BOX SET: 6 Minute English - 'Modern life' English mega-class! 30 minutes of new vocab!

57,644 views ・ 2024-12-08

BBC Learning English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:06
Hello, this is 6-Minute English from BBC Learning English. I'm Neil.
0
6000
4080
سلام، این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من نیل هستم.
00:10
And I'm Rob.
1
10080
1000
و من راب هستم.
00:11
As well as bringing the world to a halt, the coronavirus epidemic has led to an  
2
11080
4600
اپیدمی کروناویروس علاوه بر توقف جهان، منجر به
00:15
increase in misinformation, lies, and conspiracy theories on the internet.
3
15680
4360
افزایش اطلاعات نادرست، دروغ‌ها و تئوری‌های توطئه در اینترنت شده است.
00:20
In an era of fake news,  
4
20040
2966
در عصر اخبار جعلی،
00:23
where even the President of the United States is accused of spreading misinformation,  
5
23040
4480
جایی که حتی رئیس‌جمهور ایالات متحده به انتشار اطلاعات نادرست متهم می‌شود،
00:27
could it be that we are living through  a crisis in trust? What is trust,  
6
27520
5080
آیا ممکن است در بحران اعتماد زندگی کنیم؟ اعتماد چیست،
00:32
and who should we place our trust in? These are some of the questions we'll be discussing in this programme.
7
32600
5400
و به چه کسی باید اعتماد کنیم؟ اینها برخی از سؤالاتی است که در این برنامه درباره آنها بحث خواهیم کرد.
00:38
And, we'll be hearing from a philosopher who believes the problem is not about trust itself,  
8
38000
5880
و، از فیلسوفی خواهیم شنید که معتقد است مشکل مربوط به خود اعتماد نیست،
00:43
but about trustworthiness—the ability to be trusted as being honest and reliable.
9
43880
6160
بلکه در مورد قابل اعتماد بودن است - توانایی اعتماد به عنوان صادق و قابل اعتماد.
00:50
And, as always, we'll be learning some  related vocabulary along the way.
10
50040
4240
و، مثل همیشه، در طول مسیر، برخی از واژگان مرتبط را یاد خواهیم گرفت.
00:54
Of course, telling lies and lacking  trustworthiness is nothing new. Just think  
11
54280
4600
البته، دروغ گفتن و عدم اعتماد، چیز جدیدی نیست. فقط
00:58
of the Trojan Horse used to trick the ancient Greeks.
12
58880
2120
به اسب تروا فکر کنید که برای فریب یونانیان باستان استفاده می شد.
01:01
More recently, the American financier  
13
61000
3450
اخیراً،
01:05
Bernie Madoff became infamous as the biggest swindler in history. In 2009, he was sentenced  
14
65000
6560
برنی مدوف، سرمایه‌دار آمریکایی، به عنوان بزرگترین کلاهبردار تاریخ شناخته شد. در سال 2009، او به
01:11
to 150 years in prison for his part in the Ponzi scam. But how much did he defraud from investors?  
15
71560
7320
دلیل مشارکت در کلاهبرداری پونزی به 150 سال زندان محکوم شد. اما چقدر از سرمایه گذاران کلاهبرداری کرد؟
01:18
That's my quiz question. Was it: A. $6.5 million? 
16
78880
4840
این سوال مسابقه من است. این بود: الف. 6.5 میلیون دلار؟
01:23
B. $65 million? C. $65 billion?
17
83720
5840
ب. 65 میلیون دلار؟ ج. 65 میلیارد دلار؟
01:29
Hmm, I'll say B, $65 million.
18
89560
4720
هوم، من می گویم B، 65 میلیون دلار.
01:34
Okay, Rob, we'll come back to that later. Generally speaking, trust can be described  
19
94280
5440
خوب، راب، بعداً به آن باز خواهیم گشت.  به طور کلی، اعتماد را می توان
01:39
as a judgment that someone can be believed and relied upon. When we trust each other,  
20
99720
5160
به عنوان قضاوتی توصیف کرد که می توان به کسی اعتماد کرد و به آن تکیه کرد. وقتی به یکدیگر اعتماد کنیم،
01:44
it makes life easier, quicker, and friendlier.  
21
104880
2560
زندگی را آسان‌تر، سریع‌تر و دوستانه‌تر می‌کنیم.
01:47
Society can't function without trust. So does that mean the more trust, the better?
22
107440
7000
جامعه بدون اعتماد نمی تواند کار کند. بنابراین آیا این بدان معناست که هر چه اعتماد بیشتر باشد، بهتر است؟
01:54
Well, not according to philosopher Onora O'Neill.  
23
114440
2960
خب، به گفته فیلسوف اونورا اونیل نه.
01:57
Here he is speaking to David Edmonds, presenter of the BBC World Service program The Big Idea:
24
117400
6760
در اینجا او در حال صحبت با دیوید ادموندز، مجری برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی The Big Idea است:
02:04
We have another word, which is 'gullible.' And if you simply place trust indiscriminately  
25
124160
6000
ما کلمه دیگری داریم که «ساده‌باورانه» است.  و اگر به سادگی بی‌تفاوت اعتماد کنید
02:10
without making a judgment about whether the other person or institution is trustworthy,  
26
130160
6000
بدون اینکه در مورد قابل اعتماد بودن فرد یا مؤسسه دیگر قضاوت کنید،
02:16
then just trusting to luck, as we  say, is probably not a virtue.
27
136160
5320
آن‌طور که می‌گوییم فقط اعتماد کردن به شانس احتمالاً یک فضیلت نیست.
02:21
There's a difference between trusting someone because you have good reason to believe them  
28
141480
4760
بین اعتماد کردن به کسی به دلیل اینکه دلیل خوبی برای باور کردن او دارید
02:26
and being gullible—that's easy to deceive because you trust and believe people too quickly.
29
146240
5360
و ساده لوح بودن تفاوت وجود دارد - فریب دادن آن آسان است، زیرا خیلی سریع به دیگران اعتماد می کنید و به آنها اعتماد می کنید.
02:31
If you don't judge who is trustworthy and who is not, you are trusting to luck,  
30
151600
5760
اگر قضاوت نکنید که چه کسی قابل اعتماد است و چه کسی قابل اعتماد نیست، به شانس اعتماد دارید،
02:37
simply believing or hoping that things will happen for the best.
31
157360
3160
به سادگی باور دارید یا امیدوار هستید که همه چیز به بهترین شکل ممکن اتفاق بیفتد.
02:40
But being gullible and trusting to luck is exactly how Bernie Madoff was able to trick so many people  
32
160520
7280
اما ساده لوح بودن و اعتماد به شانس دقیقاً همان چیزی است که برنی مدوف توانست بسیاری از مردم را فریب دهد
02:47
into giving him their money. Their biggest mistake was to trust him indiscriminately,  
33
167800
5240
تا پولشان را به او بدهند. بزرگترین اشتباه آن‌ها این بود که بی‌تفاوت به او اعتماد کردند،
02:53
in a way that does not show care or  judgment, usually with harmful results.
34
173040
5120
به گونه‌ای که مراقبت یا قضاوت نشان نمی‌داد و معمولاً نتایج مضری به همراه داشت.
02:58
So if indiscriminately trusting people is such a bad idea, how do we avoid it? How  
35
178160
5800
بنابراین، اگر اعتماد بی رویه به افراد ایده بدی است، چگونه از آن اجتناب کنیم؟ چگونه
03:03
can we tell who is trustworthy and who is not? Here's the BBC World Service's The Big  
36
183960
5200
می توانیم تشخیص دهیم که چه کسی قابل اعتماد است و چه کسی قابل اعتماد نیست؟ در اینجا دیوید ادموندز، مجری «ایده بزرگ» سرویس جهانی بی‌بی‌سی است که از
03:09
Idea presenter David Edmonds asking  Onora O'Neill to give some details:
37
189160
5720
اونورا اونیل می‌خواهد جزئیاتی را ارائه دهد: اگر
03:14
An individual or organization is  trustworthy if they can justifiably  
38
194880
4600
فرد یا سازمانی قابل
03:19
be trusted. To be trustworthy, they need three ingredients. First, honesty—people have to be  
39
199480
6880
اعتماد باشد، قابل اعتماد است. برای قابل اعتماد بودن، به سه عنصر نیاز دارند. اول، صداقت - مردم باید
03:26
able to believe what they're told. Second, competence—beyond honesty and competence,  
40
206360
6120
بتوانند آنچه را که به آنها گفته می شود باور کنند. دوم، شایستگی – فراتر از صداقت و شایستگی،
03:32
there's a third element to trustworthiness: reliability.
41
212480
2960
عنصر سومی برای قابل اعتماد بودن وجود دارد: قابلیت اطمینان.
03:35
That's the boring one: that's just being honest and competent each time. So that it's not enough to be episodically  
42
215440
8000
این خسته کننده است: این فقط هر بار صداقت و شایستگی است. به طوری که
03:43
honest and competent for some of the things you claim to be able to do, but not others.
43
223440
5920
برای برخی از کارهایی که ادعا می کنید قادر به انجام آنها هستید، اما در مورد برخی دیگر نه، کافی نیست به طور اپیزودیک   صادق باشید.
03:49
Philosopher Onora O'Neill identifies three ingredients for trustworthiness: honesty, competence, and reliability.
