The men taking their wife's name after marriage - 6 Minute English

Dan: Hello and welcome to 6 Minute English.

دن: سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید.

I'm Dan and joining me today is Neil. Hi Neil.

من دن هستم و نیل امروز به من می پیوندد. سلام نیل.

Neil: Hi there, Dan.

نیل: سلام دن.

Dan: You're a married man, Neil. When you were wed,

دن: تو مرد متاهلی هستی، نیل. وقتی ازدواج

did your wife change her family name?

کردید، همسرتان نام خانوادگی خود را تغییر داد؟

Neil: Yes she did.

نیل: بله او این کار را کرد.

Dan: Was that her choice?

دن: این انتخاب او بود؟

Neil: Oh yes. She didn't like her old name,

نیل: اوه بله. او نام قدیمی خود را دوست نداشت،

so for her it was a win-win. How about you?

بنابراین برای او یک برد-برد بود. در مورد شما چطور؟

Dan: Well, my wife wanted to keep her surname,

دان: خب، همسرم می‌خواست نام خانوادگی‌اش را حفظ کند،

but was forced to adopt mine

اما مجبور شد نام خانوادگی‌اش را بپذیرد،

because that was the law where we got married.

زیرا این قانون محل ازدواج ما بود.

Neil: Would you have thought about taking her name?

نیل: آیا به این فکر می کردی که نام او را ببری؟

Dan: That's what we're talking about in this

دن: این چیزی است که ما در این 6 دقیقه انگلیسی در مورد آن صحبت می کنیم

6 Minute English. A husband taking a wife's

. شوهری که

name after marriage. All that,

بعد از ازدواج نام زن را می گیرد. همه اینها،

six related words and our quiz question.

شش کلمه مرتبط و سوال مسابقه ما.

Neil: OK. Let's have the question.

نیل: باشه. بیایید این سوال را داشته باشیم.

Dan: In which country has it been forbidden

دان: در کدام کشور

since 1789 for a citizen to change their name

از سال 1789 تغییر نام قانونی یک شهروند

legally, even after marriage?

حتی پس از ازدواج ممنوع بوده است؟

Is it a) Japan, b) France or c) Turkey

آیا الف) ژاپن، ب) فرانسه یا ج) ترکیه

Neil: I'm going to go for b) France

نیل: من می روم ب) فرانسه

Dan: And we'll see if you're right later.

دان: و بعداً خواهیم دید که راست می گویید.

Now, traditionally in the UK,

در حال حاضر، به طور سنتی در انگلستان،

when a man and a woman get married,

هنگامی که یک زن و مرد با هم ازدواج می کنند

the woman takes the man's family name.

، زن نام خانوادگی مرد را می گیرد.

And this replaces her maiden name.

و این جایگزین نام خانوادگی او می شود.

Neil: A maiden name is the surname a woman had

نیل: نام خانوادگی نام خانوادگی یک

before she was married. This all dates

زن قبل از ازدواج است. همه اینها

back to the Norman invasion of England, back in 1066.

به حمله نورمن ها به انگلستان در سال 1066 برمی گردد.

They introduced the idea that when

آنها این ایده را مطرح کردند که

a woman married a man, she became his property.

وقتی زنی با مردی ازدواج می کند، مالکیت او می شود.

As a result of this, she took his name.

در نتیجه او نام او را گرفت.

Dan: These days, many women elect to keep

دان: این روزها، بسیاری از زنان ترجیح می

their maiden name upon marriage or combine it

دهند نام دختر خود را در زمان ازدواج حفظ کنند یا آن

with their new husband's in some way, sometimes

را به نوعی با نام همسر جدید خود ترکیب کنند، گاهی اوقات

by making the name double-barrelled.

با ایجاد نام دولاله.

Neil: A double-barrelled name is two names.

نیل: نام دولوله دو اسم است.

that are connected by a hyphen, such as Jones-Smith

که توسط یک خط فاصله به هم متصل می شوند، مانند جونز اسمیت

Dan: However, a growing number of couples

دان: با این حال، تعداد فزاینده ای از زوج ها

in western culture are doing it differently.

در فرهنگ غربی این کار را متفاوت انجام می دهند.

When they get married,

هنگامی که آنها ازدواج می کنند

the husband elects to take the wife's surname.

، شوهر انتخاب می کند که نام خانوادگی زن را بگیرد.

Neil: In a BBC article about surnames and marriage,

نیل: در مقاله ای در بی بی سی در مورد نام خانوادگی و ازدواج،

Rory Dearlove, formerly Rory Cook,

روری دیرلاو، روری کوک سابق،

talks about why he decided to take his wife's surname.

