Modal Verbs: Have to and Must: The Grammar Gameshow Episode 5

Hello, and welcome to today’s Grammar Gameshow!

سلام، و به Grammar Gameshow امروز خوش آمدید!

I’m your host, Will,

من میزبان شما هستم، ویل،

but I’m no has been!

اما من نبوده ام!

And of course, let’s not forget Leslie,

و البته، لزلی،

our all-knowing voice in the sky.

صدای دانای ما در آسمان را فراموش نکنیم.

Hello, everyone!

سلام، همه!

Tonight we’re going to ask you three questions about…

امشب از شما سه سوال در مورد…

Have to and must.

باید و باید بپرسیم.

Those two little expressions that are to do with

آن دو عبارت کوچک که مربوط به

obligation and make all the rules!

تکلیف است و همه قوانین را می سازد!

OK! Now, let’s meet our contestants!

خوب! اکنون، بیایید با شرکت کنندگان خود آشنا شویم!

Hi, everyone. I’m Simone!

سلام به همه. من سیمون هستم!

And contestant number two?

و شرکت کننده شماره دو؟

Hello, everyone. I’m Mya!

سلام به همه من میا هستم!

Welcome back, Mya!

خوش آمدی، میا!

OK! Let’s get going.

خوب! بیا بریم

And don’t forget you can play along at home too

و فراموش نکنید که می توانید در خانه هم بازی کنید

Our first question is multiple choice.

اولین سوال ما چند گزینه ای است.

Which of these uses of ‘have to’ and ‘must’

کدام یک از این کاربردهای «باید» و «باید»

is different from the others?

با بقیه متفاوت است؟

a) You must wear your seatbelt.

الف) باید کمربند ایمنی خود را ببندید.

b) You have to wear your seatbelt.

ب) باید کمربند ایمنی خود را ببندید.

c) You mustn’t wear your seatbelt.

ج) نباید کمربند ایمنی خود را ببندید.

d) You don’t have to wear your seatbelt.

د) لازم نیست کمربند ایمنی خود را ببندید.

D is different because it describes a voluntary action

D متفاوت است زیرا یک عمل داوطلبانه را توصیف می کند

Leslie?

لسلی؟

You’re not wrong there, Simone.

شما در آنجا اشتباه نمی کنید، سیمون.

‘Must’, ‘mustn’t’ and ‘have to’ all talk

«باید»، «نباید» و «باید» همگی در

about obligations - for example, rules that

مورد تعهدات صحبت می‌کنند - برای مثال، قوانینی

you need to follow.

که باید از آنها پیروی کنید.

But ‘don’t have to’ is the opposite –

اما "نیازی نیست" برعکس است

the actions it describes are voluntary.

- اقداماتی که توصیف می کند داوطلبانه هستند.

Such as, Will doesn’t have to give anyone any points!

مانند، ویل مجبور نیست به کسی امتیاز بدهد!

He’s the boss!

او رئیس است!

True! But, since I’m nice!

درست است، واقعی! اما، چون من خوبم!

Simone, you can have two points.

سیمون، شما می توانید دو امتیاز داشته باشید.

And Mya, I liked your ‘thinking face’ there,

و میا، من از "چهره متفکر" شما در آنجا خوشم آمد،

two points to you!

دو نکته برای شما!

Hang on! That’s not fair. Why does…

صبر کن! عادلانه نیست. چرا ...

Fingers on the buzzers.

انگشتان روی زنگ.

Here comes question two! True or false:

اینجا سوال دو پیش میاد! درست یا نادرست:

There is no difference between

هیچ تفاوتی بین

‘have to’ and ‘must’ for obligations.

«باید» و «باید» برای تعهدات وجود ندارد.

False!

دروغ!

Leslie?

لزلی؟

It is false!

دروغ است!

Although many use them interchangeably,

اگرچه بسیاری از آنها به جای یکدیگر استفاده می کنند،

in fact,

در واقع،

we use ‘have to’ for external obligations,

ما از «باید» برای تعهدات خارجی

and ‘must’ for internal obligations.

و «باید» برای تعهدات داخلی استفاده می کنیم.

OK. One point for that.

خوب. یک نکته برای آن.

Now for the quick fire part.

حالا برای قسمت آتش سریع.

Based on what Leslie has just told us,

بر اساس آنچه لزلی به ما گفت،

tell me if these obligations would take

به من بگویید که آیا این تعهدات

‘have to’ or ‘must’.

«باید» یا «باید» را می‌طلبد.

You decide not to smoke.

تصمیم گرفتی سیگار نکشی

I mustn’t smoke.

من نباید سیگار بکشم

Correct!

