Learn 17 Business Abbreviations & Acronyms in English

Hi. Welcome back to www.engvid.com. I'm Adam.

سلام. به www.engvid.com بازگردید. من آدام هستم.

In today's lesson we're going to look at a bit of business writing,

در درس امروز ما کمی به نوشتن تجاری

and more specifically, we're going to look at abbreviations and acronyms.

و به طور خاص تر، اختصارات و کلمات اختصاری را بررسی خواهیم کرد.

But before I even start, I want you to understand that a lot of what you're going to see today

اما قبل از اینکه حتی شروع کنم، می‌خواهم بدانید که بسیاری از چیزهایی که امروز می‌خواهید ببینید

applies in many situations outside of business, but I'll explain those when we get to them.

در بسیاری از موقعیت‌های خارج از تجارت اعمال می‌شود، اما وقتی به آنها رسیدیم، آن‌ها را توضیح خواهم داد.

So, first of all: What's the difference between an abbreviation and an acronym?

بنابراین، اول از همه: تفاوت بین مخفف و مخفف چیست؟

An "abbreviation" is a shortening of a word. Okay? It's one word that we cut out a bunch of letters and

"مخفف" کوتاه کردن یک کلمه است. باشه؟ این یک کلمه است که یک دسته از حروف را می

we make it shorter. So, for example, the abbreviation of the word "abbreviation" is "abbr." Okay?

بریم و آن را کوتاهتر می کنیم. بنابراین، برای مثال، مخفف کلمه "مخفف" "مخفف" است. باشه؟

"Acronyms", on the other hand, are basically initials.

از طرف دیگر، کلمات اختصاری اساساً حروف اول هستند.

Initials means the first letter

حروف اول به معنای حرف

of each word. And initials we usually use with people's names, like John Smith, his

اول هر کلمه است. و حروف اول که معمولاً با نام افراد استفاده می کنیم، مانند جان اسمیت،

initials are JS. But when we want to take a bunch of words and we don't want to write

حرف اول او JS است. اما وقتی می‌خواهیم یک دسته از کلمات را برداریم و نمی‌خواهیم

all these words, we just want to make something short, but it has to be understood by basically

همه این کلمات را بنویسیم، فقط می‌خواهیم چیزی را کوتاه کنیم، اما اساساً

whoever is going to read it, then we're going to use acronyms. Okay?

هر کسی که می‌خواهد آن را بخواند باید آن را بفهمد، آن‌وقت می‌رویم. برای استفاده از کلمات اختصاری باشه؟

So, let's start with the abbreviations, and in terms of business. Now, especially when

بنابراین، اجازه دهید با اختصارات و از نظر تجاری شروع کنیم. در حال حاضر، به خصوص زمانی که

we're writing, either a letter by hand like on paper or an email, these are very common.

ما در حال نوشتن هستیم، یا نامه ای با دست مانند روی کاغذ یا ایمیل، اینها بسیار رایج هستند.

"Attn:" means: Who are you writing to? So, "attention".

«عطن:» یعنی: برای کی می نویسی؟ بنابراین، "توجه".

Whose attention are you trying to get with this letter? "Re:" means "regarding",

با این نامه می‌خواهید توجه چه کسی را جلب کنید ؟ "Re:" به معنای "در نظر گرفتن" است،

means: About what? Now, a lot of people might

یعنی: در مورد چه چیزی؟ اکنون ، بسیاری از مردم ممکن است

think that "re:" in an email means "reply", it doesn't. "Re:" in an email or a letter

فکر کنند که "re:" در ایمیل به معنای "پاسخ دادن" است، اما اینطور نیست. "Re:" در ایمیل یا نامه

always means "regarding". What is the topic of the conversation? So, you know in the email

همیشه به معنای "در نظر گرفتن" است. موضوع گفتگو چیست؟ بنابراین، می دانید که در نوار ایمیل

bar it has "re:", what are you talking about when you reply to somebody? The topic. Okay?

