The Race: The end is nigh. Learn verb patterns - Episode 10

PHIL Day 73 – we were sailing through a huge

PHIL روز 73 - ما در حال عبور از طوفان عظیمی بودیم

hurricane when a massive wave hit us. Oh why did I try to sail through this storm? I was

که موج عظیمی به ما برخورد کرد. آه چرا سعی کردم از میان این طوفان عبور کنم؟ من

hoping to get back home in 80 days but that seems impossible now. I must make sure my

امیدوار بودم 80 روز دیگر به خانه برگردم اما اکنون غیرممکن به نظر می رسد. من باید مطمئن شوم که

crew is ok – I need them now more than ever…

خدمه ام خوب هستند – اکنون بیشتر از همیشه به آنها نیاز دارم...

PHIL Is everyone OK?

PHIL آیا همه خوب هستند؟

SOPHIA Oh, ouch, my arm. Passepartout, are you OK down there?

سوفیا اوه، اوه، بازوی من. پاسپارتو، اون پایین خوب هستی؟

PP Where I am? Who am I?

PP من کجا هستم؟ من کی هستم؟

PHIL You're Passepartout – you're on a yacht

PHIL شما پاسپارتو هستید - شما در یک قایق تفریحی هستید

and we were hit by a big wave.

و ما توسط یک موج بزرگ برخورد کردیم.

PP Oh yes… I knew that… of course… a big wave. Let me just get up… oh my legs.

PP اوه بله... من می دانستم که ... البته ... یک موج بزرگ. بگذار فقط بلند شوم... اوه پاهای من.

Right, I need to inspect the damage.

درست است، باید آسیب را بررسی کنم.

SOPHIA Well, Peggy, the parrot seems OK.

سوفیا خب، پگی، طوطی به نظر خوب است.

PP Hooray! Well the satnav is still working but there's a tear in the front sail and everything

پی پی هورا! خوب satnav هنوز کار می کند، اما یک پارگی در بادبان جلو وجود دارد و همه چیز

in the galley is underwater.

در کشتی زیر آب است.

PHIL I'm so sorry. I wanted to carry on through the storm – but I was wrong.

فیل من خیلی متاسفم. می خواستم طوفان را ادامه دهم - اما اشتباه کردم.

SOPHIA It's OK Phil. I thought you were very courageous,

سوفیا خوب است فیل. من فکر می کردم شما بسیار شجاع هستید،

very brave. Look we're still alive. We've just got to get back to London, and with the

بسیار شجاع. ببین ما هنوز زنده ایم ما فقط باید به لندن برگردیم، و با

money you'll get, we… I mean you… can enjoy living the rest of your life.

پولی که به دست می آورید، ما... منظورم این است که شما... می توانید از ادامه زندگی خود لذت ببرید.

PHIL Oh Sophia, thank you, I'm so glad we found you.

PHIL اوه سوفیا، متشکرم، خیلی خوشحالم که شما را پیدا کردیم.

PP We won’t be going anywhere with this damage.

PP ما با این آسیب به جایی نخواهیم رسید.

PHIL We must try Passepartout – never give up!

PHIL ما باید پاسپارتو را امتحان کنیم - هرگز تسلیم نشو!

I don't know where all my courage and determination has come from but I like it! We are now sailing

نمی دانم این همه شجاعت و اراده ام از کجا آمده است اما دوستش دارم! ما اکنون در حال

across the Atlantic – it doesn't seem as big and scary anymore. We've sailed past the

عبور از اقیانوس اطلس هستیم - دیگر آنقدر بزرگ و ترسناک به نظر نمی رسد. ما از کنار آزور عبور

Azores - we couldn't stop to have a rest – and now we're not far from the coastline of Britain,

کرده‌ایم - نمی‌توانستیم توقف کنیم تا استراحت کنیم - و اکنون از خط ساحلی بریتانیا دور نیستیم،

but we've run into some thick fog and we can’t see where we're going. I can hear the foghorn

اما با مه غلیظی برخورد کرده‌ایم و نمی‌توانیم ببینیم کجا هستیم. رفتن من می توانم صدای مه فانوس دریایی را بشنوم،

of a lighthouse but we are all so tired, weary and exhausted from our trip that we're…

اما همه ما آنقدر از سفرمان خسته، خسته و فرسوده هستیم که داریم

falling… asleep (Snores).

... به خواب می رویم (خروپف می کند).

SOPHIA What's that? We've hit something. We're sinking.

