمت تو می آیم.

You're in an enclosed space and I have my hand in a fist and

تو در یک فضای بسته هستی و من دستم را در مشت گرفته‌ام

an angry look on my face: what are you gonna do?

و چهره‌ام عصبانی است: می‌خواهی چه کار کنی؟

I'm gonna run away, Catherine.

من فرار می کنم، کاترین.

But you can't run away: you're in an enclosed space

اما شما نمی توانید فرار کنید: شما در یک فضای بسته هستید،

so what are you gonna do when you

پس وقتی

see that fist coming?

دیدید که مشت می آید چه خواهید کرد؟

I'm going to prepare myself physically,

قرار است خودم را از نظر بدنی آماده کنم،

so I'm going to tighten up all the muscles in my body...

بنابراین تمام ماهیچه های بدنم را سفت می کنم...

...and wait for the impact of the fist to hit me.

... و منتظر می شوم تا ضربه مشت به من بخورد.

And yeah – so I'm going to tighten up

و بله - پس به اصطلاح

all my body like a hard piece of cardboard, so to speak.

تمام بدنم را مانند یک تکه مقوا سفت سفت می کنم.

I'm going to brace myself.

من خودم را آماده می کنم.

OK. You're going to brace yourself. Now of course,

خوب. تو خودت را نگه داری البته،

Georgina, I would never do a thing like that – never in a million years!

جورجینا، من هرگز چنین کاری را انجام نمی‌دهم – هرگز در یک میلیون سال!

But in this scenario, if you feel that someone's about to

اما در این سناریو، اگر احساس می‌کنید که کسی می‌خواهد

hit you, you're going to prepare yourself physically and mentally because you know

به شما ضربه بزند، از نظر جسمی و روحی خود را آماده می‌کنید زیرا می‌دانید

something bad is going to happen.

اتفاق بدی قرار است بیفتد.

Same if you're in – traveling in a car and a crash is about to happen:

همینطور اگر در ماشین هستید - سفر با ماشین و تصادف در شرف وقوع است:

you will tighten up and get ready for an impact and this is the idea of 'brace'.

شما سفت می شوید و برای ضربه آماده می شوید و این ایده "بریس" است.

It's both physical and mental of course. You're going to be

البته هم جسمی و هم روحی. شما احساس خواهید

feeling – preparing yourself mentally for an

کرد - خود را از نظر ذهنی برای یک

impact of some kind and this is the way that 'brace' is being

نوع تأثیر آماده می‌کنید و این همان راهی است که از «بریس

used in this context. In the West Coast of America, people are

» در این زمینه استفاده می‌شود. در سواحل غربی آمریکا، مردم

getting ready physically: they're making fire defences.

از نظر فیزیکی آماده می شوند: آنها در حال ساخت دفاع از آتش هستند.

They're getting ready emotionally

آنها از نظر عاطفی

and mentally: they might have to move – it's going to be difficult, traumatic,

و ذهنی آماده می شوند: ممکن است مجبور شوند حرکت کنند - سخت، آسیب زا،

uncertain – so preparing yourself for something bad to happen.

نامطمئن خواهد بود - بنابراین خود را برای اتفاق بد آماده کنید.

Let's – so let's have a summary slide:

بیایید - پس بیایید یک اسلاید خلاصه داشته باشیم:

So, 'brace' is an action verb and we've got

بنابراین، "brace" یک فعل عملی است و ما

lots of useful information all about those, haven't we Catherine?

اطلاعات مفید زیادی در مورد آنها داریم، نه کاترین؟

We have. To find out what action verbs

ما داریم. برای اینکه بفهمید افعال عمل چیست

are and how they work, just click the link and

و چگونه کار می کنند، فقط روی پیوند کلیک کنید و

you'll go straight there.

مستقیماً به آنجا خواهید رفت.

Great. So, let's have a look at your second headline.

عالی. بنابراین، بیایید به تیتر دوم شما نگاهی بیندازیم.

Yes and now for the Los Angeles Times – the headline:

بله و اکنون برای لس آنجلس تایمز - تیتر:

'Smog' – type of air pollution often found in cities that makes it difficult to breathe.

'دود' - نوعی آلودگی هوا که اغلب در شهرها یافت می شود که تنفس را دشوار می کند.

Yes, 'smog' – S-M-O-G – it's a noun: 'smog'.

بله، "دود" - S-M-O-G - این یک اسم است: "مه دود".

Now Georgina, you know what 'smoke' is, don't you?

