Grammar: Using stative verbs in the continuous tense

Hi Guys! Angelic Dan for BBC Learning English here. This week we're going to be looking

سلام بچه ها! آنجلیک دن برای بی بی سی آموزش زبان انگلیسی در اینجا. این هفته قرار است به بررسی

at state verbs. Now, there are some verbs in English which talk about states, not actions.

افعال حالت بپردازیم. اکنون، برخی از افعال در انگلیسی وجود دارد که در مورد حالت ها صحبت می کنند، نه اعمال.

These are called 'state verbs' and the rules of English say that we can never ever use

این افعال را "افعال حالت" می نامند و قوانین انگلیسی می گوید که ما هرگز نمی توانیم از

these verbs continuously. And we don't break the rules of English, do we? Cos we're good

این افعال به طور مداوم استفاده کنیم. و ما قوانین انگلیسی را زیر پا نمی گذاریم، درست است؟ چون ما آدم های خوبی

people, aren't we? Yes!

هستیم، اینطور نیست؟ آره!

Examples of state verbs are words like: be and love and want. They usually concern feelings

نمونه هایی از افعال حالت عبارتند از: be و love and want. آنها معمولاً به احساسات

or possession or sensory information. Oooh - a magic potion. UGH! Lies! You can make

یا مالکیت یا اطلاعات حسی مربوط می شوند. اوه - یک معجون جادویی. اوف! دروغ! می توانید

state verbs continuous. You just have to be bad enough to bend the rules a little.

افعال حالت را پیوسته کنید. فقط باید آنقدر بد باشی که قوانین را کمی تغییر بدهی.

So, many so-called state verbs have two different forms: a state one and a dynamic one. Using

بنابراین، بسیاری از افعال به اصطلاح حالت دارای دو شکل متفاوت هستند: یک حالت و یک حالت پویا. استفاده

the verb in one form or another changes its meaning. Consider: "I have a car" or "I'm

از فعل در یک شکل یا شکل دیگر معنای آن را تغییر می دهد . در نظر بگیرید: «من یک ماشین دارم» یا «

having a shower". This is very apparent with the verb be which in the continuous form means

دارم دوش می‌گیرم». این امر در مورد فعل be که در شکل استمراری به معنای

'temporarily acting'. For example, "Mike's usually so energetic: why's he being so lazy?"

«عمل موقت» است بسیار آشکار است. به عنوان مثال، "مایک معمولاً بسیار پرانرژی است: چرا اینقدر تنبل است؟"

We can also use the present continuous and an adverb such as always, forever and constantly

همچنین می‌توانیم از حال استمراری و قیدهایی مانند همیشه، برای همیشه و دائما

to show irritation for a repeated habit that annoys us. "I'm forever understanding things

برای نشان دادن عصبانیت برای عادت مکرر که ما را آزار می‌دهد استفاده کنیم. "من برای همیشه چیزها را

too late to do anything." Or, "I know I quit, but I'm constantly wanting a cigarette."

برای انجام هر کاری دیر می فهمم." یا «می‌دانم که سیگار را ترک کرده‌ام، اما دائماً یک سیگار می‌خواهم».

We often make state verbs continuous for the purposes of being tentative and polite. In

ما اغلب افعال حالت را به منظور آزمایشی و مودبانه بودن مستمر می سازیم. به

this way, we can make awkward questions less direct without accidentally offending the

این ترتیب می‌توانیم بدون اینکه به طور تصادفی طرف مقابل را آزار دهیم، سؤالات ناخوشایند را کمتر مستقیم

other person. This is very common in the past continuous and the future continuous. Compare:

کنیم. این در گذشته استمراری و آینده استمراری بسیار رایج است. مقایسه کنید:

"Sorry to interrupt. I want to borrow the car." Or, "Sorry to interrupt. I was wanting

"متاسفم که قطع کردم. می خواهم ماشین را قرض بگیرم ." یا، "ببخشید که قطع می کنم. می خواستم

to borrow the car." Or, "I'm going into town - I need some money." Or, "I'm going into

ماشین را قرض بگیرم." یا، "من به شهر می روم - به مقداری پول نیاز دارم." یا، "من به

town - I'll be needing some money, so errr..."

شهر می روم - به مقداری پول نیاز دارم، پس اشتباه می کنم..."

Sometimes we deliberately use a state verb in the continuous form to emphasise a strong

گاهی اوقات ما عمداً از یک فعل حالت در شکل استمراری استفاده می کنیم تا بر احساس قوی

feeling at the moment of speaking. A certain fast food chain, which you all know about,

در لحظه صحبت کردن تأکید کنیم. یک زنجیره فست فود خاص که همه شما با آن آشنا هستید،

uses this as its marketing slogan. For example, "I went to a party last night and I was loving

از این به عنوان شعار بازاریابی خود استفاده می کند. به عنوان مثال، "من دیشب به یک مهمانی رفتم و آن را دوست

it!" Or, "I don't care how long the chef took to cook it. I'm not accepting that."

داشتم!" یا "برایم مهم نیست که آشپز چقدر طول کشید تا آن را بپزد. من این را نمی پذیرم."

Finally, never forget that there are idioms and set phrases which use state verbs in the

در نهایت، هرگز فراموش نکنید که اصطلاحات و عبارات مجموعه ای وجود دارند که از افعال حالت به

continuous form. For example, "I just don't know what to do about this situation; it's

صورت استمراری استفاده می کنند. به عنوان مثال، "من فقط نمی دانم با این وضعیت چه کار کنم؛ این

really weighing on my mind." Or, "I've been seeing my partner for over six months, self-five!"

واقعاً ذهن من را سنگین می کند." یا، "من بیش از شش ماه است که شریک زندگی خود را می بینم، خود پنج!"

One last thing guys. We use these forms occasionally. Don't go crazy with them, just understand

آخرین چیز بچه ها ما گهگاه از این فرم ها استفاده می کنیم. با آنها دیوانه نشوید، فقط درک کنید

that while in most cases state verbs stay in the simple form, you can break a rule or

که در حالی که در بیشتر موارد افعال حالت به شکل ساده می مانند، می توانید یک یا دو قانون را هرازگاهی زیر

two, now and then. If you want.

پا بگذارید. اگر بخواهید.

Did you get it? I don't care if you got it. I'm getting a drink.

گرفتی؟ برام مهم نیست که گرفتی من نوشیدنی می گیرم.