Natanz: Iran blames Israel: BBC News Review

Hello and welcome to News Review from BBC Learning English.

سلام و خوش آمدید به بررسی اخبار از BBC Learning English.

I'm Neil. Joining me is Catherine. Hello, Catherine.

من نیل هستم. کاترین به من می پیوندد. سلام کاترین

Hello, Neil. Hello, everybody. The story we're looking at today is of a

سلام نیل. سلام به همه. داستانی که امروز به آن نگاه می کنیم مربوط به یک

cyber attack, which has happened on an underground nuclear facility in Iran.

حمله سایبری است که به یک تاسیسات هسته ای زیرزمینی در ایران روی داده است.

If you want to test yourself on any of the vocabulary you

اگر می خواهید خود را بر روی هر یک از واژگانی

hear in this programme, you can test yourself

که در این برنامه می شنوید آزمایش کنید، می توانید خود را

on our website at bbclearningenglish.com.

در وب سایت ما به آدرس bbclearningenglish.com آزمایش کنید.

Now, let's hear some more about that

حالا بیایید

story from this BBC News report:

از این گزارش خبری بی بی سی درباره آن داستان بیشتر بشنویم:

Yes, it's a big story.

بله، داستان بزرگی است.

There has been a cyber attack on an underground nuclear facility in Iran.

حمله سایبری به تاسیسات هسته ای زیرزمینی ایران صورت گرفته است.

Now, they'd just started using new, advanced machines called centrifuges

در حال حاضر، آنها به تازگی شروع به استفاده از ماشین های جدید و پیشرفته ای به نام سانتریفیوژ کرده اند

and now those machines no longer work. The Iranian minister...

و اکنون آن ماشین ها دیگر کار نمی کنند.

the Iranian Foreign Minister has blamed Israel for the attack

وزیر امور خارجه ایران ، اسرائیل را مسئول این حمله دانسته

and says his country will 'take revenge'.

و گفته است که کشورش "انتقام خواهد گرفت".

Now, Israel hasn't commented, but Israeli public radio has said that

اکنون اسرائیل اظهار نظری نکرده است، اما رادیو عمومی اسرائیل گفته است که

yes, this was an attack by Mossad. Now, Mossad is the...

بله، این حمله موساد بوده است. اکنون، موساد

the Israeli – excuse me – the Israeli Intelligence Service.

... اسرائیلی است – ببخشید – سرویس اطلاعاتی اسرائیل.

OK. Well, you've been looking around at this story.

خوب. خوب، شما به این داستان نگاه کرده اید.

You've picked out three really useful words. What are they?

شما سه کلمه بسیار مفید را انتخاب کرده اید . آنها چه هستند؟

Yes, today we are looking at: 'sabotage', 'outage' and 'ironclad'.

بله، امروز ما به موارد زیر نگاه می کنیم: «خرابکاری»، «خروج» و «آهن پوش».

'Sabotage', 'outage' and 'ironclad'.

'خرابکاری'، 'خاموش' و 'آهنپوش'.

So, let's have a look at your first headline, please.

بنابراین ، لطفا نگاهی به اولین تیتر شما بیاندازیم.

Yes, we'll start here in the UK with the BBC – the headline:

بله، ما از اینجا در بریتانیا با بی بی سی شروع می کنیم - تیتر:

'Sabotage' – deliberate destruction of something

"خرابکاری" - تخریب عمدی چیزی

to prevent a competitor's success.

برای جلوگیری از موفقیت یک رقیب.

Yes. Now, the spelling is: S-A-B-O-T-A-G-E.

آره. حال املای آن به این صورت است: س-ا-ب-و-ت-ا-گ-ه.

The pronunciation:'sabotage'.

تلفظ: "خرابکاری".

'-age' with that 'zjuh' sound at the end.

"-age" با صدای "zjuh" در پایان.

Yes, that lovely 'zjuh' sound that you get in 'television'

بله، آن صدای دوست داشتنی "zjuh" که در "تلویزیون" دریافت

is at the end of 'sabotage'.

می کنید در پایان "خرابکاری" است.