حالا جورجینا، می‌دانی «دود» چیست، نه؟

Yes. So, when you light a fire it's the grey kind of stuff

آره. بنابراین، وقتی آتش روشن می‌کنید، مواد خاکستری از

that comes off it and it can get in your eyes and in your

آن جدا می‌شوند و می‌توانند به چشم‌ها و

lungs as well and make it difficult to breathe.

ریه‌های شما نفوذ کنند و تنفس را دشوار کنند.

That's right. And you know what 'fog' is, don't you Georgina?

درست است. و میدونی "مه" چیه، نه جورجینا؟

I do. Well, actually I just learnt really

انجام میدهم. خوب، در واقع من تازه یاد گرفتم

what it is today – like the details. So, it's small water

که امروز واقعاً چیست - مانند جزئیات. بنابراین، این قطرات کوچک آب هستند

droplets that come together to create a form of a cloud, but it's low to the

که به هم می رسند و شکلی از ابر را ایجاد می کنند، اما تا سطح

ground and it means you can't see through it.

زمین کم است و به این معنی است که نمی توانید از طریق آن ببینید.

Yes. So, if we take the 'sm-' from 'smoke'

آره. بنابراین، اگر 'sm-' را از 'smoke'

and we add the '-og' from 'fog' and we put them together, we get...

بگیریم و '-og' را از 'fog' اضافه کنیم و آنها را کنار هم بگذاریم، ...

...'smog'. 'Smog'!

... 'smog' به دست می آید. 'دود'!

'Smog', 'smog'. Now, smog is traditionally a combination of smoke and fog,

'دود'، 'دود'. در حال حاضر، مه دود به طور سنتی ترکیبی از دود و مه است،

but these days we use it to mean

اما این روزها ما از آن به معنای

airborne pollution that makes it difficult to breathe,

آلودگی هوا استفاده می‌کنیم که تنفس را

difficult to see properly. If you look at photographs now of California,

دشوار می‌کند، دید درست را دشوار می‌کند. اگر اکنون به عکس های کالیفرنیا نگاه کنید،

you can see that the air literally is orange

می بینید که هوا به معنای واقعی کلمه نارنجی

and quite hazy: you can't see very well. People are struggling to breathe.

و کاملا مه آلود است: شما نمی توانید خیلی خوب ببینید. مردم در تقلای نفس کشیدن هستند.

So, it's air pollution which is either a mixture of smoke and fog,

بنابراین، این آلودگی هوا است که یا مخلوطی از دود و مه است،

or it's just airborne pollution.

یا فقط آلودگی هوا است.

Right, so let's have a look at a summary slide:

درست است، پس بیایید به اسلاید خلاصه نگاهی بیندازیم:

Catherine, we've covered other stories on wildfires, haven't we?

کاترین، ما داستان های دیگری را در مورد آتش سوزی های جنگلی پوشش داده ایم، اینطور نیست؟

Yes, we have. And to see a story about the Australian

بله ما داریم. و برای دیدن داستانی در مورد

bushfires that happened at the beginning of this year,

آتش سوزی های استرالیا که در ابتدای سال جاری اتفاق افتاد،

just click the link.

فقط روی لینک کلیک کنید.

Let's have a look at our next headline.

بیایید نگاهی به تیتر بعدی خود بیندازیم.

And we're in The New York Times now – the headline:

و ما اکنون در نیویورک تایمز هستیم - تیتر:

'Grip' means: hold tightly.

"چنگ زدن" به معنای: محکم نگه دارید.

Yes. Now, it's spelt: G-R-I-P – 'grip'. It's a verb

آره. حالا نوشته شده است: G-R-I-P - "گیر". فعل است

and it is also a noun. Now Georgina, would you please demonstrate

و اسم هم هست. حالا جورجینا

'grip', please, by gripping your pencil very tightly?

، لطفاً با محکم گرفتن مدادتان، «چنگ زدن» را نشان دهید؟

Yes, I'm gripping the pencil. And I – and I can see

بله، مداد را می گیرم. و من – و می‌توانم ببینم

you're kind of straining: your hand – your fingers are going white

که شما به نوعی زور می‌زنید: دستتان – انگشتانتان سفید می‌شوند،

because you're gripping it so hard. And I think if I tried to get that pencil out of

زیرا به شدت آن را می‌گیرید. و فکر می‌کنم اگر سعی کنم آن مداد را

your hand it would be very very difficult.

از دست تو بیرون بیاورم، بسیار سخت خواهد بود.

Almost impossible, Catherine. Almost impossible.

تقریبا غیر ممکنه کاترین تقریبا غیرممکن.

You've got quite a strong grip, I think, Georgina.

جورجینا فکر می‌کنم تو چنگ خیلی قوی داری.

Yeah. I feel like I need to relax it now actually.