44
229360
8120
فیلسوف اونورا اونیل سه عنصر قابل اعتماد را شناسایی می کند: صداقت، شایستگی و قابلیت اطمینان.
03:57
Competence means the ability to do something well. You would trust a  
45
237480
4000
شایستگی به معنای توانایی انجام کاری خوب است.
04:01
car mechanic to fix your broken car engine, but you wouldn't go to them for dental work—they're  
46
241480
5560
برای تعمیر موتور خودروی خراب خود به یک مکانیک خودرو اعتماد خواهید کرد، اما برای کارهای دندانپزشکی به سراغ او نمی‌روید—آنها
04:07
not competent to remove your tooth like a dentist is.
47
247040
3400
مانند دندانپزشک صلاحیت کشیدن دندان شما را ندارند.
04:10
And you wouldn't trust your dentist to fix  your broken-down car either. Onora O'Neill also mentions reliability: being trustworthy because  
48
250440
8160
و به دندانپزشک خود برای تعمیر خودروی خراب شما نیز اعتماد ندارید. اونورا اونیل به قابلیت اطمینان نیز اشاره می‌کند: قابل اعتماد بودن، زیرا
04:18
you behave well all the time and keep all the promises you make.
49
258600
4480
همیشه خوب رفتار می‌کنید و به همه قول‌هایی که می‌دهید عمل می‌کنید.
04:23
It's the combination of these three—being honest, competent, and reliable—that make someone truly trustworthy.  
50
263080
6640
این ترکیبی از این سه - صادق بودن، شایستگی، و قابل اعتماد بودن است که باعث می‌شود کسی واقعاً قابل اعتماد باشد.
04:29
And not someone like Bernie Madoff, who would run off with your money and entire life savings.
51
269720
5560
و نه شخصی مانند برنی مدوف که با پول و کل پس‌انداز شما فرار کند.
04:35
All of which brings me to my quiz  question. Do you remember, Rob?
52
275280
4440
همه اینها من را به سؤال مسابقه م می‌برد . یادت هست راب؟
04:39
Yeah, I do. You asked how much Bernie Madoff  
53
279720
2560
بله، من. شما پرسیدید که برنی مدوف چقدر
04:42
stole from the American investors he  lied to, and I said B, $65 million.
54
282280
6600
از سرمایه گذاران آمریکایی به آنها دروغ می دزدید، و من گفتم ب، 65 میلیون دلار.
04:48
But in fact, it was C, $65 billion—a lot  of money to give to such an untrustworthy man.
55
288880
5880
اما در واقع، 65 میلیارد دلار C بود - پول زیادی برای دادن به چنین مرد غیرقابل اعتمادی.
04:54
So we've been discussing whether there is a crisis of trust and are asking how to  
56
294760
5480
بنابراین، ما در مورد اینکه آیا بحران اعتماد وجود دارد یا خیر، بحث کرده‌ایم و می‌پرسیم که چگونه می‌توانیم
05:00
know who is trustworthy—able to be trusted as honest, competent, and reliable.
57
300240
5200
بدانیم چه کسی قابل اعتماد است - می‌توان به عنوان صادق، شایسته و قابل اعتماد به او اعتماد کرد.
05:05
Placing your trust in someone trustworthy is very different from being gullible: easy to trick because you trust and believe people too quickly.
58
305440
8360
اعتماد کردن به شخصی قابل اعتماد با ساده لوح بودن بسیار متفاوت است: فریب دادن آن آسان است زیرا خیلی سریع به افراد اعتماد می کنید و آنها را باور می کنید.
05:13
And it can also be unhelpful to trust things to luck,  
59
313800
4280
و همچنین می‌تواند مفید نباشد که به چیزها اعتماد کنید،
05:18
simply hope or believe that everything will work out for the best.
60
318080
3200
فقط امیدوار باشید یا باور کنید که همه چیز به بهترین شکل انجام می‌شود.
05:21
Both of these problems come about when people trust indiscriminately, in an unsystematic way that does not show care  
61
321280
7920
هر دوی این مشکلات وقتی به وجود می‌آیند که مردم به‌طور بی‌مشخص، به شیوه‌ای غیرسیستماتیک که مراقبت
05:29
or judgment, usually with harmful results, as Bernie Madoff's victims found out to their cost.
62
329200
5920
یا قضاوتی نشان نمی‌دهند، معمولاً نتایج مضری دارند، اعتماد می‌کنند، همانطور که قربانیان برنی مدوف متوجه هزینه‌های خود شدند.
05:35
But luckily, there are many trustworthy people around, and we can spot them using three criteria:  
63
335120
6680
اما خوشبختانه، افراد قابل اعتماد زیادی در اطراف وجود دارند، و ما می‌توانیم آنها را با استفاده از سه معیار تشخیص دهیم:
05:41
honesty (in other words, not lying), competence, and reliability.  
64
341800
4080
صداقت (به عبارت دیگر، دروغ نگفتن)، شایستگی، و قابلیت اطمینان.
05:45
Competence means an ability to do something well in the correct and effective way.
65
345880
6400
شایستگی به معنای توانایی انجام کاری به روش صحیح و مؤثر است.
05:52
And reliability means being honest and competent all the time—not just being honest sometimes or reliable in some actions but not others.
66
352280
8560
و قابلیت اطمینان یعنی همیشه صادق و شایسته باشید—نه فقط گاهی اوقات یا در برخی از اقدامات قابل اعتماد باشید، اما در برخی دیگر نه.
06:00
That's all for 6 Minute English. Bye for now!
67
360840
2560
این همه برای 6 دقیقه انگلیسی است. فعلا خداحافظ!
06:03
Bye-bye!
68
363400
1640
خداحافظ!
06:09
Hello, and welcome to 6 Minute English. I'm Alice.
69
369960
3080
سلام، و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید. من آلیس هستم.
06:13
And I'm Rob. Now Alice, what did  you get up to at the weekend?
70
373040
3320
و من راب هستم. حالا آلیس، آخر هفته چه کاری انجام دادی؟
06:16
Oh, I did some spring cleaning, which  means cleaning a place very well,  
71
376360
4800
اوه، من چند تمیز کردن بهاره انجام دادم، به این معنی که یک مکان را خیلی خوب تمیز کنم،
06:21
especially places you don't clean  often. So I was tidying up my wardrobe,  
72
381160
4880
مخصوصاً مکان‌هایی را که اغلب تمیز نمی‌کنید . بنابراین داشتم کمد لباسم را مرتب می کردم،
06:26
trying to organize things, and suddenly hundreds of shoes tumbled on my head!
73
386040
4880
سعی می کردم چیزها را مرتب کنم، و ناگهان صدها کفش روی سرم افتاد!
06:30
Poor Alice! But why do you have so many shoes,  
74
390920
3560
بیچاره آلیس! اما چرا این همه کفش دارید
06:34
and why do you keep them at the top of your wardrobe? I only have three pairs.
75
394480
4120
و چرا آنها را در بالای کمد لباس خود نگه می دارید؟ من فقط سه جفت دارم
06:38
I like to match my shoes to my outfit, and three pairs wouldn't do the trick. Well,  
76
398600
5160
من دوست دارم کفش‌هایم را با لباسم هماهنگ کنم، و سه جفت این کار را انجام نمی‌دهند. خب،
06:43
the subject of today's show  is having too much stuff.
77
403760
3800
موضوع نمایش امروز مطالب زیاد است.
06:47
And you're making me feel guilty, Rob.  You must have too much of something.
78
407560
4400
و تو باعث میشی من احساس گناه کنم، راب. شما باید چیزی بیش از حد داشته باشید.
06:51
Yes, plastic bags. I think they're useful,  
79
411960
2800
بله کیسه های پلاستیکی من فکر می کنم آنها مفید هستند،
06:54
but they're getting out of hand. That means not under control—they're taking over my kitchen.
80
414760
5600
اما از کنترل خارج می شوند. این بدان معناست که تحت کنترل نیستم—آنها آشپزخانه من را در اختیار می گیرند.
07:00
You can recycle plastic bags, you know, Rob.
81
420360
2680
می دانی، راب، می توانی کیسه های پلاستیکی را بازیافت کنی.
07:03
Uh, well, you can recycle  shoes too, you know, Alice.
82
423040
2360
اوه، خوب، شما هم می‌توانید کفش‌ها را بازیافت کنید ، می‌دانید، آلیس.
07:05
Oh yes.
83
425400
1000
اوه بله.
07:06
Now, in general, I don't have a lot of clutter in my flat. That means an untidy  
84
426400
4880
اکنون، به طور کلی، من در آپارتمانم شلوغی زیادی ندارم. این به معنای مجموعه ای نامرتب
07:11
collection of objects. Clutter makes  it harder to find the things you need,  
85
431280
5040
از اشیاء است. به هم ریختگی پیدا کردن چیزهایی را که نیاز دارید سخت‌تر می‌کند،
07:16
and it makes moving house a nightmare—all those boxes full of things you don't need.
86
436320
5320
و خانه تکانی را به یک کابوس تبدیل می‌کند—همه جعبه‌های پر از چیزهایی که به آن‌ها نیاز ندارید.
