BOX SET: 6 Minute English - 'Women 2' English mega-class! 30 minutes of new vocab!

Hello, this is 6-Minute English from  BBC Learning English. I'm Georgie.

سلام، این 6 دقیقه انگلیسی از آموزش انگلیسی بی بی سی است. من جورجی هستم.

And I'm Beth.

و من بث هستم.

Leaving home, getting married, and a parent dying are three of the most important experiences in  

ترک خانه، ازدواج، و مرگ والدین سه مورد از مهم‌ترین تجربیات

many people's lives. But perhaps the most defining moment in some women's lives is the miracle of  

زندگی بسیاری از افراد است. اما شاید تعیین‌کننده‌ترین لحظه در زندگی برخی از زنان، معجزه

birth—in other words, having a baby.

تولد باشد - به عبارت دیگر، بچه دار شدن.

Throughout pregnancy, a lot of care and attention is given  

در طول بارداری، مراقبت و توجه زیادی

to expecting mums. But as soon as the baby is born, this attention moves to the newborn baby,  

به مادران باردار می شود. اما به محض اینکه نوزاد به دنیا می آید، این توجه به نوزاد تازه متولد شده معطوف می شود و

making sure they are healthy, warm, and safe.

مطمئن می شود که سالم، گرم و ایمن است.

We talk a lot about baby nutrition,  

ما در مورد تغذیه کودک زیاد صحبت می کنیم،

but what the mother eats can be just as important, especially the first meal after the intense effort  

اما آنچه مادر می خورد می تواند به همان اندازه مهم باشد، به خصوص اولین وعده غذایی پس از تلاش شدید

of giving birth. Whether it's chicken soup, a glass of champagne, or a good old cup of tea,  

برای زایمان. چه سوپ مرغ باشد، چه یک لیوان شامپاین یا یک فنجان چای قدیمی،

in this program, we're talking about what women eat and drink in the first few weeks  

در این برنامه، در مورد آنچه زنان در چند هفته اول

after having a baby. And as usual, we'll be learning some useful new vocabulary as well.

پس از بچه دار شدن می‌خورند و می‌نوشند صحبت می‌کنیم. و طبق معمول، واژگان مفید جدید را نیز یاد خواهیم گرفت.

But first, I have a question for you, Beth. A typical pregnancy lasts about 40 weeks,  

اما اول، من یک سوال از شما دارم، بث.  یک بارداری معمولی حدود 40 هفته طول می کشد،

but when does an unborn baby's stomach start to grow in the mother's womb? Is  

اما چه زمانی معده نوزاد متولد نشده در رحم مادر شروع به رشد می کند؟

it A) at 3 weeks, B) at 5 weeks, or C) at 8 weeks?

آیا الف) در 3 هفتگی، ب) در 5 هفتگی، یا ج) در 8 هفتگی؟

Uh, I'll say the baby's tummy starts to grow at about five weeks.

اوه، من می گویم که شکم کودک در حدود پنج هفته شروع به رشد می کند.

Okay, Beth, we'll find out if that's the correct answer later in the program. Giving birth is not  

خوب، بث، بعداً در برنامه متوجه خواهیم شد که آیا این پاسخ صحیح است یا خیر. زایمان بیهوده

called labour for nothing. It's hard work, leaving the new mum physically and emotionally exhausted  

کار نامیده نمی شود. کار سختی است و مادر جدید را از نظر جسمی و روحی خسته می‌کند

and in need of food that's nourishing for both herself and her baby. Here's Allison Oman Lawi,  

و به غذایی نیاز دارد که هم برای خودش و هم برای نوزادش مفید باشد. در اینجا آلیسون عمان لاوی،

Deputy Director of Nutrition to the  United Nations World Food Program,  

معاون مدیر تغذیه برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد است که

explaining more to BBC World  Service programme The Food Chain.

به برنامه خدمات زنجیره غذایی بی‌بی‌سی جهانی بیشتر توضیح می‌دهد .

A woman who is breastfeeding and  during that postpartum time — the  

زنی که شیر می‌دهد و در آن دوران پس از زایمان -

first 6 months — she could need up  to 650 additional calories a day,  

6 ماه اول - ممکن است به 650 کالری اضافی در روز نیاز داشته باشد،

which actually is quite a bit more than she even needed in addition during pregnancy.

که در واقع بسیار بیشتر از نیاز او در دوران بارداری است.

Allison says that women need to eat even more calories postpartum — meaning after  

آلیسون می‌گوید که زنان پس از زایمان حتی کالری بیشتری نسبت به دوران بارداری مصرف می‌کنند - یعنی بعد از

childbirth — than they do during pregnancy. That's especially true for mothers who are breastfeeding,  

زایمان. این مخصوصاً برای مادرانی که شیر می‌دهند صادق است و

feeding their baby directly with milk from their breasts.

مستقیماً با شیر سینه‌ها به نوزادشان شیر می‌دهند.

How new mums get those extra  

نحوه دریافت کالری اضافی مادران جدید

calories changes from place to place, and different cultures have developed their  

از مکانی به مکان دیگر تغییر می کند و فرهنگ های مختلف

own traditions about what foods are best. For Chinese American mom Hangou, roast pig  

سنت های خود را در مورد بهترین غذاها ایجاد کرده اند.  برای مادر چینی آمریکایی هانگو، تراتر خوک کبابی

trotters were one of the best things to eat after childbirth because they contain a lot of collagen,  

یکی از بهترین چیزها برای خوردن بعد از زایمان بود زیرا حاوی مقدار زیادی کلاژن است

which helps produce breast milk. And when Ruma, whose Punjabi family originally comes from India,  

که به تولید شیر مادر کمک می کند. و وقتی روما، که خانواده پنجابی‌اش اصالتاً اهل هند است،

gave birth to a baby boy, her mother cooked panjeri, a kind of spicy nut mix with cashews,  

نوزاد پسری به دنیا آورد، مادرش پنجری، نوعی مخلوط آجیل تند با بادام هندی،

almonds, and melon seeds to promote breast milk and help the healing process.

بادام و دانه‌های خربزه برای ترویج شیر مادر و کمک به روند بهبودی پخت.

Listen now as Ruma explains how  important her mother's help was  

اکنون گوش کنید که روما توضیح می‌دهد که کمک مادرش

to BBC World Service program The Food Chain.

به برنامه زنجیره غذایی بی‌بی‌سی چقدر اهمیت دارد.

So the first 10 days were amazing. My mom came to stay, and it—gosh, it was so important because I  

بنابراین 10 روز اول شگفت انگیز بود. مادرم آمد تا بماند، و این خیلی مهم بود چون من

was on—I had a C-section, so I was on very strong painkillers. I was in a daze anyway,  

بودم- سزارین شدم، بنابراین مسکن‌های خیلی قوی مصرف می‌کردم. به هر حال من در گیج بودم،

and to be honest, because she was here, I was fed, you know? So she would look after me while  

و صادقانه بگویم، چون او اینجا بود، من سیر شدم، می‌دانی؟ بنابراین او از من مراقبت می‌کرد، در حالی که

I would look after the baby, and my husband was very hands-on as well. So that first 10 days,  

من از بچه مراقبت می‌کردم، و شوهرم هم خیلی اهل عمل بود. به طوری که در آن 10 روز اول،

whilst it was really hard, I didn't fall apart, which I might have done if I'd been by myself.

در حالی که واقعاً سخت بود، من از هم جدا نشدم، که اگر تنها بودم ممکن بود این کار را انجام می‌دادم.

