Kardashian and West to divorce: BBC News Review

Hello. Welcome to News Review from BBC Learning English.

سلام. به بررسی اخبار از BBC Learning English خوش آمدید.

I'm Neil. Joining me is Catherine. Hi Catherine.

من نیل هستم. کاترین به من می پیوندد. سلام کاترین.

Hello Neil and hello everybody. Today's news:

سلام نیل و سلام به همه. خبر امروز:

Kim Kardashian and Kanye West – one of the world's most famous couples –

کیم کارداشیان و کانیه وست – یکی از مشهورترین زوج های جهان

have announced they are going to divorce.

– اعلام کردند که قصد طلاق دارند.

Do not forget – if you want to test yourself on the vocabulary

فراموش نکنید – اگر می‌خواهید خود را روی واژگانی

that you hear today, there is a quiz on our website at bbclearningenglish.com.

که امروز می‌شنوید آزمایش کنید، یک مسابقه در وب‌سایت ما به نشانی bbclearningenglish.com وجود دارد.

Now, let's hear some more about this story from a BBC News report:

اکنون، بیایید بیشتر درباره این داستان از یک گزارش بی بی سی بشنویم:

So, Kanye West and Kim Kardashian have been married for seven years.

بنابراین، کانیه وست و کیم کارداشیان هفت سال است که با هم ازدواج کرده اند.

They have four children. They are now going to divorce.

آنها چهار فرزند دارند. آنها اکنون قصد طلاق دارند.

If you are a follower of the Kardashian story,

اگر دنبال کننده داستان کارداشیان

you will know the marriage has allegedly been in trouble for some time.

هستید، می دانید که ازدواج مدتی است که با مشکل مواجه شده است.

It's now official: they are getting divorced.

اکنون رسمی است: آنها در حال طلاق هستند.

Some really, really interesting vocabulary in the headlines

برخی واژگان واقعاً جالب در

around this story. What have you picked out?

سرفصل‌های این داستان. چه چیزی را انتخاب کرده اید؟

We have: 'files for something', 'call it quits' and 'rants'.

ما این موارد را داریم: «پرونده‌های مربوط به چیزی»، «آن را ترک می‌کنم» و «ترک‌ها».

'Files for something', 'call it quits' and 'rants'.

«پرونده‌ها برای چیزی»، «آن را ترک می‌کنم» و «ترک می‌کند».

OK. Let's have a look at your first headline please.

خوب. لطفاً به اولین تیتر شما نگاهی بیندازیم.

So, here we go. We're starting with Sky News – the headline is:

پس بزن که بریم. ما با Sky News شروع می‌کنیم – عنوان این است:

'Files for something' – makes a legal request for something.

«پرونده‌ها برای چیزی» – یک درخواست قانونی برای چیزی ارائه می‌کند.

Yes. 'Files for something': 'files' – F-I-L-E-S – 'for' – F-O-R – and then something.

آره. «فایل‌ها برای چیزی»: «فایل‌ها» – F-I-L-E-S – «برای» – F-O-R – و سپس چیزی.

Now, people probably recognise at least one word here

اکنون، مردم احتمالاً حداقل یک کلمه را در اینجا تشخیص می‌دهند

and that is probably 'files' – 'file'.

و آن احتمالاً «فایل» - «پرونده» است.

Yes.

آره.

A 'file' is a kind of holder for a group of documents.

«پرونده» نوعی نگهدارنده برای گروهی از اسناد است.

Yes, it is. Yes, if you've got several pieces of paper, several documents,

بله همینطور است. بله، اگر چندین تکه کاغذ، چندین سند

and you want to keep them all together then you put them in a 'file'.

دارید و می‌خواهید همه آنها را با هم نگه دارید، آن‌ها را در یک «فایل» قرار دهید.

It's usually made of plastic or cardboard.

معمولاً از پلاستیک یا مقوا ساخته می شود.

It's a kind of pocket or a wallet that is paper-sized – size of a piece of paper.

این یک نوع جیب یا کیف پول است که به اندازه کاغذ است - اندازه یک تکه کاغذ.

You keep them all together.

شما همه آنها را با هم نگه می دارید.

Now, if you are going to a court to ask the court to do something for you,

اکنون، اگر به دادگاه بروید تا از دادگاه بخواهید کاری برای شما انجام دهد،

you will take all your documents in that 'file'

تمام مدارک خود را در آن «پرونده»

and you will give the 'file' to the court.

