Will the first person on Mars be a woman? 6 Minute English

Neil: Hello and welcome to 6 Minute

نیل: سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید

English. I'm Neil.

. من نیل هستم.

Rob: And hello. I'm Rob.

راب: و سلام. من راب هستم.

Neil: So Rob, you are a man who enjoys

نیل: پس راب، تو مردی هستی که از سفر لذت می

travel. What’s the furthest journey you’ve

بری. دورترین سفری که

ever made?

تا به حال داشته اید چه بوده است؟

Rob: Well, I have been to the other side of the

راب: خب، من آن طرف

world. I've been to Australia, New Zealand

دنیا بوده ام. من به استرالیا، نیوزلند رفته ام،

so from London that's a very long way.

بنابراین از لندن راه بسیار طولانی است.

Neil: And how was it?

نیل: و چطور بود؟

Rob: Well, it was pretty boring really and quite

راب: خوب، خیلی خسته کننده بود و

cramped on

در هواپیما خیلی تنگ بود

the aeroplane – but I loved it when I got

- اما وقتی به آنجا رسیدم آن را دوست

there.

داشتم.

Neil: So how would you feel about a journey

نیل: پس در مورد یک

of 56 million kilometres that took around

سفر 56 میلیون کیلومتری که حدود

nine months?

9 ماه طول کشید، چه احساسی دارید؟

Rob: Right. I'd have to travel Business

راب: درسته من فکر می کنم باید به کلاس بیزینس سفر

Class, I think - lots of movies and

کنم - تعداد زیادی فیلم و

a very comfortable seat!

یک صندلی بسیار راحت!

Neil: Well, that’s how long it would take to get

نیل: خوب، چقدر طول می کشد تا

to the planet Mars and this programme is all

به سیاره مریخ برسیم و این برنامه همه چیز

about the women who want to be the first to

در مورد زنانی است که می خواهند اولین کسانی باشند

set foot on the red planet. First, though,

که پا به سیاره سرخ می گذارند. اما اول،

today’s question, which is about the size

سوال امروز، که در مورد

of Mars. Is it …

اندازه مریخ است. آیا این ...

a) Bigger than Earth

الف) بزرگتر از زمین

b) About the same size as Earth, or

ب) تقریباً به اندازه زمین، یا

c) Smaller than Earth

ج) کوچکتر از زمین

Rob: I’m pretty sure I know this. It’s bigger

راب: من تقریباً مطمئن هستم که این را می دانم.

than Earth, much bigger I think.

از زمین بزرگتر است، به نظر من خیلی بزرگتر.

Neil: OK, well, we’ll find out if you’re right at

نیل: خوب، خوب، ما در پایان برنامه متوجه خواهیم شد که آیا شما درست می گویید

the end of the programme. It’s been 40

. 40

years since NASA first recruited women

سال از زمانی که ناسا برای اولین بار زنان را

to be astronauts.

برای فضانورد استخدام کرد می گذرد.

Today, a third of the people who work at

امروزه یک سوم افرادی که در

NASA are women.

ناسا کار می کنند زن هستند.

Rob: Yes, and 2016 was the first year that

راب: بله، و سال 2016 اولین سالی بود که

there were an equal number of women

تعداد مساوی زن

and men joining as astronaut trainees.

و مرد به عنوان کارآموز فضانوردی پیوستند.

Neil: Equality is slowly coming but only

نیل: برابری کم کم در راه است، اما فقط

men have had the opportunity to walk on

مردان این فرصت را داشته اند تا

the moon, although that was over 45

روی ماه قدم بزنند، هرچند که بیش از 45

years ago. Karen Nyberg is one of NASA’s

سال پیش بود. کارن نایبرگ یکی از

current astronauts. In a recent BBC News

فضانوردان فعلی ناسا است. او در یکی از برنامه های اخیر بی بی سی

feature she talked about her hopes.

در مورد امیدهای خود صحبت کرد.

When did she join the astronaut

چه زمانی او به برنامه فضانوردان پیوست

programme?

؟

Karen Nyberg: When I was selected as an astronaut in

کارن نیبرگ: وقتی در سال 2000 به عنوان فضانورد انتخاب

the year 2000 I thought that that might be

شدم، فکر کردم که این ممکن است

a realistic possibility, that we would be

یک احتمال واقعی باشد، که ما نفر

the ones, the next to go to the Moon. So

بعدی باشیم که به ماه می‌رویم.

it's unfortunate that we weren't.

پس مایه تاسف است که ما نبودیم.

Neil: When did she become an astronaut?

نیل: کی فضانورد شد؟

Rob: She said that she was selected in

راب: او گفت که در

2000. 'Selected' means chosen.

سال 2000 انتخاب شده است. "انتخاب" به معنای انتخاب شده است.

