Michelle Obama and her mission to inspire women - 6 Minute English

Rob: Hello. This is 6 Minute English

راب: سلام. این 6 دقیقه انگلیسی است

and I'm Rob.

و من راب هستم.

Dan: And I'm Dan.

دن: و من دن هستم.

Rob: Now, Dan. Do you know who

راب: حالا دن. آیا می دانید

Michelle Obama is?

میشل اوباما کیست؟

Dan: Er, yes. Maybe the most famous

دن: آره، آره. شاید معروف

woman in the world.

ترین زن دنیا.

Former First Lady, which means

بانوی اول سابق،

she was the wife of the President

یعنی همسر رئیس

of the United States of America.

جمهور ایالات متحده آمریکا بود.

Rob: That is correct. She's just

راب: درست است. او به تازگی

published her autobiography

زندگی نامه خود را منتشر

and has been talking in

کرده است و

the UK about her life. Before we find out

در بریتانیا در مورد زندگی خود صحبت می کند. قبل از اینکه بیشتر بدانیم

more here is this week's question. When

در اینجا سوال این هفته است.

did the title First Lady first become used

اولین بار از چه زمانی عنوان بانوی اول

for the wife of the US president?

برای همسر رئیس جمهور ایالات متحده استفاده شد؟

Was it in the:

آیا در:

a) 18th Century, b) 19th Century or

الف) قرن 18، ب) قرن 19 یا

c) 20th Century? Any ideas, Dan?

ج) قرن بیستم بود؟ هیچ ایده ای دن؟

Dan: This could be a trick question.

دن: این می تواند یک سوال حقه بازی باشد.

The first US presidents were in

اولین روسای جمهور ایالات متحده در

the 18th Century, and

قرن هجدهم بودند، و

they had wives, but I think the actual term

آنها همسر داشتند، اما من فکر می کنم که اصطلاح واقعی

may only have been introduced

ممکن است

much later - so I'm going to take

خیلی دیرتر معرفی شده باشد - بنابراین من

a wild guess and say the 20th Century.

یک حدس وحشیانه می زنم و می گویم قرن بیستم.

Rob: OK. Well, I'll have the answer later

راب: باشه. خب، جواب را بعداً

in the programme.

در برنامه خواهم داشت.

Michelle Obama's visit to

سفر میشل اوباما

the UK was covered on BBC News.

به بریتانیا در اخبار بی بی سی پوشش داده شد.

According to this report, where did she

بر اساس این گزارش، وی

visit that she had visited before?

از کجا بازدید کرده بود که قبلاً به آنجا رفته بود؟

BBC News Report: The former First Lady

گزارش خبری بی بی سی: بانوی اول سابق

spoke openly about a number

به صراحت در مورد تعدادی

of issues and one of

از مسائل صحبت کرد و یکی از

her main messages was about

پیام های اصلی او در مورد

empowerment. Earlier in the day

توانمندسازی بود. اوایل همان روز

Mrs Obama revisited a school in

خانم اوباما دوباره از مدرسه ای در

north London, a place where she says she

شمال لندن بازدید کرد، جایی که او می گوید

was first inspired to focus on education

اولین بار در دوران بانوی اول تمرکزش بر آموزش

during her time as the First Lady.

بود.

Rob: So, where did she revisit on this trip?

راب: خب، او در این سفر از کجا بازدید کرد؟

Dan: She went to a school in north

دن: او به مدرسه ای در شمال

London. She said it was at

لندن رفت. او گفت که در

this school that she was

این مدرسه بود که برای

first inspired to focus on education. If you

اولین بار الهام گرفت که بر آموزش تمرکز کند. اگر

are inspired to do something

برای انجام کاری به شما الهام

you get a strong feeling

شود، احساس قوی

that you want to do something, you

می‌کنید که می‌خواهید کاری را انجام دهید،

feel a strong motivation

انگیزه قوی

to achieve something

برای دستیابی به چیزی

particular, often because of something

خاص احساس می‌کنید، اغلب به دلیل چیزی

someone else had said or achieved.

که شخص دیگری گفته یا به دست آورده است.

Rob: The report also mentioned that she

راب: در گزارش همچنین اشاره شد که

spoke openly about a number of issues.

او آشکارا در مورد تعدادی از مسائل صحبت کرده است.

To speak openly about

صحبت آشکار در مورد

something is when you discuss

چیزی زمانی است که در مورد

a subject, often a difficult subject, without

یک موضوع، اغلب یک موضوع دشوار، بدون

trying to hide the facts or your feelings.