07:21
Good point. I have a friend who suggested the three-bucket system. You sort things  
87
441640
5760
نکته خوبیه من دوستی دارم که سیستم سه سطلی را پیشنهاد کرد. چیزها را
07:27
into three different buckets: one you label as "to keep," one as "to get rid of," and one  
88
447400
7400
در سه سطل مختلف دسته‌بندی می‌کنید: یکی را با عنوان «نگه داشتن»، یکی «برای خلاص شدن از شر» و دیگری
07:34
as "maybe to get rid of." "Get rid of," by the way, means to remove something you don't want.
89
454800
6440
به عنوان «شاید برای خلاص شدن از شر» برچسب‌گذاری می‌کنید. به هر حال، «رها از شر» به معنای حذف چیزی است که نمی‌خواهید.
07:41
It's the "maybe" bucket that's tricky,  
90
461240
1800
این سطل «شاید» است که مشکل دارد،
07:43
isn't it? You never know if you  might need something in the future.
91
463040
3520
اینطور نیست؟ شما هرگز نمی دانید که ممکن است در آینده به چیزی نیاز داشته باشید.
07:46
Yes, it would need to be a big bucket too.
92
466560
2040
بله، باید یک سطل بزرگ نیز باشد.
07:48
Yes, it would. Well, I think we  could all live better with less.
93
468600
4360
بله. خوب، من فکر می‌کنم همه ما می‌توانیم با کمتر بهتر زندگی کنیم.
07:52
Okay, well let's have today's quiz question before we talk about decluttering our lives. Which word,  
94
472960
6080
خوب، قبل از اینکه درباره بی نظمی زندگی خود صحبت کنیم، بیایید سؤال مسابقه امروز را مطرح کنیم. کدام کلمه،
07:59
Alice, means a belief that physical possessions are the most important thing in life? Is it: 
95
479040
5960
آلیس، به معنای اعتقاد به این است که دارایی های فیزیکی مهم ترین چیز در زندگی است؟ آیا این:
08:05
A. Metaphysics? B. Materialism?
96
485000
3880
A. متافیزیک؟ ب- ماتریالیسم؟
08:08
C. Existentialism?
97
488880
3000
ج. اگزیستانسیالیسم؟
08:11
Okay, I think it's B, materialism.
98
491880
5280
خوب، من فکر می کنم B، ماتریالیسم است.
08:17
Okay, well, we'll find out if you got the answer right or wrong later on in the show. Now let's  
99
497160
5760
خوب، خوب، بعداً در برنامه متوجه خواهیم شد که آیا پاسخ را درست یا غلط دریافت کرده‌اید. حالا بیایید
08:22
listen to Bea Johnson, author of Zero Waste Home, talking about how she and her family  
100
502920
6200
به بی جانسون، نویسنده کتاب Zero Waste Home گوش دهیم که در مورد اینکه چگونه او و خانواده‌اش
08:29
have adopted a minimalist, or deliberately simple, lifestyle in their California home.
101
509120
7360
سبک زندگی مینیمالیستی یا عمداً ساده را در خانه خود در کالیفرنیا اتخاذ کرده‌اند، صحبت می‌کند.
08:36
We've really asked ourselves,  what is it that we really need? Uh,  
102
516480
3400
ما واقعاً از خود پرسیده‌ایم، به چه چیزی نیاز داریم؟ اوه،
08:39
we've asked really true questions and,  uh, evaluated every single thing that  
103
519880
4760
ما سؤالات واقعاً درستی پرسیده‌ایم و اوه، تک تک چیزهایی که   داریم را ارزیابی کرده‌ایم
08:44
we have. There is nothing that we overlook. I, uh, even came to one day look at my, uh,  
104
524640
7040
. چیزی نیست که ما از آن غافل شویم.  من، اوه، حتی یک روز آمدم که مثلاً به پوست‌کن سبزیجات خودم نگاه کنم
08:51
vegetable peeler, for example, and ask myself, do I really need that vegetable peeler?"
105
531680
7320
و از خودم بپرسم، آیا واقعاً به آن پوست‌کن سبزیجات نیاز دارم؟»
08:59
So one day, Bea Johnson decided to evaluate or to judge the importance of something to see if she needed it.
106
539000
7320
بنابراین یک روز، بی جانسون تصمیم گرفت اهمیت چیزی را ارزیابی یا قضاوت کند. برای اینکه ببیند آیا او به آن نیاز دارد یا نه،
09:06
She evaluated her vegetable peeler and decided to put it in the "get rid of" bucket.
107
546320
6280
او تصمیم گرفت آن را در سطل "رهایی از شر" بگذارد به
09:12
Yes, and overlook something  means not to see it. Now,  
108
552600
3960
09:16
I don't blame Bea at all because I  don't like peeling vegetables either.  
109
556560
4280
هیچ وجه بیا را سرزنش نکنید، زیرا من هم از پوست کندن سبزیجات خوشم نمی آید
09:20
And you can actually get the benefit of the vitamins and minerals by eating the skins.
110
560840
4840
09:25
Very healthy, Rob.
111
565680
1600
09:27
We can really live with fewer things, but some people can't help  
112
567280
3640
نمی‌تواند
09:30
looking for the latest version of something or go for designer goods. Writer and journalist  
113
570920
5560
به دنبال آخرین نسخه چیزی نباشد یا به سراغ کالاهای طراح نرود.
09:36
James Wallman warns us about this. He wonders how much stuff is too much.
114
576480
7240
جیمز والمن درباره این موضوع به ما هشدار می‌دهد
09:43
This thing about need is such a  dangerous term because what do you  
115
583720
4160
این موضوع در مورد نیاز بسیار خطرناک است، زیرا
09:47
need? And I'm not anti-stuff. Stuff  is good. I'm anti-too much stuff,  
116
587880
5040
من مخالف چیزهای زیادی نیستم
09:52
and I'm anti-the wrong stuff. Don't go out and buy that labelled 'good' that you think  
117
592920
4240
بیرون بروید و چیزهایی را بخرید که دارای برچسب «خوب» هستند که فکر می‌کنید
09:57
is going to make people think something more of you. That's not going to make you happy.
118
597160
6640
باعث می‌شود مردم بیشتر درباره شما فکر کنند. این شما را خوشحال نمی کند.
10:03
James Wallman there. Now Alice,  do you buy labelled goods?
119
603800
4520
جیمز والمن آنجاست. حالا آلیس، آیا شما کالاهای دارای برچسب می‌خرید؟
10:08
I'm afraid I do. Labelled goods, or products, are the ones with a famous brand name like Gucci,  
120
608320
7280
من می ترسم انجام دهم. کالاها یا محصولات دارای برچسب، آنهایی هستند که نام تجاری معروفی مانند گوچی،
10:15
Dior, Prada, etc. But I do think James  Wallman is right. Buying things just  
121
615600
5640
دیور، پرادا و غیره دارند. اما من فکر می‌کنم جیمز والمن درست می‌گوید. برای مثال، خرید چیزهایی فقط به این
10:21
because other people have them,  for example, doesn't make us happy.
122
621240
3240
دلیل که دیگران آنها را دارند ، ما را خوشحال نمی کند.
10:24
Yeah, that's true. But as he says, not  everything is the wrong stuff. For example,  
123
624480
5440
بله، این درست است. اما همانطور که او می گوید، همه چیز اشتباه نیست. برای مثال،
10:29
I'm very fond of my large schoolboy collection of superhero comics. I might not need them,  
124
629920
5800
من به مجموعه بزرگ کمیک‌های ابرقهرمانی خود برای دانش‌آموزان بسیار علاقه دارم. ممکن است به آنها نیاز نداشته باشم،
10:35
but they make me happy. So, what  stuff makes you happy, Alice?
125
635720
3800
اما آنها مرا خوشحال می کنند. خب، آلیس، چه چیزهایی تو را خوشحال می‌کند؟
10:39
Oh well, I like my music CDs and my books. Even though I've got the music on an MP3  
126
639520
5440
اوه، من سی دی های موسیقی و کتاب هایم را دوست دارم.  حتی اگر موسیقی را روی یک پخش‌کننده MP3 دارم
10:44
player and I don't often pull a book out from the bookcase.
127
644960
2440
و اغلب کتابی را از قفسه کتاب بیرون نمی‌آورم.
10:47
They have sentimental value, don't they?
128
647400
2632
آنها ارزش عاطفی دارند، اینطور نیست؟
10:50
[Yes] And that means the importance  of something because of a personal  
129
650400
3040
[بله] و این به معنای اهمیت چیزی به دلیل یک
10:53
or emotional feeling that we attach to it. Well, I sold all my music CDs online ages ago.
130
653440
6360
احساس شخصی  یا احساسی است که ما به آن وابسته می‌کنیم.  خوب، من تمام سی دی های موسیقی خود را به صورت آنلاین فروختم.
10:59
Oh, well, that sounds like the  sensible thing to do. Okay,  
131
659800
3520
اوه، خوب، این کار معقولی به نظر می رسد. بسیار خوب،
11:03
I think it's time for the answer  to today's quiz question, Rob.
132
663320
3160
فکر می‌کنم وقت آن است که به سؤال مسابقه امروز پاسخ دهیم، راب.
11:06
Yes, I asked you which word means a belief that physical possessions are the most important thing  
133
666480
5640
بله، از شما پرسیدم که کدام کلمه به معنای اعتقاد به این است که دارایی های فیزیکی مهم ترین چیز
11:12
in life. Is it: A. Metaphysics?
