🎭 A tower of strength - Learn English vocabulary & idioms with 'Shakespeare Speaks'

It was a dark and stormy night.

شبی تاریک و طوفانی بود.

Thomas Swann is in his favourite pub, the Duck and Whistle.

توماس سوان در میخانه مورد علاقه خود، Duck and Whistle است.

He's rehearsing the role of King Richard in Shakespeare’s Richard III.

او در حال تمرین نقش شاه ریچارد در ریچارد سوم شکسپیر است.

The King's name is a tower of strength...

نام پادشاه برج قدرت است...

Hmmm. I could play it quietly: The King's name is a tower of strength...

هوم. می‌توانستم آن را آرام بنوازم: نام پادشاه برج قدرت است...

or angrily: The King's name is a tower of strength...

یا با عصبانیت: نام پادشاه برج قدرت است...

Here you go Mr Will, Mr Thomas, two more ales.

اینجا برو آقای ویل، آقای توماس، دو آله دیگر.

Will, how should I play this line? What is Richard's motivation here?

ویل، چگونه باید این خط را بازی کنم؟ انگیزه ریچارد در اینجا چیست؟

Thomas, Thomas, don't you understand? King Richard is about to go into battle.

توماس، توماس، نمی فهمی؟ شاه ریچارد در آستانه رفتن به نبرد است.

The opposing army has six or seven thousand men.

لشکر مقابل شش یا هفت هزار نفر دارد.

That's a lot of men!

این خیلی از مردان است!

Richard is not afraid. He has three times that number of soldiers.

ریچارد نمی ترسد. او سه برابر این تعداد سرباز دارد.

Twenty thousand men - that's a big army!

بیست هزار مرد - این یک ارتش بزرگ است!

Yes, but Richard has something more powerful than even the greatest army.

بله، اما ریچارد چیزی قدرتمندتر از بزرگترین ارتش دارد.

He has his name: King Richard.

او نام خود را دارد: شاه ریچارد.

That name makes him strong; powerful. It makes ordinary people fear and respect him.

این نام او را قوی می کند. قدرتمند باعث می شود مردم عادی از او بترسند و به او احترام بگذارند.

So the name King Richard is as strong as a tower...

پس اسم شاه ریچارد مثل یک برج محکم است...

Exactly. Richard's enemies don't have that.

دقیقا. دشمنان ریچارد این را ندارند.

So this line needs strength and confidence.

بنابراین این خط نیاز به قدرت و اعتماد به نفس دارد.

Yes. This play is about power - and what people will do to get it. Let us rehearse.

آره. این نمایشنامه درباره قدرت است - و مردم برای به دست آوردن آن چه خواهند کرد. بیا تمرین کنیم

I am Norfolk, your general.

من نورفولک هستم، ژنرال شما.

Six or seven thousand is their utmost power.

شش یا هفت هزار نهایت قدرت آنهاست.

Why, our battalion trebles that account. Besides, the King’s name is a tower of strength

چرا، گردان ما این حساب را سه برابر می کند. علاوه بر این، نام پادشاه برج قدرتی است

Which they upon the adverse party want.

که آنها بر طرف مقابل می خواهند.

You have it! Well done! I'll drink to that. Another jug of ale!

شما آن را دارید! آفرین! من به آن می نوشم. یک کوزه ی دیگر!

Here you are sir.

بفرمایید قربان.

We'll leave them there for now.

فعلاً آنها را آنجا رها می کنیم.

Alex Ferguson was like a father to me. He was a tower of strength.

الکس فرگوسن برای من مثل یک پدر بود. او برج قدرت بود.

My husband was a tower of strength when I had that operation -

شوهرم زمانی که من آن عمل را انجام دادم برج نیرو بود -

he really looked after me well.

او واقعاً به خوبی از من مراقبت می کرد.

Mr Will, a message from your wife.

آقای ویل، پیامی از طرف همسرتان.

She says if you're not home in five minutes, don't bother coming home ever again.

او می‌گوید اگر پنج دقیقه دیگر به خانه نمی‌آیید، دیگر به خانه بیایید.

The old ball and chain at it again, eh? Come on Will, have another beer!

توپ قدیمی و زنجیر دوباره در آن، نه؟ بیا ویل، یک آبجو دیگر بخور!

Hmmm... To beer, or not to beer: that is the question.

هوم... به آبجو، یا به آبجو: این سوال است.