"re:" دارد، وقتی به کسی پاسخ می دهید در مورد چه چیزی صحبت می کنید؟ موضوع. باشه؟

Next, when we end our letter, we should say who we are and what our position is in the

بعد وقتی نامه خود را تمام می کنیم باید بگوییم کی هستیم و در شرکت چه جایگاهی داریم

company. So, whether you're the Assistant or the Director, you can write: "Asst.", "Dir."

. بنابراین، چه دستیار یا کارگردان باشید، می‌توانید بنویسید: «دستیار.»، «دیر».

or "Director", or Manager: "Mgr." Notice that all three of them have a capital. So, it doesn't

یا "مدیر"، یا مدیر: "Mgr." توجه کنید که هر سه آنها سرمایه دارند. بنابراین، فرقی نمی‌کند

matter if you're using the full word or an abbreviation, you still have to capitalize

که از کلمه کامل یا مخفف استفاده می‌کنید، همچنان باید

the title of a position, or the title of the person's place in the company. Okay? So, if

عنوان یک موقعیت یا عنوان مکان شخص در شرکت را با حروف بزرگ بنویسید. باشه؟ بنابراین،

you're the Assistant Director, you write: "Asst. Dir."

اگر دستیار کارگردان هستید، می نویسید: «دستیار کارگردان».

Now, you're wondering why there's no dot here, and there is a dot there. There's a few ways

اکنون، شما تعجب می کنید که چرا اینجا نقطه وجود ندارد، و یک نقطه آنجا وجود دارد. چند راه

to figure out which one to use, yes or no on the dot. Firstly, the more you read and

وجود دارد که می توانید بفهمید که از کدام یک استفاده کنید، بله یا خیر روی نقطه. اولاً، هرچه بیشتر بخوانید

the more you engage in this sort of writing, you will just see: What is the most common

و بیشتر درگیر این نوع نوشتن باشید، فقط خواهید دید: رایج ترین

approach? But another way is a style guide. You can use The Chicago Manual of Style, that's

رویکرد چیست؟ اما راه دیگر یک راهنمای سبک است. می‌توانید از The Chicago Manual of Style استفاده کنید،

the most common one for general purposes. Or if your company has its own style guide

که رایج‌ترین مورد برای اهداف عمومی است. یا اگر شرکت شما راهنمای سبک

or a style sheet, look at it to see if they want a dot or they don't want the dot. It's

یا شیوه نامه مخصوص به خود را دارد، به آن نگاه کنید تا ببینید آیا آنها نقطه می خواهند یا آن نقطه را نمی خواهند. این

really a personal choice of the company's. Okay?

واقعا یک انتخاب شخصی شرکت است. باشه؟

So, now, the main thing we have to consider is when we're writing something from the company,

بنابراین، اکنون، اصلی‌ترین چیزی که باید در نظر بگیریم این است که وقتی چیزی از شرکت می‌نویسیم،

we're writing it on company stationery. So, the company has pages with a letterhead. It

آن را روی لوازم التحریر شرکت می‌نویسیم. بنابراین، این شرکت صفحاتی با سربرگ دارد. این

means all the information is already at the top; the name, the logo, the address, etc.

بدان معنی است که تمام اطلاعات در بالای صفحه هستند. نام، آرم، آدرس، و غیره.

So, all of this stuff might already be included, for example: which department, which building

بنابراین، همه این موارد ممکن است قبلاً گنجانده شده باشد، برای مثال: در کدام بخش، در کدام ساختمان

you're in, for example, in the address. We always like to take shortcuts, and we don't

هستید، برای مثال، در آدرس. ما همیشه دوست داریم از میانبر استفاده کنیم و نمی

want to write everything. Write it short. "dept." is enough. Everybody knows "dept."

خواهیم همه چیز را بنویسیم. کوتاه بنویس "بخش." کافی است. همه "بخش" را می شناسند.

means department. Building is building: "bldg." because we just want to shorten everything.

به معنی بخش ساختمان ساختمان است: "bldg." زیرا ما فقط می خواهیم همه چیز را کوتاه کنیم.