در مورد اینکه چرا تصمیم گرفت نام خانوادگی همسرش را بگیرد صحبت می کند.

He said that he wasn't really attached

او گفت که

to his name anyway.

به هر حال واقعاً به نام خود وابسته نیست.

To him it didn't make any difference.

برای او هیچ فرقی نمی کرد.

Dan: Well, he's not alone.

دن: خوب، او تنها نیست.

A recent study of 2000 UK adults by Opinium,

مطالعه اخیر بر روی 2000 بزرگسال بریتانیایی توسط Opinium،

a strategic insight agency, suggested that one in ten

یک آژانس بینش استراتژیک، نشان داد که از هر ده

millennial men, currently between 18 and 34 years old,

مرد هزاره، یک نفر، که در حال حاضر بین 18 تا 34 سال سن دارند،

fall into this category.

در این دسته قرار می گیرند.

Neil: Charlie Shaw, a Tibetan Buddhist meditation

نیل: چارلی شاو، مربی مدیتیشن بودایی تبتی

instructor, who took his wife's name when they

، که نام همسرش را هنگام

married last year, said that it was an opportunity

ازدواج در سال گذشته برگزید، گفت که این فرصتی بود

to acknowledge the unseen patriarchal

برای اذعان به

bias and sexism in our society.

تعصب مردسالارانه و تبعیض جنسی نادیده در جامعه ما.

Dan: Patriarchal means 'controlled by men'

دان: پدرسالارانه به معنای "کنترل شده توسط مردان" است

and a bias is the unfair support or opposition

و سوگیری عبارت است از حمایت یا مخالفت ناعادلانه

to a person, thing or idea.

از یک شخص، چیز یا ایده.

Neil: Many traditional societies were patriarchal.

نیل: بسیاری از جوامع سنتی مردسالار بودند.

But modern UK society is less like that.

اما جامعه مدرن انگلستان کمتر شبیه آن است.

Everyone is meant to be equal.

قرار است همه با هم برابر باشند.

Dan: Ah yes, but that's the unseen part.

دن: آه بله، اما این قسمت دیده نشده است.

And there's the social view of things too.

و دیدگاه اجتماعی نیز وجود دارد.

Rachel Robnett, a researcher at the University of

راشل روبنت، محققی در دانشگاه

Nevada surveyed a number of people

نوادا، تعدادی از مردم را

in the US and UK, and found that the husbands of

در ایالات متحده و بریتانیا مورد بررسی قرار داد و دریافت که

of women who keep their maiden names are viewed

شوهران زنانی که نام خانوادگی خود را حفظ می‌کنند

as 'feminine', while the women are believed to

، زنانه تلقی می‌شوند، در حالی که اعتقاد بر این است که زنان

'wear the trousers'.

«زنانه می‌پوشند». شلوار.

Neil: If you 'wear the trousers' in a relationship,

نیل: اگر در یک رابطه "شلوار می پوشید" به

it means you 'have the control

این معنی است که "کنترل را در دست دارید

and make the decisions for both people'.

و برای هر دو نفر تصمیم می گیرید".

Dan: I wondered about that,

دان: من در مورد آن تعجب کردم،

so I went out into London

بنابراین به لندن رفتم

and asked people what they thought

و از مردم پرسیدم که نظرشان

about a man who took his wife's name

در مورد مردی که هنگام ازدواج نام همسرش را برگزیده بود، چیست

when they got married. Here's what they said.

. در اینجا چیزی است که آنها گفتند.

Woman: I don't think it's a bad idea at all.

زن: به نظر من اصلاً فکر بدی نیست.

My dad's 55 and he took my mother's surname.

پدرم 55 سال دارد و نام خانوادگی مادرم را گرفت.

If people want to do it,

اگر مردم می خواهند این کار را انجام دهند،

then all the power to them.

پس تمام قدرت برای آنهاست.

Man: It's each to their own really.

مرد: این واقعاً به خودش مربوط است.

It doesn't hurt anybody. And it's no different from

به درد کسی نمی خورد و هیچ تفاوتی

a woman taking a man's name.

با نام بردن یک زن از یک مرد ندارد.

Woman: The only reason I think that anybody

زن: تنها دلیلی که فکر می‌کنم هر

should take someone else's surname

کسی باید نام خانوادگی دیگری را بگیرد،

if just for the creation of a family unit.

اگر فقط برای ایجاد یک خانواده باشد.

But if it's just out of principle, I don't agree.

اما اگر صرفاً خارج از اصل باشد، موافق نیستم.

Dan: It seems that the people I talked to

دن: به نظر می رسد افرادی که با آنها صحبت کردم

are comfortable with the idea.

با این ایده راحت هستند.