سوفیا اون چیه؟ یه چیزی زدیم داریم غرق میشیم

PHIL Oh no, look, water, water. Abandon ship, abandon ship! Get the lifebelts.

PHIL اوه نه، نگاه کن، آب، آب. کشتی را رها کن، کشتی را رها کن ! کمربند نجات را بگیرید

PP Quick, set off one of those emergency flares

PP سریع، یکی از آن شراره های اضطراری را روشن کنید

- we need help.

- ما به کمک نیاز داریم.

PHIL Oh no, The Mermaid is sinking, farewell.

PHIL اوه نه، پری دریایی در حال غرق شدن است، خداحافظ.

We've failed to get back home in 80 days. Disaster! We didn’t reach the pub in London

ما در 80 روز نتوانستیم به خانه برگردیم. فاجعه! ما به موقع به میخانه لندن

on time and we've lost Tom's yacht – the yacht I was supposed to win and then sell

نرسیدیم و قایق تفریحی تام را از دست دادیم - قایق تفریحی که قرار بود برنده شوم و سپس بفروشم

to make some money. But we're alive and we have been rescued by a lifeboat. It's taking

تا کمی پول دربیاورم. اما ما زنده ایم و توسط یک قایق نجات نجات یافته ایم.

us to shore where we can make our way to the station, catch a train to London and hopefully

ما را به ساحل می‌برد، جایی که می‌توانیم به ایستگاه راه پیدا کنیم ، قطاری به لندن بگیریم و امیدواریم

meet our friends in the Horse and Groom pub.

با دوستان خود در میخانه اسب و داماد ملاقات کنیم.

JOHN Phil – goodness, we'd forgotten about you. And you, Pete.

جان فیل - خدایا، ما تو را فراموش کرده بودیم. و تو، پیت

PHIL We have been sailing around the world for

فیل ما 80 روز است که دور دنیا سفر می

80 days… We’ve nearly faced death and you have forgotten about us?!

کنیم... نزدیک بود با مرگ روبرو شویم و شما ما را فراموش کرده اید؟!

TOM He's just joking. It's great to see you again:

تام او فقط شوخی می کند. خوشحالم که دوباره شما را می بینم:

let me get you a drink and you can tell me all about your adventure but, hold on, who's

اجازه دهید برایتان نوشیدنی بیاورم و می توانید همه چیز را در مورد ماجراجویی خود به من بگویید، اما صبر کنید،

your new companion?

همراه جدید شما کیست؟

PHIL This is Sophia – we met her in Sao Tome and she's helped us sail around the world.

PHIL این سوفیا است - ما او را در سائوتومه ملاقات کردیم و او به ما کمک کرد تا در سراسر جهان قایقرانی کنیم.

TOM Pleased to meet you Sophia.

تام از آشنایی با شما خوشحالم سوفیا.

SOPHIA Sorry we're a day late.

سوفیا متاسفم که یک روز تاخیر کردیم.

TOM A day late? You mean it's day 81? Oh well.

تام یک روز تاخیر؟ یعنی روز 81 است؟ اوه خوب

In that case, the yacht is still mine. A bet is a bet!

در آن صورت، قایق تفریحی هنوز مال من است. شرط بندی یک شرط است!

PHIL Ahh… well, about that. Your yacht… The

PHIL آه... خوب، در مورد آن. قایق تفریحی شما…

Mermaid… she's wonderful…. or she was wonderful… we had an accident… we hit

پری دریایی… او فوق العاده است…. یا او فوق‌العاده بود... تصادف کردیم... به

some rocks and sank.

چند سنگ برخورد کردیم و غرق شدیم.

TOM You're joking?!

تام شوخی میکنی؟!

SOPHIA Errr… he's not.We sank off the coast of Cornwall this morning.

سوفیا ارر... او نیست. امروز صبح در سواحل کورنوال غرق شدیم .

PHIL Tom wasn't pleased to hear the news about

فیل تام از شنیدن اخبار مربوط

his yacht. I was hoping to win our bet. But here we are, with no yacht and no money - and

به قایق تفریحی خود خوشحال نشد. من امیدوار بودم که شرطمان را ببرم. اما اینجا هستیم، بدون قایق تفریحی و بدون پول - و

I have to write a story about how we failed to sail around the world in 80 days.

من باید داستانی بنویسم که چگونه در 80 روز نتوانستیم به دور دنیا سفر کنیم.

