Have you ever had ecotherapy? 6 Minute English

Neil: Hello, this is 6 Minute English.

نیل: سلام، این 6 دقیقه انگلیسی است.

I'm Neil.

من نیل هستم.

Georgina: And I'm Georgina.

جورجینا: و من جورجینا هستم.

Neil: Georgina, what do you do

نیل: جورجینا، برای اینکه خودت را شاد کنی چه کار می

to cheer yourself up?

کنی؟

Georgina: Having a walk usually helps -

جورجینا: پیاده روی معمولا کمک می کند -

especially if it's in the countryside.

به خصوص اگر در حومه شهر باشد.

Neil: Yes, being in all the green

نیل: بله، حضور در تمام

open space can certainly help us

فضای باز سبز مطمئناً می‌تواند به ما کمک کند تا

relax and de-stress - getting back

آرامش داشته باشیم و استرس را از بین ببریم - برگشتن

to nature can be a tonic

به طبیعت می‌تواند

when you're feeling down.

زمانی که احساس ناراحتی می‌کنید، تقویت‌کننده باشد.

Georgina: A tonic is something that

جورجینا: تونیک چیزی است که

makes you feel happier and healthier.

به شما احساس شادی و سلامتی بیشتری می دهد.

I'll drink to that!

من به آن می نوشم!

Neil: Me too. But connecting with

نیل: منم همینطور. اما ارتباط با

the natural world is particularly

دنیای طبیعی به ویژه

beneficial to people with mental health

برای افرادی که مشکلات سلامت روانی

issues such as clinical depression.

مانند افسردگی بالینی دارند مفید است.

And it's something that's being

و این چیزی است که

called 'ecotherapy'. More on that in

"اکوتراپی" نامیده می شود. بیشتر در این مورد در

a moment but here's a question for you

یک لحظه، اما در اینجا یک سوال برای شما وجود دارد که

to answer, Georgina.

باید پاسخ دهید، جورجینا.

Georgina: OK, Neil. Fire away.

جورجینا: باشه نیل. آتش دور.

Neil: Well, seeing or even hugging trees

نیل: خوب، دیدن یا حتی در آغوش گرفتن

is a form of therapy, but how high

درختان نوعی درمان است، اما تصور می شود

is the world's tallest tree

بلندترین درخت جهان چقدر بلند

thought to be? Is it...

باشد؟ آیا این ...

a) 65.8 metres, b) 115.8 metres,

الف) 65.8 متر، ب) 115.8 متر،

or c) 185.8 metres?

یا ج) 185.8 متر؟

Georgina, any ideas?

جورجینا، ایده ای دارید؟

Georgina: Not a clue - but let's go for

جورجینا: سرنخی نیست - اما بیایید

the highest figure of 185.8 metres.

به بالاترین رقم 185.8 متر برویم.

Neil: Are you sure? Well, we'll have

نیل: مطمئنی؟ خب

to wait until the end of the programme

باید تا پایان برنامه صبر کنیم

to find out.

تا بفهمیم.

Now, the mental health charity, Mind,

اکنون، موسسه خیریه سلامت روان، مایند

describes ecotherapy as a formal type

، اکوتراپی را نوعی درمان رسمی توصیف می

of treatment which involves doing

کند که شامل انجام

outdoor activities in nature.

فعالیت های خارج از منزل در طبیعت است.

However, there's not one simple definition,

با این حال، یک تعریف ساده وجود ندارد،

it just relates to doing activities outdoors.

آن فقط به انجام فعالیت های خارج از منزل مربوط می شود.

Georgina: Yes, it can involve doing

جورجینا: بله، می تواند شامل انجام

many things, such as outdoor yoga

کارهای زیادی باشد، مانند یوگا در فضای باز

or horticulture - another name for

یا باغبانی - نام دیگری برای

gardening. It doesn't involve taking

باغبانی. این شامل مصرف دارو نمی شود

medication, but instead it just develops a

، اما در عوض فقط

person's relationship with nature.

رابطه فرد را با طبیعت ایجاد می کند.

Neil: It's something Patricia Hasbach

نیل: این چیزی است که پاتریشیا هاسباخ

knows a lot about

در مورد آن بسیار می داند که

She's a clinical psychotherapist

او یک روان درمانگر بالینی است

and told the BBC Radio programme

و به برنامه رادیویی بی بی سی

Health Check how ecotherapy can help.

Health Check گفت که چگونه اکوتراپی می تواند کمک کند.

Does she say it can

آیا او می گوید که می تواند

help everyone?

