English Rewind - 6 Minute English: The story behind coffee ☕

Hello! The programme you're about to listen to

سلام! برنامه ای که می خواهید به آن گوش دهید

was first broadcast in April 2015 on the BBC Learning English website.

اولین بار در آوریل 2015 در وب سایت آموزش انگلیسی BBC پخش شد.

For more English language learning programmes and podcasts,

برای برنامه ها و پادکست های آموزش زبان انگلیسی بیشتر،

search for BBC Learning English.

BBC Learning English را جستجو کنید.

6 Minute English

6 دقیقه انگلیسی

from BBC Learning English.

از BBC Learning English.

Hello, I'm Rob. Welcome to 6 Minute English.

سلام من راب هستم به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید.

With me today is Neil. Hello, Neil.

امروز با من نیل است. سلام نیل.

Hello, Rob!

سلام، راب!

In this programme, we're going to be talking about coffee.

در این برنامه قرار است در مورد قهوه صحبت کنیم.

Mm, coffee. I've actually got one here in front of me, Rob.

مم، قهوه من در واقع یکی از آنها را در مقابل خود دارم، راب.

Oh, right! What kind of coffee are you drinking?

درسته! چه نوع قهوه ای می نوشید؟

It's a skinny latte. And what's that that you've got?

این یک لاته لاغر است. و این چه چیزی است که شما دارید؟

Well, I've gone for a flat white today. Mm, that tastes good.

خب، من امروز برای یک سفید تخت رفته ام. مم، این طعم خوبی دارد.

Mm, looks good too!

مم، به نظر خوب هم می رسد!

The market for the world's most popular drink

بازار محبوب ترین نوشیدنی جهان

has come a long way since the days of instant coffee,

از زمان قهوه فوری،

when we just added boiling water to some brown powder.

زمانی که آب جوش را به مقداری پودر قهوه ای اضافه می کردیم، مسیر طولانی را طی کرده است.

Yes, that's very true, Neil.

بله، این خیلی درست است، نیل.

After that came the giants like Starbucks and Costa Coffee

پس از آن غول هایی مانند استارباکس و قهوه کاستا آمدند

who made coffee drinking trendy and a lifestyle statement.

که نوشیدن قهوه را مد روز و یک بیانیه سبک زندگی کردند.

People are far more aware of what they're drinking these days.

مردم به مراتب بیشتر از آنچه می نوشند این روزها آگاه هستند.

Mm, but, Rob, I don't think we should forget

امم، اما، راب، فکر نمی کنم ما نباید فراموش کنیم که

what lies behind the coffee we enjoy every day. It's a hugely complicated business.

پشت قهوه ای که هر روز از آن لذت می بریم، چه چیزی نهفته است. این یک تجارت بسیار پیچیده است.

Yes, it's the second biggest commodity in the world, after oil.

بله، این دومین کالای بزرگ جهان پس از نفت است.

That means the price of coffee is changing every day, every hour even,

این بدان معناست که قیمت قهوه هر روز و حتی هر ساعت در حال تغییر است،

as traders speculate about the price.

زیرا معامله گران در مورد قیمت آن حدس می زنند.

And it means farmers in countries like Ethiopia, Costa Rica and Brazil

و این بدان معناست که کشاورزان کشورهایی مانند اتیوپی، کاستاریکا و برزیل

are dependent on the deals that are made

به معاملاتی وابسته هستند که

in commodity markets thousands of miles from their farms.

در بازارهای کالایی هزاران مایلی دورتر از مزارع آنها انجام می شود.

It makes them extremely vulnerable.

آنها را به شدت آسیب پذیر می کند.

Let's listen to food journalist Sheila Dillon

بیایید به سخنان شیلا دیلون، روزنامه‌نگار مواد غذایی گوش دهیم

as she explains the impact of coffee markets on local growers.

که او تأثیر بازارهای قهوه بر تولیدکنندگان محلی را توضیح می‌دهد.

She uses an expression that means 'has a big effect'.

او از عبارتی استفاده می کند که به معنای "تاثیر بزرگی است".

Can you tell me what it is?

میشه بگید چیه؟

What happens in the coffee market makes waves around the globe.

آنچه در بازار قهوه اتفاق می افتد در سراسر جهان موج می زند.

Entire national economies depend on the price of coffee.

کل اقتصادهای ملی به قیمت قهوه بستگی دارد.

