Astronauts home after 9 months in space: BBC Learning English from the News

From BBC Learning English,

از BBC Learning English،

this is Learning English from the News, our podcast about the news headlines.

این آموزش زبان انگلیسی از اخبار، پادکست ما درباره سرفصل های اخبار است.

In this programme:

در این برنامه:

it was only supposed to be eight days in space,

تنها قرار بود هشت روز در فضا باشد،

but after nine months, Nasa astronauts have returned to Earth.

اما پس از 9 ماه، فضانوردان ناسا به زمین بازگشتند.

Hello, I'm Georgie. And I'm Neil.

سلام، من جورجی هستم. و من نیل هستم.

In this programme, we look at one big news story

در این برنامه، ما به یک خبر بزرگ

and the vocabulary in the headlines that will help you understand it.

و واژگان در سرفصل ها نگاه می کنیم که به شما در درک آن کمک می کند.

You can find all the vocabulary and headlines from this episode,

شما می توانید تمام لغات و سرفصل های این قسمت و

as well as a worksheet, on our website, bbclearningenglish.com.

همچنین یک کاربرگ را در وب سایت ما، bbclearningenglish.com بیابید.

So, let's hear more about this story.

بنابراین، بیایید بیشتر در مورد این داستان بشنویم. بوچ ویلمور و سونی ویلیامز فضانوردان ناسا

After nine months in space,

پس از 9 ماه در فضا

Nasa astronauts

Butch Wilmore and Suni Williams have finally arrived back on Earth.

سرانجام به زمین بازگشتند. قرار بود

Their stay on the International Space Station, or the ISS,

اقامت آنها در ایستگاه فضایی بین‌المللی یا ایستگاه فضایی بین‌المللی

was only supposed to last eight days,

تنها هشت روز به طول بینجامد،

but their mission was dramatically extended

اما

after the spacecraft they arrived on, called Starliner,

پس از اینکه فضاپیمایی که با آن به نام استارلاینر رسیدند،

began to have technical problems.

با مشکلات فنی مواجه شد، ماموریت آنها به طرز چشمگیری تمدید شد.

Starliner was sent back to Earth empty in September 2024,

استارلاینر در سپتامبر 2024 خالی به زمین فرستاده شد،

so Butch and Suni needed an alternative spacecraft to take them home.

بنابراین بوچ و سونی به یک فضاپیمای جایگزین برای بردن آنها به خانه نیاز داشتند.

Nine months after they arrived, they're finally back.

نه ماه بعد از ورودشان، بالاخره برگشتند.

They splashed down into the ocean off the coast of Florida

آنها بعدازظهر سه شنبه در اقیانوس در سواحل فلوریدا ریختند

on Tuesday afternoon.

.

Let's have a look at our first headline.

بیایید نگاهی به تیتر اول خود بیندازیم.

This one is from The Independent in the UK.

این یکی از ایندیپندنت در بریتانیا است.

Nasa's stranded astronauts finally begin return to Earth

فضانوردان سرگردان ناسا پس از ماه‌ها گیرکردن در فضا سرانجام بازگشت به زمین را آغاز کردند

after being stuck in space for months.

.

And that headline again from The Independent.

و آن تیتر دوباره از ایندیپندنت.

Nasa's stranded astronauts finally begin return to Earth

فضانوردان سرگردان ناسا پس از ماه‌ها گیرکردن در فضا سرانجام بازگشت به زمین را آغاز کردند

after being stuck in space for months.

.

Now, this headline was written before the astronauts splashed down,

اکنون، این تیتر قبل از پاشیدن فضانوردان به زمین نوشته شده است،

and we have two interesting and related words here – 'stuck' and 'stranded'.

و ما در اینجا دو کلمه جالب و مرتبط داریم – «گیر» و «مرگ».

OK, let's talk first about being stuck.

خوب، بیایید ابتدا در مورد گیر افتادن صحبت کنیم.

The astronauts were stuck in space for months.

فضانوردان ماه ها در فضا گیر کرده بودند .