به همه کمک کند؟

Patricia Hasbach: I often think about

پاتریشیا هاسباخ: من اغلب

ecotherapy as another tool

به اکوتراپی به عنوان ابزار دیگری

in the therapist's toolbox.

در جعبه ابزار درمانگر فکر می کنم.

It's not a panacea. It's not going to erase

این یک دارو نیست. قرار نیست

somebody's pain or grief.

درد یا غم کسی را پاک کند.

But it is a powerful tool, you know.

اما می دانید که ابزار قدرتمندی است.

Traditionally therapy has stopped

درمان سنتی

at the urban boundary.

در مرز شهری متوقف شده است.

Neil: So it's interesting that she describes

نیل: بنابراین جالب است که او

ecotherapy as a tool - something that can

اکوتراپی را به عنوان یک ابزار توصیف می کند - چیزی که می

be used to achieve something else.

توان از آن برای دستیابی به چیز دیگری استفاده کرد.

Here is can be used to help improve

از اینجا می توان برای کمک به بهبود

someone's mental health.

سلامت روانی افراد استفاده کرد.

Georgina: Ah, but she says it's not

جورجینا: آه، اما او می‌گوید این

a panacea - so not something

یک نوشدارویی نیست - پس چیزی نیست

that will solve everything - it won't

که همه چیز را حل کند -

erase or get rid of someone's pain.

درد کسی را پاک نمی‌کند یا از شر آن خلاص نمی‌شود.

But going beyond what she calls the

اما فراتر رفتن از آنچه او

'urban boundary', and into the

«مرز شهری» می‌خواند و به

natural world, means there is another

دنیای طبیعی می‌رود، به این معنی است که

method for helping people.

روش دیگری برای کمک به مردم وجود دارد.

Neil: Now, as we've mentioned,

نیل: در حال حاضر، همانطور که اشاره کردیم،

ecotherapy can take on many forms -

اکوتراپی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد –

doing art in a forest or running on

انجام هنر در جنگل یا دویدن

a beach are all therapeutic.

در ساحل همگی درمانی هستند.

They're things that makes you feel better

آنها چیزهایی هستند که به شما احساس بهتر

or healthier.

یا سلامتی می دهند.

Georgina: Well, I think that's clear, but

جورجینا: خوب، فکر می‌کنم این واضح است، اما

what is it about the outdoors that affects us?

چه چیزی در فضای باز ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟

Neil: A good question, Georgina.

نیل: یک سوال خوب، جورجینا.

It seems from research that our busy

از تحقیقات به نظر می رسد که

brains are always on guard,

مغزهای پرمشغله ما همیشه مراقب است،

but when we get into nature it gets a

اما وقتی وارد طبیعت می شویم

break, there's not so much to be on the

استراحت می کند، چیز زیادی وجود ندارد که

lookout for and we can relax.

مراقب آن باشیم و می توانیم استراحت کنیم.

Georgina: Well, it does seem the negative

جورجینا: خوب، به نظر می رسد

symptoms of urban life can benefit from a

علائم منفی زندگی شهری می تواند از طبیعت بهره مند

dose of nature - a dose is

شود - یک دوز

an amount of something.

مقداری از چیزی است.

Let's get a good explanation

بیایید یک توضیح خوب

from an expert.

از یک متخصص دریافت کنیم.

Environmental psychologist

Birgitta Gatersleben also spoke

بیرجیتا گاترسلبن، روانشناس محیطی نیز

to the BBC Health Check programme

با برنامه بررسی سلامت بی بی سی صحبت

and gave two reasons - one of them,

کرد و دو دلیل را بیان کرد - یکی از آنها

she explained, was something

چیزی

called 'biophilia'.

به نام "بیوفیلیا" بود.

Birgitta Gatersleben: Biophilia, very briefly,

Birgitta Gatersleben: بیوفیلیا، به طور خلاصه

is really an innate positive response that

، واقعاً یک پاسخ مثبت ذاتی است که

people have with life and life-like features.

افراد با زندگی و ویژگی‌های شبیه به زندگی دارند.

The idea that nature reminds us of life, and

این ایده که طبیعت زندگی را به ما یادآوری می کند، و

if we (are) exposed to the natural

اگر در معرض عناصر طبیعی قرار بگیریم،

elements then our sort of

negative feelings get almost

احساسات منفی ما تقریباً

immediately replaced

بلافاصله

with positive emotions.

با احساسات مثبت جایگزین می شوند.

