The Vocabulary Show: Supermarkets 🛒 Learn 37 English words and phrases in 15 minutes! 🏪

Going to the supermarket can be a fun and enjoyable experience,

رفتن به سوپرمارکت می تواند یک تجربه سرگرم کننده و لذت بخش باشد،

especially for those who are new to a foreign country.

به خصوص برای کسانی که تازه وارد یک کشور خارجی شده اند.

However, it can be a bit overwhelming,

با این حال، ممکن است کمی سخت باشد،

particularly if you're not familiar with the vocabulary that you need.

به خصوص اگر با واژگان مورد نیاز خود آشنا نباشید.

In this video, we'll take you on a virtual tour of a supermarket

در این ویدیو شما را به یک تور مجازی در سوپرمارکت می بریم

and teach you all the words, phrases and idioms that you need.

و تمام کلمات، عبارات و اصطلاحات مورد نیاز را به شما آموزش می دهیم.

So, let's grab our shopping trolley and get started.

بنابراین، بیایید چرخ دستی خرید خود را برداریم و شروع کنیم.

A 'shopping trolley' is a wheeled cart

"کالسکه خرید" یک گاری چرخدار است

that you use to carry items while you are shopping.

که هنگام خرید از آن برای حمل وسایل استفاده می کنید .

You usually find them at the entrance of the store

معمولاً آنها را در ورودی فروشگاه پیدا می کنید

and you push them around while you are doing your shopping.

و در حالی که مشغول خرید هستید آنها را به اطراف هل می دهید.

In British English, we call them 'trolleys' or 'shopping trolleys',

در انگلیسی بریتانیایی، ما آن‌ها را «ترولی» یا «کالسکه خرید» می‌نامیم،

while in American English, they are more likely to say 'cart' or 'shopping cart'.

در حالی که در انگلیسی آمریکایی، بیشتر احتمال دارد که «سبد خرید» یا «سبد خرید» بگویند.

But what if you only have a few items and you don't want to push around a big cart?

اما اگر فقط چند آیتم داشته باشید و نخواهید یک گاری بزرگ را جابجا کنید چه؟

Then grab yourself a 'shopping basket'.

سپس برای خود یک "سبد خرید" بردارید.

A 'basket' is the handheld container

"سبد" ظرف دستی است

that you use to carry around your shopping.

که شما از آن برای حمل در اطراف خرید خود استفاده می کنید.

They are smaller than shopping carts and easier to manoeuvre.

آنها کوچکتر از چرخ های خرید هستند و مانور دادن آنها آسان تر است.

Deciding on whether to use a shopping basket or a shopping trolley

تصمیم گیری در مورد استفاده از سبد خرید یا چرخ دستی خرید

depends on how much shopping you are planning to do.

بستگی به میزان خریدی دارد که قصد انجام آن را دارید.

Maybe, you are planning to 'do a big shop'.

شاید، شما در حال برنامه ریزی برای «یک فروشگاه بزرگ» هستید.

This is a British and Australian slang phrase

این یک عبارت عامیانه بریتانیایی و استرالیایی است

which means that you do a big purchase,

که به این معنی است که شما یک خرید بزرگ انجام می‌دهید،

you buy many things at the same time, so that you have enough food or groceries

همزمان چیزهای زیادی می‌خرید، به طوری که به اندازه کافی غذا یا مواد غذایی دارید که

to last you for maybe a week or maybe a month

ممکن است یک هفته یا شاید یک ماه شما را مصرف کند

and this means you don't have to keep on returning to the store multiple times.

و این بدان معناست که شما خرید نمی‌کنید. مجبور نیستید چندین بار به فروشگاه برگردید.

For example, there's not much food left in the cupboards.

به عنوان مثال، غذای زیادی در کمدها باقی نمانده است. بیا

Let's go and do a big shop.

بریم یه مغازه بزرگ بزنیم

Other people 'do a weekly shop'

افراد دیگر «یک فروشگاه هفتگی انجام می‌دهند»

and this is where you go, usually on a set day once a week,

و این جایی است که شما معمولاً در یک روز معین هفته‌ای یک بار می‌روید

to get your shopping for that seven-day period,

تا خرید خود را برای آن دوره هفت روزه انجام دهید،

so you don't have to continually go to the store again and again.