The less, the better. When you end it, you're writing your name, and underneath: Who are

هر چه کمتر، بهتر. وقتی آن را تمام می کنید، نام خود را می نویسید و زیر آن:

you? Like, okay, I know your name, but who are you in terms of the company? So, you're

شما کی هستید؟ خوب، من اسم شما را می دانم، اما شما از نظر شرکت کی هستید؟ بنابراین، شما در حال

writing your position. Now, you can see all this stuff on business cards, letterheads, etc.

نوشتن موقعیت خود هستید. اکنون، می‌توانید همه این موارد را روی کارت‌های ویزیت، سربرگ‌ها، و غیره ببینید.

So, next, let's look at acronyms. So, if you watched Rebecca's lesson on business acronyms,

بنابراین، در ادامه، به مخفف‌ها نگاه می‌کنیم. بنابراین، اگر درس ربکا در مورد کلمات اختصاری تجاری را تماشا کرده باشید،

you heard about Chief Executive Officer, "CEO", this is the boss of the company, he runs or

درباره مدیر اجرایی، "مدیرعامل" شنیده اید، این رئیس شرکت است، او یا

she runs the whole company. Everybody answers to him or her. So, "CO" basically means Chief

او کل شرکت را اداره می کند. همه به او پاسخ می دهند. بنابراین، "CO" در اصل به معنای مدیر

Officer, "Executive" means of the whole company, but then you have different departments or

ارشد، "اجرایی" به معنای کل شرکت است، اما پس از آن شما بخش های مختلف یا

different areas of the company. "CFO", Chief Financial Officer, Chief Operating Officer,

مناطق مختلف شرکت دارید. "CFO"، مدیر ارشد مالی، مدیر عملیاتی،

Chief Information Officer, and then there's many other ones that you can use.

مدیر ارشد اطلاعات، و سپس بسیاری از موارد دیگر وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید.

So, now we're going to look at some more acronyms. One thing to remember: Acronyms always use

بنابراین، اکنون می خواهیم به چند نام اختصاری دیگر نگاه کنیم. یک چیز را به خاطر بسپارید: کلمات اختصاری همیشه از حروف بزرگ استفاده می کنند

capital letters. Even if you don't need capitals in the extended version, the acronym will

. حتی اگر در نسخه توسعه یافته نیازی به حروف بزرگ ندارید ، مخفف

always be capital letters. "ETA", estimated time of arrival. So, you call a delivery person

همیشه حروف بزرگ خواهد بود. "ETA"، زمان تخمینی ورود. بنابراین، شما با یک تحویل

or you call a client and you want to inform them or you want to find out when the product

دهنده تماس می گیرید یا با یک مشتری تماس می گیرید و می خواهید به آنها اطلاع دهید یا می خواهید بفهمید محصول

will arrive, so you say... I call Amazon, my book hasn't arrived yet, and I say:

چه زمانی می رسد، بنابراین می گویید... من به آمازون زنگ می زنم، کتابم هنوز نیامده است و من بگویید:

"What's the ETA on my book?" And they write back: "Oh, it will be there sometime next week."

"اتای کتاب من چیست؟" و آنها می نویسند: "اوه، هفته آینده آنجا خواهد بود."

Or I need to contact somebody and get some things done, and I call the local place, and

یا باید با کسی تماس بگیرم و کارها را انجام دهم، و به محل محلی زنگ می زنم، و

they say: "Oh, sorry, we can't help you. You have to call HQ." Headquarters, the main office.

آنها می گویند: "اوه، متاسفم، ما نمی توانیم به شما کمک کنیم. شما باید با HQ تماس بگیرید." دفتر مرکزی، دفتر اصلی.

It will probably be capitalized even in the extension, but not the "q", notice, because it's one word.

احتمالاً حتی در پسوند نیز با حروف بزرگ نوشته می‌شود، اما «q» نیست، توجه کنید، زیرا یک کلمه است.

"MSRP". So, now, when we're talking about big ticket items, like cars, computers, appliances,

"MSRP". بنابراین، اکنون، وقتی در مورد اقلام بزرگ بلیط مانند اتومبیل، رایانه، لوازم خانگی صحبت

then we want to know how much it costs. So, what you are paying the store might not necessarily

می‌کنیم، می‌خواهیم بدانیم هزینه آن چقدر است. بنابراین، چیزی که به فروشگاه می‌پردازید ممکن است لزوماً

be the MSRP, because the stores want to make it more competitive.

