Why do young people feel so lonely? 6 Minute English

Neil: Hello. Welcome to 6 Minute English,

نیل: سلام. به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید،

I'm Neil.

من نیل هستم.

Sam: And I'm Sam.

سام: و من سام هستم.

Neil: And we are sitting here in New

نیل: و ما اینجا در New

Broadcasting House, in the middle

Broadcasting House، در

of London. Would you

وسط لندن نشسته ایم. آیا می

say, Sam, that this is an isolated place?

گویی، سام، این یک مکان منزوی است؟

Sam: Oh no, not at all. Isolated means

سام: اوه نه، اصلا. منزوی یعنی

far away from other places and people.

دوری از مکان ها و افراد دیگر.

Neil: Does that mean then, do you think,

نیل: یعنی فکر

that you can't be lonely here, with

می کنی نمی توانی اینجا تنها باشی، با

all these people

این همه آدم

around and all these things to do?

اطراف و همه این کارها؟

Sam: Ah, good question. Can you be

سام: آه، سوال خوبی است. آیا می توانید

lonely in a crowd? Yes, of course,

در میان جمعیت تنها باشید؟ بله، البته،

I think you can

فکر می‌کنم می‌توانید

be because being lonely isn't about

باشید، زیرا تنها بودن به معنای

physical isolation. I think you can be

انزوای فیزیکی نیست. من فکر می کنم

lonely anywhere

if you feel that you are disconnected from

اگر احساس کنید که ارتباطتان

the world around you, if you feel that no

با دنیای اطرافتان قطع شده است، اگر احساس کنید که

one understands you. If you are living

هیچکس شما را درک نمی کند، می توانید در هر جایی تنها باشید. برای مثال، اگر

happily in isolation in The Scottish

در انزوا و در انزوا در

Highlands, for example,

اسکاتلند زندگی می‌کنید،

I'm sure you could feel lonely if

مطمئنم که

you came here to London.

اگر به لندن بیایید، احساس تنهایی می‌کنید.

Neil: Well, loneliness is today's topic.

نیل: خوب، تنهایی موضوع امروز است.

The BBC has just completed a big survey

بی بی سی به تازگی یک نظرسنجی بزرگ

about it which we will learn more

در مورد آن تکمیل کرده است که به

about shortly. But first, of course,

زودی در مورد آن بیشتر خواهیم آموخت. اما در ابتدا، البته،

a question: Where is

یک سوال:

the most isolated inhabited place on the

منزوی ترین مکان مسکونی روی این

planet - by which I mean the

سیاره کجاست - منظورم

place furthest away

دورترین مکان

from anywhere else with the fewest

از هر جای دیگری با کمترین

people living there. Is it:

جمعیت در آن است. آیا این:

a) McMurdo Station in Antarctica,

الف) ایستگاه مک مردو در قطب جنوب،

b) Siwa Oasis in Egypt's Western Desert,

ب) واحه سیوا در صحرای غربی مصر،

or is it c) the island of Tristan da Cunha

یا ج) جزیره تریستان دا کونا

in the South Atlantic?

در اقیانوس اطلس جنوبی؟

What do you think, Sam?

نظرت چیه سام؟

Sam: I've got absolutely no idea, so this

سام: من مطلقاً هیچ ایده ای ندارم، بنابراین

is just a guess - I think it's the one in

این فقط یک حدس است - فکر می کنم در

Antarctica. I'm going to go with that.

قطب جنوب است. من با آن می روم.

Neil: Well, we'll have the answer later on

نیل: خب، ما جواب را بعداً

in the programme. Loneliness is seen as a

در برنامه خواهیم داشت. تنهایی به عنوان یک

big problem for the mental health of the

مشکل بزرگ برای سلامت روان

population, so much so that

مردم دیده می شود، به طوری که

the British government has

دولت بریتانیا

a minister for loneliness. But which age

وزیری برای تنهایی دارد. اما کدام

group suffers most from loneliness.

گروه سنی بیشتر از تنهایی رنج می برد.

Here is a BBC report about the research.

در اینجا گزارش بی بی سی در مورد این تحقیق است.

James Gallagher, BBC reporter: There is a

جیمز گالاگر، خبرنگار بی‌بی‌سی:

common stereotype that loneliness

کلیشه‌ای رایج وجود دارد که می‌گوید تنهایی

affects only the old and the isolated.