Neil: At that time, when she was selected,

نیل: در آن زمان، زمانی که او انتخاب شد

she thought going to the moon would be

، فکر می کرد رفتن به ماه

a realistic possibility. So she thought that

یک امکان واقعی است. بنابراین او فکر کرد که

it wasn’t just a dream, but something that

این فقط یک رویا نیست، بلکه چیزی است که

could happen. There was a good chance

می تواند اتفاق بیفتد. احتمال زیادی وجود داشت

it would happen.

که این اتفاق بیفتد.

Rob: However, she was disappointed

راب: با این حال، او ناامید شد

because that opportunity didn’t arrive at

زیرا آن فرصت در

that time. She describes that as being

آن زمان به دست نیامد. او آن را تاسف بار توصیف می کند

unfortunate. In this sense 'unfortunate'

. از این نظر، «بدبخت»

means unlucky. If you use this adjective it

به معنای بدشانس است. اگر از این صفت استفاده می کنید به این

means you are disappointed about

معنی است که از چیزی ناامید شده

something, but you do perhaps

اید، اما شاید

understand the reason for it.

دلیل آن را درک کنید.

Neil: So far, a woman hasn’t had the

نیل: تا کنون، یک زن این

opportunity to step on the moon. These

فرصت را نداشته است که بر روی ماه قدم بگذارد. این

days Mars is the big target for space

روزها مریخ هدف بزرگ سفرهای فضایی است

travel. There are many problems to

. مشکلات زیادی وجود دارد که باید

overcome, but could it, should

بر آن غلبه کرد، اما آیا

it be a woman who is the first person to

باید این زنی باشد که اولین کسی

take that step?

باشد که این قدم را برمی دارد؟

Rob: Absolutely, why not? On a mission to

راب: قطعا، چرا که نه؟ در ماموریت به

Mars there would be need for many

مریخ به

different kinds of specialists. We tend to

انواع مختلفی از متخصصان نیاز است. ما تمایل داریم

think of astronauts as spaceship pilots,

که فضانوردان را خلبان سفینه فضایی بدانیم،

but really I think they are much more like

اما واقعاً من فکر می‌کنم که آنها بیشتر شبیه

scientists, carrying out different

دانشمندان هستند و آزمایش‌های مختلفی را

experiments.

انجام می‌دهند.

Neil: If we are going to set up a base on Mars,

نیل: اگر قرار است پایگاهی در مریخ ایجاد کنیم،

one thing that would be very important is

یک چیز بسیار مهم این است

to try to find a way of growing food. For

که سعی کنیم راهی برای رشد غذا پیدا کنیم. برای

that you need people with skills in those

آن به افرادی با مهارت در آن

areas. One person with those skills is

زمینه ها نیاز دارید. یکی از افرادی که این مهارت ها را دارد،

Gioia Massa, a Life Science project

Gioia Massa، مدیر پروژه علوم زیستی

manager for NASA. Now you would think

ناسا است. حالا شما فکر می کنید

that being a top scientist she would be

که او به عنوان یک دانشمند برتر

brilliant at all areas or aspects of the job,

در همه زمینه ها یا جنبه های شغلی درخشان خواهد بود،

but she told BBC News that it wasn’t

اما او به بی بی سی نیوز گفت که

always the case. What two

همیشه اینطور نبوده است.

aspects does she mention she wasn’t

او به چه دو جنبه اشاره می کند که در آن

good at?

خوب نبود؟

Gioia Massa: There certainly were aspects

جویا ماسا: مطمئناً جنبه‌هایی وجود داشت

where I was

که در آن به

challenged, you know. I wasn't as great in math

چالش کشیده شدم، می‌دانید. من در ریاضیات

as some of my colleagues, my handwriting

به اندازه برخی از همکارانم عالی نبودم، دست خطم

is terrible. So there are things that are not

وحشتناک است. پس چیزهایی هست که

my strength. But then I fell in love with

قدرت من نیست. اما پس از آن من عاشق

plants and plants were my strength,

گیاهان شدم و گیاهان قدرت من بودند،

I really learned and focused on that.

من واقعاً یاد گرفتم و روی آن تمرکز کردم.

Neil: So Rob, what did she have problems

نیل: پس راب، او

with?

Rob: Well, she said that she wasn’t good

با چه مشکلی داشت؟

راب: خوب، او گفت که در ریاضیات خوب نیست

at math. 'Math' is a North American

. «ریاضی» یک

English word for what in British English,

کلمه انگلیسی آمریکای شمالی برای چیزی است که در انگلیسی بریتانیایی به

we call maths. Both words mean

آن ریاضی می گوییم. هر دو کلمه به معنای

mathematics, so 'math' in American

ریاضیات هستند، بنابراین "ریاضی" در

English, 'maths' in British English.

انگلیسی آمریکایی، "ریاضیات" در انگلیسی بریتانیایی.

Neil: She also said that her handwriting is

نیل: او هم گفت که دست خطش

terrible!

Rob: Mind you, if her handwriting was

وحشتناک است!