تلاش برای پنهان کردن حقایق یا احساسات خود بحث می کنید.

It's a phrase that is used when people talk

این عبارتی است که زمانی استفاده می شود که مردم در

about things in their life that they find

مورد چیزهایی در زندگی خود صحبت می کنند که برایشان

difficult or embarrassing.

سخت یا شرم آور است.

Dan: One of the things she spoke openly

دن: یکی از چیزهایی که او آشکارا

about was her own feeling that she didn't

در مورد آن صحبت کرد، احساس خودش بود که

really belong, that she didn't really have

واقعاً به آن تعلق ندارد، اینکه

the skills or talent to be doing

واقعاً مهارت یا استعداد لازم برای

what she was doing and

انجام کاری را

that she didn't deserve her position.

که انجام می‌داد ندارد و لیاقت موقعیتش را ندارد.

Rob: There is a name for that. It's called

راب: نامی برای آن وجود دارد. به این

imposter syndrome - that feeling where

سندروم ایمپوستر می گویند - احساسی که در

you think one day everyone

آن فکر می کنید روزی همه

will realise that you're really

متوجه می شوند که واقعاً

not very good at what you do.

در کاری که انجام می دهید خیلی خوب نیستید.

Dan: I get that feeling all the time!

دن: من همیشه این حس را دارم!

Rob: I wonder why? Because

راب: تعجب می کنم که چرا؟

the thing with this imposter syndrome

زیرا چیزی که در مورد این سندرم فریبکار وجود

is that it isn't justified.

دارد این است که توجیه ندارد.

It's more a lack of confidence or

این بیشتر ناشی از عدم اعتماد به نفس

a result of the way society labels us.

یا نتیجه روشی است که جامعه به ما برچسب می زند.

Dan: Well, anyway, back to the report,

دن: خوب، به هر حال، به گزارش،

Michelle Obama was also keen to talk

میشل اوباما نیز مشتاق صحبت

about the topic of empowerment.

در مورد موضوع توانمندسازی بود.

That is giving

این یعنی

people the strength, confidence

دادن قدرت، اعتماد به نفس

and power to achieve

و قدرت به افراد برای

what they want in life by themselves.

رسیدن به خواسته های خود در زندگی.

Rob: Let's hear from Michelle Obama

راب: بیایید اکنون از خود میشل اوباما بشنویم که

herself now talking about how we

در مورد اینکه چگونه

sometimes judge people based on their

گاهی اوقات مردم را بر اساس طبقه آنها قضاوت می کنیم نه بر اساس

class rather than their individual abilities.

توانایی های فردی آنها.

Michelle Obama: That's often the mistake

میشل اوباما: این اغلب اشتباهی است

that we make, we assume

که ما مرتکب می شویم، ما فرض

that working class folks

می کنیم که طبقه کارگر

are not highly gifted in their own right

به خودی خود استعداد بالایی ندارند،

when a lot of times your station in life

زمانی که موقعیت شما در

is limited by the

زندگی محدود به

circumstances that you find yourself in.

شرایطی است که شما در آن هستید.

Rob: She says here that we assume

راب: او اینجا می گوید که ما

things about people based on

چیزهایی را در مورد افراد بر اساس

their social status or station

موقعیت اجتماعی یا موقعیت آنها

in life. To assume means to make

در زندگی فرض می کنیم. فرض کردن به

a judgement which is not based on

معنای قضاوتی است که بر

the facts but on what

اساس واقعیات نیست بلکه بر اساس آنچه

we think is true.

ما فکر می کنیم درست است.

Dan: She uses the phrase in their own

دن: او این عبارت را به تنهایی به کار می برد

right. When you say that someone

. وقتی می گویید فردی

is talented in their

به

own right, it means that

خودی خود استعداد دارد، به این معنی است

their talent comes from their

که استعداد او ناشی از

own skills and abilities and not

مهارت ها و توانایی های خودش است و نه

because of any connection with any

به دلیل ارتباط با

organisation, individual or class that they

سازمان، فرد یا طبقه ای که

happen to be associated with.

اتفاقاً با آن ارتباط دارد.

Rob: Before we wrap up, time to get the

راب: قبل از پایان، زمان دریافت

answer to this week's question.