فقط افراد مسن و منزوی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

It does, but this experiment also

دارد، اما این آزمایش همچنین

shows that loneliness

نشان می دهد که

is felt throughout life. People aged

تنهایی در طول زندگی احساس می شود. افراد

between 16 and 24 experience

16 تا 24 ساله

loneliness more often and more

بیشتر و

intensely than any other age group.

شدیدتر از هر گروه سنی دیگری احساس تنهایی می کنند.

Neil: So according to the research, Sam,

نیل: پس طبق تحقیقات سام،

which section of society is most

کدام بخش از جامعه بیشتر

affected by loneliness?

تحت تاثیر تنهایی قرار می گیرد؟

Sam: This might be a surprise,

سام: این ممکن است غافلگیر کننده باشد،

but it's 16 to 24 year olds.

اما برای افراد 16 تا 24 ساله است.

Neil: I was surprised by that because like

نیل: من از این موضوع شگفت زده شدم، زیرا مانند

many, I would've guessed

بسیاری، حدس می زدم

that it was older people.

که این افراد مسن تر هستند.

Sam: The reporter did say that that was a

سام: خبرنگار گفت که این یک

stereotype. A stereotype is nothing to do

کلیشه است. کلیشه ربطی

with stereo music, but it's the noun we

به موسیقی استریو ندارد، اما اسمی است که

use to describe a very simple

ما برای توصیف یک قضاوت بسیار ساده

and basic judgement

و اساسی در مورد

of someone and their character and

شخصی و شخصیت و

personality based on their age,

شخصیت او بر اساس سن،

nationality, profession and so on.

ملیت، حرفه و غیره استفاده می کنیم.

So a stereotype of British people

بنابراین کلیشه ای از مردم بریتانیا

is that we can't cook, we have bad teeth,

این است که ما نمی توانیم آشپزی کنیم، دندان هایمان بد است،

we are very reserved and never say

ما بسیار محتاط هستیم و هرگز

what we mean.

منظورمان را نمی گوییم.

Neil: I don't know what you mean, my

نیل: نمی دانم منظورت چیست،

cooking is wonderful, Sam.

آشپزی من فوق العاده است سام.

And the stereotype is that

و کلیشه این است که

old people get lonely.

افراد مسن تنها می شوند.

Sam: Much like the stereotypes of British

سام: دقیقاً مانند کلیشه‌های مردم بریتانیا

people, this may be true in some cases -

، این ممکن است در برخی موارد درست باشد -

I've eaten some of your home-cooked

یادت هست برخی از غذاهای خانگی شما را خورده‌ام

meals remember, Neil - but it's not true

، نیل - اما

for the majority.

برای اکثریت اینطور نیست.

It is young people who feel lonely

این جوانان هستند که

more often and more intensely.

بیشتر و شدیدتر احساس تنهایی می کنند.

Intensely here means strongly.

Intensely در اینجا به معنای شدید است.

The feeling of loneliness is stronger in

احساس تنهایی در

young people than older people.

جوانان بیشتر از افراد مسن است.

Neil: The reporter goes on to give some

نیل: خبرنگار در ادامه

explanation for why young people

توضیح می دهد که چرا جوانان

might be more lonely.

ممکن است تنهاتر باشند.

James Gallagher, BBC reporter: Researchers

جیمز گالاگر، خبرنگار بی‌بی‌سی:

from the University of Manchester who

محققان دانشگاه منچستر که

analysed the data, suggested feeling

داده‌ها را تجزیه و تحلیل کردند، پیشنهاد کردند احساس

lonely may plague the young because

تنهایی ممکن است جوانان را آزار دهد

it's a time of identity change.

زیرا زمان تغییر هویت است.

Figuring out your place in the world

تعیین موقعیت خود در جهان

and of learning to regulate emotions.

و یادگیری تنظیم احساسات.

Neil: He says that feeling lonely may

نیل: او می گوید که احساس تنهایی ممکن است

plague young people, what does

جوانان را آزار دهد،

he mean there?

منظور او در آنجا چیست؟

Sam: If you are plagued by something,

سام: اگر گرفتار چیزی شده اید، به

it means that it troubles you, it bothers

این معنی است که شما را آزار می دهد، آزارتان

you and not just once,

می دهد و نه فقط یک بار،

it's something that happens

بلکه چیزی است که به

continually or repeatedly.