راب: توجه داشته باشید، اگر دست خط او

really terrible, maybe nobody would be

واقعاً وحشتناک بود، شاید هیچ کس نمی

able to read her bad maths!

توانست ریاضیات بد او را بخواند!

Neil: Good point! So handwriting and

نیل: نکته خوب! بنابراین دست خط و

maths aren’t or weren’t her strengths.

ریاضی نقاط قوت او نیستند یا نبودند.

They are not what she is good at. What

آنها چیزی نیستند که او در آن خوب است.

are her strengths?

نقاط قوت او چیست؟

Rob: Well, the thing she is good at, her real

راب: خوب، چیزی که او در آن خوب است،

strengths are working with plants, so

قدرت واقعی او کار کردن با گیاهان است،

that’s what she concentrated on.

بنابراین او روی این تمرکز کرد.

Neil: Right. Well, let’s see if one of your

نیل: درسته خوب، بیایید ببینیم که آیا یکی از

strengths is the knowledge of the planets.

نقاط قوت شما دانش سیارات است.

Today’s quiz question was: Is Mars…

سوال مسابقه امروز این بود: آیا مریخ ...

a) Bigger than Earth

الف) بزرگتر از زمین

b) About the same size as Earth, or

ب) تقریباً به اندازه زمین، یا

c) Smaller than Earth

ج) کوچکتر از زمین

What did you say Rob?

چه گفتی راب؟

Rob: I said that it was bigger, much bigger.

راب: گفتم که بزرگتر است، خیلی بزرگتر.

Neil: And the answer, I'm afraid to say, is that

نیل: و من می ترسم بگویم پاسخ این است که

Mars is smaller than Earth, much smaller

مریخ کوچکتر از زمین است،

in fact.

در واقع بسیار کوچکتر.

Rob: Oh, well, I guess I won’t be selected to

راب: اوه، خوب، حدس می‌زنم به

be an astronaut any time soon!

این زودی‌ها برای فضانوردی انتخاب نخواهم شد!

Neil: Before we blast off out of here, let’s

نیل: قبل از اینکه از اینجا خارج شویم،

review the vocabulary we covered today.

بیایید واژگانی را که امروز به آن پرداختیم مرور کنیم.

The first word was the one you just

اولین کلمه همان کلمه ای بود که شما به آن

mentioned, 'selected', meaning chosen.

اشاره کردید، "انتخاب"، به معنای انتخاب شده.

Rob: Then we had the phrase, 'a realistic

راب: سپس عبارت "یک

possibility' to describe something that

امکان واقعی" را برای توصیف چیزی

has a good chance of happening, unlike

داشتیم که برخلاف برنامه فضانوردی من شانس زیادی برای وقوع دارد

my astronaut application!

!

Neil: Well, if you did become an astronaut,

نیل: خوب، اگر فضانورد شدی

that would be unfortunate, our next word,

، حداقل برای من حرف بعدی ما تاسف بار خواهد بود

for me at least.

.

Rob: Unfortunate, you mean disappointing

راب: متأسفانه، منظور شما ناامید کننده است

for you?

؟

Neil: Well, if you were up in space I

نیل: خوب، اگر در فضا بودید، من

wouldn’t have the pleasure of your

از همراهی شما لذت نمی بردم

company.

.

Rob: Hashtag blushing. Our next word

راب: هشتگ سرخ شدن. کلمه بعدی ما

was 'aspects' meaning parts of

"جنبه" به معنای بخش هایی از

something and then the Americanisation,

چیزی بود و سپس آمریکایی سازی،

'math'.

"ریاضی".

Neil: Which we call maths, or

نیل: که ما به آن ریاضیات یا

mathematics in British English.

ریاضیات در انگلیسی بریتانیایی می گوییم.

And finally we had

و بالاخره

'strengths'. And maths certainly isn’t

"نقاط قوت" داشتیم. و مطمئناً ریاضیات

one of my strengths – it’s not something

یکی از نقاط قوت من نیست - این چیزی نیست که

I’m good at.

من در آن خوب باشم.

Rob: But one of your strengths is saying

راب: اما یکی از نقاط قوت شما گفتن

nice things about people.

چیزهای خوب در مورد مردم است.

Neil: Hashtag double blush. Well, time for

نیل: رژگونه دوتایی هشتگ. خوب، وقت آن است

us to go – not to Mars, but to lunch! Just

که برویم - نه به مریخ، بلکه برای ناهار! فقط

time to say you can also find us on

زمان آن است که بگوییم شما همچنین می توانید ما را در

Facebook, Twitter, Instagram and

فیس بوک، توییتر، اینستاگرام و

You Tube, and of course on our website

یو تیوب و البته در وب سایت ما

bbclearningenglish.com! Thank you

bbclearningenglish.com پیدا کنید! با تشکر از شما

for joining us and goodbye!

برای پیوستن به ما و خداحافظ!

Rob: Bye bye!

راب: خداحافظ!