Vocabulary - four uses of 'touch' - King Midas and his golden touch part 1

Hello, I'm Mariam. Today I'm going to tell you a story from Greek mythology about tragedy

سلام من مریم هستم امروز قصد دارم داستانی از اساطیر یونان در مورد تراژدی

caused by greed. It shows us what happens when true happiness is not recognised. This

ناشی از حرص و آز برای شما تعریف کنم. به ما نشان می دهد وقتی شادی واقعی به رسمیت شناخته نشود چه اتفاقی می افتد.

is the famous story of King Midas.

این داستان معروف شاه میداس است.

We start the story with Dionysus - the God of Wine - someone who likes to 'let himself

ما داستان را با دیونیسوس - خدای شراب - شروع می کنیم - کسی که دوست دارد کمی خود را

go' a bit. One day he and his friends are at the foot of Mount Tmolus enjoying themselves.

رها کند. یک روز او و دوستانش در دامنه کوه تمولوس هستند و لذت می برند.

Suddenly they realise that Silenus isn't with them. Silenus is a strange type of creature

ناگهان متوجه می شوند که سیلنوس با آنها نیست. سیلنوس نوع عجیبی از موجودات است

- half man, half goat - and he's a special friend of Dionysus as he was once his tutor.

- نیمی انسان، نیمی بز - و دوست ویژه دیونیسوس است، زیرا زمانی معلم او بود.

The friends look for him but it's touch and go as to whether they will ever find him.

دوستان به دنبال او می گردند اما لمس می شود و می خواهند ببینند آیا او را پیدا خواهند کرد یا خیر.

Earlier that day Silenus had fallen off his donkey because he'd had a touch too much to

اوایل آن روز سیلنوس از الاغش افتاده بود، چون بیش از حد آب خورده بود

drink - and now he's lying asleep by the side of the road, snoring. He's woken when

- و حالا کنار جاده خوابیده و خروپف می کند. هنگامی که

a king - King Midas - and his soldiers come riding by. Midas has a special longing to

یک پادشاه - شاه میداس - و سربازانش سوار بر آن می آیند ، او از خواب بیدار می شود. میداس اشتیاق خاصی برای

see Dionysus and Silenus agrees to take him to see the god in exchange for the loan of

دیدن دیونوسوس دارد و سیلنوس قبول می کند در ازای امانت یک اسب او را به دیدن خدا ببرد

a horse.

.

So now, Dionysus is touched that Midas has brought Silenus safely home. As a reward he

بنابراین اکنون، دیونوسوس از اینکه میداس سیلنوس را به سلامت به خانه آورده است، متاثر شده است. به عنوان پاداش، او به

offers Midas a wish - he may have whatever he desires. Midas thinks about it and then

میداس آرزویی را پیشنهاد می کند - او ممکن است هر چیزی را که می خواهد داشته باشد. میداس در مورد آن فکر می کند و سپس

he asks for the power to make everything he touches turn to gold. His wish is granted.

از او قدرت می خواهد تا هر چیزی را که لمس می کند به طلا تبدیل کند. آرزویش برآورده می شود.

But what is King Midas going to do with this special gift and what trouble will it lead

اما پادشاه میداس قرار است با این هدیه خاص چه کند و چه دردسری را در پی خواهد

to? Join me again in part 2 to find out. Bye for now.

داشت؟ دوباره در قسمت 2 با من همراه باشید تا متوجه شوید. فعلا خداحافظ.