It's the key to whether individual farmers can provide for their families,

این نکته کلیدی است که آیا کشاورزان فردی می توانند خانواده خود را تامین کنند، با

face unemployment

بیکاری مواجه می شوند

and ultimately whether whole communities stay on the land or trek to the cities.

و در نهایت آیا کل جوامع در زمین می مانند یا به شهرها سفر می کنند.

She said 'makes waves'. This means 'have a big effect'.

او گفت "موج ایجاد می کند". این به معنای "تأثیر بزرگی است".

She also used the expression 'provide for' their families.

او همچنین از تعبیر "تأمین برای" خانواده آنها استفاده کرد.

This means the farmer's family have enough income to live comfortably.

این بدان معناست که خانواده کشاورز درآمد کافی برای زندگی راحت دارند.

Good. Right. So, what about our quiz question today?

خوب درست. بنابراین، در مورد سوال مسابقه امروز ما چطور؟

Neil, do you know many cups of coffee are drunk worldwide each year?

نیل، آیا می‌دانی که سالانه فنجان‌های قهوه زیادی در سراسر جهان می‌نوشند؟

Is it a) 38 billion? b) 400 billion? Or c) 950 billion?

آیا الف) 38 میلیارد است؟ ب) 400 میلیارد؟ یا ج) 950 میلیارد؟

Well, it's going to be a huge number, of course,

خب، البته رقم بسیار زیادی خواهد بود،

but I still think I'll go for the lowest figure, which is 38 billion.

اما من هنوز فکر می‌کنم به کمترین رقم یعنی 38 میلیارد بروم.

OK, well, we'll see if you've got the answer right at the end of the programme.

خوب، خوب، ما در پایان برنامه خواهیم دید که آیا پاسخ شما را درست دریافت کرده اید یا خیر. راب

Now, the price of coffee has 'soared' - that means 'gone up quickly' -

، در حال حاضر، قیمت قهوه در سال‌های اخیر "بالا رفته" - یعنی "به سرعت بالا رفته"

in recent years, Rob.

.

Surely that's good for everyone involved in the business?

مطمئناً این برای همه کسانی که در این تجارت مشارکت دارند خوب است؟

I believe the profit margins for coffee are amongst the highest in the world.

من معتقدم حاشیه سود قهوه جزو بالاترین در جهان است.

I can't see what all the fuss is about.

من نمی توانم ببینم این همه هیاهو برای چیست.

Well, Neil, just because the price is high,

خوب نیل، فقط به خاطر اینکه قیمتش بالاست، به این

it doesn't mean that everyone benefits.

معنی نیست که همه سود می برند.

It all depends on how the profits are distributed.

همه چیز به نحوه توزیع سود بستگی دارد .

You see, there are countless transactions between the grower and the drinker.

ببینید، معاملات بی شماری بین پرورش دهنده و نوشنده وجود دارد.

A grower can have a really good crop,

یک پرورش دهنده می تواند محصول واقعاً خوبی داشته باشد،

but the amount he makes stays the same, or can even fall.

اما مقداری که تولید می کند ثابت می ماند یا حتی می تواند کاهش یابد.

Mm, I see the problem.

مم من مشکل رو میبینم

I expect most of the profits go to the commodity traders

من انتظار دارم که بیشتر سود نصیب تاجران کالا شود

and very little to the individual growers of the bean.

و بسیار اندک به تک تک تولیدکنندگان لوبیا. به

It sounds like the growers have no control.

نظر می رسد که پرورش دهندگان کنترلی ندارند.

That's what happens in other agricultural sectors.

این چیزی است که در سایر بخش های کشاورزی اتفاق می افتد.

I'm afraid so.

من می ترسم اینطور باشد.

Of course, some people are trying to distribute the profits more widely

البته برخی تلاش می کنند سود را به صورت گسترده تری تقسیم کنند

and they have been having some success.

و تا حدودی موفق بوده اند.

Yes, I heard about some small-scale projects

بله، من در مورد پروژه های کوچکی شنیدم که در آن

where the company takes charge of the whole process from field to shop.

شرکت مسئولیت کل فرآیند را از مزرعه ای به فروشگاه دیگر بر عهده می گیرد.

Yes, these organisations tend to farm organically.

بله، این سازمان ها به کشاورزی ارگانیک تمایل دارند.