طور مداوم یا مکرر اتفاق می افتد.

Neil: And he says this may be because

نیل: و او می گوید این ممکن است به این دلیل باشد که

at that age we are still figuring out

در آن سن هنوز در حال

our place in the world. We are trying

کشف جایگاه خود در جهان هستیم. ما در تلاشیم

to understand the world and what

تا دنیا و آنچه

we are supposed to do with our lives.

را که قرار است با زندگی خود انجام دهیم را درک کنیم.

Sam: He also suggests that younger

سام: او همچنین پیشنهاد می‌کند که

people have not yet learned how to

جوان‌ترها هنوز یاد نگرفته‌اند که چگونه

regulate their emotions, which is

احساسات خود را تنظیم کنند،

another way of saying

که روش دیگری

to control their emotions.

برای کنترل احساساتشان است.

Neil: Right. Time to review this week's

نیل: درسته زمان بررسی واژگان این هفته است

vocabulary, but before that let's

، اما قبل از آن

have the answer to the quiz.

بیایید پاسخ مسابقه را داشته باشیم.

I asked: Where is the most isolated

پرسیدم: منزوی ترین

inhabited place on the planet? Is it:

مکان مسکونی روی کره زمین کجاست؟ آیا این:

a) McMurdo Station in Antarctica,

الف) ایستگاه مک مردو در قطب جنوب،

b) Siwa Oasis in Egypt's Western Desert

ب) واحه سیوا در صحرای غربی مصر

or c) the island of Tristan da Cunha

یا ج) جزیره تریستان دا کونا

in the South Atlantic?

در اقیانوس اطلس جنوبی؟

What did you say, Sam?

چی گفتی سام؟

Sam: I said a).

سام: گفتم الف).

Neil: Well, I'm afraid to say the answer is

نیل: خوب، من می ترسم بگویم که پاسخ در

actually c) the island of Tristan da Cunha

واقع ج) جزیره تریستان دا کونا

in the South Atlantic. It has a population

در اقیانوس اطلس جنوبی است. جمعیت

of fewer than 300 and it's only accessible

آن کمتر از 300 نفر است و تنها

by a 6-day voyage by ship from South Africa.

با یک سفر 6 روزه با کشتی از آفریقای جنوبی قابل دسترسی است.

Sam: So not a popular place for

سام: پس مکان محبوبی برای

a weekend break!

تعطیلات آخر هفته نیست!

Neil: Indeed not. Now it's time for a recap

نیل: در واقع نه. حالا وقت

of our vocabulary. The first word was

آن است که واژگان خود را مرور کنیم. اولین کلمه

isolated, which Tristan da Cunha certainly is.

منزوی شد، که مطمئناً تریستان دا کونا همینطور است.

It means far away from other

یعنی دوری از

place and people.

مکان و مردم دیگر.

Sam: Then there was stereotype the noun

سام: سپس یک اسم کلیشه ای

for a simplistic view of person or group

برای دیدگاهی ساده از فرد یا گروه

based on their nationality, age,

بر اساس ملیت، سن،

profession and the like.

حرفه و مانند آن ها وجود داشت.

Neil: Intensely means strongly.

نیل: به شدت به معنای شدید است.

Sam: Being plagued by something means

سام: گرفتاری چیزی به این معنی است که برای

it causes you problems and difficulties.

شما مشکلات و مشکلاتی ایجاد می کند.

Neil: If you are trying to figure something

نیل: اگر می‌خواهید چیزی را کشف

out, you are trying to understand it.

کنید، در حال تلاش برای درک آن هستید.

Sam: And to regulate something

سام: و تنظیم کردن چیزی

means to control it.

به معنای کنترل آن است.

Neil: Well, sadly, that's the end of the

نیل: خب، متأسفانه، این پایان

programme. Hopefully you won't

برنامه است. امیدوارم

feel too lonely without us,

بدون ما خیلی احساس تنهایی نکنید،

remember we are always here

به یاد داشته باشید که ما همیشه

on Instagram, Facebook, Twitter,

در اینستاگرام، فیس بوک، توییتر،

YouTube, our App and of course

یوتیوب، برنامه ما و

the website bbclearningenglish.com.

البته وب سایت bbclearningenglish.com اینجا هستیم.

See you soon. Goodbye.

به زودی میبینمت. خداحافظ.

Sam: Bye!

سام: خداحافظ!