So this word stuck is related to the words sticky and stick.

پس این کلمه چسبیده مربوط به کلمات چسبنده و چوب است.

So, for example, my shoe broke at the weekend

مثلاً آخر هفته کفشم شکست

and I used glue to stick it together.

و برای چسباندن آن از چسب استفاده کردم.

That is a very clever idea.

این یک ایده بسیار هوشمندانه است.

So, the two pieces of the shoe can't move.

بنابراین، دو تکه کفش نمی توانند حرکت کنند.

They're stuck.

آنها گیر کرده اند.

And if you describe something as stuck, it means it can't move.

و اگر چیزی را گیر کرده توصیف کنید، به این معنی است که نمی تواند حرکت کند.

That's right. And if you think about the astronauts, we have this idea

درست است. و اگر به فضانوردان فکر می کنید ، ما این تصور را داریم

of being unable to move.

که نمی توانیم حرکت کنیم.

The astronauts planned to be in space for only eight days,

فضانوردان قصد داشتند تنها هشت روز در فضا باشند،

but the problems with the spacecraft meant they were stuck

اما مشکلات فضاپیما باعث شد که آنها به مدت 9 ماه

on the International Space Station for nine months.

در ایستگاه فضایی بین المللی گیر بیفتند .

Now there are different degrees of how literal the word 'stuck' can be.

اکنون درجات مختلفی وجود دارد که چقدر کلمه "گیر" می تواند تحت اللفظی باشد.

The astronauts were quite literally stuck in space.

فضانوردان به معنای واقعی کلمه در فضا گیر کرده بودند.

They couldn't move. And I was once stuck in a lift and I couldn't move.

آنها نمی توانستند حرکت کنند. و من یک بار در آسانسور گیر کرده بودم و نمی توانستم حرکت کنم.

That was also the literal sense.

معنای لغوی آن هم همین بود.

Yes, but we can also use this word stuck in a less literal sense.

بله، اما ما می توانیم این کلمه گیر را به معنای کمتر تحت اللفظی نیز به کار ببریم.

For example, I was stuck talking to the most boring person

مثلاً دیشب در مهمانی با کسل کننده ترین فرد صحبت می کردم

at the party last night.

.

Now, I wasn't literally unable to leave,

حالا، من به معنای واقعی کلمه قادر به ترک کردن نبودم،

but I couldn't think of a polite way to leave the conversation,

اما نمی‌توانستم راهی مودبانه برای ترک مکالمه فکر کنم،

and we can use 'stuck' in that kind of situation as well.

و می‌توانیم در این نوع موقعیت‌ها از «گیر» نیز استفاده کنیم. بله

Yes. Now, what about this word 'stranded' –

حال، در مورد این کلمه «سرگردان» -

'the stranded astronauts'? 'Stranded' is similar to stuck in

«فضانوردان سرگردان» چطور؟ «سرگردان» شبیه به گیر افتادن در

that you're unable to leave,

این است که شما قادر به ترک آن نیستید،

but it has a more specific meaning, doesn't it?

اما معنای خاص تری دارد، اینطور نیست؟

Yeah. So, if you are stranded, it means you've been left somewhere

آره بنابراین، اگر سرگردان هستید، به این معنی است که شما در جایی رها شده اید

and you have no way of leaving.

و راهی برای رفتن ندارید.

But it has this added sense of needing outside help or assistance.

اما این حس اضافی نیاز به کمک یا کمک خارجی را دارد.

Yes, we often imagine being stranded on a desert island.

بله، ما اغلب تصور می کنیم که در یک جزیره بیابانی سرگردان هستیم.

That means that you're on an island in the middle of the ocean,

این بدان معناست که شما در جزیره ای در وسط اقیانوس هستید،

without a boat, or any way of getting off the desert island –

بدون قایق، یا هیچ راهی برای خارج شدن از جزیره بیابانی -

you're going to need outside assistance to help you get off.

برای پیاده شدن به کمک خارجی نیاز خواهید داشت.

We had: stuck – unable to move.