بنابراین مجبور نیستید مرتباً به فروشگاه بروید. .

For example, Clint's family do a weekly shop every Sunday.

به عنوان مثال، خانواده کلینت هر یکشنبه یک فروشگاه هفتگی انجام می دهند.

OK, we've got our trolley. What are we going to buy first?

خوب، ما واگن برقی خود را داریم. اول چی بخریم؟

Let's consult our shopping list and find out.

بیایید با لیست خرید ما مشورت کنیم و متوجه شویم.

A 'shopping list' is a list of items that somebody wants to purchase

"فهرست خرید" لیستی از اقلامی است که شخصی می خواهد

at the supermarket or grocery store.

از سوپرمارکت یا فروشگاه مواد غذایی خریداری کند.

I don't know about you, but I tend to be very forgetful and disorganised,

شما را نمی‌دانم، اما من معمولاً بسیار فراموشکار و بی‌نظم هستم،

so a shopping list really helps me with focusing on getting the things I need

بنابراین یک لیست خرید واقعاً به من کمک می‌کند تا روی به دست آوردن چیزهایی که نیاز دارم تمرکز کنم

and making sure that I don't forget anything.

و مطمئن شوم چیزی را فراموش نمی‌کنم.

A shopping list can be written down physically on paper

لیست خرید را می توان به صورت فیزیکی روی کاغذ یادداشت کرد

or it can be stored on your phone or tablet to take with you to the store.

یا می توان آن را در تلفن یا رایانه لوحی خود ذخیره کرد تا با خود به فروشگاه ببرید.

As we navigate the supermarket,

همانطور که ما در سوپرمارکت حرکت می کنیم،

you'll notice that the store is organised into long, narrow spaces called 'aisles'.

متوجه خواهید شد که فروشگاه در فضاهای طولانی و باریکی به نام "راهرو" سازماندهی شده است.

An 'aisle' is a pathway where customers can browse and select products.

«راهرو» مسیری است که مشتریان می‌توانند محصولات را مرور و انتخاب کنند.

For example: You can find the pasta in aisle 4, next to the canned vegetables.

به عنوان مثال: پاستا را می توانید در راهرو 4، در کنار سبزیجات کنسرو شده پیدا کنید.

Listen to the pronunciation —

به تلفظ گوش دهید -

'aisle'.

"راهرو".

The 'a' is silent and so is the 's',

"الف" ساکت است و "s" هم همینطور،

so it sounds a lot like the 'I'll' in 'I'll go to the park tomorrow'.

بنابراین بسیار شبیه "من" در "فردا به پارک خواهم رفت" به نظر می رسد.

'Aisle'.

"راهرو".

But we also talk about aisles as the walkways between rows of seats,

اما ما همچنین در مورد راهروها به عنوان مسیرهای پیاده روی بین ردیف صندلی ها صحبت می کنیم،

so you can find aisles on planes, in cinemas and in churches

بنابراین می توانید راهروهایی را در هواپیما، سینما و کلیساها پیدا کنید

and this is why we sometimes call getting married 'walking down the aisle'.

و به همین دلیل است که ما گاهی اوقات ازدواج را "راهروی راهرو" می نامیم.

OK, back to the supermarket.

باشه برگرد به سوپرمارکت

As we walk down each aisle, you'll see the products arranged on shelves.

همانطور که در هر راهرو قدم می زنیم، محصولات را می بینید که در قفسه ها چیده شده اند.

A 'shelf' is a long, flat, horizontal surface

قفسه یک سطح بلند، صاف و افقی است که

used for displaying and storing products.

برای نمایش و نگهداری محصولات استفاده می شود.

'Shelf' is an irregular plural noun.

"قفسه" یک اسم جمع نامنظم است.

This means when there is more than one of them,

این به این معنی است که وقتی بیش از یکی از آنها وجود دارد، می

we say 'shelves' — there's an extra 'v' sound.

گوییم "قفسه" - یک صدای "v" اضافی وجود دارد.

One shelf, two shelves.

یک قفسه، دو قفسه.

So, be careful with the spelling and the pronunciation.