می‌گیرید و «پرونده» را به دادگاه می‌دهید.

In other words, we can... we can take this word 'file' and make it into a verb.

به عبارت دیگر، می‌توانیم... می‌توانیم این کلمه «فایل» را بگیریم و آن را به فعل تبدیل کنیم.

When you give your documents to the court in that 'file',

وقتی اسناد خود را در

you are 'filing for' whatever it is you want the court to do.

آن «پرونده» به دادگاه می‌دهید، هر کاری را که می‌خواهید دادگاه انجام دهد، «پرونده» می‌کنید.

So, you can 'file for divorce' – it means give the documents to the court

بنابراین، می‌توانید «اقدام به طلاق» کنید - به این معنی است که اسناد را به دادگاه بدهید

and ask them to give you a divorce.

و از آن‌ها بخواهید طلاقتان را صادر کنند.

So, you can 'file for divorce', you can 'file for custody' – anything else?

بنابراین، می‌توانید «پرونده طلاق» کنید، می‌توانید «برای حضانت» - هر چیز دیگری؟

You can 'file for bankruptcy'. Yes, if you've got no money left,

شما می توانید "پرونده ورشکستگی" کنید. بله، اگر پولی برایتان باقی نمانده است،

you can go to the courts and say stop everybody chasing me for money

می‌توانید به دادگاه بروید و بگویید همه مرا به خاطر پول تعقیب نکنید،

and you tell them you've got no money: you 'file for bankruptcy'.

و به آنها بگویید که پول ندارید: «پرونده ورشکستگی» می‌کنید.

OK. So, it's about making legal requests. It's very formal.

خوب. بنابراین، این در مورد درخواست‌های قانونی است. خیلی رسمیه

This is not for everyday English: this is not about, you know,

این برای انگلیسی روزمره نیست: می‌دانید

I wouldn't 'file for' a delivery from the supermarket.

که من برای تحویل از سوپرمارکت «پرونده» نمی‌کنم.

No, no. It is a 'court-proceedings' piece of language,

نه نه. این یک زبان «محاکم قضایی» است،

but newspapers like it: it's nice and short,

اما روزنامه‌ها آن را دوست دارند: زیبا و کوتاه است

it's very much to the point so... and it's easily understood.

، بسیار مهم است... و به راحتی قابل درک است.

But yeah, it refers to formal leading... legal proceedings.

اما بله، به روندهای قانونی پیشرو رسمی اشاره دارد.

Right then, let's get a summary of that:

همین حالا، بیایید خلاصه‌ای از آن را به دست آوریم:

If you'd like to see another story about Kanye West,

اگر می‌خواهید داستان دیگری درباره کانیه وست ببینید،

we have the perfect one for you, don't we Catherine?

ما بهترین داستان را برای شما داریم، اینطور نیست کاترین؟

We do. We have a story of when Kanye West announced

ما انجام می دهیم. ما داستانی داریم از زمانی که کانیه وست اعلام

he was going to run for the 2020 presidency of the United States of America.

کرد که قصد دارد برای ریاست جمهوری 2020 ایالات متحده آمریکا نامزد شود.

All you have to do to watch that programme is click the link below.

تنها کاری که برای تماشای آن برنامه باید انجام دهید این است که روی پیوند زیر کلیک کنید.

Indeed. Now, let's have a look at our second headline.

در واقع. اکنون، بیایید نگاهی به عنوان دوم خود بیندازیم.

Yes. We're in the USA now, with USA Today – the headline:

آره. ما اکنون در ایالات متحده هستیم، با USA Today – با عنوان:

'Call it quits' – stop an activity.

«به آن می‌گویند ترک می‌کند» – یک فعالیت را متوقف کنید.

Yes. Three words this time:

آره. سه کلمه این بار:

'call' – C-A-L-L; 'it' – I-T; and 'quits' – Q-U-I-T-S. 'Call it quits'.

"تماس" - C-A-L-L. 'آن' - I-T; و «ترک» - Q-U-I-T-S. "بهش زنگ بزن"

Yeah. Now, there's a clue about the meaning of this expression

آره اکنون، سرنخی درباره معنای این عبارت

in the word 'quits', isn't there?

در کلمه «ترک» وجود دارد، اینطور نیست؟

There is. If you 'quit' something, you stop something.

