Would you pay more for 'ethical' coffee? 6 Minute English

Dan: Hello and welcome to 6 Minute English.

دن: سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید.

I'm Dan and joining me today is Catherine.

من دن هستم و امروز کاترین به من می پیوندد.

Hey Catherine.

هی کاترین

Catherine: Hey Dan.

Dan: So Catherine, do you prefer

کاترین: هی دن.

دن: پس کاترین،

a brew or a cup of joe in the morning?

یک دم نوش را ترجیح می دهی یا یک فنجان جو در صبح؟

Catherine: Well, if you are referring to whether I prefer

کاترین: خوب، اگر منظورتان این است که من

a cup of tea, which we sometimes call ‘a brew’,

یک فنجان چای را ترجیح می‌دهم، که گاهی به آن «دم کردن» می‌گوییم،

or a cup of coffee, sometimes called ‘a cup of joe’,

یا یک فنجان قهوه، که گاهی به آن «فنجان جو» می‌گویند،

I prefer my coffee in the morning.

من قهوه‌ام را در صبح ترجیح می‌دهم.

Dan: I only drink coffee

دن: من فقط

when I really need to wake up quickly.

زمانی قهوه میخورم که واقعاً نیاز دارم سریع از خواب بیدار شوم.

Catherine: And, why are you asking, Dan?

کاترین: و چرا میپرسی دن؟

Dan: Because it’s part of this 6 minute English.

دن: چون بخشی از این 6 دقیقه انگلیسی است.

Catherine: Coffee. I see.

کاترین: قهوه. می بینم.

So how do you take it then, Dan?

پس چگونه آن را در نظر می گیرید، دن؟

Dan: Well, I’m an instant coffee kind of guy.

دن: خب، من یک آدم قهوه فوری هستم.

And I like mine with a dash of milk.

و من مال خودم را با کمی شیر دوست دارم.

How about you?

در مورد شما چطور؟

Catherine: A dash of something

کاترین: خط تیره

is a small amount of something,

چیزی مقدار کمی از چیزی است،

especially liquid.

به ویژه مایع.

Personally, I prefer

من شخصاً

freshly-ground coffee beans,

دانه های قهوه تازه آسیاب

and I like my coffee dark and strong -

شده را ترجیح می دهم و قهوه ام تیره و قوی را دوست دارم -

preferably Colombian or maybe Brazilian.

ترجیحاً کلمبیایی یا شاید برزیلی.

Dan: Wow. A coffee aficionado, eh?

دن: وای. یک طرفدار قهوه، نه؟

Catherine: An aficionado is a person who’s

کاترین: یک علاقه مندان به یک موضوع خاص

very enthusiastic about, or interested in,

بسیار مشتاق یا علاقه مند

a particular subject.

است.

Dan: Well, let me test your knowledge

دن: خوب، اجازه دهید دانش شما را

with this week’s quiz question.

با سؤال مسابقه این هفته آزمایش کنم.

The specialty coffee, Kopi luwak,

قهوه مخصوص، Kopi luwak

is made from coffee beans which have already passed

، از دانه های قهوه که قبلاً

through an animal’s digestive system.

از دستگاه گوارش حیوانات عبور کرده است، تهیه می شود.

But which animal?

اما کدام حیوان؟

Is it a) an elephant

الف) فیل

b) a cat

ب) گربه است

or c) a weasel?

یا ج) راسو؟

Catherine: I’m always going to answer b) a cat.

کاترین: من همیشه پاسخ خواهم داد ب) یک گربه.

Did you say this coffee actually goes

آیا شما گفتید که این قهوه واقعاً از

through the animal?

طریق حیوان عبور می کند؟

As in, it eats it

همانطور که در آن، آن را می خورد

and then it comes out the other end,

و سپس از انتهای دیگر بیرون می آید،

and that’s what we use for the coffee?

و این چیزی است که ما برای قهوه استفاده می کنیم؟

Dan: Well, yes.

دن: خب، بله.

It is actually one of the most expensive coffees

این در واقع یکی از گران ترین قهوه

in the world.

های جهان است.

Anyway, we’ll find out if you’re right or not later on.

به هر حال، بعداً متوجه خواهیم شد که حق با شماست یا خیر.

So, talking of expensive,

بنابراین، در مورد گران بودن صحبت می کنیم،

do you tend to pay more for your coffee

آیا تمایل دارید برای قهوه خود پول بیشتری بپردازید

or are you happy with the cheap as chips stuff?

یا از چیزهای ارزان به عنوان چیپس راضی هستید؟

Catherine: Cheap as chips means very cheap.

کاترین: ارزان بودن چیپس یعنی بسیار ارزان.

And personally, I do actually like a quality product,

و شخصاً من واقعاً یک محصول با کیفیت را

and I am willing to pay a bit more for it.