When Ruma talks about her mother's help, she uses the word 'gosh', an exclamation used to show a  

وقتی روما از کمک مادرش صحبت می‌کند، از کلمه «خدا» استفاده می‌کند، تعجبی که برای نشان دادن

feeling of wonder or surprise. Ruma also says she was 'in a daze' because of the medicine she  

احساس تعجب یا تعجب استفاده می‌شود. روما همچنین می‌گوید که به دلیل دارویی که برای درد مصرف می‌کرد، «در گیج» بود

was taking for pain. If someone is in a daze, they feel confused and cannot think clearly,  

. اگر کسی گیج شده باشد، احساس گیجی می‌کند و نمی‌تواند به وضوح فکر کند،

maybe because of a shock or surprise.   

شاید به دلیل شوک یا تعجب.

Luckily, Ruma had help from her mum and also her husband,

خوشبختانه، روما از مادرش و همچنین همسرش

who was very hands-on, meaning that he was closely involved in organizing things and making decisions  

که بسیار اهل عمل بود، کمک گرفت، به این معنی که او از نزدیک در سازماندهی امور و تصمیم‌گیری مشارکت داشت

and didn't leave it up to someone else.

و آن را به شخص دیگری واگذار نمی‌کرد.

Along with her mother's healthy home cooking, the help  

در کنار آشپزی سالم مادرش در خانه، کمکی که

Ruma got from her family meant she didn't 'fall apart', a phrase which means 'become so emotionally  

روما از خانواده‌اش دریافت کرد به این معنی بود که او «از هم نمی‌پاشد»، این عبارت به معنای «آنقدر از نظر عاطفی

disturbed that you're unable to think or act calmly or to deal with the situation you're in'.

آشفته می‌شوید که نمی‌توانید آرام فکر کنید یا رفتار کنید یا با موقعیت کنار بیایید». تو هستی

New moms have to be expert jugglers, balancing a new baby and recovering from childbirth with  

مادران تازه وارد باید شعبده بازان ماهری باشند و با کم خوابی نوزاد جدید را متعادل کنند و پس از زایمان بهبود پیدا کنند

getting too little sleep. No wonder they need hot, healthy food to eat. Right,  

. جای تعجب نیست که آنها به غذای گرم و سالم برای خوردن نیاز دارند. درست است، آیا

isn't it time you revealed the answer to your question, Georgie?

وقت آن نرسیده است که پاسخ سؤالتان را فاش کنید، جورجی؟

Sure. I asked you when an unborn baby's stomach starts to grow. You guessed it was at 5 weeks,  

مطمئنا من از شما پرسیدم که معده یک نوزاد متولد نشده چه زمانی شروع به رشد می کند. حدس زدید در 5 هفته بود،

which was the correct answer, Beth. At about 5 weeks, the cells forming a baby's stomach,  

که پاسخ صحیح بود، بث. در حدود ۵ هفته، سلول‌هایی که معده،

lungs, bones, and brain all start to divide and grow.

ریه‌ها، استخوان‌ها و مغز کودک را تشکیل می‌دهند، شروع به تقسیم و رشد می‌کنند.

Right. Let's recap the vocabulary we've learned in this program, starting with 'postpartum', meaning 'following childbirth'.

درسته بیایید واژگانی را که در این برنامه یاد گرفته‌ایم، با «بعد از زایمان» شروع کنیم، به معنای «به دنبال زایمان».

'Breastfeeding' is feeding a baby directly with milk from the mother's breasts

«شیردادن» به معنای تغذیه مستقیم نوزاد با شیر از سینه‌های مادر است.

The exclamation 'gosh' is used to express a feeling of surprise or wonder.

تعجب «خدایا» برای بیان احساس تعجب یا تعجب استفاده می‌شود.

If you're 'in a daze', you feel confused and unable to think clearly, often because of a shock or surprise.

اگر «در گیج» هستید، اغلب به دلیل شوک یا تعجب، احساس گیجی می‌کنید و نمی‌توانید واضح فکر کنید.

If someone is 'hands-on', they're closely involved in organizing things and  

اگر شخصی «دست‌رو» باشد، به‌جای اینکه

making decisions rather than just talking about it or getting someone else to do it.

فقط درباره آن صحبت کند یا شخص دیگری را وادار به انجام آن کند، از نزدیک در سازمان‌دهی کارها و تصمیم‌گیری مشارکت دارد.

And finally, the phrasal verb 'fall apart' means 'to become seriously emotionally disturbed  

و در نهایت، فعل عبارتی «از هم پاشید» به معنای «به‌طور جدی از نظر عاطفی آشفته می‌شوید

so that you're unable to think calmly or to deal with the difficult situation you are in'.

به طوری که نمی‌توانید آرام فکر کنید یا با موقعیت دشواری که در آن قرار دارید کنار بیایید».

Once again, our six minutes are up.  Join us again soon for more trending  

یک بار دیگر، شش دقیقه ما تمام شد. به زودی برای

topics and useful vocabulary here at  6-Minute English. Goodbye for now.

موضوعات پرطرفدارتر و واژگان مفید در اینجا در 6 دقیقه انگلیسی به ما بپیوندید. فعلا خداحافظ

Bye.

خداحافظ

Hello, this is 6 Minute  English from BBC Learning English. I'm Beth.   

سلام، این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من بث هستم.

And I'm Neil. Differences between men and

و من نیل هستم. تفاوت‌های بین مردان و

women have existed forever, but in modern times, imbalances in the opportunities for  

زنان برای همیشه وجود داشته است، اما در دوران مدرن، عدم تعادل در فرصت‌ها برای

men and women have widened. One area where this imbalance is widest is politics.

زنان و مردان بیشتر شده است. یکی از حوزه‌هایی که این عدم تعادل گسترده‌تر است، سیاست است.

When we think of female politicians, the names Margaret Thatcher, Angela Merkel, Indira Gandhi,  

وقتی به سیاستمداران زن فکر می‌کنیم، نام‌های مارگارت تاچر، آنگلا مرکل، ایندیرا گاندی

or Jacinda Ardern all come to mind. But while women make up over half the world's population,  

یا جاسیندا آردرن همگی به ذهنمان خطور می‌کند. اما در حالی که بیش از نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می‌دهند،

only 26% of the world's politicians are women.  

تنها ۲۶ درصد از سیاستمداران جهان را زنان تشکیل می‌دهند.

How much of this is because of misogyny, hatred, and prejudice against women?

چه مقدار از این به دلیل زن ستیزی، نفرت و تعصب نسبت به زنان است؟ به

It seems that the surprise resignation of New Zealand's  

نظر می‌رسد که استعفای غافلگیرکننده

prime minister, Jacinda Ardern, was partly because of the misogynistic abuse she received online.

نخست‌وزیر نیوزلند، جاسیندا آردرن، تا حدودی به دلیل سوءاستفاده‌های زن‌ستیزانه‌ای بود که وی در فضای مجازی دریافت کرد.

So, in this program, we'll be asking, why is life so hard for women in politics? And of course,  

بنابراین، در این برنامه، ما می‌پرسیم، چرا زندگی برای زنان در سیاست اینقدر سخت است؟ و البته،

we'll be learning some useful new vocabulary as well.

واژگان مفید جدیدی را نیز یاد خواهیم گرفت.

But before that, I have a question for you, Neil.

اما قبل از آن، یک سوال از شما دارم، نیل.

Britain has had three female prime ministers, all from the Conservative  

بریتانیا سه نخست وزیر زن داشته است که همگی از حزب محافظه کار هستند

Party. The first was Margaret Thatcher, who was followed in 2016 by Theresa May, and after that  

. اولین نفر مارگارت تاچر بود که در سال 2016 توسط ترزا می دنبال شد و پس از آن

by Liz Truss, who resigned after only a short time in office. But for how long exactly was Liz Truss  

لیز تراس که تنها پس از مدت کوتاهی از سمت خود استعفا داد. اما لیز تراس دقیقاً برای چه مدت

prime minister? Was it: A) 45 days 

نخست وزیر بود؟ آیا این بود: الف) 45 روز

B) 1 year and 45 days C) 2 years and 45 days

ب) 1 سال و 45 روز ج) 2 سال و 45 روز

I think the answer is 45 days.  