134
672120
3160
در زندگی است. آیا آن: الف. متافیزیک؟
11:15
B. Materialism? C. Existentialism?
135
675280
4120
ب- ماتریالیسم؟ ج. اگزیستانسیالیسم؟
11:19
And I said B, materialism.
136
679400
3440
و من گفتم ب، ماتریالیسم.
11:22
And you were right, Alice. Well  done. The answer is indeed B,  
137
682840
3560
و حق با تو بود، آلیس. آفرین. پاسخ در واقع B،
11:26
materialism. This is the word used to refer to a desire for material things and wealth and little  
138
686400
6440
ماتریالیسم است. این کلمه ای است که برای اشاره به میل به چیزهای مادی و ثروت و کم
11:32
or no interest in ethical values. Now, can we hear the words we learned today, please, Alice?
139
692840
5960
یا عدم علاقه به ارزش های اخلاقی استفاده می شود. حالا، می‌توانیم کلماتی را که امروز یاد گرفتیم بشنویم، لطفا، آلیس؟
11:38
Yes, of course. They are:
140
698800
2680
بله، البته. آنها عبارتند از:
11:41
spring cleaning out of hand 
141
701480
4720
تمیز کردن بهار از دست
11:46
clutter get rid of 
142
706200
3960
درهم و برهمی خلاص شدن از
11:50
materialism minimalist 
143
710160
4120
مادی گرایی مینیمالیستی
11:54
evaluate overlook 
144
714280
3640
ارزیابی نادیده گرفته  ارزش احساسی
11:57
labelled sentimental value 
145
717920
4040
برچسب‌گذاری شده
12:01
Well, that's the end of today's 6-Minute English. Don't forget to join us again soon. Bye for now!
146
721960
5520
خب، این پایان 6 دقیقه‌ای انگلیسی امروز است.  فراموش نکنید که به زودی دوباره به ما بپیوندید. فعلا خداحافظ!
12:07
Bye bye!
147
727480
1640
خداحافظ!
12:14
I'm Rob. Welcome to 6 Minute English. I'm joined today by Finn. Hello, Finn.
148
734320
5560
من راب هستم. به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید.  امروز فین به من پیوست. سلام فین
12:19
Yeah, hi Rob. You know, I'm happy you called me to  
149
739880
3120
آره سلام راب می‌دانی، خوشحالم که با من تماس گرفتی تا
12:23
present this program with you because I was there by my desk feeling a bit bored.
150
743000
6160
این برنامه را با تو ارائه کنم، زیرا من آنجا کنار میز کارم بودم و کمی خسته بودم.
12:31
Great yawn, Finn.
151
751280
1520
خمیازه عالی، فین.
12:32
Yeah, now a yawn, of course, is a  typical reaction of someone who is bored.
152
752800
4920
بله، حالا خمیازه، البته، یک واکنش معمولی از کسی است که حوصله اش سر رفته است.
12:37
Yeah, it's when you open your mouth wide and take some air in and slowly out.
153
757720
9160
بله، این زمانی است که دهان خود را کاملاً باز می‌کنید و مقداری هوا را وارد و به آرامی خارج می‌کنید.
12:46
Okay, well let's make this  program all about boredom,  
154
766880
2800
خوب، خوب بیایید این برنامه را کاملاً در مورد بی حوصلگی بسازیم،
12:49
shall we? And I'll start by  stimulating your imagination.
155
769680
4200
درست است؟ و من با تحریک تخیل شما شروع خواهم کرد.
12:53
Thank you, but how are you going to make me excited and interested in something, Rob?
156
773880
5840
متشکرم، اما چگونه می‌خواهی مرا به چیزی هیجان زده و به چیزی علاقه مند کنی، راب؟
12:59
Okay, well how about I challenge you to a question that you might not know the answer to?
157
779720
4960
خوب، چطور می توانم شما را به سؤالی دعوت کنم که ممکن است پاسخ آن را ندانید؟
13:04
Okay, well you can try. Go on then.
158
784680
2480
باشه خوب میتونی امتحان کنی ادامه بده پس
13:07
Well, I know you like the theatre.
159
787160
2000
خوب، می دانم که شما تئاتر را دوست دارید.
13:09
I do, but it has to be an  exciting play or I get restless.
160
789160
4880
انجام می دهم، اما باید یک بازی هیجان انگیز باشد وگرنه بی قرار می شوم.
13:14
Ah, restless. You mean unable to sit still because you get bored or worried even?
161
794040
5440
آه بی قرار یعنی نمی‌توانید بی‌حرکت بنشینید، زیرا حوصله‌تان سر می‌رود یا حتی نگران هستید؟
13:19
Okay, well I wonder how you'd feel watching the longest continuous play recorded.
162
799480
5080
خوب، من تعجب می کنم که با تماشای طولانی ترین پخش مداوم ضبط شده چه احساسی خواهید داشت.
13:24
Well, that's quite an offer. Um, what do you mean?
163
804560
2960
خوب، این کاملاً یک پیشنهاد است. اوم، منظورت چیه؟
13:27
Well, according to the Guinness Book of Records, the longest continuous dramatic performance was  
164
807520
5680
خب، طبق کتاب رکوردهای گینس، طولانی‌ترین اجرای نمایشی مداوم
13:33
held in New Jersey in the US in 2010. But do you know how long the cast for "The Bald Soprano"  
165
813200
7680
در نیوجرسی در ایالات متحده در سال ۲۰۱۰ برگزار شد.
13:40
by Eugène Ionesco was on stage for? Was it for about a) 8 hours, b) 17 hours, or c) 23 hours?
166
820880
9840
آیا حدود الف) 8 ساعت، ب) 17 ساعت، یا ج) 23 ساعت بود؟
13:50
Wow, they're all pretty long.  Um, I'll say b) 17 hours, Rob.
167
830720
6120
وای، همه آنها خیلی طولانی هستند. ام، من می گویم ب) 17 ساعت، راب.
13:56
Goodness. Right, okay, well I'll let you know the answer at the end of the program. Now let's  
168
836840
4880
خوبی. خوب، خوب، در پایان برنامه به شما پاسخ می‌دهم. حالا بیایید
14:01
talk more about boredom. I think this is a feeling we have to learn how to cope with.
169
841720
5520
درباره کسالت بیشتر صحبت کنیم. فکر می‌کنم این احساسی است که باید یاد بگیریم چگونه با آن کنار بیاییم.
14:07
Yes, we have to learn to deal with this situation successfully, to cope with it. But people often  
170
847240
6280
بله، ما باید یاد بگیریم که با این وضعیت با موفقیت کنار بیاییم و با آن کنار بیاییم. اما مردم اغلب
14:13
feel they want to change their life, to change their job. They might feel stuck in a rut.
171
853520
5680
احساس می‌کنند که می‌خواهند زندگی خود را تغییر دهند، شغل خود را تغییر دهند. آنها ممکن است احساس کنند در یک شیار گیر کرده اند.
14:19
That's a good phrase, stuck in a rut. So you mean you have become too fixed in one kind of job?
172
859200
5800
این جمله خوبی است که در یک راه حل گیر کرده است. پس یعنی شما در یک نوع شغل بیش از حد ثابت شده اید؟ بله
14:25
Yes. You know, Rob, even I sometimes  dream of something a bit more exciting,  
173
865000
5040
می‌دانی، راب، حتی من گاهی اوقات رویای چیز کمی هیجان‌انگیزتر را می‌بینم،
14:30
like being a professional diver or maybe even a pilot of a really fast plane.
174
870040
7680
مانند غواصی حرفه‌ای یا شاید حتی خلبان یک هواپیمای بسیار سریع.
14:37
Well, guess what? Even pilots get bored,
175
877720
2840
خوب، حدس بزنید چیست؟ حتی خلبان ها هم حوصله شان سر می رود
14:40
you know, not when they're flying anyway.
176
880560
2160
، نه وقتی که در حال پرواز هستند.
14:42
Wrong, when they're up in the air.
177
882720
1880
اشتباه است، وقتی آنها در هوا هستند. به
14:44
No way, really? I don't believe you.
178
884600
2240
هیچ وجه، واقعا؟ من شما را باور نمی کنم.
14:46
Well, Missy Cummings, an American, was a fighter pilot. Listen to the phrasal verb she uses,  
179
886840
6560
خب، میسی کامینگز، آمریکایی، یک خلبان جنگنده بود. به فعل عباراتی که او استفاده می‌کند گوش دهید،
14:53
meaning to stop being bored at least for a while.
180
893400
3800
به این معنی که حداقل برای مدتی دیگر خسته نباشید.
14:57
Is there ever time for a  fighter pilot to get bored?
181
897200
3360
آیا زمانی هست که یک خلبان جنگنده خسته شود؟
15:00
Oh my gosh, sure. For the same reasons the commercial pilots get bored. These fighter jets  
182
900560
4640
اوه خدای من، حتما به همان دلایلی که خلبانان تجاری خسته می شوند. این جت‌های جنگنده
15:05
are very automated when it comes to just holding altitude and heading. So you'd turn everything on  
183
905200
4160
وقتی صحبت از حفظ ارتفاع و حرکت می‌شود بسیار خودکار هستند. بنابراین شما همه چیز را روی   اتوپایلوت روشن می‌کردید
15:09
autopilot, and I probably listened to more Oprah Winfrey TV shows on the high frequency radios.  
