Is the internet good or bad? 6 Minute English

Rob: Hello welcome to 6 Minute

راب: سلام به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید

English. I'm Rob.

. من راب هستم.

Neil: And I' m Neil.

نیل: و من نیل هستم.

Rob: Now Neil, can you remember the first

راب: حالا نیل، آیا

time you ever used the World Wide Web

می‌توانی اولین باری را که از شبکه جهانی وب

or as we often call it, the internet,

یا به قول ما اغلب از اینترنت

and what you used it for?

استفاده کردی و برای چه استفاده ای از آن استفاده کردی، به خاطر بیاوری؟

Neil: Oh that's a good question. I do

نیل: اوه این سوال خوبی است.

remember. And nothing really changes

به یاد می آورم. و واقعا هیچ چیز تغییر

does it? Because I looked up pictures of

نمی کند؟ چون من عکس

cats!

گربه ها را نگاه کردم!

Rob: Cats! Very useful, anyway do you

راب: گربه ها! بسیار مفید است، به هر حال به نظر شما

think the internet has generally been

اینترنت عموما

positive or negative for the world?

برای جهان مثبت بوده یا منفی؟

Neil: Wow, that’s a big question. A huge

نیل: وای، این یک سوال بزرگ است. یک

question. I don’t know if I can answer that.

سوال بزرگ نمی دانم می توانم به آن پاسخ دهم یا نه.

Rob: Well one person who perhaps can

راب: خوب یکی از افرادی که شاید بتواند به

answer it, is the man who invented it -

آن پاسخ دهد، کسی است که آن را اختراع کرده است -

British computer scientist Tim Berners-Lee.

دانشمند انگلیسی تیم برنرز لی.

We’ll find out what he thinks has

ما به زودی متوجه خواهیم شد که او فکر می کند در

become of his ‘child’ shortly but before

مورد "فرزند" خود چه شده است، اما قبل از

that, a question for you all.

آن، یک سوال برای همه شما.

When did Berners-Lee first suggest the

چه زمانی برنرز لی برای اولین بار این

idea for what would become the World

ایده را مطرح کرد که چه چیزی به شبکه جهانی وب تبدیل می شود

Wide Web? Was it?

؟ بود؟

a) 1985, b) 1989, c) 1991.

الف) 1985، ب) 1989، ج)

Neil: Tricky but I think it’s earlier than

1991. نیل: مشکل است، اما فکر می کنم زودتر از آن چیزی است که

people think so I’m going to go for 1985.

مردم فکر می کنند، بنابراین من می خواهم برای سال 1985 بروم.

Rob: Well that was a long time ago but

راب: خیلی وقت پیش بود، اما

we’ll reveal the answer a little later in the

ما پاسخ را فاش خواهیم کرد کمی بعد در

programme. I think it’s true to say that the

برنامه من فکر می‌کنم این درست است که بگوییم

internet has been one of, if not the most

اینترنت یکی از، شاید

important technological developments

مهم‌ترین پیشرفت‌های

perhaps of all time. Would you agree Neil?

فناوری در تمام دوران بوده است. موافقی نیل؟

Neil: Well it’s hard to imagine living

نیل: خب تصور زندگی

without it. Not impossible, but not nearly

بدون آن سخت است. غیرممکن نیست، اما تقریباً

as convenient.

به همان اندازه راحت نیست.

Rob: These days we take the internet for

راب: این روزها اینترنت را

granted. We share our lives on social

بدیهی می دانیم. ما زندگی خود را در رسانه های اجتماعی به اشتراک می

media and not just with friends and

گذاریم و نه فقط با دوستان و

family. And that isn’t always a positive

خانواده. و این همیشه

thing according to the father of the

به گفته پدر

internet, Tim Berners-Lee. In a recent

اینترنت، تیم برنرز لی، چیز مثبتی نیست. او در یک برنامه اخیر

BBC Tech Tent programme he talked

چادر فناوری بی‌بی‌سی

about his concerns with the internet and

درباره نگرانی‌های خود با اینترنت و

particularly the companies that control its

به‌ویژه شرکت‌هایی که اطلاعات آن را کنترل

information. Companies which he calls

می‌کنند صحبت کرد. شرکت هایی که او آنها را

‘internet giants’. What does he say he

«غول های اینترنتی» می نامد. او می گوید

thought these companies had to do?

فکر می کرد این شرکت ها باید چه کار کنند؟

Tim Berners-Lee: Initially I felt the main

تیم برنرز لی: در ابتدا احساس می‌کردم اصلی‌ترین

thing an internet giant had to do was just

کاری که یک غول اینترنتی باید انجام دهد این است که

to be neutral, just be a platform and

فقط بی‌طرف باشد، فقط یک پلتفرم باشد و

humanity, once connected by

بشریت، زمانی که توسط فناوری به هم متصل شود

technology, will do wonderful things. And

، کارهای شگفت‌انگیزی انجام خواهد داد. و

clearly it doesn't work like that. If you

واضح است که اینطور کار نمی کند. اگر

connect humanity via Wikipedia then they

بشریت را از طریق ویکی پدیا وصل کنید

do produce, in general, wonderful things.

