Do you need to upgrade your phone? 6 Minute English

Catherine: Hello and welcome to Six Minute English!

کاترین: سلام و به Six Minute English خوش آمدید!

I'm Catherine

I'm Catherine

Rob: And I'm Rob - and today we bring you a techy topic

Rob: And I'm Rob - و امروز یک موضوع تکنیکی

along with six up-to-date vocabulary items.

همراه با شش مورد واژگان به روز را برای شما آورده ایم.

Catherine: And today's techy topic is smartphones.

کاترین: و موضوع تکنولوژی امروز گوشی های هوشمند است.

So Rob, can you tell me which age group

بنابراین راب، می‌توانید به من بگویید که کدام گروه سنی در پنج سال گذشته در بریتانیا

have been buying smartphones at the fastest rate

گوشی‌های هوشمند را با سریع‌ترین نرخ خریداری کرده‌اند

over the last five years here in the UK?

؟

Is it... a) 15-35 year olds, b) 35-55 year olds

آیا ... الف) 15-35 سال، ب) 35-55 سال

or c) 55-75 year olds?

یا ج) 55-75 سال؟

Rob: It's got to be the youngsters.

راب: باید جوان ها باشند.

It's got to be the 15-35 year olds.

باید 15-35 سال باشد.

Catherine: Oh well we'll see whether you got that right

کاترین: اوه خوب، بعداً در برنامه خواهیم دید که آیا شما این را درست

or wrong later on in the show.

یا اشتباه کردید.

Now Rob, a question: how old is your smartphone?

حالا راب، یک سوال: گوشی هوشمند شما چند ساله است؟

Rob: OK mine, I bought it a couple of years ago.

راب: باشه مال من، چند سال پیش خریدمش.

Catherine: And are you happy with it?

کاترین: و آیا از آن راضی هستید؟

Rob: Yes, I am. It works just fine -

راب: بله، من هستم. به خوبی کار می کند -

it does everything I need it to do.

هر کاری را که من نیاز دارم انجام می دهد.

Catherine: So you're not worried about not having

کاترین: پس نگران

the latest model?

نبودن آخرین مدل نیستی؟

Rob: Not at all. My phone works really well -

راب: نه اصلا. تلفن من واقعاً خوب کار می کند

it has all the functionality I need.

- تمام عملکردهای مورد نیاز من را دارد.

And I'm not convinced that the latest model offers

و من متقاعد نیستم که آخرین

any more than the one I've got, to be honest.

مدل بیشتر از مدلی که دارم، صادقانه بگویم، ارائه می دهد.

Catherine: Functionality refers to the range of functions

کاترین: کارکرد به طیف وسیعی از عملکردهایی

a computer or other electronic device can perform.

که یک کامپیوتر یا دستگاه الکترونیکی دیگر می تواند انجام دهد اشاره دارد.

So, let's listen now to Andrew Orlowski,

بنابراین، بیایید اکنون به اندرو اورلوفسکی،

from the tech news website The Register.

از وب سایت خبری فناوری The Register گوش دهیم.

He explains why people are holding onto

او توضیح می دهد که چرا مردم به

their phones longer - instead of rushing

جای

out to buy the latest model of phone.

عجله برای خرید جدیدترین مدل تلفن، تلفن های خود را طولانی تر نگه می دارند.

Andrew Orlowski: What's happened is that prices

اندرو اورلوفسکی: اتفاقی که افتاده این است که قیمت

have gone up at the high end. And it's kind of a cycle

ها در بالاترین سطح بالا رفته است. و این نوعی چرخه است

where people hang onto their phones for longer,

که در آن افراد برای مدت طولانی تری به تلفن های خود می چسبند،

therefore manufacturers charge more.

بنابراین تولید کنندگان هزینه بیشتری را دریافت می کنند.

Then people hang onto them longer to justify

سپس مردم برای توجیه آن خرید بالاتر، مدت طولانی تری به آنها می چسبند

that higher purchase.

.

Rob: So big brand names like iPhone and Samsung

راب: بنابراین نام‌های تجاری بزرگی مانند آیفون و سامسونگ

make phones at the high end of the market -

گوشی‌هایی را در بالاترین سطح بازار تولید

- meaning the expensive ones. So once people

می‌کنند - به این معنی که گوشی‌های گران قیمت هستند. بنابراین وقتی

have bought a handset, they hang on to it!

مردم یک گوشی خریدند، به آن می چسبند!

If you hang onto something, you keep it.

اگر به چیزی آویزان شوید، آن را نگه می دارید.