وجود دارد. اگر چیزی را «ترک» کنید، چیزی را متوقف می‌کنید.

If you 'call something quits', you decide or agree to stop something –

اگر «بخواهید چیزی را ترک کنید»، تصمیم می‌گیرید یا موافقت می‌کنید که کاری را متوقف کنید -

to stop doing something. And in this case they have decided

انجام کاری را متوقف کنید. و در این مورد آنها تصمیم گرفته

or they're in the process of deciding to stop their marriage.

اند یا در حال تصمیم گیری برای توقف ازدواج خود هستند.

Yeah. And this is a set expression, isn't it?

آره و این یک بیان مجموعه ای است، اینطور نیست؟

We don't break it up. It's 'call it quits'...

ما آن را تجزیه نمی کنیم. این "تماس کن ترک می کند" است...

Yes – to call...

بله - برای تماس...

...with that 's' at the end.

...با آن "s" در پایان.

Yes. It's a fixed expression: 'call it quits'.

آره. این یک عبارت ثابت است: «تلفن کن».

And it has to have that 's' on the end.

و باید آن "ها" را در انتها داشته باشد.

It's not 'call it quit'; it's 'call it quits'. Don't forget the 's'.

این 'به آن زنگ بزن' نیست. این "تماس کن ترک می کند". "s" را فراموش نکنید.

Yeah. And it's informal in this occasion...

آره و در این مناسبت غیر رسمی است...

Very, very informal, yeah. Yes, you would... they won't be 'filing'...

خیلی خیلی غیر رسمی، آره. بله، می‌خواهید... آنها «پرونده»

this won't appear in the court documents: 'We have decided to call it quits.'

نخواهند کرد... این در اسناد دادگاه ظاهر نمی‌شود: «ما تصمیم گرفته‌ایم آن را ترک کنیم.»

They'll say: 'We request a divorce be granted.' Yeah.

آنها خواهند گفت: "ما درخواست می کنیم که طلاق صادر شود." آره

Yeah. And also you wouldn't hear the judges

آره و همچنین نمی‌شنوید که قضات

or the lawyers in the courtroom using that language,

یا وکلا در دادگاه از آن زبان استفاده کنند،

even if it is like that in the newspapers.

حتی اگر در روزنامه‌ها چنین باشد.

No. No, no, no. And it's not – I mean it's not just about divorce;

نه نه نه نه. و اینطور نیست - منظورم این است که فقط درباره طلاق نیست.

you can call anything 'quits' – anything you decide to stop doing.

می‌توانید هر چیزی را «ترک» بنامید - هر چیزی که تصمیم به توقف آن دارید.

You can say, 'I'm not doing that anymore. I've called it quits.'

می‌توانید بگویید، «دیگر این کار را نمی‌کنم. من آن را ترک کرده ام.

That's right. Looking around at some of the headlines

درست است. با نگاهی به برخی از سرفصل‌هایی

where this expression has been used –

که از این عبارت استفاده شده است

you often hear it about sports people deciding to retire.

- اغلب درباره ورزشکارانی که تصمیم به بازنشستگی می‌گیرند می‌شنوید.

Yeah. Yes and you can use it every day in your everyday life, Neil.

آره بله و می‌توانید هر روز در زندگی روزمره‌تان از آن استفاده کنید، نیل.

I remember your... remember your 'English for Cats' project

یادت می‌آید... پروژه «انگلیسی برای گربه‌ها» را

that you worked on for several years?

که چندین سال روی آن کار می‌کردید، به یاد می‌آورید؟

But we're not doing it anymore...! English for Cats...

اما ما دیگر این کار را نمی کنیم...! انگلیسی برای گربه ها...

Yeah.

آره.

...English for Cats was, you know, something I really wanted to do for years.

... می دانید، انگلیسی برای گربه ها، کاری بود که سال ها واقعاً می خواستم انجام دهم.

I put out one episode. Everybody hated it

یک قسمت گذاشتم همه از آن متنفر بودند

and so I've decided to 'call it quits' on that project.

و بنابراین من تصمیم گرفتم در آن پروژه «آن را ترک کنم».

Unsurprisingly. We were all quite relieved

جای تعجب نیست.

when he decided to 'call it quits' on English for Cats

وقتی او تصمیم گرفت در انگلیسی برای گربه‌ها «آن را ترک کند» خیلی راحت شدیم

because it really wasn't going anywhere.