Yeah, and in this headline,

بله، و در این عنوان،

'sabotage' is a noun, often used as a verb as well.

"خرابکاری" یک اسم است که اغلب به عنوان فعل نیز استفاده می شود.

Frequently, we use 'sabotage' as a verb and we can often use it in

اغلب، ما از "خرابکاری" به عنوان یک فعل استفاده می کنیم و اغلب می توانیم آن را در

the passive to say somebody or something 'has been sabotaged'.

حالت مفعول برای گفتن کسی یا چیزی "خراب شده است" به کار ببریم.

Yes, and there's a nice little fixed expression

بله، و

for when it's a noun: an 'act of sabotage'.

برای زمانی که اسم است، یک عبارت ثابت کوچک وجود دارد : «عمل خرابکاری».

Yes, an 'act of sabotage'. So, if you do something that will

بله، یک "عمل خرابکارانه". بنابراین، اگر کاری را انجام می‌دهید که باعث می‌شود

stop somebody else performing to their required standard or ability,

شخص دیگری مطابق با استاندارد یا توانایی مورد نیاز خود عمل نکند،

or if you do something that makes something else stop working properly,

یا اگر کاری را انجام دهید که باعث می‌شود چیز دیگری به درستی کار نکند

you are 'sabotaging' it or you are committing an 'act of sabotage'.

، آن را «خرابکاری» کرده‌اید یا مرتکب «عمل خرابکاری» شده‌اید.

Now, this word is neither formal nor informal.

حالا این کلمه نه رسمی است و نه غیر رسمی.

It's used for both very serious things

هم برای چیزهای خیلی جدی

and also things which people might not think are very serious.

و هم برای چیزهایی که ممکن است مردم فکر نکنند خیلی جدی هستند استفاده می شود.

Yes, absolutely. I mean, this nuclear facility – to stop a nuclear facility

بله کاملا. منظورم این است که این تاسیسات هسته ای - متوقف کردن عمدی یک تاسیسات هسته ای

working deliberately is a very severe act of sabotage, but you can

یک اقدام خرابکارانه بسیار شدید است، اما شما

also use it in, kind of, domestic situations or personal situations.

همچنین می توانید از آن در موقعیت های خانگی یا شخصی استفاده کنید.

Imagine you've got two children entering a colouring competition,

تصور کنید دو کودک دارید که در مسابقه رنگ آمیزی شرکت می کنند

and one of them hides the red pen so that the other one can't

و یکی از آنها خودکار قرمز را پنهان می کند تا دیگری نتواند

finish his or her drawing. That's an 'act of sabotage'.

نقاشی خود را تمام کند. این یک "عمل خرابکاری" است.

Not a serious one – there's not going to be any massive consequences,

یک موضوع جدی نیست - هیچ عواقب بزرگی در کار نخواهد بود،

but it's still about deliberately stopping something happening the

اما باز هم این است که عمداً جلوی اتفاقی

way it should be, because they're a competitor, sometimes as revenge,

را که باید رخ دهد، به این دلیل است که آنها یک رقیب هستند، گاهی به عنوان انتقام،

or because you just don't want them to finish or succeed.

یا به این دلیل که نمی خواهید آنها را به پایان برسانند. یا موفق شوید

It's 'sabotage'.

این "خرابکاری" است.

Yeah. There is a very British word for this as well,

آره یک کلمه بسیار انگلیسی برای این نیز وجود دارد،

a very colloquial British word, which has a similar meaning.

یک کلمه انگلیسی بسیار محاوره ای که معنای مشابهی دارد.

Yes, 'to nobble'. Now, 'nobbled' means sabotage.

بله، "نجیب دادن". در حال حاضر، 'nobbled' به معنای خرابکاری است.

It is mostly used in British English – and if you 'nobble' something,

بیشتر در انگلیسی بریتانیایی استفاده می‌شود – و اگر چیزی را «نجیب» کنید

again, you stop it being successful often in competitions or races.

، دوباره موفقیت آن را در مسابقات یا مسابقات متوقف می‌کنید.

I believe you're quite fond of betting on the horses,

من فکر می کنم شما کاملاً علاقه مند به شرط بندی روی اسب

aren't you Neil? You like a horse race and a bet.