MSRP نباشد، زیرا فروشگاه‌ها می‌خواهند آن را رقابتی‌تر کنند.

The MSRP is the manufacturer's suggested retail price.

MSRP قیمت خرده فروشی پیشنهادی سازنده است.

So, the company that made the product tells the stores and tells

بنابراین، شرکت سازنده محصول به فروشگاه ها می گوید و به

the distributors: "Oh, you should sell this for $100." Okay? That's what it's... That's

توزیع کنندگان می گوید: "اوه، شما باید این را به قیمت 100 دلار بفروشید." باشه؟ این چیزی است که ... این

what you can get for it. But then the stores, they want to compete with other stores, so

چیزی است که شما می توانید برای آن به دست آورید. اما پس از آن فروشگاه ها، آنها می خواهند با فروشگاه های دیگر رقابت کنند، بنابراین

they go: "We will beat the MSRP by 10%. We will go under the manufacturer's price." Okay?

می روند: "ما MSRP را 10 درصد خواهیم زد ، ما زیر قیمت تولید کننده خواهیم رفت." باشه؟

"POS", point of sale. So then you go into a store, you find the product you like, you

"POS"، نقطه فروش. بنابراین پس از آن وارد یک فروشگاه می‌شوید، محصولی را که دوست دارید پیدا می‌کنید،

want to go pay for it. The cash register, the machine where you actually pay or put

می‌خواهید برای آن پول پرداخت کنید. صندوق پول ، دستگاهی که واقعاً کارت خود را در آن پرداخت می‌کنید یا در آن قرار

your card, or whatever, that's called the POS, the point of sale. Okay? "SOP", so now

می‌دهید، یا هر چیز دیگری، که به آن POS، محل فروش می‌گویند. باشه؟ "SOP"، بنابراین اکنون

you've bought your product, you take it home, and you try to use it and realize:

محصول خود را خریده اید، آن را به خانه می برید، و سعی می کنید از آن استفاده کنید و متوجه می شوید:

"You know what? This is not really good. This is not what I paid for." So you call the company,

"می دانید چیست؟ این واقعاً خوب نیست. این چیزی نیست که من برای آن پول پرداختم." بنابراین با شرکت تماس می

you say: "I want to return this. Can I just take it back to the store?" And the person

گیرید، می گویید: "من می خواهم این را برگردانم. آیا می توانم آن را به فروشگاه برگردانم؟" و

on the phone says: "No, I'm sorry, sir, that's not our SOP. You have to do it this steps.

شخص تلفنی می گوید: "نه، متاسفم، آقا، این SOP ما نیست. شما باید این مراحل را انجام دهید.

You have to go A, B, C, and then get back to HQ." "SOP", standard operating procedure.

باید به A، B، C بروید و سپس به HQ برگردید." "SOP"، روش عملیاتی استاندارد.

Basically: How do we do this? How is it done? How is the...? What is the policy?

اساسا: چگونه این کار را انجام دهیم؟ چگونه انجام می شود؟ چطوره...؟ سیاست چیست؟

Now, you're working at the store and you get your paycheque, and on your paycheque it shows

اکنون، شما در فروشگاه کار می کنید و چک حقوق خود را دریافت می کنید، و در چک حقوق شما نشان می دهد

how much this cheque is for, what is your pay for this term, maybe two weeks, one month,

که این چک چقدر است، حقوق شما برای این مدت، شاید دو هفته، یک ماه و

etc. And next to it, it will say "year-to-date". How much have you received so far from the

غیره چقدر است. و در کنار آن، خواهد گفت "سال تا به امروز". از

beginning of the fiscal year until now? "Year-to-date". But notice that we have the hyphens, so technically,

ابتدای سال مالی تاکنون چقدر دریافت کرده اید؟ "سال به روز". اما توجه کنید که ما خط فاصله داریم، بنابراین از نظر فنی،

this is like one word, but we still have an acronym for it. Year-to-date. Then you take