184
909360
6600
، و من احتمالاً به برنامه‌های تلویزیونی اپرا وینفری بیشتری در رادیوهای فرکانس بالا گوش دادم.
15:15
And so you get good about using the technology to figure out how to stave off that boredom.
185
915960
4720
و بنابراین با استفاده از فناوری به خوبی می‌توانید بفهمید که چگونه می‌توانید این خستگی را از بین ببرید.
15:20
Ah, so she listened to a show hosted by the American presenter Oprah Winfrey on  
186
920680
5360
آه، پس او به برنامه ای که توسط مجری آمریکایی اپرا وینفری در رادیو میزبانی می شد گوش داد
15:26
the radio to stave off her boredom.  Now, to stave off means to stop or to  
187
926040
6040
تا خستگی او را از بین ببرد. حالا، دور کردن به معنای توقف یا
15:32
keep an unpleasant feeling away,  in this case, she means boredom.
188
932080
4560
دور کردن یک احساس ناخوشایند است، در این مورد، او به معنای کسالت است.
15:36
Yes, indeed. But some experts think  there's something good about feeling bored.
189
936640
4960
بله، در واقع. اما برخی کارشناسان فکر می‌کنند که احساس بی‌حوصلگی چیز خوبی دارد.
15:41
Really?
190
941600
1000
واقعا؟
15:42
Let's hear what Tiffany Watt  Smith has to say. She works for the  
191
942600
3520
بیایید بشنویم که تیفانی وات اسمیت چه می‌گوید. او برای
15:46
Center for the History of Emotions  at Queen Mary University of London.  
192
946120
4600
مرکز تاریخچه احساسات در دانشگاه کوئین مری لندن کار می‌کند.
15:50
Pay attention to the word she uses to  describe what boredom does to people.
193
950720
5560
به واژه‌ای که او برای توصیف آنچه که ملال با مردم می‌آورد، توجه کنید.
15:56
On the one hand, people are worried about being under-occupied and bored. On the other,  
194
956280
4000
از یک طرف، مردم نگران کم‌شغل بودن و بی حوصلگی هستند. از سوی دیگر،
16:00
there is a set of anxieties about us  not having any more downtime. You know,  
195
960280
4040
مجموعه‌ای از نگرانی‌ها در مورد اینکه ما دیگر زمان استراحت نداریم وجود دارد. می‌دانید،
16:04
we can constantly check our phones at the bus stop. Everything is to be filled. And what does  
196
964320
4160
ما می‌توانیم دائماً تلفن‌هایمان را در ایستگاه اتوبوس چک کنیم. همه چیز باید پر شود. و
16:08
that do to our minds? I think boredom is a very useful emotion. It's an emotion which spurs people  
197
968480
6360
این با ذهن ما چه می کند؟ به نظر من کسالت یک احساس بسیار مفید است. این احساسی است که افراد را تشویق می‌کند
16:14
on to change something about their environment. If you're bored, it gives rise to creativity.
198
974840
6880
تا چیزی را در مورد محیط خود تغییر دهند.  اگر حوصله دارید، باعث خلاقیت می شود.
16:21
So boredom spurs people on to change something. Now, to spur on means to stimulate or to encourage  
199
981720
8760
بنابراین بی حوصلگی افراد را به تغییر چیزی تحریک می کند.  در حال حاضر، تحریک کردن به معنای تحریک یا تشویق
16:30
someone to do something.
200
990480
1840
کسی به انجام کاری است.
16:32
So, what are you going to do, Finn? How will you change your life?
201
992320
3000
خب، فین، می‌خواهی چه کار کنی؟ چگونه زندگی خود را تغییر خواهید داد؟
16:35
Change my life? Okay, two things. The first one is I want to know if I got that question right.
202
995320
6400
زندگی من را تغییر دهم؟ باشه دو چیز اولین مورد این است که می‌خواهم بدانم آیا این سؤال را درست متوجه شدم یا خیر.
16:41
Well, I said at the beginning of the  program that the longest continuous  
203
1001720
3520
خب، در ابتدای برنامه گفتم که طولانی‌ترین
16:45
dramatic performance was held in New Jersey, US in 2010. And I asked you how  
204
1005240
5520
اجرای دراماتیک مداوم در نیوجرسی، ایالات متحده در سال 2010 برگزار شد. و از شما پرسیدم که
16:50
long the cast was on stage for to play  "The Bald Soprano" by Eugène Ionesco?
205
1010760
5960
بازیگران چقدر برای بازی در «سوپرانوی طاس» اثر یوژن یونسکو روی صحنه بودند؟
16:56
Yes, the options were 8 hours, 17 hours, and 23 hours, I think. And I said 17. Was I right?
206
1016720
8080
بله، فکر می‌کنم گزینه‌ها ۸ ساعت، ۱۷ ساعت و ۲۳ ساعت بودند. و من گفتم 17. درست گفتم؟
17:04
You were not.
207
1024800
1000
تو نبودی
17:05
Oh no!
208
1025800
520
اوه نه!
17:06
It was even longer.
209
1026320
1560
حتی طولانی تر بود.
17:07
Oh wow, okay.
210
1027880
760
اوه وای باشه
17:08
According to the Guinness Book of  Records, the play lasted 23 hours,  
211
1028640
4880
طبق کتاب رکوردهای گینس، این نمایش 23 ساعت و
17:13
33 minutes, and 54 seconds. It was  achieved by the 27 O'Clock Players,  
212
1033520
6080
33 دقیقه و 54 ثانیه به طول انجامید. این توسط بازیکنان ساعت 27 بدست آمد،
17:19
who performed "The Bald Soprano" at Belmar, New Jersey, USA on the 27th of July, 2010. Anyway,  
213
1039600
7400
که «سوپرانوی طاس» را در بلمار، نیوجرسی، ایالات متحده در 27 ژوئیه 2010 اجرا کردند.
17:27
Finn, what's the second thing you're  going to do to stave off your boredom?
214
1047000
3760
حوصله شما
17:30
You know what, Rob? I'm going to book myself a fantastic holiday. Maybe I  
215
1050760
5880
میدونی چیه، راب؟ من برای خودم یک تعطیلات فوق‌العاده رزرو می‌کنم. شاید
17:36
could start with a visit to Patagonia  in Argentina to see the penguins.
216
1056640
4480
بتوانم با بازدید از پاتاگونیا در آرژانتین برای دیدن پنگوئن ها شروع کنم.
17:41
Yeah, sounds very exciting. But  before you head off to Patagonia,  
217
1061120
4160
آره خیلی هیجان انگیز به نظر میاد اما قبل از اینکه به پاتاگونیا بروید،
17:45
could you remind us of some of the  English words we've heard today?
218
1065280
3400
می‌توانید برخی از کلمات انگلیسی را که امروز شنیده‌ایم به ما یادآوری کنید؟
17:48
We heard: yawn, stimulating, restless, to cope with, stuck in a rut, to stave off, to spur on.
219
1068680
11800
شنیدیم: خمیازه کشیدن، تحریک‌کننده، بی‌قرار، کنار آمدن با آن، گیرکردن در شیار، دور زدن، تحریک کردن.
18:00
Thanks, Finn. That's it for this program. I hope you didn't find it boring.
220
1080480
3760
ممنون، فین برای این برنامه همین است.  امیدوارم کسل کننده ندیده باشید
18:04
Not at all. I loved it.
221
1084240
1400
نه اصلا. من آن را دوست داشتم.
18:05
Please join us again soon for another 6 Minute English from BBC Learning English. Bye bye.
222
1085640
6000
لطفاً به زودی دوباره به ما بپیوندید و ۶ دقیقه انگلیسی دیگر از BBC Learning English. خداحافظ
18:11
Bye.
223
1091640
1440
خداحافظ
18:18
Hello and welcome to 6 Minute English. I'm Alice.
224
1098000
2920
سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید. من آلیس هستم.
18:20
And I'm Neil.
225
1100920
960
و من نیل هستم.
18:21
So, Neil, did you sleep well last night?
226
1101880
2000
خب، نیل، دیشب خوب خوابیدی؟
18:23
Uh, yes, thanks. Why do you ask?
227
1103880
2080
اوه، بله، ممنون چرا می پرسی؟
18:25
Today we're talking about how much sleep we need.
228
1105960
3280
امروز در مورد اینکه چقدر به خواب نیاز داریم صحبت می کنیم.
18:29
Ah, I like a good eight hours myself.  Ten at the weekend. How about you?
229
1109240
4720
آه، من خودم یک هشت ساعت خوب را دوست دارم. ده در آخر هفته شما چطور؟
18:33
Oh, six is enough for me. But did you  know this? Humans sleep around three  
230
1113960
5280
اوه، شش برای من کافی است. اما آیا این را می‌دانستید؟ انسان‌ها حدود سه
18:39
hours less than other primates, like  chimps, who sleep for about ten hours.
231
1119240
4680
ساعت کمتر از سایر نخستی‌ها، مانند شامپانزه‌ها که حدود ده ساعت می‌خوابند، می‌خوابند.
18:43
So you're a chimp, Neil, at the weekends at least. Are you ready for the quiz question?
232
1123920
11360
پس تو حداقل آخر هفته‌ها شامپانزه‌ای، نیل. آیا برای سوال مسابقه آماده هستید؟
18:55
Okay, I'll assume that means yes. Right, what's another word for sleepwalking?  
