What does 'to fight tooth and nail' mean?

Feifei: Hello, this The  English We Speak. I’m Feifei…

فیفی: سلام، این انگلیسی ما صحبت می کنیم. من فیفی هستم...

Rob: …and hello, I’m Rob.

راب: ... و سلام، من راب هستم.

Feifei: You’re looking a bit angry, Rob.

فیفی: تو کمی عصبانی به نظر میرسی، راب.

Rob: Yes, I am. I’m really angry. I’ve just

راب: بله، من هستم. من واقعا عصبانی هستم. من فقط

heard some bad news.

یک خبر بد شنیدم

Feifei: Oh no. What’s happened?

فیفی: اوه نه. چه اتفاقی افتاده است؟

Rob: It’s the cafe I go to. They’ve decided

راب: کافه ای است که من می روم. آن‌ها تصمیم گرفته‌اند

to become a vegan cafe – no more meat.

به یک کافه وگان تبدیل شوند - نه گوشت.

Where am I going to buy my bacon

sandwich from now?!

ساندویچ بیکنم را از کجا می‌خرم؟!

Feifei: There could be worse things to get

فیفی: ممکن است چیزهای بدتری برای

angry about.

Rob: Really? I don’t think so. I’m going to

عصبانی شدن وجود داشته باشد.

راب: واقعا؟ من اینطور فکر نمی کنم. من

fight tooth and nail to get them to change

با ناخن و دندان می جنگم تا نظرشان را عوض

their mind.

کنند.

Feifei: Ooo, that sounds painful –

فیفی: اوه، این دردناک به نظر می رسد -

protesting with your teeth and nails.

اعتراض با دندان و ناخن.

Rob: Of course not, Feifei. When you fight

راب: البته نه، فیفی. وقتی

tooth and nail for something, you use a lot

برای چیزی با ناخن و دندان مبارزه می کنید،

of effort and determination to get

برای به دست آوردن چیزی که می خواهید، تلاش و اراده زیادی به کار

something you want.

می برید.

You can also do it to stop something

شما همچنین می توانید این کار را برای جلوگیری از

happening too.

وقوع اتفاقی انجام دهید.

Feifei: But it’s an odd phrase, Rob?

فیفی: اما این عبارت عجیبی است، راب؟

Rob: Yes, it’s a very old English phrase,

راب: بله، این یک عبارت انگلیسی بسیار قدیمی است

and basically means to use everything

و اساساً به معنای استفاده از همه

you have available to get the outcome you

چیزهایی است که در دسترس دارید تا به نتیجه

want.

دلخواه خود برسید.

Feifei: Even your teeth and nails?! Well,

فیفی: حتی دندون و ناخنت؟! خوب،

let’s hear some examples of people

بیایید چند نمونه از دعوای مردم

fighting tooth and nail…

با دندان و ناخن را بشنویم

We’re going to fight tooth and nail to stop

... ما می‌خواهیم با ناخن و دندان بجنگیم تا

them building a new motorway going right

جلوی ساختن یک بزرگراه جدید را

past our house.

بگیریم.

After fighting tooth and nail, I finally

بعد از دعوای دندان و ناخن، بالاخره

managed to get the pay rise I felt I

توانستم دستمزدی را که احساس می‌کردم استحقاقش را داشتم، دریافت کنم

deserved.

.

My football team needs to fight tooth and

تیم فوتبال من

nail to stay in the top division. They have

برای ماندن در لیگ برتر باید چنگ و دندان بجنگد. آنها

to win today’s match!

Feifei: You’re listening to The English We Speak

باید بازی امروز را ببرند!

فیفی: شما در حال گوش دادن به The English We Speak

from BBC Learning English, and we’re

از BBC Learning English هستید، و ما در

talking about the phrase ‘to fight tooth

مورد عبارت "مبارزه با دندان

and nail’, which means to you use all your

و ناخن" صحبت می کنیم، به این معنی که شما تمام

efforts and determination to get something

تلاش و اراده خود را به کار می گیرید تا به چیزی که

you want or to stop something from

می خواهید یا متوقف شوید. چیزی از

happening. And Rob, that’s what you’re

اتفاق افتادن و راب، این کاری است که شما می

going to do to stop your favourite cafe

خواهید انجام دهید تا کافه مورد علاقه خود را

from serving vegan food.

از سرو غذای گیاهی منع کنید.

Rob: Not exactly – they can sell vegan

راب: دقیقاً نه - آنها می توانند غذای گیاهی بفروشند

food, but I want them to carry on selling

، اما من می خواهم آنها به فروش

bacon sandwiches – I love them. That’s

ساندویچ بیکن ادامه دهند - من آنها را دوست دارم. این

what I’m fighting tooth and nail for.

چیزی است که من چنگ و دندان برای آن می جنگم.

Feifei: Yes I know. Well it can’t be a vegan

فیفی: بله می دانم. خوب

cafe if it sells bacon.

اگر بیکن بفروشد نمی تواند یک کافه وگان باشد.

Rob: Right, well I’m going to organise a

راب: درست است، من می خواهم یک

petition to get bacon back – do you want

طومار برای پس گرفتن بیکن ترتیب دهم - آیا می خواهید

to sign it?

آن را امضا کنید؟

Feifei: No I don’t – but Rob, have you seen

فیفی: نه، اما راب، آیا

this leaflet I was given? It says ‘50 percent

این بروشور را که به من داده اند، دیده ای؟ می گوید "50 درصد

off all vegan food this week’. And guess

تخفیف برای تمام غذاهای گیاهی این هفته". و حدس بزنید

what? It’s at your favourite cafe.

چه؟ در کافه مورد علاقه شماست.

Rob: 50 percent discount you say –

راب: شما می گویید 50 درصد تخفیف -

hmmm, maybe I should try some vegan food.

هوم، شاید بهتر باشد غذاهای گیاهی را امتحان کنم.

Feifei: Yes, try a beetroot hummus

فیفی: بله، یک ساندویچ هوموس چغندر را امتحان کنید

sandwich – far healthier and less

- راب بسیار سالم تر و

fattening Rob.

چاق کننده تر.

Rob: Thanks! I will. Bye.

راب: ممنون! من خواهم. خدا حافظ.

Feifei: Goodbye.

فیفی: خداحافظ.