Neil: Birgitta Gatersleben there explaining

نیل: Birgitta Gatersleben در آنجا بیوفیلی را توضیح می دهد

biophilia - which is a passion

- که

for or empathy

اشتیاق یا همدلی

with the natural world and living things.

با جهان طبیعی و موجودات زنده است.

Georgina: She said biophilia is innate,

جورجینا: او گفت که بیوفیلیا ذاتی است،

which means is a quality that

یعنی کیفیتی است که

you're born with.

شما با آن متولد شده اید.

So basically, most of us were born

بنابراین اساساً، بیشتر ما

to connect with nature - nature

برای ارتباط با طبیعت به دنیا آمده ایم - طبیعت

reminds us of life and

زندگی را به ما یادآوری می کند و

gives us good, positive emotions.

به ما احساسات خوب و مثبت می دهد.

Neil: Naturally. OK. Well, Georgina,

نیل: طبیعتا. خوب. خوب، جورجینا،

maybe getting today's quiz question

شاید درست کردن سوال مسابقه امروز

right will give you positive emotions.

به شما احساسات مثبت بدهد.

Earlier I asked you how high

قبلاً از شما پرسیدم که بلندترین درخت جهان چقدر ارتفاع

the world's tallest tree is thought

to be. Is it...

دارد؟ آیا این ...

a) 65.8 metres, b) 115.8 metres,

الف) 65.8 متر، ب) 115.8 متر،

or c) 185.8 metres?

یا ج) 185.8 متر؟

What did you say?

چی گفتی؟

Georgina: I said c) 185.8 metres.

جورجینا: گفتم ج) 185.8 متر.

Neil: Oh dear, I'm afraid that's far too high!

نیل: اوه عزیزم، میترسم خیلی زیاد باشه!

The correct answer is 115.8 metres.

پاسخ صحیح 115.8 متر است.

Never mind. The tree, named Hyperion,

بیخیال. این درخت که Hyperion نام دارد

is a type of redwood and was

، نوعی چوب سرخ است و

found in California in 2006.

در سال 2006 در کالیفرنیا پیدا

Georgina: Well, that's still very tall,

and would be great to see.

شد.

Neil: Now we've just got time

نیل: اکنون فرصت داریم

to recap some of the vocabulary

تا برخی از واژگانی را

we've discussed, starting with 'tonic'

که در مورد آن بحث کردیم، با «تونیک»

which can be a fizzy drink you mix with

که می تواند یک نوشیدنی گازدار باشد که با یک نوشیدنی الکلی مخلوط می شود، شروع کنیم

an alcoholic drink, but in the context

، اما در

of therapy it can mean something that

زمینه درمان می تواند به معنای چیزی باشد که

makes you feel happier and healthier.

باعث می شود شما احساس شادی و سلامت بیشتری می کنید

Georgina: Horticulture is the study

جورجینا: باغبانی مطالعه

or activity of growing garden plants -

یا فعالیت پرورش گیاهان باغ -

in other words, gardening.

به عبارت دیگر باغبانی است.

Neil: A panacea is something

نیل: نوش دارو چیزی است که

believed to solve everything.

معتقدند همه چیز را حل می کند.

Georgina: If something is therapeutic,

جورجینا: اگر چیزی درمانی باشد

it makes you feel better or healthier.

، باعث می شود احساس بهتری یا سلامتی داشته باشید.

Neil: We also discussed biophilia, which is

نیل: ما همچنین درباره بیوفیلیا صحبت کردیم،

a passion for or empathy with the natural

که اشتیاق یا همدلی با جهان طبیعی

world and living things.

و موجودات زنده است.

Georgina: And innate means a quality that

جورجینا: و ذاتی به معنای کیفیتی است که

you naturally have - you're born with it.

شما به طور طبیعی دارید - شما با آن متولد شده اید.

Neil: Well, as you know I have

نیل: خوب، همانطور که می دانید من

an innate quality for presenting this

یک ویژگی ذاتی برای ارائه این

programme - but now it's time to go.

برنامه دارم - اما اکنون وقت آن است که بروم.

Please join us next time, and don't forget

لطفاً دفعه بعد به ما بپیوندید و فراموش نکنید

to check us out on your favourite

که ما را در

social media platform, on our app and

پلتفرم رسانه اجتماعی مورد علاقه خود، در برنامه ما

of course the website

و البته وب سایت

bbclearningenglish.com. Goodbye.

bbclearningenglish.com بررسی کنید. خداحافظ.

Georgina: Bye!

جورجینا: خداحافظ!