دوست دارم و حاضرم کمی بیشتر برای آن هزینه کنم.

Dan: Would you be willing to pay

دن:

even more than you already do

if it meant that the farmer who grew the beans

اگر به این معنی باشد که کشاورز که لوبیا را پرورش

was getting a fairer price?

می‌دهد قیمت عادلانه‌تری دریافت می‌کند، حاضرید حتی بیشتر از آنچه قبلاً انجام می‌دهید بپردازید؟

Catherine: I would

کاترین: من

because I think that that sort of thing is important.

این کار را می‌کنم زیرا فکر می‌کنم چنین چیزهایی مهم است.

Dan: And you aren’t alone.

دن: و تو تنها نیستی.

There is a growing trend among many

در میان بسیاری از

Western customers of artisan cafes

مشتریان غربی کافه‌های صنعتگران، روند رو

to be willing to pay more for ethically produced coffee.

به رشدی وجود دارد که مایلند برای قهوه‌ای که با اخلاق تولید می‌شود، هزینه بیشتری بپردازند.

Catherine: Ethical means morally right.

کاترین: اخلاقی به معنای اخلاقی درست است.

So, Dan, why is this trend happening at the moment?

بنابراین، دن، چرا این روند در حال حاضر اتفاق می افتد؟

Dan: Well, it’s probably been going on for a while,

دن: خب، احتمالا مدتی است که ادامه دارد،

but a new report from the UN’s

اما گزارش جدید سازمان

World Intellectual Property Organisation

جهانی مالکیت فکری سازمان ملل

has observed the effect that smarter processing,

، تأثیری را که پردازش هوشمندتر،

branding and marketing has had on the farmers

نام تجاری و بازاریابی بر کشاورزان

and their communities.

و جوامع آنها داشته است، مشاهده کرده است.

Catherine: And because of this,

کاترین: و به همین دلیل،

coffee drinkers are better able to choose

قهوه‌نوش‌ها بهتر می‌توانند قهوه‌ای را انتخاب کنند

ethically produced coffee that puts more money in the

که با اخلاق تولید می‌شود و پول بیشتری در

hands of the farmers.

دست کشاورزان قرار می‌دهد.

But, Dan, do the farmers actually see any of this money?

اما، دن، آیا کشاورزان واقعاً چیزی از این پول را می بینند؟

Dan: Well, it’s complicated.

دن: خب، پیچیده است.

The price of the coffee is relatively cheap until it’s

قیمت قهوه تا زمانی

been roasted – or cooked in an oven.

که برشته نشود - یا در فر پخته شود، نسبتاً ارزان است.

As a result, roasters take most of the profits.

در نتیجه، برشته‌کنندگان بیشتر سود را می‌برند.

But there is still a difference.

اما هنوز یک تفاوت وجود دارد.

I’ll let Johnathan Josephs,

به جاناتان جوزف

a business reporter for the BBC News explain.

، گزارشگر تجاری بی بی سی نیوز اجازه می دهم توضیح دهد.

Jonathan Josephs: For a pound of coffee beans

جاناتان جوزف: برای یک پوند دانه قهوه

that end up in the instants sold in supermarkets,

که در همان لحظه در سوپرمارکت ها فروخته می شود،

the roaster can get over $4.

برشته کننده می تواند بیش از 4 دلار دریافت کند.

But the export price is just $1.45.

اما قیمت صادراتی فقط 1.45 دلار است.

The farmer gets most of that.

کشاورز بیشتر از آن بهره می برد.

But when the new wave of socially-aware

اما زمانی که موج جدید مشتریان آگاه اجتماعی

customer pays a premium for higher standards,

برای استانداردهای بالاتر حق بیمه پرداخت می‌کند

the roaster can get $17.45,

، برشته‌کننده می‌تواند 17.45 دلار دریافت کند،

but the export price also rises to $5.14.

اما قیمت صادراتی نیز به 5.14 دلار افزایش می‌یابد.

Catherine: A premium

کاترین: حق

is an amount that’s more than usual.

بیمه مبلغی است که بیش از حد معمول است.

So the farmer makes

بنابراین کشاورز

three-and-a-half times as much money.

سه و نیم برابر بیشتر درآمد دارد.

Dan: Which means a better quality of life for the farmer,

دان: که به معنای کیفیت بهتر زندگی برای کشاورز

their family and their community.

، خانواده و جامعه آنهاست.

Catherine: That’s good news!

کاترین: این خبر خوبی است!

I will definitely look for the

قطعا از این به بعد به دنبال

ethically produced coffee from now on.

قهوه تولید شده با اخلاق خواهم بود.

As long as, Dan, it doesn’t come out of some animal!

تا زمانی که، دن، از یک حیوان بیرون نیاید!

Dan: Yes, actually that reminds me.