PP Excuse me. Can everyone stop talking for a

PP ببخشید. آیا همه می توانند برای لحظه ای صحبت نکنند

moment – I have an important announcement. I've just double-checked our route on the

- من یک اطلاعیه مهم دارم. من فقط مسیرمان را روی کامپیوتر دوبار بررسی

computer and I realised that at zero degrees west and zero degrees east we crossed the

کردم و متوجه شدم که در صفر درجه غربی و صفر درجه شرقی از

International Date Line.

خط تاریخ بین المللی عبور کردیم.

TOM Very interesting, Pete – but so what?

تام بسیار جالب است، پیت - اما چه؟

PP Well when you cross that line you gain an extra day – that means today is only day

PP خوب وقتی از این خط عبور می کنید یک روز اضافه به دست می آورید - یعنی امروز فقط روز

80, not day 81!

80 است نه روز 81!

PHIL You're right Passepartout – today is day 80. We're on time! What would I do without you?

PHIL حق با شماست پاسپارتو - امروز روز 80 است. ما به موقع رسیدیم! من بدون تو چه کار می کردم؟

SOPHIA So does that mean Phil has won the challenge after all?

سوفیا پس آیا این بدان معناست که فیل در این چالش برنده شده است؟

TOM Well… erm… I suppose so. You went around

تام خب... اوم... فکر می کنم اینطور باشد. شما

the world in 80 days – but did you stop to collect the things on your challenge list?

در 80 روز به دور دنیا رفتید - اما آیا برای جمع‌آوری چیزهای موجود در لیست چالش‌هایتان توقف کردید؟

PHIL I… we got them all. Look… Morna music

فیل من... ما همه آنها را گرفتیم. نگاه کنید… موسیقی مورنا

from Cape Verde, cacao beans from Sao Tome, Bourbon Pointu coffee from Reunion Island,

از کیپ ورد، دانه‌های کاکائو از سائوتومه، قهوه بوربون پوینتو از جزیره ریونیون،

a conch shell from… well we don't know where really, a Savi mask from Papua New Guinea,

پوسته حلزونی از… خوب ما نمی‌دانیم واقعاً از کجا، یک ماسک ساوی از پاپوآ گینه نو،

and a pahu drum from Tahiti.

و یک طبل پاهو از تاهیتی.

TOM Impressive! Congratulations - but I'm afraid you still don’t get a prize – that was

تام تاثیرگذار! تبریک می گویم - اما می ترسم هنوز جایزه ای نگیرید - این

my yacht, and you sank it.

قایق تفریحی من بود و شما آن را غرق کردید.

PHIL It's OK. I don't really need it. I've decided there's something much more important. Sophia…

فیل اشکالی ندارد. من واقعاً به آن نیاز ندارم. من تصمیم گرفتم چیز بسیار مهمتری وجود دارد. سوفیا...

I'm so glad we rescued you… I've grown very fond of you and I don’t want to lose you…

خیلی خوشحالم که تو را نجات دادیم... من خیلی به تو علاقه مند شدم و نمی خواهم تو را از دست بدهم...

I know it's going to be complicated but… will you marry me?

می دانم که پیچیده خواهد بود اما... با من ازدواج می کنی؟

SOPHIA Oh gosh… well, yes! You're my hero – give

سوفیا اوه خدا… خوب، بله! تو قهرمان منی -

me a kiss.

مرا ببوس.

PP Oh dear… I suppose I get to keep the parrot?

PP اوه عزیزم... فکر کنم طوطی را نگه دارم؟

PHIL Dear Diary – My adventure is going to make a great story. I'm hoping to sell lots of

PHIL Dear Diary – ماجراجویی من داستانی عالی خواهد ساخت. امیدوارم

books this time. Sometimes you need a big adventure to change your life. Even when your

این بار تعداد زیادی کتاب بفروشم. گاهی اوقات برای تغییر زندگی خود به یک ماجراجویی بزرگ نیاز دارید. حتی زمانی که

journey doesn't go to plan you just learn so much. Luckily for me, I've won a great

سفر شما طبق برنامه پیش نمی رود، فقط چیزهای زیادی یاد می گیرید . خوشبختانه برای من، من یک جایزه بزرگ برنده شدم

prize – a loyal friend in Passepartout, and Sophia, a new friend and wife. It's good

- یک دوست وفادار در پاسپارتو، و سوفیا، یک دوست و همسر جدید.

to be home.

خونه بودن خوبه