، در کل چیزهای شگفت انگیزی تولید می کنند.

If you connect people by social network

اگر افراد را از طریق شبکه اجتماعی و

where they have anonymity, then it can

در جایی که ناشناس هستند به هم متصل کنید،

bring out the very nastiest of people.

می‌تواند بدترین افراد را نشان دهد.

Rob: So what did he say he thought these

راب: پس او گفت که فکر می کند این

internet giants had to do?

غول های اینترنتی باید چه کار کنند؟

Neil: He said that he thought initially, that

نیل: او گفت که در ابتدا فکر می کرد،

they just had to be neutral. Initially means

آنها فقط باید بی طرف باشند. در ابتدا به معنای

‘at first’, ‘in the beginning’ and it also

"در ابتدا"، "در آغاز" است و همچنین

suggests that later he changed his mind.

نشان می دهد که بعداً نظر خود را تغییر داده است.

Anyway, he said that he thought they just

به هر حال، او گفت که فکر می کنم آنها فقط

had to be neutral. Neutral here means

باید بی طرف باشند. خنثی در اینجا به این معنی است

that they didn’t need to do anything, they

که آنها نیازی به انجام کاری ندارند،

didn’t need to control the internet or

نیازی به کنترل اینترنت یا

information. He thought it would be a tool

اطلاعات ندارند. او فکر می کرد که این ابزاری

to connect people and ideas and information

برای ارتباط افراد و ایده ها و اطلاعات

and it would be wonderful.

خواهد بود و فوق العاده خواهد بود.

Rob: But it’s not all good, is it?

راب: اما همه چیز خوب نیست، اینطور است؟

Neil: No. He does say that giving people

نیل: نه. او می گوید که دسترسی مردم

access to sources of information is

به منابع اطلاعاتی

generally a good thing but that when it

عموماً چیز خوبی است، اما وقتی صحبت

comes to social networks,

از شبکه های اجتماعی، رسانه های اجتماعی به میان می آید

social media, people have anonymity.

، افراد ناشناس هستند.

Rob: Anonymity?

راب: ناشناس بودن؟

Neil: Yes. It means that on the internet

نیل: بله. این بدان معناست که در اینترنت

people can hide their true identity or

افراد می توانند هویت یا شخصیت واقعی خود را پنهان کنند

personality. Some people write things that

. برخی از مردم چیزهایی می

they would never say to someone in

نویسند که هرگز شخصاً به کسی نمی گویند

person because they think there

زیرا فکر

will be no consequences. Berners-Lee

می کنند هیچ عواقبی نخواهد داشت. برنرز لی

says anonymity can bring out the nastiest

می‌گوید ناشناس بودن می‌تواند

side of people. People saying horrible and

زشت‌ترین جنبه افراد را نشان دهد. افرادی که به یکدیگر چیزهای وحشتناک و وحشتناکی می گویند

terrible things to each other.

.

Rob: Berners-Lee does have some

راب: برنرز لی

suggestions for how this could be

پیشنهاداتی برای چگونگی تغییر این موضوع دارد

changed. how this could be changed. And

. چگونه می توان این را تغییر داد

it’s based on the idea of likes and shares,

و بر اساس ایده لایک و اشتراک گذاری است

which he calls kudos. What’s his suggestion?

که او آن را تجلیل می نامد. پیشنهاد او چیست؟

Tim Berners-Lee: The different social

تیم برنرز لی:

networks and different platforms are

شبکه‌های اجتماعی مختلف و پلتفرم‌های

in different situations and in some cases

مختلف در موقعیت‌های متفاوتی قرار دارند و در برخی موارد

they have acknowledged there

اذعان کرده‌اند که

is an issue. I think they realise that the

مشکلی وجود دارد. فکر می‌کنم آن‌ها متوجه شده‌اند

issue could perhaps be hugely ameliorated by

که شاید می‌توان با

tweaking the way the thing works by

اصلاح روش کار با

changing the way retweets are

تغییر روش

propagated or changing the way

انتشار بازتوییت‌ها یا تغییر روش

people get kudos - give them more kudos

تشویق مردم، این موضوع را تا حد زیادی بهبود بخشید -

for being constructive for example.

برای مثال به آنها برای سازنده بودن تحسین بیشتری کنید.

Rob: So how does he think companies

راب: پس او فکر می‌کند شرکت‌ها

could address the problem?

چگونه می‌توانند مشکل را حل کنند؟

Neil: Well, he says that some of the social

نیل: خوب، او می گوید که برخی از

networks have agreed that there is a

شبکه های اجتماعی توافق کرده اند که مشکلی وجود دارد

problem and they know what could

و آنها می دانند که چه چیزی می تواند

improve it.