آره احساس می‌کنم الان واقعاً باید آرامش کنم.

Yes, relax! Yes, you won't be able to use your hand.

بله، آرام باشید! بله، شما نمی توانید از دست خود استفاده کنید.

OK. So, grip means hold very very very tightly. It can be literal,

خوب. بنابراین، گرفتن یعنی خیلی خیلی خیلی محکم نگه دارید. این می تواند به معنای واقعی کلمه باشد،

as you've just been demonstrating with your pencil, Georgina,

همانطور که شما به تازگی با مداد خود نشان داده اید، جورجینا،

or it can be the idea of something having a lot of power over people's

یا می تواند ایده چیزی باشد که قدرت زیادی بر حرکات مردم دارد

movements. In this case the wildfires are causing

. در این مورد آتش سوزی ها باعث

fear: they're causing destruction. And it's those two things,

ترس می شوند: آنها باعث تخریب می شوند. و این دو چیز است،

fear and destruction, which are 'gripping' people. That means they are

ترس و ویرانی، که مردم را در چنگ می‌اندازد. این بدان معنی است که آنها

controlling people: people are thinking about it all the time,

مردم را کنترل می کنند: مردم همیشه در مورد آن فکر می کنند

they're planning around it, they're worried about it.

، آنها در مورد آن برنامه ریزی می کنند، آنها در مورد آن نگران هستند.

So, if something 'grips' you, it really takes all your attention so that you can't

بنابراین، اگر چیزی شما را «گرفت»، واقعاً تمام توجه شما را به خود جلب می کند تا نتوانید به

think of anything else, and you behave in a particular way

چیز دیگری فکر کنید و به

because of the thing that's gripping you.

دلیل چیزی که شما را درگیر کرده است، رفتار خاصی دارید.

So, in the headline it's being used as a

بنابراین، در عنوان به عنوان یک فعل استفاده می شود

verb. Can it also be used as an adjective, Catherine?

. آیا می توان از آن به عنوان صفت نیز استفاده کرد، کاترین؟

Yes, it can. Yes.

بله میشه. آره.

If you add '-ing' – '-pping', it's 'gripping' and you can talk

اگر «-ing» – «-pping» را اضافه کنید، «گیرنده» است و می توانید در

about lots of things that are gripping,

مورد چیزهای زیادی صحبت کنید که جذاب هستند،

especially in the world of entertainment, Georgina.

به خصوص در دنیای سرگرمی، جورجینا.

Do you like to watch gripping films?

آیا دوست دارید فیلم های جذاب تماشا کنید؟

Oh yes! So, the last film that I watched

آه بله! بنابراین، آخرین فیلمی که تماشا کردم و

that was really gripping was 'Gravity': I was on the edge of my seat,

واقعاً جذاب بود، «جاذبه» بود: من روی لبه صندلی خود بودم

the effects were fantastic, the characters, the script was amazing.

، جلوه‌ها فوق‌العاده بودند، شخصیت‌ها، فیلمنامه شگفت‌انگیز بود.

I didn't know what was going to happen – would Sandra Bullock survive her

نمی دانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد - آیا ساندرا بولاک از سفر فضایی خود جان سالم به در می برد

space expedition? What would actually happen? It was amazing.

؟ در واقع چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شگفتآور بود.

Fantastic! Sounds really gripping.

خارق العاده! برای تلفن های موبایل واقعا گیرا.

Yes, it is. It is amazing.

بله همینطور است. شگفت انگیز است.

So, let's have a look at our summary slide:

بنابراین، بیایید نگاهی به اسلاید خلاصه خود بیندازیم:

Catherine, could you recap the vocabulary please?

کاترین، لطفاً می‌توانید واژگان را خلاصه کنید؟

I could. We had 'brace' – get ready physically or mentally for something bad.

من می توانستم. ما "بریس" داشتیم - از نظر جسمی یا ذهنی برای یک اتفاق بد آماده شوید.

We had 'smog' – type of air pollution often found in cities that makes it difficult to breathe.

ما "دود" داشتیم - نوعی آلودگی هوا که اغلب در شهرها یافت می شود که تنفس را دشوار می کند.

And we had 'grip' – hold tightly.

و ما "چنگ" داشتیم - محکم نگه دارید.

So, you can test yourself on today's vocabulary with the quiz

بنابراین، می توانید خود را در واژگان امروز با آزمون

on the website. We're all over social media too.

موجود در وب سایت آزمایش کنید. ما در سراسر رسانه های اجتماعی نیز هستیم.

Thanks for joining us. Bye!

از اینکه به ما پیوستید متشکریم. خدا حافظ!

Bye everyone!

خداحافظ همه!