پس در املا و تلفظ دقت کنید.

Remember, aisles help you navigate the store,

به یاد داشته باشید، راهروها به شما کمک می کنند تا در فروشگاه حرکت کنید،

while shelves hold the products that you are looking for.

در حالی که قفسه ها محصولاتی را که به دنبال آن هستید نگه می دارند. سوپرمارکت ها

As well as being organised by aisles,

علاوه بر اینکه بر اساس راهروها سازماندهی می شوند،

supermarkets are also organised by 'section'.

بر اساس «بخش» نیز سازماندهی می شوند.

These are areas where specific types of products are grouped together.

اینها مناطقی هستند که در آن انواع خاصی از محصولات با هم گروه بندی می شوند.

So, let's take a look at some of the different sections

بنابراین، بیایید نگاهی به برخی از بخش های مختلف

of a typical supermarket.

یک سوپرمارکت معمولی بیندازیم.

Usually near the front of a supermarket, you will find the bakery section.

معمولاً در نزدیکی جلوی یک سوپرمارکت، بخش نانوایی را خواهید یافت.

The 'bakery section' is where you find freshly-baked bread,

بخش نانوایی جایی است که نان،

pastries and other baked goods

شیرینی‌ها و سایر محصولات پخته شده را پیدا می‌کنید

and they usually put it at the front of the store so that that nice, lovely aroma

و معمولاً آن را در جلوی فروشگاه قرار می‌دهند تا آن رایحه خوب و دوست‌داشتنی شما را

entices you in and makes you nice and hungry,

مجذوب خود کند و شما را خوب و گرسنه کند.

so that you want to spend a lot of money in the supermarket.

می خواهید پول زیادی را در سوپرمارکت خرج کنید.

Most supermarkets will have a fruit and veg section.

اکثر سوپرمارکت ها دارای بخش میوه و سبزیجات هستند.

This is where you find fresh fruit and vegetables.

اینجا جایی است که میوه و سبزیجات تازه پیدا می کنید.

OK, while we're in the fruit and veg section,

خوب، در حالی که ما در بخش میوه و سبزیجات هستیم،

let's take a look at the pronunciation of the word 'vegetable'.

بیایید نگاهی به تلفظ کلمه "سبزیجات" بیندازیم.

Now, there are two common ways of pronouncing it

اکنون دو روش رایج برای تلفظ آن وجود دارد

and both are equally correct.

و هر دو به یک اندازه صحیح هستند.

You can say it with 4 syllables — veg-eh-tuh-bull —

می توانید آن را با 4 هجا بگویید - Veg-eh-tuh-bull -

or you can say it with 3 syllables — veg-tuh-bull.

یا می توانید آن را با 3 هجا - Veg-Tuh-bull بگویید.

Veg-eh-tuh-bull, veg-tuh-bull.

وگ-ه-توه-گاو، وگ-توه-گاو.

Both of them are fine and are commonly used throughout the UK.

هر دوی آنها خوب هستند و معمولاً در سراسر بریتانیا استفاده می شوند.

However, it is also common to shorten it to just three letters,

با این حال، کوتاه کردن آن به سه حرف،

V-E-G, 'veg'.

V-E-G، 'veg' نیز رایج است.

Now, you might also hear this part of a supermarket referred to

اکنون، ممکن است این قسمت از یک سوپرمارکت را نیز بشنوید که

as the produce section.

به آن بخش محصولات گفته می شود.

'Produce' or 'fresh produce' is another way to collectively refer to

«تولید» یا «محصول تازه» روش دیگری برای اشاره جمعی به

the fruits and vegetables that you might find in a supermarket or grocery store.

میوه‌ها و سبزیجاتی است که ممکن است در یک سوپرمارکت یا فروشگاه مواد غذایی پیدا کنید.

So, we've finished up in the fruit and veg section.

بنابراین، ما در بخش میوه و سبزیجات به پایان رسیدیم.

Let's move on to the dairy section.

بیایید به بخش لبنیات برویم.

This is where you find dairy products.

این جایی است که شما محصولات لبنی را پیدا می کنید.

'Dairy', which is an uncountable noun,

«لبنیات» که اسمی غیرقابل شمارش است،

is any food or drink which contains milk.

