The Race: The challenge is set. Learn how to ask questions - Episode 1

PHIL (speaking to himself) Hello, I'm Phil. I live in London. My apartment

PHIL (با خودش صحبت می کند) سلام، من فیل هستم. من در لندن زندگی می کنم. آپارتمان من

is close to the Houses of Parliament and I can hear the bells of Big Ben chiming every

نزدیک به مجلس است و هر ساعت صدای زنگ های بیگ بن را می شنوم

hour. I live on bus route number 88 which is handy because it takes me to my office

. من در مسیر اتوبوس شماره 88 زندگی می کنم که مفید است زیرا مرا به دفترم

in Oxford Circus. What do I do? Well, I'm an author – I write books – but don't

در سیرک آکسفورد می برد. چکار کنم؟ خوب، من یک نویسنده هستم - من کتاب می نویسم - اما

worry if you haven't heard of me, my books never sell – ever. In fact I want a career

اگر نام من را نشنیده اید نگران نباشید، کتاب های من هرگز فروخته نمی شوند - هرگز. در واقع من خواهان تغییر شغل

change because I desperately need some money. When I pay all my bills, you see, I only have

هستم زیرا به شدت به مقداری پول نیاز دارم. وقتی تمام صورت حساب هایم را پرداخت می کنم، می بینید،

enough spare money to buy a few drinks at my local pub – The Horse and Groom. That

فقط پول اضافی برای خرید چند نوشیدنی در میخانه محلی خود دارم - اسب و داماد. این

reminds me – I've got to go there now to meet some friends. Excuse me, we'll speak

به من یادآوری می کند - من باید اکنون به آنجا بروم تا چند دوست را ملاقات کنم. ببخشید ما به زودی دوباره صحبت می کنیم

again soon.

.

AT THE PUB

در میخانه

JOHN Hello Phil. Late again!

جان سلام فیل. اواخر دوباره!

EMILY Hello Phil. How is your writing going?

امیلی سلام فیل. نوشتن شما چطور پیش می رود؟

PHIL You know. It's all in my head not on paper.

PHIL شما می دانید. همه چیز در ذهن من است نه روی کاغذ.

TOM Hi Phil, mate, how are you? We were just talking

تام سلام فیل، رفیق، چطوری؟ ما فقط در مورد سفر صحبت می کردیم

about travelling – Emily here, says she's climbed up Mount Everest! Rather extreme backpacking,

- امیلی اینجا می گوید که از قله اورست صعود کرده است! کوله پشتی نسبتاً افراطی،

don't you think?!

EMILY I did do it. Five years ago. So come on John,

فکر نمی کنید؟!

امیلی من این کار را کردم. پنج سال پیش. پس جان،

what amazing thing have you done?

چه کار شگفت انگیزی انجام دادی؟

JOHN Oh, I just went cycling across South America!

جان اوه، من همین الان در سراسر آمریکای جنوبی دوچرخه سواری کردم!

EMILY You didn't!!

امیلی تو نکردی!!

JOHN I did. In my gap year. It was such a brilliant

جان من انجام دادم. در سال شکاف من چنین دوران درخشانی

time. Four months on the road, although I did get a bit tired.

بود. چهار ماه در راه بودم، اگرچه کمی خسته شدم.

TOM Sounds great. Did I ever tell you that I sailed

تام عالی به نظر می رسد. آیا تا به حال به شما گفته ام که

across the Atlantic to America in a yacht I built with my own hands? I still have that

با قایق تفریحی که با دستان خودم ساخته ام از اقیانوس اطلس به آمریکا رفتم؟ من هنوز آن

yacht down at the docks – but I never use it now. How about you Phil – when did you

قایق تفریحی را در اسکله دارم - اما اکنون هرگز از آن استفاده نمی کنم. در مورد شما فیل - چه زمانی

have your big life adventure?

ماجراجویی بزرگ زندگی خود را داشتید؟

PHIL Oh me? I haven't done much really. I'm not

فیل اوه من؟ من واقعا کار زیادی انجام نداده ام من

really one for adventure.

واقعا اهل ماجراجویی نیستم.

EMILY Why not?

امیلی چرا نه؟

PHIL Err… I never had any money - and where would

PHIL Err... من هرگز پولی نداشتم - و

I go?

JOHN Come on, you need some adventure in your life.

کجا بروم؟

جان بیا، تو به ماجراجویی در زندگیت نیاز داری.

Don't you feel like doing some globetrotting?

آیا نمی‌خواهید در حال انجام برخی مسابقات جهانی باشید؟

TOM Hey! I've got an idea!

تام هی! من یک فکری به ذهنم رسید!