فکر می کنم جواب 45 روز باشد.

Okay, Neil, I'll reveal the answer later.

باشه نیل، بعدا جواب رو فاش می کنم.

One of the biggest barriers for female politicians is that politics has traditionally been seen as  

یکی از بزرگترین موانع برای سیاستمداران زن این است که سیاست به طور سنتی به عنوان

a man's world. When Margaret Thatcher became prime minister in 1979, she had to manage a  

دنیای مردانه دیده می شود. وقتی مارگارت تاچر در سال 1979 به نخست وزیری رسید، مجبور شد

group of men who were not used to being told what to do by a woman. Here, Professor Rosie Campbell,  

گروهی از مردان را مدیریت کند که عادت نداشتند یک زن به آنها بگوید چه کار کنند. در اینجا، پروفسور رزی کمپل،

director of the Global Institute for Women's Leadership, explains to BBC World Service program  

مدیر مؤسسه جهانی رهبری زنان، به برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی

The Real Story how Mrs. Thatcher's solution to this problem was to appear more masculine.

The Real Story توضیح می‌دهد که چگونه راه‌حل خانم تاچر برای این مشکل مردانه‌تر به نظر می‌رسد. می‌دانید

You know, she was deliberately coached to change her voice and to behave in a  

، او عمداً آموزش داده شد تا صدایش را تغییر دهد و به‌گونه‌ای رفتار کند

way that was more stereotypically  masculine, at the same time as  

که به‌طور کلیشه‌ای مردانه‌تر باشد، در عین حال که

presenting herself in terms of her attire in a very feminine way, which really showed the  

خودش را از نظر لباس‌هایش به شیوه‌ای بسیار زنانه نشان می‌دهد، که واقعاً نشان می‌دهد

tightrope that she had to walk in order  to seem strong enough to be the leader,  

که او باید طناب محکمی را نشان دهد. طوری راه بروید که به اندازه کافی قوی به نظر برسید که رهبر باشید،

but not subverting norms of what it is to be a woman. So I think, you know, whatever you  

اما هنجارهای زن بودن را زیر پا نگذارید. بنابراین فکر می‌کنم، می‌دانی، هر آنچه

might think of Margaret Thatcher, that was a very challenging tightrope walk that she had to do.

درباره مارگارت تاچر فکر می‌کنی، طناب‌زنی بسیار چالش‌برانگیز بود که او باید انجام می‌داد. به

Margaret Thatcher was coached to behave more like a man, for example by lowering her voice. If you  

مارگارت تاچر آموزش داده شد که بیشتر شبیه یک مرد رفتار کند، مثلاً صدایش را پایین بیاورد. اگر به شما

are coached, you are specially trained in how to improve at a particular skill.

آموزش داده می‌شود، به‌طور ویژه در مورد چگونگی پیشرفت در یک مهارت خاص آموزش دیده‌اید.

At the same time, she was also advised to appear feminine, especially in her attire—the clothes she wore.  

در همان زمان، به او توصیه شد که زنانه به نظر برسد، مخصوصاً در لباس‌هایش – لباس‌هایی که می‌پوشید.

In trying to present both male and female sides of herself, Mrs. Thatcher 'walked a tightrope', an  

خانم تاچر در تلاش برای نشان دادن جنبه‌های مردانه و زنانه خود، «روی طناب راه می‌رفت»،

idiom meaning 'to be in a difficult situation that requires carefully considered behaviour'.

اصطلاحی به معنای «قرار گرفتن در موقعیت دشواری که نیاز به رفتاری دقیق دارد».

The point is that none of these demands were made of the men in Mrs. Thatcher's government. Even today, the way  

نکته این است که هیچ یک از این خواسته ها از مردان دولت خانم تاچر مطرح نشد. حتی امروزه، نحوه

women in politics behave or dress is commented on and criticized far more than men, with the  

رفتار یا پوشش زنان در سیاست بسیار بیشتر از مردان مورد انتقاد و انتقاد قرار می‌گیرد، در

result that fewer women are willing to expose themselves to public scrutiny, a situation which  

نتیجه زنان کمتری مایلند خود را در معرض نظارت عمومی قرار دهند، وضعیتی که

has only got worse since the internet and with it sexist and misogynistic abuse on social media.

از زمان اینترنت و همراه با آن جنسیت‌گرایانه بدتر شده است. و بدرفتاری زن ستیزانه در شبکه های اجتماعی.

Paradoxically, it's often said that the qualities of empathy and  

به طور متناقض، اغلب گفته می‌شود که ویژگی‌های همدلی و

understanding, often associated with women, are most needed in politics today. According  

درک، که اغلب با زنان مرتبط است، در سیاست امروز بیش از همه مورد نیاز است. به گفته

to former Prime Minister Helen Clark, who was New Zealand's first female elected leader,  

هلن کلارک، نخست‌وزیر سابق نیوزیلند، که اولین رهبر زن منتخب نیوزیلند بود،

it's not just that women are more caring, they also bring a different leadership style,  

نه تنها زنان دلسوزتر هستند، بلکه سبک رهبری متفاوتی را نیز به ارمغان می‌آورند.

as she explained to BBC World Service program The Real Story.

I think that women are known for  more collaborative styles in politics,  

من فکر می‌کنم که زنان به سبک‌های مشارکتی‌تر در سیاست شناخته می‌شوند،

less likely to be the, you know, top-down, heavy-handed,  

کمتر احتمال دارد که از بالا به پایین، سنگین‌دست،

'my way or the highway,' more open  to evidence and debate. I think it  

«راه من یا بزرگراه» باشند، و برای شواهد و بحث بازتر باشند. من فکر می‌کنم که

certainly informed the way that I led. I think it also informed the priorities that I had.

مطمئناً راهی را که من رهبری می‌کردم، نشان داد. فکر می‌کنم اولویت‌های من را نیز مشخص می‌کرد.

Helen Clark believes women leaders are more collaborative; they prefer working  

هلن کلارک معتقد است که رهبران زن با هم همکاری بیشتری دارند. آنها ترجیح می دهند

cooperatively with several people to achieve a common goal. She contrasts this with a stricter,  

برای رسیدن به یک هدف مشترک با چند نفر همکاری کنند. او این را با

more dictatorial leadership style by using the expression 'my way or the highway,' an idiom  

سبک رهبری سخت‌گیرانه‌تر و دیکتاتوری‌تر با استفاده از عبارت «راه من یا بزرگراه» مقایسه می‌کند، اصطلاحی که به‌عنوان

used as a warning that someone will only accept their way of doing things.

هشداری به کار می‌رود که کسی فقط روش انجام کارها را می‌پذیرد.

In fact, adopting such dictatorial approaches has been the end of many political leaders,  

در واقع، اتخاذ چنین رویکردهای دیکتاتوری پایان بسیاری از رهبران سیاسی،

including Mrs. Thatcher and more recently Liz Truss,  

از جمله خانم تاچر و اخیراً لیز تراس بوده است،

which brings me back to my question, Neil. How long did Liz Truss last as prime minister?

که من را به سوالم، نیل، بازمی گرداند.  لیز تراس چه مدت به عنوان نخست وزیر دوام آورد؟

I guessed it was 45 days. Was I right?