This is very 'labour intensive' — that means a lot of people are employed —

این بسیار "کار فشرده" است - به این معنی که افراد زیادی شاغل هستند -

and it creates a lot of jobs for people within the local community.

و مشاغل زیادی برای افراد جامعه محلی ایجاد می کند.

In this way, they are not victims of market fluctuations.

به این ترتیب آنها قربانی نوسانات بازار نمی شوند.

Let's listen to Leo Virmani, who runs a small plantation like this in Costa Rica.

بیایید به لئو ویرمانی گوش کنیم که مزرعه کوچکی مانند این را در کاستاریکا اداره می کند.

What's the verb he uses for putting the coffee in a box before selling it?

فعل او برای قرار دادن قهوه در جعبه قبل از فروش آن چیست؟

For our plantation, the approach we have is to go through every step of the way,

برای مزرعه ما، رویکردی که داریم این است که هر مرحله از راه را طی کنیم،

every step of the process, so that we grow it, we pick it, we process it in the mill.

هر مرحله از فرآیند را طی کنیم، تا آن را رشد دهیم، بچینیم، آن را در آسیاب پردازش کنیم.

Then eventually, we'll roast it, we'll package it,

سپس در نهایت، آن را برشته می کنیم، بسته بندی می کنیم

and we sell it as the small plantation we are.

و به عنوان مزرعه کوچکی که هستیم، می فروشیم.

And that would allow us to stay, or be, profitable at the end of the day.

و این به ما این امکان را می دهد که در پایان روز بمانیم یا سودآور باشیم.

So, he used the verb 'package',

بنابراین، او از فعل «بسته» استفاده کرد

which means put a product in a packet or box before selling it.

که به معنای قرار دادن یک محصول در یک بسته یا جعبه قبل از فروش آن است.

And he said his community can stay 'profitable' —

و او گفت که جامعه او می تواند "سودآور" باقی بماند -

this means they can always maintain profits or make money.

این بدان معناست که آنها همیشه می توانند سود خود را حفظ کنند یا درآمد کسب کنند.

Well, it's good to know that small growers can live reasonably comfortably,

خوب، خوب است بدانید که علیرغم آنچه بازارهای جهانی انجام می دهند، تولیدکنندگان کوچک می توانند به راحتی زندگی کنند

despite what the world markets are doing.

.

The next time I grab a takeaway coffee,

دفعه بعد که یک قهوه آماده مصرف می کنم،

I'll try to remember all the politics involved in the production process.

سعی می کنم تمام سیاست های دخیل در فرآیند تولید را به یاد بیاورم.

Yes, me too. So, shall we have the answer to the quiz question now?

بله منم همینطور بنابراین، آیا اکنون پاسخ سوال مسابقه را داریم؟

Yes. You asked me how many cups of coffee are drunk worldwide each year:

آره. از من پرسیدی سالانه چند فنجان قهوه در جهان نوشیده می شود:

38 billion, 400 billion or 950 billion?

38 میلیارد، 400 میلیارد یا 950 میلیارد؟

And I guessed 38 billion.

و من حدس زدم 38 میلیارد.

Mm, I'm afraid you're wrong.

مام، می ترسم اشتباه می کنی.

The answer is actually 400 billion.

جواب در واقع 400 میلیارد است. به

No way. That's incredible.

هیچ وجه. این باور نکردنی است.

Yes, it's an extraordinary statistic.

بله، آمار فوق العاده ای است.

Well, we're almost out of time,

خب، تقریباً زمان ما تمام شده است،

so let's remind ourselves of some of the words we've said today. Neil.

پس بیایید برخی از کلماتی را که امروز گفتیم به خود یادآوری کنیم. نیل.

Commodity, speculate, fluctuations,

کالا، سفته بازی، نوسانات،

vulnerable, make waves,

آسیب پذیر، موج می زند،

provides for, labour intensive,

فراهم می کند، کار فشرده،

package, profitable.

بسته بندی، سودآور.

Well, that's it for today.

خوب، برای امروز همین است.

Do visit BBC Learning English dot com to find more 6 Minute English programmes.

برای یافتن برنامه‌های انگلیسی 6 دقیقه‌ای بیشتر از BBC Learning English dot com دیدن کنید.

— Until next time, goodbye! — Bye!

- تا دفعه بعد، خداحافظ! - خدا حافظ!

6 Minute English.

6 دقیقه انگلیسی

From BBC Learning English.

از BBC Learning English.