ها هستید، نیل نیستید؟ شما مسابقه اسب دوانی و شرط بندی را دوست دارید.

Well, yes, there's a really famous horse race in the UK

خب، بله، یک مسابقه اسب‌سواری واقعاً معروف در بریتانیا

called the Grand National that happened at the weekend.

به نام Grand National وجود دارد که در آخر هفته اتفاق افتاد.

My horse was completely useless, but I'm sure it must have been 'nobbled'.

اسب من کاملاً بی فایده بود، اما مطمئن هستم که باید "نجیب" شده باشد.

Or just... maybe you just picked the wrong horse, Neil?

یا فقط... شاید اسب اشتباهی را انتخاب کردی، نیل؟

Maybe... I usually do.

شاید... من معمولا انجام می دهم.

OK. Let's have a summary:

خوب. بیایید خلاصه ای داشته باشیم:

If you are interested in stories about cyber attacks, we have the

اگر به داستان هایی در مورد حملات سایبری علاقه مند هستید، ما

perfect one for you. Where can our viewers find it, Catherine?

بهترین مورد را برای شما داریم. بینندگان ما از کجا می توانند آن را پیدا کنند، کاترین؟

All you have to do is click that link.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی آن لینک کلیک کنید.

OK. Let's have a look at our next headline.

خوب. بیایید نگاهی به تیتر بعدی خود بیندازیم.

Yes, we are now at arabnews.com – the headline:

بله، ما اکنون در arabnews.com هستیم - تیتر:

'Outage' – a period when a service,

"قطع" - دوره ای که یک سرویس،

often electricity, is not working.

اغلب برق، کار نمی کند.

Yes. Now, the spelling for this one is: O-U-T-A-G-E.

آره. حال، املای این یکی این است: O-U-T-A-G-E.

It's a noun. The pronunciation is 'outage'.

این یک اسم است. تلفظ "خروج" است.

Yes. Interesting pronunciation again here. It ends in '-age',

آره. دوباره تلفظ جالب اینجاست.

just like 'sabotage', but we don't say 'zjuh', do we?

درست مثل «خرابکاری» به «-age » ختم می‌شود، اما ما «زجوح» نمی‌گوییم، درست است؟

No. In fact, it's '-tage', so we say 'sabotage',

نه. در واقع، "-tage" است، بنابراین ما می گوییم "خرابکاری"،

but we say 'outage' and... Yes.

اما می گوییم "قطع" و ... بله.

It's just the way it is. People...

همین طور است. مردم...

It is a kind of French pronunciation for 'sabotage',

این یک نوع تلفظ فرانسوی برای 'خرابکاری' است،

but a much more English, British English, way of saying 'outage'.

اما شیوه ای بسیار بیشتر انگلیسی، انگلیسی بریتانیایی برای گفتن 'outage'.

Yeah. And the clue is in the word 'out', isn't it?

آره و سرنخ در کلمه "خارج" است، اینطور نیست؟

Yeah, if something's out, it's not available, is it? So,

آره، اگر چیزی بیرون است، در دسترس نیست، اینطور است؟ بنابراین،

if the power is 'out' or if there is a 'power outage', there is no power.

اگر برق 'خاموش' باشد یا اگر 'قطع برق' باشد، برق وجود ندارد.

Usually something's gone wrong. So, you should have power,

معمولا مشکلی پیش آمده است. بنابراین، شما باید قدرت داشته باشید،

but you haven't got it. Then you have a 'power outage'.

اما آن را ندارید. سپس شما یک "قطع برق" دارید.

Yeah and, as you said there, 'a power outage'. It's a countable noun.

بله و همانطور که گفتید، " قطع برق". این یک اسم قابل شمارش است.

Yes, it is. If you're very unlucky,

بله همینطور است. اگر خیلی بدشانس

you will have several 'power outages' during one short period of time.

باشید، در یک بازه زمانی کوتاه چندین «قطع برق» خواهید داشت .

Yeah. Now, as you've said, it's often used with power: 'power outage'.

