Rebels defeat Assad in Syria: BBC Learning English from the News

From BBC Learning English,

از BBC Learning English،

this is Learning English from the News, our podcast about the news headlines.

این آموزش زبان انگلیسی از اخبار، پادکست ما درباره سرفصل های اخبار است.

In this programme, rebels defeat Assad in Syria.

در این برنامه، شورشیان اسد را در سوریه شکست می دهند.

Hello, I'm Neil.

سلام من نیل هستم

And I'm Pippa.

و من پیپا هستم.

In this programme, we look at one big news story

در این برنامه، ما به یک خبر بزرگ

and the vocabulary in the headlines that will help you understand it.

و واژگان در سرفصل‌ها نگاه می‌کنیم که به شما در درک آن کمک می‌کند.

You can find all the vocabulary and headlines from this episode,

شما می توانید تمام لغات و سرفصل های این قسمت و

as well as a worksheet on our website.

همچنین یک کاربرگ را در وب سایت ما پیدا کنید.

bbclearningenglish.com.

bbclearningenglish.com.

So let's hear more about this story.

پس بیایید بیشتر در مورد این داستان بشنویم.

Syrian rebels have taken control of the country

شورشیان سوری

after defeating Bashar al-Assad and his forces.

پس از شکست بشار اسد و نیروهایش کنترل این کشور را به دست گرفتند.

Assad, who ruled the country for 24 years,

اسد که 24 سال بر کشور حکومت کرد ، از

has fled Syria to live in Russia.

سوریه فرار کرده و در روسیه زندگی می کند.

Many Syrians are celebrating the end of Assad's rule,

بسیاری از مردم سوریه پایان حکومت اسد را جشن می گیرند ،

but the future of the country is uncertain.

اما آینده این کشور نامشخص است.

Let's have our first headline.

بیایید اولین تیتر خود را داشته باشیم.

After Ousting Assad, Syrian Rebels Rush to Impose Order in Damascus.

پس از سرنگونی اسد، شورشیان سوری برای برقراری نظم در دمشق عجله کردند.

That's from the Wall Street Journal.

این از وال استریت ژورنال است.

And that headline again: After Ousting Assad,

و دوباره آن تیتر: پس از سرنگونی اسد،

Syrian Rebels Rush to Impose Order in Damascus.

شورشیان سوری برای برقراری نظم در دمشق عجله دارند.

And that's from the Wall Street Journal.

و این از وال استریت ژورنال است.

So this headline is about the uncertain situation in Syria

بنابراین این تیتر درباره وضعیت نامشخص سوریه

and the rebels who want to impose order.

و شورشیان است که می خواهند نظم را برقرار کنند.

That means restore calm and organisation.

این به معنای بازگرداندن آرامش و سازماندهی است.

But we're interested in this word ousting.

اما ما به این کلمه اخراج علاقه مندیم.

So oust is the verb.

پس بیرون کردن فعل است.

What does it mean to oust someone, Neil?

اخراج کسی به چه معناست، نیل؟

Well, if you oust someone, it means you force them to leave their job

خوب، اگر شما فردی را بیرون کنید، به این معنی است که او را مجبور به ترک شغل

or position.

یا موقعیت خود می کنید.

And you can also be ousted.

و همچنین می توان اخراج شد.

And that means you've been forced to leave your job or position.

و این بدان معناست که شما مجبور شده اید شغل یا موقعیت خود را ترک کنید.

Okay, so Bashar al-Assad, he was the president of Syria,

بسیار خوب، پس بشار اسد، او رئیس جمهور سوریه بود

and now he's been ousted,

و حالا برکنار شده است،

he's been forced to leave his job. That's right.

او مجبور شده کارش را ترک کند. درست است.

So we often use oust when we're talking about positions of power,

بنابراین، ما اغلب زمانی که در مورد موقعیت‌های قدرت صحبت می‌کنیم، از اخراج استفاده می‌کنیم،

for example, a CEO might be ousted from the company,

برای مثال، ممکن است یک مدیر عامل از شرکت برکنار شود،

or a local council might decide to oust the mayor.

