Learning a new food culture ⏲️ 6 Minute English

Hello, this is 6 Minute English, from BBC Learning English.

سلام، این 6 دقیقه انگلیسی، از BBC Learning English است.

I'm Neil. And I'm Beth.

من نیل هستم. و من بث هستم.

Every country has its own favourite foods.

هر کشوری غذاهای مورد علاقه خود را دارد.

So, when people leave home and move to a different country,

بنابراین، وقتی مردم خانه را ترک می‌کنند و به کشور دیگری نقل مکان می‌کنند،

getting used to the new food there can be a surprise.

عادت کردن به غذای جدید می‌تواند شگفت‌انگیز باشد.

Food can have strange sounding names.

غذا می تواند نام های عجیب و غریبی داشته باشد.

If you know what a toad is, it's an animal, very similar to a frog,

اگر می دانید وزغ چیست، حیوانی است که بسیار شبیه به قورباغه است،

you might be surprised to hear that a famous English meal is toad-in-the-hole.

ممکن است از شنیدن این که یک غذای معروف انگلیسی وزغ در سوراخ است تعجب کنید.

Don't worry though, it's made with sausages, not toads.

با این حال نگران نباشید، آن را با سوسیس ساخته شده است، نه وزغ.

In this programme, we're exploring people's first impressions

در این برنامه، اولین برداشت مردم

of a new culture through its food.

از یک فرهنگ جدید را از طریق غذای آن بررسی می کنیم.

We'll be hearing how two women, one a refugee, the other a dietitian,

ما خواهیم شنید که چگونه دو زن، یکی پناهنده، دیگری یک متخصص تغذیه،

adapted to the food of their new home.

با غذای خانه جدید خود سازگار شدند.

And, as usual, we'll be learning some useful new vocabulary too.

و طبق معمول، واژگان مفید جدیدی را نیز یاد خواهیم گرفت.

But first, I have a question for you, Neil.

اما ابتدا یک سوال از شما دارم، نیل.

A British summer wouldn't be complete without a traditional 'cream tea'-

یک تابستان بریتانیایی بدون یک «چای خامه‌ای» سنتی کامل نمی‌شود -

scones, cream, and jam eaten with a cup of tea.

اسکون، خامه و مربا که با یک فنجان چای خورده می‌شود.

It sounds lovely,

دوست داشتنی به نظر می رسد،

but strangely there have been many arguments over cream teas.

اما به طور عجیبی بحث های زیادی در مورد چای خامه ای وجود داشته است.

So, is the cream tea debate about: a) whether to drink tea or coffee?

بنابراین، آیا بحث چای خامه ای این است که: الف) چای بنوشیم یا قهوه؟

b) whether to put cream or jam onto the scone first?

ب) ابتدا خامه یا مربا را روی اسکون بریزیم؟

or c) whether strawberry or raspberry jam is better?

یا ج) مربای توت فرنگی بهتر است یا تمشک؟

Well, I think the controversy is whether to add cream or jam first.

خب، من فکر می کنم بحث این است که ابتدا خامه اضافه کنیم یا مربا.

OK, Neil. I'll reveal the correct answer later in the programme.

باشه نیل پاسخ صحیح را بعداً در برنامه اعلام خواهم کرد.

Natalia Tkachenko arrived in the Netherlands

ناتالیا تکاچنکو

after leaving her home in Ukraine, following the Russian invasion.

پس از خروج از خانه خود در اوکراین، پس از تهاجم روسیه، وارد هلند شد.

She moved in with Weronika Groszewska, who's originally from Poland,

او با Weronika Groszewska، که اصالتاً اهل لهستان است،

and her family, starting them on a journey to open their own restaurants,

و خانواده اش نقل مکان کرد و آنها را در سفری آغاز کرد تا رستوران های خود به نام

Natalia's Kitchen.

Natalia's Kitchen را باز کنند.

Here's Natalia talking with BBC World Service programme, 'The Food Chain':

در اینجا ناتالیا با برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی، «زنجیره غذایی» صحبت می‌کند:

Of course,

البته،

at first it felt like I am well out of, what they call, my comfort zone.

در ابتدا احساس می‌کردم که به‌خوبی از منطقه آسایش خود خارج شده‌ام.