ما داشتیم: گیر کرده - قادر به حرکت نیستیم.

For example, the lock on the bathroom door broke,

مثلاً قفل در حمام شکست،

so I was stuck in there for hours.

بنابراین ساعت‌ها در آنجا گیر کردم.

This is Learning English from the News, our podcast about the news headlines.

این پادکست ما در مورد عناوین اخبار، یادگیری زبان انگلیسی از اخبار است.

Today we're talking about the return of Nasa astronauts Butch Wilmore

امروز در مورد بازگشت بوچ ویلمور

and Suni Williams.

و سونی ویلیامز فضانوردان ناسا صحبت می کنیم.

On Tuesday afternoon,

بعدازظهر سه شنبه،

the SpaceX Dragon capsule entered the Earth's atmosphere,

کپسول اسپیس ایکس دراگون وارد جو زمین شد

and there were temperatures of up to 1,600°C.

و دمای آن تا 1600 درجه سانتیگراد نیز رسید.

Four parachutes opened up to take them slowly to splash down into the ocean.

چهار چتر نجات باز شدند تا به آرامی آنها را به داخل اقیانوس بپرند.

As the capsule slowed down quickly,

با کاهش سرعت سرعت کپسول،

the astronauts experienced strong forces on their bodies, known as

فضانوردان نیروهای قوی موسوم به

G-forces, about four times the Earth's gravity.

G-forces را روی بدن خود تجربه کردند که حدود چهار برابر گرانش زمین بود.

And our next headline is about the journey back to Earth.

و عنوان بعدی ما درباره سفر به زمین است.

Two astronauts stuck in space for more than nine months head back to Earth.

دو فضانورد که بیش از 9 ماه در فضا گیر کرده بودند به زمین باز می گردند.

And that's from Sky News.

و این از اسکای نیوز است.

That headline again.

دوباره آن تیتر

Two astronauts stuck in space for more than nine months head back to Earth.

دو فضانورد که بیش از 9 ماه در فضا گیر کرده بودند به زمین باز می گردند.

And that's from Sky News.

و این از اسکای نیوز است.

So, we see that word 'stuck' again, that we just looked at in the first headline,

بنابراین، ما دوباره آن کلمه "گیر کرده" را می بینیم، که فقط در عنوان اول به آن نگاه کردیم،

'astronauts stuck in space'.

"فضانوردان در فضا گیر کرده اند".

But this time we're looking at the phrasal verb 'head back' –

اما این بار ما به فعل عبارتی «سر به عقب» نگاه می کنیم -

'the astronauts head back to Earth'.

«فضانوردان به زمین برمی گردند».

So, Georgie, what can you tell us?

بنابراین، جورجی، چه چیزی می توانید به ما بگویید؟

Well, quite simply, head back means return,

خوب، خیلی ساده، سر به عقب به معنای بازگشت است،

but it's a good one to add to your vocabulary because it's quite common

اما خوب است که به دایره لغات خود اضافه کنید زیرا

in everyday speech.

در گفتار روزمره بسیار رایج است.

For example, imagine you and I go for dinner after work

مثلاً تصور کنید من و شما بعد از کار برای شام می‌رویم

and I say, I'm going to head back home.

و می‌گویم، می‌خواهم به خانه برگردم. تا فردا

I've got some things to do before tomorrow.

باید کارهایی انجام دهم .

And after we finish recording this,

و بعد از اینکه ضبط این را تمام کردیم،

Georgie, we're going to head back to our desks, aren't we?

جورجی، می‌خواهیم به سمت میزهایمان برگردیم، اینطور نیست؟

Yes, we are. As I've said, 'head back' is a good one to learn

بله، ما هستیم. همانطور که گفتم، "سر به عقب" برای یادگیری خوب است

because it's much more natural to use 'head back' in those sentences

زیرا استفاده از "سر به عقب" در آن جملات بسیار طبیعی تر

than return.

از بازگشت است.

It would sound a little formal to say, I'm going to return home,

کمی رسمی به نظر می رسد اگر بگوییم، من به خانه برمی گردم،

or we're going to return to our desks.