حدس زدم 45 روز بود. درست گفتم؟

That was the correct answer. Liz Truss  

این جواب درست بود لیز تراس

was prime minister for just 45 days, the shortest premiership of any British leader ever, male or  

فقط برای 45 روز نخست وزیر بود، که کوتاه ترین نخست وزیری در بین رهبران بریتانیایی، چه مرد و چه

female. Okay, let's recap the vocabulary we've learned in this programme on women in politics,  

زن، بود. بسیار خوب، بیایید واژگانی را که در این برنامه درباره زنان در سیاست آموخته‌ایم،

starting with 'misogyny,' the dislike or hatred of women.

با «زن‌ستیزی»، دوست نداشتن یا نفرت از زنان شروع کنیم.

If you are 'coached' in something,  

اگر در چیزی «مربی» شده‌اید،

you are trained or instructed in how to  improve that particular skill.

آموزش دیده‌اید یا به شما آموزش داده شده است که چگونه آن مهارت خاص را ارتقا دهید.

'Attire' means the clothes you are wearing.

«لباس» به معنای لباسی است که می‌پوشید.

If you have to 'walk a tightrope,' you're in a  

اگر مجبور به «راه رفتن روی طناب» ​​هستید، در

difficult situation that requires careful  behaviour. 

موقعیت دشواری قرار دارید که نیاز به رفتار دقیق دارد.

The adjective 'collaborative' involves several people working together for a particular purpose.

صفت "همکاری" شامل چند نفر است که برای هدفی خاص با هم کار می کنند.

And finally,  the idiom 'it's my way or the highway' can be used as a warning that someone will only accept  

و در نهایت،  اصطلاح "این راه من است یا بزرگراه" می‌تواند به عنوان هشداری استفاده شود که کسی فقط

their own way of doing things. Once again, our six minutes are up. See you soon.

روش انجام کارها را می‌پذیرد. یک بار دیگر، شش دقیقه ما تمام شد. به زودی می بینمت. خداحافظ

Bye!

Hello and welcome to Six Minute English. I'm Neil.

سلام و به Six Minute English خوش آمدید. من نیل هستم.

And I'm Sophie.

و من سوفی هستم.

What do you know about Cleopatra, Neil?

در مورد کلئوپاترا، نیل چه می دانید؟

Well, she was Queen of Egypt quite a long time ago.

خوب، او خیلی وقت پیش ملکه مصر بود.

Anything else?

چیز دیگری؟ آیا

Didn't she arrive for a meeting with Roman Emperor Julius Caesar rolled up in a carpet,  

او برای ملاقات با ژولیوس سزار، امپراتور روم نیامده بود که در فرش پیچیده شده بود،

or is that a Hollywood invention?

یا این یک اختراع هالیوود است؟

Some historical sources say she was rolled up in a carpet, and others say she was  

برخی منابع تاریخی می‌گویند که او را روی فرش پیچیده‌اند و برخی دیگر می‌گویند او

hidden inside a linen sack. Cleopatra is the subject of today's show. She was the  

درون یک کیسه کتان پنهان شده بود. کلئوپاترا موضوع نمایش امروز است. او

last Pharaoh to rule Egypt and is arguably the most famous female ruler in history.

آخرین فرعونی بود که بر مصر حکومت کرد و مسلماً مشهورترین فرمانروای زن در تاریخ است.

And the most beautiful?

و زیباترین؟

Well, the jury's out on that one, Neil, and that means people haven't decided yet. Coins  

خب، نیل، هیئت منصفه این موضوع را بررسی می‌کند، و این بدان معناست که مردم هنوز تصمیم نگرفته‌اند.

with Cleopatra's portrait on them, for  example, show her with a prominent nose  

به عنوان مثال، سکه‌هایی   که پرتره کلئوپاترا روی آنهاست، او را با بینی برجسته

and thin lips. 'Prominent' means 'noticeable', and in this case, I think it means large.

و لب‌های نازک نشان می‌دهند. برجسته به معنای قابل توجه است و در این مورد فکر می کنم به معنای بزرگ است.

So, what were her attributes or main qualities then?

بنابراین، ویژگی‌ها یا ویژگی‌های اصلی او در آن زمان چه بود؟

Cleopatra was a wily politician. She made important alliances with Rome to protect  

کلئوپاترا یک سیاستمدار زیرک بود. او برای محافظت از کشورش با رم اتحادهای مهمی برقرار کرد

her country and was ruthless in dealing with her enemies—in this case, her siblings who challenged  

و در برخورد با دشمنانش - در این مورد، خواهران و برادرانش که

her as sole ruler of Egypt. 'Wily' means 'clever,' and 'sibling' is another word for 'brother or sister'.

او را به عنوان حاکم انحصاری مصر به چالش کشیدند، بی رحم بود. «Wily» به معنای «باهوش» و «خواهر و برادر» کلمه دیگری برای «برادر یا خواهر» است. آیا

Didn't she have her siblings murdered?

او خواهر و برادرش را به قتل نرسانده است؟

Yes, she was very 'ruthless', and that means 'without pity'. And today's quiz question is about  

بله، او بسیار "بی رحم" بود، و این به معنای "بدون ترحم" است. و سوال مسابقه امروز درباره

her family. Can you tell me, Neil, which country was Cleopatra's family originally from? Is it: 

خانواده او است. می‌توانید به من بگویید، نیل، خانواده کلئوپاترا در اصل اهل کدام کشور بودند؟ آیا این است:

A) Macedonia B) Ethiopia 

الف) مقدونیه ب) اتیوپی

C) Egypt

ج) مصر

I'm going for C) Egypt, the obvious answer.

من برای ج) مصر، پاسخ واضح است.

Well, we'll find out if the obvious answer is the right one later on in the show,  

خوب، ما در ادامه برنامه متوجه خواهیم شد که آیا پاسخ واضح پاسخ درست است یا خیر،

but let's talk some more about Cleopatra's attributes. She may not have been Hollywood  

اما اجازه دهید در مورد ویژگی‌های کلئوپاترا بیشتر صحبت کنیم. او ممکن است هالیوود

gorgeous, but she spoke many languages and was highly educated in philosophy,  

زیبا نبود، اما به زبان های زیادی صحبت می کرد و در زمینه فلسفه،

astronomy, mathematics, and oratory. Here's Susan Walker,  

نجوم، ریاضیات و خطابه تحصیلات عالی داشت. در اینجا سوزان واکر،

Keeper of Antiquities at the Ashmolean Museum at the University of Oxford, with more about this:

نگهبان آثار باستانی در موزه اشمولین در دانشگاه آکسفورد، با اطلاعات بیشتری در این مورد آمده است:

This plaque says that what was really remarkable about Cleopatra was not so much her beauty as the  

این لوح نشان می دهد که آنچه در مورد کلئوپاترا واقعاً قابل توجه بود، زیبایی او نبود بلکه

intelligence of her company. She had a very beautiful voice, which I think is  

هوش شرکتش بود. او صدای بسیار زیبایی داشت، که فکر می‌کنم این

a quality we perhaps underrate these days in estimations of celebrity, and she clearly had  

کیفیتی است که شاید این روزها در تخمین سلبریتی دست کم می‌گیریم، و او به وضوح دارای

masses of charisma, the sort of person who would light up a room, so enormous personal charm.

انبوهی از جذابیت بود، از آن‌گونه افرادی که اتاق را روشن می‌کرد، جذابیت شخصی بسیار زیاد.

So, the Roman historian Plutarch wrote about Cleopatra's voice, her charisma,  

بنابراین، پلوتارک مورخ رومی درباره صدای کلئوپاترا، جذابیت،

and personal charm, but not about her beauty.

و جذابیت شخصی او نوشت، اما درباره زیبایی او نه.

That's right, and charisma is, in other words, a strong power to attract people. Cleopatra's  

درست است، و کاریزما به عبارت دیگر، قدرتی قوی برای جذب افراد است.

voice was also considered very attractive, an attribute we underrate today, according to Susan Walker.