هر غذا یا نوشیدنی حاوی شیر است.

So, this includes milk, obviously,

بنابراین، این شامل شیر، واضح است، مثلاً

butter, cheese, cream or yoghurt, for example.

کره، پنیر، خامه یا ماست .

As we continue our journey through the supermarket,

همانطور که از طریق سوپرمارکت به سفر خود ادامه می دهیم،

let's make our way over to the frozen food section.

بیایید به بخش مواد غذایی منجمد برویم.

This area of the store is dedicated to food items

این قسمت از فروشگاه به مواد غذایی اختصاص داده شده است

which have been preserved by freezing them,

که با انجماد آنها حفظ شده است

so that they can last longer and that you can enjoy them at your convenience.

تا ماندگاری بیشتری داشته باشند و شما بتوانید با خیال راحت از آنها لذت ببرید.

In this section, you'll find a wide variety of food, such as frozen fruits,

در این بخش، انواع مختلفی از مواد غذایی مانند میوه های یخ زده،

frozen vegetables,

سبزیجات منجمد،

ready meals, ice creams, desserts and more.

غذاهای آماده، بستنی، دسر و غیره را خواهید یافت.

In addition to the various sections of a supermarket,

علاوه بر بخش های مختلف یک سوپرمارکت،

you can also find various counters.

می توانید پیشخوان های مختلفی نیز پیدا کنید.

Now, a 'counter' is a long, flat surface where specific products are displayed.

در حال حاضر، "پیشخوان" یک سطح طولانی و صاف است که در آن محصولات خاصی نمایش داده می شود.

These counters usually have employees who can help you with your selection,

این پیشخوان ها معمولاً کارمندانی دارند که می توانند در انتخاب شما به شما کمک کنند، به

answer questions and prepare or package your food for you.

سؤالات پاسخ دهند و غذای شما را برای شما آماده یا بسته بندی کنند.

Personally, my favourite part of the supermarket is the deli counter.

شخصاً قسمت مورد علاقه من در سوپرمارکت پیشخوان اغذیه فروشی است.

The 'deli counter' is where you buy freshly prepared or sliced meats,

پیشخوان اغذیه فروشی ها جایی است که می توانید گوشت،

cheeses or other delicious products, such as olives, salads or fresh sandwiches.

پنیر یا سایر محصولات خوشمزه مانند زیتون، سالاد یا ساندویچ تازه تهیه یا تکه تکه شده را خریداری کنید.

Now, you might notice that 'deli' is quite an unusual spelling.

اکنون، ممکن است متوجه شوید که "deli" املای کاملاً غیرمعمولی است.

Not many words in English end in an 'i', do they?

بسیاری از کلمات در انگلیسی به "i" ختم نمی شوند، اینطور نیست ؟

And this is because 'deli' is a shortened form of the full word 'delicatessen'.

و این به این دلیل است که 'deli' شکل کوتاه شده کلمه 'delicatessen' است.

So you can call it the deli, which is very, very common,

بنابراین می توانید آن را اغذیه فروشی، که بسیار بسیار رایج است،

or a delicatessen, which is the full form, but less commonly used.

یا اغذیه فروشی، که شکل کامل است، اما کمتر مورد استفاده قرار می گیرد، بنامید.

The deli counter, you usually ask for items by weight or by number of slices.

پیشخوان اغذیه فروشی، شما معمولاً اقلام را بر اساس وزن یا تعداد برش ها درخواست می کنید.

So, you might say,

بنابراین، ممکن است بگویید،

'I'll have three slices of ham and 200 grams of black olives, please."

"لطفاً من سه تکه ژامبون و 200 گرم زیتون سیاه می‌خورم."

In a nearby section of the supermarket,

در بخش نزدیک سوپرمارکت،

you will usually find the meat counter'

معمولا پیشخوان گوشت را پیدا می‌کنید.

This is where you find your raw and cooked meats.

گوشت.

So, if you're looking to cook up some ribeyes or T-bone steaks,

بنابراین، اگر به دنبال پختن استیک های ریبی یا تی استخوان هستید،

be sure to head over to the meat counter.

حتما به پیشخوان گوشت سر بزنید.