یا به میزهایمان برمی گردیم.

Yeah, now it's absolutely fine to say 'return',

بله، اکنون گفتن «بازگشت» کاملاً خوب است،

but if you want to start sounding more natural,

اما اگر می‌خواهید طبیعی‌تر به نظر برسید،

learning phrasal verbs is a really good way to do that.

یادگیری افعال عبارتی راه بسیار خوبی برای انجام این کار است.

Yes, and we can also use head back to mean to return to where you started.

بله، و همچنین می‌توانیم از head back به معنای بازگشت به جایی که شروع کرده‌اید استفاده کنیم.

For example, on a hike you might say it's getting dark.

به عنوان مثال، در یک پیاده روی ممکن است بگویید که هوا تاریک شده است.

We should probably head back.

احتمالا باید برگردیم

That just means you turn around and go the same way you came.

این فقط به این معنی است که شما برگردید و همان راهی را که آمدید بروید.

Yeah. Now, one last thing to mention is that you can also use the word 'head'

آره اکنون، آخرین موردی که باید ذکر شود این است که شما همچنین می توانید از کلمه "سر"

on its own to mean something like go or leave.

به تنهایی به معنای چیزی مانند رفتن یا ترک استفاده کنید.

So, for example, it's getting late.

پس مثلاً دیر می شود.

Let's head home or it's getting late. Shall we head?

بریم خونه وگرنه دیر میشه سر بزنیم؟

And we also say 'head off', meaning to leave.

و همچنین می گوییم "سر بریده" به معنای ترک کردن.

I'm going to head off.

من می روم.

I'm going to leave.

من می روم.

We've had: head back – return. For example,

ما داشته ایم: سر به عقب - بازگشت. به عنوان مثال،

My kids are heading back from school now.

بچه های من اکنون از مدرسه برمی گردند.

They'll be home any minute.

هر لحظه در خانه خواهند بود.

This is Learning English from the News, our podcast about the news headlines.

این پادکست ما در مورد عناوین اخبار، یادگیری زبان انگلیسی از اخبار است.

Today we're talking about the astronauts who were stuck in space for nine months.

امروز در مورد فضانوردانی صحبت می کنیم که به مدت 9 ماه در فضا گیر کرده بودند.

Now, the astronauts Butch and Suni

اکنون، فضانوردان بوچ و سونی

didn't just sit around waiting for the spacecraft.

فقط در انتظار فضاپیما ننشستند.

They got a lot done.

آنها کارهای زیادی انجام دادند.

They did. They carried out experiments, did spacewalks –

آنها انجام دادند. آن‌ها آزمایش‌هایی انجام دادند، پیاده‌روی فضایی انجام دادند –

that's when an astronaut goes outside the spacecraft into space –

این زمانی است که یک فضانورد خارج از فضاپیما به فضا می‌رود –

with Suni breaking the record for the woman who spent the most hours

با سونی که رکورد زنی را که بیشترین ساعت‌ها را

outside of the space station.

خارج از ایستگاه فضایی سپری کرده بود، شکست.

In the weeks before they left the International Space Station,

در هفته‌های قبل از اینکه ایستگاه فضایی بین‌المللی را ترک کنند،

Butch said they weren't fazed when their mission was extended.

بوچ گفت که از تمدید ماموریتشان نگران نشده‌اند.

If you aren't fazed by something, it doesn't worry you.

اگر چیزی حوصله تان را نداشته باشد، شما را نگران نمی کند.

But having said that, long durations in space can have negative effects

اما با توجه به این موضوع، مدت طولانی در فضا می تواند اثرات منفی

on the body and it can take a long time to return to normal.

بر بدن داشته باشد و زمان زیادی طول می کشد تا به حالت عادی بازگردد.

And we have a headline here about the downsides of being in space for so long.

و ما در اینجا عنوانی داریم در مورد مضرات طولانی بودن در فضا.