I've been hanging onto my phone for a couple of years -

من چند سالی است که گوشی خود را آویزان کرده ام -

and am hoping I won't need to change it

و امیدوارم حداقل تا یک سال دیگر نیازی به تغییر آن نداشته باشم

for another year or so, at least.

.

Catherine: But what happens is, if people aren't

کاترین: اما اتفاقی که می افتد این است که اگر مردم

replacing their phones, the phone manufacturers

گوشی های خود را تعویض نکنند، سازندگان گوشی

don't make a big enough profit.

به اندازه کافی سود زیادی به دست نمی آورند.

So they start charging more...

بنابراین آنها شروع به شارژ بیشتر می کنند ...

Rob: ...and this, in turn, makes people hang even longer!

راب: ... و این به نوبه خود باعث می شود مردم حتی طولانی تر معلق بمانند!

So that's why Andrew Orlowski calls it a cycle -

بنابراین به همین دلیل است که اندرو اورلوفسکی آن را یک چرخه می نامد - اینجاست

that's where one event leads to another, and then

که یک رویداد به رویداد دیگر منتهی می شود و سپس

often repeats itself.

اغلب خود را تکرار می کند.

Catherine: So where will the cycle end?

کاترین: پس این چرخه کجا تمام می شود؟

Rob: Good question! Let's listen to Andrew again, talking

راب: سوال خوبی! بیایید دوباره به اندرو گوش دهیم و در

about where he thinks the smartphone

مورد اینکه فکر می کند بازار گوشی های هوشمند به کجا می رود صحبت می کند

market is heading.

.

Andrew Orlowski: I think it's a very mature market now.

اندرو اورلوفسکی: فکر می‌کنم اکنون بازار بسیار بالغی است.

And you have to compare, say, a £900

و شما باید مثلاً یک

Galaxy Note or a £1000 iPhone with a spectacular

گلکسی نوت 900 پوندی یا یک آیفون 1000 پوندی را با یک تلویزیون تماشایی مقایسه

TV you can... a 49 inch TV you can get for £450.

کنید... یک تلویزیون 49 اینچی که می توانید با قیمت 450 پوند تهیه کنید.

It no longer has that kind of must-have lustre

دیگر آن درخشندگی لازم را

that it might have had 4 or 5 years ago.

که ممکن بود 4 یا 5 سال پیش داشته باشد، ندارد.

Catherine: What does 'mature' mean, Rob?

کاترین: «بالغ» یعنی چه، راب؟

Rob: Mature means fully-grown - we're mature adults

راب: بالغ یعنی کاملاً رشد کرده - مثلاً ما بزرگسالان بالغ هستیم

for example, Catherine! And in a business context,

، کاترین! و در یک زمینه تجاری

a mature market is where supply is equal to demand.

، بازار بالغ جایی است که عرضه برابر با تقاضا باشد.

Catherine: And if something has 'must-have lustre'?

کاترین: و اگر چیزی «درخشش ضروری» داشته باشد؟

What's that?

آن چیست؟

Rob: A must-have item is something you feel

راب: یک مورد ضروری چیزی است که احساس

you must have. And lustre means shine.

می کنید باید داشته باشید. و درخشندگی به معنای درخشش است.

Catherine: I love shiny new things,

کاترین: من چیزهای جدید براق را دوست دارم،

especially when it's a nice piece of new tech.

به خصوص وقتی که یک قطعه خوب از فناوری جدید باشد.

But £1000 is a lot of money for a phone.

اما 1000 پوند برای یک گوشی پول زیادی است.

A spectacular 49-inch TV for only £450 sounds like

یک تلویزیون 49 اینچی دیدنی با تنها 450 پوند به نظر می

a bargain though! My TV only has a small screen.

رسد معامله ای باشد! تلویزیون من فقط یک صفحه نمایش کوچک دارد.

Rob: Stop there, Catherine! It's time for the answer

راب: همینجا بایست، کاترین! زمان پاسخ

to today's question.

به سوال امروز است.

Catherine: OK: Which age group have been buying

کاترین: خوب: کدام گروه سنی

smartphones at the fastest rate over the last

در پنج سال گذشته در بریتانیا گوشی‌های هوشمند را با سریع‌ترین نرخ خریداری کرده‌اند

five years here in the UK? Is it... a) 15-35 year olds,

؟ آیا این ... الف) 15-35 ساله ها،

b) 35-55 year olds, or c) 55-75year olds?

ب) 35-55 ساله ها، یا ج) 55-75 ساله ها؟

Rob: I said 15-35 year olds.

راب: گفتم 15-35 ساله.