زیرا واقعاً راه به جایی نمی‌برد.

Well, English for Dogs is coming, I'm telling you!

خوب، English for Dogs می آید، به شما می گویم!

Please...

لطفاً...

Let's get a summary:

بیایید خلاصه‌ای را به دست آوریم:

If you would like to see another story about stopping things,

اگر می‌خواهید داستان دیگری درباره توقف کارها ببینید،

we have one about eating red meat and its potential benefits.

ما داستانی درباره خوردن گوشت قرمز و فواید بالقوه آن داریم.

Where can they find it, Catherine?

از کجا می توانند آن را پیدا کنند، کاترین؟

Potential benefits or not the potential benefits of eating meat.

مزایای بالقوه یا نه مزایای بالقوه خوردن گوشت.

Decide for yourself by watching the programme.

خودتان با تماشای برنامه تصمیم بگیرید.

Just click the link below and you'll go straight there.

فقط روی پیوند زیر کلیک کنید و مستقیماً به آنجا خواهید رفت.

OK. Let's have our next headline.

خوب. بیایید تیتر بعدی خود را داشته باشیم.

In the UK now, with The Sun – the headline:

اکنون در بریتانیا، با The Sun - تیتر:

Yeah. So, that's the speculation about the divorce from The Sun there.

بله. بنابراین، این حدس و گمان درباره طلاق از The Sun وجود دارد.

We don't know if that's going to happen or not,

ما نمی دانیم که قرار است این اتفاق بیفتد یا نه،

but that's what they're... that's what they're speculating about.

اما این چیزی است که آنها دارند... این همان چیزی است که در مورد آن حدس می زنند.

That word 'rants' – 'rants' means angry, often loud complaints.

این کلمه 'rants' - 'rants' به معنای شکایت های عصبانی و اغلب با صدای بلند است.

Yes. R-A-N-T-S. It's a plural noun.

آره. ر-ا-ن-ت-س. این یک اسم جمع است.

The singular noun is 'rant' – R-A-N-T.

اسم مفرد "rant" است - R-A-N-T.

And it can also be a verb: 'to rant'.

و همچنین می تواند یک فعل باشد: "فریاد زدن".

Now, you're right, Neil. When you 'rant' about something

حالا حق با شماست نیل. وقتی درباره چیزی «فریاد»

you complain angrily, probably noisy and at length: a 'rant' is never short.

می‌زنید، با عصبانیت، احتمالاً پر سر و صدا و طولانی، شکایت می‌کنید: «فحش دادن» هرگز کوتاه نیست.

A 'rant' is always long. It's a long, angry complaint, often repetitive,

یک "حرف" همیشه طولانی است. این یک شکایت طولانی و خشمگین است، اغلب تکراری،

often quite boring I have to say, when people 'rant'.

اغلب خسته کننده است، باید بگویم، وقتی مردم "فریاد می زنند".

Yeah, they just go on and on and on

بله، آنها فقط

about something that they're not happy about.

درباره چیزی که از آن راضی نیستند ادامه می دهند و ادامه می دهند.

Yeah. And often it's not just – it's not the person speaking

آره و اغلب فقط اینطور نیست -- این شخصی نیست که با شخص صحبت

to the person who has upset them or annoyed them...

می کند که او را ناراحت یا آزارش داده است...

Yeah.

بله.

...it's telling that story to someone else.

... این داستان را برای دیگری تعریف می کند.

Yes. Like you, Neil, have been telling us about

آره. مانند شما، نیل، مدت زیادی است که در مورد

your internet provider for quite a long time now.

ارائه دهنده اینترنت خود به ما می گویید.

My internet service provider was not reaching my standards.

ارائه‌دهنده خدمات اینترنت من به استانداردهای من نمی‌رسید.

We know...! We know, we know, we know.

ما میدانیم...! می دانیم، می دانیم، می دانیم.

I told everyone in the world, who would listen to me about this.

به همه مردم دنیا که به حرف من گوش می‌دهند، درباره این موضوع گفتم.

More than once...! Quite a long time, yes.

بیشتر از یکبار...! مدت زمان زیادی است، بله.

Quite a long time. Eventually, I decided to tell my internet service provider.

زمان نسبتا زیادی. در نهایت، تصمیم گرفتم به ارائه‌دهنده خدمات اینترنتی خود بگویم.

Did you rant at them?