این مانند یک کلمه است، اما ما هنوز یک مخفف برای آن داریم. سال به روز. سپس

all your financial information, and you go talk to your CPA about doing your taxes, for

تمام اطلاعات مالی خود را می گیرید، و به عنوان مثال با CPA خود در مورد انجام مالیات خود صحبت می

example. Your Chartered Public Accountant. This is an accountant who is recognized by

کنید. حسابدار رسمی شما این یک حسابدار است که توسط دولت به رسمیت شناخته شده است

the government, he... He or she has a license, and they can sign off and do your taxes, personal

، او ... او مجوز دارد، و آنها می توانند امضا کنند و مالیات شما را چه شخصی

or corporate, etc.

یا شرکتی و غیره انجام دهند.

Now, the thing to remember is that a lot of this stuff is not only used in business. People

چیزها فقط در تجارت استفاده نمی شوند. مردم همیشه

use ETA all the time. So, especially when we're texting because, you know, texting uses

از ETA استفاده می کنند. بنابراین، به خصوص زمانی که ما در حال ارسال پیامک هستیم، زیرا، می‌دانید، در پیام کوتاه

a lot of acronyms, a lot of abbreviations because people don't like to type too much.

از کلمات اختصاری زیادی استفاده می‌شود، زیرا افراد علاقه زیادی به تایپ کردن ندارند.

So I'm typing my friend, he's supposed to come over for... To hang out tonight, and

پس دارم تایپ می کنم دوستم، قراره بیاد برای ... امشب برای پاتوق کردن، و

he didn't come, he hasn't come yet. So I say: "Hey. What's your ETA?" I don't write:

او نیامده، هنوز نیامده است. بنابراین من می گویم: "هی. ETA شما چیست؟" من نمی نویسم:

"When do you think you will show up?" I say: "What's your ETA?"

"فکر می کنی کی حاضر شوی؟" من می گویم: "اتای شما چیست؟"

And he understands estimated time

و او زمان تخمینی

of arrival: When are you coming? When will you be here? Okay? "SOP" is another one we

رسیدن را می فهمد: کی می آیی؟ کی اینجا خواهی بود؟ باشه؟ "SOP" یکی دیگر از مواردی است که

use in many situations. The "SOP" means how something is done. And again, all of these

در بسیاری از موقعیت ها استفاده می کنیم. "SOP" به معنای نحوه انجام کاری است. و دوباره، همه

are used for addresses, for business situations, for non-business situations, etc. So it's

اینها برای آدرس‌ها، موقعیت‌های تجاری، موقعیت‌های غیرتجاری و غیره استفاده می‌شوند. بنابراین

important to learn these. And again, the more you actually get involved in writing and reading

یادگیری این موارد مهم است. و دوباره، هرچه بیشتر درگیر نوشتن و خواندن

business situations or other situations, you will see these all the time and eventually

موقعیت‌های تجاری یا موقعیت‌های دیگر شوید، همیشه این موارد را خواهید دید و در نهایت

you will remember how to use them. Okay?

به یاد خواهید آورد که چگونه از آنها استفاده کنید. باشه؟

So, I hope this was pretty clear.

بنابراین، امیدوارم این موضوع کاملاً واضح بوده باشد.

If you enjoyed this lesson, please subscribe to my YouTube channel.

اگر از این درس لذت بردید، لطفا در کانال یوتیوب من عضو شوید.

If you have any questions about this lesson, go to www.engvid.com, join the forum,

اگر در مورد این درس سوالی دارید، به www.engvid.com بروید، به انجمن بپیوندید،

ask your questions-I will be happy to reply to them-and take the quiz.

سوالات خود را بپرسید - خوشحال می شوم به آنها پاسخ دهم - و در مسابقه شرکت کنید.

There's also going to be a quiz to test your understanding and knowledge of these words. And, of course,

همچنین قرار است یک مسابقه برای آزمایش درک و دانش شما از این کلمات برگزار شود. و البته،

come back again soon and watch more helpful videos, and I'll see you then.

به زودی دوباره برگردید و ویدیوهای مفید بیشتری را تماشا کنید ، و من شما را می بینم.

Bye.

خدا حافظ.