آره اکنون، همانطور که گفتید، اغلب با برق استفاده می شود: «قطع برق». اگرچه

It can be on its own, though – just an 'outage'.

ممکن است به تنهایی باشد - فقط یک "قطع".

But there are some other expressions that have the same meaning.

اما عبارات دیگری نیز وجود دارند که همین معنی را دارند.

Well, I mean, there's some other uses...

خب، منظورم این است که کاربردهای دیگری هم دارد...

Oh yeah, we can say 'power cut'. You can... there can be a 'power cut',

اوه بله، می توانیم بگوییم «قطع برق». شما می‌توانید... می‌تواند «قطع برق» باشد

there can be a 'blackout', and both of those have a similar

، ممکن است «خاموشی» وجود داشته باشد، و هر دوی اینها

meaning to an 'electrical outage' or a 'power outage'.

معنایی مشابه « قطع برق» یا «قطع برق» دارند.

Yeah. And it's also used for...

آره و همچنین

not just the electricity, but things that are powered by electricity.

نه فقط برای برق، بلکه برای چیزهایی که با برق کار می کنند استفاده می شود.

Yeah. I mean, you can have, like, a 'telephone outage':

آره منظورم این است که می‌توانید مثلاً «قطع تلفن» داشته باشید:

the phone lines can be 'down'. And that's another word we use:

خطوط تلفن ممکن است «قطع» باشند. و این کلمه دیگری است که ما استفاده می کنیم

to say something's 'down' – to say it's not available.

: گفتن چیزی "پایین" - گفتن اینکه در دسترس نیست.

Or there can be an 'internet outage', when you can't get online:

یا زمانی که نمی‌توانید آنلاین شوید، ممکن است «قطع اینترنت» رخ دهد:

that's an 'outage' as well.

این نیز یک «قطع» است.

Absolutely. OK. Let's get a summary:

کاملا. خوب. بیایید خلاصه ای را به دست آوریم:

If you would like to hear another story about 'power outages',

اگر مایلید داستان دیگری در مورد "قطع برق" بشنوید،

we have one from South Africa. Where can our viewers find it, Catherine?

ما یکی از آفریقای جنوبی داریم. بینندگان ما از کجا می توانند آن را پیدا کنند، کاترین؟

All you have to do is the same as every time: just click that link.

تنها کاری که باید انجام دهید مانند هر بار است: فقط روی آن پیوند کلیک کنید.

OK. Let's have a look at your next headline.

خوب. بیایید به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

OK. So, we are now in the United States with Politico and the headline:

خوب. بنابراین، ما اکنون در ایالات متحده هستیم با پولیتیکو و تیتر:

'Ironclad' – impossible to change or weaken; completely definite.

"Ironclad" - تغییر یا تضعیف غیرممکن است. کاملا قطعی

Yes. So, we have one word here: I-R-O-N-C-L-A-D – 'ironclad'.

آره. بنابراین، ما در اینجا یک کلمه داریم: I-R-O-N-C-L-A-D - "آهن پوش".

It's actually made up of two words. We've got iron: I-R-O-N,

در واقع از دو کلمه تشکیل شده است. ما آهن داریم: I-R-O-N،

which is the very, very, very strong metal.

که فلز بسیار بسیار بسیار قوی است.

And then we have the wood 'clad': C-L-A-D – 'clad'.

و سپس چوب "پوشیده" را داریم: C-L-A-D - "پوشیده".

And if you're 'clad' in something, you're clothed in it – it's about

و اگر در چیزی "لباس" هستید، در آن لباس پوشیده اید - این مربوط به

clothing – or you're wrapped in it, or you're surrounded by it,

لباس است - یا در آن پیچیده شده اید، یا توسط آن احاطه شده اید،

or covered in it. So, a 'cladding' is a wrapping or a covering.

یا در آن پوشیده شده اید. بنابراین، "پوشش " یک بسته بندی یا یک پوشش است.

OK. So, originally an 'ironclad ship' was a ship, a wooden ship,

خوب. بنابراین، در اصل یک « کشتی آهنی» یک کشتی بود، یک کشتی چوبی،

that had an iron coating or covering and it made it really, really strong.