Similarly, you are also likely to find the fish counter here.

به همین ترتیب، احتمالاً پیشخوان ماهی را در اینجا پیدا خواهید کرد.

Now, it's called a 'fish counter',

اکنون به آن «ماهی» می گویند. پیشخوان،

but this is the area where we sell all uncooked fish and seafood.

اما این منطقه ای است که ما همه ماهی های نپخته و غذاهای دریایی را می فروشیم.

While shopping, be sure to check the 'best before date'.

هنگام خرید، حتما "بهترین قبل از تاریخ" را بررسی کنید.

This indicates when your food should be consumed by

این نشان می دهد که چه زمانی غذای شما باید

for the best quality.

برای بهترین کیفیت مصرف شود. به

It shows us that after this date, the food is likely to start deteriorating

ما نشان می دهد که بعد از در این تاریخ، احتمالاً غذا شروع به خراب شدن می کند

and will not taste as nice as it did previously.

و مانند گذشته طعم خوبی نخواهد داشت .

The 'expiration date' or 'expiry date' is different.

"تاریخ انقضا" یا "تاریخ انقضا" متفاوت است.

This is the date after which you should definitely not eat this food.

این تاریخی است که پس از آن قطعاً نباید این غذا را بخورید.

This is the date after which the food should not be consumed for safety reasons.

تاریخی که بعد از آن غذا به دلایل ایمنی نباید مصرف شود

We also have an expression where we say something is past its expiration date.

همچنین عبارتی داریم که می گوییم چیزی از تاریخ انقضا گذشته است.

If something is 'past its expiration date',

اگر چیزی "تاریخ انقضا" گذشته باشد،

then it is no longer effective, useful or relevant.

دیگر موثر، مفید یا مرتبط نیست.

Now, we can use it about food in the supermarket

اکنون می‌توانیم آن را در مورد مواد غذایی موجود در سوپرمارکت

that is past its expiration date,

که تاریخ انقضای آن گذشته است استفاده کنیم،

but we can also use it in a more metaphorical way.

اما می‌توانیم آن را به شکل استعاری‌تری نیز استفاده کنیم.

For example: My manager's ideas are past their expiration date.

به عنوان مثال: ایده های مدیر من از تاریخ انقضا گذشته است.

It's time to bring in someone new with fresh ideas.

وقت آن است که فردی جدید با ایده های تازه وارد کنید.

Now, you might hear a very similar expression with a very similar meaning —

اکنون، ممکن است یک عبارت بسیار مشابه را با معنای بسیار مشابه بشنوید -

'past its sell-by date'.

«تاریخ فروش آن گذشته است».

For example: The computer software they're using is past its sell-by date.

به عنوان مثال: نرم افزار رایانه ای که آنها استفاده می کنند تاریخ فروش آن گذشته است.

It's time to upgrade.

زمان ارتقا فرا رسیده است.

When you've completed your shopping and are ready to pay,

وقتی خرید خود را تکمیل کردید و آماده پرداخت هستید،

it's time to head over to the checkout counter.

وقت آن است که به پیشخوان صندوق مراجعه کنید.

'Checkout counter' is the full expression,

«پیش‌خوان تسویه‌حساب» عبارت کامل است،

but a lot of people will just say 'checkout'.

اما بسیاری از مردم فقط می‌گویند «پرداخت».

This is where a cashier will scan your items,

اینجا جایی است که یک صندوقدار اقلام شما را اسکن می کند،

bag your items and ask for payment.

اقلام شما را کیف می کند و درخواست پرداخت می کند.

These are located near the exit

اینها در نزدیکی خروجی قرار دارند

and are where the customer pays for their shopping.

و جایی هستند که مشتری هزینه خرید خود را پرداخت می کند.

So we can say the full expression — 'checkout counter' —

بنابراین می‌توانیم عبارت کامل را بگوییم - «خروج‌خانه» -

or we can just say 'the checkout'.

یا فقط می‌توانیم بگوییم «خروجی».

In British English,

در انگلیسی بریتانیایی،

we also call the checkout counter or the checkout the till.

ما باجه تسویه حساب یا تسویه حساب را نیز می نامیم.