When you stay in a certain environment, you get used to it,

وقتی در یک محیط خاص می مانید، به آن عادت می کنید،

but when you move to another country where you live and work,

اما وقتی به کشور دیگری که در آن زندگی و کار می کنید نقل مکان می کنید، با

you experience difficulties, and you have to adapt to get used to local foods.

مشکلاتی مواجه می شوید و باید خود را برای عادت به غذاهای محلی وفق دهید.

Here, they don't have some of the staples we had in Ukraine,

در اینجا، آنها برخی از غذاهای اصلی ما در اوکراین را ندارند،

ingredients are different,

مواد تشکیل دهنده متفاوت است،

and so you start working with local foods, find replacements,

و بنابراین شما شروع به کار با غذاهای محلی می کنید، جایگزین پیدا می کنید،

cook with what you have.

با آنچه که دارید آشپزی می کنید.

At first, Natalia felt out of her comfort zone, a familiar situation

در ابتدا، ناتالیا احساس کرد که از منطقه راحتی خود خارج شده است، موقعیتی آشنا

in which someone feels secure and in control.

که در آن شخصی احساس امنیت و کنترل می کند.

She had to adapt to her new life in the Netherlands,

او باید با زندگی جدید خود در هلند سازگار می شد،

she had to change in order to succeed in her new situation.

او باید برای موفقیت در موقعیت جدید خود تغییر می کرد.

Some of the staple ingredients

برخی از مواد اصلی

Natalia used in Ukraine weren't available in the Netherlands.

مورد استفاده ناتالیا در اوکراین در هلند موجود نبود. غذای

A staple is a basic and important type of food

اصلی نوعی غذای اساسی و مهم است

that is regularly eaten by a large portion of the population.

که به طور منظم توسط بخش بزرگی از مردم مصرف می شود.

So, Natalia adapted her recipes, replacing Ukrainian with

بنابراین، ناتالیا دستور العمل های خود را تطبیق داد و مواد هلندی را جایگزین اوکراینی کرد

Dutch ingredients to create a new kind of cooking which her customers loved.

تا نوع جدیدی از آشپزی را ایجاد کند که مشتریانش آن را دوست داشتند.

Our second story involves Rachel Winter-Roach, who left her home

داستان دوم ما شامل ریچل وینتر روچ است که خانه خود را

in England to work on the sunny island of Tobago, in the southern Caribbean.

در انگلستان ترک کرد تا در جزیره آفتابی توباگو در جنوب کارائیب کار کند.

Here, Rachel explains some of the food challenges she faced

در اینجا، ریچل برخی از چالش‌های غذایی را که

to BBC World Service programme 'The Food Chain'.

برای برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی «زنجیره غذایی» با آن مواجه بود، توضیح می‌دهد.

When I came out to the Caribbean,

وقتی به کارائیب آمدم، در

I was really in for a shock when it came to flavoring and seasoning

مورد طعم‌دهی و چاشنی

food, and seasoning is really, really an integral part of food preparation here.

غذا واقعاً در شوک بودم، و چاشنی واقعاً بخشی جدایی‌ناپذیر از تهیه غذا در اینجا است.

Here the seasoning is multiple, multiple layers.

در اینجا چاشنی چند لایه است.

It took me a while to get used to it, because everybody has their own way

مدتی طول کشید تا به آن عادت کنم، زیرا هرکسی روش چاشنی مخصوص به خود

of seasoning and their own little tweaks,

و ترفندهای کوچک خود را دارد

and there are no quantities,

و هیچ مقداری وجود ندارد،

so it really takes a lot of practice, a lot of trial and error,

بنابراین واقعاً تمرین زیاد، آزمون و خطای زیادی می خواهد،

and I think my family did not always appreciate the errors in the trials.

و من فکر می کنم خانواده من همیشه قدر اشتباهات در آزمایشات را نمی دانستند.

When Rachel moved to Tobago, she was in for a shock.

وقتی ریچل به توباگو نقل مکان کرد، در شوک بود.

The phrase 'to be in for a shock' means to be sure of experiencing

عبارت "در یک شوک قرار گرفتن" به معنای اطمینان از تجربه

a surprising or unpleasant situation.

