What makes you 'hangry'? 6 Minute English

Neil: Hello. I'm Neil.

نیل: سلام. من نیل هستم.

Dan: Hello. I'm Dan. Neil, aren't you going

دن: سلام. من دن هستم. نیل، نمی خواهی

to say the 'welcome to 6 Minute English' bit?

بیت "به انگلیسی 6 دقیقه ای خوش آمدید" را بگویید؟

Neil: Hmmm maybe. How's your mood

نیل: هوم شاید.

today, Dan? Feeling happy?

روحیه امروزت چطوره دن؟ احساس شادی؟

Dan: Oh yes, very happy. I’ve just had

دن: اوه بله، خیلی خوشحالم. من تازه

lunch. What about you?

ناهار خوردم تو چطور؟

Neil: Well, to be honest, I haven’t had the

نیل: خوب، راستش را بخواهید، من هنوز

chance to eat yet and it’s making me a bit

فرصت غذا خوردن را نداشتم و این مرا کمی

grumpy.

بداخلاق می کند.

Dan: Why haven’t you eaten?

دن: چرا نخوردی؟

Neil: Well, I was doing some research for

نیل: خوب، من برای

today’s topic which is all about feeling

موضوع امروز تحقیق می کردم که همه چیز درباره احساس

angry when you are hungry. You know

عصبانیت در هنگام گرسنگی است. میدونی

what I’m talking about?

دارم راجع به چی حرف میزنم؟

Dan: Oh yes, we’re talking about being

دن: اوه بله، ما در مورد "گرسنه" بودن صحبت می کنیم

‘hangry’. It’s quite a new word, isn’t it?

. این یک کلمه کاملا جدید است، اینطور نیست؟

A combination

ترکیبی

of hungry and angry.

از گرسنگی و عصبانیت.

Neil: Yes, hangry is our topic. But before

نیل: بله، هنگری موضوع ماست. اما قبل از

we learn more about it, here’s today’s

اینکه در مورد آن بیشتر بیاموزیم، در اینجا مسابقه امروز است

quiz. English has quite a few words which

. انگلیسی دارای تعداد زیادی کلمه است

are made by joining two

که با به هم پیوستن دو

different words together

کلمه مختلف

like ‘hangry’, for example: brunch, motel,

مانند "hangry" به هم ساخته می شوند، به عنوان مثال: brunch، motel،

Brexit. What do we call these words? Are they…

Brexit. به این کلمات چه می گوییم؟ آیا آنها ...

a) Suitcase words

b) Portmanteau words, or

الف) کلمات چمدانی ب) کلمات پورتمانتو، یا

c) Backpack words

ج) کلمات کوله پشتی

Dan: Well, I think I know this one, so I’ll

دن: خوب، فکر می کنم این یکی را می دانم، بنابراین

keep the answer to myself - don’t want to

پاسخ را برای خودم نگه می دارم - نمی

give away any spoilers. What I do want to

خواهم هیچ اسپویلری را از دست بدهم. چیزی که من می خواهم

know is if hanger is a real thing – or is

بدانم این است که آیا چوب لباسی یک چیز واقعی است - یا

it just something that’s been made up by

این فقط چیزی است که توسط

grumpy people, like you?

افراد بدخلق مانند شما ساخته شده است؟

Neil: Let’s hear from Sophie Medlin, who

نیل: بیایید از سوفی مدلین،

is a lecturer in nutrition and dietetics at

که مدرس تغذیه و رژیم غذایی در

King’s College London. Is hangar a real

کالج کینگ لندن است، بشنویم. آیا آشیانه یک

thing and where does the word come from?

چیز واقعی است و این کلمه از کجا آمده است؟

Sophie Medlin: We’ve long recognised

سوفی مدلین: ما مدتهاست که تشخیص داده ایم

that hunger leads to irritability - in science.

که گرسنگی منجر به تحریک پذیری می شود - در علم.

But the wonderful world of social media

اما دنیای شگفت انگیز رسانه های اجتماعی

has merged the two words for us

این دو کلمه را برای ما ادغام کرده است

and now we know

it as hanger.

و اکنون

آن را به عنوان آویز می شناسیم.

Neil: So, is hangar a real thing and where

نیل: بنابراین، آیا آشیانه یک چیز واقعی است و

does she say the word comes from?

او می گوید این کلمه از کجا آمده است؟

Dan: According to Medlin it is a real thing.

دن: به گفته مدلین این یک چیز واقعی است.

She says that science has recognised that

او می گوید که علم تشخیص داده است که

hunger leads to irritability. Irritability

گرسنگی منجر به تحریک پذیری می شود. تحریک

is a noun which means being easily annoyed,

پذیری اسمی است که به این معنی است که به راحتی اذیت می شوید،

not in a good mood.