یا شورای محلی ممکن است تصمیم به برکناری شهردار بگیرد.

And we can also use oust to talk about sports and competitions.

و همچنین می توانیم از oust برای صحبت در مورد ورزش و مسابقات استفاده کنیم.

For example, I hope my team don't get ousted from the playoffs this year.

به عنوان مثال، امیدوارم تیم من امسال از پلی آف حذف نشود.

But just note that oust is quite formal, so we see it a lot in stories

اما فقط توجه داشته باشید که اخراج کاملاً رسمی است، بنابراین ما آن را بیشتر در داستان‌های

about power and politics rather than personal everyday situations.

مربوط به قدرت و سیاست می‌بینیم تا موقعیت‌های روزمره شخصی.

We've had oust, force someone to leave their job or position.

ما اخراج کرده ایم، کسی را مجبور به ترک شغل یا موقعیت خود کرده ایم.

For example, the headteacher has been ousted by the school governors.

به عنوان مثال، مدیر مدرسه توسط مدیران مدرسه برکنار شده است.

He was corrupt.

او فاسد بود.

This is Learning English from the news, our podcast about the news headlines.

این آموزش زبان انگلیسی از اخبار، پادکست ما درباره سرفصل های اخبار است.

Today we're talking about recent events in Syria

امروز ما در مورد رویدادهای اخیر در سوریه صحبت می کنیم

where rebel forces have taken control of the country

که در آن نیروهای شورشی کنترل کشور را

from the Assad government.

از دولت اسد گرفته اند.

So Bashar al-Assad has left Syria to live in Russia.

بنابراین بشار اسد سوریه را ترک کرده و در روسیه زندگی می کند.

Before the attack by the rebels, he had controlled Syria for 24 years.

قبل از حمله شورشیان، او 24 سال سوریه را تحت کنترل داشت.

The conflict began in 2011, when the violent response

درگیری در سال 2011 آغاز شد، زمانی که واکنش خشونت آمیز

to anti-government protests led to a civil war.

به اعتراضات ضد دولتی منجر به جنگ داخلی شد.

Since then, more than half a million people have been killed

از آن زمان تاکنون، بیش از نیم میلیون نفر کشته شده اند

and around half of Syria's population has been displaced,

و حدود نیمی از جمعیت سوریه آواره شده اند و

forced to move because of the war.

به دلیل جنگ مجبور به مهاجرت شده اند.

In the end, Assad's defeat was quick and surprised people around the world.

در نهایت، شکست اسد سریع بود و مردم سراسر جهان را شگفت زده کرد.

Let's have another headline.

بیایید یک تیتر دیگر داشته باشیم.

This one is from AP News.

این یکی از AP ​​News است.

How it happened: Two seismic weeks that toppled Syria's government.

چگونه اتفاق افتاد: دو هفته لرزه ای که دولت سوریه را سرنگون کرد.

And that headline again,

و دوباره آن تیتر،

How it happened: Two seismic weeks that toppled Syria's government.

چگونه اتفاق افتاد: دو هفته لرزه ای که دولت سوریه را سرنگون کرد.

And that headline is from AP News.

و آن تیتر از AP ​​News است.

This headline gives a timeline of the events of the last two weeks.

این تیتر جدول زمانی وقایع دو هفته اخیر را نشان می دهد.

And the headline describes the two weeks as seismic.

و تیتر این دو هفته را لرزاننده توصیف می کند.

Now seismic, I think I've heard this used to talk about earthquakes.

الان سیسمونی، فکر کنم شنیدم که قبلا در مورد زلزله صحبت میکردن.

Is that right, Pippa? Yes. That's right.

درسته پیپا؟ بله. درست است.

Seismic is usually used to describe something related to

لرزه‌نگاری معمولاً برای توصیف چیزی که مربوط به

or caused by an earthquake.

یا ناشی از زلزله است استفاده می‌شود.

For example, we might talk about seismic activity

به عنوان مثال، ممکن است در مورد فعالیت لرزه ای صحبت کنیم

and this means the movement of the Earth because of an earthquake.