The 'till' is the actual machine that a cashier uses —

"تا" ماشین واقعی است که یک صندوقدار از آن استفاده می کند -

it's where they put in the details and where the money comes in and out —

جایی است که آنها جزئیات را قرار می دهند و پول وارد و خارج می شود -

but we also use it in a more general term to mean 'checkout'.

اما ما همچنین از آن در یک اصطلاح کلی تر به معنای "پرداخت" استفاده می کنیم.

So: I paid at the till and left.

پس : پول دادم و رفتم . به

The person who works at the checkout counter is called the 'cashier'

شخصی که در باجه صندوق کار می کند، «صندوق»

or the 'checkout assistant'.

یا «دستیار پرداخت» می گویند.

They are responsible for greeting you, scanning your items,

آنها مسئول احوالپرسی، اسکن اقلام شما،

receiving payment and, sometimes, they'll also help you bag your items.

دریافت پول هستند و گاهی اوقات به شما کمک می کنند تا اقلام خود را در بسته بندی خود قرار دهید.

OK, so we have put our items on the conveyor belt

خوب، پس ما وسایلمان را روی تسمه نقاله گذاشته ایم

and the cashier has scanned them.

و صندوقدار آنها را اسکن کرده است.

Next, they ask us, "Do you have a loyalty card?"

بعد از ما می پرسند کارت وفاداری دارید؟

Many supermarkets offer 'loyalty cards'

بسیاری از سوپرمارکت‌ها «کارت‌های وفاداری» را ارائه می‌کنند

that allow customers to earn points or rewards for their purchases.

که به مشتریان اجازه می‌دهد برای خرید خود امتیاز یا پاداش کسب کنند.

These rewards include discounts, vouchers or free items

این جوایز شامل تخفیف، کوپن یا اقلام رایگان می‌شود

and they can save the customer some money.

و می‌تواند در هزینه‌های مشتری صرفه‌جویی کند.

However, they are designed to keep you shopping and loyal

با این حال، آنها به گونه ای طراحی شده اند که شما را در خرید و وفاداری

with one particular brand of supermarket.

به یک مارک خاص از سوپرمارکت نگه دارند.

So, when it's time to pay,

بنابراین، هنگامی که زمان پرداخت فرا می رسد،

the cashier might ask you, "Do you have a loyalty card?"

صندوقدار ممکن است از شما بپرسد: "آیا کارت وفاداری دارید؟"

And you can reply yes or no, depending on whether you do or not.

و بسته به اینکه انجام می‌دهید یا خیر، می‌توانید با بله یا خیر پاسخ دهید.

Nowadays, you might also have the choice of a 'self-checkout'.

امروزه، ممکن است انتخاب «خود چک اوت» را نیز داشته باشید.

These are tills or checkout counters without employees, without cashiers,

اینها باجه ها یا باجه های صندوق بدون کارمند، بدون صندوقدار هستند

and you have to scan and bag your own items.

و شما باید اقلام خود را اسکن و کیف کنید .

Over the last ten or twelve years, these have become increasingly popular

در طول ده یا دوازده سال گذشته، اینها به طور فزاینده ای محبوب شده اند

and you can see them in many large supermarkets.

و می توانید آنها را در بسیاری از سوپرمارکت های بزرگ ببینید.

OK, your shopping is done and it is time to pay.

خوب، خرید شما تمام شده است و زمان پرداخت است.

While, of course, you can use cash,

در حالی که، البته، می توانید از پول نقد استفاده کنید،

a common method nowadays is to 'pay by card'

یک روش رایج امروزه «پرداخت با کارت» است

and this is when you use your debit or your credit card to pay for your shopping.

و این زمانی است که از کارت نقدی یا کارت اعتباری خود برای پرداخت هزینه خرید خود استفاده می کنید.

For example, I don't think I have my money with me.

مثلا فکر نمی کنم پولم همراهم باشد.

I'll pay by card today.

امروز با کارت پرداخت میکنم

Once you've paid, the cashier's likely to ask you whether you want a plastic bag.

پس از پرداخت، صندوقدار احتمالاً از شما می پرسد که آیا کیسه پلاستیکی می خواهید.

