Antarctic ice melting: BBC News Review

"Irreversible change"

"تغییر برگشت ناپذیر"

Antarctica faces a climate emergency.

قطب جنوب با یک وضعیت اضطراری آب و هوایی مواجه است.

This is News Review from BBC

این بررسی خبری از

Learning English. I'm Neil, and I'm Beth.

آموزش انگلیسی BBC است. من نیل هستم و بث هستم.

Make sure you watch to the end to learn vocabulary to talk about this story,

حتما تا انتها تماشا کنید تا واژگان را یاد بگیرید تا در مورد این داستان صحبت کنید،

Don't forget to subscribe to our channel,

فراموش نکنید که در کانال ما مشترک شوید،

like this video and try the quiz on our website. Now, the story.

این ویدیو را لایک کنید و مسابقه وب سایت ما را امتحان کنید. حالا داستان

Sea ice

یخ دریا به

the size of Greenland is missing. This and collapsing ice shelves

اندازه گرینلند گم شده است. این و فروریختن قفسه های یخی

are just some of the problems

تنها بخشی از مشکلاتی است که

Antarctica is facing due to climate change.

قطب جنوب به دلیل تغییرات آب و هوایی با آن مواجه است.

Scientists have met this week to discuss how important

دانشمندان این هفته گرد هم آمده اند تا درباره اهمیت

the Southern Ocean is to the health of the whole planet.

اقیانوس جنوبی برای سلامت کل سیاره بحث کنند.

They say more funding is urgently needed.

آنها می گویند که به بودجه بیشتری نیاز است.

You've been looking at the headlines,

به تیترها نگاه می کردی،

Beth. What's the vocabulary?

بث. واژگان چیست؟

We have 'virtually', 'put on ice',

ما "مجازی"، "یخ گذاشتن"

and 'call for' this is News Review from BBC

و "تماس برای" داریم

Learning English.

.

Let's have a look at our first headline.

بیایید نگاهی به تیتر اول خود بیندازیم.

This is from Science Alert.  

این از Science Alert است.

Antarctic extremes are now virtually assured with global ramifications.

افراط های قطب جنوب اکنون با پیامدهای جهانی تقریباً تضمین شده است.

So this headline says that extremes - that means very hot

بنابراین این تیتر می گوید که افراط - یعنی دمای بسیار گرم

and very cold temperatures - are virtually assured,

و بسیار سرد - عملا تضمین شده است،

and assured means guaranteed. Global ramifications - that means

و مطمئن به معنای تضمین شده است. پیامدهای جهانی - این بدان معنی است

that the whole world will be impacted.

که کل جهان تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.

But what we're looking at is the word, virtually.

اما آنچه ما به آن نگاه می کنیم، کلمه است، به طور مجازی.

We are. Now this word

ما هستیم. اکنون این کلمه

virtually is very often used with technology.

به طور مجازی اغلب با فناوری استفاده می شود.

In fact, Neil, I went on a virtual tour of the Taj Mahal

در واقع نیل، من اخیراً به یک تور مجازی در تاج محل رفتم

recently. I was at home in London, but it was like I was almost there.

. من در خانه در لندن بودم، اما انگار تقریباً آنجا بودم.

Like I was virtually there in India.

مثل اینکه من تقریباً آنجا در هند بودم.

Well, that's really useful way of looking at it

خوب، این واقعاً راه مفیدی برای نگاه کردن به آن

from that sort of technological point of view,

از این نوع دیدگاه تکنولوژیکی است،

because in this headline virtually means

زیرا در این تیتر

almost or nearly just like you're almost nearly sort of at the Taj Mahal.

تقریباً یا تقریباً دقیقاً مانند شما تقریباً در تاج محل است.

The headline says

عنوان می‌گوید

that these extremes are virtually assured - that means almost guaranteed.

که این افراط‌ها تقریباً تضمین شده‌اند - یعنی تقریباً تضمین شده است.

That's right.

درست است.

And we can also use virtually in a more casual everyday way.

و همچنین می‌توانیم به‌طور مجازی به شیوه‌ای معمولی‌تر و روزمره استفاده کنیم.

So this morning, Neil,

پس امروز صبح، نیل،

I was late for work.

من دیر سر کار آمدم.

I was virtually on the bus when it left without me.

من تقریباً در اتوبوس بودم که بدون من رفت.

Well, I had a bad journey to work as well.

خب، من هم سفر بدی برای کار داشتم.

I left my headphones at home.

هدفونم را در خانه گذاشتم.

I had a really cool playlist. I want to listen to.

من یک لیست پخش واقعا باحال داشتم. من می خواهم گوش کنم.

I was virtually in tears, almost crying.

من تقریبا اشک می ریختم، تقریبا گریه می کردم.

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's have our next headline.

بیایید تیتر بعدی خود را داشته باشیم .

This is from the Guardian.

این از گاردین است.

I've spent forty years

من چهل سال را

in Antarctic research. Right now it's facing a climate emergency.

در تحقیقات قطب جنوب گذرانده ام. در حال حاضر با یک وضعیت اضطراری آب و هوایی مواجه است.

So we must not put vital science on ice.

بنابراین ما نباید علم حیاتی را روی یخ بگذاریم.

OK, before looking at the headline a note about pronunciation.

خوب، قبل از نگاه کردن به تیتر یک یادداشت در مورد تلفظ.

Beth, you said research.

بث گفتی تحقیق کن

I say research. It's just a change in word stress, and both are fine. Now,

میگم تحقیق کن این فقط یک تغییر در استرس کلمات است و هر دو خوب هستند. حالا

the headline. We mustn't put vital science on ice and put something

تیتر ما نباید علم حیاتی را روی یخ بگذاریم و چیزی را

on ice is what we're going to learn about. At a fish market, Beth,

روی یخ بگذاریم چیزی است که در مورد آن یاد خواهیم گرفت . در یک بازار ماهی، بث،

they put the fish on ice,

آنها ماهی را روی یخ گذاشتند،

So it doesn't go bad.