به گفته سوزان واکر، صدای کلئوپاترا نیز بسیار جذاب تلقی می‌شد، ویژگی‌ای که امروز آن را دست کم می‌گیریم.

And 'underrate' means 'to place too small a value on something'.

و «کم ارزش‌گذاری» به معنای «ارزش خیلی کوچک برای چیزی» است.

Egyptian pharaohs were regarded  

فراعنه مصر

as gods, and spectacle, or making a big visual impact, was an important part of this. Cleopatra  

به عنوان خدا در نظر گرفته می شدند، و نمایش، یا ایجاد تأثیر بصری بزرگ، بخش مهمی از این امر بود. کلئوپاترا

was very skilled at making grand entrances. 

در ساخت ورودی های بزرگ مهارت زیادی داشت.

Rolled up in a carpet for Caesar, or dressed up as Venus

در فرشی برای سزار پیچید یا لباس ناهید بر

on board a shimmering golden barge for Mark Antony. He was a Roman politician and general.

روی یک بارج طلایی درخشان برای مارک آنتونی پوشیده بود. او یک سیاستمدار و ژنرال رومی بود.

And even her death was spectacular. She and Mark Antony had lost an important battle against  

و حتی مرگ او نیز دیدنی بود. او و مارک آنتونی در نبرد مهمی در برابر

another Roman general, Octavian. Mark Antony had fatally wounded himself when he heard,  

ژنرال رومی دیگر، اکتاویان شکست خورده بودند. مارک آنتونی وقتی

mistakenly, that Cleopatra was dead. But before he died, he managed to get back to Cleopatra,  

به اشتباه شنید که کلئوپاترا مرده است خود را مجروح کرده بود. اما قبل از مرگ، او موفق شد به نزد کلئوپاترا برگردد،

who held him in her arms as he died in a family tomb. Then she decided to take her own life.

که او را در آغوش خود نگه داشت و در آرامگاهی خانوادگی از دنیا رفت. سپس تصمیم گرفت خود را از دست بدهد.

You make it sound like a Shakespearean tragedy.

شما آن را شبیه یک تراژدی شکسپیر می کنید.

Shakespeare did write a play about it. Now let's hear from Katherine Edwards, Professor  

شکسپیر یک نمایشنامه در مورد آن نوشت. اکنون بیایید از کاترین ادواردز، پروفسور

of Classics and Ancient History at Birkbeck, University of London, about this tragic event:

کلاسیک و تاریخ باستان در بیرک‌بک، دانشگاه لندن، درباره این رویداد غم‌انگیز بشنویم:

She plans her own death in this very sort of calculated manner, a manner that also seems to focus on  

او مرگ خود را به این روش حساب شده برنامه‌ریزی می‌کند، شیوه‌ای که به نظر می‌رسد دوباره بر روی

spectacle yet again. She takes her time, she has a feast, and then, you know, the figs—the basket  

نمایش تمرکز دارد. او وقتش را می گیرد، ضیافتی دارد، و بعد، می دانید، انجیر - سبد

of figs arrives with the asp in it. Or was it perhaps a poisoned hairpin? There’s a certain  

انجیر با خز در آن می رسد. یا شاید یک سنجاق سر مسموم بود؟

amount of uncertainty about the exact method of her death. I think most sources prefer the snake.

مقدار مشخصی در مورد روش دقیق مرگ او تردید وجود دارد. من فکر می کنم بیشتر منابع مار را ترجیح می دهند.

So, Katherine Edwards says the details surrounding Cleopatra’s suicide aren’t  

بنابراین، کاترین ادواردز می‌گوید جزئیات مربوط به خودکشی کلئوپاترا

clear. She may have used a snake to bite her, smuggled into her room in a basket of fruit,  

روشن نیست. او ممکن است از مار برای نیش زدنش استفاده کرده باشد، داخل یک سبد میوه به داخل اتاقش رفته باشد،

but it may have been a poisoned hairpin or simply  

اما ممکن است یک گیره موی مسموم یا فقط

a cup of poison. But she did it in a  calculated, or carefully planned, way.

یک فنجان سم باشد. اما او این کار را به روشی حساب شده یا با برنامه ریزی دقیق انجام داد.

Okay, so the final curtain comes  down on Cleopatra. But what about  

بسیار خوب، پس پرده آخر روی کلئوپاترا فرود می‌آید. اما در مورد

the answer to today’s quiz question, Sophie?

پاسخ سوال امروز، سوفی، چطور؟

Okay, I asked which country was  Cleopatra's family originally from.  

بسیار خوب، من پرسیدم خانواده کلئوپاترا در اصل اهل کدام کشور هستند.

Is it: A) Macedonia 

آیا این است: الف) مقدونیه

B) Ethiopia C) Egypt

ب) اتیوپی ج) مصر

And I said Egypt, of course it is!

و من گفتم مصر، البته که همینطور است!

And that's the wrong answer, Neil. It's actually  

و این پاسخ اشتباه است، نیل. این در واقع

A) Macedonia. Cleopatra was a  member of the Ptolemaic dynasty,  

الف) مقدونیه است. کلئوپاترا عضوی از سلسله بطلمیوسی بود،

a family of Macedonian Greek origin that ruled Egypt after the death of Alexander the Great.

خانواده‌ای با اصل یونانی مقدونی که پس از مرگ اسکندر مقدونی بر مصر حکومت کردند.

You learn something new every day.  Talking of which, here are the words  

شما هر روز چیز جدیدی یاد می گیرید. در مورد آن، در اینجا کلمات   که

we learned in this program: the jury's out on something, prominent, attributes, wily,  

در این برنامه یاد گرفتیم آمده است: هیئت داوران درباره چیزی، برجسته، ویژگی‌ها، حیله‌گر،

sibling, ruthless, charisma, underrate,  spectacle, calculated.   

خواهر و برادر، بی‌رحم، کاریزما، دست کم گرفتن، تماشایی، حساب شده است.

And that's the end of today's 6 Minute English. Don't forget to join us again soon. Goodbye!

و این پایان 6 دقیقه انگلیسی امروز است. فراموش نکنید که به زودی دوباره به ما بپیوندید. خداحافظ

Hello, this is 6 Minute English from BBC Learning English. I'm Neil.

سلام، این ۶ دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من نیل هستم.

And I'm Beth. If you've ever tried growing vegetables,  

و من بث هستم. اگر تا به حال سعی کرده‌اید سبزیجات بکارید،

you'll know it's not easy. They need  water, soil, and plenty of sunlight. Plus,  

می‌دانید که کار آسانی نیست. آنها به آب، خاک و نور زیاد خورشید نیاز دارند. به علاوه،

you have to keep away weeds and  insects.

باید علف های هرز و  حشرات را دور نگه دارید .

But in some countries, female farmers face a different problem growing and selling vegetables—sexism, the mistreatment  

اما در برخی کشورها، کشاورزان زن با مشکل دیگری در زمینه کاشت و فروش سبزیجات روبرو هستند - جنسیت گرایی، بدرفتاری

of one sex based on the belief that the other is better, usually that men are better than women.

با یک جنس بر اساس این باور که جنس دیگر بهتر است، معمولاً مردان بهتر از زنان هستند.

According to the United Nations, over 40% of farmers globally are women, a number which  

بر اساس گزارش سازمان ملل، بیش از 40 درصد از کشاورزان در سراسر جهان را زنان تشکیل می‌دهند، این رقم

rises to almost 50% in lower and middle-income countries. Although these women manage farms,  

در کشورهای با درآمد پایین و متوسط ​​به 50 درصد می‌رسد. اگرچه این زنان مزارع را مدیریت می‌کنند، از

look after crops, and sell their produce at markets, female farmers face sexism in  

محصولات مراقبت می‌کنند و محصولات خود را در بازار می‌فروشند، کشاورزان زن در

societies where women are expected  to raise children and stay at home.