که دارای پوشش یا پوشش آهنی بود و آن را واقعاً، واقعاً قوی می کرد.

Exactly that. Yeah, if you 'clad something in iron',

دقیقا همون. بله، اگر چیزی را آهن بپوشانید،

you make it super, super strong.

آن را فوق العاده، فوق العاده قوی می کنید.

So, the world's first 'ironclad ship' was what, Neil – the name?

بنابراین، اولین "کشتی آهنین " جهان چه بود، نیل - نام؟

I think it's the HMS Warrior – that's the first British one anyway.

من فکر می کنم این HMS Warrior است – به هر حال این اولین نمونه بریتانیایی است.

OK. And that was the strongest ship in the entire fleet of ships,

خوب. و این قوی‌ترین کشتی در کل ناوگان کشتی‌ها بود،

because it was 'ironclad' – it was super strong.

زیرا «آهن‌پوش» بود – فوق‌العاده قوی بود.

So, if you make an 'ironclad' promise, let's say, that is a really,

بنابراین، اگر یک قول "آهنین" بدهید، فرض کنید، این یک

really strong promise that nobody...

وعده واقعاً قوی است که هیچ کس

it's not going to be broken because it's super, super strong.

... شکسته نمی شود زیرا فوق العاده، فوق العاده قوی است.

Yeah. And we hear this word 'ironclad' with promise,

آره و ما این کلمه "آهن پوش" را با وعده،

but also with guarantee, assurance.

بلکه با تضمین، تضمین می شنویم.

Yes. All of them, yeah.

آره. همه آنها، بله.

If you are using it as an adjective for a noun like 'promise',

اگر از آن به عنوان صفت برای اسم هایی مانند «قول»

or 'guarantee', or 'assurance', it means it's a super,

یا «ضمانت» یا «تضمین» استفاده می کنید، به این معنی است که این یک

super strong promise or guarantee. So, I will give you – I know,

قول یا تضمین فوق العاده، فوق العاده قوی است. بنابراین، من به شما می‌دهم - می‌دانم،

Neil, I'm sometimes late for our meetings and I do apologise,

نیل، من گاهی برای جلساتمان دیر می‌آیم و عذرخواهی

but I am now publicly giving you an 'ironclad' promise that I will never

می‌کنم، اما اکنون علناً به تو قول می‌دهم که هرگز

be late for a meeting with you for the rest of my life. How about that?

برای ملاقات با تو دیر نخواهم شد. بقیه عمرم درباره آن چطور؟

Brilliant. Is that a 'cast-iron' guarantee?

درخشان آیا این یک تضمین "چدن" است؟

It's a 'cast-iron' guarantee, yes.

این یک ضمانت چدنی است، بله.

Another way of saying it. OK. Let's get a summary:

راه دیگری برای گفتن آن. خوب. بیایید خلاصه ای را به دست آوریم:

Time now then for a recap of our vocabulary, please, Catherine.

اکنون وقت آن است که خلاصه ای از واژگان خود را مرور کنیم ، لطفا کاترین.

Yes. We had: 'sabotage' – deliberate destruction of something to prevent

آره. ما داشتیم: "خرابکاری" - تخریب عمدی چیزی برای جلوگیری

a competitor's success. We had: 'outage' – period when a service,

از موفقیت یک رقیب. ما داشتیم: "قطع" - دوره ای که یک سرویس،

often electrical, is not working.

اغلب الکتریکی، کار نمی کند.

And 'ironclad' – impossible to change or weaken; completely definite.

و "Ironclad" - تغییر یا تضعیف غیرممکن است. کاملا قطعی

If you'd like to test yourself on the vocabulary,

اگر می‌خواهید خود را روی واژگان آزمایش کنید

there's a quiz you can find on our website: bbclearningenglish.com.

، یک مسابقه امتحانی وجود دارد که می‌توانید در وب‌سایت ما بیابید: bbclearningenglish.com.

And of course we are all over social media.

و البته ما در سراسر شبکه های اجتماعی هستیم.

Take care of yourselves and goodbye. Goodbye.

مواظب خودت باش و خداحافظ خداحافظ.