PHIL (speaking to himself) Tom has come up with a crazy idea where I

فیل (با خودش صحبت می کند) تام به یک ایده دیوانه کننده رسیده است که در آن

could make some money and have some adventure. He has offered to lend me his yacht to sail

می توانم مقداری پول دربیاورم و ماجراجویی داشته باشم. او به من پیشنهاد داده است که قایق تفریحی خود را به من قرض دهد تا به

around the world! Yeah – mad isn't it?! He thinks I could write about my adventures

دور دنیا سفر کنم! آره - دیوانه نیست؟ او فکر می‌کند می‌توانم درباره ماجراهایم بنویسم

and make some money from it. But… I'm not someone who takes risks and I can definitely

و ​​از آن پول دربیاورم. اما… من کسی نیستم که ریسک کنم و قطعاً

think of some problems…

می توانم به مشکلاتی فکر کنم…

Slight problem… I can't sail.

مشکل جزئی… من نمی توانم قایقرانی کنم.

TOM No problem. There's an app you can download.

تام مشکلی نیست. یک برنامه وجود دارد که می توانید دانلود کنید.

It'll show you everything.

همه چیز را به شما نشان خواهد داد

PHIL An app? I'll need more than that. I've never

PHIL یک برنامه؟ من بیشتر از این نیاز دارم من هرگز

sailed a yacht in my life.

در عمرم با قایق بادبانی نرفتم.

TOM It's easy! And how about if I give you the

تام این آسان است! و اگر من قایق را به شما بدهم

boat – I'll never use it again - you can sell it when you get back. It'll earn you

- دیگر هرگز از آن استفاده نخواهم کرد - شما می توانید پس از بازگشت آن را بفروشید.

a fortune, on top of the money you get from your travel writing.

علاوه بر پولی که از سفرنامه نویسی به دست می آورید، ثروت زیادی برای شما به همراه خواهد داشت.

PHIL I couldn't possibly keep your yacht. You might

فیل من نمیتونم قایق تورو نگه دارم. شاید

want to use it again one day.

بخواهید روزی دوباره از آن استفاده کنید.

TOM Hmmm yes, that's true.

تام هوم بله، این درست است.

JOHN I know. Why don't you make it into a challenge?

جان من می دانم. چرا آن را به چالش تبدیل نمی کنید؟

TOM Yes, John! Great idea. I'll tell you what

تام بله جان! ایده عالی من به شما می گویم

– I'll make you a bet.

- من برای شما شرط می گذارم.

PHIL A bet – for money – what is it?

PHIL شرط بندی – برای پول – چیست؟

TOM Do you remember that story by Jules Verne

تام آیا آن داستان ژول ورن را به خاطر دارید

– when that guy, Phileas Fogg had to travel around the world in 80 days?

– زمانی که آن مرد فیلیاس فاگ مجبور شد در 80 روز به دور دنیا سفر کند؟

PHIL Yes.

فیل بله.

TOM Well, you've got to do it in 80 days. I bet

تام خب، شما باید این کار را در 80 روز انجام دهید. شرط

you the boat that you won't do it. If you don't do it, I'll keep the boat. If you do

می بندم روی قایق که این کار را نمی کنی. اگر این کار را نکنی، من قایق را نگه می دارم. اگر

sail around the world in 80 days, then you can keep the boat – and you can sell it

در عرض 80 روز به دور دنیا سفر کنید، می توانید قایق را نگه دارید - و اگر بخواهید می توانید آن را بفروشید

if you want. He'll never do it!

. او هرگز این کار را نمی کند!

PHIL Hold on. How much have you had to drink? You

PHIL صبر کن چقدر نوشیدنی داشته اید؟ میخوای

want me to sail around the world, on my own, in 80 days?! Impossible.

80 روز دیگه به ​​تنهایی دور دنیا بگردم؟! غیر ممکن

TOM I know. But if you want an adventure – and

تام من می شناسم. اما اگر می خواهید یک ماجراجویی داشته باشید - و

you want to keep the yacht – then that's the challenge. Exactly 80 days to sail all

می خواهید قایق بادبانی را نگه دارید - پس این چالش است. دقیقاً 80 روز برای سفر

the way around the world – not a minute longer.

به سراسر جهان - نه یک دقیقه بیشتر.

EMILY Go on Phil, it'll be brilliant. Here, have

امیلی برو فیل، فوق العاده خواهد بود. اینجا،

another drink…

یک نوشیدنی دیگر بنوشید...

JOHN Yes, and have my drink too.

جان بله، و من را هم بنوشید.

PHIL (speaking to himself) What should I do? It is true I need an adventure

فیل (با خودش صحبت می کند) چه کار کنم؟ درست است که من به یک ماجراجویی نیاز دارم،

but this one is huge. I know, I'll have a few more drinks and think about it…

اما این یکی بزرگ است. می دانم، من چند نوشیدنی دیگر خواهم خورد و در مورد آن فکر

(SLURP OF DRINK) OK. Yes - I accept the challenge

خواهم کرد... (SLURP OF DRINK) باشه. بله - من چالش را می پذیرم