بنابراین بد نمی شود.

Is there a connection?

آیا ارتباطی وجود دارد؟

Kind of. Yeah. So you put fish on ice to save it

نوع. آره بنابراین ماهی را روی یخ قرار می دهید تا آن را

for later when you actually need to cook it now.

برای بعداً در زمانی که واقعاً نیاز به پختن آن دارید، ذخیره کنید.

The headline says, you mustn't,

تیتر می گوید، شما نباید،

or we mustn't put science on ice,

یا ما نباید علم را روی یخ بگذاریم،

Meaning we shouldn't wait until we need the science because, actually,

به این معنی که ما نباید منتظر بمانیم تا به علم نیاز داشته باشیم، زیرا در واقع،

we need it now.

ما اکنون به آن نیاز داریم.

So put on ice means delay or postpone. Now,

پس یخ گذاشتن به معنای تاخیر یا به تعویق انداختن است. اکنون،

of course, this story is actually about ice - Antarctic ice,

البته، این داستان در واقع در مورد یخ است - یخ قطب جنوب،

and so it's a kind of clever headline.

و بنابراین یک نوع تیتر هوشمندانه است.

You see that quite often.

شما اغلب آن را می بینید.

Can you tell us some other uses of put on ice.

آیا می توانید برخی از کاربردهای دیگر یخ را به ما بگویید .

Yeah. So maybe at work

آره بنابراین شاید در محل کار

there's a project.

پروژه ای وجود داشته باشد.

You think it's going to go ahead,

شما فکر می کنید که قرار است پیش برود،

but then you don't have enough money.

اما پس از آن پول کافی ندارید.

So the project is put on ice.

بنابراین پروژه روی یخ گذاشته می شود.

Yeah, I was thinking of moving house recently,

بله، اخیراً به خانه تکانی فکر می کردم،

but the timing is not good.

اما زمان آن خوب نیست.

So that plan - we have put it on ice.

بنابراین آن طرح - ما آن را روی یخ گذاشته ایم.

It means we'll save it for later and think about it again in the future.

این بدان معناست که ما آن را برای بعد ذخیره می کنیم و در آینده دوباره به آن فکر می کنیم.

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's have our next headline.

بیایید تیتر بعدی خود را داشته باشیم .

This is from Merco Press. World

این از مرکو پرس است.

scientists call for more research on the Southern Ocean and climate change.

دانشمندان جهان خواستار تحقیقات بیشتر در مورد اقیانوس جنوبی و تغییرات آب و هوا هستند.

So scientists call for more research.

بنابراین دانشمندان خواستار تحقیقات بیشتر هستند.

We are going to learn about call for it contains call which everybody knows.

ما قصد داریم در مورد فراخوانی یاد بگیریم که شامل تماسی است که همه می دانند.

So why are we looking at it?

پس چرا ما به آن نگاه می کنیم؟

Well, call for is a phrasal verb. With phrasal verbs,

خب، call for یک فعل عبارتی است. با افعال عبارتی

they have particles like for in this case

ذراتی مانند for در این مورد دارند

and it can change the meaning. Call for means to publicly

و می تواند معنی را تغییر دهد. فراخوان به معنای

ask for something, so in this case in the headline

درخواست علنی چیزی است، بنابراین در این مورد در سرفصل،

scientists are writing, speaking and asking governments

دانشمندان می نویسند، صحبت می کنند و از دولت ها

and the world of science and the public for a change.

و جهان علم و عموم مردم برای تغییر می خواهند.

Yeah, they're calling for action.

بله، آنها خواستار اقدام هستند.

Now, Beth. I am meeting a friend for dinner later.

حالا بث بعداً برای شام با دوستی ملاقات می کنم.

But I need to change the time.

اما باید زمان را تغییر دهم.

Do I call for a change of time.

آیا من برای تغییر زمان تماس بگیرم.

No, because you don't need everyone,

نه، چون شما به همه نیاز ندارید، نیازی

you don't need the public to know that you're changing the time.

ندارید که عموم مردم بدانند که زمان را تغییر می دهید.

So just let the restaurant

پس فقط رستوران را در

know. So call for is quite formal.

جریان بگذارید. بنابراین فراخوانی کاملا رسمی است.

It's often used in headlines and reports.

اغلب در سرفصل ها و گزارش ها استفاده می شود.

We don't really use in everyday conversation.

ما واقعاً در مکالمات روزمره از آن استفاده نمی کنیم.

OK, let's look at that one more time.

خوب، بیایید یک بار دیگر به آن نگاه کنیم.

  We've had virtually -

ما تقریباً -

almost, nearly, put on ice –

تقریباً تقریباً یخ گذاشته ایم -

save for later, and call for - ask for publicly.

برای بعداً ذخیره کرده و تماس گرفته ایم - درخواست عمومی کرده ایم.

Now if you want to watch more

اکنون اگر می خواهید

videos about climate change,

ویدیوهای بیشتری در مورد تغییرات آب و هوایی تماشا کنید،

click here to watch a 6 Minute

برای تماشای جعبه انگلیسی 6 دقیقه ای اینجا را کلیک کنید

English boxset.

.

And click here to subscribe to our channel

و برای عضویت در کانال ما اینجا را کلیک کنید

so you never miss another video.

تا هرگز ویدیو دیگری را از دست ندهید.

Thanks for joining us. Bye.

از اینکه به ما پیوستید متشکریم. خدا حافظ.

Bye!

خدا حافظ!