Catherine: And you were absolutely wrong,

کاترین: و تو کاملا اشتباه

I'm afraid, Rob! The answer is 55-75 year olds! Although

کردی، میترسم راب! جواب 55-75 ساله هاست! اگرچه

research also highlighted that this age group tended to

تحقیقات همچنین نشان می دهد که این گروه سنی تمایل

use their smartphones less than younger people.

کمتری نسبت به افراد جوان از گوشی های هوشمند خود دارند.

The study was based on a sample of 1,163 people

این مطالعه بر روی نمونه ای از 1163 نفر است که

questioned between May and June in 2017.

بین ماه مه و ژوئن سال 2017

Rob: Interesting. OK, I think it's time we looked back

مورد سوال قرار گرفتند. راب: جالب است. خوب، فکر می کنم وقت آن رسیده که به

at the words we learned today.

کلماتی که امروز یاد گرفتیم نگاه کنیم.

Our first word is 'functionality' - which refers to

اولین کلمه ما "عملکرد" ​​است - که به محدوده عملکردهایی اشاره دارد که

the range of functions a computer

یک

of other electronic device can perform.

کامپیوتر دستگاه الکترونیکی دیگر می تواند انجام دهد.

Catherine: 'These two computers are similar in terms of

کاترین: "این دو کامپیوتر از

both their price and functionality.'

نظر قیمت و عملکرد مشابه هستند."

Rob: Good example Catherine. Number two - if you

راب: نمونه خوب کاترین. شماره دو - اگر

hang on to something, you keep it. For example,

به چیزی بچسبید، آن را نگه می دارید. برای مثال

'You should hang onto your old TV, Catherine.

، کاترین، باید به تلویزیون قدیمی خود آویزان شوید.

There's nothing wrong with a 30 inch screen!'

صفحه نمایش 30 اینچی ایرادی ندارد!'

Catherine: Thanks for the advice, Rob. And our next

کاترین: از راهنماییت متشکرم راب. و کلمه بعدی ما

word is 'cycle' - that's where one event leads to another,

"چرخه" است - جایی که یک رویداد به رویداد دیگر منتهی می شود،

and then often repeats itself.

و سپس اغلب خود را تکرار می کند.

For example, 'I'm in a bad cycle of going to bed late,

به عنوان مثال، "من در چرخه بدی هستم که دیر به رختخواب می روم،

and then oversleeping in the morning.'

و صبح ها بیش از حد می خوابم."

Rob: You need to sort yourself out, Catherine!

راب: باید خودت را مرتب کنی، کاترین!

You're spending too much time on social media

شما زمان زیادی را در رسانه های اجتماعی می گذرانید

- and all that blue-screen time makes it very

- و تمام این مدت زمان استفاده از صفحه آبی باعث می شود

hard to fall asleep. The last thing you need

که به خواب بروید. آخرین چیزی که نیاز دارید

is a bigger TV!

یک تلویزیون بزرگتر است!

Catherine: You're probably right. OK - the adjective

کاترین: احتمالاً حق با شماست. خوب - صفت

'mature' means fully grown or fully developed

"مبالغ" به معنای کاملاً رشد یافته یا کاملاً توسعه یافته است

Here's an example of the verb form - 'My investments

در اینجا نمونه ای از شکل فعل آمده است - "سرمایه گذاری های من

have matured and they're worth a lot of money now!'

بالغ شده اند و اکنون ارزش پول زیادی دارند!"

Rob: Right moving on, a 'must-have item' is something

راب: همین که ادامه دهید، «اقلام ضروری» چیزی است

you feel you must have! For example, 'Check out the

که احساس می کنید باید داشته باشید! به عنوان مثال، "

latest must-have tech bargains on our website!'

آخرین معاوضه های فنی ضروری را در وب سایت ما بررسی کنید!"

Catherine: ...like a huge TV. And finally, 'lustre' -

کاترین: ... مثل یک تلویزیون بزرگ. و در نهایت، "درخشش" -

which means shine.

که به معنای درخشش است.

Rob: For example, 'I polished my brass doorknob

راب: به عنوان مثال، "من دستگیره در برنجی خود را جلا دادم

until it shone with a pleasing lustre.'

تا با درخشندگی دلپذیری بدرخشید."

Catherine: OK before Rob heads off to polish his

کاترین: خوب، قبل از اینکه راب برای صیقل دادن

doorknob, and I nip out to buy a big new television

دستگیره درش برود، و من برای خرید یک تلویزیون بزرگ جدید

please remember to check out our Facebook, Twitter,

بیرون بیایم، لطفاً به یاد داشته باشید که صفحات فیس بوک، توییتر و یوتیوب ما را بررسی

and YouTube pages.

کنید.

Rob/Catherine: Bye!

راب/کاترین: خداحافظ!