بهشون داد زدی؟

They ranted at me!

به من داد زدند!

Really??

واقعا؟؟

Did you 'go on a rant', Neil? Another way you can say it:

نیل، آیا تو "غیرت زده ای"؟ راه دیگری که می‌توانید آن را بگویید:

you can 'go on a rant', you can 'have a rant' or you can 'be on a rant'.

می‌توانید «یک فحاشی کنید»، «می‌توانید یک فحش‌آمیز داشته باشید» یا می‌توانید «یک فحاشی کنید».

And it means when you're talking angrily

و این بدان معناست که وقتی با عصبانیت

about something that bothers you, quite repetitively.

درباره چیزی که شما را آزار می‌دهد، به طور کاملاً تکراری صحبت می‌کنید.

Yes... yes, I did all of those things and the activity is 'ranting'.

بله... بله، من همه این کارها را انجام دادم و این فعالیت "فرهنگ" است.

'Ranting' and 'raving' as well:

«هههه» و «هیجان» نیز:

we can say 'ranting', we can say 'ranting and raving'.

می‌توانیم بگوییم «فریاد زدن»، می‌توانیم بگوییم «فریاد زدن و هیاهو».

To say that you're being angry – all that 'ranty' 'ranty' stuff.

برای گفتن اینکه عصبانی هستید - همه این چیزهای «پرخاشگر»

'Ranty' is the adjective. You can even be 'a ranter' if you like to rant.

"رانتی" صفت است. حتی اگر دوست دارید ناسزا بگویید، می‌توانید «منتخب» باشید.

You can be a 'ranter' and you can also 'rant' not just verbally by speaking;

شما می‌توانید یک «مجروح» باشید و همچنین می‌توانید نه فقط به صورت شفاهی با صحبت کردن، «فریاد بزنید».

you can 'rant' by writing, so you can see 'Twitter rants'

می‌توانید با نوشتن «غرغر» کنید، بنابراین

when people complain a lot about something on Twitter.

وقتی مردم درباره چیزی در توییتر شکایت زیادی می‌کنند، می‌توانید «شوه‌های توییتر» را ببینید.

Or you can write an 'email rant' and you can send an 'email rant' to somebody,

یا می‌توانید یک «ایمیل فحاشی» بنویسید و می‌توانید برای شخصی یک «ایمیل فحاشی» بفرستید،

which I'm sure you have done to your internet service provider, Neil.

که مطمئنم این کار را برای ارائه‌دهنده خدمات اینترنتی خود، نیل، انجام داده‌اید.

Did they get an internet... an 'email rant' from you as well?

آیا آن‌ها اینترنت... یک «صدای ایمیل» از شما نیز دریافت کردند؟

If only I were... if I'd been... if only I'd been able to email them.

اگر من بودم... اگر بودم... اگر می توانستم به آنها ایمیل بزنم.

I had to call them, which was...

من مجبور شدم با آنها تماس بگیرم، که به جای آن...

A 'rant' over the phone instead?

یک "فرقه" تلفنی بود؟

...even more unpleasant.

... حتی ناخوشایندتر.

Lucky them.

خوش شانس آنها.

OK. let's have a summary:

خوب. بیایید خلاصه ای داشته باشیم:

Time now for a recap of the vocabulary please, Catherine.

کاترین، لطفاً، وقت آن است که یک خلاصه از واژگان را مرور کنیم.

Yes, we had 'files for something' – makes a legal request for something.

بله، ما "پرونده هایی برای چیزی" داشتیم - برای چیزی درخواست قانونی می کند.

'Call it quits' – stop an activity.

«آن را ترک کن» - یک فعالیت را متوقف کنید.

And we had 'rants' – angry, often loud complaints.

و ما "شبه" داشتیم - گلایه های عصبانی و اغلب با صدای بلند.

If you'd like to test yourself on the vocabulary,

اگر می‌خواهید خود را روی واژگان آزمایش کنید

there's a quiz on our website: bbclearningenglish.com.

، یک مسابقه در وب‌سایت ما وجود دارد: bbclearningenglish.com.

And don't forget... don't forget you can find us all over social media.

و فراموش نکنید... فراموش نکنید که می‌توانید ما را در سراسر رسانه‌های اجتماعی پیدا کنید.

Thanks for joining us and goodbye.

ممنون که به ما پیوستید و خداحافظ.

Goodbye.

خداحافظ.