BBC English Masterclass: Inversion 2: Reduced conditionals and more

Under no circumstances should you stop watching this video! Only here will you get the full

تحت هیچ شرایطی تماشای این ویدیو را متوقف نکنید! فقط در اینجا

inversion explanation 2. Are you ready? Let's invert!

توضیح کامل وارونگی 2 را دریافت خواهید کرد. آیا آماده هستید؟ بیایید معکوس کنیم!

Inversion happens in English for emphasis, dramatic purpose or formality. In order to

وارونگی در انگلیسی برای تاکید، هدف نمایشی یا رسمی اتفاق می افتد. برای

invert, the subject verb object order of a normal sentence is changed in some way. Let's

معکوس کردن، ترتیب مفعول فعل فاعل یک جمله عادی به نوعی تغییر می کند. بیایید

find out how. Go!

دریابیم که چگونه. برو!

So, by now you should be familiar with the conditional forms of English. These sentences

بنابراین، تا کنون باید با اشکال شرطی زبان انگلیسی آشنا باشید. این جملات

usually start with if and relate to the result or possible result of a real or imagined action.

معمولاً با اگر شروع می شوند و به نتیجه یا نتیجه احتمالی یک عمل واقعی یا خیالی مربوط می شوند.

So, for example:

مثلاً:

If you go to town, will you get me a cola? Or... If I were an animal, I would be a dog.

اگر به شهر بروی، برای من کولا می‌گیری؟ یا... اگر حیوان بودم، سگ بودم.

Or... If I had stayed longer, I would have learned a new language.

یا... اگر بیشتر می ماندم، زبان جدیدی یاد می گرفتم .

However, in second and third conditionals we can remove the if and invert the subject

اما در شرط دوم و سوم می توانیم if را حذف کرده و فاعل

and auxiliary verb. So:

و فعل کمکی را معکوس کنیم. پس:

Were I an animal, I would be a dog. Had I stayed longer, I would have learned

اگر حیوان بودم، سگ می شدم. اگر بیشتر می ماندم، زبان جدیدی یاد می گرفتم

a new language. Got it?

. فهمیدم؟

To invert a first conditional in this way, we need to use the word 'should'. Should

برای وارونه کردن یک شرط اول به این ترتیب، باید از کلمه "باید" استفاده کنیم.

makes a first conditional more polite and more tentative. So:

باید شرط اول را مؤدبانه تر و آزمایشی تر کند. بنابراین:

If you should go into town, will you get me a cola?

اگر باید به شهر بروید، برای من کولا می‌گیرید؟

Now to invert we just remove the 'if' and invert the subject and auxiliary verb as normal.

اکنون برای معکوس کردن، فقط "if" را حذف می کنیم و فاعل و فعل کمکی را به صورت عادی معکوس می کنیم.

So:

بنابراین:

Should you go in to town, will you get me a cola?

آیا باید به شهر بروید، برای من کولا می گیرید ؟

It's also worth remembering that negatives in these forms are not contracted. So:

همچنین لازم به یادآوری است که نگاتیوها در این اشکال منقبض نمی شوند. پس:

Should you not go into town... Were I not a human...

نباید بری شهر... مگه من آدم نبودم...

And... Had I not left so early... Got it?

و... اینقدر زود نرفته بودم... فهمیدم؟

When an adverb of place or movement is put at the beginning of a clause, then the whole

هنگامی که یک قید مکان یا حرکت در ابتدای یک جمله قرار می گیرد، کل

verb phrase, and not just the auxiliary verb, can be put before the subject. This is done

عبارت فعل، و نه فقط فعل کمکی، را می توان قبل از فاعل قرار داد. این کار

for dramatic effect and is usually conveyed in a written style and even more so when introducing

برای جلوه دراماتیک انجام می شود و معمولاً به سبک نوشتاری و حتی بیشتر از آن هنگام معرفی

a new noun. So, for example:

یک اسم جدید منتقل می شود. به عنوان مثال

The spy came through the window, becomes more dramatic with the inversion:

: جاسوس از پنجره آمد، با وارونگی دراماتیک تر می شود:

Through the window came the spy.

از طریق پنجره جاسوس آمد.

300 men would stand in the pass, becomes more dramatic with the inversion:

300 مرد در پاس بایستند، با وارونگی دراماتیک تر می شود:

In the pass would stand 300 men.

در پاس 300 مرد می ایستند.

This style of inversion is more common in speech with words like here, and there and

این سبک وارونگی بیشتر در گفتار با کلماتی مانند اینجا و آنجا و

small adverbials. For example:

قیدهای کوچک رایج است. مثلا:

There sat my father. On ran the racers.

پدرم آنجا نشسته بود. در دوید racers.

I opened the box and out jumped a puppy!

جعبه را باز کردم و یک توله سگ پرید بیرون!

But, if you use a pronoun, it's important that you put the pronoun before the verb.

اما، اگر از ضمیر استفاده می کنید، مهم است که ضمیر را قبل از فعل قرار دهید.

So:

پس:

Not: There sat my father. But: There he sat. Not: On ran the racers. But: On they ran.

نه: پدرم آنجا نشست. اما: آنجا نشست. نه: در دویدن مسابقه‌ها. اما: روی آنها دویدند.

I opened the box and out jumped a puppy. Or: ... out it jumped. Got it?

جعبه را باز کردم و یک توله سگ بیرون پرید. یا: ... بیرون پرید. فهمیدم؟

So beautiful was she that I fell in love immediately

آنقدر زیبا بود که من فوراً عاشق شدم.

We can use so plus an adjective, then we invert the normal subject and auxiliary verb, and

می‌توانیم از یک صفت به اضافه استفاده کنیم، سپس فاعل عادی و فعل کمکی را برعکس می‌کنیم، و

finally we use 'that' to describe how strongly something's description affected us and what

در نهایت از «that» استفاده می‌کنیم تا توضیح دهیم که توصیف چیزی چقدر بر ما تأثیر گذاشته است و

the consequence was. So beautiful was she that I fell in love. We can do the same thing

پیامد آن چه بوده است. آنقدر زیبا بود که من عاشق شدم. ما می‌توانیم همین کار را

with a noun using such:

با یک اسم با استفاده از این کار انجام دهیم:

Such a beautiful woman was she that I fell in love immediately. Got it?

زن آنقدر زیبا بود که من بلافاصله عاشق شدم. فهمیدم؟

Did you get it? Of course you got it. For more information please go to bbclearning.com.

گرفتی؟ البته متوجه شدی برای اطلاعات بیشتر لطفا به bbclearning.com مراجعه کنید.

I've been Dan, you've been fantastic. Let's invert. See you on the flip side, guys!

من دن بودم، تو فوق العاده بودی. بیایید معکوس کنیم. شما را از طرف دیگر می بینم، بچه ها!