حال خوبی ندارید.

Neil: And she says that it was the

نیل: و او می گوید که

wonderful world of social media that

دنیای شگفت انگیز رسانه های اجتماعی بود که

joined the two

این دو

words together. She used the verb merge.

کلمه را به هم پیوست. او از فعل ادغام استفاده کرد.

Merge, meaning join together.

ادغام یعنی به هم پیوستن.

Dan: I know social media is responsible

دن: می دانم که رسانه های اجتماعی

for many things, but the word hangry actually

مسئول بسیاری از چیزها هستند، اما کلمه هنگری در واقع

appeared in the 1990s – so a little before

در دهه 1990 ظاهر شد - بنابراین کمی قبل

the arrival of social media. But it’s certainly

از ورود رسانه های اجتماعی. اما مطمئناً

true that social media has made it more prominent.

درست است که رسانه های اجتماعی آن را برجسته تر کرده اند.

Neil: Me, right now, hashtag hangry!

نیل: من، در حال حاضر، هشتگ hangry!

Let’s listen to that clip again.

بیایید دوباره آن کلیپ را گوش کنیم.

Sophie Medlin: We’ve long recognised

سوفی مدلین: ما مدتهاست که تشخیص داده ایم

that hunger leads to irritability - in science.

که گرسنگی منجر به تحریک پذیری می شود - در علم.

But the wonderful world of social media

اما دنیای شگفت انگیز رسانه های اجتماعی

has merged the two words for us and

این دو کلمه را برای ما ادغام کرده است و

now we know it as hanger.

اکنون آن را به عنوان آویز می شناسیم.

Neil: So now we know that hangar is a

نیل: پس اکنون می دانیم که آشیانه یک

real thing, let’s learn a bit more about it.

چیز واقعی است، بیایید کمی بیشتر در مورد آن بیاموزیم.

Why does it happen? Why do we get

چرا این اتفاق می افتد؟ چرا

angry when we are hungry?

وقتی گرسنه هستیم عصبانی می شویم؟

Here’s Sophie Medlin again.

اینجا دوباره سوفی مدلین است.

Sophie Medlin: As the blood sugars drop,

سوفی مدلین: با کاهش قند خون،

we increase our cortisol and adrenalin – so

کورتیزول و آدرنالین خود را افزایش می‌دهیم –

our kind of fight or flight hormones – and

بنابراین نوع هورمون‌های مبارزه یا فرار – و

those have an impact on our brain and the

این هورمون‌ها بر مغز و

neuropeptides – the things that control

نوروپپتیدها تأثیر می‌گذارند – چیزهایی که

our brain, the chemicals in our brain, the

مغز ما را کنترل می‌کنند، مواد شیمیایی موجود در مغز ما،

ones the trigger for hunger are the same

محرک های گرسنگی همان

ones that trigger for anger and also for rage and

محرک هایی هستند که خشم را تحریک می کنند و همچنین خشم و

impulsive type behaviours. So that’s why

رفتارهای تکانشی را تحریک می کنند. بنابراین به همین دلیل است که

you get that sort of same response.

شما چنین پاسخی را دریافت می کنید.

Neil: So it’s all to do with blood sugar,

نیل: پس همه چیز مربوط به قند خون است

isn’t it?

Dan: Yes, it seems so. When we are

، اینطور نیست؟

دن: بله، به نظر می رسد. زمانی که

hungry the level of sugar in our

گرسنه هستیم، سطح قند خون ما

blood is lower and

کمتر می شود و

this causes an increase in particular

این باعث افزایش

hormones. Hormones are the

هورمون های خاص می شود. هورمون ها

chemicals we make in our

مواد شیمیایی هستند که ما در

bodies that control certain biological

بدن خود می سازیم و عملکردهای بیولوژیکی و روانی خاصی را کنترل می

and psychological functions.

کنند.

Neil: The hormones released when we are

نیل: هورمون هایی که هنگام گرسنگی ترشح می

hungry are the same as our

شوند، همان

fight or flight hormones.

هورمون های مبارزه یا گریز ما هستند.

They are the hormones that the body

آنها هورمون هایی هستند که بدن

uses to prepare us to either

برای آماده کردن ما برای

fight or run away from

مبارزه یا فرار از

a dangerous situation.

یک موقعیت خطرناک استفاده می کند.

Dan: When these hormones are

دان: وقتی این هورمون ها

increased, it can cause anger and rage.

افزایش می یابد، می تواند باعث خشم و عصبانیت شود.

Rage is another

خشم

word for being very angry.

کلمه دیگری برای خشمگین بودن است.