جوامعی که از زنان انتظار می‌رود بچه‌ها را بزرگ کنند و در خانه بمانند، با تبعیض جنسی مواجه می‌شوند.

In this program, we'll be digging into  ideas helping female farmers in Bangladesh  

در این برنامه، ایده‌هایی را بررسی می‌کنیم که به کشاورزان زن در بنگلادش

and Peru to earn a fair price for the food they grow. And as usual,  

و پرو کمک می‌کند تا برای غذایی که پرورش می‌دهند، قیمت مناسبی کسب کنند. و طبق معمول،

you'll be learning some useful new vocabulary as well. But first,  

واژگان مفید  جدید را نیز یاد خواهید گرفت. اما ابتدا،

I have a question for you, Beth. According to the UN's World Food Program, or WFP,  

من یک سوال از شما دارم، بث. بر اساس برنامه جهانی غذای سازمان ملل یا WFP،

what is the world's most popular vegetable? Is it A) onions, B) tomatoes, or C) peppers?

محبوب‌ترین سبزیجات جهان کدام است؟  الف) پیاز، ب) گوجه فرنگی، یا ج) فلفل؟

I think the answer is tomatoes.

من فکر می کنم پاسخ گوجه فرنگی است.

Okay, Beth, I'll reveal the answer later in the program.

بسیار خوب، بت، پاسخ را بعداً در برنامه فاش خواهم کرد.

Poppy farms a small garden in rural  Bangladesh where she grows cucumbers,  

خشخاش باغ کوچکی را در روستایی بنگلادش پرورش می دهد که در آن خیار،

spinach, and okra. Although around half of Bangladeshi farmers are female, they're not  

اسفناج و بامیه می کارد. اگرچه حدود نیمی از کشاورزان بنگلادشی زن هستند، اما

always welcome at the marketplace, where they face harassment or are underpaid for their produce.  

همیشه در بازار مورد استقبال قرار نمی‌گیرند، جایی که با آزار و اذیت مواجه می‌شوند یا برای محصول خود دستمزد کمتری دریافت می‌کنند.

Now, Poppy has joined hundreds of other female farmers using a new online app. The e-commerce platform  

اکنون، پاپی با استفاده از یک برنامه آنلاین جدید به صدها کشاورز زن دیگر پیوسته است. پلتفرم تجارت الکترونیک

is called Farm to Go, and farmers can sell their produce without revealing their identity,  

Farm to Go نامیده می‌شود و کشاورزان می‌توانند محصولات خود را بدون افشای هویت خود بفروشند و

thereby getting a fairer price than at the market. Here's Poppy telling more to Salman Sayeed,  

در نتیجه قیمت منصفانه‌تری نسبت به بازار دریافت کنند. در اینجا پاپی بیشتر به سلمان سعید،

a reporter for BBC World Service  program People Fixing the World:

گزارشگر برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی، مردم تعمیر جهان، می‌گوید:

Here we get more profit. For example, if we sell a product in the market at 30 taka,  

در اینجا ما سود بیشتری به دست می‌آوریم. برای مثال، اگر محصولی را در بازار به قیمت 30 تاکا بفروشیم،

we can sell it here at 32 or 33 taka. That's  what makes us very happy. It also saves time,  

می‌توانیم آن را در اینجا با قیمت 32 یا 33 بفروشیم. این چیزی است که ما را بسیار خوشحال می کند. همچنین باعث صرفه جویی در زمان می شود،

as after selling the product, we can come home and  

زیرا پس از فروش محصول، می توانیم به خانه برگردیم و

spend time with the families and can  also work in the vegetable garden.

با خانواده ها وقت بگذرانیم و همچنین می توانیم در باغ سبزیجات کار کنیم.

Thirty-three taka is about 30 US cents. With 300 women currently using the app in Bangladesh,  

سی و سه تاکا حدود 30 سنت آمریکا است. با توجه به اینکه ۳۰۰ زن در حال حاضر در بنگلادش از این برنامه استفاده می‌کنند،

and while the three cents extra might sound small, over the course of the year as prices fluctuate,  

و در حالی که سه سنت اضافی ممکن است اندک به نظر برسد، در طول سال با نوسان قیمت‌ها،

the WFP says the average monthly revenue for each farmer using the app has risen  

WFP می‌گوید میانگین درآمد ماهانه برای هر کشاورز استفاده‌کننده از این برنامه به

dramatically. In the long run, the  hope is that it will also be possible  

طرز چشمگیری افزایش یافته است. در درازمدت، امید این است که بتوان

to challenge and change attitudes  around gender. But in the meantime,  

نگرش‌ها را در مورد جنسیت به چالش کشید و تغییر داد. اما در این میان،

the extra money she makes per sale makes a big difference to Poppy and her family.

پول اضافی که او در هر فروش به دست می‌آورد، تفاوت بزرگی برای پاپی و خانواده‌اش ایجاد می‌کند.

Although the app only increases  Poppy's profits a little, they  

اگرچه این برنامه فقط کمی سود پاپی را افزایش می‌دهد، اما

soon add up because vegetable prices fluctuate—they continually change,  

به زودی افزایش می‌یابد زیرا قیمت‌های سبزیجات در نوسان است — آنها دائماً تغییر می‌کنند،

moving up and down. According to the WFP, the incomes of farmers using the app have  

بالا و پایین می‌روند. بر اساس WFP، درآمد کشاورزانی که از این برنامه استفاده می‌کنند به

risen dramatically—they've increased suddenly and surprisingly.

طرز چشمگیری افزایش یافته است—به طور ناگهانی و شگفت‌انگیزی افزایش یافته است.

That makes a big difference to Poppy. 'To make a big difference' is an idiom meaning 'to significantly improve a situation'.

این تفاوت زیادی برای پاپی ایجاد می‌کند. «تفاوت بزرگ کردن» اصطلاحی به معنای «بهبود قابل توجه یک وضعیت» است.

It's good news for female farmers in Bangladesh, but problems continue in many other places,  

این خبر خوبی برای کشاورزان زن در بنگلادش است، اما مشکلات در بسیاری از جاهای دیگر ادامه دارد،

often because it's the man in the family who controls the household finances.

اغلب به این دلیل که این مرد خانواده است که امور مالی خانه را کنترل می‌کند.

Here, reporter Craig Langren explains a finance scheme helping female  

در اینجا، کریگ لانگرن، گزارشگر، یک طرح مالی برای کمک به

coffee growers in Peru to BBC World  Service program People Fixing the World:

تولیدکنندگان قهوه زن در پرو را به برنامه خدمات جهانی بی‌بی‌سی People Fixing the World توضیح می‌دهد:

So I came across a project in Peru recently, and they're helping female coffee growers to  

بنابراین اخیراً با پروژه‌ای در پرو مواجه شدم و آنها به تولیدکنندگان قهوه زن کمک می‌کنند تا به منابع

access finance. So how it works: it's  a type of savings and credit union,  

مالی دسترسی پیدا کنند. بنابراین چگونه کار می‌کند: این یک نوع اتحادیه پس‌انداز و اعتبار است،

and people living nearby can each chip in a small amount of money, which can then be accessed by  

و افرادی که در نزدیکی زندگی می‌کنند می‌توانند هرکدام از آنها را با مقدار کمی پول تراشه کنند، که

a farmer if she needs a loan to, say, buy a new bean processing machine or something like that.