دن: بله، در واقع این مرا به یاد می آورد.

Our quiz question.

سوال مسابقه ما

I asked you which animal

من از شما پرسیدم که

the speciality coffee Kopi luwak comes from.

قهوه تخصصی کوپی لووک از کدام حیوان می آید؟

Is it a) an elephant

الف) فیل

b) a cat

ب) گربه است

or c) a weasel?

یا ج) راسو؟

Catherine: And I said a cat.

کاترین: و من گفتم یک گربه.

Dan: And you are wrong I’m afraid.

دن: و تو اشتباه میکنی میترسم.

Kopi luwak comes from a type of weasel.

Kopi luwak از نوعی راسو می آید.

Catherine: I’m kind of relieved about that.

کاترین: من از این بابت خیالم راحت است.

Dan: Let’s try not to think about it,

دن: بیایید سعی کنیم به آن فکر نکنیم

and have a look at the vocabulary instead.

و به جای آن نگاهی به واژگان بیندازیم.

Catherine: OK. So, first we had dash.

کاترین: باشه. بنابراین، ابتدا ما خط تیره داشتیم.

A dash of something is a small amount of something,

خط تیره چیزی مقدار کمی از چیزی است که

usually a liquid.

معمولاً مایع است.

Where might we talk about a dash of something, Dan?

کجا می توانیم در مورد چیزی صحبت کنیم، دن؟

Dan: Well, I like my tea with a dash of milk.

دن: خب، من چایم را با کمی شیر دوست دارم.

My gin with a dash of tonic,

جین من با مقداری تونیک

and my soup with a dash of salt.

و سوپ من با مقداری نمک.

Then we had aficionado.

سپس ما یک طرفدار داشتیم.

An aficionado is someone who is very interested

یک علاقه مند به کسی گفته می شود که به موضوعی بسیار علاقه مند

or enthusiastic about a subject.

یا مشتاق است.

What are you an aficionado of?

شما طرفدار چه چیزی هستید؟

Catherine: I’m working on becoming

کاترین: من دارم کار می کنم تا

a bit of an accordion aficionado actually, Dan.

کمی به آکاردئون علاقه مند شوم، دن.

Dan: Wow, cool!

دن: وای، باحال!

Catherine: Yeah!

کاترین: آره!

After that, we had as cheap as chips.

پس از آن، ما به اندازه چیپس ارزان داشتیم.

Is something as cheap as chips?

آیا چیزی به اندازه چیپس ارزان است؟

Then it is very cheap indeed.

سپس آن را در واقع بسیار ارزان است.

Dan: Like my shoes!

دن: مثل کفش های من!

I bought them at a market for next to nothing.

من آنها را در یک بازار تقریباً هیچ چیز خریدم.

They were as cheap as chips.

آنها به اندازه چیپس ارزان بودند.

Then we had ethical.

بعد اخلاقی داشتیم.

Something which is ethical is morally right.

چیزی که اخلاقی است از نظر اخلاقی درست است.

Do you consider yourself

آیا خودت

to be an ethical person, Catherine?

را فردی با اخلاق می‌دانی، کاترین؟

Catherine: Well, I try, Dan. I don’t always get it right,

کاترین: خب، سعی میکنم دن. من همیشه آن را درست

but I do attempt to be.

نمی فهمم، اما سعی می کنم اینطور باشم.

After that we heard roasted.

پس از آن شنیدیم برشته شده.

Roasted means cooked in an oven.

برشته به معنای پخته شده در فر است.

Like our coffee beans!

مثل دانه های قهوه ما!

Dan: And of course our very famous English roast.

دن: و البته کباب انگلیسی بسیار معروف ما.

Finally, we had a premium.

بالاخره حق بیمه داشتیم.

If you pay a premium, you pay more than usual -

اگر حق بیمه پرداخت می کنید، بیشتر از حد معمول پرداخت می کنید -

usually for a better quality or service.

معمولاً برای کیفیت یا خدمات بهتر.

Can you think of an example?

آیا می توانید به یک مثال فکر کنید؟

Catherine: If you’re going to the cinema,

کاترین: اگر به سینما می‌روی،

you might pay a premium

ممکن است

to get more comfortable seats.

برای داشتن صندلی‌های راحت‌تر، حق بیمه بپردازی.

Dan: And that’s the end of this 6 Minute English.

دن: و این پایان این 6 دقیقه انگلیسی است.

Don’t forget to check out our YouTube,

فراموش نکنید که

Facebook, Twitter and Instagram pages,

صفحات یوتیوب، فیسبوک، توییتر و اینستاگرام

and we’ll see you next time.

ما را بررسی کنید، دفعه بعد شما را خواهیم دید.

Goodbye.

خداحافظ.

Catherine: Bye!

کاترین: خداحافظ!