آن را بهبود بخشد.

Rob: He didn’t use the word improve

راب: او از کلمه بهبود استفاده

though, did he?

Neil: No he actually used the rather formal

نکرد، نه؟

نیل: نه، او در واقع از فعل نسبتاً رسمی

verb ameliorate, which means 'to improve

ameliorate استفاده کرد که به معنای "بهبود

or make something better'.

یا بهتر کردن چیزی است".

Rob: So how does he suggest the

راب: پس او چگونه پیشنهاد می کند که

problem could be ameliorated?

مشکل را می توان بهبود بخشید؟

Neil: By tweaking the way in which people

نیل: با تغییر دادن روشی که مردم

give or receive kudos. Tweaking means

از طریق آن تجلیل می کنند یا دریافت می کنند. بهینه سازی به معنای

'making a small change to the way

"ایجاد یک تغییر کوچک در

something works'. Much of what

روش کار کردن" است. بسیاری از اتفاقاتی که

happens on the internet is driven by

در اینترنت رخ می‌دهد ناشی از

our desire to get likes and shares – this

تمایل ما به گرفتن لایک و اشتراک‌گذاری است –

is the kudos that Berners-Lee talks about.

این تمجیدی است که برنرز لی درباره آن صحبت می‌کند.

He feels that tweaking this could lead to

او احساس می کند که تغییر دادن این می تواند به

a better experience. For example, getting

تجربه بهتری منجر شود. به عنوان مثال،

more kudos for constructive or positive actions.

ستایش بیشتر برای اقدامات سازنده یا مثبت.

Rob: Mmm, interesting – but I wonder

راب: ممم، جالب است - اما نمی دانم

who would decide if something is

چه کسی تصمیم می گیرد که آیا چیزی

constructive?

Neil: Well that’s another big question for

سازنده است؟

نیل: خب این یک سوال بزرگ

another day, I guess.

دیگر برای یک روز دیگر است، حدس می‌زنم.

Rob: For now though, let’s have the

راب: در حال حاضر، بیایید

answer to our small question. In what

پاسخ سوال کوچک خود را داشته باشیم. در

year did Berners-Lee present the idea for

چه سالی برنرز لی ایده ای را ارائه کرد

what would become the World Wide Web?

که چه چیزی تبدیل به وب جهانی می شود؟

The options were a) 1985,

گزینه‌ها عبارت بودند از a) 1985،

b)1989 or c) 1991. It was in fact 1989.

b)1989 یا c) 1991. در واقع سال 1989 بود.

Now before we go let's have a quick recap

اکنون قبل از رفتن، اجازه دهید خلاصه‌ای سریع

of today’s vocabulary.

از واژگان امروزی داشته باشیم.

Neil: Initially – means ‘at first - in the

نیل: در ابتدا - به معنای "ابتدا - در

beginning'. Then we had neutral.

آغاز" است. سپس ما بی طرف بودیم.

Rob: In this case it meant ‘not controlling’

راب: در این مورد به معنای «کنترل نکردن»

or ‘not taking any action to control’.

یا «عدم اقدام برای کنترل» بود.

Neil: Then there was the noun anonymity

نیل: سپس اسم بی نامی وجود داشت

which is the state of having a hidden

که حالت داشتن

identity or personality.

هویت یا شخصیت پنهان است.

Rob: Next, to ameliorate a situation is to

راب: در مرحله بعد، بهبود وضعیت،

make it better.

بهتر کردن آن است.

Neil: To tweak something is to make a

نیل: تغییر دادن چیزی به معنای ایجاد یک

small change to the way something

تغییر کوچک در نحوه عملکرد آن

works.

Rob: And then we had kudos. Kudos is

است.

راب: و بعد ما قدردانی کردیم. تجلیل یعنی

praise and appreciation for something

ستایش و قدردانی برای کاری

you’ve done.

Neil: Well kudos to you Rob for today’s

که انجام داده اید.

نیل: خوب به شما راب برای برنامه امروز تبریک می گویم

programme. Thank you very much.

. بسیار از شما متشکرم.

Rob: Well, thank you Neil and thank you

راب: خوب، از شما متشکرم نیل و از

everyone for listening. That’s all we have

همه شما برای گوش دادن تشکر می کنم. این تمام

time for today

وقت ما برای امروز است،

but you can, find us on Facebook,

اما شما می توانید، ما را در فیس بوک،

Twitter, Instagram and YouTube and of course

توییتر، اینستاگرام و یوتیوب و البته

our website bbclearningenglish.com! Bye for now.

وب سایت ما bbclearningenglish.com پیدا کنید! فعلا خداحافظ.

Neil: Thanks for joining us and goodbye.

نیل: ممنون که به ما پیوستید و خداحافظ.