233
1135280
7320
خوب، من فرض می کنم که به این معنی است که بله. درست است، کلمه دیگری برای راه رفتن در خواب چیست؟
19:02
Is it a) narcolepsy, b) restless  legs syndrome, or c) somnambulism?
234
1142600
8760
آیا الف) نارکولپسی، ب) سندرم پای بیقرار، یا ج) خواب آلودگی؟
19:11
I will go for b) restless legs syndrome  since there's a connection with the legs.
235
1151360
4440
ب) سندرم پاهای بیقرار، چون ارتباطی با پاها وجود دارد.
19:15
Well, we'll find out whether you're  right or wrong later on in the show. So,  
236
1155800
4600
خوب، بعداً در برنامه متوجه خواهیم شد که حق با شماست یا اشتباه. خب،
19:20
what keeps you awake at night, Neil?
237
1160400
1840
چه چیزی تو را شب‌ها بیدار نگه می‌دارد، نیل؟
19:22
Not much, to be honest. I usually sleep like a log, and that means very heavily indeed.  
238
1162240
5240
راستش زیاد نیست. من معمولاً مانند یک کنده می‌خوابم، و این به معنای در واقع بسیار سنگین است.
19:27
But sometimes my own snoring wakes me up, and then I can find it hard to get back to sleep.
239
1167480
5320
اما گاهی اوقات خروپف خود من را از خواب بیدار می‌کند، و سپس به سختی می‌توانم دوباره بخوابم.
19:32
Snoring, for those of you who don't  know, means breathing in a noisy way  
240
1172800
4480
خروپف، برای کسانی از شما که نمی‌دانید ، به معنای تنفس پر سر و صدا
19:37
through your mouth or nose while you're asleep. Like that! How about you, Alice?
241
1177280
7000
از دهان یا بینی در هنگام خواب است. اینطوری! تو چطور، آلیس؟
19:44
Very good, yes. Well, that's quite ridiculous. Anyway, for me, it's drinking too much coffee  
242
1184280
5640
خیلی خوبه بله خب، این کاملا مسخره است.  به هر حال، برای من، نوشیدن بیش از حد قهوه
19:49
during the day. It's the caffeine in the coffee, a chemical that makes you feel more awake, which  
243
1189920
6000
در طول روز است. این کافئین موجود در قهوه است، یک ماده شیمیایی که به شما احساس بیداری بیشتری می‌دهد، که
19:55
can stop you from sleeping at night. But there are so many things that can keep us awake these days.
244
1195920
5120
می‌تواند مانع از خواب شبانه شما شود. اما چیزهای زیادی وجود دارد که می تواند این روزها ما را بیدار نگه دارد.
20:01
Oh yes, radio, TV, techie  stuff like 24-hour internet,  
245
1201040
3960
بله، رادیو، تلویزیون، چیزهای فنی مانند اینترنت 24 ساعته،
20:05
computers, smartphones. I love  my phone; it's never far from me.
246
1205000
4120
رایانه، تلفن‌های هوشمند. من عاشق تلفنم هستم. هیچ وقت از من دور نیست
20:09
Well, let's hear what Professor  Jerome Siegel from the University  
247
1209120
3000
خوب، بیایید بشنویم که پروفسور جروم سیگل از دانشگاه
20:12
of California found when he studied  the sleep habits of three different  
248
1212120
3800
کالیفرنیا هنگام مطالعه عادات خواب سه
20:15
hunter-gatherer communities who have very little contact with modern society.
249
1215920
4560
جامعه شکارچی-گردآورنده مختلف که ارتباط بسیار کمی با جامعه مدرن دارند، چه چیزی دریافت کرد.
20:20
They don't have artificial light, electricity, batteries, or any of the gadgets that we rely on today.
250
1220480
5480
آنها نور مصنوعی، الکتریسیته، باتری یا هیچ یک از ابزارهایی که امروز به آنها تکیه می کنیم ندارند.
20:25
Their sleep was not that different from ours. The range of sleep period was about  
251
1225960
8440
خواب آنها تفاوت چندانی با خواب ما نداشت. محدوده دوره خواب حدود
20:34
6.9 to 8.5 hours. If you actually measure sleep in current populations in the United  
252
1234400
7800
6.9 تا 8.5 ساعت بود. اگر واقعاً خواب را در جمعیت‌های فعلی در
20:42
States or in Europe, they're definitely  at the low end of what's been reported.  
253
1242200
4720
ایالات متحده یا اروپا اندازه‌گیری کنید، مطمئناً در سطح پایین‌تر از آنچه گزارش شده است هستند.
20:46
They certainly don't sleep a lot less than we do, but they clearly don't sleep more.
254
1246920
7320
مطمئناً آنها خیلی کمتر از ما نمی‌خوابند، اما واضح است که بیشتر نمی‌خوابند.
20:54
Professor Jerome Siegel found that people in these communities don't go to bed until  
255
1254240
4560
پروفسور جروم سیگل دریافت که افراد در این جوامع تا
20:58
several hours after sundown, just like us. But one big difference is that very few of
256
1258800
5320
چندین ساعت پس از غروب آفتاب مانند ما به رختخواب نمی روند.  اما یک تفاوت بزرگ این است که تعداد بسیار کمی از
21:04
them suffer from insomnia, which means having difficulty falling asleep and staying asleep.
257
1264120
5560
آنها از بی خوابی رنج می برند، به این معنی که در به خواب رفتن و به خواب ماندن مشکل دارند.
21:09
Now, I don't have a problem with insomnia,  
258
1269680
2440
اکنون، من با بی خوابی مشکلی ندارم،
21:12
and hunter-gatherers—people who live by hunting animals and gathering plants to eat—don't either,  
259
1272120
5720
و شکارچیان - افرادی که با شکار حیوانات و جمع آوری گیاهان برای خوردن زندگی می کنند - مشکلی ندارند،
21:17
probably because they take a lot of  physical exercise during the day.
260
1277840
3560
احتمالاً به این دلیل که در طول روز ورزش های بدنی زیادی انجام می دهند.
21:21
Yes, that's right. Taking exercise is an important factor in sleeping soundly or well at night. But  
261
1281400
7240
بله، درست است. انجام ورزش عامل مهمی در خواب آرام یا خوب در شب است. اما
21:28
these days, our minds can be so active that it becomes very difficult to fall
262
1288640
3760
این روزها، ذهن ما می تواند آنقدر فعال باشد که به خواب رفتن بسیار سخت می شود
21:32
asleep. Let's listen to Professor Kevin Morgan from Loughborough University here in England,
263
1292400
5520
. بیایید به سخنان پروفسور کوین مورگان از دانشگاه لافبورو در انگلیس گوش دهیم که
21:37
talking about how cognitive behavioural therapy can be used to help people with insomnia.
264
1297920
6520
در مورد اینکه چگونه می توان از درمان شناختی رفتاری برای کمک به افراد مبتلا به بی خوابی استفاده کرد صحبت می کند.
21:44
If you have a train of thoughts which would otherwise keep you awake, one way of dealing  
265
1304440
3920
اگر رشته‌ای از افکار دارید که در غیر این صورت شما را بیدار نگه می‌دارد، یکی از راه‌های مقابله
21:48
with this is to block those thoughts. What I'd like you to do is repeat the word 'the'
266
1308360
6320
با آن مسدود کردن آن افکار است. کاری که می‌خواهم انجام دهید این است که کلمه "the" را
21:54
in your mind at irregular intervals: the,  the, the, the, the, the, the, the. And what
267
1314680
9200
در فواصل نامنظم در ذهن خود تکرار کنید: the, the, the, the, the, the, the. و چیزی که
22:03
you'll find is that the mind space required to do this blocks out almost everything else.
268
1323880
7160
متوجه خواهید شد این است که فضای ذهنی مورد نیاز برای انجام این کار تقریباً همه چیزهای دیگر را مسدود می کند.
22:11
So, Professor Kevin Morgan suggests saying one word over and over again at irregular  
269
1331040
5080
بنابراین، پروفسور کوین مورگان پیشنهاد می‌کند یک کلمه را بارها و بارها در فواصل نامنظم بگویید
22:16
intervals. Irregular, in this context,  means not spaced out evenly. Doing it  
270
1336120
5280
. نامنظم، در این زمینه، به معنی عدم فاصله یکنواخت است. انجام آن
22:21
can help to block out the thoughts that are stopping you from getting to sleep.
271
1341400
4200
می‌تواند به جلوگیری از افکاری که مانع از خوابیدن شما می‌شوند، کمک کند.
22:25
It sounds like a very simple  solution. I wonder if it works?
272
1345600
2920
به نظر یک راه حل بسیار ساده است. تعجب می کنم که آیا کار می کند؟
22:29
There's one way to find  out, Neil. Try it yourself.
273
1349160
2920
یک راه برای پیدا کردن وجود دارد ، نیل. خودتان آن را امتحان کنید.
22:32
I will.
274
1352080
500
من خواهم کرد.
22:33
Okay, and cognitive behavioural therapy, by the way,
275
1353080
2800
خوب، و به هر حال، رفتار درمانی شناختی،
22:35
is a treatment for mental health problems that tries to change the way you think.
276
1355880
4800
درمانی برای مشکلات سلامت روانی است که سعی می کند طرز فکر شما را تغییر دهد.