Neil: And when we are angry we can

نیل: و وقتی عصبانی هستیم، می توانیم

behave impulsively. Impulsive

تکانشی رفتار کنیم.

behaviour is when we

رفتار تکانشی زمانی است

do things without thinking, without

که کارها را بدون فکر کردن و بدون در

considering the consequences.

نظر گرفتن عواقب انجام می دهیم.

Dan: So when we are hungry, the same

دن: پس وقتی گرسنه هستیم، همان

emotions can run through us.

احساسات می توانند در ما جاری شوند.

We can be angry and make

ما می توانیم عصبانی باشیم و تصمیمات نادرستی بگیریم

poor decisions. And that is hanger.

. و آن آویز است.

Neil: Which brings us nicely to our quiz

نیل: که ما را به خوبی به سوال مسابقه خود

question. What do we call words, like

می رساند. کلماتی مانند چوب

hanger, that are

لباسی را که

made by joining two different words

از به هم پیوستن دو کلمه مختلف به یکدیگر ساخته می شوند، چه می نامیم

together? Now you said you knew the

؟ حالا گفتی

answer Dan?

جواب رو میدونی دن؟

Dan: I did!

دن: انجام دادم!

Neil: What was it?

نیل: چی بود؟

Dan: Portmanteau words.

دن: کلمات پورتمانتو.

Neil: And you are absolutely correct.

نیل: و شما کاملاً درست می گویید.

The answer is portmanteau words.

پاسخ کلمات پورمانتو است.

Congratulations if you knew that.

اگر این را می دانستید به شما تبریک می گویم.

Dan: I did.

دن: انجام دادم.

Neil: Alright then smarty pants. No need

نیل: باشه پس شلوار هوشمند. نیازی

to boast!

Dan: I can see that you're

به لاف زدن نیست!

دن: می بینم که تو

still a bit hangry Neil.

هنوز کمی خشن هستی نیل.

Neil: Yes, I’m hungry and that is making

نیل: بله، من گرسنه هستم و این

me angry! But I think I can hold on to get

مرا عصبانی می کند! اما فکر می‌کنم می‌توانم برای

through a review of the rest

مرور

of today’s vocabulary.

بقیه واژگان امروز دست نگه دارم.

Dan: Well, we also had the noun irritability,

دن: خب، ما اسم irritability هم داشتیم،

meaning getting annoyed very easily, just

یعنی خیلی راحت اذیت میشیم، درست

like…

مثل...

Neil: Don’t, just don’t. Or I might just

نیل: نکن، فقط نکن. یا ممکن است فقط

merge my fist with your face.

مشتم را با صورت تو یکی کنم.

Dan: Ouch. Yes, merge meaning join

دن: اوه بله، ادغام به معنای پیوستن

different things together. I can see your

چیزهای مختلف به هم. می توانم ببینم که هورمون های

fight or flight

مبارزه یا

hormones are kicking in. Those

گریز شما وارد می شوند. آن

chemicals in the body that prepare us

مواد شیمیایی در بدن که ما را

for aggression or escape.

برای پرخاشگری یا فرار آماده می کنند.

Neil: I haven’t quite reached rage yet.

نیل: من هنوز به خشم نرسیده ام.

This was another of our words, rage,

این یکی دیگر از کلمات ما بود، عصبانیت،

and it means a state of being

و به معنای حالت

very, very angry.

بسیار بسیار عصبانی بودن است.

Dan: Our last word was impulsive.

دن: آخرین حرف ما تکانشی بود.

This is an adjective to describe

این یک صفت برای توصیف

when we do things

زمانی است که ما کارها را

without really thinking about them.

بدون فکر کردن به آنها انجام می دهیم.

We just do them without any control and

ما فقط آنها را بدون هیچ کنترلی و

without thinking

بدون

about the consequences.

فکر کردن به عواقب انجام می دهیم.

Neil: Now I’m off, I’m starving.

نیل: حالا رفتم، گرسنگی می‌میرم.

I’ve got to eat before I do

قبل از اینکه کاری تکانشی انجام دهم، باید غذا بخورم

something impulsive.

.

That is it for this programme.

این برای این برنامه است.

For more, find us on Facebook, Twitter,

برای اطلاعات بیشتر، ما را در فیس بوک، توییتر،

Instagram and our

اینستاگرام و

YouTube pages, and of course our

صفحات یوتیوب ما، و البته

website bbclearningenglish.com,

وب سایت ما bbclearningenglish.com

where you can find all kinds

پیدا کنید، جایی که می توانید

of other programmes

انواع برنامه ها

and videos and activities

و ویدئوها و فعالیت های دیگر را

to help you improve your English.

برای کمک به بهبود زبان انگلیسی خود بیابید.

Thank you for joining us and

از اینکه به ما پیوستید متشکرم و

goodbye.

خداحافظ.

Dan: Bye!

دن: خداحافظ!