و این به معنای حرکت زمین در اثر زلزله است.

But there's no real earthquake in the headline, is there?

اما هیچ زلزله واقعی در تیتر خبری نیست، درست است؟

No seismic is being used metaphorically

هیچ لرزه ای در تیتر به صورت استعاری استفاده نمی شود

in the headline to show that the change in Syria is big and powerful,

تا نشان دهد که تغییر در سوریه بزرگ و قدرتمند است،

like an earthquake would be.

مانند یک زلزله.

And we often use seismic to describe situations that are shocking

و ما اغلب از لرزه‌نگاری برای توصیف موقعیت‌هایی استفاده می‌کنیم که تکان‌دهنده هستند

and could have a big impact on lots of people - changes in government,

و می‌توانند تأثیر زیادی بر افراد زیادی داشته باشند - تغییرات در دولت،

big events in wars, shocking news stories.

رویدادهای بزرگ در جنگ‌ها، اخبار تکان دهنده.

And similarly, you might hear earthquake used metaphorically too.

و به طور مشابه، ممکن است بشنوید که از زلزله نیز به صورت استعاری استفاده می شود. برای مثال،

a surprising election, might be called a political earthquake,

یک انتخابات غافلگیرکننده را می توان یک زلزله سیاسی نامید،

for example, as it has a large and powerful impact on a country.

زیرا تأثیر بزرگ و قدرتمندی بر یک کشور دارد.

So we've had seismic, describes a large and powerful impact,

بنابراین ما لرزه‌ای داشته‌ایم، یک ضربه بزرگ و قدرتمند،

like an earthquake. For example,

مانند یک زلزله را توصیف می‌کند. به عنوان مثال

the new law is a seismic change for human rights in the country.

قانون جدید یک تغییر لرزه ای برای حقوق بشر در کشور است.

This is Learning English from the News from BBC Learning English.

این آموزش زبان انگلیسی از اخبار بی بی سی آموزش زبان انگلیسی است.

We're talking about the change of power in Syria

ما در مورد تغییر قدرت در سوریه

after President Assad was defeated at the weekend.

پس از شکست رئیس جمهور اسد در آخر هفته صحبت می کنیم.

Around the world, lots of people have been surprised by

در سراسر جهان، بسیاری از مردم از

the fast change in the war and the rebels' victory over Assad.

تغییر سریع جنگ و پیروزی شورشیان بر اسد شگفت زده شده اند.

There's also uncertainty over what will happen now in Syria.

در مورد اینکه اکنون در سوریه چه اتفاقی خواهد افتاد نیز تردید وجود دارد.

There are lots of different groups who were fighting in the war,

گروه های مختلف زیادی وجود دارند که در جنگ می جنگیدند

and some of them continue to fight each other for control.

و برخی از آنها همچنان برای کنترل با یکدیگر می جنگند.

The Israeli military has also been taking action in Syria

ارتش اسرائیل نیز از زمان شکست اسد در سوریه دست به اقدام زده است

since the defeat of Assad.

.

Israel says this is to prevent weapons from falling

اسرائیل می گوید این کار برای جلوگیری از افتادن سلاح

into the hands of Islamic extremists.

به دست افراط گرایان اسلامی است.

But other countries, such as Turkey, have criticised the military action.

اما کشورهای دیگر مانند ترکیه از این اقدام نظامی انتقاد کرده اند.

Let's have another headline.

بیایید یک تیتر دیگر داشته باشیم.

This one's from Foreign Policy magazine.

این یکی از مجله فارین پالیسی است.

How the World Got Syria Wrong.

چگونه جهان سوریه را اشتباه کرد

That headline again from Foreign Policy magazine. How the World Got Syria Wrong.

آن تیتر دوباره از مجله فارین پالیسی . چگونه جهان در سوریه اشتباه کرد

This headline is from an article about the international reaction

این عنوان برگرفته از مقاله ای درباره واکنش بین المللی

to the situation in Syria.