22:40
Well, I usually count sheep if I can't  get to sleep. Do you do that, Alice?
277
1360680
3480
خوب، اگر نتوانم بخوابم معمولاً گوسفندها را می شمارم . آیا این کار را می کنی، آلیس؟
22:44
No, not usually.
278
1364160
760
22:44
Now, okay, I think it's time for the answer to our quiz question. I asked, what's another  
279
1364920
6920
نه معمولا نه
اکنون، بسیار خوب، فکر می‌کنم زمان پاسخ به سؤال مسابقه ما فرا رسیده است. پرسیدم،
22:51
word for sleepwalking? Is it a) narcolepsy, b) restless leg syndrome, or c) somnambulism?
280
1371840
9880
کلمه دیگری برای راه رفتن در خواب چیست؟ آیا الف) نارکولپسی، ب) سندرم پای بی قرار، یا ج) خواب آلودگی؟
23:01
And I said b) restless leg syndrome.
281
1381720
2920
و گفتم ب) سندرم پای بیقرار.
23:04
Sorry, Neil, it's actually c) somnambulism. The roots of this word come from Latin:  
282
1384640
6640
متاسفم، نیل، این در واقع ج) خواب آلودی است.  ریشه این کلمه از لاتین آمده است:
23:11
'somnus' means sleep, and 'ambulare' means walk. Narcolepsy is a condition where you  
283
1391280
6080
'somnus' به معنای خواب و 'ambulare' به معنای راه رفتن است. نارکولپسی وضعیتی است که در آن شما
23:17
can't stop yourself from falling  asleep, especially during the day,  
284
1397360
4600
نمی‌توانید جلوی خوابیدن خود را بگیرید ، به خصوص در طول روز،
23:21
Narcolepsy.
285
1401960
2560
نارکولپسی.
23:24
And restless leg syndrome is a condition that makes you desperate to move your legs around,  
286
1404520
5000
و سندرم پای بیقرار وضعیتی است که باعث می‌شود از حرکت دادن پاهایتان ناامید شوید،
23:29
especially when you're sitting  quietly or trying to get to sleep.
287
1409520
4160
مخصوصاً زمانی که آرام نشسته‌اید یا سعی می‌کنید بخوابید.
23:33
Get to sleep.
288
1413680
2320
بخواب
23:36
Neil. Wake up!
289
1416000
5000
نیل. بیدار شو
23:41
Oh, hello. Sorry.
290
1421000
1800
اوه، سلام. متاسفم
23:42
Hello. Can we hear today's words again, please?
291
1422800
3320
سلام. آیا می‌توانیم دوباره حرف‌های امروز را بشنویم، لطفا؟
23:46
Ah, okay. Yeah. Sleep like a log, snoring, caffeine, insomnia, hunter-gatherers,  
292
1426120
12320
آه، باشه آره مثل چوب بخوابید، خروپف، کافئین، بی خوابی، شکارچیان،
23:59
soundly, irregular, cognitive behavioural therapy.
293
1439120
8040
آرام، نامنظم، درمان شناختی رفتاری.
24:07
Well, that just about brings us to the  end of this edition of 6 Minute English.  
294
1447160
4280
خب، این تقریباً ما را به پایان این نسخه از 6 دقیقه انگلیسی می‌رساند.
24:11
We hope you've enjoyed this program.  Please do join us again soon. Bye.
295
1451440
4120
امیدواریم از این برنامه لذت برده باشید. لطفا به زودی دوباره به ما بپیوندید خداحافظ
24:15
Goodbye.
296
1455560
1520
خداحافظ
24:22
Hello, I'm Rob. Welcome to 6 Minute English. With me in the studio today is Neil. Hello, Neil.
297
1462000
6160
سلام من راب هستم به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید.  با من در استودیو امروز نیل است. سلام نیل.
24:28
Uh, hi Rob.
298
1468160
2520
اوه، سلام راب
24:30
Oh, are you all right, Neil? You're  playing on your smartphone again, are you?
299
1470680
4080
اوه، خوبی نیل؟ دوباره در حال بازی با تلفن هوشمند خود هستید، درست است؟
24:34
Uh, what was that? Oh yeah, sorry Rob, just doing something on my smartphone. You know,  
300
1474760
6520
اوه این چی بود اوه، آره، متاسفم راب، فقط با گوشی هوشمندم کاری انجام می دهم. می دانید،
24:41
the kind of phone which allows you to go online.
301
1481280
2480
نوع تلفنی که به شما امکان می دهد آنلاین شوید.
24:43
Oh, I can see that, but  are you waiting for a call?
302
1483760
2880
اوه، من می توانم آن را ببینم، اما آیا منتظر تماس هستید؟
24:46
No, no, I just carry it with me at all times. Where I go, the phone goes. No phone, no Neil.
303
1486640
6520
نه، نه، من فقط آن را همیشه با خودم حمل می کنم.  جایی که من می روم، تلفن می رود. نه گوشی، نه نیل.
24:53
Okay, but why do you need your phone so much?
304
1493160
3320
خوب، اما چرا اینقدر به گوشی خود نیاز دارید؟
24:56
Why? Oh, what if I need to go somewhere? How will I find my way? What about the  
305
1496480
6040
چرا؟ آه، اگر لازم باشد جایی بروم چه؟  چگونه راه خود را پیدا خواهم کرد؟ در مورد
25:02
weather? Will it rain today?  I need to know these things.
306
1502520
3400
آب و هوا چطور؟ آیا امروز باران خواهد آمد؟ من باید این چیزها را بدانم.
25:05
Why don't you just look up in the sky and see if it's cloudy?
307
1505920
4520
چرا فقط به آسمان نگاه نمی کنید و ببینید که هوا ابری است یا نه؟ به
25:10
Look up to see if it's going to rain?
308
1510440
560
بالا نگاه کن ببین باران می بارد؟
25:11
I have an app, which is short for application, a computer program for a specific purpose. My  
309
1511000
7160
من یک برنامه دارم که به اختصار برنامه است، یک برنامه کامپیوتری برای یک هدف خاص.
25:18
app tells me the weather, and this  one does all the maths I need. And  
310
1518160
4440
برنامه  من آب و هوا را به من می‌گوید، و این برنامه تمام ریاضیات مورد نیاز من را انجام می‌دهد. و
25:22
here's one for translations, and this one here can tell me what's going to happen.
311
1522600
4560
اینجا یکی برای ترجمه است، و این یکی در اینجا می تواند به من بگوید که قرار است چه اتفاقی بیفتد.
25:27
Okay, okay, okay, I get the point. Today we are talking about computers, and we'll bring you some  
312
1527160
4840
باشه، باشه، باشه، متوجه موضوع شدم. امروز درباره رایانه‌ها صحبت می‌کنیم، و چند
25:32
words connected with the digital age.
313
1532000
2800
کلمه مرتبط با عصر دیجیتال را برای شما آورده‌ایم.
25:34
Connected—to connect—we use this verb a lot. It means to link  
314
1534800
4600
متصل - برای اتصال - ما از این فعل زیاد استفاده می کنیم. این به معنای پیوند دادن
25:39
or join one thing to another thing. In this case, connected means linked to the internet.
315
1539400
5760
یا پیوستن یک چیز به چیز دیگر است. در این مورد، متصل به این معنی است که به اینترنت مرتبط است.
25:45
Okay, I can see you're very  excited about computers,  
316
1545160
2320
بسیار خوب، می توانم ببینم که شما در مورد رایانه بسیار هیجان زده اید،
25:47
so that's what my question is all about. The first commercially produced desktop computer  
317
1547480
5760
بنابراین موضوع سؤال من همین است. اولین رایانه رومیزی تجاری تولید شده
25:53
was designed and produced by the Italian company Olivetti and presented at an event  
318
1553240
5160
توسط شرکت ایتالیایی Olivetti طراحی و تولید شد و در رویدادی
25:58
in New York. When did it happen? Was  it in a) 1955, b) 1965, or c) 1975?
319
1558400
10320
در نیویورک ارائه شد. چه زمانی اتفاق افتاد؟ آیا در الف) 1955، ب) 1965، یا ج) 1975 بود؟
26:08
Well, I think it's a) 1955.
320
1568720
4000
خوب، فکر می کنم الف) سال 1955 باشد.
26:12
Very interesting. You'll get the right  answer at the end of the program. Now  
321
1572720
4200
خیلی جالب است. در پایان برنامه پاسخ درست را دریافت خواهید کرد. اکنون
26:16
let's talk about computers.  You can't live without them,  
322
1576920
3000
بیایید در مورد رایانه صحبت کنیم. شما نمی توانید بدون آنها زندگی کنید،
26:19
but American technology writer Nicholas Carr, the author of a book called "The Glass Cage:  
323
1579920
5640
اما نیکلاس کار، نویسنده فناوری آمریکایی، نویسنده کتابی به نام «قفس شیشه ای:
26:25
Where Automation is Taking Us,"  thinks they might cause problems.
324
1585560
4240
جایی که اتوماسیون ما را می برد» فکر می کند ممکن است مشکلاتی ایجاد کنند.
26:29
Problems? They cause us problems  when they crash! That's what we  
325
1589800
4080
مشکلات؟ وقتی تصادف می‌کنند برای ما مشکل ایجاد می‌کنند ! این همان چیزی است که
26:33
say when our computer suddenly stops working.