یک موقعیت غافلگیر کننده یا ناخوشایند است.

In Rachel's case, the surprise involved seasoning - the salt, herbs and spices

در مورد راشل، شگفتی شامل چاشنی - نمک، گیاهان و ادویه جات

added to food to enhance the flavour.

اضافه شده به غذا برای افزایش طعم بود.

In the Caribbean, seasoning is a big deal.

در کارائیب، چاشنی کاری بسیار مهم است.

Everyone has their own seasoning recipe,

هر کسی دستور چاشنی مخصوص به خود را دارد،

including little tweaks or small adjustments,

از جمله تغییرات کوچک یا تنظیمات کوچک،

which they have added themselves.

که خودشان اضافه کرده اند.

It took time for Rachel to develop her seasoning skills,

زمان زیادی طول کشید تا راشل مهارت های چاشنی خود را،

mainly through trial and error,

عمدتاً از طریق آزمون و خطا، توسعه دهد،

a way of solving problems by trying a number of different methods

راهی برای حل مشکلات با استفاده از روش های مختلف

and learning from the mistakes you make along the way.

و درس گرفتن از اشتباهاتی که در این راه مرتکب می شوید.

Whether you're fleeing war, starting a new job, or enjoying a cream tea,

فرقی نمی‌کند از جنگ فرار کنید، شغل جدیدی را شروع کرده‌اید یا از یک چای خامه‌ای لذت می‌برید،

it seems there's lots to learn about a place from its food,

به نظر می‌رسد در مورد یک مکان،

including Britain.

از جمله بریتانیا، چیزهای زیادی برای یادگیری از غذاهای آن وجود دارد.

So, I think it's time to reveal the answer to my question, Neil

بنابراین، فکر می‌کنم زمان آن رسیده است که پاسخ سؤالم را فاش کنم، نیل

Why is the traditional British cream tea controversial?

چرا چای خامه‌ای سنتی بریتانیا بحث‌برانگیز است؟

Well, I guessed it was because people disagree about whether cream

خوب، حدس می‌زدم به این دلیل است که مردم در مورد اینکه خامه

or jam should go on the scone first.

یا مربا ابتدا باید روی پوست قرار بگیرد، اختلاف نظر دارند.

Which was the correct answer.

که جواب درست بود

And anyone who says it's jam first is just wrong!

و هرکسی که اول بگوید مربا است اشتباه می کند!

OK, let's recap the vocabulary we've learned in this programme,

خوب، بیایید واژگانی را که در این برنامه یاد گرفته‌ایم،

starting with 'comfort zone',

با «منطقه راحتی» شروع کنیم،

a situation in which you feel comfortable and in control.

موقعیتی که در آن احساس راحتی و کنترل می‌کنید.

To adapt means to change so as to successfully fit in

انطباق به معنای تغییر به گونه ای است که به طور موفقیت آمیزی

with a new situation.

با موقعیت جدید سازگار شود. غذای

A staple is a basic and important type of food

اصلی نوعی غذای اساسی و مهم است

that is regularly eaten by a large portion of the population.

که به طور منظم توسط بخش بزرگی از مردم مصرف می شود.

The phrase 'to be in for a shock' means to be guaranteed to experience

عبارت «در یک شوک قرار گرفتن» به معنای تضمین تجربه

a surprising or unpleasant situation.

یک موقعیت غافلگیرکننده یا ناخوشایند است.

A tweak is a small adjustment to something in order to improve it.

ترفند یک تعدیل کوچک برای چیزی به منظور بهبود آن است.

And finally, if you solve a problem by trial and error,

و در نهایت، اگر مشکلی را با آزمون و خطا حل کنید،

you try a number of different methods and learn from the mistakes you make.

چندین روش مختلف را امتحان کرده و از اشتباهاتی که مرتکب می شوید درس می گیرید.

Once again, our six minutes are up,

یک بار دیگر، شش دقیقه ما تمام شد،

but remember to join us again next time here at 6 Minute English.

اما به یاد داشته باشید که دفعه بعد در اینجا در 6 دقیقه انگلیسی دوباره به ما بپیوندید.

Goodbye for now. Bye!

فعلا خداحافظ خداحافظ