Neil: Yes. Most said that people are free

نیل: بله. بیشتر آنها می گفتند که مردم

to do what they want. One woman even mentioned

آزادند هر کاری که می خواهند انجام دهند. یک زن حتی

the creation of a family unit.

به ایجاد یک کانون خانواده اشاره کرد.

Dan: A unit is a group of people living

دان: واحد گروهی از افراد است که

or working together. A typical family unit would be

با هم زندگی یا کار می کنند. یک واحد خانواده معمولی

two parents and some children.

دو والدین و چند فرزند خواهد بود.

Well, that answers that question.

خوب، این به این سوال پاسخ می دهد.

People don't seem to mind who takes who's name.

به نظر می رسد که مردم برایشان مهم نیست که چه کسی نام چه کسی را می گیرد.

Neil: Speaking of questions.

نیل: صحبت از سوالات.

How about our quiz question?

در مورد سوال مسابقه ما چطور؟

Dan: I asked you in which country

دان: من از شما پرسیدم که از سال 1789 در کدام کشور

it's been forbidden since 1789

for a citizen to change their name legally,

تغییر نام برای یک شهروند به طور قانونی

even after marriage?

حتی پس از ازدواج ممنوع است؟

a) Japan, b) France or c) Turkey

الف) ژاپن، ب) فرانسه یا ج) ترکیه

Neil: And I said b) France

نیل: و من گفتم ب) فرانس

Dan: And you were spot on as usual, Neil.

دن: و شما طبق معمول در محل بودید، نیل.

Neil: Let's take a look at the vocabulary, shall we?

نیل: بیایید نگاهی به واژگان بیندازیم، درست است؟

Dan: First we had maiden name.

دن: اول ما اسم دختر داشتیم.

This is a woman's family name before she is married.

این نام خانوادگی یک زن قبل از ازدواج است.

My mother refused to give up her maiden name

مادرم هنگام ازدواج از دادن نام خانوادگی

to my father when she got married.

به پدرم امتناع کرد.

Neil: Then we had double-barrelled.

نیل: سپس ما دو لوله داشتیم.

A double-barrelled name is two names

نام دو لول دو نامی است

that are joined by a hyphen.

که با خط فاصله به هم می پیوندند.

Can you think of any famous examples?

آیا می توانید به نمونه های معروف فکر کنید؟

Dan: Well, there's the Duchess of Cornwall

دن: خب، دوشس کورنوال،

Camilla Parker-Bowles for one.

کامیلا پارکر بولز برای یکی هست.

She's married to Prince Charles -

او با شاهزاده چارلز ازدواج کرده است -

next in line to the English throne.

در ردیف بعدی تاج و تخت انگلیس.

Then we had patriarchal.

بعد پدرسالاری داشتیم.

If something is patriarchal,

اگر چیزی مردسالارانه باشد،

it is controlled by men.

توسط مردان کنترل می شود.

The feminine equivalent is matriarchal,

معادل زنانه مادرسالارانه است

controlled by women.

که توسط زنان کنترل می شود.

Neil: Then we had bias. A bias is unfair support

نیل: بعد ما تعصب داشتیم. سوگیری حمایت

or opposition to a person, thing or idea.

یا مخالفت ناعادلانه با یک شخص، چیز یا ایده است.

Dan: Many fans are biased in favour

دن: بسیاری از هواداران به

of their football team.

نفع تیم فوتبال خود تعصب دارند.

Then we had wear the trousers.

سپس شلوار را پوشیدیم.

If you wear the trousers, you have the control

اگر شلوار بپوشید، کنترل

and make the decisions for both people.

و تصمیم گیری برای هر دو نفر در دست شماست.

Do you wear the trousers in your marriage, Neil?

آیا در ازدواجت شلوار می پوشی، نیل؟

Neil: Oh, we both wear the trousers in my marriage,

نیل: اوه، هر دوی ما در ازدواج من شلوار می پوشیم،

thank you Dan. Then we had unit.

ممنون دن. سپس ما واحد داشتیم.

A unit is a group of people living or working

واحد به گروهی از افراد گفته می شود که با هم زندگی یا کار می

together. Like the BBC Learning English team... or unit!

کنند. مثل تیم آموزش انگلیسی BBC... یا واحد!

Dan: And that's the end of this 6 Minute English.

دن: و این پایان این 6 دقیقه انگلیسی است.

Don't forget to check out our Facebook, Twitter,

فراموش نکنید که صفحات فیس بوک، توییتر،

Instagram and YouTube pages.

اینستاگرام و یوتیوب ما را بررسی کنید.

And we'll see you next time. Bye!

و دفعه بعد شما را می بینیم. خدا حافظ!

Neil: Bye!

نیل: خداحافظ!