326
1593880
2760
وقتی رایانه‌مان ناگهان از کار می‌افتد، می‌گوییم.
26:36
Well, not just that. Let's listen  to Nicholas Carr. He says if we  
327
1596640
4000
خوب، نه فقط این. بیایید به نیکلاس کار گوش کنیم. او می‌گوید اگر
26:40
rely too much on computers, we  lose something. But what is it?
328
1600640
6640
بیش از حد به رایانه‌ها تکیه کنیم، چیزی را از دست می‌دهیم. اما آن چیست؟
26:47
The ability of computers to do things we used to do is growing astronomically, and we're rushing  
329
1607280
6880
توانایی رایانه‌ها برای انجام کارهایی که قبلاً انجام می‌دادیم به طور نجومی در حال رشد است و ما عجله داریم
26:54
to hand over to computers tasks, activities, both in our work lives and in our personal lives. And  
330
1614160
7120
تا وظایف، فعالیت‌ها، هم در زندگی کاری و هم در زندگی شخصی‌مان را به رایانه واگذار کنیم. و
27:01
what you begin to see is what's often called a deskilling effect. The person becoming reliant  
331
1621280
5280
چیزی که شروع به دیدن می کنید همان چیزی است که اغلب به آن اثر مهارت زدایی می گویند. فردی که
27:06
on computers—because they're not exercising their own talents—those talents begin to fade, and we  
332
1626560
6120
به رایانه‌ها وابسته می‌شود - به دلیل اینکه استعدادهای خود را به کار نمی‌گیرد - این استعدادها شروع به محو شدن می‌کنند، و ما
27:12
begin to lose, as a result, the unique things that human beings can do that computers can't:  
333
1632680
5160
شروع به از دست دادن می‌کنیم، در نتیجه، کارهای منحصر به فردی که انسان‌ها می‌توانند انجام دهند و رایانه‌ها نمی‌توانند انجام دهند:
27:17
feel empathy, take a broad perspective, interpret all the stuff that can't be turned into data.
334
1637840
8800
احساس همدلی، دیدگاهی گسترده داشته باشید، همه چیزهایی را که نمی‌توان به داده تبدیل کرد تفسیر کنید.
27:26
According to Nicholas Carr, using computers means that we're losing skills. He talks  
335
1646640
5160
به گفته نیکلاس کار، استفاده از رایانه به معنای از دست دادن مهارت‌های ماست. او
27:31
about deskilling. A skill is the ability to do something well because we've practiced it.
336
1651800
6440
درباره مهارت‌زدایی صحبت می‌کند. یک مهارت توانایی انجام کاری است زیرا ما آن را تمرین کرده‌ایم.
27:38
And he also talks about the loss of talent. Talent is a natural ability to do something. You didn't  
337
1658240
6560
و همچنین در مورد از دست دادن استعداد صحبت می کند. استعداد یک توانایی طبیعی برای انجام کاری است. شما
27:44
have to learn it; you're just naturally good at it. It's something we're all born with. Carr says  
338
1664800
6160
مجبور نبودید آن را یاد بگیرید. شما به طور طبیعی در آن خوب هستید. این چیزی است که همه ما با آن متولد شده ایم. کار می‌گوید
27:50
that relying on computers means our talent is fading because we don't use it any more.
339
1670960
4400
اتکا به رایانه به این معنی است که استعداد ما در حال محو شدن است زیرا دیگر از آن استفاده نمی‌کنیم.
27:55
And, he goes even further and says we're losing some of the things that make us human,  
340
1675360
5720
و، او حتی فراتر می رود و می گوید ما در حال از دست دادن برخی از چیزهایی هستیم که ما را انسان می کند،
28:01
like empathy—the ability to imagine and understand what other people might be feeling.
341
1681080
5320
مانند همدلی — توانایی تصور و درک آنچه ممکن است دیگران احساس کنند.
28:06
So, do you agree with this writer, Neil?
342
1686400
2080
بنابراین، آیا شما با این نویسنده، نیل موافقید؟
28:08
I think he's got a point, actually. 
343
1688480
1640
من فکر می کنم او یک نکته دارد، در واقع.
28:10
It's like the friendships we make  
344
1690120
2000
این مانند دوستی‌هایی است که
28:12
on social media. It's nice to get to  know new people in different countries,  
345
1692120
4760
در رسانه‌های اجتماعی برقرار می‌کنیم. آشنایی با افراد جدید در کشورهای مختلف بسیار خوب است،
28:16
but we have to remember that it's important to talk to people face-to-face too.
346
1696880
4840
اما باید به خاطر داشته باشیم که صحبت رو در رو با افراد نیز مهم است.
28:21
So, maybe we shouldn't use GPS to  find our way around all the time.
347
1701720
5080
بنابراین، شاید ما نباید همیشه از GPS برای پیدا کردن مسیر خود استفاده کنیم.
28:26
GPS—the Global Positioning System—which gives us directions with the help of  
348
1706800
4160
GPS—سیستم موقعیت‌یابی جهانی—که با کمک
28:30
satellites orbiting the Earth. Instead, have a conversation with someone, ask for directions.
349
1710960
6400
ماهواره‌هایی که به دور زمین می‌چرخند، مسیرها را به ما می‌دهد. در عوض، با کسی مکالمه داشته باشید، راهنمایی بخواهید.
28:37
Yes, and perhaps we can give the  spell checker a miss occasionally.  
350
1717360
3760
بله، و شاید بتوانیم گهگاه به غلط املایی اشتباه کنیم.   غلط‌گیر
28:41
A spell checker is a very useful piece  of software which helps us avoid making  
351
1721120
4560
املا یک نرم‌افزار بسیار مفید است که به ما کمک می‌کند
28:45
spelling mistakes when we're typing on a computer. But it is good to actually  
352
1725680
4520
هنگام تایپ کردن در رایانه از اشتباهات املایی جلوگیری کنیم. اما خوب است که
28:50
learn how to spell the words properly  and not leave everything to the machine.
353
1730200
4640
یاد بگیرید چگونه کلمات را به درستی بنویسید و همه چیز را به ماشین بسپارید.
28:54
Good idea, Rob. I'll try not to rely so much on digital technology. Computers are here to stay,  
354
1734840
6360
فکر خوبیه راب سعی می‌کنم زیاد به فناوری دیجیتال تکیه نکنم. رایانه‌ها اینجا هستند که بمانند،
29:01
and they'll become more and more sophisticated. But we have to remember they are just tools.
355
1741200
4640
و روز به روز پیچیده‌تر می‌شوند.  اما باید به خاطر داشته باشیم که آنها فقط ابزار هستند.
29:05
Yes, computers are here to stay. And by the way, when was the first commercially  
356
1745840
4320
بله، کامپیوترها اینجا هستند تا بمانند. و به هر حال، اولین
29:10
produced desktop computer launched? As I told you, it was designed and created by  
357
1750160
4680
رایانه رومیزی تولید تجاری چه زمانی راه اندازی شد؟ همانطور که به شما گفتم، توسط Olivetti طراحی و ایجاد شد
29:14
Olivetti and launched in New York. But when was it launched? Was it 1955, 1965, or 1975?
358
1754840
7960
و در نیویورک راه اندازی شد. اما چه زمانی راه‌اندازی شد؟ سال 1955، 1965 یا 1975 بود؟
29:22
And I said 1955.
359
1762800
2680
و من گفتم 1955.
29:25
Perhaps you should ask your smartphone because the correct answer is b) 1965.
360
1765480
4880
شاید بهتر باشد از تلفن هوشمند خود بپرسید زیرا پاسخ صحیح ب) 1965 است.
29:30
I don't believe it!
361
1770360
1080
من باور نمی کنم!
29:31
The computer was called Programma 101, and it was presented at the New York World's Fair.  
362
1771440
6160
این رایانه برنامه 101 نام داشت و در نمایشگاه جهانی نیویورک ارائه شد.
29:37
They sold 44,000 units all over the world. The initial price in the US was $3,200.
363
1777600
7640
آنها 44000 دستگاه در سراسر جهان فروختند.  قیمت اولیه در آمریکا 3200 دلار بود.
29:45
Well, we're almost out of time,  
364
1785240
1480
خوب، تقریباً زمان ما تمام شده است،
29:46
so let's remind ourselves of some  of the words we said today, Neil.
365
1786720
3880
پس بیایید برخی از کلماتی را که امروز گفتیم به خود یادآوری کنیم، نیل.
29:50
Smartphone, app, to connect, crash, skill, talent, empathy, GPS, spell checker.
366
1790600
18480
تلفن هوشمند، برنامه، برای اتصال، خرابی، مهارت، استعداد، همدلی، GPS، غلط‌گیر املا.
30:09
Thank you. Well, that's it for today.  Do log on to bbclearningenglish.com,  
367
1809080
4120
متشکرم. خوب، برای امروز همین است.
30:13
maybe on your smartphone, Neil, to find more 6 Minute English programs. Until next time, goodbye.
368
1813200
6600
برای یافتن برنامه‌های انگلیسی 6 دقیقه‌ای بیشتر، به bbclearningenglish.com،   شاید در تلفن هوشمند خود، نیل، وارد شوید. تا دفعه بعد خداحافظ
30:19
Bye.
369
1819800
1400
خداحافظ
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7