در صورت نیاز به وام، مثلاً، خرید یک پردازش لوبیا جدید، می‌تواند توسط    کشاورز به آن دسترسی پیدا کند. ماشین یا چیزی شبیه به آن

Female farmers in Peru have started a savings and credit union. This is a kind of cooperative bank  

کشاورزان زن در پرو اتحادیه پس‌انداز و اعتباری راه‌اندازی کرده‌اند. این نوعی بانک تعاونی است

where members pool their savings together so they can lend funds to each other. Each member  

که اعضا پس‌اندازهای خود را با هم جمع می‌کنند تا بتوانند به یکدیگر وام بدهند. هر عضو

chips in—everyone gives a small amount of money to pay for something together.

وارد می‌شود - همه مقدار کمی پول می‌دهند تا با هم برای چیزی بپردازند. با

Getting back to vegetables, I think it's  time to reveal the answer to my question,  

بازگشت به سبزیجات، فکر می‌کنم وقت آن است که پاسخ سؤالم،

Beth. According to the UN, what is  the world's most popular vegetable?

بث، را فاش کنم. به گفته سازمان ملل، محبوب‌ترین سبزی جهان چیست؟

I guessed it was tomatoes.

حدس زدم گوجه فرنگی باشه

Which was the correct answer.  Technically a fruit, nutritionists  

که جواب درست بود از نظر فنی یک میوه، متخصصان تغذیه

count a tomato as a vegetable—in fact, the most commonly used vegetable in the world.

گوجه فرنگی را به عنوان سبزی در نظر می گیرند - در واقع، پرمصرف ترین سبزی در جهان است.

Okay, let's recap the vocabulary we've learned in this program on female farmers battling sexism.  

خوب، بیایید واژگانی را که در این برنامه در مورد کشاورزان زن در حال مبارزه با تبعیض جنسی آموخته‌ایم، مرور کنیم.

That's the mistreatment of one sex based on the belief that the other one is better,  

این بدرفتاری با یک جنس بر اساس این باور است که جنس دیگر بهتر است،

usually that men are better than  women.

معمولاً مردان بهتر از زنان هستند.

If something fluctuates, it keeps changing, moving up and down.  

اگر چیزی نوسان داشته باشد، همچنان تغییر می‌کند، بالا و پایین می‌رود.

'To rise dramatically' means 'to increase in a sudden and surprising way'.

«افزایش چشمگیر» به معنای «افزایش ناگهانی و شگفت‌انگیز» است.

The idiom 'to make a big difference' means 'to significantly improve a situation'.

اصطلاح «تفاوت بزرگ» به معنای «بهبود قابل توجه یک وضعیت» است.

A savings and credit union is a cooperative bank where members  

اتحادیه پس‌انداز و اعتبار یک بانک تعاونی است که اعضای آن

pool their savings together so they can borrow money from each other.

پس‌اندازهای خود را با هم جمع می‌کنند تا بتوانند از یکدیگر پول قرض کنند.

And finally, if you 'chip in', you contribute some money so a group of you can pay for something together.

و در نهایت، اگر وارد شوید، مقداری پول کمک می‌کنید تا گروهی از شما بتوانید برای چیزی با هم هزینه کنید.

Once again, our six minutes are up.  Join us next time for more trending  

یک بار دیگر، شش دقیقه ما تمام شد. دفعه بعد برای

topics and useful vocabulary here at  6 Minute English. Goodbye for now.

موضوعات پرطرفدارتر و واژگان مفید در اینجا در 6 دقیقه انگلیسی به ما بپیوندید. فعلا خداحافظ

Bye.

خداحافظ

Hello, this is 6 Minute English from  BBC Learning English. I'm Georgie.

سلام، این ۶ دقیقه انگلیسی از بی بی سی آموزش زبان انگلیسی است. من جورجی هستم.

And I'm Beth. Menstruation is an  issue that's not often talked about,  

و من بث هستم. قاعدگی مسئله‌ای است که اغلب درباره آن صحبت نمی‌شود،

yet every month it affects billions of women around the world. Menstruation, or periods,  

اما هر ماه میلیاردها زن را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار می‌دهد. قاعدگی، یا قاعدگی،

are a natural process that typically happen once a month when women and girls bleed  

یک فرآیند طبیعی است که معمولاً یک بار در ماه اتفاق می‌افتد، زمانی که زنان و دختران

from their vagina for a few days as part of the reproductive cycle. When this happens,  

برای چند روز به عنوان بخشی از چرخه باروری از واژن خود خونریزی می‌کنند. وقتی این اتفاق می‌افتد،

women need special products like sanitary pads or tampons to manage the flow of blood and go about their day-to-day life.

زنان به محصولات خاصی مانند نوار بهداشتی یا تامپون نیاز دارند تا جریان خون را مدیریت کنند و به زندگی روزمره خود ادامه دهند.

Unfortunately, over 500 million people around the world either don't have  

متأسفانه، بیش از 500 میلیون نفر در سراسر جهان یا

access to these products or can't afford to buy them, and this is called period poverty. Period  

به این محصولات دسترسی ندارند یا توانایی خرید آنها را ندارند و به این فقر دوره‌ای گفته می‌شود.

poverty has serious consequences. For example, girls on their periods not going to school  

فقر دوره‌ای عواقب جدی دارد. برای مثال، دخترانی که در دوره پریودشان به مدرسه نمی‌روند،

affects their education, and women who can't work during their period have less income. What's more,  

تحصیلات آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و زنانی که نمی‌توانند در طول دوره خود کار کنند، درآمد کمتری دارند. علاوه بر این،

it can cause health problems because without sanitary products, it's easy to get infections.

می‌تواند باعث مشکلات سلامتی شود، زیرا بدون محصولات بهداشتی، ابتلا به عفونت آسان است.

In this program, we'll be learning about one project fighting period poverty affecting  

در این برنامه، ما در مورد یک پروژه مبارزه با فقر که بر

thousands of women refugees, and of course, we'll be learning some useful new vocabulary as well.  

هزاران زن پناهنده تأثیر می‌گذارد، یاد می‌گیریم، و البته، واژگان مفید جدیدی را نیز یاد خواهیم گرفت.

But first, Georgie, I have a question for you. Periods affect girls and women of reproductive  

اما اول، جورجی، من یک سوال از شما دارم.  پریودها بر دختران و زنان در سنین باروری تأثیر می‌گذارد

age—that's roughly half the female population, or 26% of the global population. But how many  

که تقریباً نیمی از جمعیت زنان یا 26 درصد از جمعیت جهان است. اما

people is that? Is it A) 2.1 billion people, B) 2.3 billion people, or C) 2.5 billion people?

این چند نفر است؟ آیا الف) ۲.۱ میلیارد نفر، ب) ۲.۳ میلیارد نفر، یا ج) ۲.۵ میلیارد نفر؟

I'll guess it's about 2.1 billion people.

حدس می زنم حدود 2.1 میلیارد نفر باشد.

Okay, Georgie, I will reveal the  answer at the end of the program.

خوب، جورجی، پاسخ را در پایان برنامه فاش خواهم کرد.

Ella Lambert was a student at Bristol  University when she started the Pachamama  

الا لمبرت دانشجوی دانشگاه بریستول بود که

Project in 2020 during the first COVID  lockdown. She had heard about period  

در سال 2020 پروژه Pachamama را در طی اولین قرنطینه کووید آغاز کرد. او درباره فقر دوره‌ای شنیده بود

poverty and decided to put her lockdown time to good use by making sanitary pads,  

و تصمیم گرفت با ساختن نوار بهداشتی،

pieces of soft material used to absorb  menstrual blood. Here's Ella explaining  

قطعاتی از مواد نرم که برای جذب خون قاعدگی استفاده می‌شود، از زمان قرنطینه‌اش به خوبی استفاده کند. در اینجا الا توضیح می‌دهد که

how her project got started to BBC World Service program People Fixing the World:

چگونه پروژه‌اش در برنامه خدمات جهانی بی‌بی‌سی People Fixing the World شروع شد:

So I borrowed a sewing machine from a friend. I learned how to sew on YouTube, and then I just  

بنابراین من یک چرخ خیاطی از یکی از دوستانم قرض گرفتم.  من نحوه خیاطی را در YouTube یاد گرفتم و سپس

started making pads. And even now, to this day, I can't sew anything else, only pads.