پاسخ سوال این هفته است. اولین بار

When did the title

از چه زمانی عنوان

First Lady first become used for the wife

بانوی اول برای همسر

of the US president? Was it in the:

رئیس جمهور ایالات متحده استفاده شد؟ آیا در:

a) 18th Century, b) 19th Century or

الف) قرن 18، ب) قرن 19 یا

c) 20th Century? And Dan, you said?

ج) قرن بیستم بود؟ و دن، تو گفتی؟

Dan: I thought the 20th Century.

دن: من فکر کردم قرن بیستم.

Rob: Well, you were right.

راب: خب حق با تو بود.

Dan: Yay!

دن: آره!

Rob: But let me finish. You were right in

راب: اما بگذار تمام کنم. شما درست می گفتید

that it was later than the 18th Century,

که این اواخر قرن هجدهم بود،

which was when the first US presidents

یعنی زمانی که اولین روسای جمهور ایالات متحده

held their positions, but it wasn't

سمت خود را داشتند، اما

as late as the 20th Century.

به اواخر قرن بیستم نبود.

It was the second half of

در نیمه دوم

the 19th Century when the title

قرن نوزدهم بود که عنوان

First Lady began to be used.

بانوی اول شروع به استفاده کرد.

Now let's review today's vocabulary.

حال بیایید واژگان امروز را مرور کنیم.

Dan: We started with the phrase

دن: ما با این عبارت شروع کردیم که

to talk openly about something.

علناً در مورد چیزی صحبت کنیم.

This means to discuss something,

این بدان معنی است که درباره چیزی،

usually a difficult subject, without

معمولاً یک موضوع دشوار، بدون

hiding your feelings, emotions or facts

پنهان کردن احساسات، احساسات یا حقایق خود

about that subject.

در مورد آن موضوع بحث کنید.

Rob: Then there was

راب: سپس

the noun empowerment. This is the

اسم توانمندسازی وجود داشت. این

process of giving people the feeling

فرآیندی است که به مردم این احساس را

that they are in control of their lives,

می دهد که کنترل زندگی خود را در دست دارند

making people more confident

و مردم را نسبت

in their rights and abilities.

به حقوق و توانایی های خود مطمئن تر می کند.

Dan: The verb inspire was next.

دن: فعل inspire بعدی بود.

If you inspire people, you give them

اگر به مردم الهام بخشید، به آنها

the feeling that they want to

این احساس را می‌دهید که می‌خواهند

and can do something, something difficult

و می‌توانند کاری انجام دهند، کاری دشوار

or creative. If you have that feeling

یا خلاق. اگر خودتان این احساس

yourself, you are inspired.

را دارید، الهام گرفته اید.

Rob: Next there was the verb

راب: بعد فعل

to assume something. To assume means

to assume something وجود داشت. فرض کردن

to make a judgement about

به معنای قضاوت در مورد

someone or something

کسی یا چیزی است

not based on proof, but on things you

که بر اساس دلیل نیست، بلکه بر اساس چیزهایی که

think or believe to be true.

فکر می کنید یا معتقدید درست هستند.

Dan: The next phrase was in

دان: عبارت بعدی در

their own right. If someone is

جای خود بود. به عنوان مثال، اگر فردی

successful in their own right,

به تنهایی موفق

for example, it means their success

باشد، به این معنی است که موفقیت

is because of their own skills

او به دلیل مهارت ها

and abilities, and not because of

و توانایی های خودش است، نه به این دلیل

who they work for, or work with

که برای چه کسی کار می کند، یا با آن کار می کند

or which social group they come from.

یا از کدام گروه اجتماعی است.

Rob: And finally there was

راب: و

the noun phrase station in life.

بالاخره اسم عبارت ایستگاه در زندگی وجود داشت.

Dan: Your station in life is your position

دن: جایگاه شما در زندگی موقعیت شما

in society - your social status.

در جامعه است - موقعیت اجتماعی شما.

Rob: And that brings us to the end of

راب: و این ما را به پایان

this week's programme.

برنامه این هفته می رساند.

We'll be back soon and in

ما به زودی برمی گردیم و در

the meantime you can find us on

این مدت می توانید ما را در

Instagram, Facebook, Twitter,

اینستاگرام، فیس بوک، توییتر،

YouTube our App and of

یوتیوب برنامه ما و

course the website

البته وب سایت

bbclearningenglish.com.

bbclearningenglish.com پیدا کنید.

Bye bye for now.

فعلا خداحافظ

Dan: Bye!

دن: خداحافظ!