به اوضاع سوریه است.

Yes, we're interested in the phrase got Syria wrong.

بله، ما به عبارتی که سوریه اشتباه شد علاقه مندیم.

Can you explain, Pippa?

میشه توضیح بدی پیپا

Yes, we know the word wrong.

بله، ما این کلمه را اشتباه می دانیم.

It means incorrect or not right.

یعنی نادرست یا نادرست.

If you literally get something wrong, like a maths problem

اگر به معنای واقعی کلمه چیزی را اشتباه دریافت کنید، مثلاً یک مسئله ریاضی

for example, you don't get the right answer.

، پاسخ درستی دریافت نمی کنید.

Yes, of course, but in the headline, the phrase is got Syria wrong.

بله، البته، اما در تیتر، عبارت سوریه اشتباه گرفته شده است.

Now, Syria isn't a maths problem.

حالا سوریه مشکل ریاضی نیست.

No, if we get something or someone wrong in this way,

خیر، اگر در این راه چیزی یا شخصی را اشتباه گرفتیم، به این

it means that we misunderstand that thing or person.

معنی است که آن چیز یا شخص را اشتباه متوجه شده ایم.

So in the headline the world got Syria wrong,

بنابراین در تیتر جهان، سوریه را اشتباه گرفته است،

it means the world misunderstood the Syrian war

این بدان معناست که جهان جنگ سوریه را

by thinking that President Assad couldn't be defeated by the rebels.

با این تصور که رئیس جمهور اسد نمی تواند توسط شورشیان شکست بخورد، اشتباه فهمیده است.

Remember, this headline is the opinion of the author.

به یاد داشته باشید، این عنوان نظر نویسنده است.

And we can use get something wrong

و ما می توانیم از دریافت اشتباه

in another interesting way.

به روش جالب دیگری استفاده کنیم.

We can use the expression with me, so we could say, don't get me wrong.

ما می توانیم این عبارت را با من به کار ببریم، بنابراین می توانیم بگوییم، اشتباه نکنید.

And that means don't misunderstand me.

و این به این معنی است که من را اشتباه نفهمید.

We use this if we're saying something that might be controversial

اگر چیزی می گوییم که ممکن است بحث برانگیز باشد

or that might upset someone

یا ممکن است کسی را ناراحت کند

and we want to be clear.

و بخواهیم شفاف باشیم، از این استفاده می کنیم.

Yes. For example, you asked me, Pippa,

بله. به عنوان مثال، شما از من، پیپا،

for my feedback on a work project.

نظر من را در مورد یک پروژه کاری پرسیدید.

And don't get me wrong, I think you've done a great job.

و اشتباه نکنید، فکر می کنم شما کار بزرگی انجام داده اید.

But you could strengthen your conclusion.

اما شما می توانید نتیجه گیری خود را تقویت کنید.

We've had get something or someone wrong, misunderstand something or someone.

ما در مورد چیزی یا کسی اشتباه کرده ایم، چیزی یا کسی را اشتباه متوجه شده ایم.

For example, I got the new CEO wrong.

مثلا من مدیر عامل جدید را اشتباه گرفتم.

She cares a lot about her employees.

او به کارمندانش اهمیت زیادی می دهد.

That's it for this episode of Learning English from the News.

تمام این قسمت از آموزش زبان انگلیسی از اخبار.

We'll be back next week with another news story.

هفته آینده با خبر دیگری باز خواهیم گشت.

If you've enjoyed this program, try our Learning English for Work series.

اگر از این برنامه لذت برده اید، مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای کار ما را امتحان کنید.

To learn more complicated English phrases and work jargon,

برای یادگیری عبارات انگلیسی پیچیده تر و اصطلاحات تخصصی،

visit bbclearningenglish.com.

به bbclearningenglish.com مراجعه کنید.

And don't forget to follow us on social media. Search BBC Learning English.

و فراموش نکنید که ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید . بی بی سی یادگیری انگلیسی را جستجو کنید.

Bye for now. Bye.

فعلا خداحافظ خداحافظ