Nasa's stranded astronauts are finally on way home after nine grueling months,

فضانوردان سرگردان ناسا سرانجام پس از 9 ماه طاقت فرسا راهی خانه شدند

and that's from the Daily Mail.

و این از دیلی میل است.

That headline, again from the Daily Mail.

آن تیتر، دوباره از دیلی میل.

Nasa's stranded astronauts are finally on way home after nine grueling months.

فضانوردان سرگردان ناسا سرانجام پس از 9 ماه طاقت فرسا راهی خانه شدند.

Now, this headline again was written before they arrived home.

حالا این تیتر دوباره قبل از رسیدن به خانه نوشته شد. بله

Yes. And we're looking at this word 'grueling' – 'nine gruelling months'.

و ما به این کلمه "طاقت فرسا" نگاه می کنیم - "نه ماه طاقت فرسا".

Now, it seemed that Butch and Suni actually felt fine about being up

حالا، به نظر می‌رسید که بوچ و سونی واقعاً از حضور

in space for all that time.

در فضا برای تمام آن مدت احساس خوبی داشتند.

But this word gruelling is quite negative, isn't it?

اما این کلمه طاقت فرسا کاملا منفی است، اینطور نیست؟

Yes, if something is gruelling, it's extremely tiring and difficult.

بله، اگر چیزی طاقت فرسا باشد، بسیار خسته کننده و دشوار است.

It's a very expressive word,

این کلمه بسیار گویا است

and it's often emphasised in the pronunciation.

و اغلب در تلفظ آن تاکید می شود.

Nine gruelling months.

نه ماه طاقت فرسا

It makes it sound terrible.

صدای وحشتناکی می دهد.

Yes, like it was a big struggle that they needed a lot of effort to overcome.

بله، مثل اینکه این یک مبارزه بزرگ بود که برای غلبه بر آن به تلاش زیادی نیاز داشتند.

What else can we describe as gruelling?

چه چیز دیگری را می توانیم به عنوان طاقت فرسا توصیف کنیم؟

Well, an inexperienced runner might find a marathon extremely grueling.

خوب، یک دونده بی تجربه ممکن است یک ماراتن را بسیار طاقت فرسا بداند. بله

Yes. Or we could describe a long day at work as gruelling.

یا می توانیم یک روز طولانی در محل کار را طاقت فرسا توصیف کنیم.

Perhaps you have a 12-hour shift in a busy hospital emergency department.

شاید شما یک شیفت 12 ساعته در بخش اورژانس بیمارستان شلوغ داشته باشید.

That's really gruelling.

این واقعا طاقت فرسا است.

We've had: gruelling – extremely tiring and difficult.

ما داشته ایم: طاقت فرسا – بسیار خسته کننده و دشوار.

For example, I've got a gruelling schedule

برای مثال، فردا در محل کارم برنامه طاقت فرسایی دارم

at work tomorrow – back to back meetings all day with no breaks.

– جلسات پشت سر هم در تمام طول روز بدون وقفه.

And that's it for this episode of Learning English from the News.

و تمام این قسمت از آموزش زبان انگلیسی از اخبار.

We'll be back next week with another news story.

هفته آینده با خبر دیگری باز خواهیم گشت.

If you've enjoyed this programme, try the worksheet on our website

اگر از این برنامه لذت برده اید، کاربرگ موجود در وب سایت ما را امتحان کنید

to test what you've learned.

تا آموخته های خود را آزمایش کنید. از

Visit bbclearningenglish.com.

bbclearningenglish.com دیدن کنید.

We learnt a useful phrasal verb 'head back' in this episode.

ما در این قسمت یک فعل عبارتی مفید 'head back' را یاد گرفتیم.

But did you know we have a whole series about phrasal verbs on our website?

اما آیا می دانستید که ما یک سری کامل در مورد افعال عبارتی در وب سایت خود داریم؟

Search for Phrasal verbs with Georgie at bbclearningenglish.com.

افعال عبارتی را با جورجی در bbclearningenglish.com جستجو کنید.

Goodbye for now. Goodbye.

فعلا خداحافظ خداحافظ