درست!

The government wants you to pay your taxes.

دولت از شما می خواهد که مالیات خود را بپردازید.

We have to pay taxes.

ما باید مالیات بدهیم.

Correct!

درست!

You don’t want to exercise, but the doctor tells you to.

شما نمی خواهید ورزش کنید، اما دکتر به شما می گوید.

I have to exercise.

من باید ورزش کنم.

Correct!

درست!

You want to brush your teeth more.

شما می خواهید بیشتر مسواک بزنید.

I must brush my teeth more.

باید بیشتر مسواک بزنم

Correct!

درست!

You try to resist eating chocolate.

شما سعی می کنید در برابر خوردن شکلات مقاومت کنید.

I mustn’t eat chocolate.

من نباید شکلات بخورم

Correct!

درست!

Your parents tell you to do homework.

والدینتان به شما می گویند که تکالیف را انجام دهید.

I have to do homework.

من باید تکالیف را انجام دهم.

Correct!

درست!

Well done both of you.

آفرین به هر دو شما.

Have 13 points between you.

13 امتیاز بین خود داشته باشید.

It’s time for our final question:

زمان سؤال نهایی ما است:

‘Must’ and ‘have to’ are modal verbs.

«باید» و «باید» افعال معین هستند.

But why is ‘have to’ different from other modal verbs?

اما چرا "باید" با سایر افعال وجهی متفاوت است؟

Trick question!

سوال انحرافی!

All modal verbs are followed by a bare infinitive verb

تمام افعال معین با یک فعل مصدر لخت دنبال می

so there is no difference.

شوند، بنابراین هیچ تفاوتی وجود ندارد.

Leslie?

لزلی؟

It’s true that all modals, including ‘must’ and ‘have to’,

درست است که همه حالت‌ها، از جمله «باید» و «باید»

are followed by a bare infinitive

با یک مصدر ساده دنبال می‌شوند،

But that’s not our answer.

اما این پاسخ ما نیست.

Ouch, Simone. You crashed and burned there.

اوه، سیمون. آنجا تصادف کردی و سوختی.

Mya, I can offer it to you.

مایا، من می توانم آن را به شما ارائه دهم.

Is it because modal verbs don’t change their form,

آیا به این دلیل است که افعال معین شکل خود را تغییر نمی دهند،

but ‘have to’ does?

اما «باید» تغییر می کند؟

Leslie?

لزلی؟

Absolutely right!

کاملا درسته!

Unlike other modal verbs,

برخلاف سایر افعال وجهی،

‘have to’ changes to show person

«باید» برای نشان دادن شخص تغییر می کند

– for example, ‘have to’, ‘has to’ -

- به عنوان مثال، «باید»، «باید» -

and time

و زمان

– for example, ‘had to’, ‘didn’t have to'.

- برای مثال، «باید»، «نباید» تغییر می کند.

Its meaning doesn’t change though.

هر چند معنی آن تغییر نمی کند.

Good job Mya.

خیلی خوبه مایا

You know, I’m taking 20 points away from Simone

میدونی من به خاطر حماقت 20 امتیاز از سیمونه میگیرم

for stupidity,

and giving them to you.

و به تو میدم.

No!

نه!

Well that brings us to the end of today’s

خب این ما را به پایان بازی Grammar Gameshow امروز می رساند

Grammar Gameshow.

.

Let’s count out the points.

بیایید امتیازات را بشماریم

And the winner is…

و برنده...

Mya...

میا...

with 37 and a half.

با 37 و نیم.

Well done!

آفرین!

Here’s what you’ve won!

این چیزی است که شما برنده شده اید!

It’s a cuddly toy!

این یک اسباب بازی نوازش کننده است!

You’ve finally got a friend!

بالاخره یه دوست پیدا کردی!

We’ll see you again next week,

هفته آینده دوباره شما را می بینیم،

where you can play for an even bigger prize.

جایی که می توانید برای یک جایزه بزرگتر بازی کنید.

And, Simone,

و سیمون،

what happened? You were doing so well!

چه اتفاقی افتاد؟ خیلی خوب کار می کردی!

Well, to be honest I…

خب، راستش را بخواهید...

Unleash the sheep.

گوسفندها را آزاد کنید.

It looks like we’ll need another contestant.

به نظر می رسد ما به یک شرکت کننده دیگر نیاز خواهیم داشت.

Thanks for joining us.

از اینکه به ما ملحق شدید متشکریم

Say goodbye, Leslie.

خداحافظی کن لزلی

Goodbye, Leslie.

خداحافظ لسلی

See you next time!

بعدا می بینمت!