A 'plastic bag' is a disposable bag that is provided by the supermarket or store

کیسه پلاستیکی یک کیسه یکبار مصرف است که توسط سوپرمارکت یا فروشگاه ارائه می شود

and enables you to take your goods home.

و به شما امکان می دهد کالاهای خود را به خانه ببرید.

In British English, it's also common to call it a 'carrier bag'

در انگلیسی بریتانیایی نیز رایج است که به آن "کیف حمل" می گویند

and this is because it helps you to carry your bags home.

و این به این دلیل است که به شما کمک می کند تا کیف های خود را به خانه حمل کنید.

Last, but not least, is the 'receipt'.

آخرین، اما نه کم اهمیت، «رسید» است.

Now, this is the list of items that you have purchased

اکنون، این لیست اقلامی است که خریداری کرده اید

and their corresponding prices.

و قیمت های مربوط به آنها. به

Notice the pronunciation with a silent 'p' —

تلفظ با یک 'p' بی صدا توجه کنید -

re-seet,

دوباره تنظیم کنید،

re-seet.

دوباره تنظیم کنید.

OK? So, we don't have to pronounce that 'p'.

خوب؟ بنابراین، ما مجبور نیستیم که "p" را تلفظ کنیم.

OK, well, there you have it, folks.

خوب، خوب، شما آن را دارید، مردم.

We've wheeled our trolley through the aisles of the virtual supermarket.

ما چرخ دستی خود را در راهروهای سوپرمارکت مجازی چرخانده ایم.

We've looked at various counters, various sections,

ما به پیشخوان‌های مختلف، بخش‌های مختلف نگاه کرده‌ایم

and we've got a greater understanding of the vocabulary needed

و درک بیشتری از واژگان مورد نیاز

to guide our way through the supermarket.

برای راهنمایی در سوپرمارکت به دست آورده‌ایم.

Before you go, here's a quick reminder

قبل از رفتن، در اینجا یک یادآوری سریع

of all the vocabulary we have looked at today.

از تمام واژگانی است که امروز به آنها نگاه کردیم.

Be sure to write any new ones down in your vocabulary books

حتماً موارد جدید را در کتاب‌های واژگان خود بنویسید

and practise, practise, practise.

و تمرین کنید، تمرین کنید، تمرین کنید.

So, whether you're doing a big shop or just picking up a few essential items,

بنابراین، چه در حال انجام یک فروشگاه بزرگ باشید یا فقط چند اقلام ضروری را انتخاب کنید،

we hope that this guide

امیدواریم این راهنما

has made navigating the supermarket a piece of cake.

گشت و گذار در سوپرمارکت را به یک تکه کیک تبدیل کرده باشد.

And, of course, hit subscribe to stay up-to-date with all our English lessons.

و البته، Subscribe را بزنید تا از تمام دروس انگلیسی ما به روز بمانید.

Now, in the comment sections,

اکنون، در بخش نظرات،

I would love to hear from you what are your shopping successes,

دوست دارم از شما بشنوم که موفقیت های خرید شما چیست،

what are your shopping failures?

شکست های خرید شما چیست؟

Going to the supermarket or to a new shop, a new store,

رفتن به سوپرمارکت یا یک فروشگاه جدید، یک فروشگاه جدید،

when you are learning a language

زمانی که در حال یادگیری یک زبان هستید

can be both exciting and a little bit nerve-racking,

می تواند هم هیجان انگیز و هم کمی عصبی باشد،

so share your stories.

بنابراین داستان های خود را به اشتراک بگذارید.

How did your first shopping in English go?

اولین خرید شما به زبان انگلیسی چگونه گذشت؟

Like, share and subscribe for more vocabulary-packed lessons.

برای درس های پر واژگان بیشتر لایک کنید، به اشتراک بگذارید و مشترک شوید.

Be sure to click on our links here or here

حتماً روی پیوندهای ما در اینجا یا اینجا کلیک کنید

to find our vocabulary lessons on travel and eating at a restaurant.

تا درس های واژگان ما در مورد سفر و غذا خوردن در رستوران را بیابید.

Happy shopping and I'll see you next time. Bye!

خرید مبارک و دفعه بعد میبینمت خدا حافظ!