شروع به ساختن پد کردم. و حتی در حال حاضر، تا به امروز، من نمی توانم چیز دیگری بدوزم، فقط لنت.

Ella started making reusable sanitary pads, which aren't a new thing. They're made from  

الا شروع به ساخت نوار بهداشتی قابل استفاده مجدد کرد که چیز جدیدی نیست. آنها از

absorbent fabrics such as fleece and cotton sheets, which means that they can be used  

پارچه‌های جاذب مانند ورق‌های پشمی و پنبه‌ای ساخته شده‌اند، به این معنی که

over and over again after they're washed, unlike disposable pads.

برخلاف پدهای یکبارمصرف، می‌توان پس از شستن آنها بارها و بارها از آنها استفاده کرد.

Ella spent lockdown learning how to sew—how to join pieces of material by hand using a needle and  

الا دوران قفل را گذراند تا نحوه خیاطی را بیاموزد - چگونه تکه های مواد را با دست با استفاده از سوزن و

thread or with a sewing machine. In fact, Ella was so focused on sewing sanitary pads  

نخ یا با چرخ خیاطی به هم وصل کند. در واقع، الا آنقدر روی دوخت نوار بهداشتی متمرکز بود که

she didn't make anything else, and to this day pads are the only thing she knows how  

هیچ چیز دیگری درست نکرد، و تا به امروز، نوارها تنها چیزی هستند که او می‌داند که چگونه باید

to sew. Ella uses the phrase 'to this day' to say 'up to and including the present moment'.

دوخت. الا از عبارت «تا امروز» برای گفتن «تا و از جمله لحظه حال» استفاده می‌کند.

Sanitary pads aren't easy to make. The outer layer has to be soft because it touches the skin,  

ساخت نوار بهداشتی آسان نیست. لایه بیرونی باید نرم باشد زیرا پوست را لمس می‌کند،

but they also need to be absorbent—able to soak up liquids like blood and hold them. What's more,  

اما همچنین باید جاذب باشد—قابلیت جذب مایعاتی مانند خون و نگه داشتن آن‌ها. علاوه بر این،

Ella designed her pads to be washed and used again, unlike most sanitary pads bought in shops,  

الا پدهایش را طوری طراحی کرد که بر خلاف اکثر نوارهای بهداشتی خریداری شده در مغازه‌ها،

which are disposable—designed to be  thrown away after they've been used.

که یکبار مصرف هستند، به گونه‌ای طراحی شده‌اند که بعد از استفاده دور ریخته شوند و دوباره استفاده شوند.

Ella's network of volunteers sewing  reusable sanitary pads grew, and to date,  

شبکه داوطلبان الا که نوارهای بهداشتی قابل استفاده مجدد را می دوختند، رشد کرد و تا به امروز،

the Pachamama Project has donated tens of thousands of period products to refugees  

پروژه پاچاماما ده ها  محصول دوره به پناهندگان   که از

fleeing conflict in Syria, Turkey, and  Lebanon, as well as women here in the UK.  

جنگ در سوریه، ترکیه و لبنان فرار می کنند و همچنین به زنان اینجا در بریتانیا اهدا کرده است.

Plus, the project is helping in other ways too. Despite affecting so many people and  

به علاوه، این پروژه از راه‌های دیگری نیز کمک می‌کند. بسیاری از فرهنگ‌ها علیرغم تأثیرگذاری بر بسیاری از افراد و

being necessary for life itself, many cultures consider menstruation unclean or shameful—not  

ضروری بودن برای خود زندگی، عادت ماهانه را ناپاک یا شرم‌آور می‌دانند – نه

a topic of polite conversation. But Ella  thinks her project is giving refugees the  

موضوعی برای گفتگوی مؤدبانه. اما الا فکر می‌کند که پروژه او به پناهندگان

confidence to talk about periods, as she told BBC World Service's People Fixing the World:

اعتماد به نفس می‌دهد تا در مورد دوره‌ها صحبت کنند، همانطور که به مردم سرویس جهانی بی‌بی‌سی که دنیا را درست می‌کنند گفت:

I have seen such major change in such a short, short period of time. Like  

من چنین تغییرات عمده‌ای را در مدت کوتاه و کوتاهی دیده‌ام. مانند

the women originally who were distributing the pads would barely even speak about it,  

زنانی که در ابتدا پدها را توزیع می کردند، حتی به سختی در مورد آن صحبت می کردند،

and we had it behind a curtain. And now they'll chat away about  

و ما آن را پشت پرده داشتیم.  و اکنون آنها

the pads with their male colleagues,  anyone that comes into the shop.

با همکاران مرد خود، هرکسی که وارد مغازه می‌شود، درباره پدها صحبت خواهند کرد.

Before, most women refugees would  barely talk about menstruation—they  

پیش از این، اکثر زنان پناهنده به سختی در مورد قاعدگی صحبت می‌کردند - آنها

would only just scarcely talk about it.  But now, they're happily chatting away,  

فقط به ندرت در مورد آن صحبت می‌کردند. اما اکنون، آنها با خوشحالی در حال گپ زدن هستند،

passing the time talking to other  women and even to male colleagues.

وقت خود را با زنان دیگر و حتی با همکاران مرد صحبت می کنند.

I think it's time I revealed the  answer to my question. As a number,  

فکر می‌کنم وقت آن رسیده است که پاسخ سؤالم را فاش کنم. به عنوان یک عدد،

how many women make up the 26% of the world's population who menstruate?

26 درصد از جمعیت جهان که عادت ماهانه دارند، چند زن هستند؟

I said it was 2.1 billion people.

گفتم 2.1 میلیارد نفر است.

Which was the correct answer.

که جواب درست بود

Okay, let's recap the vocabulary we've learned in this program, starting with the verb 'to sew'

خوب، بیایید واژگانی را که در این برنامه یاد گرفته‌ایم، با فعل «دوختن»

—to join material together using a needle and thread, either by hand or with a sewing machine.

- به هم وصل کردن مواد با استفاده از سوزن و نخ، با دست یا با چرخ خیاطی، شروع کنیم.

The phrase 'to this day' means 'up to  and including the present moment'.

عبارت «تا امروز» به معنای «تا و شامل لحظه حال» است.

The adjective 'absorbent' means 'able to soak up and hold liquid'.

صفت "جذب" به معنای "قادر به جذب و نگه داشتن مایع" است.

And the adjective 'disposable' means 'designed to be thrown away after use'.

و صفت "یکبار مصرف" به معنای "طراحی شده برای دور انداختن پس از استفاده" است.

If you barely do something, you only just do it by the smallest amount.

اگر به سختی کاری را انجام می‌دهید، آن را فقط با کمترین مقدار انجام می‌دهید.

And finally, 'to chat away' means 'to pass the time by talking a lot with someone'

و در نهایت، «گپ زدن دور» به معنای «گذراندن زمان با صحبت زیاد با یک نفر»

Once again, our six minutes are up. We hope you'll  

یک بار دیگر، شش دقیقه ما تمام شد. امیدواریم

join us again next time here at 6 Minute English. Bye for now.

دفعه بعد در اینجا در 6 دقیقه انگلیسی دوباره به ما بپیوندید. فعلا خداحافظ

Bye.

خداحافظ